دنیای‌اقتصاد – محمدامین خدابخش : بورس ۹۹ در حالی شاهد رویداد شگفت‌آور دو فاز خرسی در کمتر از چند ماه بوده است که به جرات می‌توان ریشه این نوسان‌های فرسایشی را در سیاست به ظاهر حمایتی اما فاجعه‌بار «دامنه نوسان» جست‌وجو کرد که شبیه دوستی خاله خرسه همچون مادر این دو فاز خرسی عمل کرده است. محدودیتی صف‌ساز که نه تنها مجال خروج به سهامدارانی را که مایل به ماندن در این بازار نیستند نمی‌دهد، بلکه در زمان‌های مساعد نیز ورود به بازار را با محدودیت مواجه می‌کند.
سقوط بورس ادامه دارد. قیمت‌ها هر روز ۵ درصد، ۵ درصد پایین می‌آیند و صف‌های فروش چنان بی‌تقاضا گذران عمر می‌کنند که دیگر حرفه‌ای‌های بازار هم امیدی به جبران ضررهای خود در بلندمدت ندارند. این روزها خیلی از فعالان بازار به این نتیجه رسیده‌اند که شاید حق با قدیمی‌ها بوده؛ «آتش تند، زود خاکستر می‌شود.» شاخص کل بورس تهران دیروز ۱/ ۳ درصد دیگر افت کرد و ضمن ثبت کاهش حدود ۴۰ هزار واحد به سطح یک میلیون و ۱۴۹ هزار واحد رسید. بررسی‌ ارزش معاملات خرد از ابتدای آبان ماه تا روز گذشته نشان می‌دهد که اوج‌گیری ارقام به ثبت رسیده تا محدوده ۱۵ هزار و ۶۱۲ میلیارد تومان پایدار نبوده و رسیدن ارزش معاملات به محدوده ۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان نشان از کاهش جذابیت بازار برای سرمایه‌گذاران حقیقی و البته افت نقدشوندگی سهام دارد. طی روزهای گذشته سکان خرید در بازار سهام به دست حقوقی‌ها افتاده و خالص خرید این دسته از بازیگران سهام به جز ۴ روز از ابتدای دی ماه تاکنون مثبت است. درحالی‌که تا همین چند ماه پیش مردم در صف انتظار دریافت کد بورسی بودند، حالا هر کسی هر جور که بتواند می‌خواهد از بورس خارج شود. این وضعیت در حالی اتفاق افتاده که در شرایط سقوط دسته‌جمعی بازارها دیگر هیچ مقصد دیگری هم برای سرمایه وجود ندارد. در حال حاضر نه بازار دلار و سکه محلی امن برای سرمایه‌گذاری است و نه مسکن دیگر کشش افزایش قیمت بیشتر را دارد.

یکی از عمده دلایل شکل‌گیری الگوی رفتار دسته‌جمعی در معاملات بازارها، کم‌عمقی بازار در کنار قوانین زائد و دست‌وپاگیری است که به هیجانات دامن می‌زند و درنهایت سبب شکل‌گیری صف‌های پرحجم در سمت خرید یا فروش (بسته به روند معاملات) می‌شود؛ به‌طوری‌که معامله‌گران بدون توجه به پشتوانه‌های منطقی (چه بنیادی و چه تکنیکال) و تنها با نگاه به میزان تقاضا و عرضه ایجادشده در سقف‌ و کف قیمتی، به جمع صف‌ها می‌پیوندند. درواقع تا زمانی که تشکیل صف ملاکی برای ارزندگی یک سهم یا برعکس شناخته می‌شود، واکنش‌های غیرمنطقی نیز دور از انتظار نیست. با این حال همچنان سازمان بورس در حفظ محدودیت دامنه نوسان پافشاری می‌کند. با حذف محدودیت دامنه نوسان یا بازتر کردن میزان آن، اما ریسک معاملات نیز افزایش یافته و افزایش احتیاط میان سرمایه‌گذاران را شاهد خواهیم بود. ضمن آنکه دوره‌های فرسایشی در بازار سهام شکل نمی‌گیرد و عرضه و تقاضا در عرض چند ساعت بازار را به تعادل می‌رسانند. موضوعی که می‌تواند بازار سهام را به سمت بازاری منطقی‌تر و تحلیلی‌تر سوق دهد.

در دام بدبینی
بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد در روزهای اخیر و با گذر شاخص کل بورس از حمایت روانی یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحدی که در دور قبلی نزول قیمت‌ها به ثبت رسیده بود، افراد بیشتری متقاعد شده‌اند که بازار سرمایه امن نیست. حقیقت امر هم همین است. بالاخره نوبتی هم که باید پس از چند سال عقب‌نشینی پی‌درپی حالا نوبت ریال نحیف ایرانی است که نسبت به سایر دارایی‌ها اندکی عرض‌اندام کند.

روز گذشته قیمت هر دلار آمریکا در حالی به کف کانال ۲۲ هزار تومان رسید که در اوج قیمت ۳۲ هزار تومانی این ارز در تاریخ ۲۴ مهرماه اگر کسی از سقوط قیمت ارز سخن می‌گفت به احتمال زیاد به جای توجه و احترام، تمسخر و استهزا نصیبش می‌شد. همین رویه برای سایر بازارها نیز جریان داشت. در واقع ترس از رشد بی‌امان پایه پولی در سایه سنگین عدم‌اطمینان ناشی از فضای ملتهب در سیاست خارجی به نحوی بر ذهنیت فعالان بازار اثر گذاشته بود که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی‌کرد روند دوسال و نیمه رشد قیمت ارز به این زودی‌ها متوقف شود. اما انتخاب شدن بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا و خوش‌بینی به رفتار متعادل‌تر دموکرات‌ها توانست کل معادله را تغییر دهد.

در این میان اگرچه بارها مقامات داخلی تاکید کرده‌اند که دیگر تخم‌مرغ‌های خود را در سبد آمریکا نخواهند گذاشت و شرط بازگشت به تعهدات برجامی بازگشت آمریکا به این پیمان و رفع تحریم‌هاست، اما ریسک انتظاری فعالان بازارهای سرمایه‌پذیر در ایران به مسیر نزول رفته و همراه خود همچنان قیمت‌ها را نیز به زیر می‌کشد. همین عوامل بوده که توانسته در روزهای اخیر صدای بسیاری از فعالان بازار سرمایه را مجددا درآورد و آنها را به سمت اعتراض به وضع موجود سوق دهد. ولی آیا تمام این اعتراضات بحق است؟

دور باطل ناکامی
بررسی سابقه تاریخی دوره‌های رونق و رکود سهام در بازار سرمایه موید آن است که طی دهه‌های اخیر هر بار که قیمت ارز در داخل افزایش یافته با اندکی تاخیر بورس هم وارد فاز صعودی شده و در نهایت پس از سریع‌تر شدن رشد قیمت‌ها در این روند صعودی، با افت شاخص و در نهایت این بازار با رکود مواجه شده است. تا اینجای داستان اتفاق عجیبی رخ نداده است. بازار سرمایه آن هم در حالی که اقتصاد نوآوری چندانی ندارد و از طریق افزایش محسوس در بهره‌وری و سودآوری واقعی رونقی را نصیب سهامداران نمی‌کند، طبیعی است که در بیشتر ادوار فعالیت خود راهی به جز تجربه رونق تورمی نداشته باشد.

جریان از این قرار است که هر بار که اختلاف قیمت تثبیت شده ریال با ارزهای خارجی پولی با متغیرهایی اعم از افزایش پایه پولی یا سرعت گردش پول اختلاف زیادی پیدا کرده یک محرک سیاسی سبب شده تا فنر سرکوب ارزش پول ملی رها شود و در نهایت دوره‌ای از کاهش نرخ برابری ریال را در مقابل سایر ارزها شاهد باشیم؛ عاملی که در ادامه قیمت‌ها در بورس را به دلایلی نظیر افزایش ارزش جایگزینی، فراهم شدن زمینه برای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها و رشد ارزش ریالی سودآوری شرکت‌های فعال در بازار سهام افزایش داده است. نتیجه این امر هم طبیعتا صعود شاخص بورس بوده که هر چند سال یک بار تکرار شده و به دلیل عواملی مانند کوچک بودن ظرف بازار سهام در مقابل حجم نقدینگی ریسک‌پذیر و موانعی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا به بیش واکنشی قیمت سهام انجامیده است.

مشکل اما زمانی عمیق‌تر می‌شود که دریابیم وابسته بودن صعود و سقوط بازار سرمایه به عامل دلار در ادوار گذشته آسیبی دیگر نیز به بازار سرمایه زده است. مردم عادی که در روزهای آرامش یا بهتر بگوییم تقویت مصنوعی ارزش پول ملی، میل چندانی برای ورود به بورس نداشته‌اند، در هر دوره به دلیل آنکه شروع رشد قیمت‌ها از بازار ارز دیرتر رخ می‌دهد و سرعت رشد آن لزوما نیز متناسب با تحولات بازار ارز نیست، به سرمایه‌گذاری در بازار سهام سوق پیدا می‌کنند، پیامد این مساله همان‌طور که در سال‌جاری نیز شاهد بوده‌ایم، حضور انبوه مردمی است که از ترس افت ارزش دارایی‌های خود به بازاری قدم می‌گذارند که حضور در آن هم دانش مالی و اقتصادی بیشتری را نسبت به سایر بازارها می‌طلبد و هم از آن جهت که تعداد زیادی از دارایی‌های ناهمگن در آن معامله می‌شود، به مراتب ریسک بسیار بیشتری از سایر بازارها دارد. متعاقبا این شکاف یعنی افزایش تعداد افراد فعال در آن بدون داشتن بینش دقیق در مورد ریسک‌های موجود در نهایت جایی بسته می‌شود و هر کس که در زمان شروع روند نزولی سهامداری کرده را در خود گیر می‌ا‌ندازد.

دنیای‌اقتصاد : در حالی آخرین گزارش‌های عملکرد ۹ ماهه روی سایت کدال قرار می‌گیرند که غالبا با توجه به وضعیت بنیادی شرکت‌ها سیگنال ارزندگی به فعالان بازار سرمایه مخابره می‌شود. به‌رغم این موضوع در داد و ستد‌های روزانه بورس اوراق بهادار تهران شاهد خروج عمده سرمایه سهامداران خرد از گردونه معاملات هستیم.
بورس به رنگ دلار
هر چند نرخ دلار به عنوان یکی از پارامتر‌‌های اساسی در تعیین استراتژی سرمایه‌گذاران بورسی از اهمیت بالایی برخوردار بوده اما بخشی از واکنش بازار مرتبط با تغییرات دلار است. اکنون بیش واکنشی که سهامداران بورسی نسبت به نوسانات دلار دارند غالبا در بین سرمایه‌گذاران فعال در این حوزه دیده نمی‌شود. با اینکه طی چند وقت اخیر حدود ۱۰هزار تومان از قیمت دلار کاسته شده است اما در بورس شرایط به نوعی پیش‌رفته است که واکنش‌ سرمایه‌گذاران به این اتفاق بیش از حد واقع است.

آینه دست‌‌درازی به بورس
در ادامه نوک پیکان چرایی ریزش بورس به طور مستقیم دولت را نشانه می‌رود. زمانی که رییس دولت وعده دلار ۱۵ هزار تومانی همزمان با آزاد‌سازی دارایی‌های بلوکه شده در کره‌‌جنوبی را داد هر چند بدون محاسبه و توجیه اقتصادی، تمام محاسبات فعالان اقتصادی به هم ریخت.  

اعمال سیاست‌های یک‌طرفه دولت در حوزه قیمت‌گذاری فولاد و کمی عقب‌تر افزایش تنش بین وزارت‌خانه‌های اقتصاد و نفت در خصوص صندوق پالایشی یکم و موارد متعدد دیگر در کنار سیاست‌های خلق‌الساعه‌ای همانند وضع مالیات بر صادرات مواد خام و نیمه خام صنایع بزرگ همگی در وضعیت کنونی قیمت سهام صنایع و شرکت‌ها قابل مشاهده هستند.

بر این اساس می‌توان بر این نکته تاکید کرد که انعکاس اقدامات دولت و مجلس در بورس به عنوان متغیر‌هایی بسیار مهم‌تر از نوسان دلار از سوی سرمایه‌گذاران در نظر گرفته می‌شود.

ارزندگی دلاری سهام ؟
یک روز دیگر تحلیف بایدن در ایالات متحده آمریکا صورت می‌گیرد. تجربه چند وقت اخیر نیز نشان داده است که واکنش‌های دلاری به مواضع بایدن منجر به کاهش این نرخ در اقتصاد ایران می‌شود. با این حال اکنون این پرسش مطرح است که آیا در صورت تداوم افت دلار باز‌هم شاهد ریزش یک دست سهام صنایع در بازار سهام خواهیم بود؟

هر چند با توجه به احتمال کسری بودجه ۱۴۰۰،‌ تحریم و به طور کلی شرایط نامساعد اقتصادی نرخ دلاری کمتر از ۲۰ هزار تومان از سوی برخی از صاحب‌نظران اقتصادی پیش‌بینی نمی‌شود اما با در نظر گرفتن سناریوی افت این نرخ،‌ سقوط مجدد شاخص‌های سهام همانند چند وقت اخیر دور از انتظار نیست. با این حال ارزیابی تحلیلگران از نوسان (در محدوده ۲۱ و ۲۲ هزار تومانی) دلار و میزان اثرگذاری آن در عملکرد شرکت‌ها حاکی از ارزندگی صنایع و شرکت‌های بورسی در شرایط فعلی دارد.

با اینکه کره جنوبی پس از توقیف نفتکش در آب‌های خلیج‌فارس، یک واحد از نیروهای نظامی را به منطقه فرستاده بود دیروز به طور رسمی اعلام کرد که نیروی نظامی این کشور از تنگه هرمز خارج شده است. این اتفاق در جای خود می‌‌تواند در کنار کاهش ریسک منطقه به کاهش مجدد دلار نیز منجر شود که یقینا واکنش صنایع دلاری را به همراه خواهد داشت.

بورس پس از کف‌سازی باز‌می‌گردد
پشوتن مشهوری‌نژاد، کارشناس بازار سرمایه:‌ قیمت سهام شرکت‌‌ها در کلیت بازار سهام با در نظر گرفتن محدوده فعلی دلار (۲۱ و ۲۲ هزار تومان) ارزنده است. اکنون نباید روند دلار را ریزشی عنوان کرد بلکه بیشتر موضوع درجا زدن و نوسان مطرح است بنابراین با چنین موضوعی، فرض دلار در محدوده‌‌هایی خیلی کمتر از ارقام فعلی به هیچ‌ عنوان واقعیت نخواهد داشت.

با این حال روند نزولی فعلی و فروش سهام در بورس به دلیل تغییرات نرخ دلار نیست بلکه عمده دلیل عرضه‌های سنگین خستگی سرمایه‌گذاران از وضعیت فعلی بازار سهام است.

با توجه به داده‌‌های اقتصادی کاهش نرخ دلار کمتر از ۲۰ هزار تومان امکان پذیر نیست و در همین حال پیش‌بینی می‌شود که این نرخ برای حداقل یک‌سال در ارقامی همانند ۲۵ هزار تومانی باقی خواهد ماند. به دلایلی همچون خوشبینی از انتخابات آمریکا دلار افت کرد و در صورت مهار کرونا و شروع مجدد سفر دلار یقینا افزایشی می‌شود.

در حال حاضر نیز سقوط شاخص‌‌های بورسی به دلیل افت دلار نیست بلکه موج آخری است که سهامداران کلافه از ریزش‌‌ها به قصد خروج اقدام به فروش سهام می‌کنند. بازار نیز پس از مدتی با کف‌سازی مجدد در روند صعودی قرار خواهد گرفت.

دولت و مجلس متهم ریزش بازار
مهدی دلبری، تحلیلگر بازار سرمایه:  پیش‌بینی ارزندگی سهام وابستگی شدیدی به میزان دخالت دولت و مجلس در ساختار بازار سرمایه دارد. زمانی که در شرایط مبهم اقتصادی قرار می‌گیریم و بعضا این دو نهاد در فرآیند قیمت‌‌گذاری‌‌ها دست‌اندازی می‌کنند که پیامد آن سوخت سود سهامداران بازار است، در نتیجه دورنمای ارزنده‌ای را هم نمی‌توان برای آینده متصور شد.

در حال حاضر نرخ دلار به عنوان متغیر مهم و اساسی در بازار مطرح نیست چرا که پیش از ریزش دلار شاهد ایجاد روند نزولی در شاخص‌های سهامی بودیم.  با توجه به شیوه‌نامه فولاد و قیمت‌گذاری‌هایی که در حوزه پتروشیمی‌ها صورت می‌گیرد قیمت سهام از دید سرمایه‌گذاران همچنان بالا ارزیابی می‌شود و تداوم روند ریزشی را در بازار خواهیم داشت.

نرخ سود بانکی نیز دیگر ریسکی است که در بازار سهام وجود دارد. به این معنی که سرمایه‌گذار سودی بدون ابهام و کاملا شفاف را از طریق بانک دریافت می‌کند. چنین رویدادی با استفاده از سازوکار بانکی به تمام فعالان اقتصادی سیگنال کسب سود ۲۰ درصدی بدون هیچ‌گونه فعالیت را ارسال خواهد کرد که عملا در پی آن اقتصاد کشور نیز تنبل می‌شود. موضوع بعدی در خصوص سهام عدالت است که بدون هیچ‌گونه برنامه‌ریزی وارد بازار سهام شد. ورود به بازار بدون آموزش به سرمایه‌گذاران و ایجاد ساختار مطلوب در این زمینه نیز بازار را با چالش جدید همراه کرد. از سویی ابهامات در موضوعات سیاسی به شدت بالاست. پس از تغییر دولت در آمریکا و تغییر دولت تا چند ماه آینده در کشور افزایش یا کاهش تنش‌ها در منطقه برای سرمایه‌گذاران مهم‌ ارزیابی می‌شود.

ریزشی با توجیه اقتصادی یا سیاسی؟
محمد نوربخش تحلیلگر بازار سرمایه:‌ سهام برخی از شرکت‌های تاثیر‌گذار در روند حرکتی شاخص‌کل بورس تهران با دلار ۲۰ هزار تومانی هم ارزنده هستند. گمانه‌زنی‌‌هایی در خصوص تداوم ریزش این نرخ نیز وجود دارد که پیامد قطعی آن ایجاد هیجان و ادامه‌دار شدن ریزش فعلی در بازار سهام خواهد بود.

بر این اساس همگام با افت دلار امکان ریزش سهام شرکت‌های بزرگ تا ۱۵ درصد دیگر نیز دور از انتظار نخواهد بود. در صورت رفتار منطقی دولتمردان نباید دلار به ارقامی کمتر از ۲۰ هزار تومان کاهش پیدا کند حتی در صورت بازگشت برجام، نرخی کمتر از محدوده فعلی توجیه اقتصادی برای بازار ندارد اما به طور کلی می‌تواند توجیه سیاسی داشته باشد.

در بازار سرمایه برخی از شرکت‌ها با نرخ دلاری کمتر از ۲۰ هزار تومان هم وجود دارند که می‌توانند برای قشر سرمایه‌گذار ارزنده محسوب شوند.

معاملات بورس تهران روز دوشنبه هم با افت شدید شاخص کل و سرخ‌پوشی سهام شرکت‌ها آغاز شد. به‌طوری که شاخص کل بورس ۱/ ۳ درصد دیگر عقب‌ نشست و روی عدد یک میلیون و ۱۴۹ هزار واحد توقف کرد. به‌این‌ترتیب با احتساب روز گذشته عدد شاخص به ۲۰ خرداد ماه بازگشت. شاخص کل هموزن نیز به مثابه شاخص کل افت شدید ۸/ ۱ درصدی (۷۹۰۰ واحد) را تجربه کرد.
به‌طور کلی دلیل منطقی خاصی برای ریزش‌های این روزهای بورس مطرح نیست. بسیاری تحولات کاخ سفید و واکنش نرخ ارز را عامل ریزش‌ها می‌دانند.

چهارشنبه مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید و خداحافظی ترامپ با کاخ سفید است. دلار همچنان در حال از دست دادن کانال‌های جدید است و به ۲۲ هزار تومان تنزل یافته است.

هر چند ریزش‌ها در بازار ارز نیز همچنان از گمانه‌زنی‌ها برای بازگشت بایدن به برجام و حذف تحریم‌ها حکایت دارد اما این امر تنها در حد یک احتمال است و بازگشت نرخ ارز به کانال‌های بالاتر در پی هر شایعه‌ای را تقویت می‌کند. از این رو در آینده بازار ارز و بورس سناریوهای متعددی وجود دارد که باعث ایجاد ابهام و تردید میان معامله‌گران شده است. اما آنچه مشخص است خستگی معامله‌گران و دلسردی آنها از بازگشت روزهای سبز به تالار شیشه‌ای است.

به عقیده بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان شاید تنها راه نجات بازار سهام از وضعیت کنونی و تکرار نشدن این‌گونه ابرنوسان‌ها، حذف محدودیت دامنه نوسان است. هرچند متاسفانه شایعات دیگری مبنی بر ایجاد محدودیت‌های جدید دامنه نوسان به گوش می‌خورد و بسیاری این امر را تصمیمی درست برای جلوگیری از زیان بیشتر می‌دانند اما این موضوع در واقعیت به افزایش هیجان، صف‌سازی و کاهش نقدشوندگی بازار دامن می‌زند.

به‌رغم افت عمده نمادهای بورس و فرابورسی دیروز سیمانی‌ها با اقبال و توجه سهامداران همراه بودند. انتشار خبر موافقت دولت با تحویل نفت کوره (مازوت) به قیمت گاز به شرکت‌های تولیدکننده سیمان مهم‌ترین عامل افزایش توجه به این سهام بود.

در معاملات روز گذشته بورس از ۳۲۹ نماد معامله شده، ۱۱ نماد (۳/ ۳ درصد) صف خرید به ارزش ۴/ ۹۵ میلیارد تومان و ۲۸۵ نماد (۶/ ۸۶ درصد) صف فروش به ارزش ۵۱۵۸ میلیارد تومان تشکیل دادند. قیمت پایانی ۲۰ نماد مثبت و ۲۹۷ نماد منفی بودند.

در بازار اصلی فرابورس از ۱۲۸ نماد معامله شده، ۸ نماد (۲/ ۶ درصد) صف خرید به ارزش ۳۳۱ میلیارد تومان و ۱۰۵ نماد (۸۲ درصد) صف فروش به ارزش ۱۷۴۶ میلیارد تومان داشتند. قیمت پایانی ۱۱نماد مثبت و ۱۱۷ نماد منفی بود. در بازار پایه فرابورس از ۱۱۱ نماد معامله شده، ۱۹ نماد (۱/ ۱۷ درصد) صف خرید به ارزش ۸۲ میلیارد تومان و ۸۹ نماد (۸۰ درصد) صف فروش به ارزش ۱۶۵۶ میلیارد تومان تشکیل دادند. قیمت پایانی ۱۹ نماد مثبت و ۸۸ نماد منفی بود.

موضوع ناخوشایندی که این روزها شاهد آن هستیم، کاهش دادوستدها در معاملات است. تداوم این امر تفکر ایجاد فضای رکودی بر بورس را تقویت می‌کند. ارزش معاملات خرد بورس ۳ هزار و ۳۱۵ میلیارد تومان و ارزش معاملات خرد فرابورس یک هزار و ۳۷۷ میلیارد تومان بود که این ارقام کمترین از ۱۸ آبان ماه تاکنون بود.

همچنین حقوقی‌ها روز گذشته خالص خرید ۹۹۰ میلیارد تومانی را رقم زدند. بیشترین میزان خرید آنان در گروه «فلزات اساسی و محصولات شیمیایی» بود. گروه «سرمایه‌گذاری‌ها» بیشتر مورد توجه حقیقی‌ها بود و سهامداران خرد در میان عرضه‌ها نسبت به خرید سهام این گروه اقدام کردند.

بررسی تغییر مالکیت سهام در گروه‌های مختلف حکایت از آن دارد که سرمایه‌گذاری‌ها تنها گروه فعال در بازار سهام بودند که تغییر مالکیت در آنها از سمت حقوقی‌ها به حقیقی‌ها مثبت بود. سایر صنایع در این روز ارقامی منفی را به ثبت رساندند.

در این روز فلزات اساسی به ثبت خروج بیش از ۲۱۰۰ میلیارد تومان بیشترین خروج پول حقیقی را داشت و گروه‌های محصولات شیمیایی و چند رشته‌ای صنعتی نیز در رتبه‌های بعدی هر کدام حدودا به میزان ۱۲۰۰ میلیارد تومان از حمایت حقیقی‌ها را از دست دادند. فرآورده‌های نفتی نیز پس از گروه‌های نامبرده در رتبه چهارم قرار گرفت.

دنیای‌اقتصاد : «‌پول ما رو دزدیدن»، «استعفا استعفا»، «مجلس، مجلس کجایی» و شعارهایی با محوریت مردم‌فریبی، ناظر بازار و… برخی از شعارهایی بود که دیروز سهامداران معترض به اوضاع و احوال آشفته بورس مقابل ساختمان سازمان بورس سر دادند. سهامدارانی که روز به روز به تعداد آنها در این تجمع‌های اعتراضی اضافه می‌شود و دیگر تجمع‌هایشان محدود به هفته‌ای یک بار نیست و در طول هفته‌های گذشته، اکثر روزها مقابل ساختمان بورس سعی کرده‌اند که صدای خود را به گوش مسوولان برسانند. حالا یا با پلاکارد و شعار یا با پرتاب تخم‌مرغ! اما تجمع دیروز، در بین تجمع‌های روزهای گذشته متفاوت بود.
چون هر چه از ساعت برگزاری تجمع می‌گذشت، جمعیت معترضان بیشتر می‌شد و کار به جایی رسید که حتی افراد نیروی انتظامی بیشتر از روزهای دیگر در گوشه و کنار خیابان به چشم می‌خوردند و حتی تعدادی از آنها مقابل ورودی سازمان بورس ایستادند. دیروز اتفاق دیگری هم افتاد و پرچم سازمان بورس توسط معترضان پایین کشیده شد. اتفاق دیگری هم که این تجمع را با دیگر تجمع‌های اعتراضی در روزهای گذشته متفاوت می‌کرد، شعارها و لحن معترضان بود. اگر در تجمع‌های دیگر مردم با پلاکارد نوشته و در سکوت یا سردادن چند شعار معمولی به تجمع خود پایان می‌دادند، دیروز شعارها به شدت تند بود و خبری از سکوت و صبر نبود. کمی که از روز و برگزاری تجمع گذشت، علی صحرایی، مدیرعامل بورس تهران از ساختمان بورس خارج شد و در بین نیروهای انتظامی که اطراف او را احاطه کردند تا کسی نزدیکش نشود، به سوالات برخی از افراد پاسخ داد اما جو و حجم تنش به قدری در تجمع زیاد بود که مردم در بین صحبت‌های صحرایی هم شروع به سر دادن شعارهای انتقادی نسبت به او کردند و مدیرعامل شرکت بورس به داخل ساختمان بازگشت. دیروز نه فقط فضای توییتر فارسی بلکه شبکه اجتماعی اینستاگرام هم پر بود از فیلم‌های تجمع اعتراضی مردم در مقابل ساختمان بورس و شعارهایی که معترضان سر داده بودند. در میان فیلم‌ها و عکس‌هایی که از این تجمع توسط کاربران به اشتراک گذاشته می‌شد، حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم هم جایگاه خاص خود را در بین کاربران داشت. بازنشر صحبت‌های گذشته حسن روحانی درباره بورس یکی از اقداماتی بود که فعالان حوزه بورس و شبکه‌های اجتماعی آن را انجام می‌دادند. برای مثال یکی از صحبت‌های رئیس دولت که در اینستاگرام و توییتر توسط افراد زیادی بازنشر داده می‌شد، صحبت‌هایی بود که در آن بیان کرده بود بورس فراز و نشیب دارد اما از آن مراقبت زیادی می‌شود. او همچنین در صحبت‌هایش اطمینان داده بود که تمام بخش اقتصادی در حال مراقبت از بورس هستند. یکی دیگر از صحبت‌‌های رئیس دولت که بازنشر داده می‌شد، اظهارنظرهای او در اردیبهشت‌ماه سال جاری بود که بیان کرده بود بورس ما خوب شده، عصبانی هستند و می‌گویند بورس تمام دنیا به هم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ و به این سوالی که خودش مطرح کرده بود این‌طور پاسخ داده بود که این خوب بودن به خاطر تلاش همه شرکت‌ها، فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکت‌های بزرگ هستند و… بورس ما رونق پیدا می‌کند. نکته جالب توجه در ماجرای دیروز و اوضاع و احوال این روزها این است که دیگر فقط سهامداران و فعالان حوزه بورس نیستند که درباره مسائل و مشکلات این حوزه می‌نویسند، دیروز تعداد زیادی از صفحه‌های اینستاگرام و دیگر افراد فعال در شبکه‌ اجتماعی توییتر که چه داخل کشور هستند و چه خارج از کشور و اصلا حوزه فعالیتشان بورس نیست درباره آنچه که در بورس ایران در حال اتفاق افتادن است می‌نوشتند. آنها با بازنشر صحبت‌های حسن روحانی و دیگر مسوولان درباره تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در بورس سعی می‌کردند که از اتفاقی که در بورس افتاده است یک دوگانه بسازند و متناقض بودن حرف و عمل مسوولان کشور را نشان بدهند. در این میان نماینده‌های مجلس شورای اسلامی هم که در توییتر فعالیت دارند نسبت به اتفاقات دیروز بی‌تفاوت نبودند. برای مثال احمد علیرضا بیگی یکی از نماینده‌هایی بود که در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «تجربه بورس بهترین گواه بر ضرورت خروج دولت از حوزه اقتصاد و سپردن آن به مردم است.» او در ادامه توییت خود نوشت: «تجربه ناکام بورس سال‌ها از ذهن و خاطره مردم پاک نخواهد شد. متاسفانه دولت فرصت اعتماد به بازار سرمایه را به آتش کشیده است.» اما امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی هم در توییتر خود خبر داد که در جلسه‌ای که با رئیس قوه‌قضائیه داشته است، «ایشان با ابراز تاسف از زیان‌های وارد شده به مردم، خواستار تهیه گزارشی مستند از جزئیات تخلفات و ترک فعل‌های صورت‌گرفته در بازارسرمایه شد.» حالا قاضی‌زاده هاشمی خبر داده که گزارشی مستند از جزئیات تخلفات و ترک فعل‌های صورت‌گرفته در بازار سرمایه را ارائه کرده و به ایشان تحویل داده است.

دنیای اقتصاد-راضیه احقاقی : قیمت سنگ آهن، قراضه، شمش و محصولات فولادی همچنان در اوج قرار دارد، اما ریزش نسبی بهای این محصولات در بازارهای مختلف از روزهای گذشته آغاز شده و در این میان چین سردمدار این ریزش بوده است.
 البته افت بهای فولاد در بازارهای داخلی چین زمینه‌ساز رشد صادرات از این کشور و در نتیجه ایجاد روند نزولی هرچند با شتابی اندک در بازارهای دنیا به خصوص کشورهای منطقه جنوب شرقی آسیا بوده است. در عین حال موجودی انبارهای سنگ آهن بنادر چین نیز افزایشی شده که این موضوع می‌تواند سیگنالی در جهت تعدیل قیمت‌ها در سایر بازارهای دنیا تلقی شود.

  تخفیف برای مصرف‌کنندگان فولاد در جنوب شرقی آسیا
بهای شمش و بیلت فولادی شرق آسیا در نیمه ماه ژانویه ۲۰۲۱ در اوج قیمتی خود پس از سال ۲۰۱۳ قرار گرفته است؛ اما بر اساس گزارش متال بولتن افت نسبتا قابل توجه بهای شمش و محصولات فولادی چین در قراردادهای فروش برای تحویل در آینده باعث شد قیمت شمش و محصولات فولادی در منطقه شرق آسیا نیز پس از یک دوره افزایشی شتابان وارد فاز کاهشی البته با سرعت اندکی شود. درواقع تولیدکنندگان شمش و محصولات فولادی شرق آسیا با وارد شدن فولاد چین به مسیر کاهش حاضر به ارائه تخفیف به خریداران این منطقه شدند.

کاهش نسبی ساخت و ساز در چین به علت شدت گرفتن سرما در شمال این کشور، نزدیک شدن به آغاز سال نوی چینی که مصادف با این تاریخ، تعطیلات سراسری حدود ۱۰ روز در چین برقرار شده که به افت تقاضا منجر می‌شود، افزایش موجودی انبارهای بنادر چین از سنگ آهن و محصولات فولادی را باید مهم‌ترین دلایل افت فولاد در بازارهای این کشور تلقی کرد.

ظرف هفته قبل موجودی سنگ آهن بنادر چین افزایشی شده است، به گونه‌ای که براساس گزارش Mysteel، موجودی انبارهای بنادر این کشور در هفته منتهی به ۱۵ ژانویه با افزایشی ۵/ ۱درصدی نسبت به هفته ماقبل به ۱۲۴ میلیون و ۶۸ هزار تن رسیده که این موضوع سیگنالی کاهشی برای بهای سنگ‌آهن به‌شمار می‌رود. همچنین ظرف هفته‌های اخیر موجودی شمش فولاد در انبارهای تانگشان چین که مرکز اصلی فولادسازی چین است افزایشی بوده به گونه‌ای که موجودی انبارهای این منطقه در هفته قبل به ۸۳۰ هزار تن رسیده که این رقم نسبت به موجودی انبارهای این منطقه رشدی ۱/ ۱۹ درصدی داشته است. میزان موجودی میلگرد در انبارهای این منطقه نیز با افزایشی ۵/ ۷ درصدی نسبت به هفته قبل خود به ۴ میلیون و ۲۵۰ هزار تن رسیده است. در این میان اگرچه موجودی انبارهای این منطقه از ورق گرم فولادی نیز افزایشی بوده اما نسبت به شمش و میلگرد رشد کمتری داشته و با افزایشی ۳/ ۳ درصدی نسبت به هفته قبل خود به ۲ میلیون و ۱۱۰ هزار تن رسیده است. افت دما در مناطق شمالی و مرکزی چین باعث شده از میزان فعالیت‌های ساخت و ساز در این کشور کاسته شده و همین موضوع نیز به کاهش تقاضا برای فولادهای ساختمانی منجر شود.

علاوه بر موارد یاد شده، آمار منتشر شده از میزان تزریق نقدینگی از سوی دولت چین به اقتصاد این کشور از افت تزریق پول در دسامبر ۲۰۲۰ حکایت دارد که این موضوع می‌تواند سیگنالی منفی برای بازارهای کالایی باشد.

  تضعیف فولاد در چین بر بازارهای جهانی اثرگذار می‌شود؟
علاوه بر موارد بیان شده این روزها اخباری مبنی بر شیوع مجدد کرونا در چین منتشر می‌شود که این موضوع سیگنالی خطرناک برای بازار کامودیتی‌ها و به خصوص فولاد به شمار می‌رود. چین بزرگترین تولیدکننده و مصرف‌کننده فولاد در دنیا است. این کشور سهمی حدود ۵۵ درصدی از تولید و مصرف فولاد دنیا را در اختیار دارد و بنابراین هرگونه تغییری در بازارهای این کشور می‌تواند بازارهای دنیا را تحت‌الشعاع قرار دهد. نمونه این موضوع را در ریزش قابل توجه بهای اغلب کامودیتی‌ها در ماه‌های ابتدایی سال ۲۰۲۰ در حالی که چین درگیر کنترل این بیماری در کشور خود بود مشاهده شد و بازگشت مجدد بازارها نیز پس از کنترل بیماری کووید- ۱۹ در این کشور و رشد تقاضا در این کشور بود. بنابراین اگر چین مجددا به شکل گسترده درگیر ویروس‌کرونا شود، احتمال ریزش مجدد بازارها به قوت وجود خواهد داشت.

در شرایطی که بازارهای چین با افت تقاضا روبه‌رو شده‌اند باید منتظر افزایش صادرات محصولات فولادی از این کشور بود که این موضوع می‌تواند سیگنالی کاهشی برای بازارهای دنیا به خصوص بازارهای آسیا تلقی شود.

به گزارش FastMarket، قیمت هفتگی ورق نورد سرد فولادی صادراتی فوب بنادر چین در روز چهارشنبه ۱۲ ژانویه ۷۵۰ تا ۷۶۵ دلار به ازای هر تن معامله شد، این در حالی است که حداکثر قیمت معامله این کالا تحویل در مقصد (cfr) ۵درصد کمتر بوده و هر تن ورق گرم سرد چین با قیمت ۷۵۰ تا ۷۶۰ دلار معامله در بندر مقصد صادر شده است.

  افزایش یا کاهش خرید سنگ آهن!
اگرچه موجودی سنگ آهن در بنادر چین افزایشی شده اما نزدیکی به تعطیلات سال نوی چینی (۲۳ تا ۲۹ بهمن امسال) یکی از عواملی است که باعث می‌شود همچنان خرید سنگ آهن از سوی فولادسازان این کشور ادامه داشته باشد. هر گونه اظهار نظری نسبت به آینده بازار سنگ آهن نیز وابسته به وضعیت بازار مصرف فولاد چین پس از اتمام تعطیلات سال نوی چینی دارد.

عموما فولادسازان چینی پس از تعطیلات سال نو اقدام به خرید و ذخیره‌سازی سنگ آهن پیش از شروع فصل باران‌های موسمی در برزیل می‌کنند. همانگونه که مستحضرید فولادسازان چینی بخش قابل‌توجهی از سنگ آهن خود را از برزیل تهیه می‌کنند، از آنجایی که برزیل در فصل پاییز در نیم کره جنوبی که مصادف با بهار در نیمه کره‌شمالی می‌شود با بارندگی‌های موسمی عموما شدیدی روبه‌رو می‌شود که از تولید سنگ آهن به شدت کاسته می‌شود، بنابراین فولادسازان این کشور پیش از شروع این بارندگی‌ها خرید و ذخیره‌سازی مواد اولیه خود را آغاز می‌کنند که این موضوع می‌تواند سیگنالی افزایشی برای این بازار به شمار رود.

  ریزش بیلت در عین رشد اسلب CIS
برخلاف بازار فولاد در چین و کشورهای جنوب شرقی آسیا، فولاد در منطقه CIS همچنان در مسیر اوج قرار دارد، به‌گونه‌ای که بهای هر تن بیلت صادراتی CIS در ۱۲ ژانویه به ۶۰۷ دلار به ازای هر تن رسید؛ البته این روند افزایشی ادامه نیافت و بر اساس گزارش متال‌بولتن بهای هر تن بیلت صادراتی CIS در روز ۱۵ ژانویه با کاهشی ۸۳/ ۰ درصدی به ۵۹۹دلار به ازای هر تن رسید. با این وجود همچنان روند افزایشی قیمت اسلب و ورق گرم فولادی در منطقه CIS ادامه دارد.

  دوگانه پرریسک بازار جهانی فولاد
بهای شمش فولاد از ۸ تا ۱۳ ژانویه در یک مسیر صعودی حرکت کرده است ولی در روزهای اخیر و مخصوصا در پایان هفته گذشته یک جو نزولی جدید را با محوریت بهای قراضه در بازارهای جهانی شاهد هستیم که نمی‌توان گفت آیا این سیگنال به بخش اعظم بازار شمش و سایر مصنوعات فولادی سرایت خواهد کرد یا خیر، اگرچه شواهد از احتمال تعدیل و تثبیت قیمت‌ها در بازار فولاد جهانی حکایت دارد. رشد بهای سنگ آهن نیز به شدت کند شده که می‌تواند از اثرات نزدیک شدن به تعطیلات سال نوی چینی باشد، اگرچه امسال این زمان شاید به تعویق بیفتد. این موارد به معنی آن است که بازار فولاد و سنگ آهن و حتی قراضه که چیزی از نقطه اوج خود فاصله‌ای نداشته است ممکن است با تغییرات جدیدی همراه شود که نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد.

اگر رشد قیمت فولاد در هفته‌ها و ماه‌های گذشته و داده‌های اقتصادی مخابره شده را ملاکی برای تقویت حجم تولید صنعتی به شمار آورده و همچنین رشد بهای قراضه را محرک مضاعفی برای افزایش بهای فولاد در نظر بگیریم، احتمال رشد عرضه قراضه منطقی خواهد بود. این داده هم‌اکنون به وضوح در بازارهای جهانی در حال خودنمایی است.

علی آهو/ کارشناس بازار سرمایه
بحث دخالت دولت در بازارها از لحاظ کمیت و کیفیت همواره از مسائل مناقشه‌آمیز بین اقتصاددانان مکاتب مختلف بوده است‌. آنچه از جمیع نظرات اقتصاددانان برمی‌آید کمینه‌سازی دخالت دولت در بازار آزاد و اقتصاد است. عده‌ای اعتقاد به عدم دخالت کامل داشته و عده‌ای قائل به دخالت‌هایی در سطح کمینه با هدف بهینه‌سازی یا تنظیم بازار و تعیین قوانین و مقررات هستند. آنچه در کشور ما در سال‌های اخیر نمود مشخصی داشته این است که در اکثریت مواردی که دولت با هدف مقابله با جهش‌های قیمتی و تورمی در بازارهای دارایی گوناگون برخاسته نه‌تنها موجب بهبود اوضاع اقتصادی نشده، بلکه باعث تشدید مساله و مشکل شده و خود نیز موجب ایجاد مشکلات بیشتری شده است.
از جمله این موارد می‌توان به دوره اقتصادی دو و نیم سال اخیر که کشور وارد خیز تورمی شد اشاره کرد.  در بازه زمانی فوق از آن جا که اشخاص حقیقی و بالطبع دولت که خود نیز از مجموعه‌ای اشخاص حقیقی است در تله حافظه کوتاه مدت خود گرفتار شده، با اولین خیز دلار در سال ۹۷ با گمان اینکه می‌توان با عرضه دستوری دلار و سکه (به‌صورت پیش فروش) موج رشد قیمت دلار را متوقف کرد، اقدام به عرضه ذخایر طلای بانک مرکزی با نرخ بسیار پایین کردند که این خود توان دولت را در مقابله با بحران‌های دو سال بعد به شدت کاهش داد. این مثال‌ها از جمله مثال‌های دخالت دولت در سطح اقتصاد کلان کشور بوده است. اما متاسفانه در ماه‌های اخیر و در سال اخیر این دخالت‌ها رنگ و بوی دیگری نیز به خود گرفته و در سطح اقتصاد خرد به وارد ساختن آسیب‌های جدی به عملکرد بنگاه‌های اقتصادی و کارخانه‌های تولیدی انجامیده است. برای مثال در سال جاری وزارت صمت اقدام به ارائه شیوه‌نامه عرضه فولاد کرد که از آن به‌عنوان نرخ‌گذاری دستوری فولاد یاد می‌شود. پرواضح است که بندبند این شیوه‌نامه که به ظاهر با هدف تنظیم بازار فولاد کشور انجام شده در واقع نتیجه‌ای جز پرورش رانت‌خواران، تقسیم رانت بسیار بالا بین خواص و نابودی سرمایه سهامداران و کاهش قدرت کارخانه‌های فولادی که در سال‌های اخیر در خط مقدم مقابله با تحریم ارزی ایران قرار داشته‌اند نخواهد داشت. اما متاسفانه با رویکرد  وزارت صمت نتیجه‌ای جز پرورش دلالان و رانت‌خواران و نابودی سرمایه سهامداران شرکت‌های فولادی که آن نیز میلیون‌ها سهامدار سهام عدالت و اشخاص حقیقی هستند که برخی بنا به دعوت دولتمردان در ماه‌های ابتدای سال سرمایه خود را وارد بورس کردند نخواهد داشت. طبیعتا هر گونه دستکاری در یک تعادل اقتصادی حتی اگر با انگیزه حمایت از مردم نیز باشد قطعا دارای یک واکنش یا یک عدم تعادل در سوی دیگر خواهد بود. اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، همان گونه که نرخ‌گذاری دستوری برای کلیه صنایع امر صحیحی نیست و منجر به پرورش رانت‌خواران می‌شود، پایین نگه داشتن طولانی‌مدت نرخ انرژی امری منصفانه  نیست. بنابراین پیشنهاد می‌شود دولت به جای نرخ‌گذاری دستوری اقدام به تنظیم نرخ‌ها با نرخ‌های متعادل و واقعی محصولات در بازار منطقه و حتی بازار جهانی کند تا جلوی ارائه سوبسید ناعادلانه گرفته شده و از سوی دیگر نیز با قیمت‌گذاری دستوری اقدام به پخش میلیاردها تومان رانت نکند.

روز سه‌شنبه هفته گذشته نقاط مختلفی از کشور از جمله کلانشهر تهران با قطعی برق از پیش اعلام نشده مواجه شد. افزایش مصرف گاز به دلیل فصل سرما و افزایش گاز مصرفی نیروگاه‌های برق و همچنین مصرف بی رویه برق ماینرها از جمله دلایل این خاموشی‌ها عنوان شده است. همچنین در روزهای گذشته با افزایش دوباره میزان آلودگی در شهرهای بزرگ مانند تهران، موضوع مصرف سوخت‌هایی مانند مازوت در نیروگاه‌ها مطرح شد. هرچند دولت اعلام کرد که لااقل نیروگاه‌های اطراف پایتخت از این سوخت استفاده نمی‌کنند اما همچنان راهکاری نیز برای کاهش آلودگی پیدا نشده است. علاوه بر تهران قطعی برق در استان‌های گیلان، البرز، مرکزی، اصفهان، خوزستان، سمنان، قم و اردبیل و آذربایجان شرقی گزارش شده که ناشی از کمبود سوخت نیروگاه‌ها است.
نقل قول‌های مدیران
در این رابطه شرکت توانیر اعلام کرد به دلیل افزایش مصرف برق و گاز در بخش خانگی و تجاری و محدودیت سوخت تحویلی به تعدادی از نیروگاه‌ها، خاموشی‌های پراکنده در برخی مناطق اعمال شده اما خاموشی‌ها، برنامه‌ریزی از قبل نبوده و تنها با ۱۰ درصد کاهش مصرف گاز و برق، امکان استمرار تأمین مطمئن گاز و برق در کشور فراهم خواهد بود. همچنین در این مورد سخنگوی شرکت برق در اشاره به برخی خاموشی‌ها در تعدادی از کلان‌شهرهای کشور از جمله پایتخت، گفت: به دلیل افزایش میزان مصرف گاز در بخش خانگی ناشی از افزایش سرما، عرضه سوخت گاز به نیروگاه‌ها با محدودیت مواجه شده است. این محدودیت عرضه سبب شده نیروگاه‌ها نتوانند نسبت به تامین سوخت گاز اقدام کرده و به همین دلیل برخی از آنها خاموش شده‌اند که همین مساله موجب بروز خاموشی‌ها شده است. مدیر عامل نیروگاه ری نیز درخصوص جزئیات قطع برق در مناطق مختلف تهران نیز توضیحاتی ارائه داد و گفت: نیروگاه ری به تنهایی دو تا سه ساعت برق پایتخت را می‌تواند در شبانه روز تامین کند، در حال حاضر تمامی واحدهای نیروگاه ری به دلیل قطع گاز، تعطیل هستند و هیچ‌گونه فعالیتی ندارند. متاسفانه تمامی واحدهای این نیروگاه از مدار خارج شده‌اند و هیچ‌گونه تولید برقی نداریم و همچنین امکان استفاده از سوخت مایع و گازوئیل هم به دلیل آلودگی هوا وجود ندارد و از سوی دیگر از سوخت مازوت هم نمی‌توان استفاده کرد. همچنین عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته بود: اکنون علت اصلی آلودگی هوا، افزایش غلظت ذرات معلق کمتر از ۵/ ۲ میکرون است که عامل اصلی آن استفاده از سوخت‌های فسیلی به ‌ویژه گازوئیل در خودروهای دیزلی و مازوت در صنایع سنگین و نیروگاه‌ها است. همچنین وی افزود: از سویی وزیر نفت اعلام کرده که با توجه به افزایش مصرف گاز در کشور مجبور است برای تولید ۵هزار مگاوات برق در کشور از مازوت استفاده کند، این مقدار ۹ درصد برق مصرفی کشور است، از نظر من بهتر است که روزی دو ساعت خاموشی داشته باشیم اما از مازوت استفاده نکنیم، ما در زمان جنگ هم روزی ۷ تا ۸ ساعت با خاموشی مواجه بودیم.

تاثیر بر صنایع بورس
حمید مرتضی کوشکی کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: قطعی برق این‌گونه نیست که دائما رخ دهد. دلیل اصلی قطعی برق به مصرف ماینرها و بخش دیگر به برودت هوا و کمبود گاز در نیروگاه‌های که گازی هستند برمی‌گردد که این نیروگاه‌ها نمی‌توانند تقاضای برق را پشتیبانی کنند و از طرفی ذخایر خاصی نیز ندارند. او ادامه می‌دهد: اتفاقی که می‌افتد این است که نمی‌توانند برق مردم را قطع کنند و به جای آن گاز صنعت‌های دیگر از جمله سیمان، فلزات و پتروشیمی‌ها و اوره ساز‌ها را قطع می‌کنند. برای مثال در صنعت سیمان چند روزی است که گاز آنها قطع شده است و به جای آن از مازوت استفاده می‌کنند.

او ادامه داد: دلیل اصلی قطع برق کمبود گاز و سرمای هوا است که سال پیش نیز این اتفاق رخ داد و پتروشیمی‌های اوره ساز به مدت یک ماه به دلیل نداشتن گاز هیچ تولیدی نداشتند ولی در آن زمان بحث ماینر‌ها مطرح نبود. اگر بخواهیم ریشه‌ای به این موضوع بپردازیم باید گفت نیروگاه‌های ما سوخت احتیاج دارند و زمانی که سوخت مورد نیاز به نیروگاه‌ها نرسد این نیروگاه‌ها نمی‌توانند برق مورد نیاز را تولید کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *