شرکتهای بورسی از نظر پتانسیلهای بنیادی در بالاترین ارقام جهانی در طول تاریخ فعالیتهای خود هستند و از نظر نسبت P بر E و همچنین از نظر قیمتی طی ۱۸ ماه اخیر به ارقام بسیار جذابی رسیدهاند.
مدیرعامل گروه مالی آوای باران در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) با در نظر گرفتن شرایط فعلی بازار اظهار کرد: بازار سرمایه طی ۱۸ ماه گذشته، روند فرسایشی و منفی را پشت سر گذاشته است و طی این مدت سرمایهگذاران با زیانهای سنگینی مواجه شدهاند و اعتماد تعداد زیادی از فعالان بازار سرمایه نسبت به این بازار از دست رفته است و در نتیجه، بسیاری از پتانسیلهای این بازار به دلیل بیاعتمادی نادیده گرفته شده است.
علیرضا تاجبر ادامه داد: اگر چه برخی از اقدامات انجام شده، اقدامات مفیدی تلقی میشوند، اما از آنجا که برخی از آنها همسو و همجهت با رشد و ثبات بازار سرمایه نبودهاند، به جلب اعتماد که نیازمند یک تصمیم جمعی و اقدامات مداوم است منجر نشده است. به بیان دیگر، شاهد تصمیمهای مقطعی در بازار سرمایه هستیم که تداوم ندارد و از اینروی هنوز متاسفانه بخشی از اعتماد از دست رفته به بازار بازنگشته است.
بازار سرمایه در بهترین شرایط سرمایهگذاری
او با تأکید بر اینکه بازار سرمایه در بهترین شرایط از نظر سرمایهگذاری قرار دارد، بیان کرد: بازار سرمایه هم به لحاظ پتانسیلهای بنیادی درونزا و هم در مقایسه با سایر بازارها در بیرون از این بازار و همچنین از نظر متغیرهای کلان، اکنون در بهترین شرایط برای سرمایهگذاری است و تنها نیاز به جلب اعتماد و نقدینگی است تا این پتانسیلها مجال بروز یافتن پیدا کنند.
به گفته مدیرعامل گروه مالی آوای باران، شرکتها از نظر پتانسیلهای بنیادی در بالاترین ارقام جهانی در طول تاریخ فعالیتهای خود هستند. به سخن دیگر، قیمت کالاها و فلزات اساسی به بالاترین حد ممکن رسیده است و شرکتهای تولیدکننده از افزایش نرخهای جهانی منتفع میشوند؛ در نتیجه، کالاهای خود را به بالاترین رقمها میفروشند. از سوی دیگر، نرخ دلار نیز در ارقام بالایی است؛ بنابراین؛ مبلغ فروش شرکتها اکنون در نقطهای است که در بالاترین رقم تاریخی قرار دارد که هیچوقت در این نقطه نبوده است.
او با اشاره به عوامل تأثیرگذار بر میزان فروش شرکتها، گفت: اگرچه تحریمها بر میزان فروش شرکتها تأثیرگذار است، اما شرکتها از نظر مبلغ فروش، در بهترین شرایط خود هستند و از چشمانداز سودآوری بالایی برخوردارند. تورم به عنوان مؤلفه دوم بر شرکتهای دارایی محور تأثیر زیادی گذاشته است و اصلاح قیمتی از دیگر مؤلفههاست.
تاجبر در ارتباط با مؤلفه سوم افزود: شرکتهای بورسی در شرایط کنونی از نظر نسبت P به E و همچنین از نظر قیمتی طی ۱۸ ماه اخیر به ارقام بسیار جذابی رسیدهاند. بنابراین، از نظر پارامترهای درونزای بازار مشکل بنیادی وجود ندارد و صنایع بسیار جذابی از جمله فلزات اساسی، پتروشیمی و پالایشی و بانکها در بازار سرمایه حضور دارند که میتوانند مقصد سرمایهگذاری قرار بگیرند.
بازار نیازمند محرک برای به فعل در آوردن پتانسیلهای رشد است
او مشکل اصلی فعلی بازار سرمایه را فقدان نقدینگی و اعتماد به بازار برشمرد و عنوان کرد: اگر بخشی از نقدینگی از بازارهای موازی که اکنون دچار حبابهای شدیدی هستند به بازار سرمایه منتقل شود، شاهد یک حرکت بزرگ در بازار سرمایه خواهیم بود. باید به این نکته توجه داشت که کمتر از ۶ ماه به فصل مجامع مانده و انتظار میرود در مجامع، شرکتها سودهای جذابی تقسیم کنند و DPS سال جاری و DPS سال آتی شرکتها از رقم بالایی برخوردار باشد. این موضوع نشان از گزینههای جذاب در بازار دارد که تنها به یک محرک همچون نقدینگی نیاز است تا پتانسیلهای بازار را به فعل درآورد و بازار به روند صعودی خود بازگردد.
راهکارهای برونرفت از شرایط فعلی
مدیرعامل گروه مالی آوای باران با اشاره به راهکارهای برون رفت از شرایط فعلی گفت: مشخص نبودن پارامترهایی همچون مذاکرات و قطعی شدن بودجه از جمله موضوعات مهمی است که بر بازار تأثیرگذار است. این دو مؤلفه تعیینکننده پارامترهای تأثیرگذار بر بازار همانند نرخ دلار، نرخ حق انتفاع معادن، نرخ خوراک پالایشگاه و پتروشیمیها و نرخ ارژی و غیره هستند.
او نزدیک شدن نرخها ارز سَنا و نیما به یکدیگر را از دیگر راهکارها برشمرد و اذعان کرد: در بودجه ردیفی به تک نرخی شدن ارز اختصاص داده شده که بر نرخ این دو ارز نیز تأثیر میگذارد. هرچند، شرکتها با همان نرخ سنا که پایینتر از نیما است، فروش خوبی داشتهاند، اما با نهایی شدن قانون بودجه، بیتردید مشخص میشود نرخ دلار در سال آینده به چه سمتی خواهد بود.
تاجبر با اشاره به کاهش نرخ بهره بینبانکی به عنوان راهکار دیگر، تصریح کرد: با توجه به اینکه متولیان بانک مرکزی شناخت کاملی از بازار سرمایه دارند و اکنون در بهترین حالت هماهنگی میان بانک مرکزی و بازار سرمایه هستیم، به نظر میرسد این نرخ کاهش خواهد بافت و شاهد کاهش آن طی یک ماه اخیر بودهایم. اما به دلایلی که عنوان شد، این موضوع تأثیر چندانی تا الان بر بازار نداشته اما بر روند بازار تأثیرات اثربخش خود را خواهد گذاشت.
در زمان تنظیم این گزارش، قیمت هر تن آلومینیوم در بورس فلزات لندن به ۲هزار و ۹۷۵دلار به ازای هر تن رسید؛ اما کسری عرضه نسبت به تقاضا برای این محصول در کشورهای اروپایی باعث میشود هر تن آلومینیوم در بازار اروپا نرخی به مراتب بالاتر از سایر نقاط داشته باشد. کمبود عرضه آلومینیوم نسبت به تقاضا در اروپا باعث شده است تا هزینه پریمیوم فروش این محصول رشد قابلملاحظهای داشته باشد. پریمیوم فروش هر تن آلومینیوم در اروپا ظرف دو هفته ابتدایی سال ۲۰۲۲ جهش ۳۰درصدی داشته و به رکورد ۴۲۸دلار به ازای هر تن رسیده است.
درواقع، کسری عرضه نسبت به تقاضا این فرصت را برای تاجران آلومینیوم در دنیا فراهم کرده است تا محصول خود را با نرخی به مراتب بالاتر در بازار کشورهای اروپایی به فروش برسانند. اوجگیری قیمت برق در کشورهای اروپایی متاثر از بحران کسری گاز طبیعی باعث شده است تا هزینه تولید آلومینیوم اولیه (تولید از ذخایر معدنی) در برخی کشورهای این منطقه رشد قابل ملاحظهای داشته باشد. این رشد به میزانی بوده که ظرف هفتههای اخیر برخی تولیدکنندگان آلومینیوم اولیه اقدام به کاهش یا توقف تولید کردهاند. به این ترتیب برآورد میشود، ۶۵۰هزار تن ظرفیت تولید آلومینیوم اولیه در اروپا تعدیل شده باشد. در عین حال استمرار رویه فعلی در خصوص بهای انرژی میتواند به تعطیلی ظرفیت معادل ۹۰۰هزار تن آلومینیوم اولیه منجر شود. اوجگیری قیمتی در بهای آلومینیوم در اروپا هزینه ساختوساز و صنایع بستهبندی را در کشورهای این منطقه افزایش داده و ادامه فعالیت در این صنایع را با چالش روبهرو کرده است. ونیو یائو، تحلیلگر ING میگوید: در حالی که سال ۲۰۲۲ آغاز شده، همچنان تولیدکنندگان اروپایی درگیر افزایش هزینههای برق هستند و بعید به نظر میرسد راهحل سریعی برای رفع این معضل وجود داشته باشد. یائو انتظار دارد که بازار جهانی آلومینیوم در سالجاری میلادی با کسری حدود ۵/ ۱میلیون تنی مواجه شود. این کسری میتواند از رشد قیمتی این فلز در بازارهای جهانی حمایت کند. مایکل ویدمر، تحلیلگر BoA Securities انتظار دارد که تقاضای آلومینیوم در اروپای غربی در سالجاری به ۵/ ۸میلیون تن و کسری آن به ۵میلیون تن برسد. این تحلیلگر برآورد میکند، مصرف جهانی آلومینیوم در سال ۲۰۲۲ به ۷۲میلیون تن برسد و این بازار با کسری ۲۵۴هزار تنی روبهرو شود. به این ترتیب، صنایع آلومینیوم اروپایی متضرران اصلی برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا در این بازار خواهند بود. در شرایطی که تنش سیاسی میان روسیه و اروپا با کاهش عرضه گاز طبیعی، زمینه رشد بهای برق در کشورهای اروپایی را فراهم کرده، بروز ناآرامی و اختلال در قزاقستان ظرف هفتههای اخیر بر این ناآرامی دامن زده است. اتحادیه اروپا مقصد اورانیوم صادراتی قزاقستان است. بخش قابلتوجهی از برق کشورهای اروپایی از نیروگاههای هستهای تامین میشود. این سهم در فرانسه به ۷۰درصد میرسد. در عین حال ۵۴درصد برق مصرفی در اوکراین و اسلواکی از برق هستهای تامین میشود. در این شرایط، عدمتامین پایدار اورانیوم از سوی قزاقستان میتواند بر چالش تامین انرژی در کشورهای اروپایی بیفزاید؛ چالشی که ظرف ماههای گذشته به دلیل کسری گاز طبیعی به وجود آمد و به رکوردشکنی بهای برق منجر شد.
بهای نفت پس از یک وقفه بهدلیل ظهور سویه اُمیکرون، مجددا به سطوح بالای ۸۶دلار بر بشکه رسید که اوج قیمتی ۴۰ماه اخیر است. نفت برای رسیدن به این سطح چهار هفته افزایشی را پشتسر گذاشت و در معاملات دوشنبه توانست رکورد بزند. در چنین شرایطی که تقاضا قوی است و عرضه کم، اثرگذاری اُمیکرون بر بازار کاهش یافته و امیدها به اتمام تدریجی همهگیری کرونا بالا رفته است. اغلب کارشناسان بازار نفت را در کوتاهمدت افزایشی پیشبینی میکنند؛ اما در بازه بلندمدت هم کاهش سرمایهگذاری در تولید طی سالهای اخیر احتمالا منجر به یک کمبود در عرضه خواهد شد. به همین دلیل است که رئیس یک موسسه پوشش ریسک که اتفاقا سال گذشته رکورد بازدهی خود را هم زده، معتقد است که احتمال اینکه نفت در ۵سال آینده به ۲۰۰دلار بر بشکه برسد، وجود دارد. پیش از این نیز گزارشی در وبسایت بارونز گفته بود که قراردادهای آتی نفت با قیمتهای ۱۰۵ تا ۱۵۰دلاری از سپتامبر سال گذشته تاکنون ۱۴ برابر شده است.
طلای سیاه در قله 40 ماهه
ظهور اُمیکرون در اواخرماه نوامبر سال گذشته میلادی، شوکی به نفت وارد کرد که دیدگاهها در مورد آینده قیمتی طلایسیاه را به لرزه انداخت؛ اما حالا چهار هفته متوالی است که نفت روند صعودی داشته و دیروز در آغازین روز کاری هفته، بهای شاخص برنت به اوج خود از اکتبر سال۲۰۱۸ رسید. نفت ۸۶ دلاری در نتیجه ادامه حرکت قوی تقاضا در کنار اختلال در عرضه برخی کشورها مانند لیبی و همینطور ناتوانی بسیاری از اعضای اوپکپلاس برای تحقق برنامه افزایش تولید رخ داده است.
علاوهبر این، نگرانیها از اینکه اُمیکرون به تقاضا آسیب جدی بزند، به امید برای آغاز پایان همهگیری جهانی کرونا تبدیل شده است. در همین حال بزرگترین تاجر مستقل نفت، شرکت ویتول گفته قیمتها ممکن است به دلیل کمبود عرضه بیش از این بالا برود. همچنین از پیشبینیهای ۱۰۰ دلاریشدن نفت توسط بسیاری از موسسات و کارشناسان برای سال۲۰۲۲ که بگذریم، حالا مدیر یک صندوق پوشش ریسک بازار کالایی گفته بهای نفت حتی میتواند در بازه ۵ ساله به ۲۰۰ دلار بر بشکه هم برسد. هرچند عواملی مانند بازگشت تولید نفت لیبی به ۲/ ۱میلیون بشکه در روز، ادامه برخی محدودیتهای کرونایی، کندشدن رشد اقتصادی چین و همینطور موافقت این کشور با آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت میتواند در کوتاهمدت بر قیمتها فشار بیاورد.
نفت به پیک ۳۹ ماهه رسید
بهای نفت در هر دو شاخص نفتی مهم دیروز (دوشنبه) به اوجهای جدیدی دست یافت. شاخص برنت توانست به سطح ۷۱/ ۸۶دلار بر بشکه برسد که بالاترین سطح از ۳ اکتبر سال۲۰۱۸ بهشمار میآید. همزمان نفتخام آمریکا هم به اوج ۷۸/ ۸۴دلار بر بشکه رسید که از دهم نوامبر پارسال سابقه نداشته است. به گزارش خبرگزاری رویترز، چنین رشدی در روزهای اخیر در نتیجه محدودیت عرضه توسط تولیدکنندگان بزرگ جهان اتفاق افتاده است. هرچند نفت پس از رکوردشکنی عقبنشینی کرد چراکه تولید نفت لیبی پس از روزها کاهش شدید به ۲/ ۱میلیون بشکه در روز افزایش یافت. نفت وستتگزاساینترمدییت دیروز ساعت ۱۶:۱۵ بهوقت تهران با ۱۶ سنت کاهش روزانه، ۶۶/ ۸۳دلار در هر بشکه معامله شد. برنت نیز همزمان با ۴۱سنت افت به ۶۵/ ۸۵دلار بر بشکه رسید. معاملهگران میگویند هجوم برای خرید نفت به دلیل اختلال در عرضه و نشانههایی مبنیبر اینکه سویه اُمیکرون کرونا به اندازهای که پیش از این وحشت برانگیخت، نمیتواند در تقاضا برای سوخت اختلال ایجاد کند، برخی گریدهای نفتی را در بازار فیزیکی به اوجهای چندین ساله رسانده است. این امر نشان میدهد که بهای آتی برنت نیز میتواند تا مدتی به رالی خود ادامه دهد. توشیتاکا تازاوا، یکی از تحلیلگران موسسه فوجیتومی سکیوریتیز، در اینباره میگوید: «هیجانات افزایشی به این دلیل ادامه مییابد که اوپکپلاس به اندازهای تولید ندارد که برای تامین تقاضای قوی جهانی کافی باشد.» سازمان کشورهای صادرکننده نفت(اوپک) و متحدانش در ائتلاف اوپکپلاس از زمان سقوط تقاضا در سال۲۰۲۰ توافقی برای کاهش تولید دارند که بهتدریج از حجم آن کم میکنند و با سرعت فعلی این روند تا سپتامبر ادامه خواهد داشت، با این حال تولیدکنندگان کوچکتر این ائتلاف نتوانستهاند عرضه خود را به اندازه سهمیه افزایش دهند. علاوهبر این، اعضای بزرگ هم در این مورد محتاط هستند؛ چراکه از بازگشت محدودیتهای کرونایی که بر تقاضا اثرگذار است در هراساند. در همین حال، لیبی که از این توافق به دلیل ناآرامیهای داخلی معاف است، با کاهش شدید تولید به ۷۰۰هزار بشکه در روز مواجه شد. این کشور در هفته گذشته توانست تولیدش را به ۹۰۰هزار بشکه و در حالحاضر به ۲/ ۱میلیون بشکه روزانه افزایش دهد. لیبی در سال گذشته تولیدی برابر با یکمیلیون بشکه بهطور متوسط داشت.
تازاوا همچنین در مورد وضعیت بازار میگوید که کفه نگرانیها در مورد محدودیت عرضه نسبت به خبر احتمال آزادسازی ذخایر استراتژیک چین سنگینی میکند. منابعی به رویترز گفتهاند که چین در نظر دارد که حوالی سالنو این کشور بین ۳۱ ژانویه تا ششم فوریه بخشی از ذخایرش را در اقدامی هماهنگ با ایالاتمتحده و چند کشور مصرفکننده دیگر آزاد کند تا قیمتها کاهش یابند. شاهزاده عبدالعزیز بنسلمان، وزیر انرژی عربستان هم اعلام کرده نگران آزادسازی نفت از ذخایر استراتژیک آمریکا که میتواند روی قیمتها تاثیر بگذارد، نیست. وی که برای حضور در یک رویداد اکسپو در دبی حضور داشت، گفت: «این حق ویژه دولت آمریکاست که ذخایر استراتژیک نفتش را آزاد کند.» تحلیلگران همچنین میگویند که تشدید تهدیدات ژئوپلیتیک نسبت به عرضه از احساسات افزایشی بازار حمایت میکند. مقامات آمریکایی جمعه نگرانی خود را از احتمال حمله نظامی روسیه به اوکراین در صورت شکست دیپلماسی اعلام کردند. روسیه که ۱۰۰هزار نیروی خود را در مرز با اوکراین نگه داشته، تصاویری از حرکت این نیروها منتشر کرده است.
پیشبینی ۲۰۰ دلاری برای طلایسیاه
یکی از مدیران صندوقهای پوششی در مورد قیمت نفت در سالهای آینده بسیار خوشبین است. داگ کینگ، رئیس موسسه مرچنت کامودیتیفاند (Merchant Commodity Fund) سال گذشته از رکورد بازدهی سرمایهگذاری بهره برد و طی این سال ۷۴درصد سود کسب کرد که بالاتر از سود سالانه ۵۹درصدی سال۲۰۱۴ این شرکت بوده است. سال۲۰۱۴ هم سال رونق طلایسیاه بود که پس از آن قیمتها پایین آمد، اما حالا کینگ انتظار افزایش بیشتر قیمت نفت را دارد و میگوید بهای نفت میتواند طی ۵سال آینده حتی به ۲۰۰دلار در هر بشکه هم برسد. او به بلومبرگ گفت: «ما به تورم ساختاری سمت عرضه کامودیتیها باور داریم که بسیاری از آنها بالاترین قیمت از دهه ۱۹۷۰ را به خود ندیدهاند.» کینگ افزود: «فقط اوپک به معیارهای قیمتی واکنش نشان میدهد و آنها هم هرماه کمتر از اهداف خود تولید میکنند.» این صندوق کالایی در یادداشتی به سرمایهگذارانش نوشت: «در عمل، نفت بسیار کمتری راه خود را به بازار پیدا میکند… اعضای (اوپکپلاس) واضحا نمیتوانند به سطوح تولید پیش از کرونا بازگردند. همه اینها ناشی از کمبود سرمایهگذاری است.» مدیریت این صندوق از روسیه بهعنوان کشوری که به حداکثر توان تولیدش نزدیک میشود، نام برد. چنین شرایطی برای قیمت نفت به معنای افزایش بیشتر مخصوصا در صورت ادامه رشد قوی تقاضا است. همچنین بر اساس گزارشی از وبگاه بارونز، معاملهگران بیشتری روی نفت بالای ۱۰۰دلار بر بشکه شرط میبندند. تحلیلگر آربیسی کپیتالمارکتس در این مورد گفته که معاملات باز برای وستتگزاساینترمدییت با قیمت ۱۰۵ تا ۱۵۰ دلار از سپتامبر تاکنون ۱۴برابر شده است. در این میان، مایک مولر، رئیس بخش آسیای گروه ویتول گفته که قیمتهای فعلی نفت توجیه اقتصادی دارند. مولر ادامه داد که با وجود اینکه قیمت گاز تا حدی بالا رفت که برخی مصرفکنندگان صنعتی مانند پاکستان و اروپا مصرفشان را کاهش دادند؛ بازار نفت هنوز به این نقطه نرسیده است.
او تاکید کرد: «سوال اینجاست که در چه نقطهای این امر بر بازار نفت اثر خواهد گذاشت.» مولر کمبود عرضه را دلیلی برای افزایش بیشتر قیمتها میداند و میگوید نگرانی در مورد وخیمشدن وضعیت چین به دلیل کرونا وجود ندارد. در همین حال، وزیر انرژی عربستان اظهار کرد نگران افزایش بیش از ۱۰درصدی قیمت نفت از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون نیست. به گزارش «ایسنا»، عبدالعزیز بنسلمان روز دوشنبه در پاسخ به پرسشی درباره ادامه افزایش قیمتهای نفت، به خبرنگاران در دبی گفت: «من همواره راحت بودهام. واژه «نگران» در بیان من وجود ندارد.»
درحالی که بیتکوین در محدوده ۴۳ هزار دلار متوقف شده است، با انتشار اخبار و تحلیلهای بیشتر در خصوص تورم و سیاستهای احتمالی دولت ایالاتمتحده، طلا در ریل صعودی خود حرکت میکند، در حالی که قیمت طلا در سطح ۱۸۲۱ دلار قرار دارد، به عقیده کارشناسان بازار طلا توقفگاه کوتاهمدت بعدی این فلز ارزشمند مقطع ۱۸۳۰ دلار خواهد بود.
صعود طلا در روز توقف بیتکوین
این درحالی است که رقیب دیجیتال طلا، یعنی بیتکوین در محدوده ۴۱ تا ۴۳ هزار دلار توقف کرده است. حجم مبادلات بزرگترین رمزارز بازار روزبهروز درحال کاهش است و احتمال ریزش این رمزارز هر روز بیشتر میشود. اما در میان افت و خیز بازار رمزارزها، دولتها سیاستهای متفاوتی را در قبال این تکنولوژی اتخاذ میکنند. اخبار محلی حاکی از آن است که دولت پاکستان قصد دارد مبادلات رمزارزی را محدود کند، درحالی که در سمت دیگر دنیا و در سوئیس، اخبار تست نخستین رمزارز بانک مرکزی یا همان CBDC بهگوش میرسد.
نخستین موضع پاکستان درخصوص رمزارزها در سال ۲۰۱۸ مطرح شده که در پی آن، بانکها از مبادله با رمزارزها منع شدند. وجود نمایندگانی از نهادهای مختلف دولت در این دادگاه میتواند دید واضحتری از موضع دولت پاکستان نسبت به رمزارزها بدهد. تحلیلگران معتقدند که این حرکت جمعی جدید نشان میدهد که دولتمردان به اجماع کاملتری درخصوص رمزارزها رسیدهاند. در اوایل هفته آژانس تحقیقاتی پاکستان گفته بود که در پی کلاهبرداری که برای سرمایهگذاران بازار رمزارزها بیش از ۱۰۰میلیون دلار هزینه در بر داشته قصد دارد تحقیقاتی را در خصوص صرافی بایننس آغاز کند.
در مقابل مواضع دولت پاکستان، اخبار منتشره از سوئیس نشان میدهد که دولت این کشور مراحل ابتدایی عرضه ارز دیجیتال بانک مرکزی خود را پشت سر گذاشته و آماده عرضه عمده آن است. بر اساس گزارشها سه نهاد بانک مرکزی سوئیس، BIS و سازمان اوراق بهادار سوئیس تست مبادلات این رمزارز را انجام دادهاند. در کنار این سازمانها، پنج بانک دیگر نیز در آزمایشهای اولیه این رمزارزها دست داشتهاند. «عرضه عمده» رمزارز بانک مرکزی صرفا به معنای واریز این رمزارزها به حساب مشتریان بانکها نیست، این کار پیشتر توسط سوئیس انجام شده بود. بلکه به این معنی است که تمام زیرساختهای مالی کشور به شبکه بلاکچین بانک مرکزی متصل شوند و امکان معاوضه آنی توکن ارز دیجیتال ملی با توکنی که نشاندهنده یک دارایی مالی دیگر است فراهم شود تا ریسکهای اعتباری به حداقل برسد. بانک مرکزی سوئیس معتقد است که کاربرد CBDC زمانی واضحتر میشود که تعداد زیادی از دولتها به استفاده از این تکنولوژی روی آورند. این درحالی است که همه دولتهای غربی نظری مشابه نظر سوئیس ندارند. براساس اخبار منتشر شده از مجلس انگلستان، کمیته اقتصادی این مجلس معتقد است که عرضه CBDC برای دولت انگلستان هیچ دلیل قانعکنندهای ندارد. این کمیته معتقد است که گرچه این تکنولوژی میتواند مزایایی برای این کشور داشته باشد، اما چالشهای زیادی در حوزه ثبات مالی و حقوق خصوصی برای این کشور در پی خواهد داشت. ورود CBDC به عرصه مبادلات میتواند مزایای بسیاری برای بازار رمزارزها داشته باشد. با اتصال شبکههای بلاکچین دولتی به شبکههای بلاکچین خصوصی میتواند مبادلات را در سطح صرافیهای غیر متمرکز سادهتر سازد. این موضوع به افزایش امنیت مبادلات رمزارزها و کاهش ریسک بازار کمک بسزایی خواهد کرد. از طرف دیگر این موضوع میتواند به رشد پروژههایی که در حوزه مبادلات سهام بر بستر بلاکچین فعالیت میکنند کمک بسزایی داشته باشد.
تلاش مجدد اسکناس آمریکایی برای عبور از مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی بازهم بینتیجه ماند. کاهش قیمت صورت گرفته در روز دوشنبه تثبیت نشد. تلاش معاملهگران بازار ارز تهران در جهت حفاظت از مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی همچنان ادامه دارد. چشمانداز بازار ارز تهران در اثر افزایش عرضه و اخبار مثبت از فضای سیاست خارجی همچنان کاهشی است. روز دوشنبه قیمت دلار به سطح ۲۷ هزار و ۵۵۰ تومان رسید. در حال حاضر کانال ۲۷ هزار تومانی هسته سخت بازار دلار محسوب میشود و دلار دومین برخورد متوالی خود را با این هسته داشته است. از نگاه کارشناسان، عبور از این کانال میتواند مسیر افت را هموار کند، اما برای گذر این هسته، بازار دلار نیازمند خوشبینی جدید است.
دومین برخورد دلار با هسته سخت
دیروز دوشنبه ۲۷ دی ماه نرخ دلار همچنان برای گذشتن از مرز حمایتی ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی تلاش کرد. معاملهگران بازار ارز تهران در ابتدای ساعات کاری دیروز با کاهش نرخ چشمگیر ۳۰۰ تومانی نسبت به روز یکشنبه و در رقم ۲۷ هزار و ۴۰۰ تومان کار خود را آغاز کردند. این رقم در ادامه روز باز هم کاهش یافت و معاملات ظهر روز دوشنبه در رقم ۲۷ هزار و ۳۰۰ تومان هم انجام شد. اما حدود ساعت یک بعدازظهر دیروز بود که جهت قیمت تغییر کرد و نرخ دلار مجددا خود را به بالای مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان رساند. این روند تا انتهای روز تقریبا ثابت ماند و نرخ دلار مثل روزهای گذشته بالای کف حمایتی ذکر شده نوسان کرد.
کارشناسان و تحلیلگران بازار ارز با توجه به انتظارات کاهشی تورم و همچنین افزایش عرضه در بازار ارز ایران معتقدند چشمانداز نرخ ارز در ایران کاهشی است. این افراد با اشاره به سیگنالهای سیاستگذار و بازارساز مبنی بر افزایش قابل توجه میزان عرضه در بازار ارز و همچنین پیشرفتهای حاصل شده در روند مذاکرات هستهای ایران با ۱+۴ بر این باورند که در هفتههای آتی بازار ارز تهران شاهد کاهش قیمت و رسیدن به سطوح پایینتر خواهد بود. از طرف دیگر این افراد با اشاره به تلاش مشابه و بینتیجه روز شنبه قیمت دلار در جهت گذشتن از مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی همچنین معتقدند که کاهش قیمت در کانال ۲۷ هزار تومانی به دلیل حمایتهای معاملهگران میتواند مدت بیشتری به طول بینجامد و کانال ۲۷ هزار تومانی را هسته سخت نرخ دلار دانستند.
برخی دیگر از تحلیلگران بازار ارز نیز با اشاره به تاثیرپذیری نرخ ارز از اخبار مذاکرات کمیسیون مشترک برجام و کاهش ۱۰ درصدی قیمت دلار از ابتدای انتشار اخبار مثبت مذاکراتی، معتقدند این وقفه به وجود آمده در روند کاهشی نرخ ارز میتواند به دلیل عدم انتشار اخبار جدید از مقر مذاکرات و سکوت خبری این رویداد باشد. این افراد همچنین بر این باورند که کلید عبور نرخ دلار از این هسته سخت و مرز حمایت ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی انتشار اخبار مثبت جدید از مذاکرات وین است.
در نهایت قیمت دلار در پایان ساعات کاری روز دوشنبه ۲۷ دی ماه با ۱۵۰ تومان کاهش قیمت نسبت به روز یکشنبه در سطح قیمتی ۲۷ هزار و ۵۵۰ تومانی به کار خود پایان داد. پیشبینیهای صورت گرفته از نرخ ارز برای روزهای میانی هفته هم در بازه ۲۷ هزار و ۴۵۰ تا ۲۷هزار و ۶۵۰ تومان مطرح میشد.
قیمت هر قطعه سکه امامی نیز در ادامه حرکت کاهشی خود به سمت مرز ۱۲ میلیون تومانی روز دوشنبه با کاهش قیمت قابل توجه ۱۰۰ هزار تومانی نسبت به روز یکشنبه و در قیمت ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان معامله شد. این رقم نسبت به روز دوشنبه ۱۳ دی ماه حدود ۸۰۰ هزار تومان کاهش یافته که این میزان کاهش برای بازه زمانی دو هفتهای رقم چشمگیر و قابل توجهی است. طلای جهانی نیز در روز دوشنبه به ازای هر واحد اونس در رقم ۱۸۲۱ دلار معامله شد.
در ادامه سوژههای دیروز همچنان بحث قرارداد ۲۵ساله ایران و چین، سوژه داغی است که توییت علی شمخانی هم آن را داغتر کرد و به آن دامن زد. دبیر شورایعالی امنیت ملی در توییتر خود نوشته بود: «آغاز اجرای موافقتنامه ۲۵ساله میان ایران و چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان آنهم در شرایطی که آمریکا همچنان با یکجانبهگرایی و تداوم فشار حداکثری بهدنبال محرومکردن ایران از تعاملات اقتصادی با دنیاست، موفقیتی راهبردی برای تهران محسوب میشود.» اما در شروع روز و حضور کاربران در توییتر، علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت سیزدهم در صفحه توییتر خود نوشت: «تغییر بهنفع مردم محور جلسه امروز رئیسجمهور و تیم اقتصادی دولت با مدیرانعامل کلیه بانکهای دولتی و خصوصی است؛ منتظر خبرهای خوب باشید.» و این نوشته خیلی به مذاق کاربران توییتر خوش نیامد و واکنشها اکثرا با گوشه و کنایه همراه بود.
صحبت از حذف دلار ۴۲۰۰تومانی و ترس از آینده و آنچه که در سفره مردم و هزینههایشان رخ میدهد، تا حدودی در توییتر فروکش کرده است. با این حال دیروز یاسر جبرائیلی، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام، در واکنش به گزارش یک سایت که در آن نوشته شده بود: «با وجود افزایش بیش از ۵۰درصدی قیمت جهانی نهادههای دامی و افزایش شدید هزینههای ریالی تولید داخلی، در ۴سال اخیر، تورم سالانه کالاهای مشمول دلار۴۲۰۰، در بدبینانهترین برآوردها، دستکم ۱۰درصد کمتر از دیگر کالا بوده است.» در صفحه توییتر خود نوشت: «هرجا سخن از مدیریت فساد و قاچاق و… به میان میآید، تفکر نئولیبرال نسخه مکانیزم قیمت را روی میز میگذارد. قیمت را آزاد کنید تا فساد نباشد، تعرفهها را حذف کنید تا قاچاق نباشد. در این مسوولیتزدایی اجتماعی از دولت، البته منافعی است که توجیه تئوریکش را اقتصادی کرده است!» توییت او، برای ساعاتی بحث کوچکی را در جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها بهوجود آورد. در واکنش به اظهارنظر جبرائیلی، امیر سیدی، فعال بازار سرمایه با بازنشر توییت او در صفحه خود نوشت: «مکانیزم قیمت و بازار بدترین روشی است که بهتر از آن نیامده است، اینهمه دولت سوسیالیست موفق در دنیا هست که در کنار مکانیزم بازار، مسوولیت اجتماعی هم انجام دادهاند، اینکه بلد نیستیم مدیریت کنیم با اسم رمز نئولیبرال هر کار اشتباهی را توجیه کنیم، بحث دیگری است.» در این میان دیگر کاربرانی که اسم و رسمی نداشتند و جزو چهرهها و فعالان بازار و حوزه اقتصاد نبودند، به یاسر جبرائیلی اینطور واکنش نشان میدادند که منافع تداوم فساد و قاچاق چیست یا این موضوع را مطرح میکردند که وقتی میشود با کمترین هزینه فساد و قاچاق و… را به بهترین شکل کنترل کرد، چرا باید هزینهها را بالا ببریم و نتیجه نامطلوب بگیریم؟
آنچه ارقام عجیب در صورت مالی ۹ماهه ذوبآهن خوانده میشد، باعث شد که سازمان بورس از این شرکت درخواست توضیح کند. این موضوع جزو سوژههای دیروز جمع توییتری بورسیها بود. در همین رابطه حسن کاظمزاده، تحلیلگر بازار سرمایه در صفحه توییتر خود و در واکنش به این موضوع نوشت: «اصلا از گزارش ذوبآهن شوکه نشدم. بعضی شرکتها مدتی حالشان خوب میشود ولی پایدار نمیشود و سریع به تنظیمات کارخانه برمیگردد.» و البته دیگر کاربرانی هم اینطور به این بازخواست سازمان بورس از این شرکت واکنش نشان میدادند که گویا سازمان بورس گمان کرده است که اینجا سوئیس یا سوئد است و چنین شرکتهایی جواب صریح و شفافی به سازمان میدهند، اما در مقابل خیلی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه بودند که نسبت به واکنش سازمان بورس خوشبین بودند و از آن دفاع میکردند. در ادامه صحبت از بورس و وضعیت سهامداران، دیروز علی چشمی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسیمشهد در صفحه توییتر خود نوشت: «وضعیت حالحاضر بورس شبیه مرداد۹۹ است اما برعکس. تحلیل تکنیکال بر اساس روندهایی که رسم میکند به هیچ علامتی نمیرسد و پیشبینیها و انتظارات مثل سال گذشته محقق نمیشود.» از دیگر توییتهایی که در جمع توییتری بورسیها موردتوجه قرار گرفت، توییت حمید اسدی، مشاور حقوقی بازار سرمایه بود. او در صفحه خود درباره مصوبه ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه اینطور نوشت: «در صورت عدماجرای مصوبه ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه توسط سازمان برنامه و بودجه مصداق استنکاف و اجرای ناقص قانون بوده و مطابق با ماده۲۳۴ آییننامه داخلی مجلس با امضای ۱۰نماینده موضوع قابلارجاع به قوهقضائیه است. ستاد اقتصادی دولت مرجع رگولاتور بالادستی است.»
قبل از این توییت اما محمدهادی سلیمیزاده، مدیرکل روابط عمومی سازمان بورس در توییتر خود و در رشته توییتی به موضوع مصوبه ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه پرداخته بود. او در صفحه خود نوشته بود: «پس از مصوبه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت و تنظیم بسته ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه تاخیر عجیبی در ارسال این مصوبات به مجلس رخ داد! با پیگیری مجدد وزیر اقتصاد و حمایت قاطع ریاستمحترم جمهور، این بسته به تصویب هیاتدولت رسید و اصلاحیه بودجه۱۴۰۱ مستقیما به مجلس ارسال میگردد.»
سلیمیزاده در ادامه رشته توییت خود بیان کرده بود که «مطلع شدم سقف ۵هزار تومانی خوراک پتروشیمیها برداشته شده است، یعنی نرخ حدود ۲هزار تومانی در ماههای اول سال و بالای ۵هزار تومانی در بعضی ماههای پایانی اما سایه سنگین خوراک رانتی و قیمتگذاری دستوری برای همیشه از سر پتروشیمیها کنار میرود و فروشها زیاد میشود.» در نهایت مدیر روابطعمومی و امور بینالملل سازمان بورس در توییت پایانی خود نوشت: «قیمت گاز هابهای اروپایی بهشدت کاهشی شده و نرخهای فعلی دوامی ندارد؛ فرمول معیوب هم دوامی ندارد. این وسط جالبترین ماجرا اصرار برخی به ثابتماندن عدد ۵ هزار تومان خوراک در همه ماههای سال بود که منتفی شد.» و این پرسش را مطرح کرد که «واقعا تبعات بعدی مطرحشدن همین پیشنهادها را چه کسی گردن میگیرد؟» در ادامه دیروز و در جمع توییتری اقتصادیها، توییت حسین سلاحورزی، نایبرئیس اول اتاق بازرگانی موردتوجه کاربران این جمع قرار گرفت. او در صفحه توییتر خود نوشت: «همانطور که ریاست بانک مرکزی گفتند، تامینمالی مبتنی بر اعتبار نیمهمتمرکز و غیرمتمرکز بهصورت عام، و تامینمالی زنجیرهای به صورت خاص، برای رونق تولید بسیار مفید است، اما شرط کارآیی این ابزارها تغییر رفتار دولت در برابر نظام اقتصادی و پمپاژنکردن نااطمینانی به فضای کسبوکار است.»
بهمن فلاح
کارشناس بازارسرمایه
بازار سرمایه هفتههای بسیاری است که در شرایط رکودی بهسر میبرد. شرایطی که چشمانداز روشنی از آینده این بازار ترسیم نمیکند. در ماههای اخیر بازارسهام تحتتاثیر عوامل اثرگذار بیرونی بارها تغییر رویه داده است. عدمثبات در متغیرهای اثرگذار از جمله بلاتکلیفی در وضعیت نرخ بهره بانکی، نرخ ارز و همچنین نگاه دستوری و کنترلی متولیان به بازار روند تعادلی معاملات را به تاخیر انداخته و جبرانناپذیر کرده است؛ به گونهای که بهنظر میرسد بازار با نوعی از معاملات مهندسی شده طرف است.
به این صورت که اکثر سهام بزرگ بازارگردانهایشان کف و سقف سهمها را با دامنهنوسان منفی یکدرصد و یا منفی دودرصد و به همان نسبت مثبت یک یا مثبت دودرصد در خوشبینانهترین حالت با الگوریتمها کنترل میکنند. در چنین شرایطی بازار به فاز خنثی و کمای معاملاتی فرومیرود؛ فضای تاریکی که سرمایهگذار را نسبت به ورود به این بازار دچار تردید میکند. بر همین اساس بهنظر میرسد نباید انتظار ورود پول حقیقی و حمایت حقوقی را داشته باشیم. بازار سهام مدتهاست که به روند منفی خود ادامه میدهد. روندی ناامیدکننده که با سیاستگذارهای دستوری همچنان در سراشیبی سقوط قرار دارد. بررسی وضعیت داد و ستدهای هفتههای اخیر بازار سرمایه نشان میدهد معاملات بهصورت مهندسیشده در حال انجام است. شرکتها چه از لحاظ ارزش جایگزینی و چه از لحاظ p/ eو epsکه میسازند بسیار ارزنده هستند. اگر نگاه متولیان بازار نسبت به بازار تغییر کند، بازار این پتانسیل را دارد که پولهایی که در بازارهای موازی سرگردان و بلاتکلیف هستند به سمت بورس جذب شوند و طبیعتا هم سرمایهگذاران و هم دولت وارد بازی دوسر برد خواهند شد. این اتفاق در صورتی رخ خواهد داد که سیاستگذاران اقتصادی کشور رشد بازار سرمایه را متضاد با رشد اقتصادی کشور نبینند.
بازیگران بازیای که اکنون به راهافتاده محکوم به شکستند. هم دولت که مالک هشتاددرصد شرکتها است ضرر میکند و هم صندوقهای بازنشستگی و هم مردم و هم سرمایه اجتماعی کشور تضعیف میشود بهطوری که عواقب و هزینههایش بسیار گزاف و سنگین خواهد بود. این در حالی است بسیاری از سهامدارانی که وارد بورس شدهاند با ترغیب و تشویق مسوولان سرمایه خود را وارد این بازار کردهاند، اما متاسفانه در دولت فعلی و دولت گذشته نیز نگاه به بازار سرمایه، نگاهی ابزاری است. این نگاه ابزاری در حالحاضر در بودجه نیز نمایان شده است و در دولت قبل نیز در اتفاقاتی که در بهار۹۹ تا مرداد ۹۹ افتاد خودش را نشان داد. نتیجه این نگاه ابزاری فروپاشی بازار سرمایه و تضعیف اقتصاد کشور است. به هر روی این موضوع، مسالهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد و امیدوارم مسوولان امر از نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور بهراحتی عبور نکنند.
هومن مقراضی کارشناس بازارهای مالی
چه رابطهای بین میزان رشد بورس، دلار و تورم وجود دارد؟ آیا هر ۳ این شاخصها باید نسبتا به یک اندازه رشد کنند؟ آیا درست است که بگوییم اگر در یک بازه زمانی یکی از اینها بیشتر از دیگری رشد کرد، در بازه زمانی بعدی سایر شاخصها این عقبماندگی را جبران میکنند و در بلندمدت میزان رشد دلار و تورم و بورس باید به یک اندازه باشد؟
برای پاسخ به این سوالات اجازه دهید که نگاهی دقیقتر به هر یک از آنها داشته باشیم. اول اجازه دهید بگوییم تورم چیست و با تعریف تورم شروع کنیم. در نگاه ساده تورم به معنی بیارزش شدن پول ملی است و به همان میزان که تورم داریم پس باید ریال بیارزشتر و دلار گرانتر شود. این تصور اما کاملا صحیح نیست. چرا؟ چون برای محاسبه تورم ۲ بار میانگینگیری میکنند. یک بار از بیش از ۴۰۰ کالای مختلف میانگین میگیرند و یک بار دیگر هم از ۱۲ ماه گذشته سال میانگین میگیرند. بنابراین وقتی که دلار گران میشود کالاهای وارداتی که به دلار خریداری شده و وارد کشور شدهاند اغلب بلافاصله همپای دلار گران خواهند شد اما سایر کالاها نه لزوما. البته بعضی کالاهای داخلی نیز همپای دلار بالا میروند ولی در نهایت تمام ۴۰۰ قلم کالایی که در محاسبه نرخ تورم لحاظ میشوند همه به یک اندازه و به میزان رشد دلار، رشد نمیکنند و همین عامل باعث میشود میزان نرخ تورم و میزان رشد دلار با هم مساوی نباشند. پس فرمول تورم چیست؟ فرمول تورم به میانگین قیمت حدود ۴۰۰ کالا در طی ۱۲ ماه اشاره میکند که لزوما مساوی میزان رشد دلار نخواهد بود. پس در آن زمانهایی که دلار شدیدا رشد میکند، نرخ تورم سالانه از دلار عقبتر میماند. حالا شاید بگویید در بلندمدت چطور؟ آیا در بلندمدت نرخ تورم و نرخ افزایش ارز با هم مساوی خواهند شد؟ جواب این است که نرخ ارز علاوه بر موضوع تورم، تابع فاکتورهای مختلف دیگری نیز هست، از جمله میزان مثبت یا منفی بودن تراز تجاری کشور، بدهکار بودن یا نبودن یک کشور، نرخ رشد اقتصادی، امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی و… . بنابراین اگرچه تورم و نرخ ارز با هم ارتباط دارند، اما ارتباط کاملا مستقیم و ۱۰۰درصد مساوی با هم ندارند.
حالا برویم سراغ رابطه دلار و بورس. برای بررسی تاثیر دلار بر بورس باید به این نکته توجه کنیم که در بورس، صنایع و شرکتهای مختلفی وجود دارند که بسیاری از آنها صادراتمحور هستند و محصولات خود را به دلار میفروشند، بنابراین افزایش نرخ تسعیر ارز یا همان نرخ دلار در برابر ریال، باعث میشود درآمد آن شرکتها بعد از تبدیل به ریال عدد بزرگتری شود. وقتی درآمد رشد کند بالطبع قیمت سهم هم رشد میکند. حالا سوال اینجاست که آیا میزان رشد قیمت سهم باید مساوی میزان رشد دلار باشد؟ جواب منفی است، چرا که میزان رشد قیمت سهم در بلندمدت فقط و فقط تابع دلار نیست. در گذر زمان شرکتها طرحهای توسعه جدیدی راه میاندازند و خط تولید خود را بزرگتر میکنند و ظرفیت فروششان افزایش پیدا میکند. مثلا اگر شرکتی قبلا سالی ۱۰هزار تن محصول میفروخت حالا ۱۵هزار تن محصول میفروشد و درآمد بیشتری از محل این رشد فروش برایش ایجاد میشود که روی افزایش قیمت سهم تاثیر دارد. از طرف دیگر شاید قبلا مثلا محصولش را تنی ۱۰۰ دلار میفروخت و الان با بالا رفتن تقاضا و قیمتهای جهانی محصولش را تنی ۴۰۰ دلار میفروشد. پس نهتنها نسبت به فروش قبلش ۵۰درصد رشد کرده بلکه قیمت محصولاتش نیز ۴ برابر شده است. چنین شرکتی حتی اگر قیمت دلار رشد نکند و تورمی هم نداشته باشیم، همچنان قیمت سهامش بسیار صعودی خواهد بود و حالا که در ایران دلار هم گران شده، مسلما قیمت سهام صعودیتر خواهد بود.
آنچه باید به آن توجه کنیم این است که رشد قیمت این سهام بسیار فراتر از رشد قیمت دلار در کشور بوده و این تحلیل که بعضی میگویند طی ۴ سال اخیر دلار فلاندرصد رشد کرده پس باید بورس هم همانقدر رشد کند، از اساس تحلیل اشتباهی است. جمعبندی اینکه میزان رشد بورس بستگی مستقیم به سودآوری شرکتها دارد که خود تابع نرخ فروش محصول، حجم فروش و… است. پس بازهم اگرچه افزایش نرخ دلار و بورس با هم رابطه دارند اما این رابطه به صورت کاملا مساوی نیست. بارها دیده شده مثلا ۳۰درصد افزایش قیمت دلار، سودآوری یک شرکتی را ۱۰۰درصد افزایش داده یا بالعکس.
این روزها بورس با دو راهی احیای برجام یا عدمآن مواجه است و عده زیادی به اشتباه فکر میکنند توافق هستهای باعث ریزش بورس میشود و دلیلش را کاهش قیمت دلار در ایران میدانند. در حالی که این صحبت به شدت سطحی و غیرعلمی است. همانطور که گفتیم، قیمت دلار فقط یکی از مولفههای تعیینکننده در قیمت سهام است. توافق هستهای میتواند کمک کند شرکتهای ایرانی که تا الان محصولاتشان را در بازار سیاه جهانی ۲۰ تا ۳۰درصد زیر قیمت میفروختند، الان بدون تخفیف و به صورت قانونی بتوانند محصولاتشان را بفروشند. یعنی همینجا ۲۰ تا ۳۰درصد درآمد دلاری بیشتر برای شرکتهای ایرانی حاصل میشود. از طرفی خیلی از شرکتها بهخاطر تحریم حجم زیادی از محصولات را نمیتوانند صادر کنند که باز احیای برجام کمک میکند حجم فروش جهانی آنها بیشتر شود. بنابراین با بالارفتن حجم فروش و قیمت جهانی فروش، شرکتهای ایرانی از توافق هستهای و برداشته شدن تحریمها سود خواهند کرد و اندکی پایین آمدن دلار در کوتاهمدت به ضرر آنها نخواهد بود و حتی اگر بورس بهخاطر توافق هستهای واکنش احساسی نشان دهد و ریزش کند، آن ریزش فرصت خیلی خوبی خواهد بود برای خرید سهمهای ارزنده.
هفتمین همایش مالیاسلامی با همت انجمن مالیاسلامی و اندیشمندان و کارشناسان این حوزه در بانک مرکزی برگزار شد. در این همایش که با محور «رمزارزها؛ تجربه جهانی، رویکرد اسلامی» برگزار شد، عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به ایجاد تحول جدی و نگاه به آینده در بهکارگیری شیوههای اسلامی در مسائل پولی و بانکی در بانک مرکزی و توسعه اندیشه و تفکر بانکداری اسلامی گفت: در این دوره شاهد ارتقای جایگاه دبیرخانه شورای فقهی بانک مرکزی و فراهمشدن امکان نظارت بر اجراییشدن مصوبات این شورا در بدنه بانکها تا عمق شعب خواهیم بود و مدیریت جدید، بستر لازم را فراهم خواهد کرد.
رمزارز مال است یا خیر؟
غلامرضا مصباحیمقدم در ادامه درخصوص رمزارزها گفت: با وجودی که رمزارز یک پدیده نوظهور و یک فناوری نوپاست، در دنیا هیچ پشتوانه حقوقی و قانونی ندارد و از سوی دولتها به رسمیت شناخته نشده است.
او افزود: در حالحاضر ۱۸۰بانک مرکزی در جهان داریم درحالیکه ۱۵هزار رمزارز وجود دارد که این رمزارزها با ترکیبی از شفافیت و ابهامهای متعدد روبهرو هستند. مهمترین ابهام آنها درخصوص ماهیت آنهاست که آیا «مال» هستند یا خیر؟
عضو شورای فقهی بانک مرکزی درخصوص ماهیت شرعی رمزارزها توضیح داد: هر آنچه را که عرف و عقلا، مال بدانند از نظر شرعی مال است مگر آنجا که شرع، آثار ماهیت یک مال را که عقلا مال میدانند اسقاط کند. مثلا ممکن است کالایی خرید و فروش شود و عقلا آن را مال بدانند اما از نظر شرعی خرید و فروش آن کالا مجاز نباشد؛ بنابراین اگر آثار خرید و فروش کالا از نظر شرع ممنوع نباشد، مال است. آیا رمزارزها چنین هستند؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه د اد: شیخ انصاری میگوید مال چیزی است که دارای منفعت است. سوال این است که رمزارزها چه منفعتی دارند؟ بهنظر میرسد هیچگونه منفعت مصرفی ندارند. اگر رمزارز بتواند به پول رایج تبدیل شود چون پول رایج، امکان واسطهشدن برای انجام معاملات را داراست، دارای منفعت میشود اما تا چنین منفعتی روشن نشود، نمیتوان گفت رمزارز مال است. مصباحیمقدم سپس گفت: اگر بانک مرکزی ما یا چند کشور، پشتوانه رمزارز شوند یا قانونی تصویب شود که به رمزارز اعتبار بدهد، مال میشوند ولی در شرایطی که نه قانون ملی و نه قاعده بینالمللی پشتوانه رمزارز نیست، جای تامل دارد که آیا مال است و زمانی فقیه میتواند حکم شرعی بدهد که احراز بشود که عقلا آن را مال میدانند. او افزود: در حالحاضر بخشی از مردم و جامعه به رمزارز اقبال دارند و آن را تولید یا معامله میکنند اما این موضوع از کفایت لازم برای رسیدن بهعنوان مال، برخوردار نیست.
رمزارز پول نیست
عضو کمیته فقهی سازمان در ادامه با اشاره به نوسان بالای رمزارزها گفت: اگر کسی بخواهد بگوید که رمزارز پول است، در پاسخ باید گفت پول باید مقیاس سنجش ارزش باشد، یعنی هم دارای ماهیت و هم دارای مقیاس باشد و مقیاس باید از ثبات برخوردار باشد. مثلا یک متر نمیتواند ۱۰۱ یا ۹۹ سانتیمتر باشد و ثابت است. مقیاس برای سنجش ارزش، پول است و شامل حال رمزارزها نمیشود زیرا بهشدت دارای نوسان هستند.
او تاکید کرد: البته این موضوع از نظر موضوعیشناسی و شناخت حکم، خاتمه پیدا نمیکند و اغلب فقها قائل به این هستند که رمزارزها ماهیت و مشروعیت ندارند و رهبر معظم انقلاب نیز در اینخصوص فرمودهاند: «اگر قانون بپذیرد، موردقبول است.»
رمزارز یک تعلق فردی است
مصباحیمقدم در ادامه گفت: در شرع، چیزی داریم که مال شناخته نمیشود اما اختصاص و تعلق به فردی دارد مانند مالی که آسیب دیده و از ماهیت افتاده است اما آسیبدیده آنهم به فردی اختصاص مییابد. کسانی که رمزارز تولید میکنند، رمزارز به آنها تعلق دارد اما مال نیست. اگر جمهوری اسلامی ایران بنا را بر این گذاشت که رمزارزها را برای واردات استفاده کند، مانعی ندارد چون اختصاص به تولیدکننده دارد و جای دیگری آن را بهعنوان مال میشناسند، ما آنها را رد نمیکنیم. بهعنوان مثال از نظر شرعی، فروش خوک مشروع نیست اما فروش به پیروان ادیانی که آن را حرام نمیدانند، مشروع است. رمزارز، مال نیست اما موضوع «حق اختصاص» است و میتوان این حق را با چیزی مبادله کرد. واردات کالاها و خدمات با استفاده از رمزارزهایی که ایرانیها تولید میکنند یا در بازارهای جهانی اقدام به خرید میکنند از نظر شرعی منعی ندارد.
رمزارز ملی در راه است
رئیسکل بانک مرکزی در همایش یادهشده از تصویب رمزارز ملی در شورای پول و اعتبار خبر داد و گفت: دستورالعمل انتشار «رمزارز» بانک مرکزی تصویب و چارچوب آن مشخص شده و کارشناسان فنی در حال کار روی آن هستند و بهزودی راهاندازی خواهد شد.
علی صالحآبادی از همه کارشناسان و صاحبنظران این حوزه درخواست کرد در حوزه سیاستگذاری این رمزارز به یاری بانک مرکزی بیایند. او در ادامه با اشاره به اقدامات موثر شورای فقهی بانک مرکزی طی سه سال فعالیت گفت: این اقدامات، یک مقدمه است و در نظامسازی بانکداری اسلامی، هنوز کارهای زیادی باید انجام شود. رئیس انجمن مالیاسلامی توضیح داد: بهتازگی در دستورالعمل شورای فقهی بانک مرکزی، اصلاحاتی انجام شده و موضوع، بهتر و جامعتر دیده شده و در کنار شورای فقهی، کارگروه تخصصی شورای فقهی در قم راهاندازی شده است. صالحآبادی با طرح این سوال که آیا نظام بانکداری ما در عمل بانکداری اسلامی بوده یا خیر؛ گفت: مقرر شده است مصوبات شورای فقهی در قالب چکلیستهایی ارائه شود و در حوزه نظارت بانک مرکزی، عملیاتیشدن این مصوبات بررسی شود. از سوی دیگر مقرر شده است در هر بانک، فردی به بانک معرفی شود، صلاحیتش بررسی شده و بهعنوان ناظر شرعی و عضو کمیته تطبیق قوانین و مقررات خواهد بود.
لزوم بهکارگیری «بلاکچین» در بازار سرمایه
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در هفتمین همایش مالیاسلامی با اشاره بهسرعت بالای تحولات بازار رمزارزها در اتحادیه اروپا و سایر نقاط دنیا گفت: بازار سرمایه در حوزه نظارت از این جهت که داراییبودن رمزارزها مورد بررسی قرار گیرد، میتواند به این حوزه وارد شود.
گرچه هنوز مباحثی وجود دارد که کمیته فقهی «سازمان» و شورای فقهی بانک مرکزی روی آنها کار میکنند و ما میتوانیم پس از تصویب روی دستورالعملهای آنها تصمیمگیری کنیم.
مجید عشقی افزود: ما در بحثهای مربوط به استخراج، معاملات، پلتفرمها و انتشار رمزارزها توسط یک نهاد رسمی میتوانیم تصمیمگیری کنیم. از سوی دیگر در بحث بلاکچین و فناوریهای مشابه باید تکلیف خود را مشخص کنیم؛ ضمن اینکه در حالحاضر تنها درخصوص استخراج رمزارزها، قوانین مختصری وجود دارد و باید پیشنهاداتی آماده شود. او در ادامه با اشاره به گستردگی حضور در بازار سرمایه، بر لزوم استفاده از الگوریتمهای اجماع در فرآیندهای مربوط به بازار سرمایه تاکید کرد و گفت: ما ناگزیریم طی دو سه سال آینده از این فناوریها استفاده کنیم زیرا بهعنوان مثال در برگزاری مجامع شرکتهای استانی سهام عدالت با بحران روبهرو شدیم و باید از فناوریهایی که احرازهویت در آنها انجام شود، استفاده کنیم و امکان مشارکت گسترده مردم در یک رویداد را داشته باشیم. عشقی کاربرد الگوریتمهای اجماع و بلاکچین در ثبت معاملات، سادهسازی زنجیره انجام معاملات شامل تسویه و پایاپای را لازم و ضروری دانست و گفت: در بحث انتقال داراییها، مجبور خواهیم بود اوراق بهادار و داراییهای فیزیکی را بهصورت «توکن» دربیاوریم تا نقل و انتقال آن سادهتر شود زیرا وقتی بازار سرمایه کشور، ۶۰میلیون نفری شود، ابزارهای قدیمی جواب نمیدهد و حتی برای احرازهویت به بحران برمیخوریم. رئیس سازمان سپس گفت: از شرکتهای «فینتک» درخواست میکنم درخصوص این موضوعات به کمک بازار سرمایه بیایند و ما آمادهایم این مباحث را بررسی کنیم. همچنین از کمیته فقهی و شورای فقهی خواهش میکنم در مباحث تبدیل داراییهای فیزیکی و اوراق بهادار به «توکن» و استفاده از این توکنها در فضای فناورانه به تسهیل معاملات و تسویه و پایاپای کمک کند.
بسیاری از مردم بازار سرمایه را معادل بازار سهام میدانند. این در حالی است که مفهوم بازار سرمایه بسیار فراتر از حوزه فعالیت بورس است و در واقع تمامی مواردی را شامل میشود که در آن اوراق بهادار با سررسید بیش از یک سال در آن معامله میشود. این نخستین خصیصه این بازار و مهمترین عاملی است که آن را از بازار پول مجزا میکند. این در حالی است که بازار سرمایه در بطن فعالیت خود نه صرفا به واسطه سررسید اوراق بلکه به واسطه ماهیت دادوستدهای آن است که هم از بازار پول و هم از بازارهای سنتی متمایز میشود. بازار سرمایه در واقع محلی است برای اوراق دارایی مختلف که بازه گستردهای نظیر اوراق بدهی، سهام، اختیار و آتی را شامل میشوند. این در حالی است که به تازگی در برخی از بازارهای بیشتر توسعهیافته نظیر بازار دارایی در ایالات متحده پای رمزارزها هم در چارچوب ETF به چرخه معاملات باز شده و اوراق بهادارسازی از این نوع دارایی که از چندی قبل آغاز شده بود شکلی رسمی به خود گرفته است.
تمامی اینها در حالی روی داده که در ایران نهتنها فضای معاملات در بازار پر رمز و راز رمزارزها بسیار مبهم است بلکه تعلل قانونگذار در این حوزه سبب شده تا هنوز پس از گذشت چند سال از پا گرفتن بازار کریپتوکارنسیها در دنیا و پر طرفدار شدن آن در ایران حتی تعریف روشنی از ماهیت این دارایی وجود نداشته باشد. به عبارت بهتر با گذشت چند سال از سربرآوردن بازار یاد شده در جهان، برای فعالان داخلی حتی مرز بین دارایی یا ارز بودن جدیدترین پدیده بازارهای مالی مشخص نشده است. آنطور که جدیدترین سخنان مجید عشقی در این باره نشان میدهد برای روشن شدن فضا در این زمینه راه بسیاری مانده و اگر قرار باشد این بازار مانند سایر داراییهای مالی زیر نظر بورس ساماندهی شود، «لازم است کمیته فقهی سازمان بورس و شورای فقهی بانک مرکزی در زمینه رمزارزها بحث کنند تا بتوان با توجه به تحولات این حوزه متناسب با دستورالعملها و ابزارهایی که میتوان بر روی این پدیده تعریف کرد، تصمیمگیری لازم انجام شود.» سخنان او حکایت از نیاز به بهبود و روشنتر شدن قوانین در زمینه استخراج، معاملات نحوه انتشار و قوانین داد و ستد آن در بازار داخلی دارد. از این رو بیراه نخواهد بود اگر انتظار عملکردی سریعتر را از مسوولان حوزه یاد شده داشته باشیم. دلیل چنین انتظاری طبیعتا به دلیل نیاز به توسعه بیشتر بازار سرمایه و لزوم جلوگیری از خروج پول از اقتصاد رسمی به غیررسمی و حتی خروج از کشور است.
دو بعد بلاکچین در بازار سرمایه
اما از کلیات موجود پیرامون این دارایی یا ارز که بگذریم میتوان گفت که فناوری قرار گرفته در دل رمزارزها که به بلاکچین معروف است، از دو بعد میتواند در بازار سهام نقشآفرینی کند. نخست بعد پولی قضیه یا همان معاملات رمزارزهاست که طبیعتا نمود عینیتری در بازار دارایی خواهد داشت و دوم فناوری بلاکچین است که امروزه هم در بعد بانکداری و هم در بحث توسعه زیرساختهای بازار سهام قابلیت نقشآفرینی جدی دارد. بر اساس آنچه که رئیس سازمان بورس در هفتمین همایش مالی اسلامی مطرح کرد: «استفاده از فناوریهایی مانند بلاکچین در حوزههایی مانند برگزاری مجامع یکی از راهحلهایی است که میتواند از برخی مشکلات نظیر به حد نصاب نرسید مجامع جلوگیری کند. در خصوص احراز هویتها و امکان مشارکت گسترده طیف وسیعی از مردم نیز در یک رویداد از این طریق فراهم میشود.» با توجه به این گفتهها میتوان توجه ناظر بازار به فناوریهای جدید را برای بهبود عملکرد و کارآیی بازار به فال نیک گرفت. با این وجود نمیتوان کتمان کرد که همگام شدن بازار سهام با تحولات روز رخ داده در دنیای فناوری و مالی نباید در حد حرف باقی بماند.
درجه اهمیت کریپتوها برای بورس
آیا رمزارز برای بورس مهم است؟ شاید اگر چنین سوالی را چهار سال قبل میپرسیدیم امکان پاسخ دادن به آن چندان وجود نداشت. چراکه در آن زمان نه تجربه رشد بازار در سالهای ۹۷ تا ۹۹ را داشتیم و نه فرار سرمایه پس از آن را که تا به امروز نیز ادامه داشته است. این در حالی است که هماکنون پس از گذشته آن سالها نه فقط تجربه داخلی بلکه رشد قابلتوجه قیمت بیتکوین و سایر رمزارزها در بازارهای بینالمللی را هم دیدهایم. در یک سال اخیر بیتکوین به روند صعودی بلندمدت خود ادامه داد و ظرف مدت کوتاهی نیز توانست خود را به محدوده ۶۹هزار دلار برساند، هر چند در ادامه با افت بها مواجه شد. همین امر سبب شد تا تقارن چنین رکوردشکنی با شرایط نزولی بازار سهام به فرار بخشی از سرمایه فعالان این بازار به سمت بازار کریپتوها منتهی شود. با توجه به همین تجربه میتوان به خوبی نتیجه گرفت که بازار یاد شده به وضوح میتواند مانند هر بازاری در شرایط افزایش نااطمینانی در بازار سهام نقش رقیب را برای این بازار ایفا کند. از این رو اهمیت تنظیم شدن قوانین معاملات در بازار مذکور و ورود آن به بازار سرمایه میتواند هم به عدمخروج سرمایه از این بازار منتهی شود و هم میتواند به حفاظت از سرمایه فعالان بازار سهام و حتی سایر مردم علاقهمند به این حوزه بینجامد، چرا که در حال حاضر حضور در این بازار فاقد قوانین لازم بوده و سرمایهگذاری در آن را با عدماطمینان و ریسک کلاهبرداری و سایر مشکلات حقوقی و قضایی مواجه میکند.
رمز ارزها در بازار سرمایه
بر اساس آنچه گفته شد به نظر میرسد نیاز بازار سرمایه به بلاکچین در هر دو حوزه تنظیم قوانین و مقررات معاملاتی و کارکردهای دیگر به شکلی جدی وجود دارد با این حال باید توجه کرد که در بعد معاملاتی رمزارزها، حضور در این بازار نیازمند توجه به چند نکته مهم است. نخست آنکه بازار سرمایه مانند هر بازار دیگری بهخصوص در حوزه قانونگذاری نیازمند همسویی و تحولات دنیای کسب و کار است. بازار رمزارزها به عنوان یک بازار چابک با حداقل دخالت قانونگذاران از جمله بسترهایی است که ریسک قانون در آن تا حد زیادی اندک بود و سرمایهگذاری در آن آزادی بسیاری به فعالان آن میدهد. این در حالی است که بازار سرمایه در ایران هم در حوزه معاملات سهام و هم حوزه کالایی دارای محدودیتهای عمدهای نظیر دامنه نوسان است که با روح فعالیت رمزارزها در تضاد بود و احتمالا رونق گرفتن ابزارهای مبتنی بر آن را با مشکل مواجه میکند. دوم آنکه اساسا پیش از پرداختن به این حوزه باید به این سوال مهم پاسخ داد که در خصوص یک فناوری با قابلیت رهگیری اندک مانند بلاکچین چگونه میتوان معاملات آن را به قوانین و مقررات داخلی محدود کرد؟ همان طور که در ماههای گذشته دیده شد روند فعالیت بازار رمزارزها به نحوی بوده که نوسان قیمت داراییها در آن روزانه ممکن است از ۲۰درصد فراتر رود. این در حالی است که در بازار سرمایه میل به دامنه نوسان ۵درصدی در عمل هر نوع تحرک آزاد برای قیمت داراییها را محدود کرده است. در صورت بروز نوسانات شدید در این حوزه بازار سرمایه چگونه میتواند خود را با تحولات بینالمللی آن وفق دهد؟ این سوال و بسیاری از سوالات دیگر در حالی مطرح میشود که پرداختن به این موضوع از سوی رئیس سازمان، بیش از آن که قدمی واقعی برای ورود رمزارزها به بازار سرمایه تلقی شود بیشتر به حرفی میماند که فاصله آن با عمل بسیار بیشتر از فاصله بازار با حل چالشهای پیش رو است. در حال حاضر بازار سهام در شرایطی هر روز به وزن کم کردن عادت کرده که همچنان چالش دامنه نوسان و حجم مبنا پیش روی بازار مانده و حتی مساله قیمتگذاری دستوری نیز در بهترین شرایط با تکرار فرمول سالهای قبل در حوزه پتروشیمی پی گرفته شده است.
تمامی اینها در حالی رخ میدهد که بازار سرمایه به عنوان یک بازار پویا و پیچیده نیاز به گرفتن تصمیمات کارشناسی و بلندمدت دارد که به دور از نگاه کوتاهمدت و منفعلانه گرفته شوند و بتوانند کارکردی دائمی برای بازار سهام داشته باشند. اینطور که به نظر میآید پرداختن به مقوله بلاکچین و رمزارزها نیز صرفا گامی است که در راستای اشتیاق مدیران بازار سرمایه به تکمیل جعبه ابزار بورس گرفته میشود؛ جعبه ابزاری که بیش از داشتن کارآیی هماکنون به ویترینی جذاب تبدیل شده که از انواع بازارهای آتی و اختیار تا فروش تعهدی سهام را در خود جای داده اما در عمل به جز معاملات ابتدایی سهام که همان معاملات نقدی هستند، ابزار قابلتوجه دیگری وجود ندارد.
دانش سرمایه ارکا به صورت همه روزه برای همراهان خود اخبار های بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه می دهد.
منبع: سازمان بورس
بدون دیدگاه