کمبود برق یکی از موانع اساسی تولید فولاد در کشور در سال‌جاری بود. بسیاری از شرکت‌های فولادسازی به دلیل قطع برق به اهداف خود در ماه‌های ابتدایی سال دست نیافتند. شرکت برق منطقه‌ای پیش ‌از این از تعدادی از شرکت‌های سیمانی، خودرویی و فولادی خواسته بود مصرف برق خود را ۸۰درصد کاهش دهند. حال توانیر خواستار توقف فعالیت فرآیند اصلی شرکت‌های فولادی و دریافت برق به میزان ۱۰درصد دیماند مصرفی شده است. این محدودیت شدید از ۱۵ تیر اعمال شد و به دنبال آن توانیر اعلام کرد، آن دسته از شرکت‌هایی که این محدودیت را رعایت نکنند، برق‌ آنها تا اطلاع‌ ثانوی قطع خواهد شد. این موضوع که آیا واحدهای فولادسازی بیش از میانگین جهانی برق مصرف می‌کنند که باید در جهت بهینه‌سازی آن گام بردارند یا می‌توانند به سمت ایجاد نیروگاه برای خود پیش بروند، موضوعی است که «دنیای اقتصاد» با مدیران عامل برخی واحدهای فولادسازی و کارشناسان فولاد به آن پرداخته است.
به دنبال تامین انرژی پایدار در صنعت فولاد
 قطعی برق، فولاد بناب را به اهداف سه ماه نخست سال نرساند
مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در پاسخ به این پرسش که به برنامه تولید خود در چهار ماه ابتدای سال ۱۴۰۰ دست‌ یافته‌اید، عنوان کرد: تولید ما براساس برنامه پیش می‌رفت، اما به دلیل قطع برق از برنامه خود جا ماندیم. تولید ۱۰۸ هزار تن پیش‌بینی تولید فولاد بناب به‌صورت ماهانه بوده که در فروردین به بیش از ۵۰هزار تن تولید رسیدیم که به دلیل تعطیلات و اورهال شدن شرکت احیای استیل فولاد بافت که برای تامین نیاز ما آهن اسفنجی تولید می‌کند و به دنبال آن اورهال خود فولاد بناب، به آن میزان تولید هدف‌گذاری شده دست نیافتیم. البته یکی از معایب تولید در زنجیره این است که اگر زنجیره بالادستی اورهال داشته باشد، سبب توقف کار زنجیره پایین‌دست نیز می‌شود.

سورنا زمانیان در ادامه عنوان کرد: در اردیبهشت ۱۰۶ هزار تن تولید داشتیم که در این ماه ۲ هزار تن تا رسیدن به رکورد خود فاصله داشتیم. در خرداد به دلیل قطع برق به‌صورت یک روز در میان به تولید ۷۹هزار تن رسیدیم. از ۱۵ تیر نیز به‌صورت رسمی ابلاغ کردند که کارخانه سیمان و فولاد باید تعطیل شوند، این در حالی است که این دو صنعت سبب رونق اقتصادی کشور می‌شوند.

 نگاه زیرساختی برای تامین برق وجود ندارد
مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در ادامه با تاکید بر این موضوع که باید نگاه بلندمدت به تامین زیرساخت‌ها داشت، عنوان کرد: باید با رشد اقتصادی به جنگ قدرت‌های دنیا رفت، با این رویکرد در زمینه خاموشی‌ها که تولید سیمان و فولاد را تعطیل کردند، این اتفاق نخواهد افتاد. چرا دولت‌های ما در طول این سال‌ها تمهیدات لازم را برای این موضوع نیندیشید‌ه‌اند که در چنین وضعیتی صنایع مادر را برای مصارف شهری تعطیل کنند. چرا به سمت تجهیز نیروگاه‌های خود نرفته‌ایم و چرا تمام این کم‌کاری‌ها را به‌پای بیت کوین می‌نویسیم، این در حالی است که سیستم نیروگاهی کشور به‌شدت فرسوده شده است.

زمانیان در پاسخ به این پرسش که میزان میانگین مصرف برق در واحدهای فولادسازی بیشتر از میانگین جهانی است، عنوان کرد: کوره‌های قوس که نیاز به مصرف الکترود دارند، برق‌بر هستند، البته باید در نظر گرفت که فناوری که در کارخانه‌های داخلی به کار گرفته‌ایم، متناسب با همین طراحی است و نمی‌توانیم ادعا کنیم میانگین مصرف برق واحدهای فولادسازی ما از میانگین جهانی بیشتر است.

وی ادامه داد: موضوع آن است که طراحی و فناوری ما مربوط به ۵۰ سال گذشته است و ما هنوز نتوانسته‌ایم هویت صنعتی درستی برای خود ایجاد کنیم، به‌ عبارت‌ دیگر، هویت صنعتی ما گم ‌شده است و کماکان با مدل‌های ۵۰سال پیش به‌پیش می‌رویم. نمی‌توانیم مانند مدل‌های کشورهایی مانند آلمان یا ژاپن کنونی به‌پیش برویم، ولی زیرساخت و تجهیزات ما مربوط به ۵۰ سال پیش باشد. این سبب دوگانگی می‌شود. از این‌ رو باید تصمیم‌های شجاعانه و انقلابی گرفت، چراکه با شعار دادن کاری درست نمی‌شود.

مدیرعامل مجتمع فولاد صنعت بناب در پاسخ به این پرسش که آیا برای تامین برق فولادسازان به آنها پیشنهاد می‌دهید که برای خود نیروگاه بسازند، عنوان کرد: ساخت نیروگاه هزینه‌ و زمان بسیاری می‌خواهد. بزرگ‌ترین مشکل در کشور قوانین و مقررات بی‌شمار و متعارض باهم است. این قوانین، بخشنامه، اصلاحیه، شیوه‌نامه و… سبب می‌شود که کارها پیش نرود. این روال ایراد دارد که تا حل نشود، کارها به‌درستی پیش نمی‌رود. بنابراین ساخت نیروگاه از یک‌سو سرمایه کلان می‌خواهد، هرچند ممکن است در این راستا، وزارت نیرو هم استقبال کند، اما ممکن است کلی روال دست و پاگیر بر سر راه این امر قرار بدهند که ساخت‌ آن هزینه‌های بسیاری را تحمیل کند.

زمانیان ادامه داد: باید با اقتصاد، فرهنگ و تفکر ایرانی پیش رفت. ممکن است آلمانی‌ها و چینی‌ها این کار را بتوانند انجام دهند، اما آیا ما قادر به چنین کاری هستیم و آیا این نسخه برای تمام کشورها جوابگو است؟ در کشور ما تنها دو سال زمان برای مجوز گرفتن لازم است و ساخت نیروگاه چه مدت‌زمان می‌برد که بماند. بنابراین تا زمانی که قوانین ما اصلاح نشود، این اقدام‌ها عملی نخواهد شد.

 راهکارهای کوتاه‌مدت و بلندمدت برای واحدهای فولادی برای قطعی برق
همچنین مدیرعامل شرکت احیای استیل فولاد بافت در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» با اشاره به مشکلات پیش‌آمده در تابستان سال جاری برای واحدهای فولادسازی عنوان کرد: یکی از مسائلی که سبب شده در ماه‌های ابتدایی سال به ظرفیت اسمی خود در این فصل نرسیم، خاموشی برق بود.

عطارد گودرزی در ادامه تاکید کرد: به نظر تعطیل کردن دو صنعت مادر یعنی سیمان و فولاد به‌هیچ‌عنوان کار درستی نیست.

وی در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی برای کوتاه‌مدت و بلندمدت برای رفع این مشکل پیشنهاد می‌دهید، عنوان کرد: در بلندمدت باید یک توسعه همگن را ایجاد کنیم. در کوتاه‌مدت نیز باید مدیریت مصرف بین مصرف‌کنندگان برق انجام گیرد و به‌صورت بهینه برنامه‌ریزی شود، به این معنا که یک بخش از خاموشی‌ها به خانه‌های مردم، بخشی برای واحدهای اداری، بخشی برای واحدهای تجاری و بخشی برای واحدهای صنعتی اختصاص یابد، نه اینکه تمام آن بر دوش صنعت بیفتد.

گودرزی در پاسخ به این پرسش که مصرف واحدهای فولادسازی بهینه است، عنوان کرد: ممکن است مصرف انرژی در واحدهای فولادسازی نسبت به میانگین جهانی بیشتر باشد، اما ما نمی‌توانیم در فولادسازی کشور، یک بخش را شاخص کنیم، این کار امکان‌پذیر نیست. ما یک کشور در شرایط خاص هستیم که تمام واحدهای صنعتی ما نیز در این شرایط قرار می‌گیرد. مصرف انرژی در شرکت‌های فولادی ما به نسبت جهان بالاتر است، ولی در حد صنعت در کشور ما معقول به نظر می‌رسد.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا در نگاه بلندمدت پیشنهاد ساخت نیروگاه برای واحدهای فولادسازی را می‌دهید، گفت: باید هرکسی در رشته تخصصی خودش کار کند، اگر لازم باشد فولادساز را مجبور کنند به توانیر کمک کند نیروگاه ایجاد کند، ممکن است جواب بدهد، اما نه اینکه خود فولادساز نیروگاه ایجاد کند، چراکه این امر در تخصص فولادساز نیست و بدون شک، بهره‌برداری و بهره‌وری که فولادساز می‌تواند از یک واحد نیروگاهی داشته باشد، از توانیر ضعیف‌تر خواهد بود، مانند اینکه از توانیر انتظار تولید فولاد و سیمان داشته باشیم و این موضوع غلطی است. البته واحدهای فولادسازی می‌توانند در ایجاد زیرساخت به‌صورت مشترک با توانیر سرمایه‌گذاری کنند، اما ساخت آن باید بر عهده وزارتخانه تخصصی آن باشد. برای نمونه مجموعه‌های بزرگی مانند گل‌گهر یا چادرملو ساخت نیروگاه را آغاز کرده‌اند، اما استنباط من این است، زمانی این اقدام موفق‌تر بود که هزینه آن در اختیار وزارت نیرو و مادر تخصصی قرار می‌گرفت، به این معنی که شرکت مادر تخصصی نیروگاه را ایجاد می‌کرد و به بهره‌برداری می‌رساند و انرژی حاصل را در اختیار واحد صنعتی قرار می‌داد.

 فولادسازان به سمت فناوری‌های نوین تولید برق روی بیاورند
حسام ادیب، رئیس هیات‌مدیره گروه دانش‌بنیان پاترون و کارشناس حوزه انرژی در زمینه فولاد در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» درباره قطع برق در واحدهای فولادسازی عنوان کرد: در ماجرای قطع برق ناگهانی صنعت فولاد شاهد عدم برنامه‌ریزی دولتمردان بوده‌ایم، به‌طوری‌که حتی فرصت چندروزه به فولادسازان برای برنامه‌ریزی امورات داده نشد و با قطع ناگهانی برق، شاهد مشکلات و خسارات زیادی به صنعت فولاد ازجمله در ایفای تعهدات صادراتی و داخلی، پرداخت تعهدات و بدهی‌های ناشی از خرید مواد اولیه به دلیل توقف تولید و فروش، اکسید شدن آهن اسفنجی‌های خریداری‌شده، افزایش هزینه‌های نسوز کاری به دلیل شوک‌های ناشی از قطع و وصل برق، عدم برنامه‌ریزی مناسب برای نیروی انسانی، عدم امکان برنامه‌ریزی فوری جهت تعمیرات اساسی و درنهایت ضرردهی به خاطر توقف تولید و وجود هزینه‌های ثابت بسیار بالا در صنعت فولاد بودیم.

ادیب در ادامه خاطرنشان کرد: فولادسازان کشور ناگزیر به بهینه‌سازی مصرف انرژی خود هستند که دستیابی به این هدف، با توجه به وجود دانش و تخصص کافی در کشور، تنها با استفاده از فناوری‌های نوین در کوره‌های الکتریکی امکان‌پذیر است. طبیعی است که با وجود تحریم‌ها، دستیابی به این فناوری‌ها کار چندان ساده‌ای نیست.

وی با اشاره به این موضوع که فناوری‌هایی که صنعت فولاد باید برای بهینه‌سازی به دنبال آنها باشد قابل‌توجه است، خاطرنشان کرد: فناوری‌هایی مانند استفاده از آهن‌اسفنجی داغ، استفاده از حرارت گاز خروجی از کوره جهت پیش‌گام، تزریق کربن، استفاده از مشعل‌های دمش گاز اکسیژن، استفاده ترکیبی از مشعل و تزریق‌کننده‌های اکسیژن سوپرسونیک، بهینه‌سازی سامانه خنک‌کاری کوره‌های قوس، استفاده از دریچه‌های خودکار روی کوره، استفاده از حسگرهای مختلف و رایانه برای بهینه‌سازی مصارف، استفاده از دریچه ئی‌بی‌تی برای تخلیه مذاب، سامانه‌های تنظیم‌کننده ارتفاع الکترود که به‌صورت هیدرولیکی یا برقی عمل می‌کنند و بسیاری موارد دیگر فناوری‌های هستند که صنعت فولاد ایران به آن نیازمند است.

رئیس هیات‌مدیره گروه دانش‌بنیان پاترون با اشاره به کمبود قراضه در فولادسازی کشور تصریح کرد: یک عامل محیطی نیز روی مصرف برق فولادسازی ایران تاثیر دارد و آن کمبود قراضه و عدم توجیه اقتصادی آن است که فولادسازان را به مصرف بیشتر آهن‌اسفنجی سوق داده است. بسیاری از کوره‌های قوس الکتریکی ایران برای مصارف تا ۸۰درصد آهن‌اسفنجی طراحی ‌شده‌اند، درحالی‌که به‌ناچار تا حدود ۱۰۰درصد آهن‌اسفنجی استفاده می‌کنند که این سبب افزایش مصرف انرژی می‌شود. به همین ترتیب در کوره‌های القایی که اساسا برای ذوب‌آهن اسفنجی طراحی نشده‌اند، در بسیاری از کارخانه‌ها تا ۸۰درصد آهن‌اسفنجی و حتی بیشتر استفاده می‌شود. هرچند مساله کمبود قراضه به رشد اقتصادی کشور نیز وابسته است، اما دولت می‌تواند در این حوزه ورود پیدا کرده و برای واردات قراضه تمهیداتی بیندیشد. این در حالی است که در کشور مجاور ما مانند ترکیه، تقریبا همه فولادسازی با قراضه وارداتی تولید می‌شود.

ادیب در ادامه با اشاره به این موضوع که می‌دانیم ذخایر سنگ‌آهن ایران نامتناهی نیستند و تکیه‌ بر سنگ‌آهن و آهن اسفنجی، راهکار بلندمدت و منطقی به شمار نمی‌رود، بیان کرد:‌ کشورهایی مانند چین که عمده روش تولید آنها کوره بلند است نیز به سمت فولادسازی با کوره قوس برای ذوب قراضه گام‌های بلندی برداشته‌اند.

وی ادامه داد: هرچند فولادسازان ایرانی نمی‌توانند در تولید گاز طبیعی سرمایه‌گذاری کنند، ولی در تولید برق می‌توانند اقدامات بسیاری انجام دهند. با وجود آنکه متاسفانه در حال حاضر سیاست‌های دولت برای تولید برق حمایت‌کننده به شمار نمی‌رود، اما دولت ناچار است از این بخش صنعت حمایتی منطقی به‌عمل آورد.

رئیس هیات‌مدیره گروه دانش‌بنیان پاترون خاطرنشان کرد: با توجه به سودآوری بالای صنعت فولاد در ایران، شایسته است فولادسازان به‌جای توسعه‌های عمودی، به سمت فناوری‌های نوین تولید برق روی بیاورند. با توجه به آنکه بخش عمده‌ای از تولید فولاد ایران در استان‌هایی مانند یزد، کرمان و اصفهان انجام می‌شود که این استان‌ها از انرژی خورشیدی بسیار خوبی برخوردارند، لازم است در این حوزه سرمایه‌گذاری‌های عظیمی، با کمک کنسرسیوم‌های داخلی انجام گیرد تا بخشی از برق موردنیاز صنعت فولاد توسط خود این صنعت، با توجه به شرایط خاص ایران تولید شود. به‌تازگی در ابوظبی نیروگاهی خورشیدی با ظرفیت تقریبی ۱۲۰۰ مگاوات با سرمایه‌گذاری ۸۷۰میلیون دلاری راه‌اندازی شده که می‌تواند الگوی مناسبی برای فولادسازان ایرانی باشد. ۱۲۰۰ مگاوات می‌تواند پاسخگوی تقریبا دو برابر نیاز کل شرکت فولاد خوزستان یا ۱۰برابر نیاز شرکت فولاد آلیاژی ایران باشد.

 

قیمت‌های پایه محصولات پتروشیمیایی بورس کالا در حالی افزایشی اعلام شد که از شتاب رشد آن کاسته شده است. دو متغیر اصلی معادله کشف نرخ یعنی قیمت مبنای دلار و نرخ جهانی محصولات پتروشیمیایی تا حد زیادی از تداوم صعود قیمتی باز مانده و در هفته جاری با رشد محدود خود بر قیمت‌های پایه اثرگذار شدند.
 

تکانه‌های نرخ ارز در هفته گذشته تداعی کننده عقبگرد این بازار از مسیر صعودی خود بود که در نهایت بر نرخ نیما نیز اثر خود را منعکس کرده و از شتاب صعودی آن تا حد زیادی کاسته است. به طوری که میانگین هفتگی بهای نیمایی دلار، 22 هزار و 233 تومان ارزیابی شد که در مقایسه با 20 تیرماه، با رشد محدود 61/ 0 درصدی بر قیمت‌های پایه محصولات پتروشیمیایی اثر گذاشت. این در حالی بود که در هفته‌های ماقبل بهای ارز به عنوان سکاندار رشد قیمت‌های پایه معرفی شد و به عنوان اهرم جدی رشد میزان تقاضا و حجم معاملات به شمار رفت. اما در هفته جاری، قیمت‌های اعلامی تحت تاثیر نوسان کاهشی بهای ارز در بازار آزاد و کاهش رشد نرخ ارز در سامانه نیما، رشد محدود 133 تومانی را در قیمت مبنای دلار برای معادله تعیین قیمت پایه به ثبت رساند که می‌تواند در هفته جاری نیز بر معاملات پتروشیمیایی‌ها اثرگذار باشد.

همچنین شواهد نشان می‌دهد که قیمت محصولات پتروشیمیایی در بازار جهانی نیز از روند صعودی و یکپارچه نرخ تا حدی کناره‌گیری کرده و در بسیاری از محصولات به ویژه در گروه پلیمرها یا بدون تغییر بوده یا با کاهش قیمت جهانی همراه شده است.

  حجم معاملات پلیمرهای بورس کالا وارد مسیر کاهشی شد
در جریان معاملات هفته گذشته در تالار فیزیکی بورس کالا، میزان دادوستد پلیمرها و محصولات شیمیایی با افت محسوسی همراه شد. نوسان کاهشی بهای ارز شاید عمده‌ترین دلیلی باشد که بر هر دو بازار اثر خود را منعکس کرد و تداعی کننده بازگشت ذهنیت کاهش نرخ در بین اهالی بازار شد. چرا که به دنبال عقبگرد بهای آزاد دلار از کانال 25 هزار تومانی و تداوم نوسان کاهشی آن طی هفته گذشته، از شتاب رشد نیما نیز کاسته شد و این فرضیه که برای هفته جاری، قیمت‌های پایه 27 تیرماه، به مسیر افزایشی خود همچون دو هفته گذشته ادامه ندهد، تقویت شد. از این رو تقاضا برای خرید هر دو گروه پلیمری و شیمیایی کاهشی بود که این میزان کاهش در بین پلیمرها جدی‌تر ارزیابی می‌شود. اینکه قطعی‌های مکرر برق در بین بسیاری از صنایع همچنان ادامه دارد و محرک جدی برای کاهش مصرف مواد اولیه به شمار می‌رود، دیگر دلیلی است که سبب افت تقاضا شده است. از این رو طی هفته گذشته شاهد ورود 83 هزار و 934 تن تقاضا برای پلیمرها بودیم که در مقایسه با هفته ماقبل از افت 34 درصدی حکایت دارد. اگرچه میزان تقاضا کاهشی بود اما می‌توان افت حجم معاملات را در کاهش جدی میزان عرضه‌ها جست‌وجو کرد. چرا که افت عرضه می‌تواند دلیلی برای کاهش تقاضا به شمار آید. در هفته گذشته به میزان 77 هزار و 254 تن از انواع مواد اولیه پلیمری در بورس کالا عرضه شد که در مقایسه با هفته ماقبل آن افت 14درصدی را به ثبت رساند. بررسی میزان عرضه پلیمرها در سال جاری نشان می‌دهد که حجم عرضه‌های هفته گذشته با چشم‌پوشی از هفته منتهی به 13 فروردین سال جاری، کمترین میزان عرضه‌های هفتگی است. این در حالی است که متوسط هفتگی عرضه پلیمرهای بورس کالا در سال 1400، 92 هزار و 364 تن برآورد می‌شود که بیش از 15 هزار تن بالاتر از مجموع پلیمرهای عرضه شده در هفته گذشته است. از این رو می‌توان افت 23 درصدی حجم معاملات پلیمرها در هفته گذشته را از مسیر کاهش جدی میزان عرضه رهگیری کرد که پس از دو هفته صعود به بالای 90 هزار تن در ابتدای تیرماه، اکنون به 63 هزار و 254 تن رسیده است.  اگرچه افت جدی میزان عرضه می‌تواند دلیل اصلی کاهش حجم معاملات باشد اما در کنار آن تکانه‌های کاهشی بهای ارز نیز بی‌اثر نبود. اینکه پیش از شروع روند افزایشی در قیمت‌های پایه محصولات پتروشیمیایی، متقاضیان این بازارها اقدام به خرید حداکثری کردند، موجب رشد موجودی انبارها شده است که در شرایط فعلی پتانسیل مصرف این میزان مواد اولیه وجود ندارد. بنابراین شاید بتوان گفت تقاضای واقعی برای مدتی تامین شده است. در نهایت ثمره دادوستد پلیمرهای بورس کالا در هفته گذشته، معامله بیش از 82 درصد عرضه پلیمرها بود که کمترین مقدار طی سه هفته گذشته به شمار می‌رود.

  سیگنال مبهم بازارهای جهانی
تکانه‌های قیمتی نفت خام در هفته گذشته به گونه‌ای بود که افت هفتگی 3.20 درصدی را به ثبت رساند و تحرکات قیمتی بازارهای جهانی را با اما و اگرهای زیادی همراه ساخت. در تازه‌ترین خبرها، توافق عربستان و امارت به گوش می‌رسد که مبتنی بر آن به امارات اجازه افزایش تولید پایه خود را تا 3.65 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. اگرچه گسترش سریع نوع دلتای ویروس کرونا در اقصی نقاط دنیا جدی بوده و سبب وضع محدودیت‌های مجدد شده است، تا حدی که بر تقاضای سوخت اثر محسوسی برجای گذاشته است.

در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته هر بشکه نفت خام برنت با بهای 73 دلار و 13 سنت مورد معامله قرار گرفت که افت روزانه 46/ 0 درصدی را به همراه داشت. برآیند افت و خیزهای بهای نفت خام در ماه گذشته به گونه‌ای بود که تغییرات قیمتی ماهانه را به نزدیک صفر درصد متمایل کرد. اینکه دورنمای قیمت نفت به چه سمت و سویی می‌رود، می‌تواند زمینه تحرکات قیمتی را در بازار جهانی محصولات پتروشیمیایی رقم زند. اما آنچه که از متوسط نوسان نرخ جهانی در گروه پلیمرها نمایان است، تمایل به کاهش قیمت در معاملات دیده می‌شود. اما در بین شیمیایی‌ها رشد قیمت‌های جهانی برجسته‌تر است.

نفتا به عنوان اصلی‌ترین خوراک مایع شرکت‌های پتروشیمیایی در تاریخ 16 جولای، با 674 دلار و 20 سنت معامله شد. آن هم در شرایطی که به رغم رشد محدود 015 درصدی در معاملات روزانه خود، در هفته گذشته با کاهش قیمت همراه بوده است.

  سومین رکورد کاهش حجم معاملات شیمیایی‌ها در هفته گذشته
شیمیایی‌های بورس کالا نیز همچون پلیمرها در هفته گذشته با افت جدی حجم دادوستد همراه شدند. به طوری که 28 هزار و 113 تن محصول شیمیایی مورد معامله قرار گرفت که در مقایسه با هفته ماقبل از افت 7 درصدی حکایت دارد. اگر بخواهیم حجم معاملات هفتگی شیمیایی‌ها را بررسی  کنیم، میزان دادوستدها در هفته گذشته پس از هفته منتهی به 24 اردیبهشت و هفته منتهی به 20 فروردین، کمترین مقدار را به ثبت رساند. این در حالی است که متوسط هفتگی میزان دادوستدهای این گروه از محصولات طی سال جاری در تالار فیزیکی بورس کالا به میزان 33 هزار و 118 تن ارزیابی می‌شود که حجم معاملات هفته گذشته حتی از متوسط هفتگی نیز پایین‌تر بوده است. در هفته گذشته 41 هزار و 399 تن انواع محصولات شیمیایی در بورس کالا عرضه شد که با رشد نزدیک به 7 درصدی، تنها داده افزایشی در این بازار به شمار می‌رود. در مقابل این میزان عرضه، تقاضایی به اندازه 33 هزار و 513 تن شکل گرفت که درمقایسه با هفته ماقبل آن کاهش محدود 35/ 1 درصدی داشت. در نهایت ثمره تقابل عرضه و تقاضا سبب معامله 68 درصد عرضه‌ها شد.

 

 

 

بالاخره دل امارات با اعضای اوپک‌پلاس صاف شد و این گروه موافقت کرد این کشور از ماه مه سال آینده سطح تولید پایه‌اش را بیش از ۳۰۰ هزار بشکه روزانه بالا ببرد. اوپک‌پلاس قرار است تا پایان سال جاری میلادی هر ماه ۴۰۰ هزار بشکه روزانه به عرضه خود بیفزاید و پایان توافق کاهش تولید هم از آوریل ۲۰۲۲ به آخر آن سال موکول شود.
رای به افزایش تولید نفت
پس از یکی دو هفته گمانه‌زنی در مورد مذاکرات عربستان با امارات به‌عنوان عضو ناراضی اوپک‌پلاس، بالاخره در جلسه عصر دیروز تمامی اعضا بر یک متن واحد به توافق رسیدند. وزرای این ائتلاف موافقت کردند از ماه آینده میلادی تا آخر ۲۰۲۱ در هر ماه تولید ۴۰۰ هزار بشکه روزانه بالا برود که در مجموع ۲ میلیون بشکه به عرضه اوپک‌پلاس اضافه خواهد شد. علاوه بر این‌ زمان پایان توافق از آوریل سال ۲۰۲۲ به آخر همان سال موکول خواهد شد. اما مساله اساسی که منجر به شکست مذاکرات قبلی شده بود، درخواست امارات برای بالا رفتن تولید پایه‌اش بود که از نظرش ناعادلانه محاسبه شده بود. بر این اساس، تولید پایه این کشور به‌همراه چند کشور دیگر از جمله عربستان، عراق، روسیه و کویت از ماه مه سال بعد افزایش خواهد یافت؛ این رشد منجر به افزایش تولید کلی ۶۳/ ۱ میلیون بشکه‌ای تولید اوپک‌پلاس خواهد شد. به این ترتیب، نرخ تولید پایه امارات از ۱۶۸/ ۳ به ۵/ ۳ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و عربستان و روسیه هم که کاهش تولیدشان بر پایه ظرفیت تولید ۱۱ میلیون بشکه در روز محاسبه می‌شد، از مه ۲۰۲۲ با سطح پایه ۵/ ۱۱ میلیون بشکه روزانه ادامه خواهند داد. با این حال‌ لیام دنینگ، نویسنده بلومبرگ پیش از انتشار این خبر در تحلیلی به احتمال تکرار این سیکل در سال‌های آینده پرداخت. او معتقد است این واقعیت که جهان به سمت فاصله‌گرفتن از انرژی‌های فسیلی می‌رود، باعث می‌شود کشورهایی مانند امارات تا جایی‌که بتوانند از فرصت قیمت بالاتر نفت برای فروش و درآمدزایی استفاده کنند که همین امر منجر به ایجاد پتانسیلی برای اختلافات داخلی اوپک خواهد شد. علاوه بر این، کشورهای عضو از حیث تاب‌آوری در مقابل قیمت پایین نفت در سال‌های آینده وضعیت کاملا متفاوتی دارند. به‌طور کل می‌توان امارات و روسیه را دارای چنین مزیتی دانست؛ بنابراین‌ عجیب نیست که همین دو کشور در یک سال گذشته به‌طور پیوسته حامی افزایش تولید این گروه بوده‌اند.

چرا اختلافات اوپک تکرار خواهد شد؟
در دنیایی که به اوج تقاضای نفت نزدیک می‌شود، تولیدکنندگانی که می‌توانند منابعشان را به پول نقد تبدیل کنند، این کار را می‌کنند.

لیام دنینگ در گزارشی برای بلومبرگ پیش از انتشار خبر توافق اوپک‌پلاس در عصر یکشنبه، گفته حتی اگر این اتفاق با موفقیت انجام شود، رابطه آنها تیره و تار باقی می‌ماند. دنینگ برای این ادعا چندین دلیل مطرح می‌کند که در ادامه به آنها می‌پردازیم. تقریبا همزمان با شکست اوپک و متحدانش برای رسیدن به یک توافق جدید در ابتدای ماه جاری میلادی، شرکت بی‌پی گزارش سالانه خود را که ناظر بر وضعیت انرژی جهان است، منتشر کرد. اسپنسر دیل، اقتصاددان ارشد این شرکت با مشاهده تلاش اوپک‌پلاس برای تثبیت قیمت نفت در سال گذشته گفته اینکه ائتلاف همیشه توانایی چنین کاری را دارد یا خیر، بستگی به نوع شوکی دارد که بازار نفت را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. به گفته او، ماهیت قدرت اوپک شیفت عرضه از دوره‌ای به دوره دیگر است که به این معناست که این گروه توانایی این را دارد که شوک‌های موقت و کوتاه‌مدت را جبران کند.

اوپک‌پلاس نسبتا یک سلاح سنگین به‌حساب می‌آید. این گروه می‌تواند برای رسیدگی به عرضه اضافی در بازار، تولید را کاهش دهد و به این ترتیب، از قیمت‌ها حمایت کند یا اینکه تزریق عرضه را به زمانی دیگر منتقل کند. اوپک این کار را در سال ۲۰۱۷ برای کاهش موجودی انبارها انجام داد. همچنین سال گذشته میلادی در واکنش به پاندمی چنین اقدامی را پیش گرفت. به همین دلیل است که اگر امارات و اوپک‌پلاس حالا اختلافات خود را حل کنند، در طول زمان مجددا شکافی بین‌شان ایجاد می‌شود. وقتی شوک کووید-۱۹ بگذرد، مشکلی ساختاری دوباره ظهور خواهد کرد؛ اینکه دنیا نفت فراوانی برای عرضه دارد اما ظرفیت کافی برای جذب گازهای گلخانه‌ای ناشی از سوزاندن آن را ندارد. بر اساس ارقام موجود در گزارش بی‌پی، دنیا حدود ۱۷۳ میلیارد بشکه نفت در ۵ سال گذشته مصرف کرده است. این در حالی است که منابع نفت قابل برداشت اندکی بالا رفته و به ۷۳/ ۱ هزار میلیارد بشکه تا پایان ۲۰۲۰ رسیده است. حتی اگر تقاضا مانند خطی مستقیم بالا برود و از ۵/ ۹۶ میلیون بشکه در روز به ۱۵۰ میلیون بشکه روزانه در سال ۲۰۴۰ برسد، منابع در حدی خواهد بود که بتواند به‌راحتی آن را پوشش بدهد. این در حالی است که حتی خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی‌ها از تقاضای نفت هم چنین رشدی را برآورد نمی‌کنند. بخشی از آن به دلیل معنایی است که این حجم از مصرف نفت برای محیط‌زیست خواهد داشت. آژانس بین‌المللی انرژی معتقد است تقاضا در سال ۲۰۴۰، ۱۰۱ میلیون بشکه در روز خواهد بود مگر اینکه دنیا کاملا به سمت صفر کردن گازهای گلخانه‌ای پیش برود که در آن صورت تقاضا می‌تواند به نصف برسد. بنابراین‌ نفت زیادی برای کنار گذاشته شدن وجود دارد و به گفته ریستاد انرژی ۳/ ۱ میلیارد بشکه نفت می‌تواند به قیمت منطقی برنت ۵۰ دلار بر بشکه تولید و به فروش برسد. با این وجود، بهای برنت روز جمعه ۵۹/ ۷۳ دلار در هر بشکه بسته شد.

تاب‌آوری اوپکی‌ها
برای تولیدکنندگانی که نفت زیادی زیر زمین دارند توانایی افزایش تولید و زندگی با قیمت‌های پایین چالش‌برانگیز است. بر اساس گفته فیلیپ ورلگر، اقتصاددان انرژی که میزان آسیب به کشورهای نفتی با وجود نفت ۴۰ دلاری را محاسبه کرده، امارات بیشترین تاب‌آوری را در این زمینه با از دست دادن ۱۴ درصد از بهره خود دارد. این کشور همچنین پایین‌ترین نرخ سربه‌سری قیمت نفت را میان اوپکی‌ها در سال ۲۰۲۱ دارد. امارات می‌تواند با نفت ۶۵ دلاری دچار کسری بودجه نشود و تلاش می‌کند این نرخ را پایین بیاورد.

اوپک‌پلاس در زمینه توانایی‌ها و نیازمندی‌ها حتی خیلی بیشتر دچار شکاف است. دشوار می‌توان گروهی را تصور کرد که امارات و ونزوئلا در آن جای دارند- تولید ناخالص داخلی اولی ۱۲۷ برابر بزرگ‌تر از دومی است – و بتواند از زمانه گرگ و میش عصر نفت با چابکی و اتحاد عبور کند.

چهار عضو اوپک‌پلاس یعنی بحرین، روسیه، عربستان و امارات ضعف‌های کمتری دارند. این کشورها با هم نیمی از تولید این ائتلاف شامل تولید کلی و ظرفیت خالی را به عهده دارند. بحرین آنقدر حاشیه‌ای است که می‌توان آن را نادیده گرفت. روسیه اما عضوی از اوپک نیست و به دلیل ارز شناورش که در برابر قیمت پایین نفت تاب‌آوری دارد، احتمالا وقتی بتواند اهداف تولید این گروه را ترک می‌کند؛ همانطور که پیش از پاندمی می‌خواست این کار را بکند. بنابراین فقط عربستان و امارات باقی می‌مانند که هر دو برای نزدیک شدن پیک تقاضای نفت آماده می‌شوند و ابوظبی نسبت به ریاض چابکی و اراده بالاتری نشان داده است.

اوپک و جانشینش (اوپک پلاس) در دنیایی ایجاد شدند که تقاضای نفت دائما افزایش می‌یابد و منابع نفت مانند پول در بانک هستند اما در حالی که دنیا تغییر می‌کند، اعضایی از اوپک که می‌توانند درآمد نقدی از نفت داشته باشند، این کار را می‌کنند و از این صنعت خارج می‌شوند.

ارزهای دیجیتال در دولت دوازدهم تا حدودی به رسمیت شناخته شد و زیر نظر وزارت صمت رفت، اما دولت بعدی حتما در این زمینه باید موضع مشخص و روشنی داشته باشد و برای آن برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری کند.
به گزارش «ایبِنا»، هر چند تا سال ۲۰۰۰ هنوز کسی فکر نمی‌کرد که حدود یک دهه بعد ارزهای دیجیتال به شکل فعلی آن به وجود آمده و دو دهه بعد از چنین ارزشی برخوردار شوند، اما اقتصاددانان همان سال‌ها هم پیش‌بینی پول اینترنتی را می‌کردند که مانند خیلی چیزهای دیگر آن روز، بیشتر به خیال می‌مانست. حالا دیگر، بیت‌کوین سر زبان‌ها افتاده است و دیگر ارزهای مجازی نیز یکی پس از دیگری ظهور می‌کنند. پول غیرمتمرکز، پول اینترنتی، بیت‌کوین یا ارز دیجیتال و رمزارز همگی عنوان‌هایی است که قرار است ساختارهای سنتی مبادلات مالی در دنیا را از طریق اینترنت متحول کنند و افراد بدون نیاز به شناختن هویت یکدیگر، بتوانند مبادله مالی انجام دهند. راهی که دیگر بازگشتی از آن نیست و دیر یا زود باید اقتصاددانان آن را به سرفصل درس‌های خود اضافه کنند. موضوع رمزارزها در ایران نیز چند سالی است که اهمیت پیدا کرده است. دلیل این امر تا حدودی روشن است. مشکلات اقتصادی، تحریم و ناامنی در بازار سرمایه بسیاری را به سمت بازار رمزارزها سوق می‌دهد و این اقبال به بازار رمزارزها در کنار انرژی ارزان موجب شده براساس تخمین‌ها ایران پنجمین کشور دنیا در استخراج بیت‌کوین باشد. به‌نظر می‌رسد دولت بعدی حتما در این زمینه باید موضع مشخص و روشنی داشته باشد و این موضوع را خوب یا بد به رسمیت بشناسد و برای آن برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری کند.

سهیل نیکزاد، عضو هیات موسس انجمن بلاکچین ایران در این‌باره گفت: همیشه قانون‌گذاری کار درستی بوده است و دولت تا الان کوتاهی کرده که این کار انجام نپذیرفته است.

وی افزود: معمولا دولت‌ها به خاطر ندانستن چگونگی مواجهه با این فناوری و به سبب ترسی که از این بی‌اطلاعی دارند، تسلیم هر کسی شده‌اند که خطرات این حوزه را پررنگ‌تر کرده‌ و در نتیجه فرصت‌های زیادی تاکنون از دست رفته است.

صنعتی شدن استخراج رمزارز در دولت دوازدهم
نیکزاد خاطرنشان کرد: البته رانت‌های بسیاری در این حوزه وجود داشته و همین‌ها مانع از این شده است که قانون‌گذاری در مسیر درست خود پیش برود. عضو هیات موسس انجمن بلاکچین ایران یادآور شد: آنچه معلوم است، این است که در حال حاضر، نیاز زیادی به قانون‌گذاری در این امر داریم تا بتوانیم از فرصت‌ها درست استفاده کنیم. وی افزود: اگر قانون‌گذاری نشود و مردم را در زمینه رمزارزها همچنان در ترس و نگرانی رها کنیم کماکان اوضاع چنین می‌ماند. عضو هیات موسس انجمن بلاکچین ایران در همین باره توضیح داد و گفت: بانک مرکزی قانون‌گذاری خود را انجام داده و پیش‌نویس قانون خود را نیز در سه صفحه انتشار داده بود، این قانون یکی از بهترین قانون‌های پیشتاز در حوزه کریپتوکارنسی هم بود و به‌واسطه آن اوضاع شاید تغییر می‌کرد. وی ادامه داد: با همه این احوال، این قانون پس گرفته شد و پیش‌نویس آن هم از سایت برداشته شد که این اصلا به لحاظ حرفه‌ای قابل قبول نیست که بانک مرکزی یک کشوری فایلی را به‌عنوان نظر پیشنهادی ارائه دهد، اما به دلایلی آن فایل را بردارد.

جرم‌زادیی از خرید و فروش رمزارز
نیکزاد با بیان اینکه باید از این جرم انگاری گذر کرد و به سمت قانون‌گذاری پیش رفت، اظهار کرد: به‌نظر من بانک مرکزی داشت کار خود را به درستی پیش می‌برد که اگر دوباره به همان رویه بازگردد بسیار خوب خواهد بود. وی با اشاره به اینکه دو حالت برای صدور مجوز در حوزه رمزارزها وجود دارد، گفت: یکی اینکه مجوزها به‌صورت شخصی صادر شود و مدل دیگر آن است که ضوابط اعلام و گفته ‌شود کسی که می‌خواهد در این حوزه فعالیت کند باید فلان کارها را انجام دهد ، بنابراین دیگر اشخاص تاییدیه شخصی نمی‌گیرند، بلکه درصدد جمع‌آوری مدارک و تعهد به ضوابط خواهند بود.

عضو هیات موسس انجمن بلاکچین ایران یادآور شد: در کشور ما جز در مدل اول مجوز دادن، کار دیگری صورت نگرفته است. به همین خاطر، معتقدم سیستم‌های مجوز دهنده ما رانتیر هستند چون مجوز به نام شخص داده می‌شود و قواعد و ضوابط برایشان مهم نیست.

وی با ذکر مثالی افزود: مثلا ما ۶۰۰ صرافی داریم که به‌صورت سنتی و با کاغذ کار می‌کردند که مربوط به قبل از اختراع بیت‌کوین است و تمامی مجوزهای آنان مربوط به کارمندان بانک‌ها است. از این تعداد هم در حال حاضر تعدادی کار نمی‌کنند، اما همچنان مجوزهای آنان ابطال نشده است.

گسترش سریع گونه دلتا کرونا باعث شده تا اقتصاددانان در اروپا نسبت به تاثیر منفی این چالش بر روند بهبودی اقتصاد این قاره ابراز نگرانی کنند. اقتصاددانان و تحلیلگران نگرانند گسترش شیوع کرونا دلتا، چشم‌انداز روشن پیش‌بینی شده اقتصاد اروپا در آینده را تضعیف کند.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی و پایش آثار اقتصادی کرونا به نقل از فایننشال تایمز متخصصان حوزه اقتصاد هراس دارند افزایش موارد ابتلا به گونه جدید کرونا و به‌دنبال آن مجبور شدن دولت‌ها برای اتخاذ دوباره برخی محدودیت‌های جدید در فعالیت‌های اجتماعی جوامع، اجازه ندهد اروپا روند بهبودی وضعیت اقتصادی خود را بر اساس پیش‌بینی‌ها رو به جلو حرکت دهد. لغو برخی محدودیت‌های کرونایی در بعضی از کشورهای اروپایی طی ماه‌های اخیر منجر به افزایش کسب و کارها شد که باعث شده بود بیشتر اقتصاددانان پیش‌بینی جدیدی از رشد اقتصادی برای اروپا در آینده داشته باشند. اما شیوع سریع و گسترده کرونا دلتا، شک و تردیدها را نسبت به تحقق روند رو به جلوی اقتصاد اروپا افزایش داده است.  با توجه به اینکه اکثر موارد جدید ابتلای کرونا در اروپا از نوع دلتا بوده و این مورد باعث شده تا میزان ابتلا به کرونا به بالاترین میزان طی ماه‌های اخیر برسد، نگرانی‌ها تشدید شده است.

اریک نیلسن، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در این رابطه گفت: نسبت به اینکه شیوع کرونا دلتا، مسیر رو به جلوی اقتصاد اروپا را منحرف کند، اندکی بیشتر نگران هستم. اگر بار دیگر محدودیت‌های کرونایی جدیدی تعیین شود، شرایط تا حدودی خوب پیش نخواهد رفت.

آلمان و فرانسه اخیرا به شهروندان‌شان نسبت به سفر به اسپانیا – جایی که میزان موارد ابتلا به کرونا از پرتغال نیز پیشی گرفته – هشدار داده‌اند. این مساله ضربه‌ای به صنعت گردشگری اسپانیا در آغاز فصل حیاتی گردشگری در این کشور محسوب می‌شود.

پابلو هرناندز دکاز، رئیس بانک اسپانیا در این راستا گفت که پیش‌بینی‌ها از رشد اقتصادی قوی بر اساس این فرضیه بوده که این بحران پس از تابستان پایان می‌یابد یا اینکه اسپانیا می‌تواند در تابستان امسال نیمی از درآمد گردشگری دوران قبل از شیوع کرونا را به‌دست بیاورد؛ اما به‌دلیل شناسایی و گسترش نوع دلتا کرونا و تبعات آن، تردیدها در این زمینه افزایش یافته است.

هلند اخیرا اعلام کرد که برخی محدودیت‌ها را در مورد فعالیت رستوران‌ها و کافه‌ها بار دیگر اعلام خواهد کرد و دلیل آن افزایش ۱۰ برابری میزان ابتلای روزانه به کرونا بوده است. این اعلام هلند دو هفته پس از آن انجام شد که محدودیت‌ها در این بخش لغو شده بود. در قبرس و پرتغال نیز یکسری قوانین محدودکننده در فعالیت‌های اجتماعی بار دیگر تعیین شده ‌است.

مرکز اروپایی کنترل و پیشگیری بیماری‌ها نیز اعلام کرده که میزان ابتلای هفتگی به کرونا در اتحادیه اروپا و منطقه اقتصادی آن در مقایسه با هفته‌های گذشته افزایش یافته است در حالی که میزان بستری‌ها و مرگ و میرها شرایط باثباتی داشته است.  کارستن برژسکی، یک فعال اقتصادی گفت: دلایلی برای نگرانی وجود دارد. خطراتی وجود دارد و به‌نظر می‌رسد آهنگ حرکتی منفی است.  کالوم پیکرینگ، اقتصاددان در مرز برنبرگ نیز تصریح کرد: به لطف روند واکسیناسیون در برخی کشورها، ما همچنان معتقدیم که بعید است کشورها بار دیگر مجبور شوند محدودیت‌های جدی گسترده را در قبال فعالیت‌های اقتصادی اعمال کنند. وزیران دارایی ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان نیز اخیرا هشدار داده‌اند که افزایش شیوع گونه‌های جدید ویروس کرونا و دسترسی اندک به واکسن در کشورهای در حال توسعه، تهدیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی جهان هستند.

 

قطب استخراج رمزارز در جهان در حال تغییر است. با تغییر رویکرد چین نسبت به رمزارزها به‌عنوان پرچمدار پول خصوصی و وضع قوانینی سختگیرانه، معامله‌گران و استخراج‌کنندگان رمزارزها، به جست‌و‌جوی فضایی مطمئن‌تر و کم‌ریسک‌تر برای سرمایه‌گذاری پرداختند. به‌نظر می‌رسد که آنها ایالات‌متحده را برای این امر انتخاب کرده‌اند. انتقال و مهاجرت دستگاه‌های استخراج رمزارز در دو سال اخیر، مخصوصا بعد از قوانین چین در ماه ژوئن، موجب شد تا هش‌ریت شبکه استخراج، بیشتر به سمت ایالات‌متحده منتقل شود و تحلیلگران آمریکا را به‌عنوان قطب احتمالی بعدی استخراج رمزارزها معرفی کنند.
تغییر قطب استخراج رمزارزها
قوانین چین، استراتژی یا اشتباه
وضع قوانین محدودکننده استخراج رمزارز توسط دولت چین، موجب جابه‌جایی شرق به غرب قطب ماینینگ جهان شد. دولت چین‌ که به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز استخراج رمزارز در جهان شناخته می‌شد و بزرگ‌ترین مزارع استخراج در این کشور قرار داشتند، از سال ۲۰۱۷ شروع به سخت‌کردن قوانین برای معامله‌گران و استخراج‌کنندگان رمزارز کرد. در آخرین اقدام بانک مرکزی خلق چین با همکاری سه نهاد مالی و بانک‌های بزرگ این کشور، در اوایل ماه ژوئن امسال، با وضع قوانین جدیدی، محدودیت را برای فعالان در حوزه ارزهای دیجیتال دوچندان کرد. در پی این اتفاق معاملات رمزارزها و فعالیت صرافی‌ها در این کشور به‌شدت کاهش یافت و بسیاری از مزارع رمزارز در ۲۶ استان چین فعالیت خود را متوقف کردند. این اعمال علاوه بر اینکه موجب افزایش عرضه سخت‌افزارهای کامپیوتری در جهان و کاهش قیمت آنها شد، باعث مهاجرت دستگاه‌های استخراج به خارج از چین نیز شد.

ماینرها به‌دنبال قطب جدید
اما مقصد این مهاجرت تا چندی پیش نامشخص بود. اطلاعات جدید از دانشگاه کمبریج نشان می‌دهد که آنها احتمالا به ایالات‌متحده هدایت شده‌اند. ایالات‌متحده به سرعت به قطب جدید استخراج بیت‌کوین تبدیل شده است. اکنون آمریکا دومین قظب بزرگ استخراج در جهان است که از آوریل ۲۰۲۱ تقریبا ۱۷ درصد از کل استخراج‌کنندگان بیت‌کوین در جهان را تشکیل می‌دهد اما همچنان چین در صدر استخراج‌کنندگان رمزارز در جهان قرار دارد. دارین فاینشتاین، بنیانگذار Blockcap و Core Scientific، گفت: «طی ۱۸ ماه گذشته، ما رشد جدی در زیرساخت‌های استخراج در ایالات‌متحده را شاهد بوده‌ایم. ما در این راستا متوجه جابه‌جایی عظیم ماینرها شده‌ایم که بیشتر آنها به آمریکای‌شمالی منتقل شده‌اند. این درحالی است که داده‌‎ها هنوز مهاجرت گسترده استخراج را از چین نمایان نکرده‌اند. در همین راستا به نقل از کارشناسان خبرگزاری CNBC سهم ایالات‌متحده می‌تواند حتی بیشتر از این اعداد مطرح‌‌شده ‌باشد. طبق داده‌های تازه منتشرشده از کمبریج، درست قبل از شروع ممنوعیت استخراج رمزارز در چین، این کشور ۴۶ درصد از کل هش‌ریت (اصطلاح صنعتی که برای توصیف قدرت محاسبات جمعی شبکه بیت‌کوین استفاده می‌شود) جهان را به خود اختصاص می‌داد و با توجه به مهاجرت اخیر استخراج‌کنندگان، این درصد احتمالا بسیار کمتر شده‌است. این در حالی است که ۵/ ۷۵ درصد از هش‌ریت شبکه در سپتامبر ۲۰۱۹ به چین تعلق داشت. فرد تایل، مدیرعامل ماراتون دیجیتال، گفت: «۵۰۰ هزار دستگاه استخراج چینی در حال لانه‌گزینی در ایالات‌متحده هستند. اگر این استقرار کامل شود، بدان معنا خواهد بود که آمریکای‌شمالی تا پایان سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۴۰ درصد از هش‌ریت جهانی را به خود اختصاص خواهد داد.»

ایالات‌متحده سال‌هاست که بی‌سروصدا در حال افزایش ظرفیت میزبانی خود است. قبل از اینکه ماینرهای بیت‌کوین واقعا به آمریکا بیایند، شرکت‌ها در سراسر کشور شرط‌بندی می‌کردند که اگر در نهایت زیرساخت‌های مناسب برای استخراج به‌وجود بیایند، در ایالات‌متحده فروشگاه‌هایی به این منظور راه‌اندازی می‌شود. اکنون به‌نظر می‌رسد که این قمار در حال نتیجه‌دادن است. هنگامی که بیت‌کوین در اواخر سال ۲۰۱۷ سقوط شدید خود را تجربه کرد و بازار به‌طور گسترده‌ای وارد انجماد چندساله شد، تقاضای زیادی برای مزارع بزرگ بیت‌‎کوین وجود نداشت. در این زمان پیمانکاران مزارع استخراج رمزارز با استفاده از این فرصت توانستند برای ساخت کم‌هزینه اکوسیستم استخراج رمزارز در ایالات‌متحده اقدام کنند.

مایک کولیر، مدیرعامل شرکت ارز دیجیتال Foundry، که به انتقال بیش از ۳۰۰میلیون‌دلار سخت‌افزار استخراج به آمریکای‌شمالی کمک کرد، گفت: «در این زمان استخراج‌کنندگان بزرگ توانستند سرمایه خود را برای خریدهای بزرگ‌تر جمع کنند.» به گفته کولیر، شرکت‌هایی مانند اپراتور استخراج رمزنگاری آمریکای‌شمالی، Core Scientific، زیرساخت‌های استخراج خود را بعد از رکود بازار در سال ۲۰۱۷ گسترش دادند. وی گفت: «اکثر تجهیزات جدید تولید‌شده از ماه می سال ۲۰۲۰ تا دسامبر سال ۲۰۲۰ به ایالات‌متحده و کانادا ارسال شده است.» این انتقال همچنین از نظر انرژی و محیط‌زیست می‌تواند بسیار مفید واقع شود و نگرانی‌های زیست‌محیطی مبنی بر انتشار بالای کربن را تا حدی تعدیل کند.

در دومین روز هفته، حرکت نزولی دلار ادامه یافت. روز یکشنبه‌ اسکناس آمریکایی ۵۰ تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۲۴ هزار و ۶۲۰ تومان رسید. دلار در روز ابتدایی هفته نیز ۳۰ تومان افت را به ثبت رسانده بود. با این حال‌ افت روز یکشنبه بازار برای شماری از معامله‌گران عجیب بود.
بی‌محلی دلار به اخبار
این دسته انتظار داشتند که بازار در واکنش به اخبار سیاسی، با افزایش قیمت مواجه شود. با این حال‌ معامله‌گران دلار اخبار را جدی نگرفتند. در اواخر روز شنبه عنوان شد که ایران تا زمان آغاز به‌کار دولت جدید رغبتی به ازسرگیری گفت‌وگوهای هسته‌ای ندارد و این موضوع را به مقامات اروپایی نیز منتقل کرده است. به نوشته رویترز بعید است که مذاکرات وین تا قبل از اواسط ماه آگوست از سر گرفته شود. معاون سیاسی وزیر خارجه نیز عنوان کرد که روشن است که گفت‌وگوهای وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند.

برخی از معامله‌گران تصور می‌کردند که با تعویق مذاکرات هسته‌ای، خریداران به یکباره به بازار بازخواهند گشت و قیمت دلار افزایشی خواهد شد. با این حال‌ روز یکشنبه خبری از خریداران در بازار نبود و قدرت به دست فروشندگان بازار افتاده بود.

دلیل عرضه‌ای افت قیمت دلار
به گفته فعالان، برخی از معامله‌گران تصور می‌کنند که عرضه ارز توسط بازارساز در سطح بالایی قرار دارد؛ گفته می‌شود که این موضوع موجب شده است که این دسته  تمایلی به خرید ارز نداشته باشند. دیروز صرافی‌های بانکی قیمت فروش دلار خود را پایین آوردند و در محدوده‌های ابتدایی کانال ۲۴ هزار تومانی اقدام به عرضه ارز کردند. ساعت ۴ بعدازظهر دیروز،‌ قیمت فروش ارز بر تابلوی صرافی‌های بانکی ۲۴ هزار و ۱۵۰ تومان بود که ۲۵۰ تومان کمتر از روز شنبه بود.

کاهش تقاضای حواله‌ای
دیگر عاملی که در افت قیمت دلار در روز یکشنبه نقش داشت،‌ نزول تقاضای حواله‌ای بود. به گفته بازیگران باتجربه ارزی،‌ دیروز تقاضای خاصی برای حواله درهم وجود نداشت و کاهش حجم معاملات ارز کشور همسایه بسیار مشهود بود. معامله‌گران سنتی باور دارند، زمانی که تقاضا برای درهم قابل توجه نیست، قیمت دلار در بازار داخلی نیز توان صعود خاصی را نخواهد داشت. در واقع از نگاه این گروه، قیمت حواله درهم و دلار در بازار داخلی رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند و از هم اثرپذیر هستند. در این میان، شماری از معامله‌گران معتقدند که ممکن است در آخرین روزهای کاری دولت دوازدهم میزان عرضه ارز در بازار افزایش پیدا کند. آنها به‌دلیل چنین هراسی سعی کرده‌اند که در بازار فعالیت خاصی نداشته باشند. به گزارش اقتصادنیوز،  گروهی از معامله‌گران باور دارند، ممکن است بازارساز برای اینکه آمار بهتری از خود برجا بگذارد، بخشی از ارزهای ذخیره‌شده را روانه بازار کند و حتی قیمت دلار را به‌سوی ابتدای کانال ۲۰ هزار تومانی سوق دهد. چنین تصوری حتی در اواسط اردیبهشت‌ماه با شدت از سوی برخی مخالفان سیاسی مطرح شد.

آزادسازی برخی منابع بلوکه شده
عده‌ای از معامله‌گران باور دارند، آزادسازی برخی منابع بلوکه‌شده ارزی ایران برای پرداخت شماری از بدهی‌های خارجی در افت قیمت دلار در روزهای اخیر اثر داشته است. از نگاه آنها، این موضوع از دو جهت بازار را تحت‌تاثیر قرار داد. از یکسو امیدواری‌ها نسبت به احتمال احیای برجام را برای برخی از معامله‌گران بالا برد و از سوی دیگر گروه دیگری از فعالان باور دارند که دست بازارساز برای مداخله در بازار آزاد را بالا می‌برد.

افت سکه با فشار دلار
افت قیمت دلار در روز یکشنبه موجب شد که سکه امامی نیز به حرکت کاهشی خود ادامه دهد. فلز گرانبهای داخلی دیروز ۱۰ هزار تومان افت را به ثبت رساند و به بهای ۱۰ میلیون و ۵۲۰ هزار تومان رسید. تحلیلگران باور دارند که سکه وضعیت حساسی در آستانه حمایت ۱۰ میلیون و۵۰۰ هزار تومانی دارد و در صورت شکست آن، با افزایش فروش‌ها مواجه خواهد شد. افت قیمت سکه در روز یکشنبه موجب شد که حباب این فلز گرانبها نیز به سمت صفر میل کند. ساعت ۴ بعدازظهر روز گذشته حباب سکه در محدوده ۲ دهم درصدی قرار گرفت.

 

مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس گفت: بیش از ۲/ ۱۰ میلیون نفر در صندوق‌های بورسی سرمایه‌گذاری کردند.به گزارش خبرگزاری فارس، میثم فدایی درباره صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بورس گفت: در حال حاضر ۳۰۰ صندوق سرمایه‌گذاری در بورس حضور دارند که ارزش روز آنها بیش از ۵۱۳ هزار میلیارد تومان شده است و ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر سرمایه‌گذار در این صندوق‌ها حضور دارند که در واقع روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را برگزیده‌اند.
به گفته وی، ۳۵۰ هزار میلیارد تومان از صندوق‌ها شامل صندوق با درآمد ثابت هستند، همچنین ۸۷ هزار میلیارد تومان ارزش صندوق‌های بازارگردان در بورس است که برای نقدشوندگی سهام فعالیت دارند و ۵۶ هزار میلیارد تومان ارزش صندوق‌های سهامی است.مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس گفت: در صندوق‌های با درآمد ثابت ۵۰ هزار میلیارد تومان سهام وجود دارد. همچنین ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سپرده‌های شبکه بانکی در صندوق‌های با درآمد ثابت وجود دارد.فدایی در پاسخ به این پرسش که مشتری اوراق دولتی که منتشر می‌شود چه کسانی هستند، گفت: حدود ۴۰ درصد از اوراق دولتی توسط صندوق‌های با درآمد ثابت خریداری می‌شود و این صندوق‌های با درآمد ثابت برای اعضای خود سود ماهانه تقسیم می‌کنند؛ اما در مورد صندوق‌های سهامی و صندوق‌های مختلط با افزایش قیمت واحدهای سرمایه‌گذاری (یونیت‌ها) سودی نصیب دارندگان این واحدها می‌شود.وی درباره اینکه اکثر کارشناسان می‌گویند مردم تازه‌وارد به صورت غیرمستقیم وارد بازار سرمایه شوند، عنوان کرد: با توجه به اینکه اکثر مردم قدرت تحلیل سهام و بازار را ندارند یا وقت کافی برای تحلیل بازار را ندارند از طرفی با توجه به اینکه هزینه معاملاتی در روش سهامداری مستقیم بالا است و در صندوق‌ها این هزینه کمتر است بنابراین توصیه می‌شود کسانی که تازه می‌خواهند وارد بازار شوند به روش غیرمستقیم و از طریق صندوق‌ها در بازار سرمایه حضور پیدا کنند.مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس در مورد مدیریت صندوق‌ها اظهار کرد: با توجه به اینکه مدیران سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها به تایید حرفه‌ای سازمان بورس می‌رسند و صلاحیت آنها باید تایید شود بنابراین افراد حرفه‌ای در این صندوق‌ها قرار می‌گیرند.فدایی درباره اینکه آیا امکان سوخت پول مردم در صندوق‌ها وجود دارد، خاطرنشان کرد: در صندوق‌های سهامی امکان زیان وجود دارد اما احتمال سوخت کل سرمایه وجود ندارد چون این صندوق‌ها پشتوانه دارند. بخش عمده‌ای از پشتوانه این صندوق‌ها سهام موجود بازار است.

سازمان بورس و اوراق بهادار، دستور‌العمل تشکیل شرکت سهامی عام پروژه را با هدف تقویت بازار اولیه و هدایت نقدینگی به پروژه‌های دارای توجیه اقتصادی تصویب کرد.
میثم طهماسب‌زاده، رئیس اداره نظارت بر انتشار و ثبت اوراق بهادار سرمایه‌ای سازمان بورس و اوراق بهادار، از تصویب دستورالعمل تشکیل شرکت سهامی عام پروژه در جلسه هیات‌مدیره سازمان خبر داد و گفت: دستورالعمل تشکیل شرکت سهامی عام پروژه با هدف تقویت بازار اولیه و هدایت نقدینگی به پروژه‌های دارای توجیه اقتصادی به تصویب رسیده است .

وی اظهار کرد: شرکت سهامی عام پروژه شرکتی است که به شکل سهامی عام و با مکانیزم پذیره‌نویسی عمومی و به منظور تکمیل و بهره‌‌برداری از پروژه‌های کلان اقتصادی که دارای توجیه فنی و اقتصادی است، تشکیل می‌شود.

 به گفته رئیس اداره نظارت بر انتشار و ثبت اوراق بهادار سرمایه‌ای، حداقل سرمایه لازم برای صدور مجوز عرضه عمومی برای شرکت پروژه پنج هزار میلیارد ریال است. برای عرضه عمومی شرکت‌های مذکور، موسسان باید حداقل نصف سرمایه شرکت را تعهد کرده و صد در صد مبلغ اسمی هر سهم تعهد شده را به شکل نقد یا غیرنقد تادیه کنند.

وی توضیح داد: محدودیتی در میزان آورده غیرنقدی برای موسسان وجود ندارد، اما آورده غیرنقدی صرفا باید شامل پروژه یا پروژه‌های انتقالی در زنجیره تولید و اجزا و متعلقات آن (از قبیل زمین، ساختمان و تاسیسات محل پروژه، ماشین‌آلات مربوطه و…) در راستای موضوع اصلی فعالیت شرکت تاسیس شده باشد.

طهماسب‌زاده ادامه داد: دارایی مذکور باید فاقد هرگونه معارض و محدودیت نقل و انتقال باشد. همچنین دارایی‌های نامشهود از قبیل برند، علائم تجاری و دانش فنی و تخصصی به عنوان آورده غیرنقدی مورد قبول نیست.

وی افزود: موسسان باید پیش از ارائه درخواست به سازمان مجوزهای قانونی مربوطه را از متولیان امر در وزارتخانه‌های مربوطه یا مراجع ذی‌صلاح که متخصص در حوزه هر صنعت بوده دریافت کنند. همچنین موسسان الزام دارند تا زمان اتمام پروژه در شرکت حضور داشته باشند و تضامینی از جمله قسمتی از سهام آنها جهت اتمام پروژه در زمان‌بندی اعلامی در وثیقه بورس مربوطه قرار گیرد.

رئیس اداره نظارت بر انتشار و ثبت اوراق بهادار سرمایه‌ای در پایان گفت‌وگو با «سنا» خاطرنشان کرد: این شکل تاسیس می‌تواند ضمن کمک به توسعه کشور موجب رونق تولید و اشتغال را در راستای اقتصاد مقاومتی فراهم آورد.

 

سود و پول، دو کلمه جذابی هستند که دل همه را می‌برند. از یکی دو سال پیش که بیشتر از هر زمان دیگری از بورس صحبت شد، خرید و فروش سهام و کسب سود در این بازار سرمایه، شد یکی از اتفاق‌های جذاب در خانواده‌های ایرانی. خانواده‌هایی که اکثرشان بدون اطلاعات و تخصص کافی و به واسطه تبلیغات وارد این بازار سرمایه شدند. اما در کنار این تبلیغات عامل دیگری هم در این ماجرا دخیل بود و آن هم سود بود. برای خیلی‌ها جذاب است. با گذشت زمان و ریزش شدید شاخص بورس، خیلی‌ها متوجه شدند که کسب سود از بازار سرمایه خیلی هم راحت و بی‌دردسر نیست.
نقشه راه حقیقی‌ها در بازار سهام
حالا آدم‌هایی که در بورس سرمایه‌گذاری کرده بودند یا به فکر این هستند که مسیر دیگری برای سرمایه‌گذاری در این بازار سرمایه پیدا کنند یا از آن خارج شوند. از طرفی اتفاق‌هایی هم مثل نزدیک شدن به زمان شروع به کار دولت سیزدهم، باعث شده است که نگاه‌ها بار دیگر به سمت بورس جلب شود. برای این افرادی که نگاهشان به سمت بورس آمده، تجربه آنهایی که در بورس ضرر کردند، مثل درس عبرت شده است. در این فضا برای این دو گروه از سرمایه‌گذاران، یعنی یکی آنهایی که به دنبال پیدا کردن مسیری جدید و امن برای سرمایه‌گذاری در بورس هستند و دیگری آنهایی که تازه به بورس می‌خواهند وارد شوند، این سوال مطرح می‌شود که برای اینکه ضرر زیادی نکنیم و سرمایه‌گذاری‌ای با بیشترین بازدهی را داشته باشیم، چه کنیم؟ این چه کنیم را با کارشناسان و متخصصان حوزه بورس در میان گذاشته‌ایم.

یادتان باشد بورس‌جای ریسک‌پذیرها است
ریسک‌پذیری شاید کلیدواژه تمام صحبت‌های کارشناسان حوزه بورس است که بارها در صحبت‌ها و اظهارنظرهایشان به آن پرداخته‌اند. الناز جمالی، کارشناس حوزه بورس در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: «بازار سرمایه، بازار ریسک‌پذیری است و فردی که وارد این بازار می‌شود، باید مازاد پولش را وارد کند و اینکه اگر این پول را نیاز ندارد، در این بازار سرمایه‌گذاری کند.» نیاز نداشتن به پولی که برای سرمایه‌گذاری در بورس آورده می‌شود، از آن دست مسائلی است که کارشناسان زیادی در صحبت‌هایشان بارها به آن اشاره کرده‌اند. شایان کرمی هم در بخش‌هایی از صحبت‌هایش به این موضوع اشاره می‌کند و به «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: « سهامدار باید ببیند، چه آورده‌ای را وارد بازار سرمایه می‌کند. یعنی از چه محلی می‌خواهد سرمایه‌اش را وارد بازار سرمایه کند که مساله‌ای مهم و حیاتی است.» او به موضوع بحث روانشناختی در بورس هم اشاره می‌کند که کمتر کسی به آن پرداخته است: « هر فردی که در بازار سرمایه حضور پیدا می‌کند، الگوهای تربیتی و کودکی این فرد در نوع خرید و فروش این فرد اثرگذار است. چراکه معامله‌گر‌ها با احساساتشان مثل ترس، طمع، هیجان و… درگیر می‌شوند. پس فردی که می‌خواهد وارد بازار سرمایه شود باید متوجه این موضوع‌ها باشد و بر اساس بررسی آنها اقدام به سرمایه‌گذاری کند.»

از واسطه‌ها استفاده کنید
تاکید اکثر کارشناسان و متخصصان حوزه بورس برای سهامداران خرد و تازه‌وارد به این بازار سرمایه، سپردن سرمایه‌هایشان به صندوق‌ها یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری است. الناز جمالی، کارشناس حوزه بورس در همین رابطه می‌گوید: «سهامداران می‌توانند سرمایه‌هایشان را در صورت نداشتن دانش کافی در حوزه بورس، به سبدگردان‌ها بدهند و درصدی از سودشان را به آنها بدهند.» پیمان حدادی، کارشناس حوزه بورس هم در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» در رابطه با این گزینه برای سهامداران یا افرادی که علاقه دارند به حوزه بورس وارد شوند، می‌گوید: «در این شرکت‌ها به جز حسابرس یک نهاد متولی و خود سازمان بورس هم بر این نهادها نظارت دارد و البته نکته مهم‌تر این است که حق‌الزحمه‌ای که این نهادها می‌گیرند، کاملا مرتبط با بازدهی‌ای است که آنها کسب می‌کنند. برای مثال اگر برای سرمایه‌گذار بازدهی کسب نکنند، سرمایه‌گذار هم به این شرکت‌ها سهمی پرداخت نمی‌کند.» به اعتقاد حدادی «این بازی، بازی برد-برد است.» در نتیجه او این‌طور توضیح می‌دهد که «مدیر این شرکت‌ها برای کسب درآمد نیازمند بازدهی بیشتر برای مشتری‌ها است. پس به سمتی می‌رود که مشتری‌ها سود کنند تا خودش هم درآمد کسب کند.» الهه ظفری هم در این رابطه می‌گوید: «استفاده از ابزارهای مالی مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری روش خوبی است» و توضیح می‌دهد: «سهامداران همچنین می‌توانند به شرکت‌های مورد اعتماد و معتبر که زیر نظر سازمان بورس هستند و سبدگردان هستند، سرمایه‌هایشان را بدهند تا از مدیریت حرفه‌ای آنها استفاده کنند.» الناز افشار هم اینطور توصیه می‌کند که «بهتر است سهامداران پول خودشان را در اختیار سبدگردان‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری قرار بدهند تا بتوانند از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند.»

نگاهتان به سهم‌های بنیادی و شاخص‌ساز باشد
الناز جمالی در توضیح این توصیه می‌گوید: «اگر افراد در این حرفه تخصص و شناختی ندارند، باید سهم‌های بنیادی محور و EPS محور و با دید میان‌مدت خریداری کند.» او در ادامه می‌گوید: «بهتر است سهامداران، سهم‌های شاخص‌ساز خریداری کند» و توضیح می‌دهد که «بازار سهام، بازاری با سود ثابت نیست. زمانی سود خوبی می‌دهد و زمانی سود منفی که در نتیجه همیشه یک روند ثابت را طی نمی‌کند.» الناز افشار هم در توضیح این موضوع می‌گوید: «این توصیه برای افراد ریسک‌گریز خوب است؛ این افراد باید به سمت خرید سهم‌های EPS محور با p/ e پایین بروند تا بتوانند از سود مجامع بهره‌مند شوند که قطع به یقین سودآنها از سپرده بانکی بیشتر خواهد بود.»

نوع نگاهتان به بورس را انتخاب کنید
«یکسری پیش فرض‌ها را باید قبول کنید که از مهم‌ترین آنها داشتن دید بلندمدت است.» این بخشی از صحبت‌های الهه ظفری، کارشناس حوزه بورس است. او در گفت‌وگو با روزنامه «دنیای‌اقتصاد» نسبت به این موضوع گلایه می‌کند که « متاسفانه اکثر فعالان بازار و مخصوصا افرادی که شغل اصلی‌شان این نیست، چنین نگاهی ندارند.» صحبتی که این کارشناس حوزه بورس مطرح می‌کند درباره این مساله است که ذات بازار سرمایه بلندمدت است و این‌طور توضیح می‌دهد: «وقتی بازار سرمایه را به‌عنوان محلی برای سرمایه‌گذاری و کسب بازدهی انتخاب می‌کنید، بنابراین باید صبور باشند و دید بلندمدت داشته باشند.» اما در ادامه این موضوع، الناز افشار این‌طور توضیح می‌دهد: «تاریخ نشان داده است که سود بازار سرمایه در بلندمدت از دیگر بازارهای موازی بیشتر بوده است، با توجه به شرایط اقتصادی پیش رو بازارهای موازی بازار سرمایه در شرایط پرریسکی قرار دارند و سهامداران می‌توانند با دید بلندمدت و میان‌مدت اقدام به خرید سهام بکنند.» الناز جمالی از دیگر کارشناسان حوزه بورس توضیح می‌دهد: «با توجه به وضعیت بازار که یک گام به جلو و دو گام به عقب است باید دید سهامداران بلندمدت باشد.» شایان کرمی هم در توضیح این بخش به «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: «بازه زمانی‌ای که فرد می‌خواهد در بازار سهام حضور داشته باشد مساله مهمی است. ما افرادی داریم که روزانه خرید و فروش می‌کنند و یکسری افراد هستند که نگاه میان‌مدت به بازار دارند و بنا بر شرایط بازار ورود می‌کنند که افراد زیادی هم این‌طور هستند. یکسری افراد هم هستند که دیدگاه بلندمدت دارند و قصد سهامداری دارند. این هم یکی از نکانی است که فرد باید برای خودش انتخاب کند که با چه بازه زمانی‌ می‌خواهد وارد بازار سرمایه شود.» این کارشناس حوزه بورس همچنین در ادامه توضیحاتش در این بخش درباره مساله دیگری هم توضیح می‌دهد و می‌گوید: « از بحث ریسک‌گریزی هم نباید غافل شویم. افرادی که در بورس وارد می‌شوند باید ببینند، ریسک گریزیشان کم است یا زیاد و در نتیجه نوع خرید سهم خود را تعیین کنند. برای مثال صنایع و شرکت‌هایی که در بورس وجود دارند یا ارزشی هستند یا رشدی. شرکت‌هایی که ارزشی هستند به مراتب ریسک کمتری دارند و شرکت‌هایی که رشدی هستند ریسک بیشتری دارند؛ اما انتظار بازدهی آنها بیشتر است.»

دانش بورسی خود را افزایش دهید
در کنار توصیه برای سپردن سرمایه‌ها به صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردان، یکی دیگر از توصیه‌های برخی از کارشناسان کسب دانش و اطلاعات درباره بورس برای افرادی است که می‌خواهند در این بازار سرمایه فعالیت داشته باشند. دانش و اطلاعات نکته‌ای است که الناز جمالی هم به آن اشاره می‌کند و در صحبت‌هایش با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: «بهتر است سهامداران خودشان بروند یاد بگیرند. بورس و یاد گرفتن معامله‌گری یک هنر است و کسی که این هنر را یاد بگیرد، تا آخر عمرش تامین شده است.» پیمان حدادی هم درباره این توصیه می‌گوید: «بورس حرفه‌ای کاملا تخصصی است و نیاز به دانش، آگاهی، تجربه و زمان دارد.» در کنار این تعریف، الناز افشار، کارشناس حوزه بورس، در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» به سهامدارانی که قصد ورود به بورس را دارند این‌طور توصیه می‌کند: «سهامداران جدیدالورود در ابتدا شرکت در کلاس‌های آموزشی تحلیل بنیادین و تکنیکال و تابلوخوانی شرکت کنند تا بتوانند با مطالعه صورت‌های مالی ارائه‌شده در سامانه کدال که تنها منبع رسمی اطلاعات شرکت‌ها است، بتوانند روی شرکت‌ها تجزیه و تحلیل انجام بدهند و بعد اقدام به سرمایه‌گذاری کنند.» او همچنین می‌گوید: «آنها با توجه به تحلیل تکنیکال می‌توانند نقاط ورود و خروج خود را روی سهم‌ها مشخص کنند؛ چون تحلیل تکنیکال یک ابزاری برای پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار است که بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معامله در آن بازار است.» الهه ظفری، دیگر کارشناس حوزه بورس هم در همین رابطه می‌گوید: «داشتن علم و دانش در این حوزه به سهامداران خیلی کمک می‌کند. چون هرکسی که پیشنهادی به این افراد بدهد، قابل اتکا نیست و لازم است که خود افراد تا حدودی با مفاهیم کلی بازار آشنا باشند. سهامداران اگر صبر و علم کافی را دارند، راهی که کمترین ریسک را دارد، تشکیل پرتفوی است. یعنی بیایند با توجه به علم و دانشی که دارند سهام شرکت‌هایی را که سودآوری دارند، به نسبت سرمایه‌هایشان انتخاب کنند. این کار باعث می‌شود که ریسکشان کاهش پیدا کند.» الناز افشار هم می‌گوید: «سهامداران مادامی که فرهنگ سرمایه‌گذاری و علم و دانش خودشان را رشد نداده‌اند، نباید اسیر هیجان‌های بازار شوند.»

تنوع بخشی در پرتفو
«سهامداران باید به دو نکته کلیدی توجه کنند، یکی تنوع‌بخشی در پرتفوی و یکی مدیریت سرمایه‌گذاری است.» این بخشی از توصیه الناز افشار است. او در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» توصیه‌اش را این‌طور توضیح می‌دهد: «سهامداران با این دو نکته می‌توانند ریسک خودشان را کاهش و بازدهی را افزایش دهند.» افشار همچنین در صحبت‌هایش تاکید می‌کند که سهامداران از سرمایه‌گذاری روی تک‌سهم خودداری کنند. و توضیح می‌دهد: «سهامداران بهتر است با توجه به میزان سرمایه‌هایشان بیایند این سرمایه را تقسیم کنند میان چند سهم مختلف و حتی چند ابزار مالی مختلف تا بتوانند بیشترین بازدهی و کمترین ریسک را برای خودشان رقم بزنند. این‌طور نباشد که ۹۰درصد سرمایه‌شان را روی یک سهم و ۱۰درصد را روی سهم‌های مختلف سرمایه‌گذاری کنند.»

 

میانگین قیمت سهام در دومین روز هفته کاهشی ۶۴/ ۰ ‌درصدی را از خود به نمایش گذاشت و دماسنج بازار سرمایه را به محدوده یک میلیون و ۳۰۲ هزار واحدی رساند. این‌طور که به نظر می‌رسد زمینه برای تحلیلی‌تر شدن بازار سهام نسبت به گذشته بیشتر فراهم شده است و با وجود تداوم ابهام درخصوص آینده مذاکرات هسته‌ای و مشخص نبودن رویکرد اقتصادی رئیس دولت بعدی، گواهی برای تضعیف بازار سهام در ماه‌های پیش‌رو وجود ندارد.
نوسان بورس در بزنگاه اطلاعاتی
حال و روز تقاضا
بازار سرمایه روز گذشته را با افت ۶۴/ ۰ درصدی شاخص کل بورس به پایان برد. در حالی که در ابتدای هفته جاری انتظار می‌رفت افزایش تقاضا در بازار سهام منجر به ورود این بازار به فاز گاوی شود با این حال نه تنها این انتظار محقق نشد، بلکه حالا با گذر تنها دو روز از معاملات در هفته جاری شاهد کاهش اقبال سهامداران به بازار سهام و مغلوب شدن تقاضا در مقابل عرضه هستیم. بر این اساس معاملات روز یکشنبه در شرایطی خاتمه یافت‌ که  افت بیش از ۸۳۰۰ واحدی شاخص کل بورس تهران به بازگشت این شاخص به محدوده یک میلیون و ۳۰۲ هزار واحد منجر شد.

افت ملایم نماگر اصلی بازار سرمایه در این روز طی شرایطی رخ داد که جریان حاکم بر شاخص کل هموزن نیز پس از گذر چند روز از جلوه‌گری نمادهای کوچک‌تر و رونق بیشتر آنها نسبت به نمادهای شاخص‌ساز همراهی بیشتری را با دماسنج اصلی بورس نشان داد و به میزان ۵۶/ ۰ درصد کاهش یافت. این‌طور که به نظر می‌آید افت قیمت‌ها در بازار سرمایه با قرار گرفتن در فصل مجامع  در نمادهای کوچک‌تر و بزرگ‌تر همسو شده است. با این حال این همسویی در افت میانگین‌ها سبب نشده ارزش معاملات خرد در بازار سهام چندان کاهش پیدا کند. روز یکشنبه میزان این سنجه به حدود ۴۸۶۳ میلیارد تومان رسید که تفاوت محسوسی را نسبت به روز معاملاتی قبل به نمایش نمی‌گذارد. از سو‌ی دیگر اگرچه تعداد صفوف فروش افزایش یافته، اما همچنان نسبت به قبل تغییر شدیدی نداشته که بتوانیم این افزایش را به عنوان گواهی برای بد شدن وضع بازار یا عقب کشیدن خریداران از آن تلقی کنیم. روز گذشته در حالی تعداد صف‌های فروش به ۱۵ درصد از کل نمادهای معامله شده در بورس رسید که میزان صف‌های خرید به ۱۴ درصد کاهش یافته بود. در ارزش این صفوف نیز اختلاف چشمگیری وجود ندارد. بر این اساس معاملات روز یکشنبه در حالی خاتمه یافته است که ارزش صفوف خرید ۲۱۸ میلیارد تومان و ارزش صف‌های فروش ۲۹۰ میلیارد تومان بوده است. به هر ترتیب وضعیت بازار سرمایه آن هم پس از تجربه یک ریزش ۱۰ ماهه به میزان بیش از ۵۰ درصد اتفاقی نیست که از سوی فعالان بازار به راحتی فراموش شده باشد. همین امر سبب خواهد شد تا به صعود احتمالی مجدد قیمت‌ها در بازار همواره با دیده تردید نگریسته شود؛ عاملی که طبیعتا در قالب نمایش معاملات ضعیف در برخی از روزها و رشد قیمت نظیر آنچه در هفته‌های قبل شاهد بودیم، نمایان خواهد شد.

دلیل اقبال به کوچک‌ترها
در روزهای گذشته شاهد آن بودیم که با افزایش فاصله میان قیمت نمادهای بزرگ بازار سرمایه با نمادهای کوچک در کنار قرار گرفتن آینده بزرگ‌ترها در هاله‌ای از ابهام نسبت به مذاکرات برجام و به تبع آن قیمت دلار، نمادهای شاخص‌ساز به جز در پاره‌ای از موارد با کاهش نسبی تقاضا مواجه شدند و در عوض نمادهای کوچک‌تر بار جذب سرمایه سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیرتر را به دوش کشیدند. در این میان اما جذب این سرمایه توسط نمادهای کوچک بازار چندان از سر نیاز به سفته‌بازی نبوده است. تورم ساختاری در یک سال اخیر شرایطی را پدید آورده که به طور سنتی بسیاری از سرمایه‌گذاران با فرارسیدن موج تورم به کالاهای مصرفی انتظار افزایش نرخ محصولات بسیاری از صنایع داخلی را  می‌کشند. همین امر سبب می‌شود تا در بسیاری از سال‌ها افزایش نرخ محصول برای بسیاری از صنایع غیر زیان‌ده کوچک فعال در بورس خبری خوب تلقی شود.

در سال جاری نیز این رویه به دلیل کسری بودجه شدید دولت پر رنگ‌تر از قبل شده و بسیاری از شرکت‌ها در شرایطی که نه امید چندانی به افزایش قیمت دلار و قیمت محصولات جهانی وجود دارد و نه به دلیل تحریم‌های گسترده امیدی به بهبود و توسعه آنها چشم به افزایش قیمت ریالی در محصولات خود دوخته‌اند. همان‌طور که در روزهای گذشته شاهد بودیم افزایش قیمت شیر به ۶۴۰۰ تومان در هر لیتر بر امید سرمایه‌گذاران به افزایش قیمت کالاهای لبنی افزوده است. در سایر صنایع نیز نظیر سیمان رشد قیمت به دلیل نبود برق و کاهش تولید توانسته بر قیمت این کالا اثر بگذارد. البته از آنجا‌ که این افزایش نرخ در روزهای اخیر به سبب کمبود برق و کاهش عرضه است به عنوان یک تغییر هماهنگ در کل صنعت سیمان در نظر گرفته نمی‌شود. با این حال به دلیل میزان متناسب موجودی انبار در بسیاری از شرکت‌های سیمانی و پایداری این کالا ممکن است برخی از شرکت‌های فعال در این صنعت بتوانند از قبل این شرایط وضعیت بهتری را نسبت به ماه‌های قبل شاهد باشند.

دقیقا به همین دلیل است که در روز گذشته نیز بیشترین پول حقیقی به صنایع کوچک‌تر و در صدر آنها صنعت سیمان وارد شد. بررسی آمار ورود و خروج پول حقیقی طی روز گذشته حکایت از آن دارد که در این روز از مجموع ۱۹۴ میلیارد تومان پول خارج شده از بورس تهران و انتقال خالص سهام به همین ارزش از سوی حقیقی‌ها به حقوقی‌ها، بیشترین خروج سرمایه سرمایه‌گذاران خرد به ترتیب از صنایع بانک، فلزات و خودرو روی داده و در مقابل پس از سیمانی‌ها صنایع شیمیایی، چند رشته‌ای صنعتی و اطلاعات و ارتباطات توانسته‌اند بیشترین ورود پول را به خود اختصاص دهند.

در مورد صنعت شیمیایی نکته حائز اهمیت این است که این گروه به دلیل آنکه از شرکت‌های پتروشیمی و عمدتا شاخص‌ساز تشکیل شده ممکن است جذب پول حقیقی در آنها به منزله اقبال سرمایه‌گذاران به سمت نمادهای شیمیایی تلقی شود. این در حالی است که در روز گذشته اوضاع نمادهای پتروشیمی چندان قابل دفاع نبود و منفی موجود در آنها حتی در شاخص کل بورس نیز خودنمایی کرد. از این رو باید توجه داشت که ورود پول حقیقی در این نمادها طی روز گذشته نه به سمت پتروشیمی‌ها بلکه به سمت نمادهای شوینده و تولیدکنندگان محصولات شیمیایی بوده که آنها هم از همین قاعده رشد قیمت تورمی پیروی می‌کنند.

روزهای پایانی در کدال
در روزهای اخیر اما آنچه توانسته جلب توجه کند نزدیک شدن به آخرین گزارش‌های سه ماه نخست سال جاری است که باید از سوی ناشران یا همان شرکت‌های دارنده نماد در بورس و فرابورس در تارنمای کدال قرار بگیرد. این مساله اگرچه سبب شده امیدواری به آینده شرکت‌ها مخصوصا آنهایی که در سه ماهه نخست تولید و فروش خوبی داشته‌اند بیشتر شود با این حال نشان‌دهنده این نکته است که در ادامه برخاستن از خاکستر افت ۱۰ ماهه شاخص بورس و مشخص نبودن عواملی نظیر مذاکرات برجامی شاید گوش بازار چندان به متغیرهای بنیادی نیز بدهکار نباشد. به هر ترتیب در بسیاری از تحلیل‌های ارائه شده در سال‌های اخیر مساله برجام و موانع تحریمی آن بر سر راه اقتصاد کشور وضعیتی را پدید آورده که در آن همه چیز از لحاظ روانی به این توافق گره خورده و بازار هم مانند سایر بخش‌های اقتصاد رنجور کشور چشم انتظار رسیدن اخبار خوب از مذاکرات احیای برجام است.

این‌طور که به نظر می‌‍‌آید دقیقا به همین دلیل است که خوش‌بینی به گزارش‌های منتشر نشده در برخی موارد چندان بر قیمت برخی سهام موثر نبوده است. البته این نکته را نیز باید مد نظر قرار داد که ممکن است در روزهای آتی از میان همین گزارش‌ها برای بازار اخبار خوبی نیز به گوش برسد. به هر روی بیراه نیست که ریزش روز گذشته شاخص را نیز به عنوان دنباله‌ای بر افت قیمت‌ها در روز شنبه در نظر بگیریم. چرا که در این روز نیز قیمت دلار در محدوده ۲۴۶۰۰ تومان ماند و مانند روزهای قبل نتوانست خود را به محدوده ۲۵ هزار تومانی نزدیک کند. از سو‌ی دیگر نیز افزایش مجدد نرخ بهره بین بانکی به بالای ۱۸ درصد نیز عاملی بوده که توانسته در روزهای گذشته بر این مساله اثر بگذارد و به عنوان یک عامل روانی مهم نقش بازی کند. در پایان می‌توان این‌طور گفت که افزایش حجم اطلاعات چه در قالب گزارش‌های سه ماهه و چه اطلاعات ارائه شده در مجامع شرکت‌ها می‌تواند به عنوان یک عامل جدی در تحلیلی‌تر شدن بازار نقش بازی کند و در بلندمدت به دلیل نبود هیجان مشابه سال ۹۹ در بازار سرمایه، ادامه سال ۱۴۰۰ را تحلیلی‌تر از گذشته رقم بزند. در چنین شرایطی مسلما نه فقط سهامداران حقیقی بلکه حقوقی‌ها نیز با دقت بیشتری سهامداری خواهند کرد و از گذشته نکته سنج‌تر خواهند بود.

 

تالار محصولات صنعتی و معدنی بورس کالای ایران امروز دوشنبه ۲۸ تیرماه میزبان عرضه یک هزار و ۹۰۵ تن مس مفتول، ۲۶۰ تن سیم و مفتول مسی، ۶۰ تن مفتول آلومینیوم و ۱۰ هزار تن تختال C است.

به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از کالاخبر؛ امروز ۲۸ هزار و ۱۱۹ تن قیر، گوگرد، روغن پایه، روغن موتور و پارافین واکس نیز در تالار صادراتی بورس کالای ایران عرضه می شود.

تالار فرآورده های نفتی و پتروشیمی بورس کالای ایران هم در این روز شاهد عرضه ۵۱ هزار و ۱۲۹ تن مواد پلیمری، قیر، وکیوم باتوم، گوگرد و لوب کات است.

بازار فرعی بورس کالای ایران نیز عرضه یک هزار عدد بشکه خالی، ۴ هزار و ۸۹۹ تن تایرخودرو، تخته پالت، دوده صنعتی، رب گوجه فرنگی، ضایعات فولاد، ضایعات کارتن و کائولن را تجربه می‌کند.

دولت با نصح صریح قانون موکف است خسارت ناشی از قطع برق کارخانه های سیمان را پرداخت کند. سیمانی ها با تصمیمات اخیر وزارت نیرو با ضرر و زیان های سنگینی مواجه شدند که باید میزان دقیق آن محاسبه شود، سپس با دولت پای مذاکره نشست.

عبدالرضا شیخان، دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان در گفت و گو با پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا) به تاثیر قطعی برق بر فعالیت های تولیدی صنعت سیمان کشور اشاره کرد و گفت: قطعی برق تاکنون تاثیر بسیار زیاد و شدیدی را بر تولید کارخانه های سیمان گذاشته است و روند فعالیت آنها را با کندی همراه کرده است.

وی افزود: میزان تاثیرگذاری این اتفاق به حدی زیاد بوده است که نمی توان هیچگونه آمار دقیقی از میزان کاهش تولید کارخانه های سیمان ارائه داد.

شیخان اظهار داشت: میزان برقی که قرار شده به کارخانه های سیمان اختصاص داده شود حدود ١٠ درصد دیماند آنها است که این میزان فقط در حد استفاده از وسایل روشنایی، گرمایشی و سرمایشی کارخانه ها است.

دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان ادامه داد: با توجه به وضعیت موجود در صنعت برق کشور، تولید سیمان متوقف شده است اما اخیراً تسهیلاتی ارائه و اعلام شده که کارخانه ها می توانند در طول شب از برق استفاده و دستگاه ها را روشن کنند.

وی افزود: کوره ها باید ٢٤ ساعته روشن باشند وگرنه به دستگاه ها و ماشین آلات آسیب وارد می شود برای همین نمی توان آنها را به طور دائم روشن و خاموش کرد.

به گفته شیخان، در مجموع و در وضعیت فعلی اکثر کارخانه های سیمان با مشکل مواجه هستند و کارخانه ای وجود ندارد که از ظرفیت ١٠٠ درصدی خود استفاده ببرد.

وی با اشاره به اینکه فقط تعداد محدودی از شرکت ها در حال تحویل سیمان به بازار هستند، گفت: برخی شرکت های سیمان که از کلینکر آماده برخوردارند، شب ها آسیاب را انجام می دهند و روزها می توانند سیمان به مصرف کننده تحویل بدهند.

دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان با بیان اینکه از ابتدای سال جاری پیش بینی چنین وضعیتی برای تابستان داشتیم، افزود: از چند ماه گذشته به نظر می رسید که کارخانه های تولیدی سیمان در تابستان با مشکل کمبود برق مواجه شوند، به همین دلیل مذاکره و مکاتباتی با وزارت نیرو داشتیم و پیشنهاد همکاری هایی با وزارتخانه ارائه و اعلام شد.

وی ادامه داد: مقرر شد شرکت ها فعالیت خود را با ٧٠ درصد دیماند ادامه داده تا بازار درگیر بی نظمی نشود و فعالیت شرکت ها ادامه داشته باشد.

شیخان اظهار داشت: تاکنون هیچ یک از صحبت های انجام شده به مرحله اجرا نرسیده است و فقط ١٠ درصد دیماند به کارخانه ها تعلق گرفته است که همین امر منجر به تعطیلی کارخانه ها و بهم ریختگی شدید بازار این کالا در کشور شده است.

شیخان با بیان اینکه اگر قرار باشد این وضعیت تا پایان تابستان در کشور ادامه داشته باشد تنش بسیار بدی در بازار این کالا ایجاد می شود، گفت: در کنار ضرر و زیان هایی که شامل حال تولیدکننده ها می شود مصرف کننده هم به سختی می تواند سیمان از بازار خریداری کند زیرا با این وضعیت بازار با کمبود سیمان مواجه می شود.

دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان با تاکید بر اینکه تنش توقف تولید و کمبود کالا در بازار ادامه دار خواهد بود، گفت: حتی اگر هم اکنون برق کارخانه ها وصل شود حدود ٤٥ روز طول می کشد تا التهابات ایجاد شده در این بازار کاهش پیدا کند.

وی در پایان گفتگو با سنا با بیان اینکه طبق قانون دولت ها متعهد و موظف به ارائه برق به کارخانه ها هستند، گفت: اکنون باید دولت خسارت ضرر و زیان کارخانه های سیمان را بدهد، چون با ضررهای سنگینی مواجه شدند که باید میزان دقیق آن محاسبه شود، سپس مذاکرات با دولت انجام گیرد.

شیخان با اشاره به اینکه اکنون مشکل ما این است که در حال نزدیک شدن به تغییر دولت هستیم، گفت: طبق قانون، تعهداتی وجود دارد که اگر دولت نتواند سوخت انرژی پایدار را به کارخانه ها بدهد باید به طور حتم ضرر و زیان تولیدکننده را جبران کند.

مطابق با مصوبه شورای عالی بورس و اوراق بهادار، تمامی مشمولین سهام عدالت در روش مستقیم از تمامی حقوق و مزایای سهامداری (شامل امکان حضور در مجمع، رأی دهی و …) برخوردار شدند.

محسن انصاری مهیاری مدیر نظارت بر ناشران با اعلام این خبر به پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، گفت: سهامداران سهام عدالت در روش مستقیم می توانند در مجامع عمومی ۳۶ شرکت سرمایه پذیر سهام عدالت شخصاً حضور یافته و از طریق اعمال رأی خود در تصمیم گیری های این شرکت ها مشارکت کنند.

به گفته وی شرکت های سرمایه پذیر سهام عدالت می بایست اطلاعات سهامداران عدالت به روش مستقیم و سایر سهامداران خود را از شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه دریافت کرده و در سامانه سهام خود جهت برگزاری مجامع عمومی اعمال کنند.

 

گروه صنعتی بوتان در فصل نخست سال مالی 1400 به سود خالص 35 میلیارد تومانی (معادل 506 ریال به ازای هر سهم) دست یافت که نسبت به دوره مشابه سال گذشته رشد چشم گیر حدودا 300 درصدی نشان می دهد.

بیشترین مبلغ فروش شرکت متعلق به محصول شوفاژ و پس از آن آبگرمکن است. مقدار فروش شوفاژ و آبگرمکن نسبت به دوره مشابه گذشته به ترتیب 33% و 7% افزایش نشان می دهند.

لبوتان در فصل بهار مجموعا بیش از 791 میلیارد تومان فروش داشته است که نسبت به فصل زمستان 99، حدودا 23 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال گذشته 126 درصد افزایش نشان می دهد. حاشیه سود ناخالص در این فصل همانند دوره مشابه سال گذشته 17 درصد بوده اما در فصل زمستان 1399، برابر 25% بوده است.
📉 آخرین قیمت سهم حدودا 5 هزار تومان می باشد و در سه ماه گذشته حدود 20 درصد افت ارزش داشته است.همفکران

 

خراسان در سه ماهه اول سال جاری را با سود خالص 547 میلیارد تومانی معادل 306 تومان به ازای هر سهم به پایان رساند که 123 درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل است.

بیشترین در آمد شرکت از محل فروش اوره و بعد از آن از محل فروش کریستال ملامین است. مقدار فروش اوره شرکت تقریبا برابر با مدت مشابه سال قبل است و حدود 40 درصد مبلغ فروش آن به صادرات اختصاص دارد.

فروش شرکت در بهار سال جاری 838 میلیارد تومان بوده که 138 درصد بیشتر از دوره مشابه سال قبل و حدود 23 درصد بیشتر از زمستان بوده است. حاشیه سود ناخالص بهار سال جاری 70 درصد گزارش شده که این عدد در بهار و زمستان سال قبل به ترتیب در سطح 70 و 60 درصد بوده است.
قیمت آخرین معامله سهم حدود 7300 تومان و نسبت به سه ماه گذشته 12 درصد رشد داشته است.

 

مادیرا سه ماهه اول سال جاری را با سود خالص تلفیقی 100 میلیارد تومانی معادل 122 ریال به ازای هر سهم به پایان رساند که 74 درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل است.

فروش تلفیقی شرکت در بهار سال جاری 695 میلیارد تومان بوده که 157 درصد بیشتر از دوره مشابه سال قبل بوده است. حاشیه سود ناخالص بهار سال جاری 33 درصد گزارش شده که این عدد در بهار 99 در سطح 40 درصد بوده است.

شرکت قاسم ایران که در فرابورس حضور دارد ، ساعت ۱۲ ظهر دیروز از برنامه افزایش سرمایه ۱۶۰۹ درصدی خبر داد و با این رویداد سهام این شرکت از نه تنها از صف فروش خارج شد بلکه با صف خرید بیش از ۲۲ میلیونی روبرو شد اما بعد از پایان معاملات و در کمتر از ۱.۵ ساعت با انتشار اصلاحیه در ساعت ۱۳:۲۰ دقیقه ، برنامه افزایش سرمایه را ۷۱ درصد اعلام کرد تا رویدادی عجیب و کم سابقه رخ دهد !

با این اوصاف باید منتظر ماند و دید سازمان بورس چه واکنشی به این اقدام نشان خواهد داد ؟

براین اساس، “قاسم” درصدد است سرمایه فعلی را از 292.5 به 500 میلیارد تومان برساند. تامین مالی این شرکت حاضر در بازار دوم معاملات فرابورس از محل سود انباشته اعمال خواهد شد تا قادر به اصلاح ساختار مالی و بهبود وضعیت مالکانه شود.

گروهی از کارشناسان حوزه ارزهای دیجیتال پیش‌بینی کرده‌اند قیمت بیت کوین تا دسامبر ۲۰۲۵ به ۳۱۸,۴۱۷ دلار برسد. این گروه که متشکل از مدیران شرکت‌های حوزه ارزهای دیجیتال، مدیران صرافی‌ها و تحلیلگران این بازار است، قیمت میانگین ۶۶,۲۸۴ دلاری را برای بیت کوین در پایان امسال متصور شده است. ۶۱ درصد از آنها هم معتقدند بهای کنونی بیت کوین کمتر از ارزش واقعی آن است. گفتنی است ۵۴ درصد از اعضای این گروه بر این باورند که بیت کوین در ۲۰۵۰ فراگیر خواهد شد. در عین حال، مارتین فرولر، مدیرعامل شرکت مورفر، گفت: «هاوینگ بعدی بیت کوین باعث افزایش پذیرش آن در کشورهای در حال توسعه می‌شود و این ارز دیجیتال تا ۲۰۳۰ جای طلا را به عنوان دارایی ذخیره جهانی می‌گیرد.»

طی چند روز اخیر،  15 شرکت دیگر از جمله لیدر پالایشگاه ها و یک پتروشیمی بین سه ریال تا 385 تومان سود برای هر سهم توزیع کردند.

پالایشگاه بندرعباس: تقسیم 3850 ریال سود

پتروشیمی ارومیه: تقسیم 354 ریال سود

معادن بافق: تقسیم 100 ریال سود

توسعه و عمران نائین: تقسیم 100 ریال سود

گروه صنعتی سپاهان: تقسیم 3000 ریال سود

گروه امیر: تقسیم 1801 ریال سود

داروسازی آوه سینا: تقسیم 250 ریال سود

بیمه کوثر: تقسیم 385 ریال سود

کشاورزی و دامپروری مگسال: تقسیم 830 ریال سود

جنرال مکانیک: تقسیم 780 ریال سود

سرمایه گذاری صنعت نفت: تقسیم 500 ریال سود

سیمان اصفهان: تقسیم 790 ریال سود

سیمان لارستان: تقسیم 50 ریال سود

سرمایه گذاری نیرو : تقسیم 40 ریال سود

بهنوش: تقسیم 2520 ریال سود

شرکت فرابورسی ایران خودرو دیزل که با تعلیق نماد تا پنجم مرداد مواجه بوده از برنامه افزایش سرمایه 1900 درصدی از دو محل مطالبات سهامداران و آورده نقدی و تجدید ارزیابی دارایی ها خبر داد.
براین اساس، “خاور” در نظر دارد سرمایه فعلی را از 498.9 میلیارد تومان به 9.9 هزار میلیارد تومان برساند. تامین مالی این شرکت حاضر در تابلو زرد بازار پایه در صورت موافقت سازمان بورس از دو محل مطالبات سهامداران و آورده نقدی و تجدید ارزیابی دارایی ها اعمال خواهد شد تا قادر به اصلاح ساختار مالی و خروج از شمول مفاد ماده 141 قانون تجارت شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما