کتاب صوتی سه پرسش
کتاب صوتی سه پرسش، داستان کوتاهی از لئو تولستوی، نویسنده برجسته روس و خالق رمان جاودان «جنگ و صلح» است، روایت روزگاران دوریست که چندین پرسش ذهن پادشاهی را به خود مشغول کرده بود.
پادشاه اگر میدانست چه وقت برای شروع کاری مناسب است، به چه کسی باید بیشتر توجه کند و از چه کسانی باید دوری گزیند و از همه مهمتر اینکه انجام دادن چه کارهایی در اولویت قرار دارند، بدون شک هرگز در انجام مسئولیتهایش دچار اشتباه نمیشد. پادشاه پاداشی در نظر گرفت برای هر کس که بتواند به او بیاموزد که بهترین زمان برای انجام هر کاری چیست، به چه کسی باید توجه کند و انجام دادن چه کاری از همه کارها مهمتر است.
عالمانی نزد وی آمدند و هر کدام پاسخهای متفاوتی به ان پرسشها دادند. در پاسخ به سوال اول عدهای گفتند یک شخص برای دانستن بهترین زمان برای انجام کار باید ابتدا برنامهای برای روزها، ماهها و سالهایش داشته باشد که دقیقاً طبق آن برنامه پیش برود. تنها در آن صورت است که میتواند هر کاری را در زمان مناسب انجام دهد. بقیه اعتراض کردند که این عملی ناممکن است که شخص انجام هر کاری را از پیش تصمیمگیری کند. اما درست این است که به کارهای بیهوده نپردازد و هر کاری که پیش آمد ضروریترین کار را در لحظه انجام دهد. اما عدهای دیگر گفتند البته هر شخص باید به اتفاقات پیرامونش آگاه باشد ولی در عین حال مشاوران خردمندی نیز داشته باشد تا به وی در انجام کارها در زمان مناسب کمک کنند. این داستان مضمونی اخلاقی دارد و درباره کارهای نیک و بد انسان و بازتاب آنها است.
لئو تولستوی (Leo Tolstoy) نویسنده روسی که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ شناخته شده است به خاطر نوشتن کتابهای واقعگرایانه خود «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» در اواسط تا اواخر قرن 19 شهرت جهانی به دست آورد. اما زندگی بسیار سادهای داشت.
در بخشی از کتاب صوتی سه پرسش (The Three Questions) میشنویم:
پادشاه برگشت و مردی را دید با ریشهای بلند که از سمت بیشه میدوید. مرد دستش روی شکمش بود در حالی که خون از زیر دستانش بیرون میریخت. وقتی به پادشاه رسید در حالی که ناله میکرد بیهوش شد و به زمین افتاد. پادشاه و مرد عزلت نشین لباسهای مرد را از تنش خارج کردند. جراحت بزرگی در شکمش بود. پادشاه تا جایی که میشد زخم را شست و آن را با دستمالش و حولهای که مرد عزلت نشین به او داده بود بست. اما خون بند نمیآمد؛ پادشاه چندین بار دستمال خونین را عوض کرد، شست و دوباره زخم را بست. وقتی خون ریزی قطع شد، مرد آرام شد و چیزی برای نوشیدن خواست. پادشاه برایش آب آورد. کم کم خورشید غروب کرد و هوا سرد شد. پس پادشاه با کمک مرد عزلت نشین مرد زخمی را به داخل کلبه بردند و روی تخت گذاشتند. مرد روی تخت خوابید چشمانش را بست و آرام گرفت. پادشاه اما از راه رفتن زیاد و رسیدگی به آن مرد به قدری خسته شده بود که همان جا در آستانه در به زمین افتاد و در جا به خواب رفت. خوابی عمیق در آن شب کوتاه تابستانی. وقتی صبح از خواب بیدار شد، طول کشید تا به یاد آورد کجاست و آن مرد ژولیده غریبهای که روی تخت دراز کشیده و با چشمان براقش به او زل زده است کیست؟
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی سه پرسش |
نویسنده | لئو تولستوی |
مترجم | پریسا سالارفر |
گوینده | میلاد تمدن |
ناشر چاپی | کانون فرهنگی چوک |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۵ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی داستان و رمان خارجی، کتابهای داستان و رمان خارجی |
بدون دیدگاه