رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: آغاز واگذاری سهام عدالت به جاماندگان در سال جاری در دستور کار است.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از خبرگزاری تسنیم، محمدرضا پورابراهیمی با اشاره به جاماندگان سهام عدالت گفت: برآورد این است حدود ۲۰ میلیون نفر در کشور سهام عدالت ندارند که در کمیسیون اقتصادی طرح را تصویب کردیم و براین اساس کسانی که مشمول باشند، سهام عدالت دریافت کنند.

رییس کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: بنده به رییس جمهور نامه دادم و توافقات اولیه انجام و در بودجه امسال تصویب شد و دولت کلیات را پذیرفته و دولت باید آیین نامه اجرایی بنویسد و سامانه ثبت نامی ایجاد شود تا همه اقشار واجد شرایط ثبت نام نمایند و فکر می کنم تا اردیبهشت ماه بانک اطلاعاتی موردنیاز را کامل کنیم و حتما بخش عمده ای امسال واگذاری انجام خواهد شد.

وی ادامه داد: برآورد این است حدود ۲۰ میلیون نفر در کشور سهام عدالت ندارند که در کمیسیون اقتصادی طرح را تصویب کردیم بنده به رییس جمهور نامه دادم و توافقات اولیه انجام و در بودجه امسال تصویب شد و دولت کلیات آن را پذیرفته و براین اساس کسانی که مشمول باشند، در سال جاری سهام عدالت دریافت می‌کنند.

یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه تعیین سقف خوراک صنایع را از زیان‌ده شدن نجات داد، گفت: اگر تعیین سقف صورت نمی‌گرفت همچنان فرمول تعیین سقف از چهار هاب اصلی باقی بود و وضعیت شرکت‌ها و پتروشیمی‌ها بدتر می‌شد. ولی سوال اصلی این است که چرا این چهار هاب ملاک تعیین گاز برای پتروشیمی‌ها و سایر صنایع کشور هستند؟

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از خبرگزاری ایسنا؛ عطا محمدیان در مورد اقدام سازمان بورس در تعیین سقف خوراک گاز صنایع بورسی اظهار کرد: اتفاقاتی در سال گذشته رخ داد که باعث شد نرخ جهانی گاز و چهار هاب اصلی در فرمول تعیین نرخ خوراک گاز پتروشیمی‌ها تاثیر بگذارد و افزایش یابد که مقطعی نبود. اگر دلایل این اتفاق بررسی شود، مواردی مشاهده می‌شود که به‌نظر می‌رسد این وضعیت ادامه‌دار باشد؛ برخی از تحلیلگران معتقد بودند با گذر از فصل سرما وضعیت پایدارتر شود، در مقابل اغلب تحلیلگران بر این باورند که این حالت پایدار بعد از گذر از زمان نوسان قیمت‌ها بالاتر از گذشته خواهد بود.

وی افزود: در این میان بحران اوکراین و روسیه هم آغاز شد و اینکه روسیه یکی از تامین‌کننده‌های اصلی گاز اروپا است، باعث شد تا نرخ حامل‌های انرژی به ویژه نفت و گاز افزایش پیدا کند و درحال حاضر هم اکثر تحلیلگران و اقتصاددان‌ها این نظر را دارند که این جنگ فرسایشی است و به زودی‌ شاهد پایان آن نخواهیم بود و حتی اگر هم آتش‌بسی صورت بگیرد، اثرات اقتصادی و سیاسی آن مدت‌ها ادامه خواهد یافت، بنابراین بالا بودن نرخ گاز در مناطق و هاب‌های مختلف چیزی است که به‌نظر می‌رسد ادامه‌دار باشد.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: سال گذشته و پیش از ابلاغ تعیین سقف تلاش داشتیم تا با افراد فعال در بازار، فرمول را اصلاح و مشکل را از ریشه برطرف کنیم؛ پیشنهاد ما این بود که در کوتاه‌مدت اثر هاب‌های اروپایی را از این فرمول حذف کنیم چراکه هیچ منطقی نداشت. ‌هاب‌های اروپایی، مصرفی هستند که نرخ گاز آنها به شدت متاثر از وقایع‌اند. ‌هاب آمریکا و کانادا به این دلیل که کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز محسوب می‌شوند به شرایط کشور ما نزدیک‌ترند. در واقع پیشنهاد کوتاه‌مدت این بود که‌ هاب آمریکا و کانادا در فرمول قرار بگیرند و در پیشنهاد بلندمدت سازوکاری ایجاد شود تا نرخ گاز براساس شرایط عرضه و تقاضای کشور تعیین شود و همه صنایع و بخش‌های مختلف از جمله خانگی و تجاری از بازار متشکل، گاز را خریداری کنند و براساس شرایطی که در کشور وجود دارد نرخ گاز کشف شود.

محمدیان اضافه کرد: با اینکه تعیین سقف خوراک گاز صنایع بورسی می‌توانند آثار مثبتی به همراه داشته باشد، اما چند سوال مهم هم مطرح است، اینکه سقف تعیین شده تا چه زمانی قابل استفاده است، به این معنا که اگر شش ماه دیگر در جهان اتفاقاتی رخ بدهد که در نرخ گاز اثرگذار باشد آیا همین ۵۰۰۰ تومان می‌تواند عدد مناسبی باشد، در بودجه سال آینده آیا این عدد قابل تغییر است؟ یکی از موارد مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری موثر در بازار کارا پایداری و شفافیت است که متاسفانه در تصمیم‌گیری‌ها کمتر مشاهده می‌شود؛ اگر هدف سرمایه‌گذار؛ سرمایه‌گذاری بلندمدت در صنعت یا شرکتی بوده ولی تصویری از سال آینده نداشته باشد، نمی‌تواند در این حوزه سرمایه‌گذاری مطمئنی انجام دهد.

وی با تاکید بر اینکه تعیین سقفی که برای خوراک گاز صورت گرفت کار درستی نبود توضیح داد: چراکه این اقدام فرار از مساله است تا حل آن. مساله اصلی این است که چرا نرخ خوراک گاز باید براساس فرمولی به چهار ‌هاب گازی تعیین شود که دو مورد آنها اروپایی و مصرف‌کننده هستند و دلایل مختلف در نرخ گاز آنها اثرگذار است. نرخ گاز TTF هلند و NBP انگلستان متاثر از تنش‌های سیاسی قبل و بعد از بحران روسیه و اوکراین هستند. فصل سخت سرما یا کاهش شدید تولید گاز از میادین نروژ، باعث شد تا محدودیت عرضه در اروپا اتفاق بیافتد. این دو هاب برخلاف آمریکا و کانادا که تولیدکننده و مشابه ایران هستند، مشکل اصلی به شمار می‌روند.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه اگر تعیین سقف صورت نمی‌گرفت، همچنان این فرمول باقی بود و وضعیت شرکت‌ها و پتروشیمی‌ها بدتر می‌شد، اظهار کرد: اما با نرخ پنج هزار تومان و دلار ۲۵ هزار تومانی میانگین سال ۱۴۰۱ سقف خوراک ۲۰ سنت می‌شود که فکر می‌کنم باقی می‌ماند و پتروشیمی‌ها در سال جاری بیش از ۵۰۰۰ تومان هم پرداخت نمی‌کنند. به نظر من با تداوم فرمول فعلی نرخ های پرداختی صنایع در کل سال ۱۴۰۱ عملا اعداد سقف تعیین شده برای آن‌ها خواهد بود. با سقف ۵۰۰۰ تومان و فرض میانگین دلار نیمای ۲۵ هزار تومانی، نرخ گاز خوراک ۲۰ سنت بدست می‌آید که باید مقایسه شود با نرخ ۰.۶ سنت بخش خانگی (معادل ۱۵۰ تومان به ازای هر متر مکعب)! که به نظر بنده در صورت تشکیل بازار برای تقاضای کل کشور و نزدیک شدن نرخ های صنعت و خانگی، نرخ بخش صنعت باز هم جای تعدیل خواهد داشت.

محمدیان در پایان گفت: این درحالیست که در حال حاضر میانگین همان چهار هاب ۷۰ الی ۸۰ سنت است و با اعمال آن‌ها در فرمول فعلی، نرخ گاز خوراک حدود ۳۵ الی ۴۰ سنت خواهد شد. ولی سوال اصلی این است که چرا این چهار هاب ملاک تعیین گاز برای پتروشیمی‌ها و سایر صنایع کشور هستند؟

قیمت نفت به دنبال دومین کاهش هفتگی متوالی پس از اعلام برنامه‌های مصرف‌کنندگان جهانی برای آزادسازی حجم بی‌سابقه نفت خام و فرآورده‌های نفتی از ذخایر استراتژیک و ادامه قرنطینه‌های چین، کاهش یافت.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از رویترز، نفت خام برنت در معاملات روز با ۲.۰۴ دلار معادل ۲ درصد کاهش به ۱۰۰ دلار و ۷۴ سنت در هر بشکه رسید. این در حالی است که قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با ۱.۹۴ دلار معادل ۲ درصد کاهش به ۹۶ دلار و ۳۲ سنت رسید.

هفته گذشته، برنت ۱.۵ درصد کاهش داشت در حالی که نفت آمریکا یک درصد کاهش داشت. برای چندین هفته، معیارها در بیشترین نوسان خود از ژوئن ۲۰۲۰ بوده اند. این در حالی است که بازار شاهد تحولات چین بوده است، جایی که مقامات شانگهای، شهری با ۲۶ میلیون نفر را تحت «تحمل صفر» خود برای COVID-۱۹ محبوس نگه داشته اند. چین بزرگترین واردکننده نفت جهان است.

کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) ظرف شش ماه آینده ۶۰ میلیون بشکه نفت تولید خواهند کرد و ایالات متحده نیز به عنوان بخشی از انتشار ۱۸۰ میلیون بشکه‌ای خود که در ماه مارس اعلام شد، با این مقدار برابری خواهد کرد. هدف از این اقدامات جبران کسری نفت خام روسیه پس از تحریم های سنگین مسکو پس از حمله به اوکراین است.

با این حال، مشخص نیست که آیا این امر به طور کامل کمبود نفت روسیه را جبران خواهد کرد، زیرا صادرات ادامه دارد و هند که با تخفیف های شدید فریب خورده و واردات را افزایش می دهد.

کاخ سفید گفت روز دوشنبه، رئیس جمهور جو بایدن، به طور مجازی با نارندرا مودی، نخست وزیر هند، دیدار خواهد کرد، در حالی که ایالات متحده آشکارا اعلام کرده است که نمی خواهد شاهد افزایش واردات انرژی روسیه از سوی هند باشد.

تولید نفت و میعانات گازی روسیه در روزهای ۱ تا ۶ آوریل به ۱۰.۵۲ میلیون بشکه در روز از میانگین ۱۱.۰۱ میلیون بشکه در روز مارس کاهش یافته است.

تحلیلگران ANZ Research در یادداشتی اعلام کردند که انتشار ذخایر نفتی می تواند تولیدکنندگان از جمله سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و تولیدکنندگان شیل آمریکا را از تسریع افزایش تولید حتی با قیمت حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه باز دارد.

با این حال، گروه کشورهای صادرکننده نفت اوپک پلاس هیچ تمایلی برای افزایش اهداف تولید خود بیش از ۴۰۰ هزار بشکه در روز که به عنوان بخشی از بازگرداندن کاهش عرضه به آن اضافه می‌کند، نشان نداده است.

در ایالات متحده، شرکت‌های انرژی هفته گذشته برای سومین هفته متوالی دکل‌های نفت و گاز طبیعی را اضافه کردند، زیرا واشنگتن به دنبال تولید بیشتر برای کمک به متحدانش برای کنار گذاشتن نفت و گاز روسیه است.

قیمت نفت و طلا در معاملات امروز

به گزارش سنا از سی ان بی سی، قیمت نفت برنت در معاملات امروز، دوشنبه، در ساعت ۸:۴۶ به وقت تهران، با کاهش ۲.۳۷ درصدی در هر بشکه، ۱۰۰ دلار و ۳۴ سنت معامله شد.

قیمت نفت خام آمریکا (وست تگزاس اینترمدیت) نیز تا لحظه تنظیم گزارش، کاهش ۲.۳۹ درصدی را به ثبت رساند و در هر بشکه، ۹۵ دلار و ۹۱ سنت معامله شد.

طلا نیز تا لحظه تنظیم این گزارش، افزایش ۰.۰۱ درصدی را تجربه کرد و هر اونس طلا به قیمت یک هزار و ۹۴۵ دلار و ۹۰ سنت معامله شد.

نقره نیز با افزایش ۰.۲۱درصدی، ۲۴ هزار و ۸۷ دلار معامله شد

مس با کاهش ۰.۸۳درصدی مواجه شد و ۴ هزار و ۶۸۹ دلار قیمت خورد.

بازار قراردادهای آتی واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق پشتوانه طلای لوتوس در بورس‌کالا از شنبه ۲۷فروردین منتظر سررسید جدید برای تحویل مهر ۱۴۰۱ است.
به گزارش کالاخبر، براساس اطلاعیه مدیریت توسعه بازار مشتقه بورس‌کالای ایران، معاملات سررسید جدید در قرارداد آتی صندوق طلا تا ۲۷مهر ۱۴۰۱ قابل معامله خواهد بود. براین اساس، قراردادهای آتی در نخستین روز معاملاتی بدون حد نوسان قیمت، با دوره پیش‌گشایش به مدت ٣٠دقیقه در ابتدای جلسه معاملاتی آغاز می‌شود و پس از انجام حراج تک‌قیمتی رأس ساعت ۱۰:۳۰ با دوره عادی معاملاتی و اعمال حد نوسان قیمت روزانه ادامه می‌‌‌یابد. قیمت پایه قرارداد آتی، همان قیمت کشف‌شده در حراج تک‌قیمتی خواهد بود که مبنای حد نوسان قیمت روزانه برای ادامه معاملات در حراج پیوسته قرار خواهد گرفت. در صورت انجام‌نشدن معامله در حراج تک‌قیمتی، قرارداد آتی متوقف و مجددا همین فرآیند، روز کاری بعد تکرار خواهد شد.

مشخصات قراردادهای آتی واحدهای صندوق طلا
قراردادهای آتی واحدهای صندوق سرمایه‌گذاری طلا از ۱۲ تیر سال ۱۴۰۰ در بورس‌کالای ایران راه‌اندازی شد. دارایی پایه این قراردادها، واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق سرمایه‌گذاری پشتوانه طلای لوتوس (طلا) اعلام شده، اندازه هر قرارداد نیز هزار واحد سرمایه‌گذاری صندوق سرمایه‌گذاری طلا در نظر گرفته شده است. حد نوسان قیمت روزانه این قراردادها حداکثر مثبت و منفی ۵‌درصد با توجه به قیمت تسویه روزانه روز قبل و حداکثر حجم هر سفارش ۲۵قرارداد خواهد بود. درخصوص سقف مجاز موقعیت‌های تعهدی باز و معاملات نیز باید گفت، سقف مجاز موقعیت‌های تعهدی باز مشتریان برای اشخاص حقیقی و حقوقی ۵۰۰موقعیت در هر نماد معاملاتی و برای بازارگردانان هزار موقعیت در هر نماد معاملاتی و قابل افزایش تا ۲۰‌درصد موقعیت‌‌‌های تعهدی باز در آن نماد در بازار است. از سوی دیگر، تعداد موقعیت‌های باز کل بازار در هر نماد معاملاتی حداکثر معادل یک‌هزارم سقف واحدهای معاملاتی قابل صدور صندوق سرمایه‌گذاری پشتوانه طلای لوتوس (طلا) اعلام شده است.

قیمت پایه پلیمرهای بورس‌کالا تحت‌تاثیر رشد قیمت مبنای نیمایی ارز افزایشی شد. این در حالی است که دیگر متغیر اثرگذار بر معادله کشف نرخ این گروه از محصولات، یعنی قیمت‌های جهانی، با ترکیبی از کاهش و افزایش همراه شد که تعدیل اثر افزایشی قیمت مبنای دلار بر برخی از گریدهای محصولات پلیمری و شیمیایی بورس‌کالا به‌وضوح مشخص است؛ البته سرانجام قیمت پایه پلیمرهای بورس‌کالا در تمامی گریدها سبزپوش شدند، در حالی که افت نرخ برخی از محصولات شیمیایی در بازارهای جهانی به میزانی بود که اثر افزایشی بهای ارز را خنثی کرده و سبب قرمزپوشی نیمی از این محصولات در بازار شیمیایی‌‌‌های بورس‌کالا شده است.

همگرایی افزایشی بهای نیمایی دلار و قیمت‌های جهانی
معادله کشف نرخ پایه محصولات پتروشیمیایی تحت‌تاثیر دو متغیر مستقیم، یعنی بهای نیمایی دلار و قیمت‌های جهانی است که برآیند اثر این دو عامل، قیمت پایه محصولات پلیمری و نیمی از مواد اولیه شیمیایی را در چهارمین هفته از سال‌جاری سبزپوش کرده است. البته جهش قیمت پایه را می‌توان مربوط به عدم‌تاثیرگذاری افزایش قیمت‌های جهانی در هفته گذشته دانست که به دلیل تعطیلی روز شنبه هفته گذشته، از تغییرات نرخ جهانی محصولات پتروشیمیایی چشم‌پوشی شد. بنابراین سبزپوشی قیمت پایه در هفته جاری مربوط به سرشکن شدن تغییرات نرخ جهانی این گروه محصولات طی دو هفته اخیر است.

دیگر عامل اثرگذار بر قیمت پایه محصولات پتروشیمیایی، قیمت مبنای دلار است که از میانگین نرخ خرید و فروش بهای نیمایی دلار طی هفته گذشته به دست می‌‌‌آید. با توجه به روند افزایشی بهای ارز در بازار آزاد، نرخ ارز در سامانه نیما نیز تکانه‌‌‌های افزایشی را تجربه کرد و در نهایت موجب رشد 93/ 1درصدی قیمت مبنای نیمایی دلار در 21 فروردین‌ماه شد. به این ترتیب قیمت پایه در هفته جاری با دلار نیمایی 24‌هزار و 392تومان محاسبه شد که نسبت به قیمت‌های هفته گذشته، به میزان 462تومان افزایش بها را به ثبت رساند. تمامی محصولات پلیمری بورس‌کالا با رشد قیمت پایه همراه شدند؛ اما سه گرید سنگین اکستروژن بیشترین رشد بهای پایه را در بین این محصولات تجربه کردند؛ چرا که در بازه 6/ 8 تا 5/ 9درصدی افزایش بها داشتند. نرخ پایه پلی‌وینیل کلرایدهای بورس کالا (PVC) نیز با افزایش هر دو متغیر تعیین نرخ پایه، به میزان 12/ 2‌درصد در تمامی گریدها افزایشی اعلام شدند. البته در برخی از گریدها نظیر پلی‌اتیلن سنگین تزریقی، رشد نرخ پایه به میزان 02/ 1‌درصد بود که پایین‌‌‌تر از افزایش قیمت مبنای نیمایی دلار است. به این ترتیب شواهد نشان می‌دهد که هنوز در برخی از گریدها نرخ جهانی به میزان محدودی کاهشی است.

افت‌وخیز سیگنال‌‌‌های اثرگذار بر بازارهای جهانی ادامه دارد
در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته یعنی 8 آوریل، هر بشکه نفت خام برنت با بهای 102دلار و 40سنت مورد دادوستد قرار گرفت که به میزان 81/ 1‌درصد نوسان مثبت روزانه را نشان می‌دهد. اما طی هفته گذشته برآیند تکانه‌‌‌های نفت برنت در محدوده منفی قرار گرفت و روند نوسان قیمتی آن طی ماه گذشته از کاهش بیش از 4درصدی قیمت نفت حکایت دارد.

به این ترتیب معاملات آتی نفت‌خام برنت طی روز جمعه در حدود 102دلار در هر بشکه ثابت ماند و در بحبوحه برنامه‌‌‌ریزی برای آزادسازی گسترده ذخایر استراتژیک، به دلیل نگرانی‌های کاهش تقاضای چین به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت و موضع جنگ‌طلبانه اخیر فدرال‌رزرو، بهای هر بشکه نفت خام برنت با عقبگردی دیگر به سمت دومین کاهش هفتگی متوالی خود حرکت کرد. نرخ پایه بریتانیا در هفته گذشته حدود 4‌درصد کاهش یافته است و بخش عمده‌‌‌ای از صعود قیمتی مشاهده‌شده از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین در اواخر فوریه را از دست داده است. علاوه بر انتشار 180میلیون بشکه‌‌‌ای که هفته گذشته ایالات‌متحده با هدف کاهش قیمت انرژی اعلام کرد، کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی این هفته توافق کردند که 60میلیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک استخراج کنند. در همین حال، از ماه مارس، چین در حال مبارزه با بزرگ‌ترین موج ویروس کرونا تاکنون بوده است و شانگهای اکنون بزرگ‌ترین کانون است و تمام 25میلیون ساکن آن در قرنطینه هستند. پس از آنکه اتحادیه اروپا واردات زغال‌سنگ از روسیه را تحریم کرد، اکنون در حال بررسی تحریم نفت، گاز و سوخت هسته‌‌‌ای این کشور است. از این رو سرمایه‌گذاران با دقت جریان تحریم‌‌‌ها علیه انرژی روسیه را زیر نظر دارند؛ چرا که اثر قابل‌توجهی بر دورنمای قیمتی این بازار دارد.

چرا دورنمای قیمت در بازارهای جهانی افزایشی است؟
نوسان بهای جهانی نفت با وقفه کوتاه‌‌‌مدت می‌تواند نرخ جهانی محصولات پتروشیمی را تحت‌تاثیر قرار دهد؛ چرا که بهای نفتا به‌عنوان اصلی‌‌‌ترین خوراک مایع شرکت‌های پتروشیمی تحت‌تاثیر نوسان بهای نفت قرار دارد. با عقبگردهای متوالی قیمت نفت در بازارهای جهانی، نفتا نیز از قله‌های قیمتی بالای ‌هزار دلاری خود فاصله گرفت و در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته یعنی 7 آوریل هر تن از این خوراک، با نرخ 910دلار و 54سنت دادوستد شد. سیگنال‌‌‌های سیاسی که به این بازارها مخابره می‌شود، اثر دوگانه‌ای را تداعی می‌کند؛ به گونه‌ای که روز پنج‌شنبه تحرکات مثبت نرخ در این بازار، آن هم به میزان 26دلار به ازای هر تن به ثبت رسید. با این حال، افت قیمت این محصول در بازارهای جهانی طی یک‌ماه گذشته از کاهش 19درصدی حکایت دارد که بالغ بر 8‌درصد آن مربوط به افت قیمت نفتا در هفته گذشته است.

بهای هر بشکه نفت‌خام پیش از آغاز جنگ روسیه و اوکراین در مسیر افزایشی نوسان می‌کرد؛ اگرچه پس از آغاز این جنگ شاهد جهش‌‌‌های غیرمنتظره‌‌‌ای بودیم. نکته مهم آنکه با‌ گذار کشورها از پاندمی کرونا فعالیت‌‌‌ها به مسیر طبیعی خود بازگشته و اگر قرنطینه شانگهای را نادیده‌بگیریم، می‌توان گفت دوره جدیدی از رونق اقتصادی آغاز شده است. این در حالی است که سال‌ها بهای نفت کمتر از 100دلار نوسان کرده و از هجوم سرمایه‌گذاری در این بازار خبری نبوده است. به عبارت ساده‌‌‌تر، پس از تزریق‌‌‌های پولی گسترده دوره تورمی فعلی ادامه‌‌‌دار خواهد بود که ساده‌‌‌ترین خروجی آن، رونق نسبی اقتصادی و برتری تقاضا بر عرضه است. این در حالی است که تلاش‌های فدرال‌رزرو برای کاهش تورم آمریکا تاکنون نتیجه خاصی در بر نداشته و اثرات آن در بازارها کمتر از حد انتظار بوده است؛ اگرچه تغییراتی را شاهد بودیم. باتوجه به این موارد احتمال استمرار جریان افزایشی قیمت‌ها وجود دارد. بنابراین احتمالا در آینده باید با نفت بالاتر از 100دلار آشتی کنیم.

افت تقاضای جهانی با قرنطینه شانگهای
در بازارهای جهانی با محوریت محصولات پتروشیمی شاید مهم‌ترین نکته قرنطینه شانگهای است؛ زیرا به صورت واقعی یک داده منفی در فاز تقاضا به بازار وارد شده است. این سیگنال در کنار نوسان بهای نفت‌خام موجب شد تا قیمت نفتا کاهش یابد که این مطلب به عدم‌رشد بهای محصولات پتروشیمی کمک کرد؛ البته چهره بازارها به‌شدت چندگانه است. در اروپای شمالی و حتی اروپای شرقی باتوجه به تنش‌‌‌های ایجادشده شاهد رشد قیمت‌ها هستیم؛ آن هم در وضعیتی که بهای محصولات پتروشیمی در شرق آسیا کاهشی است. این دوگانگی خاطره چندماه گذشته و محدودیت‌های حمل‌ونقل را زنده می‌کند. البته باتوجه به اهمیت شانگهای به عنوان یک بندرگاه بسیار مهم جهانی عجیب نخواهد بود که به‌آرامی شاهد وقفه در حمل‌ونقل باشیم. این در حالی است که شواهد نشان می‌دهد از هم‌اکنون بهای حمل‌ونقل دریایی در شرق آسیا کاهشی است؛ زیرا قرنطینه فضای چندانی برای عرضه و تقاضای فیزیکی محصولات باقی نگذاشته است. اما ‌گذار از این روند به معنی ورود حجم تقاضای بزرگی به این بازار است که رشد احتمالی هزینه حمل را در بر دارد.

با توجه به این موارد می‌توان گفت یک وقفه نانوشته در حمل‌ونقل با محوریت شانگهای آغاز خواهد شد که در کنار پیچیدگی‌‌‌های امنیتی در شمال دریای سیاه، وضعیت شکننده‌‌‌ای را در حوزه حمل‌ونقل به همراه خواهد داشت. بازارها در شرق آسیا و شمال اروپا وارد دوگانگی جدیدی شده‌‌‌اند که اثر واقعی و انتظاری عدم‌قطعیت‌‌‌ها در حوزه حمل‌ونقل تاثیر خود را بر بازار گذاشته و در نهایت می‌تواند آینده پیچیده‌‌‌تری را برای محصولات مختلف به همراه داشته باشد. نکته دیگر آنکه بهای نفت‌خام به‌رغم نوسان‌‌‌های شدید، اکنون نیز در سطوح بالایی قرار دارد و تحریم‌‌‌های روسیه در فازهای اجرایی مختلف خود تاثیر مضاعفی بر کاهش عرضه برجای می‌‌‌گذارد. اما کاهش بهای نفت‌خام بخشی به دلیل آزادسازی ذخایر استراتژیک در اقصی‌نقاط جهان بوده است. اینکه ژاپن ذخایر خود را آزاد کند تاثیر واقعی بر بازارها دارد؛ اما در خصوص ذخایر استراتژیک آمریکا با توجه به ویژگی‌‌‌های فنی ذخیره‌‌‌سازی چندان نمی‌توان به استمرار عرضه نفت باکیفیت در بازه زمانی طولانی‌‌‌مدت خوش‌بین بود.

رشد تدریجی بهای محصولات پتروشیمیایی رقم خورد
اینکه بازار محصولات پتروشیمی در اقصی‌نقاط جهان چه سرنوشتی دارد، اندکی با واقعیت‌‌‌های بازار نفت متفاوت خواهد بود؛ زیرا هر دو فاز عرضه و تقاضا را باید در نظر گرفت. در حال حاضر قیمت نفت‌خام به‌نسبت در سطوح بالایی قرار دارد و احتمال رشد قیمت‌ها را از این مسیر باید جدی گرفت. بنابراین این مطلب یک واقعیت است؛ اما این افزایش نرخ بیشتر بر قیمت تمام‌شده کالاها اثر می‌‌‌گذارد. به عبارت ساده‌‌‌تر، عرضه است که از رشد قیمت‌ها تاثیر می‌‌‌پذیرد. شاید بازارها راهی جز پذیرش رشد نرخ نداشته باشند. روند افزایشی قیمت‌ها بر مبنای رشد قیمت تمام‌شده از روند آرام گام به گام حکایت خواهد کرد؛ یعنی افزایش نرخ قدم به قدم رخ می‌دهد و به معنی آن است که از این پس تنها از مسیر عرضه باید منتظر روند صعودی مستمر و آرام باشیم؛ اما این تمام ماجرا نیست.

نکته دیگر آنکه قیمت‌های نسبی در بازار محصولات پتروشیمیایی به‌نسبت بالاست. بنابراین هر چقدر نفت‌خام و نفتا افزایش نرخ پیدا کنند، به همان میزان فضا برای رشد بهای محصولات پتروشیمی مهیا نیست. در این روند کلی رشد نرخ را باید گام به گام ارزیابی کرد؛ یعنی با افزایش قیمت تمام‌شده در کنار وجود تقاضای موثر حتی برتری تقاضا بر عرضه باید انتظار رشد قیمت‌ها را در نظر گرفت. حال در وضعیتی که قرنطینه شانگهای فضای چندانی برای رشد تقاضا باقی نگذاشته است، عدم‌رشد هیجانی اقتصاد چین را شاهد هستیم. شاید این مسیر محقق نشود. به عبارت ساده‌‌‌تر وقتی فضای بازارها برای رشد نرخ به دو اهرم نیاز دارد، تنها یکی از این اهرم‌‌‌ها در اختیار است. بنابراین قطعیت رشد قیمت‌ها آن‌گونه که انتظار داریم محقق نمی‌شود. خروجی این موارد آن است که نوسان نرخ ارز در بازار محصولات پتروشیمی از یک روند هیجانی تبعیت نخواهد کرد؛ مگر آنکه با برداشته‌شدن قرنطینه شانگهای شاهد هجوم تقاضا باشیم که بعید نیست. به عبارت دقیق‌‌‌تر حتی اگر در بازارهای جهانی احتمال افزایش نرخ را در نظر بگیریم، باز هم رشد هیجانی قیمت‌ها مقطعی خواهد بود و پس از آن باز هم شاهد آرامش بازار هستیم. البته می‌توان از روند افزایشی مستمر تدریجی صحبت کرد؛ به شرطی که اتفاق جدیدی در بازار رخ ندهد. نکته دیگر آنکه بازارها در فاز استراحت قرار دارند؛ اما این استراحت پس از روند صعودی نه‌تنها خوش‌یمن نیست، بلکه می‌تواند عقبگرد یا به عبارت دقیق‌‌‌تر دورخیزی برای رشد قیمت‌های جدید باشد. بنابراین احتمال آغاز روند صعودی در هفته‌‌‌های آینده را نمی‌توان از نظر دور داشت.

با مشاهده موارد ذکرشده باز هم می‌توان جریان غالب در بازارها طی هفته‌‌‌های آینده را افزایشی در نظر گرفت که داده مهمی برای رونق تولید و تقاضاست. در شرایط سخت اقتصاد جهان، روند بازارها با پیچیدگی‌‌‌های خاص خود همراه بوده و اگر رونق جدیدی از مسیر تقاضا به بازارها تزریق شود، چهره متفاوتی از نوسان قیمت‌ها را شاهد خواهیم بود. اما در شرایط فعلی نیز فضای بزرگی برای افت نرخ ندارد. کاهش قیمت‌های شرق آسیا احتمالا مقطعی خواهد بود؛ مگر آنکه کرونا باز هم به بازارها بتازد و آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

صنعت نفت برنامه‌‌‌های متعددی را در حوزه توسعه ظرفیت‌‌‌ بخش‌‌‌های مختلف لحاظ کرده است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به تولید حداکثری و تداوم فعالیت برای فشارافزایی پارس‌‌‌جنوبی، توسعه کامل میدان آزادگان و افزایش تولید و صادرات نفت اشاره کرد. کریم‌‌‌ زبیدی، مدیر برنامه‌‌‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران در همین راستا اعلام کرد: اینکه برداشت می‌شود برنامه تولید میدان آزادگان جنوبی ۶۰۰‌هزار بشکه تولید خواهد بود، رویکردی اشتباه است؛ در واقع این موضوع مربوط به کل میدان است که به طرح جامع توسعه آن اشاره کردم و تحقق تولید روزانه ۶۰۰‌هزار بشکه از بخش جنوبی میدان آزادگان به هیچ‌‌‌وجه امکان‌‌‌پذیر نیست. به گفته او، طرح جامع توسعه تهیه شده برای تولید از کل میدان ۵۷۰‌هزار بشکه است، این طرح جامع توسعه پیشنهاد شرکت‌های پرشماری از جمله شرکت‌های شل، توتال پتروناس ، شرکت نفت ژاپن و… است که پیش‌تر برای توسعه این میدان پا پیش گذاشته بودند و عددی نیست که بی‌‌‌منطق اعلام شده باشد.
طبق اعلام وزارت نفت، وی با بیان اینکه برای میدان یادآوران به‌‌‌دنبال ادامه توسعه آن هستیم و فعلا با یک شرکت خارجی در حال مذاکرات نهایی برای گام دوم هستیم تا تولید را از ۱۱۰ به ۲۱۰‌هزار بشکه برسانیم و پروژه‌‌‌های EPCF – EPDF و IPC باید دنبال شوند، گفت: یکی از مسائلی که به‌‌‌شدت و طور جدی پس از پیام مقام معظم رهبری در شرکت ملی نفت ایران مورد بحث قرار گرفته، موضوع شرکت‌های دانش‌‌‌بنیان و تعریف نیازهای واقعی شرکت ملی نفت و ایجاد اشتغال از این رهگذر است. به‌‌‌واقع می‌توانم بگویم که فرمایش ایشان نه تنها در سطح شرکت ملی نفت، بلکه در سطح کشور می‌تواند نجات‌‌‌بخش اقتصاد باشد، به‌‌‌شرط اینکه به‌‌‌صورت شعاری و کلیشه‌‌‌ای با آن برخورد نشود.  او ادامه داد: یکی از اتفاقات مهمی که در ماه‌‌‌های اخیر افتاد تحول در میزان تولید نفت بود. درواقع در دولت جدید از ابتدای کار تصمیم گرفته شد برای برگرداندن تولید به قبل از تحریم‌ها برنامه‌‌‌ریزی جدی صورت بگیرد. پیش از تحریم‌ها تولید ما ۳‌میلیون و ۸۳۸‌هزار بشکه در روز بود. بازگشت به این عدد در چند مرحله انجام شد، در مراحل مختلف، تولید بالا آمد تا سرانجام ۱۵اسفند سال ۱۴۰۰ امکان تولید دوباره آن مقدار نفت در دسترس بود. اکنون امکان تولید روزانه ۳‌میلیون و ۸۳۸‌هزار بشکه به‌‌‌طور کامل و صددرصدی وجود دارد.  زبیدی همچنین گفت: علاوه‌‌‌بر این یک ردیف شیرین‌‌‌سازی گاز از فاز ۱۴ پارس‌‌‌جنوبی که در پالایشگاه تکمیل نشده بود؛ عملیاتی شد. فعالیت‌‌ قابل‌‌‌توجه بود و برای آن پیگیری‌‌‌های بسیار زیادی شد. سه پیمانکار حاضر، فعالیت سه شیفت داشتند تا کار تکمیل شود تا در شرایط سخت زمستان بتوان از این ظرفیت استفاده کرد. واحد DMC به‌‌‌منظور مرکاپتان‌‌‌زدایی و بو زدایی از میعانات‌‌‌گازی در پارس‌‌‌جنوبی تکمیل شد. چاه‌‌‌هایی تازه در غرب کارون بودند که حفاری آنها تکمیل شده اما به‌‌‌تولید نرسیده بود؛ ثروتی که از آن استفاده نمی‌‌‌شد. این چاه‌‌‌ها یا اسیدکاری می‌‌‌خواستند یا خطوط لوله؛ جریانی که با تلاش‌‌‌ شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) ۱۳ حلقه از چاه‌‌‌های حفر شده به مرحله تولید رسید.

 

طبق آخرین آمارهای موجود، کارمزد تراکنش‌‌های شبکه بیت‌کوین به پایین‌‌ترین سطح از سال ۲۰۱۱ رسیده است. این مساله مطمئنا به‌‌نفع بخش زیادی از کاربران شبکه بیت‌کوین است و از طرفی هم می‌تواند نشانه‌‌ای برای خروج سرمایه‌‌گذاران کوچک و تازه‌‌وارد از بازار باشد.
کارمزد تراکنش‏‌های بیت‌کوین در پایین‏‌ترین سطح ۱۰ سال اخیر
به گزارش کوین تلگراف، اکنون زمان بسیار خوبی برای انتقال بیت‌کوین بین حساب صرافی و کیف پول‌‌های خصوصی است. بر اساس جدیدترین تحقیقات مو‌سسه گلکسی دیجیتال‌، کارمزد تراکنش‌‌های بیت‌کوین به پایین‌‌ترین سطح خود در یک دهه گذشته رسیده است. میانگین کارمزد تراکنش‌‌های بیت‌کوین در طول سال ۲۰۲۲ به ۰۰۰۰۴۵۴۱/ ۰ واحد (۰۶/ ۲ دلار) کاهش یافته و این در حالی است که اکنون میانه کارمزد چیزی حدود ۰۰۰۰۱۲۹۲/ ۰ بیت‌کوین (۵۹/ ۰ دلار) است که کمترین میزان در ۱۰ سال اخیر محسوب می‌شود. منظور از میانگین متوسط کل کارمزد‌‌های پرداختی به ازای هر تراکنش است و میانه مرز بین نیمه بالایی و پایینی کارمزدهای پرداختی را بر اساس ارزش‌شان تعیین می‌‌کند. به‌‌گفته الکس تورن‌، رئیس تحقیقات شرکت گلکسی دیجیتال، ترکیبی از پذیرش روبه‌‌رشد سافت فورک سگویت‌، بچینگ‌(دسته‌‌کردن) تراکنش‌‌ها، رشد شبکه لایتنینگ، کاهش فروش ماینرها و کاهش استفاده از کد «OP_Return» برای سوزاندن بیت‌کوین، باعث کاهش کارمزد تراکنش‌‌ها در یک دهه اخیر شده است. جیمز چک‌، تحلیلگر ارشد داده‌های درون‌‌زنجیره‌‌ای در گلسنود‌ اعلام کرده که با تورن موافق است و افزود که «بچینگ و سگویت مطمئنا بخشی از دلایل کاهش کارمزد هستند»، زیرا این ترکیب تعداد تراکنش‌‌هایی را که در یک بلاک قرار می‌گیرند افزایش می‌دهد و در نتیجه با بالارفتن توان عملیاتی شبکه، میزان کارمزد کاهش پیدا می‌‌کند. چک افزود: به نظر من این امر (کاهش کارمزدها) از نزولی‌‌شدن بازار نشأت می‌گیرد و حتی با افزایش قیمت، شاهد ضرر مالی بسیاری از افراد و در نتیجه خروج آنها از بازار بودیم. اریک یاکس‌، نویسنده کتاب «هفتمین دارایی: بیت‌کوین و انقلاب پولی» در مصاحبه اخیر خود با کوین تلگراف گفته است اکنون «شاهد تغییری ساختاری در روند بازار هستیم و هم‌‌بستگی‌‌های تاریخی دیگر کم‌‌اهمیت شده‌‌اند». یاکس معتقد است جذب سرمایه ۷۰ میلیون دلاری لایتنینگ لبز‌ برای ساخت یک پروتکل ویژه عرضه و انتقال استیبل کوین‌‌ها و دیگر ارزهای دیجیتال بر بستر شبکه لایتنینگ، یک پیشرفت کلیدی برای بیت‌کوین محسوب می‌شود. او افزود: کاهش کارمزد تراکنش‌‌ها بسیار مهم است، زیرا این موضوع یک محدودیت اصلی برای مقیاس‌‌پذیری شبکه و حفظ هم‌‌زمان ساختار غیرمتمرکز آن محسوب می‌شود. در حالی که کاهش کارمزد تراکنش‌‌ها و امکان بازکردن کانال‌‌ در شبکه لایتنینگ برای کاربران یک موهبت است، می‌تواند نشانه از‌‌بین‌‌رفتن علاقه سرمایه‌‌گذاران خرد به این حوزه نیز باشد. جیمز چک گفته است با نگاه به داده‌های مربوط به جست‌وجوی کاربران در گوگل، می‌توان به‌‌نوعی فهمید که بیت‌کوین در حال حاضر چقدر محبوبیت دارد. او می‌گوید در حال حاضر می‌توان گفت که میزان «جست‌وجوی کاربران جدید برای بیت‌کوین، نزدیک به صفر است». یاکس در پایان صحبت‌های خود گفته است: بیت‌کوین به لایتنینگ نیاز دارد تا سرعت رشد خود را حفظ کند و به شبکه‌‌ای پررونق برای توسعه قراردادهای هوشمند تبدیل شود.

در دومین روز کاری هفته شاخص ارزی به مرز دو کانال ۲۷ و ۲۸ هزار تومانی نزدیک شد. بررسی فضای مرکزی بازار ارز تهران حاکی از آن است که فشار خریداران نسبت به فروشندگان افزایش یافته و متقاضیان ارز در حال تزریق سرمایه‌های ریالی خود به بازار هستند. طبق مشاهدات به عمل آمده از گفت‌وگو‌های معامله‌گران ارزی بازار سبزه‌میدان، اکثریت این افراد دلیل افزایش قیمت اسکناس آمریکایی در سال جدید را توقف روند مذاکرات هسته‌ای وین دانسته و اذعان دارند درصورت انتشار اخبار مثبت حول محور این نشست‌ها، احتمال ریزش مجدد دلار به سمت کانال‌های ۲۵ و ۲۶ هزار تومانی وجود دارد.
22 copy

از سوی دیگر اما برخی از این بازیگران بازار ارز با عدم فروش دارایی‌های دلاری خود و به تبع آن کاهش میزان عرضه در بازار خرد به دنبال افزایش نرخ این ارز در بازار آزاد ارز تهران هستند. از جمله سیگنال‌های سیاسی منفی موجود در بازار روز‌های گذشته نیز می‌توان به پذیرفته نشدن پیشنهاد ارائه شده توسط تیم مذاکره‌کننده ایرانی به دولت آمریکا اشاره کرد. البته پس از انتشار این مطلب، واشنگتن از آماده‌سازی بسته پیشنهادی جدید با توجه به شرایط و مناسبات حال حاضر سیاسی منطقه خبر داد. روز گذشته نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه پس از دیدار خود با ابراهیم رئیسی از دستور رئیس‌جمهور مبنی بر تداوم یافتن روند مذاکرات هسته‌ای خبر داد. دیروز یکشنبه 21 اسفند بازار ارز تهران به روند افزایشی خود ادامه داد. در ابتدای ساعات کاری روز گذشته قیمت دلار با خروج از پله هفتم کانال 27 هزار تومانی در سطح قیمتی 27 هزار و 800 تومان معامله شد. در ادامه و در حوالی ظهر دیروز نرخ شاخص ارزی مجددا شاهد افزایش قیمت بود و ارقام پیشنهادی برای فروش دلار توسط معامله‌گران حوالی 27 هزار و 900 تا 27 هزار و 950 تومان نوسان می‌کرد. در ساعات انتهایی بازار روز گذشته معاملاتی در سطح قیمتی 28 هزار تومان نیز صورت گرفت اما در نهایت نرخ اسکناس آمریکایی در بازار روز یکشنبه با 100 تومان افزایش قیمت به رقم 27هزار و 900 تومان رسید. هر برگ اسکناس یورو نیز در بازار دیروز مانند دلار با افزایشی 150 تومانی نسبت به نرخ روز شنبه در سطح قیمتی 30 هزار و 400 تومان معامله شد.

رضایت نوسان‌گیران ارزی از بازار فروردین
طبق گزارش خبرنگار «دنیای اقتصاد» فضای بازار به نفع معامله‌گران افزایشی در حال گردش است. طبق مشاهدات، بسیاری از معامله‌گران در قیمت‌گیری‌های اولیه با دلایلی همچون کمبود موجودی و شرایط نا‌مساعد بازار از فروش دارایی‌های خود سر باز می‌زدند. در مرحله دوم و در صورت جدیت تقاضای شما این افراد با سوءاستفاده از جو افزایشی بازار نرخ‌هایی با اختلافی 100 تا 200 تومانی نسبت به نرخ مرجع مطرح و برای افزایش نرخ معاملات خرد دلار تلاش می‌کردند. لازم به ذکر است که نوسان‌گیران ارزی در 20 روز نخست سال جدید تا کنون حدود 7 درصد از معاملات دلاری خود سود کسب کرده‌اند که این رقم از شاخص بازدهی کل سال 1400 به میزان یک واحد درصد بیشتر است. البته عده‌ای از این معامله‌گران نیز با اشاره بر ایجاد وقفه در روند نشست‌های هسته‌ای وین از احتمال ریزش نرخ شاخص ارزی در صورت انتشار سیگنال‌های سیاسی مثبت خبر دادند. هر قطعه سکه امامی نیز با 160 هزار تومان افزایش قیمت نسبت به نرخ روز شنبه پس از گذشت حدود 100 روز (از 12 دی 1400) وارد کانال 13میلیونی شده و به سطح قیمتی 13 میلیون و 70 هزار تومان رسید.

محمدشکری/ کارشناس بازارسرمایه
دومین هفته کاری بورس همراه با نوسانات جزئی همراه شده است به‌طوری‌که تا حدودی ترمز جهش قیمت سهام کشیده شد. برخلاف روزهای ابتدای ۱۴۰۱ که سهامداران خرد توفانی عمل کردند و طی چند روز متوالی خالص خرید مثبتی را رقم زدند، درچند روز گذشته معاملات بورسی از تب و تاب اولیه خارج و بر مدار احتیاط می‌گردد.
از آغاز دادوستدهای بورسی در سال‌جدید این موضوع به درستی قابل پیش‌بینی بود و ادله کافی برای تداوم روند فعلی وجود نداشت. بر همین اساس به‌نظر می‌رسید ‌شاخص همزمان با نزدیک شدن به ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحد با اندکی عقبگرد مواجه شود. روزگذشته شاخص‌کل بازار بورس تهران با بیش از ۱۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هزار واحد افزایش در ارتفاع یک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میلیون و ۴۷۴‌هزار واحدی قرار گرفت تا یک‌بار دیگر امیدواری‌های جدیدی نسبت به بهبود وضعیت بازارسهام ایجاد شود. امیدواری‌هایی که با ورود منابع بیشتر از سوی حقیقی‌ها می‌تواند فاز جدیدی از رونق را به‌دنبال داشته باشد. بازار سهام برای محقق‌شدن این هدف نیازمند چند اتفاق است؛ از این‌رو نمی‌توان با خیالی آسوده نسبت به تداوم وضعیت فعلی خشنود بود. این موضوع از رفتار سرمایه‌گذاران خرد در آستانه شاخص یک‌میلیون و ۵۰۰‌هزار واحدی نیز کاملا مشهود است. در همین راستا به‌نظر می‌رسد حجم گسترده‌ای از فعالان بازار عمدتا با نگاهی کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مدت وارد چرخه معاملات سهام شده‌اند و فعلا برنامه جدی برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت ندارند. تجربه نشان داده بازارسرمایه معمولا در نوروز و فروردین‌ماه عملکرد متفاوتی نسبت به‌ ماه‌های رکودی قبل از آن نشان می‌دهد.

این مهم پیش‌بینی‌ها از ادامه روند کنونی را سخت و متکی به شروط متفاوتی می‌کند. در حال‌حاضر با توجه به اینکه حقوقی‌ها نقش کمرنگ‌تری در جهت‌دهی بازار ایفا می‌کنند، بازار فروردین از لاک دفاعی خارج و وارد مرحله جدیدی از رونق می‌شود. با توجه به موارد ذکرشده باید دید در ادامه روزهای ‌ماه اکثرحقوقی‌ها با چه برنامه‌ای وارد بازار خواهند شد. زمان باقی‌مانده تا پایان اولین‌ ماه سال ‌می‌تواند افق تازه‌ای از معاملات را پیش‌روی سرمایه‌گذاران بگشاید. بازار تا رسیدن به نقطه تعادلی به ارزش معاملات بالا و افزایش ورود نقدینگی نیازمند است؛ دو اصل حیاتی برای بورس‌بازان که در نهایت به رونق تالارهای شیشه‌ای می‌انجامد، اما بورس تهران برای رسیدن به این نقطه با مصائب گوناگونی دست به گریبان است. ترس از ارتفاع شاخص در محدوده ۵/ ۱، تداوم رشد قیمت دلار، واکنش فروش شرکت‌های داخلی به کمبود عرضه و افزایش قیمت جهانی در بازارکامودیتی‌ها از اثرگذارترین متغیرهایی هستند که می‌توانند به رونق بهاری این بازار رنگ و بوی مطلوب‌تری بخشند. گرچه بازار سرمایه مجددا با حرکت در مدار صعودی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از رخوت ‌ماه‌های گذشته فاصله گرفته و توانسته بازدهی در حدود ۷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درصد را برای بازیگران بورسی به ارمغان بیاورد، با این حال عوامل اثرگذار یادشده به‌طور دائم این نکته را یادآوری می‌کنند که این اوضاع آنقدرها هم نمی‌تواند دوام بیاورد.

 

علی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌رضا تاجبر/ کارشناس بازار سرمایه
بازارسرمایه سال‌بدی را پشت‌سر گذاشت و بازدهی که شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کل بورس تهران نشان داد در واقع بازدهی واقعی پرتفوی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نبود، این موضوع هم متاثر از شاخصی است که به درستی نمایانگر روند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بازار سهام نیست.
اغلب نماد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معاملاتی در نقطه اصلاح شده و در کف قیمتی خود قرار داشتند، این مهم با چند رویداد مهم از جمله تصویب بودجه سال‌۱۴۰۱ (منفعت بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سهام از عمده پارامتر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها)، افزایش قیمت‌های جهانی و تثبیت نرخ کالاهای اساسی در نرخ‌های مطلوب همراه شد. از طرفی به‌رغم گمانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها درخصوص افت نرخ اسکناس آمریکایی همزمان با گشایش‌های برجامی یا آزادشدن وجوه ایران، اما عملا مشاهده می‌شود که دلار در ارقام ۲۵ و ۲۶‌هزار ‌تومان چسبندگی دارد. واقعیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی هم بیانگر این موضوع بوده که نرخ دلار از چنین ارقامی پایین‌تر نخواهد رفت. مخابره سیگنال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مذاکرات اتمی با قدرت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جهانی نیز تاکنون برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بازار سهام مطلوب بوده است.

در گروه‌های مختلف اعم از خودرو، پالایشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و بانک نیز معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران پالس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مثبتی را دریافت کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. جمیع عوامل مذکور باعث ایجاد یک نقطه عطف در بازار سهام شد که در روز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ابتدایی سال‌ به صورت روندی صعودی نمایان شد؛ منتها یک روند صعودی برای تثبیت نیاز به معاملات پرحجم و جابه‌جایی سهام دارد.

معاملات پرحجم یا به عبارتی عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها باید به‌صورت مدیریت‌شده صورت بگیرند؛ چراکه ممکن است اعتماد به‌طور مجدد خدشه‌دار شود. منظور این است که عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مدیریت شده و هماهنگ صورت بگیرد و صرفا جهت جذب نقدینگی و خروج پول از بازار توسط حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نباشد، بلکه جهت پاسخگویی به تقاضای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارانی باشد که با زیان از بازار خارج شدند و اکنون قصد ورود مجدد دارند.

فرض کنید سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری در سال‌۱۳۹۹ با زیان سنگین از بازار خارج شده و اکنون برای ورود به بازار سهمی برای خرید وجود نداشته باشد. باید نیاز این قشر از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران پاسخ داده شود. صندوق تثبیت بازار، صندوق توسعه و بسیاری از حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها که در کف بازار اقدام به خرید و حمایت از بازار سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند اکنون موظف هستند بخشی از نیاز سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران را پاسخ دهند تا معاملات انجام شود. از طرفی بخشی از زیان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران طی یک‌ماه اخیر جبران شده است. این قشر از معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران اقدام به فروش و شیفت به سایر گروه‌ها می‌کنند. فروش سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذار و خرید در صنعتی دیگر باعث می‌شود که بهای تمام‌شده و انتظارات سودآوری با تعدیل مثبت همراه شود. جمیع عوامل مطرح‌شده باعث می‌شود که روند صعودی ثبات پیدا کند.

به‌عبارتی داد و ستد سهام در بازار توام با رشد بهای تمام‌شده می‌تواند منجر به افزایش خوش‌بینی نسبت به آینده جریان معاملاتی شود. به‌نظر می‌رسد که در شرایط فعلی عمده عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جذب عطش بازار می‌شوند. این مهم در جای خود حکایت از پابرجایی تقریبی روند صعودی در بازار دارد.

باید توجه داشت که در پس این روند صعودی، سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران یک روند فرسایشی را پشت‌سر گذاشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. در عین حال اتفاقات مثبت بنیادی متعددی هم طی این مدت در صنایع و شرکت‌های فعال بازار نیز روی داده است.

با توجه به نزدیک‌شدن به فصل مجامع و DPS‌های مطلوبی (سودهای تقسیمی) که برخی از شرکت‌ها (عمدتا صادرات‌محور‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها) برای تقسیم پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو دارند، به‌نظر می‌رسد که روند صعودی شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفته در بازار تداوم پیدا کند، منتها در ادامه این روند عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را شاهد خواهیم بود که اتفاقا لازمه بازار بوده و جای نگرانی در این‌خصوص نیست؛ چرا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که به ادامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارشدن روند افزایشی و جلوگیری از تشکیل حباب کمک خواهد کرد. تجربه ناخوشایند سال‌های گذشته بسیاری از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران را از بازار سرمایه مایوس کرد و باعث خداحافظی این قشر از معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران برای همیشه از بخش مولد شد. همزمانی این اتفاق با تورم جاری کشور منجر به این شد که بسیاری از پول‌هایی که از بازار سرمایه خارج شدند به سمت بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کالایی همانند خودرو و مسکن تغییر مسیر پیدا کنند و بخش قابل‌توجهی نیز وارد رمز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها شوند. ورود این پول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به بازار کالایی متاسفانه یک تورم و حباب بسیار بالایی ایجاد کرد که به‌نظر می‌رسد بالاترین حباب در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اکنون در بازار خودرو نمایان است. حباب ایجادشده در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موازی صرفا از بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتمادی نسبت به بازار سرمایه نشات می‌گیرد و دلیل دیگری ندارد. گفتنی است که ورود پول بیش از اندازه باعث تشکیل حباب در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرمولد شد. با بازگشت اعتماد به بازار سرمایه که البته آهسته و زمانبر خواهد بود یقینا حباب برخی از بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موازی تخلیه شده و پول نیز به سمت بازار سرمایه میل پیدا خواهد کرد.

باید توجه داشت که چنین موضوعی درخصوص نرخ دلار صدق نمی‌کند. نرخ اسکناس آمریکایی از پارامتر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متعددی تبعیت می‌کند و از محدوده ۲۵‌هزار‌ تومانی نیز پایین‌تر نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. در صورت کاهش به سطوحی کمتر از رقم فوق یقینا این اتفاق بر اساس غلبه احساسات و معاملات هیجانی خواهد بود. در حال‌حاضر با انبوهی از تقاضای انباشته در گمرکات کشور، بخش لوازم‌خانگی، خودرو، دارو، لوازم‌یدکی، ماشین‌آلات و تاسیسات مواجه هستیم که طی چند سال‌ انباشته شده است. به محض اینکه ارزی وارد کشور شود یقینا باید بخشی از این تقاضا را پاسخ دهد، بنابراین انتظار آنچنانی برای کاهش قیمت دلار وجود ندارد ولی مطمئنا در بازار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موازی که با حباب مواجه هستند انتظار کاهش قیمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود.

به اعتقاد بنده بسیاری از شرکت‌ها در دو سناریوی توافق و عدم‌توافق در بعد سیاست خارجه (برنامه جامع اقدام‌مشترک) منتفع می‌شوند، چراکه قیمت‌های جهانی افزایش قابل‌ملاحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را طی چند وقت اخیر تجربه کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

یک شرکت صادرکننده در صورتی‌که تحریم‌ها همچنان پابرجا باشد یقینا بخشی از فروش خود را از دست خواهد داد اما از طرفی با دریافت دلار در نرخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالا (حاصل از فروش) در بعد درآمدی، شرکت با تعدیلات مثبت همراه می‌شود.

در صورت لغو تحریم، هر چند نرخ دلار مقداری کاهش پیدا می‌کند اما مقدار فروش افزایشی می‌شود، بنابراین ۲ عامل میزان فروش و نرخ ارز در هریک از سناریو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های برجامی پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو می‌توانند به‌صورت جداگانه صادرات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنندگان را منتفع کنند. در بررسی شرکت‌های خودروساز مشاهده می‌شود که خودروساز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های داخلی که شرکای کره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و ژاپنی داشتند و اتومبیل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پیشرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را نسبت به زمان خود تولید می‌کردند‌، متاسفانه طی ۹ سال‌اخیر شرکا این شرکت‌ها را تنها گذاشتند. اکنون رفع تحریم می‌تواند تاثیر بسزایی در آینده این شرکت‌ها داشته باشد. به نظر می‌رسد که بازار سهام در شرایط دو سر برد قرار گرفته است. در صورت رفع تحریم یا برقراری تحریم همچنان صنایع مناسبی برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری وجود دارند زیرا علاوه‌بر پشت‌سر گذاشتن اصلاح عمیق، قیمت‌های جهانی نیز در نرخ‌های مطلوبی قرار دارند. تورم عامل بخشی از رشد سال‌جاری خواهد بود منتها اتفاقات بنیادی بیشتر مطرح است. اکنون به‌نظر می‌رسد که ۸۰‌درصد از دلایل رشد بورس تهران به دلیل مسائل بنیادی است. تداوم شرایط فعلی می‌تواند بخشی از زیان سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را جبران کند.

معاملات روز یکشنبه بورس تهران برخلاف نخستین روز هفته با تحرک خریداران و سبزپوشی سهام آغاز شد و در نهایت شاخص کل با رشد بیش از یک‌درصدی، فاصله خود تا ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحد را به ۷/ ۱درصد رساند. مرز حساسی که از ابتدای نزول قیمت‌ها در تالار شیشه‌ای تا به امروز که عمری ۲۰ماهه دارد، دو بار فتح شده اما شاخص سهام توان پایداری در آن یا ورود به کانال‌های بالاتر را نداشته است. باید دید محرک‌های فعلی می‌توانند این طلسم را بشکنند یا خیر؟
مرز حساس بورس تهران
بورس تهران دومین روز کاری هفته را برخلاف معاملات تجربه‌شده در روز شنبه، صعودی آغاز کرد و در پایان توانست با رشد بیش از یک‌درصدی تا محدوده یک‌میلیون و ۴۷۴‌هزار واحد پیشروی کند. این بالاترین سطح شاخص‌کل از ۱۴ مهرماه ۱۴۰۰ به‌شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. حالا این نماگر تنها ۷/ ۱‌درصد دیگر تا ورود به ابرکانال ۵/ ۱‌میلیون واحد فاصله دارد و باید دید آیا شاخص‌کل می‌تواند در این هفته برای سومین‌بار از آغاز رکود تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در ۱۹ مرداد ۹۹ تاکنون، این محدوده را تجربه کند یا خیر. حساسیت این مرز از آن جهت است که از ابتدای نزول قیمت‌ها در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای تا به امروز که ۲۰‌ماه می‌گذرد، شاخص‌کل بورس تهران دوبار موفق به ورود به ابرکانال ۵/ ۱‌میلیون واحدی شده اما هربار پس از چند روز نوسان، به سطوح پایین‌تر از ۲/ ۱‌میلیون واحد نزول کرده است، از این‌رو عبور و پایداری شاخص‌کل از این محدوده برای بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و می‌تواند سیگنالی در جهت خداحافظی بورس با رکود اخیر باشد.

یک قدم تا ۵/ ۱
فاصله نماگر اصلی بورس تهران تا فتح مجدد ابرکانال ۵/ ۱‌میلیون واحد به ۷/ ۱‌درصد رسیده است، یعنی در صورت تداوم رشد قیمت‌ها انتظار می‌رود در همین هفته شاهد رسیدن شاخص‌کل به این محدوده باشیم. سطحی که از آغاز ریزش قیمت‌ها در مرداد۹۹ تا به امروز، دوبار فتح شد اما شاخص‌کل توان باقی‌ماندن در این محدوده یا پشت‌سر گذاشتن آن را نداشت. آخرین‌بار مرداد و شهریور سال‌گذشته بود که شاخص‌کل ۵/ ۱‌میلیون واحدی شد و برای ۱۶روز کاری به نوسان در این ابرکانال ادامه داد، پس از آن اما روندی نزولی در پیش گرفت و تا مرز سقوط از ۲/ ۱‌میلیون واحد نیز پیش‌رفت. از پایان بهمن سال‌گذشته اما استارت رشد جدیدی در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای زده شد و از آن زمان تاکنون شاخص‌کل توانسته ۲۲‌درصد افزایش ارتفاع دهد و امید به فتح مجدد ۵/ ۱‌میلیون واحد و البته پایداری و عبور از این محدوده مقاومتی نیز پررنگ شده است. امید به احیای برجام و تغییر سیاست‌های اقتصادی دولت با توجه به کاهش فشارهای تحریمی از مهم‌ترین دلایل خوش‌بینی معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران به آینده بازار سهام است. در این میان متغیرهای بنیادی نیز دست به‌دست هم داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند تا شاهد افزایش تقاضا در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای باشیم؛ جایی‌که نسبت قیمت به درآمد کل بازار سهام به شکل محسوسی تعدیل شده و بسیاری از شرکت‌ها در محدوده مناسبی از نظر معیارهای ارزش‌گذاری قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، با این‌حال همچنان ریسک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی همچون شوک موقتی به بورس در صورت کاهش احتمالی نرخ دلار در صورت احیای برجام یا چرخش مسیر بازارهای جهانی در صورت تحولات سیاسی درخصوص حمله روسیه به اوکراین و تحریم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ غربی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها علیه روسیه روند صعودی بازار سهام را تهدید می‌کند.

کوچک‌ترها در کانون توجه بازار
همزمان با رشد ۰۵/ ۱‌درصدی شاخص‌کل، نماگر هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن نیز در مسیر صعودی قدم برداشت و به سبب توجه بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نمادهای ریالی و با ارزش بازار پایین‌تر ۴۴/ ۱‌درصد افزایش ارتفاع داد. آنگونه که تابلوی معاملات بورس نشان می‌دهد فارغ از تک نمادهایی که پرتقاضا بوده و در سقف مجاز روزانه دادوستد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدند، گروه‌های ریالی با بیشترین اقبال معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران همراه شدند. در این میان گروه‌هایی که سال‌هاست دلار ۴۲۰۰ به آنها اختصاص پیدا می‌کند، از جمله صنایعی بودند که همچون روز شنبه، پرتقاضا بودند. در این‌خصوص می‌توان به برخی تولیدکنندگان محصولات غذایی و چند نماد دارویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اشاره کرد. این اقبال پس از آن شکل گرفت که با وجود انتشار اخبار ضد ‌و نقیض درخصوص پابرجاماندن دلار ترجیحی یا حذف آن در سال‌جاری، رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمهور روز جمعه در سفر به البرز سخنانی ایراد کرد که نشان‌دهنده عزم جدی دولت برای خداحافظی با ارز ۴۲۰۰ بود و همین صحبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها کافی بود تا در دور روز گذشته شاهد رشد قیمت و افزایش تقاضا در سهام مربوطه باشیم.

اما یکی از گروه‌های ریالی که روز گذشته نقشی اثرگذار در رشد شاخص‌کل بورس ایفا کرد، لیدرهای خودرویی بودند. این در حالی است که در روزهای سپری‌شده از سال‌جدید، یکی از سهام زیرمجموعه گروه خودرو و ساخت قطعات یعنی «خگستر» که از زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ‌ترین سهام گروه خودرو نیز به‌شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود، به واسطه انتشار اخباری از واگذاری سهام خودروسازان، شاهد رشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ عجیب و غیرقابل توضیح ۷۲‌درصدی بود.

طبق فرمان ۸ ماده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمهور، بخشی از سهام ایران‌خودرو و سایپا باید حداکثر تا پایان شهریور امسال تعیین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تکلیف شود و این در حالی است که طبق اعلام وزیر صنعت، معدن و تجارت، فعلا بناست سهام به‌اصطلاح تودلی خودروسازان واگذار شود. این سهم اما روز یکشنبه از ادامه مسیر صعودی بازماند و این مهم در حالی رقم خورد که «خودرو» با صف خرید ۲۰ میلیارد‌تومانی، درمیان ۳ نماد اثرگذار بر رشد شاخص‌کل بورس تهران نیز قرار گرفت.

حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دوباره بازگشتند
همزمان با بازگشت شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بورسی به مسیر صعودی، سهامداران خرد نیز مجددا در زمین خرید سهام فعال شدند. روز یکشنبه شاهد جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۱۶۵‌میلیارد و ۸۲۳‌میلیون ‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودیم. این ورود سرمایه پس از خروج ۴۶۰ میلیارد‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در دو روز کاری ماقبل رقم خورد. در این روز بانکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با اختلاف بیشترین خالص خرید سهامداران خرد را به میزان ۱۳۶ میلیارد‌تومان تجربه کردند و پس از آن قرعه به‌نام خودرویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۴۰ میلیارد‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی رقم خورد. در آنسوی بازار اما پالایشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها پس از اقبال چند روز اخیر، دیروز با خروج سهامداران خرد به میزان ۲/ ۳۸ میلیارد‌تومان مواجه شدند.

 

گرچه برخی بر این باورند با توجه به ادامه تنش میان غرب و روسیه به دلیل بحران اوکراین، رشد قیمت‌ها در بازار کامودیتی ادامه‌‌‌‌‌‌‌ خواهد داشت و این موضوع می‌تواند سودآوری گروه‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌محور بورس را تضمین کند، اما این حقیقت نیز وجود دارد که جهش کامودیتی ناشی از عوامل غیربنیادی (عرضه و تقاضای پایدار) آسیب‌‌‌‌‌‌‌پذیری زیادی را در میان‌مدت به‌دنبال خواهد داشت، چراکه ادامه این وضعیت و همزمان با آن احتمال وقوع رکود جهانی، در نهایت بورس تهران را نیز ممکن است با شوک منفی مواجه کند. اتفاقی که بورسی‌‌‌‌‌‌‌ها در سال‌۸۷ نیز تجربه کرده بودند. سالی که بعد از یک دوره استثنایی استقبال از بورس به دلیل رشد کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها ناشی از حباب بازار مسکن غرب، بازار سهام به رکودی دردناک و قفل سرمایه‌‌‌‌‌‌‌ها در صفوف فروش گرفتار شد، از این‌رو کارشناسان می‌گویند در صورتی‌که رشد کامودیتی ناشی از عوامل غیربنیادی باشد علیه خودش عمل می‌کند و با به رکود رفتن اقتصاد جهانی نیز سودسازی شرکت‌های بورسی متاثر خواهد شد.
سیاه و سفید بورسی رشد کامودیتی‏‏‏‏‏‏‌ها
رشد غیربنیادی کامودیتی علیه خودش عمل می‌کند
حسام حسینی، کارشناس بازار سرمایه، معتقد است رشد قیمت در بازار کامودیتی قطعا تداوم نخواهد داشت و می‌گوید زمانی که رشد کامودیتی ناشی از عوامل غیربنیادی باشد در نهایت علیه خودش عمل خواهد کرد و با به رکود رفتن اقتصاد جهانی، در بازار کامودیتی نیز ریزش خواهیم داشت. او معتقد است بانک‌های مرکزی دنیا با تصمیمات معقولانه‌‌‌‌‌‌‌تر می‌توانند فرود آرامی را شکل دهند تا قیمت‌ها در شرایط فعلی باقی بماند. او در مصاحبه با «دنیای‌‌‌‌‌‌‌اقتصاد» با اشاره به وضعیت اپیدمی کووید-۱۹ می‌گوید: یکی از موضوعاتی که در کوتاه‌‌‌‌‌‌‌مدت کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محو‌رها را تا حدی تحت‌‌‌‌‌‌‌الشعاع قرار می‌دهد شیوع دوباره کرونا در چین است. چین تنها کشوری است که با قرنطینه شدید، هنوز به ایمنی جمعی نرسیده است، یعنی چه بسا سویه‌‌‌‌‌‌‌های مختلف کرونا همچنان این کشور را با مشکلاتی روبه‌رو کند. از آن‌سو کشور چین بزرگ‌ترین مصرف‌‌‌‌‌‌‌کننده کامودیتی است. حسینی با بیان این مقدمه می‌افزاید: اما مشکل اصلی رشد کامودیتی رکودی است که معمولا در اقتصادهای بزرگ دنیا با خودش به‌همراه می‌‌‌‌‌‌‌آورد، یعنی معمولا قیمت‌های انرژی خیلی بالا منجر به رکود می‌شود. مخصوصا در اقتصادهای پیشرفته که بیشتر مصرف‌کننده انرژی هستند (یعنی واردکننده انرژی هستند)، اکنون هم اگر بخواهیم کشور آمریکا را مثال بزنیم تورمی که در این کشور ایجاد شده با ابزار نرخ بهره است.

با بالا بردن نرخ بهره طبیعتا هم اقتصاد تحت‌فشار قرار می‌گیرد و هم کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها تحت‌فشار قرار می‌‌‌‌‌‌‌گیرند. این کارشناس بازار سرمایه تصریح می‌کند: چنانچه تداوم رشد کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ ناشی از جنگ اوکراین بخواهد منجر به تورم‌های بالا شود، قطعا از آن طرف سیاست‌های انقباضی در اقتصادهای بزرگ باعث می‌شود که هم خودشان به رکود بروند و هم با این به‌رکود‌رفتن شرایطی شبیه ریزش قیمت‌ها در زمان رکود و بحران سال‌۲۰۰۸ اتفاق بیفتد. البته نه دقیقا در آن حد و به آن شکل، چون رکود سال‌۲۰۰۸ بحرانی بود که یکباره و هیجانی اتفاق افتاد، اما الان به رکود رفتن به این معناست که یک فرود آرام است، یعنی شاهد یک فرود آرام در اقتصادهای بزرگ، چه در تورم و چه در رشد اقتصادی خواهیم بود. حسینی با بیان اینکه «این کاهش و فرود برای کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها هم به همین شکل است» می‌گوید: یعنی شاهد یک سقوط یک‌باره نیستیم اما کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها هم فرود آرامی را می‌توانند تجربه کنند.

این کارشناس بازار سهام در پاسخ به این سوال که این فرود آرام چه زمانی رخ می‌دهد، می‌گوید: به‌نظر نمی‌رسد این اتفاق در کوتاه‌‌‌‌‌‌‌مدت بیفتد؛ یعنی به این معنی نیست که در چند‌ماه آینده رخ دهد. این اتفاق بستگی به تورم دارد. اگر اقتصادهای بزرگ دنیا سیاست‌های انقباضی جدی را دنبال کنند این احتمال هست که از اواخر سال‌۲۰۲۲ در این شرایط قرار بگیریم، یعنی به سمت به رکود رفتن اقتصاد آمریکا و کاهش قیمت کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها برویم، اما اگر اقتصادهای بزرگ دنیا بیشتر به‌دنبال گفتار درمانی باشند که الان هم وضع به همین شکل است و در عمل سیاست انقباضی جدی نداشته باشند، قیمت‌ها می‌تواند تا حدودی پایدارتر باقی بماند، یعنی قیمت‌های فعلی کامودیتی می‌تواند حفظ شود. او در همین حال با تاکید بر اینکه «رشدهای فعلی قطعا تداوم نخواهند داشت» می‌افزاید: رشد کامودیتی وقتی ناشی از عوامل غیربنیادی باشد در نهایت علیه خودش عمل خواهد کرد و با به رکود رفتن اقتصادها عملا ریزش خواهیم داشت. حسینی اضافه می‌کند: بهترین حالت این است که بانک‌های مرکزی دنیا با تصمیمات معقولانه‌‌‌‌‌‌‌تر فرود آرامی را شکل دهند که قیمت‌ها در شرایط فعلی باقی بماند. مشکل قیمت‌های فعلی بیشتر سمت عرضه است و ناشی از جنگ اوکراین و روسیه است، به‌طوری که می‌توان گفت عاملی است که موقت است، بنابراین اگر به شیوه معقولی عمل شود شاید قیمت‌های فعلی برای مدت طولانی‌‌‌‌‌‌‌تری باقی بماند؛ یعنی نه‌چندان بالا برود و نه خیلی پایین بیاید.

رکود پس از طی دوره بلندمدت رشد
مصطفی امیدقائمی، کارشناس بازار سرمایه هرچند معتقد است رشد قیمت در بازار کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها فعلا می‌تواند ادامه‌‌‌‌‌‌‌دار باشد اما پیش‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌کند بعد از یک دوره بلندمدت که تولید محصولات پایه بالا رفت، با رکود مواجه ‌‌‌‌‌‌‌شوند. این کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با «دنیای‌‌‌‌‌‌‌اقتصاد» تصریح می‌گوید: دلیل رشد قیمت در بازار کامودیتی فقط بحران اوکراین نیست و دلایل دیگری هم برای این رشد وجود دارد. او می‌افزاید: یکی از این دلایل پایان اپیدمی کووید-۱۹ است. با پایان این دوره که به‌نظر می‌رسد به آن بسیار نزدیک هستیم دنیا وارد یک دوره رشد اقتصادی می‌شود. علاوه‌بر این تورمی که در قیمت‌های جهانی وجود دارد هم باعث بالا رفتن قیمت در بازار کامودیتی می‌شود. همچنین جمعیت جهان به سمت ۱۰‌میلیارد نفر نزدیک می‌شود، بنابراین همه این عوامل دست به‌دست هم داده و باعث شده محصولات کامودیتی بالا برود و رشد کند. امیدقائمی با اشاره به ورود تکنولوژی‌‌‌‌‌‌‌های جدید به زندگی بشر می‌گوید: تکنولوژی‌‌‌‌‌‌‌های جدید که به زندگی بشر اضافه می‌شوند، باعث می‌شوند قیمت محصولات پایه افزایش پیدا کند. از آن‌سو نیز اپیدمی کووید-۱۹ به پایان نزدیک است و در این صورت انتظار می‌رود رشد اقتصادی اتفاق بیفتد.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان این توضیحات می‌افزاید: پیش‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌شود برای یک دوره درازمدت یعنی یک تا پنج‌ساله، تولید محصولات پایه بالا برود و پس از آن احتمالا با یک رکودی مواجه می‌شوند ولی در کوتاه‌‌‌‌‌‌‌مدت به‌نظر می‌آید محصولات پایه رشد قیمت داشته باشند مگر آنکه اتفاقات دیگری بیفتد، با این‌حال هم احتمالا افت قیمتشان نمی‌تواند چندان زیاد باشد. به‌عنوان مثال قیمت نفت نمی‌تواند چندان کاهش پیدا کند، بنابراین در کوتاه‌‌‌‌‌‌‌مدت نمی‌توانیم شاهد کاهش قیمت محصولات کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌محور باشیم. او با بیان اینکه «قیمت‌‌‌‌‌‌‌ محصولات جهانی هنوز به آنجا نرسیده‌‌‌‌‌‌‌اند که اقتصاد چین، هند، اروپا و آمریکا را تحت‌‌‌‌‌‌‌تاثیر قرار دهند» می‌گوید: اکنون کشورهای ثروتمند صادرکننده این محصولات پایه هستند. مثلا آمریکا در صادرات گاز نقش اساسی دارد، بنابراین به نظرنمی‌رسد افزایش قیمت‌ها، روی رشد اقتصادی این کشورها اثر بگذارد و قیمت‌ها آنقدر بالا رفته باشد که منجر به رکود شود. امیدقائمی یادآور می‌شود: ما قبلا هم نفت ۱۰۰ دلاری داشته‌ایم، بنابراین قیمت‌ها خیلی بالا نیست و نمی‌تواند منجر به رکود اقتصادی جهانی شود و رشد قیمت‌ها می‌تواند کماکان به همین شکل ادامه پیدا کند. او در ادامه با اشاره به رکودی که در سال‌۸۷ اتفاق افتاد می‌گوید: سال‌۸۷ ما یک دوره پررونق اقتصاد جهانی را داشتیم که به رکود ختم شد. آن رکود خیلی کوتاه‌مدت بود و خیلی زود هم تمام شد. اینجا اما ما دنباله یک دوره رکود عمیق ناشی از کووید-۱۹ در جهان هستیم یعنی الان در ابتدای یک دوره رونق هستیم. شرایط سال‌۸۷ با الان قابل‌مقایسه نیست. اکنون جنگ اوکراین را داریم، کووید-۱۹ را داشتیم، بنابراین شرایط امروز مانند سال‌۸۷ نیست که منتظر رکود ناگهانی درفضای اقتصاد دنیا باشیم ولی می‌توان شاهد یک تورم جهانی بود.

دانش سرمایه ارکا برای همراهان خود اخبار های بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه می دهد. مطالب بیشتر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما