از هفته گذشته قیمت طلا و سکه به واسطه افزایش قیمت دلار، افزایش یافت تا اینکه در نهایت سکه توانست سطح 11 میلیون تومانی را از آن خود کند. کارشناسان پیش بینی می کنند که روند افزایشی قیمت طلا ادامه داشته باشد.

تنها مانع کنونی طلا و سکه تهران برای افزایش قیمت را می توان قیمت انس جهانی طلا دانست که در زیر سطح 1850 دلار باقی مانده است و توان افزایشی چندانی را از خود نشان نمی دهد.

در صورت به وقوع پیوستن پیش بینی های انس و افزایش قیمت آن تا سطح 1900 دلار در روزهای آتی می توان انتظار داشت که قیمت سکه در کانال 11 میلیون تثبیت شده و حرکت صعودی خود را به سمت سطوح بالاتری آغاز کند.

با توجه به افزایش قیمت نقره در روز جمعه در بازار های جهانی انتظارات افزایشی از انس طلا بیشاز پیش شده است و با ورود سرمایه گذاران جدید به این بازار به نظر می رسد قیمت ها افزایش خواهد یافت.

همچنین با افزایش تنش ها میان ایران و ایالات متحده و تشدید شدن اختلافات درباره برجام انتظار می رود قیمت دلار روندی افزایشی داشته باشد که این موضوع نیز می تواند به افزایش قیمت ها کمک کند.

هرچند باید توجه داشت که صرافی ملی حاضر به پذیرش دلار در بالای 24 هزار تومان نیست و با وجود افزایش نرخ امروز هنوز دلار را در کانال 23 هزار تومان نگه داشته است.

البته دلار در بازار آزاد همجنان در نیمه دوم کانال 24 هزار تومان قرار دارد .

منبع: سایت طلا

از روز های گذشته شاهد افزایش قیمت دلار در بازار و صرافی ملی بوده ایم. امرووز نیز تا این لحظه صرافی ملی در یک مرحله تغییر نرخ قیمت دلار خود را افزایش داده و به بازار نزدیک تر کرده است.

بازارساز در اولین مرجله از تغییر نرخ خود دلار را با 200 تومان افزایش در نقطه 23920 تومان قرار داد و یورو نیز با 250 تومان افزایش به سطح 29050 تومان رسید.

تا زمانیکه دلار بالای محدوده 23200 تومان قرار دارد، شانس بالا رفتن دلاربسیار زیاد است. در صورت شکست محدوده 23800، محدوده 24200 تومان در دسترس خواهد بود.

مقاومتهای بعدی کانال 25 و  26600 تومان خواهد بود.  با وجود افزایشی شدن روند دلار، با اینحال کمتر کسی تمایل دارد که اقدام به خریدهای بلندمدت کند و منتظر فروش بالای در محدوده کانال 26 تومان می شود.

مهم ترین دلایل صعودی قیمت دلار که توانست قیمت آن را به بالای 24 هزار تومان برساند مبهم ‌تر شدن آینده برجام ( ایران در مرحله اول خواستار لغو تحریم هاست و آمریکا در گام اول بدنبال آنست که ایران محدودیتهای هسته‌ای را دوباره اعمال کند)، بالا بودن رشد نقدینگی، منفی بودن نرخ بهره واقعی و دشواری دسترسی به درآمدهای صادراتی می باشند.

اگر امیدواری‌های سیاسی عملی گردد روند افزایشی دلار را معکوس خواهد کرد برای مثال مشاور امنیت ملی بایدن، پیشنهاد جدول زمانی سریعی را برای بازگشت به توافق هسته‌ای مطرح کرده و همین خبر علت افت دلار و سکه عصر دیروز تهران بود.

در حال حاضر همه چیز به شرایط سیاسی کشور ارتباط پیدا کرده است و سرمایه گذاران منتظرند ببینند که حرکت قیمت دلار در نهایت به کدام سو خواهد رفت.

منبع: سایت طلا

دنیای‌اقتصاد : یک عامل سیاسی و سه عامل اقتصادی، به دلار کمک کردند که به کانال ۲۴ هزار تومانی بازگردد. مبهم‌تر شدن آینده برجام، متغیر سیاسی است که انتظارات معامله‌گران ارزی را تحت‌تاثیر قرار داده است. در کنار این، بالا بودن رشد نقدینگی، منفی بودن نرخ بهره واقعی و دشواری دسترسی به درآمدهای صادراتی عوامل اقتصادی هستند که از تغییر مسیر قیمت دلار حمایت کرده‌اند. بازار برای اینکه بار دیگر در مسیر کاهشی قرار بگیرد،‌ در کنار امیدواری‌های سیاسی نیاز دارد که گشایش‌های عملی را نیز تجربه کند.
در اولین روز هفته، دلار به کانال ۲۴هزار تومانی رفت. با ثبت این رشد، بازدهی دلار طی ۱۳ روز اخیر به محدوده ۱۳ درصدی رسید. چنین رشدی در حالی رخ داد که بسیاری از معامله‌گران انتظار داشتند، روند کاهشی قیمت دلار با توجه به پایان دوران ترامپ ادامه‌دار باشد. براساس صحبت‌های تحلیلگران می‌توان به این نتیجه رسید که یک عامل سیاسی و سه عامل اقتصادی در تغییر مسیر بازار نقش داشته‌اند و مانع از ادامه روند کاهشی بازار شده‌اند.

انتظارات سیاسی و تغییرات دلار
افت قیمت دلار در پاییز و زمستان در سه مرحله صورت گرفت. اولین بار کمی مانده به برگزاری انتخابات آمریکا، عده‌ای از معامله‌گران احتمال پیروزی بایدن را جدی‌تر گرفتند و فشار فروش آنها، قیمت را از کانال ۳۲ هزار تومانی به زیر مرز ۳۰ هزار تومانی برد. با اعلام نتایج انتخابات آمریکا، دلار بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفت و حتی به کانال ۲۳هزار تومانی نزول کرد. پس از این سقوط، بازار حدود یک ماه آرام بود تا اینکه کنگره آمریکا، نتایج انتخابات این کشور را تایید کرد؛ به دنبال آن، قیمت دلار به ترتیب کانال‌های حمایتی را از دست داد و تا محدوده ۲۱ هزار تومانی ریزش کرد. با برخورد به کانال ۲۱ هزار تومانی، خریداران به بازار بازگشتند. از هفته گذشته حتی میزان خریدها بیشتر شد تا اینکه بازار در اولین روز هفته جاری به بالای ۲۴ هزار تومان رفت. روز شنبه، دلار ۴۵۰ تومان رشد کرد و به بهای ۲۴هزار و ۴۰۰ تومان رسید. سکه نیز در واکنش به رشد قیمت دلار، ۱۵۰ هزار تومان افزایش قیمت را به ثبت رساند و روی عدد ۱۰ میلیون و ۸۶۰ هزار تومانی قرار گرفت.  به گفته فعالان، یکی از عوامل زمینه‌ساز رشد دلار، تغییر انتظارات سیاسی در بازار بود. به باور آنها مواضع وزیر امور خارجه آمریکا درباره بازگشت به برجام و صحبت‌های رئیس‌جمهور فرانسه، در مورد سختی شرایط برای توافق با ایران، موجب شد که خوش‌بینی ایجاد شده در بازار داخلی پس از پیروزی بایدن تعدیل شود.

داستان برجام و نوسان ارزی
از آنجا که آینده برجام همچنان مبهم است و بین طرف ایرانی و آمریکایی اتفاق خاصی رخ نداده است، معامله‌گران کمی ریسک‌پذیرتر شده‌اند. به عبارتی می‌توان گفت، دلار از محدوده ۳۲ تا ۲۱ هزار تومانی تحت‌تاثیر خوش‌بینی و تغییر انتظارات در مسیر نزولی قرار گرفت. با این حال، «دنیای‌اقتصاد» قبل‌تر نیز عنوان کرده بود که خوش‌بینی تنها برای افت پایدار و بازگشت ثبات به بازار کافی نیست و نیاز است که گشایش‌هایی در عمل رخ دهد. بازار در روزهای اخیر به این نتیجه رسید که گشایش‌های عملی قرار نیست به راحتی صورت بگیرد،‌ در نتیجه برخی از سفته‌بازان به بازار بازگشتند. با این حال، هر گونه تغییر در اخبارهای سیاسی می‌تواند بار دیگر زمینه‌ساز کاهش قیمت‌ها شود. ایران در مرحله اول خواستار لغو تحریم هاست و آمریکا در گام اول به دنبال آن است که ایران محدودیت‌های هسته‌ای را دوباره اعمال کند. خبرهای سیاسی این روزها به اندازه‌ای در بازار اثر دارند که با انتشار صحبت‌های جدیدی از مقام‌های آمریکایی در انتهای روز بار دیگر میزان فروش‌های ارزی بیشتر شده بود. بعدازظهر دیروز کانال‌های تلگرامی معامله‌گران بسیار به این خبر پرداختند که مشاور امنیت ملی بایدن، پیشنهاد جدول زمانی سریعی را برای بازگشت به توافق هسته‌ای مطرح کرده است. همین خبر باعث شده بود که قیمت دلار پس از ساعت ۳ و نیم بعدازظهر با افت بیشتری مواجه شود و به نزدیکی کانال ۲۴ هزار تومانی بازگردد. سکه نیز در واکنش به این خبر از کانال ۱۱ میلیونی دورتر شد.

رشد نقدینگی و تقاضای دلار
جدا از عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی نیز در برابر کاهش قیمت دلار تا حدی مقاومت کرده‌اند که می‌توان آنها را در ۳ بخش،‌ رشد نقدینگی،  پایین بودن نرخ واقعی بهره بانکی و عدم دسترسی آسان به منابع ارزی حاصل از صادرات بخش‌بندی کرد.  آخرین گزارش بانک مرکزی از تحولات اقتصاد کلان کشور نشان می‌داد که در آذرماه رشد نقدینگی  ۲/ ۳ درصد بوده است. البته منبع تغذیه نقدینگی، پول نبوده و این رشد بیشتر تحت‌تاثیر موج شبه‌پول بوده است. براساس آمار بانک مرکزی رشد حجم پول در آذرماه به صفر رسید؛ با اینکه صفر شدن رشد حجم پول می‌تواند به انجماد منبع تغذیه تورم منجر شود،‌ ولی رشد نقدینگی همچنان در سطحی قرار دارد که می‌تواند بازار ارز را تحت‌تاثیر قرار دهد. نقدینگی هر ماه افزایش را تجربه می‌کند و بخشی از این نقدینگی، ‌می‌تواند به‌صورت تقاضا در بازار ارز خود را نشان دهد. در واقع هر ماه به میزانی پول تولید می‌شود که در بازار ارز،‌ مقداری تقاضا ایجاد کند.

پایین بودن نرخ بهره واقعی
بانک‌ها در سال‌های اخیر جذابیت زیادی برای سرمایه‌گذاران نداشتند که دارایی خود را به آنجا منتقل کنند. در واقع به دلیل پایین بودن نرخ بهره واقعی، بسیاری از معامله‌گران ترجیح داده‌اند، سرمایه‌های خود را به بازارهای ارز، سکه و سهام منتقل کنند. نرخ تورم در سطح بالاتری نسبت به نرخ بهره اسمی قرار دارد و همین موضوع، جذابیت سرمایه‌گذاری در بازار پول و اوراق را پایین می‌آورد. ممکن است برخی از افراد یا بنگاه‌ها، بخشی از سبد سرمایه‌گذاری خود را به سپرده بانکی یا خرید اوراق اختصاص دهند، با این حال، فضای تردیدی در اقتصاد ایران وجود دارد که بخش زیادی از سرمایه‌ها همچنان در بازارهای پرریسک‌تر قرار گرفته است. برخی کارشناسان باور دارند، برقراری تناسب بیشتر بین نرخ تورم و نرخ بهره می‌تواند زمینه ساز خروج پول از بازارهای پرریسک به سوی مکان‌های امن شود.

دسترسی دشوار به درآمدهای صادراتی
«صادرات نفت ما به رغم لغو نشدن تحریم‌ها، بهبود یافته و صادرات نفت نسبت به پنج ماه پیش بیش از دو برابر شده و روند صادرات فرآورده‌های‌مان نیز ظرف دو، سه ماه اخیر بهتر شده است.» این بخشی از صحبت‌های رئیس کل بانک مرکزی بود که نوید بهبود اوضاع ارزی کشور را می‌دهد. با این حال، به‌نظر می‌رسد، جدا از چگونگی صادرات نفتی و غیرنفتی و میزان آن، دسترسی به درآمدهای ارزی و نقل و انتقالات ارزی همچنان سختی‌های خاص خود را در دوران تحریم دارد. سیاست‌گذار تا زمانی که دسترسی مناسبی به منابع ارزی نداشته باشد، دشوار است که انتظار افت ادامه‌دار قیمت دلار را داشت. با این حال، در صورتی که منابع بلوکه شده ارزی، ‌آزاد شوند،‌ دست بازارساز برای مدیریت قیمت‌ها بسیار بازتر خواهد شد.

نظر معامله‌گران فنی درباره آینده دلار
به باور تحلیلگران فنی تا زمانی که دلار بالای محدوده ۲۳هزار و ۲۰۰تومان قرار دارد، شانس بالا رفتن قیمت در بازار ارز بسیار زیاد است. در صورت شکست محدوده ۲۳ هزار و ۸۰۰ تومانی، محدوده ۲۴ هزار و ۲۰۰ تومانی در دسترس قرارخواهد گرفت. نقاط مقاومتی بعدی کانال ۲۵ هزار تومانی و محدوده ۲۶ هزار و ۶۰۰ تومانی است. در شرایط فعلی، با وجود افزایشی شدن روند دلار، کمتر کسی تمایل دارد که اقدام به خریدهای بلندمدت کند و منتظر فروش بالای محدوده ۲۶ هزار تومان شود.

دنیای‌اقتصاد : افزایش شتابان و عجیب سهام یک خرده‌فروش بازی‌های ویدئویی در بورس آمریکا طی روزهای اخیر در راس اخبار قرار گرفته است. همین یک ماه پیش بود که سهام شرکت «گیم‌استاپ» جایی بین ۱۵ تا ۲۰ دلار به ازای هر سهم، در رفت‌وآمد بود. ناگهان اما رشد شدید قیمت این سهم، غوغایی در وال‌استریت به پا کرد.
غوغای «گیم‌استاپ» در وال‌استریت
«علاقه سرمایه‌گذار» عاملی است که روزهایی توفانی را برای بازار سهام آمریکا به ارمغان آورد. بسیاری از شرکت‌هایی که تقریبا در فضای آرام و بی‌سروصدا در بازار سهام حضور داشتند، ناگهان مورد توجه سرمایه‌گذارانی تازه‌کار از یکسو و تبلیغات گسترده در فضاهای مختلف مجازی از سوی دیگر قرار گرفتند. همین مساله موجب رشد عجیب قیمت سهام این شرکت‌ها شد و رشد تقریبا ۱۷۰۰ درصدی سهام شرکت گیم‌استاپ در صدر اخبار اقتصادی جهان جای گرفت. به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد» به نقل از نیویورک تایمز، همین یک ماه پیش بود که سهام شرکت گیم‌استاپ که در زمینه خرده‌فروشی بازارهای ویدئویی فعالیت می‌کند، وضعیت نسبتا راکدی را دنبال می‌کرد و جایی بین ۱۵ تا ۲۰ دلار به ازای هر سهم در رفت‌وآمد بود. این در حالی بود که اقتصاد آمریکا از دوره‌ای بحرانی عبور می‌کرد و در پی شیوع کووید- ۱۹، آسیبی جدی به بسیاری از خرده‌فروشان وارد شده بود. با این‌حال وضعیت شرکت‌هایی چون گیم‌استاپ به نسبت جاهای دیگر نظیر سالن‌های سینمای زنجیره‌ای AMC یا نوکیا، بهتر بود.

ناگهان در هفته‌های اخیر گروهی از سرمایه‌گذاران تازه‌کار که از اپلیکیشن‌های رایگان معاملاتی مانند اپلیکیشن رابین‌هود استفاده می‌کنند، به شکلی قمارگونه وارد این سهام شدند که تا پیش از آن نکته قابل توجه و جذابی برای خریداران نداشت. در شبکه‌های اجتماعی گوناگونی چون ردیت و دیسکورد هم تبلیغات فراوانی روی این سهم صورت گرفت و بر تعداد معاملا‌گران افزوده شد. همین مساله باعث شد بازار شاهد رشدی شدید در سهام بسیاری از شرکت‌ها باشد. برای مثال شرکت کاس که کارش تولید هدفون است ‌شبه رشدی ۴۸۰ درصدی را تجربه کرد و ارزش سهام بِد بَث‌اند بیاند طی یک هفته دو برابر شد.

با این‌حال، این نمونه‌ها دربرابر اتفاقی که برای سهام شرکت گیم‌استاپ افتاد، تنها رشدی ناچیز است. سهام این شرکت طی این ماه رشدی بیش از ۱۷۰۰ درصد را از خود نشان داد و این رشد وحشتناک باعث شد ارزش این شرکت تقریبا معادل شرکت‌های بسیار بزرگ‌تری چون تایسون فودز و والرو انرژی شود. همزمان فضاهایی چون یوتیوب پر شده بود از ویدئوهایی تحلیلی که از مزیت‌های گیم‌استاپ سخن می‌گفتند. به چنین پدیده‌ای، اصطلاحا «فشار کوتاه» می‌گویند که هدفش بالا بردن قیمت سهم و فشار آوردن به سرمایه‌گذارانی است که مخالف سهمی خاص سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

بعضی از سرمایه‌گذاران که خلاف رشد گیم‌استاپ معاملات خود را برنامه‌ریزی کرده بودند، اعلام کردند با راه افتادن این موج، معاملات خود را حذف کرده‌اند. این سهم تا همین هفته پیش به رشد خود ادامه داد تا اینکه پلت‌فرم‌ معاملاتی رابین‌هود به همراه دیگر پلت‌فرم‌ها، محدودیت‌هایی را بر معامله گیم‌استاپ و برخی دیگر از شرکت‌ها وضع کردند. بلومبرگ نوشت این مساله که بسیاری از پلت‌فرم‌های معاملاتی و کارگزاری‌ها به دلیل «جنون‌آمیز» شدن وضعیت این سهام، به مشتریان خود اعلام کردند نمی‌توانند آن را خریداری کنند، در فضای آنلاین با اعتراضات فراوانی روبه‌ر‌و شد. برای مثال اوکازیو کورتز، نماینده مجلس معروف آمریکا در رابطه با این مساله عنوان کرد: «باید اطلاعات بیشتری درباره تصمیم رابین‌هود برای جلوگیری از خریداری سهام توسط سرمایه‌گذاران بدانیم، آن هم در وضعیتی که صندوق‌های پوششی می‌توانند آزادانه وارد این معاملات شوند.»

بنا به گزارش نیویورک تایمز، این اعتراضات باعث شد کمیسیون ارز و اوراق بهادار (SEC) بیانیه‌ای صادر کند و طی آن هم محافظت این نهاد از مردم در برابر هرنوع سوءرفتار در بازار سهام را مورد تاکید قرار دهد و هم در عین حال عنوان کند نوع محدودیت‌گذاری‌های مربوط به پلت‌فرم‌ها باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.

پلت‌فرم رابین‌هود با استفاده از یک میلیارد دلاری که از طریق خطوط اعتباری خود جذب کرده بود در روز ۲۸ ژانویه این محدودیت‌ها را حذف کرد. ولاد تنف، مدیر عامل این شرکت در مصاحبه سی‌ان‌بی‌سی عنوان کرد: «با استفاده از خطوط اعتباری خود، یعنی کاری که به‌صورت روزمره همیشه انجام می‌دهیم، توانستیم سرمایه‌ای را جذب کنیم و محدودیت‌های پیش آمده برای سرمایه‌گذاران را کاهش دهیم.» بنابراین وقتی در روز جمعه رابین‌هود شرایط خود را باز هم ساده کرد، سهام گیم‌استاپ به سرعت رشد کرد. این رشد به شکلی بود که تا پایان روز ۲۹ ژانویه، هر سهم گیم‌استاپ به قیمت ۳۲۵ دلار رسید که رشدی ۶۸ درصدی را طی همان یک روز نشان می‌داد و فاصله بسیار زیادی از ۲۰ دلاری داشت که در روز ۱۲ ژانویه قیمت این سهم بود.

همان‌طور که از نمودار متوجه می‌شویم، به غیر از یک نوسان جزئی پیش از کریسمس، سهام گیم‌استاپ با حجم معامله کم و فراز و نشیب اندکی روبه‌رو بود. اما در اواسط ژانویه افراد زیادی وارد معامله شدند و در نهایت به وضعیت توفانی هفته پیش رسیدیم. بعضی از خریدها ناشی از ورود سرمایه‌گذاران تازه‌کار به بازارهای قراردادی بود. در چنین بازارهایی زمانی که کارگزار یک قرارداد را به فروش می‌رساند، اندکی از سهم را خریداری کرده و از آن در متمرکز کردن معاملات خود استفاده می‌کند که این مساله منجر به بالا رفتن قیمت می‌شود. ضمن آنکه این مساله در کنار خریداری مستقیم سهام توسط سرمایه‌گذاران، منجر به این شد که سهام گیم‌استاپ به یکی از پرمعامله‌ترین سهم‌های بازار تبدیل شود.

با بالا رفتن قیمت سهام گیم‌استاپ، ارزش این شرکت روی کاغذ اوج گرفت. ارزش بازار این شرکت، (یعنی در اصل همان قیمت سهم ضربدر تعداد کل سهم‌ها) به‌طور ناگهانی میلیاردها دلار رشد کرد. یک ماه پس از اینکه این شرکت تقریبا ۲ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده بود، به رقم ۲۳ میلیارد دلار برای ارزش جدید آن رسید اما تنها چیزی که در این میان تغییر کرده بود، علاقه سرمایه‌گذاران بود.

هنوز معلوم نیست در ادامه چه رخ خواهد داد. اگر از روش‌های اندازه‌گیری معمول و متداول استفاده کنیم، متوجه می‌شویم که قیمت سهام گیم‌استاپ دچار حباب بسیار زیادی شده و بیش از حد افزایش پیدا کرده است. اگر قیمت این سهام دوباره پایین آمده و به همان سطوحی برسد که یک ماه پیش در آن حضور داشت، افرادی که در قیمت‌های بالا این سهم را خریده‌اند پول بسیار زیادی از دست می‌دهند و دچار زیان وحشتناکی می‌شوند. با این‌حال، گیم‌استاپ روز جمعه را به شکلی به پایان رساند که نشان‌دهنده رشدی ۴۰۰ درصدی طی یک هفته بود. از این مساله می‌توان یک نتیجه را با قطعیت اعلام کرد: این اوج‌گیری هنوز به پایان راه خود نرسیده‌ است.

مهدی کریمخانی
تحلیلگر بازار سرمایه
یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی کشورها، میزان رشد اقتصادی ناشی از فعالیت صنایع مختلف است. صنعت سیمان به‌عنوان یکی از صنایع اصلی، نقشی محوری در توسعه زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و صنعتی هر کشور بر عهده دارد.
سودآوری آینده خاکستری‌ها 
صنعت بزرگ سیمان در ایران نیز به‌عنوان یکی از صنایع استراتژیک کشور، همواره پرچمدار توسعه و حرکت رو به جلو بوده و نسبت به سایر صنایع زیرساختی کشور برای رسیدن به اهداف تعیین شده در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ کشور پیشگام است. این صنعت همواره با فراز و فرودهایی همراه بوده اما همیشه در مسیر پیشرفت گام برداشته، به‌طوری که در طول چهار دهه سپری شده از انقلاب ظرفیت این صنعت بیش از ۱۲ برابر شده و ظرفیت تولید سیمان کشور به حدود ۸۷ میلیون تن در سال رسیده است. البته از نظر میزان آلایندگی نیز آسیب‌های چشمگیری را متوجه کشور کرده است.

در حال‌ حاضر ظرفیت فعلی سیمان به دلیل شرایط رکودی بیش از نیاز کشور و صادرات است؛ این اتفاق برای کشوری که یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان سیمان در جهان بوده بسیار بااهمیت است، اما مهم‌تر از تولید این محصول بااهمیت و کلیدی، میزان مصرف آن در داخل و صادرات است که باید چاره‌ای برای آن اندیشید.

وضعیت فعلی
در مقطع فعلی برخی از شرکت‌های سیمانی در زیان به سر می‌برند که این وضعیت برای برخی از این شرکت‌ها به هیچ وجه خوب نیست و تنها باید به فکر چاره اساسی برای تحول در این صنعت ارزشمند بود.

با در نظر گرفتن رکود در صنعت ساختمان در پی شیوع کرونا، شاید بتوان مهم‌ترین مولفه برای عبور از این شرایط سخت را در افزایش قیمت سیمان، توقف نرخ‌گذاری از طرف دولت و افزایش صادرات دانست. آن هم نه‌تنها صادرات به کشورهای همجوار بلکه صادرات به بازارهای نوظهور. چراکه کلینکر تولیدی ایران از جمله محصولات با کیفیت به حساب می‌آید. البته مشکلات حمل‌ونقل در صادرات و هزینه‌های آن را نیز باید در نظر گرفت که این امر می‌تواند مزیتی برای کارخانه‌های حاضر در شهرهای مرزی باشد.

به دلیل افزایش پرشتاب نرخ فروش صنایع سیمانی نسبت به افزایش هزینه‌ها در سال‌های جاری شاهد رشد چشمگیری در حاشیه سود این شرکت‌ها بوده‌ایم.

اما مشکل این صنعت در سال‌های جاری کاهش درآمد محقق شده، بوده است. متاسفانه درآمد شرکت‌های سیمانی به اندازه تورم نتوانسته رشد کند. به عبارتی اثر افزایش نرخ ارز در درآمد صنعت سیمان دیده نشده و این تفاوت اصلی صنعت سیمان با سایر صنایع کامودیتی‌محور بوده است. به این دلیل که سیمان و کلینکر قابلیت حمل به مقاصد دور را نداشته، بنابراین سیمانی‌ها نتوانسته‌اند مانند پتروشیمی‌ها، فولادی‌ها و فلزات محصول خود را به نقاط دیگر دنیا صادر کنند و نهایتا درآمد آنها رشد چندانی نداشته است.

مساله حمل‌ونقل
در سال‌های اخیر در کشور مازاد تولید در دیگر محصولات (مانند متانول یا سایر محصولات پتروشیمی‌ها و فلزی‌ها) را نیز داشته‌ایم اما تولیدکنندگان آنها می‌توانند محصولات خود را صادر کنند و این مساله مشکلی برای تولید ایجاد نکرده اما در سیمان چون امکان صادرات به این صورت وجود ندارد، توازن عرضه و تقاضا بر هم خورده است. حالا اما اندکی فضا در حال بهبود است. کارخانه‌های سیمانی حاضر در شهرهای مرزی از طریق حمل‌ونقل ریلی و صنعت دریایی توانسته‌اند به کشورهای شمال ایران، حاشیه خلیج فارس و حتی قاره آفریقا راه یابند. اکنون در این صنعت وقتی به کارخانه‌هایی مانند سیمان بهبهان، سیمان فارس نو، سیمان خاش، سیمان شرق، سیمان هگمتان، سیمان خوزستان، سیمان شمال، سیمان اردبیل و دیگر صادرکنندگان نگاه می‌کنیم یا مقدار صادرات رشد کرده یا فاصله بین نرخ صادراتی و داخلی به شدت افزایش یافته است.

شرکت‌های سیمان خوزستان و سیمان بهبهان نزدیک‌ترین کارخانه‌ها به مرز عراق و همچنین شرکت سیمان درود، سیمان ارومیه و سیمان صوفیان نیز در نزدیکی مرز ترکیه و عراق قرار دارند که این نکته جزو مزیت رقابتی این شرکت‌ها محسوب می‌گردد. با توجه به اینکه صنعت سیمان از جمله صنایع مصرف‌کننده انرژی هستند، به علت برخورداری عراق از منابع و انرژی کافی برای تولید سیمان در آینده نزدیک بازار این کشور را باید از دست رفته دانست اما پتانسیل‌های قابل‌توجه کشورهای شرق دور (با توجه به پروژه کمربند راهی جاده ابریشم) و همچنین مشکلات همسایگان شرقی از جمله افغانستان در تامین سوخت و انرژی، کارخانه‌های سیمان شرق کشور را از امکان رشد بالاتری برخوردار کرده است. از جمله شرکت‌های سیمانی شرق کشور می‌توانیم به سیمان قائن، سیمان شرق، سیمان مجد خواف و سیمان تیس چابهار در صورت راه‌اندازی اشاره کنیم.

معامله پایین‌تر از ارزش جایگزینی
یکی از پارامترهای مورد توجه در صنعت سیمان ارزش بازار بسیار پایین کارخانه‌های فعال در این حوزه نسبت به ارزش جایگزینی آنهاست که علت این موضوع همان مازاد تولید است که پارامتر ارزش جایگزینی را کم وزن کرده است. بر اساس مطالعات مرکز پژوهش‌های مجلس در مورد صنعت سیمان، ایجاد یک میلیون تن ظرفیت سیمان در دنیا به‌طور متوسط به ۱۵۰ میلیون دلار و سه سال زمان نیاز دارد. این در حالی است که به‌طور میانگین شرکت‌های سیمانی فعال در بورس با حدود ۱/ ۰ ارزش جایگزینی خود در حال معامله هستند.

تحول سیمان در جهان
در ماه‌های اخیر شاید مهم‌ترین خبر در صنعت سیمان، خبر تعطیلی تعدادی از کارخانه‌های تولید‌کننده سیمان در چین بود که تغییرات گسترده‌ای را در بازار جهانی این کالای اساسی به وجود آورد به نحوی که بزرگ‌ترین تولید‌کننده سیمان جهان یعنی چین را به وارد‌کننده کلینکر تبدیل کرد. پیش‌بینی می‌شود این سیاست با توجه به میزان آلایندگی بالای این صنعت و مشکلات زیست‌‌محیطی که چین با آن دست و پنجه نرم می‌کند ادامه‌دار باشد مانند تصمیم چند سال گذشته این کشور در مورد صنعت فولاد که باعث رشد چند برابری فولاد شد.

سود و قیمت به درآمد
در جدول ۲ که اطلاعات آن از سایت انیگما استخراج شده است، بر اساس برآورد‌های انجام گرفته روی صورت‌های مالی تمام شرکت‌های گروه سیمانی و همچنین پیش‌بینی روند سودآوری این شرکت‌ها در دوره مالی آتی (منتهی به ۲۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰) کمترین P/ E‌های تحلیلی این گروه گزارش شده‌اند. اعداد فوق مطابق پیش‌بینی روند فروش شرکت بر اساس دلار ۲۵ هزار تومانی و نرخ‌های فعلی فروش داخلی و صادراتی محاسبه شده‌اند. طی روزهای اخیر اغلب سهم‌های گروه سیمانی در پی انتشار اخبار مناسبی که از قیمت‌گذاری حامل‌های انرژی به گوش می‌رسید روند مناسبی را در پیش گرفتند. پیش‌بینی می‌شود طی ماه‌های آتی با اخبار افزایش نرخ‌های فروش این شرکت‌ها شاهد تداوم روند رشد قیمتی در این شرکت‌ها باشیم.

محتوای آکارئون

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *