به گزارش سایت طلا، دیشب بازار جهانی طلا با یک شوک سنگین‌روبرو شد. قیمت اونس طلا به یکباره نزدیک به ۵۰ دلار پایین آمد. از نظر تحلیلگران بازار سکه ریزش ناگهانی این فلز گران بها می تواند سمت و سوی بازار سکه امروز چهارشنبه ۱۵ تیر ماه را تغییر دهد

قیمت سکه عصر روز گذشته در محدوده ۱۵ میلیون تا ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان معامله شد. با قیمت مذکور ارزش ذاتی سکه با قیمت نقدی آن در بازار بیش از 1 میلیون و 900 هزار تومان فاصله پیدا کرده بود.

شوک سنگین به قیمت طلا

دیشب بازار جهانی طلا با یک شوک سنگین‌روبرو شد. قیمت اونس طلا به یکباره نزدیک به ۵۰ دلار پایین آمد. از نظر تحلیلگران بازار سکه ریزش ناگهانی این فلز گران بها می تواند سمت و سوی بازار سکه امروز چهارشنبه ۱۵ تیر ماه را تغییر دهد.

سکه بازان محتاط شدند

از سوی دیگر معامله گران معتقدند فاصله ۲ میلیونی‌ارزش ذاتی سکه با قیمت نقدی آن باعث شده که سکه بازان احتیاط بیشتری در خریدها انجام دهند.

به باور فعالان بازار ، قیمت سکه در صورتی می تواند در مقابل ریزش طلا مقاومت کند که نرخ دلار در بازار امروز آرایش صعودی به خود بگیرد.

 

جردن بلفورت (Jordan Belfort)، فردی که فیلم گرگ وال‌استریت را بر اساس داستان زندگی او ساخته‌اند، در سال‌های اخیر نظر خود را درمورد بیت کوین تغییر داده است. بلفورت اخیراً گفته است که اگر استراتژی سرمایه‌گذاری در بیت کوین در سه تا پنج سال آینده سودآور نباشد، حسابی شوکه خواهد شد. بلفورت به هولدرهای بیت کوین توصیه می‌کند که موقعیت‌های خود را حداقل برای ۳۶ ماه دیگر حفظ کنند؛ چراکه این ارز دیجیتال شانس خوبی برای افزایش مجدد قیمت در این دوره دارد. به گفته او: «اگر دید سه یا شاید پنج‌ساله داشته باشید، احتمال سودکردن شما زیاد است؛ زیرا عوامل فاندامنتال بیت کوین بسیار قوی است».

دیروز سه شنبه ۶۰ هزار تن نفتای سبک و ۳۵ هزار تن فول‌رنج نفتای شرکت نفت ستاره خلیج‌ فارس در رینگ بین‌الملل معامله شد.

به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)؛ روز گذشته سه‌شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱ بورس انرژی ایران شاهد معامله ۹۵ هزار تن انواع نفتای شرکت نفت ستاره خلیج فارس برای مصارف صادراتی بود.
طی این روز ۶۰ هزار تن «نفتای سبک» به ارزش ۱۱ هزار و ۷۳۰ میلیارد و ۱۶۸ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۸۰۰ ریال و همچنین ۳۵ هزار تن «فول‌رنج نفتا» به ارزش ۶ هزار و ۸۲۵ میلیارد و ۱۴۲ میلیون و ۳۱۶ هزار و ۳۰۰ ریال در رینگ بین‌الملل معامله شد.

 

قیمت نفت در معاملات روز سه‌شنبه با کاهش قیمت، به زیر ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسید؛ این در حالی است که نگرانی‌ها از رکود اقتصادی افزایش یافته و باعث کاهش تقاضا برای فرآورده‌های نفتی شد.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از سی ان بی سی، در معاملات روز گذشته، نفت خام وست تگزاس اینترمدیت، معیار نفت ایالات متحده، ۸.۲۴ درصد معادل ۸.۹۳ دلار کاهش یافت و به ۹۹ دلار و ۵۰ سنت در هر بشکه رسید. WTI بیش از ۱۰ درصد کاهش را به ثبت رساند و ۹۷ دلار و ۴۳ سنت در هر بشکه معامله شد. قیمت نفت آخرین بار ۱۱ می زیر ۱۰۰ دلار معامله شد.

سیتی روز سه‌شنبه اعلام کرد در صورتی که اقتصاد وارد رکود شود، برنت تا پایان سال جاری به ۶۵ دلار کاهش خواهد یافت.

این شرکت در یادداشتی خطاب به مشتریان نوشت: «در سناریوی رکود با افزایش بیکاری، ورشکستگی خانوارها و شرکت‌ها، کالاها به دنبال کاهش منحنی هزینه‌ها هستند، زیرا هزینه‌ها کاهش می‌یابد و حاشیه‌های سود منفی می‌شوند.»

قیمت‌ها از زمان حمله روسیه به اوکراین افزایش یافته و با توجه به نقش این کشور به عنوان تامین‌کننده کالاهای کلیدی، به‌ویژه اروپا، نگرانی‌ها را درباره کمبود جهانی افزایش داده است.

WTI در ماه مارس به بالاترین حد ۱۳۰.۵۰ دلار در هر بشکه رسید؛ و قیمت نفت برنت در فاصله قابل توجه ۱۴۰ دلار قرار گرفت. این بالاترین سطح هر قرارداد از سال ۲۰۰۸ بود.

قیمت های بالای کالاها عامل اصلی افزایش تورم بوده است که به بالاترین میزان در ۴۰ سال اخیر رسیده است.

علیرغم کاهش اخیر، برخی کارشناسان می گویند که قیمت نفت احتمالاً بالا خواهد ماند.

بارت ملک، رئیس استراتژی کالا در TD Securities، روز سه‌شنبه در یادداشتی گفت: موجودی‌های محصولات در سطوح بسیار پایینی هستند که نشان می‌دهد که ذخیره مجدد تقاضای نفت خام را قوی نگه می‌دارد.

این شرکت افزود که حداقل پیشرفت در حل مسائل ساختاری عرضه در بازار نفت حاصل شده است، به این معنی که حتی اگر رشد تقاضا کند شود، قیمت ها همچنان مورد حمایت قرار خواهند گرفت.

قیمت نفت و طلا در معاملات امروز

به گزارش سنا از سی ان بی سی، قیمت نفت برنت در معاملات امروز، چهارشنبه، در ساعت ۷:۱۷ به وقت تهران، با افزایش یک درصدی در هر بشکه، ۱۰۳ دلار و ۷۷ سنت معامله شد.

قیمت نفت خام آمریکا (وست تگزاس اینترمدیت) نیز تا لحظه تنظیم گزارش، افزایش ۰.۵۵ درصدی را به ثبت رساند و در هر بشکه ۱۰۰ دلار معامله شد.

طلا نیز تا لحظه تنظیم این گزارش، افزایش ۰.۲۹ درصدی را تجربه کرد و هر اونس طلا به قیمت یک هزار و ۷۶۹ دلار و ۱۰ سنت معامله شد.

نقره نیز با افزایش ۰.۰۵ درصدی، ۱۹ هزار و ۱۳۵ دلار معامله شد.

مس با کاهش ۰.۰۶ مواجه شد و ۳ هزار و ۴۱۲ دلار قیمت خورد.

رونق به معاملات قراضه و مقاطع طویل فولادی ترکیه بازگشته و در حالی که بر قیمت میلگرد تولیدی فولادسازان ترکیه‌‌‌ای افزوده می‌شود، نرخ قراضه وارداتی این کشور نیز افزایشی شده است؛ اما بازار آهن و فولاد چین همچنان وضعیت مطلوبی ندارد. افت حاشیه سود فولادسازان چین و کاهش تقاضا در بخش محصولات نهایی باعث شده است تا فشار کاهش قیمت به مواد اولیه این صنعت وارد شود. اگرچه زغال‌‌‌سنگ تحت فشار کاهش تقاضا از سوی فولادسازان چینی قرار دارد؛ اما افزایش بارندگی در استرالیا احتمال اختلال در عرضه این بخش را مطرح و از این منظر، زمینه رشد قیمتی در این بازار را فراهم کرده است.
به گزارش «اکوایران»، در اولین روز هفته، یعنی دوشنبه ۴جولای، قیمت قراضه داخلی ترکیه و قراضه وارداتی این کشور افزایشی بود و بهای میلگرد ترکیه مجددا به کانال ۷۰۰دلاری بازگشت. بهای قراضه وارداتی به ترکیه از ابتدای ماه جولای وارد مسیر رشد شده است؛ این رویه افزایش قیمت در قراضه داخلی این کشور نیز به چشم می‌‌‌خورد. «پلتس» در گزارش روزانه خود از بازار آهن و فولاد از افزایش ۲۶دلار و ۲۵سنتی بهای قراضه وارداتی ترکیه در روز ابتدایی هفته جاری نسبت به‌ روز پایانی هفته قبل و فروش این محصول در محدوده نرخ ۳۶۸دلار و ۷۵سنت خبر داد.

در عین حال، بازار محصولات فولادی ترکیه نیز در روزهای اخیر مجددا رنگی از رونق به خود گرفته و باعث شده است تا برخی فولادسازان بزرگ ترکیه‌‌‌ای نرخی در کانال ۷۰۰دلاری را برای فروش هر تن میلگرد خود پیشنهاد دهند. با وجود افزایش قیمت مقاطع طویل فولادی این کشور، اغلب عرضه‌‌‌ها برای تحویل در ماه‌های جاری و آگوست منعقد شده است. «پلتس» در گزارش خود از وضعیت بازار سنگ‌‌‌آهن آسیا به کاهش تمایل برای خرید اشاره دارد. افت تقاضا برای سنگ‌‌‌آهن در بازار داخلی چین باعث شده است تا بهای این محصول در روز ابتدایی هفته جاری کانال ۱۱۰دلاری را از دست بدهد و به این ترتیب، هر تن سنگ‌‌‌آهن عیار ۶۲‌درصد تحویل بنادر شمالی چین با نرخ ۱۰۹دلار و ۹۰سنت به فروش برود. فشار بر فولادسازان چینی به روش کوره‌بلند برای کاهش انتشار آلاینده‌‌‌های کربنی ادامه دارد و این موضوع باعث شده است تا نرخ بهره‌‌‌برداری از این کوره‌‌‌ها کاهش داشته باشد.

در عین حال، تضعیف تقاضا در بازار محصولات فولادی مزید بر علت شده است و برخی فولادسازان چینی به توقف تولید به‌منظور تعمیر و نگهداری روی آورده‌‌‌اند. مجموع این موارد با کاهش تقاضا برای سنگ‌‌‌آهن به تقویت روند کاهش نرخ در این بازار کمک کرده است. کاهش قیمت در بازار زغال‌‌‌سنگ متالورژیک آسیا فوب استرالیا و سی‌‌‌اف‌‌‌آر چین در روز ابتدایی هفته محسوس بود. تضعیف فولادسازی در چین و کاهش حاشیه سود فولادسازان این کشور باعث شده است تا بازار زغال‌‌‌سنگ نیز از سکه بیفتد. همچنین در این روز بهای هر تن زغال‌‌‌سنگ تحویل بنادر چین افت یک‌دلار و ۵۰سنتی داشت و با قیمت ۳۹۱دلار و ۵۰سنتی به فروش رفت. «پلتس» در گزارش خود از بازار زغال‌‌‌سنگ به افزایش بارندگی در استرالیا اشاره دارد؛ ظرف روزهای اخیر بارندگی‌‌‌های شدید در کوئیزلند و نیوولز رخ داده که این امر می‌‌‌تواند در روزهای آینده روند عرضه زغال‌‌‌سنگ استرالیا به بازارها را با اختلال روبه‌رو کند.

کاهش تولید شمش فولاد متاثر از سیگنال بی‌‌‌برقی به افت عرضه این محصول در رینگ صنعتی بورس‌کالا منجر شد. افت قیمت پایه و احتمال استمرار روند کاهش عرضه در هفته‌‌‌های بعد باعث شد تا برخلاف جریان کاهشی عرضه، تقاضا افزایشی باشد و به این ترتیب نوردکاران برای کسب سهم از عرضه‌‌‌های شمش فولاد حاضر به رقابت قیمتی شوند. اگرچه رینگ شمش فولاد در روز گذشته پررونق بود؛ اما میانگین نرخ فروش شمش، سیگنال کاهش قیمت را برای بازار آزاد مقاطع طویل فولادی به ارمغان آورد. افزایش فاصله میان نرخ میلگرد و شمش فولاد در شرایطی که خبری از تقاضای مصرفی وجود ندارد، احتمال عقبگرد قیمتی در بازار را رقم خواهد زد.
کف‌‌‌نشینی ۲۰هفته‌‌‌ای قیمت پایه
قیمت پایه عرضه شمش فولاد در بازار فیزیکی بورس‌کالای ایران برابر ۱۲‌هزار و ۸۰۰تومان تعیین شد که این رقم، کمترین بهای پایه تعیین‌شده برای این محصول پس از هفته پایانی بهمن‌ماه سال گذشته بود. استمرار روند کاهش قیمت پایه، آن هم در شرایطی که زمزمه‌‌‌هایی از احتمال رشد بهای فولاد صادراتی ایران با بهبود بازار شمش و محصولات فولادی روسیه و ترکیه به گوش می‌رسد و در عین حال از میزان تولید شمش فولاد در کشور متاثر از قطعی برق فولادسازان و هک‌شدن شرکت‌های بزرگ فولادی کاسته شده است، باعث شد تا تعادل عرضه و تقاضا در این بازار بر هم بخورد و رینگ روز گذشته شمش فولاد با برتری محسوس تقاضا نسبت به حجم عرضه روبه‌رو باشد.

فولادسازان ظرف روز گذشته حدود ۷۶‌هزار تن شمش فولاد را در بازار فیزیکی عرضه کردند که این رقم نسبت به حجم عرضه‌‌‌های هفته‌‌‌های گذشته به‌مراتب کمتر بود. میزان تقاضای به ثبت رسیده در این بازار نیز برابر ۲۵۰‌هزار تن بود. برتری محسوس تقاضا نسبت به عرضه باعث شد تا متقاضیان شمش فولاد برای کسب سهم از این بازار دست به رقابت قیمتی بزنند. حداکثر میزان رقابت قیمتی در این بازار حدود ۱۴‌درصد نسبت به نرخ پایه افزایشی بود و میانگین نرخ فروش شمش فولاد از رینگ روز گذشته به ۱۳‌هزار و ۹۵۰تومان رسید. برخلاف روند کاهشی ایجادشده در بازار شمش، بازار مقاطع طویل فولادی در بازار آزاد ظرف یک‌هفته اخیر در مسیر رشد نرخ قدم برداشت.

سیگنال‌‌‌های مثبت ارزی که در روزهای ابتدایی هفته شدت بیشتری داشت، به رفتار متقاضیان مصرفی و سرمایه‌‌‌ای میلگرد در بازار آزاد جهت داد و باعث شد تا ظرف یک‌هفته اخیر، بهای هر کیلوگرم میلگرد در بازار آزاد تهران رشد ۵۰۰تومانی به‌ازای هر کیلوگرم داشته باشد. با وجود این، تعدیل نرخ ارز از اواسط هفته جریان رو به رشد قیمتی را در بازار آزاد متوقف کرد. با توجه به فروش شمش فولاد با قیمت تمام‌شده ۱۵‌هزار و ۲۰۰تومان از رینگ روز گذشته و نبود تقاضای مصرفی در بازار فولادهای ساختمانی کشور، می‌‌‌توان انتظار داشت که بهای میلگرد در بازار داخل ظرف روزهای آینده تعدیل شود. البته بروز جهشی دیگر در نرخ ارز آزاد، این برآورد را نادرست خواهد کرد.

 

 لوب‌کات، فرآورده‌‌‌ای نفتی و ماده اولیه اصلی تولید روغن‌پایه و به نوعی تشکیل‌دهنده ساختار قیمت تمام‌شده روغن‌موتور است که بهای آن براساس نرخ نفت‌کوره (HSFO) و میانگین نرخ ارز نیمایی محاسبه می‌شود. قیمت جهانی این فرآورده در ماه‌‌‌های اخیر، با توجه به افزایش قیمت نفت‌خام به‌‌‌دلیل جنگ روسیه و اوکراین، با نوسان‌هایی مواجه شده است. همچنین در داخل تولیدکنندگان معتقدند، بهای لوب‌کات با قیمت روغن پایه که ماده اولیه تولید روغن‌موتور است تناسب ندارد و همین موضوع سبب ایجاد ناهماهنگی در عرضه این محصولات و گاه ضرر پالایشگاه‌‌‌ها می‌شود. فعالان این حوزه اعتقاد دارند که اگر شیوه فرمول‌گذاری قیمتی لوب‌کات و روغن‌پایه را تغییر دهند تا بهای این دو محصول متاثر از بهای یکدیگر باشند، تاثیر مثبتی بر عرضه این فرآورده‌‌‌ها خواهد داشت. در این خصوص، با امیرحسام خرازی، از کارشناسان صنعت فرآورده‌های نفتی مصاحبه‌‌‌ای انجام شد.

وی می‌‌‌گوید: قیمت لوب‌کات وابسته به نرخ جهانی نفت است که به‌دلیل تحولات اخیر در روسیه و کاهش عرضه در کانال افزایشی قرار گرفته است. همچنین انجمن صنفی پالایشگاه میانگین قیمتی دو‌‌‌هفته یا ماهانه نرخ HSFO را در محاسبه ارزش برش روغن مدنظر قرار ‌‌‌می‌‌‌دهد. HSFO از سال ۲۰۲۰ که استفاده از آن برای سوخت در صنعت حمل‌‌‌و‌‌‌نقل دریایی ممنوع شد، به‌‌‌دلیل کاهش تقاضا روند کاهشی قیمت را در پیش گرفت. خرازی ادامه داد: از اوایل سال گذشته میلادی این امر به وضعیت عادی برگشت و در نرخ‌های ۳۰۰ تا ۴۰۰دلار شروع به نوسان کرد. البته شروع فصل سرما و افزایش تقاضا برای سوخت و اتفاقات دیگر موجب شد تا بهای آن مجددا به محدوده ۷۰۰ تا ۸۰۰دلار به ازای هر تن برسد. با توجه به شروع فصل گرما و کاهش تقاضا برای سوخت، انتظار شیب نزولی در بهای HSFO را داریم. البته ممکن است کاهش عرضه از سمت ایران یا سایر تامین‌کنندگان را در منطقه داشته باشیم یا تحولات نفتی روسیه سبب افزایش قیمت انرژی و به تبع آن، روند صعودی در بهای این فرآورده شود.

وی افزود: متغیر بعدی که تعیین‌کننده قیمت نهایی لوب‌کات در داخل است، میانگین نرخ ارز نیمایی است. در حال حاضر، این ارز بالای ۲۶‌هزار تومان است؛ اما چشم‌انداز منفی به ادامه مذاکرات برجام در جامعه و همچین تصمیم دولت مبنی بر کاهش اختلاف قیمت بین ارز آزاد و نیمایی موجب شده است تا پیش‌بینی‌ها به سمت افزایش نرخ این ارز باشد. اگر این افزایش رخ دهد، حتی با وجود روند کاهشی در قیمت HSFO برآیند این دو اثر افزایشی خواهد بود و شاهد رشد قیمت لوب‌کات در بازار داخلی خواهیم بود.

ناسازگاری قیمت‌ها؛ مشکل اصلی بازار

خرازی معتقد است، عدم‌تناسب بین قیمت HSFO، لوب‌‌‌کات و روغن پایه از دیگر مسائلی است که می‌‌‌تواند در این بازار مشکل‌‌‌ساز باشد و اشتیاق تولیدکننده برای عرضه مناسب را از بین ببرد. وی در ادامه افزود: مدیران چهار پالایشگاهی که لوب‌کات را در بورس‌کالا ایران تامین می‌کنند، همچنین انجمن پالایشگاه‌های روغن‌‌‌ساز مصمم هستند تا از طریق وزارت صنایع، وزارت نفت، سازمان حمایت و انجمن صنفی پالایشگاه‌‌‌ها نحوه فرمول‌گذاری قیمت را تغییر دهند؛ زیرا در محاسبه قیمت نهایی لوب‌کات‌‌‌ها تنها بهای HSFO  به‌عنوان فرآورده نفتی در نظر گرفته می‌شود، در صورتی‌که نرخ لوب‌کات‌‌‌ها به‌عنوان ماده اصلی در تولید روغن‌پایه باید با قیمت این روغن نیز همنوایی داشته باشد.خرازی گفت: در حال حاضر، بهای لوب‌کات همان‌طور که اشاره شد، از حاصل‌ضرب نرخ دلاری HSFO و میانگین قیمت ارز نیمایی با درصدی تعدیل محاسبه می‌شود.

قیمت روغن‌پایه نیز متاثر از نرخ دلاری روغن‌پایه و میانگین قیمت ارز نیمایی است. حال بهای جهانی روغن پایه و HSFO بسیاری از اوقات از یک‌روند پیروی نمی‌‌‌کند. برای مثال اگر عرضه سوخت افزایش پیدا کند، قیمت HSFO کاهش می‌یابد؛ اما ممکن است همزمان به‌‌‌دلیل کاهش عرضه روغن‌پایه در منطقه، این فرآورده نفتی با افزایش نرخ مواجه شود؛ در نتیجه نرخ ریالی عرضه روغن پایه در بورس‌کالا هم افزایش پیدا می‌کند و شرکت‌های دولتی با حاشیه سود بسیار بالایی این روغن را ‌‌‌می‌‌‌فروشند. البته برعکس این موضوع هم اتفاق می‌‌‌افتد.  

وی گفت: در حال حاضر، قیمت لوب‌کات حدود ۱۸‌هزار تومان به‌ازای هر کیلوگرم است که رقم بسیار بالایی است و به‌خاطر افزایش نرخ دلار و همین طور قیمت بالای HSFO رخ داده است. از طرفی بهای روغن‌پایه حدود ۲۵‌هزار تومان به‌‌‌ازای هرکیلوگرم است؛ یعنی نسبت به لوب‌کات حدود ۳۰ تا ۴۰‌درصد افزایش نرخ دارد و در این شرایط عرضه روغن پایه در این قیمت برای پالایشگاه‌های روغن‌‌‌ساز مطلوب نیست؛ زیرا حاشیه سود بسیار پایینی دارند و گاه دچار ضرر می‌‌‌شوند. این کارشناس بازار روانکار ادامه داد: در واقع ارزش‌‌‌گذاری مناسب زمانی اتفاق می‌‌‌افتد که قیمت روغن پایه حدود دوبرابر لوب‌کات باشد؛ زیرا نصف لوب‌کات مصرفی در پالایشگاه‌‌‌ها به روغن پایه تبدیل می‌شود؛ اما اگر فرمول قیمت‌گذاری را در این حوزه اصلاح کنیم، مطمئنا موجب افزایش عرضه از سمت تولیدکنندگان می‌شود.

خرازی افزود: در حال‌‌‌حاضر چهار پالایشگاه روغن‌ساز کشور مجوز ۲۵‌درصد افزایش قیمت را گرفته‌اند؛ اما همچنان عرضه در بازار روغن‌موتور و روغن پایه به اندازه نیاز بازار نیست؛ زیرا ۲۵‌درصد افزایش قیمت هم برای پالایشگاه‌‌‌ها به منظور تولید روغن‌موتور به‌صرفه نیست.  اگر بخواهیم مقایسه کنیم، بهای لوب‌کات از قیمت حدود ۴‌هزار تومان به ازای هر کیلوگرم در سال‌های قبل به حدود ۱۸‌هزار تومان رسیده که این امر به معنای افزایش چهار تا پنج‌برابری است؛ اما قیمت روغن‌موتور هنوز دوبرابر هم نشده است. یعنی لوب‌کات که فرآورده تولید داخل و خوراک پالایشگاه روغن‌سازی‌ است و به تبع  آن قیمت تمام‌شده روغن‌پایه را تعیین می‌کند، تغییر چهاربرابری داشته است. وی ادامه داد: قیمت مواد اولیه تولید روغن‌موتور و روانکارها مثل روغن‌پایه گروه‌های ۲ و ۳ به‌دلیل کمبود عرضه و افزایش نرخ دلار در شرایط پسا‌کرونایی، رشد تورم جهانی، افزایش قیمت سوخت و به تبع آن افزایش هزینه‌‌‌های حمل‌‌‌ونقل، در جهان افزایشی بوده است؛ درنتیجه تولیدکننده داخل نیز این مواد اولیه وارداتی را با قیمت بالاتری تهیه می‌کند.

بهبود فرمول‌گذاری قیمتی چاره کار است

خرازی در خصوص پیش‌بینی قیمت لوب‌کات و روانکارها در آستانه فصل گرما می‌‌‌گوید: با تمام این اوصاف باید در تابستان شاهد کاهش عرضه روغن‌موتور یا چالش‌های قیمتی باشیم؛ زیرا بازار تشنه این افزایش قیمت است و بهای روغن پایه عرضه‌شده در بورس‌کالا با لوب‌کاتی که در پالایشگاه عرضه می‌شود، همخوانی ندارد. مسوولان باید تصمیمی در مورد فرمول قیمت لوب‌کات، فرمول قیمت روغن پایه یا یارانه افزایش قیمت روغن‌موتور بگیرند. این سه‌آیتم باید متناسب با یکدیگر پیش بروند.

این کارشناس اضافه کرد: می‌‌‌توان به جای تصویب افزایش قیمت روغن موتور از سمت سازمان حمایت، اصلاح فرمول قیمتی لوب‌کات و روغن پایه را در دستور کار قرار داد. اگر فرمول قیمت این دو کالا اصلاح شود، روغن‌موتور به‌عنوان محصولی استراتژیک که ساخت داخل است، می‌‌‌تواند با یارانه دولتی و قیمت رقابتی و معقول عرضه شود تا مصرف‌کننده نیز به خاطر افزایش قیمت دچار مشکل نشود. درحال حاضر سیاست‌های دولت در ماه‌های پیش‌رو در زمینه تعیین قیمت بسیار تاثیرگذار هستند و اصلاح فرمول قیمت پایه لوب‌کات می‌‌‌تواند به ما کمک کند تا افزایش قیمت‌هایی را که ناشی از افزایش نرخ HSFO و نوسانات ارز نیماست، تاحدی مدیریت کنیم و رونقی به بخش خصوصی بدهیم؛ زیرا وقتی قیمت تمام‌شده روغن‌پایه برای بخش خصوصی ارزان‌‌‌تر شود، قطعا موجب رشد تولید این بخش و رقابت بهتر می‌شود.

 

با توجه به نوسانات اخیر در بازار رمزارزها، سرمایه‌گذاران امید خود را برای رشد دوباره بازار رمز‌ارز از دست داده بودند، زیرا بیت‌کوین در هفته گذشته با قیمت ۱۹ هزار دلار معامله می‌شد و تحلیل‌گران بازار پیش‌بینی کرده بودند که این رمز‌ارز به زیر ۱۸ هزار دلار کشیده شود، اما در روز گذشته بیت‌کوین با رشد ۵ درصدی خود این ادعا را رد کرد. علاوه بر افزایش این رمزارز، اتریوم و سایر ارزهای دیگر هم روند افزایشی داشته‌اند. در روز جمعه و با شروع ماه جدید، بازار‌ها روند صعودی را آغاز کردند، زیرا علاوه بر بازار رمز‌ارزها، بانک مرکزی اروپا هم اعلام کرد که برای کنترل بهتر تورم، قصد دارد نرخ بهره را اواخر این ماه حدود ۲۵/ ۰ تا ۵/ ۰درصد افزایش دهد.
اروپا نرخ بهره را افزایش می‌دهد؟
رشد رمز‌ارزها
بزرگ‌ترین رمزارز جهان یعنی بیت‌کوین از ابتدای ماه جاری روند صعودی را طی کرده است. تحلیل‌گران معتقدند این روند صعودی می‌تواند ناشی از هیجان بازار در شروع ماه باشد. ترس و نا‌امیدی سرمایه‌گذاران نسبت به نوسانات قیمت همچنان ادامه دارد زیرا هیچ‌گونه شواهدی برای اثبات مهار تورم وجود ندارد. تحلیل‌گران پیش‌بینی کرده بودند که قیمت این رمز‌ارز وارد کانال ۱۸ هزار دلاری می‌شود و احتمال دارد که با شکست حمایت قیمتی، بیت‌کوین بین ۱۳تا ۱۵ هزار دلار معامله شود، اما رشد آن در روز جمعه نشان می‌دهد که این رمز‌ارز سعی در حفظ جایگاه خود در بازار دارد. قیمت بیت‌کوین در ابتدای روز جمعه با قیمت ۲۰هزار و ۸۰۰ دلار معامله می‌شد و تا صبح روز سه‌شنبه با قیمت ۲۰هزار و ۳۰۰ دلار توانست کانال ۲۰ هزار دلاری خود را حفظ کند و اکنون با قیمت ۱۹هزار و ۸۰۰ دلار در بازار در حال معامله است. اتریوم نیز نسبت به روز جمعه روند صعودی به خود گرفته بود و با قیمت ۱۱۱۴ دلار در بازار معامله شد که گزارش‌ها نشان می‌دهد اتریوم نسبت به روزهای پیشین خود رشدی ۹درصدی را تجربه کرده است و در کانال ۱۱۰۰ دلار در بازار معامله شد.

افزایش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا
بانک مرکزی اروپا در روزهای اخیر اعلام کرد که قصد دارد تا اواخر ماه جاری نرخ بهره را برای مهار تورم به میزان ۲۵/ ۰ تا ۵/ ۰ درصد افزایش دهد. این افزایش تاثیر مثبتی بر کنترل تورم دارد و می‌تواند قدرت خرید را افزایش دهد و باعث رکود اقتصادی این منطقه نخواهد شد. مقامات اقتصادی این منطقه معتقدند که جنگ روسیه سبب تورم این منطقه شده، زیرا اتحادیه اروپا برای تامین انرژی به روسیه وابسته است، اما آنها در رابطه با نرخ تولید ناخالص داخلی اعلام کردند که این تورم سبب رکود اقتصادی نمی‌شود. افزایش نرخ بهره در بلندمدت تاثیر زیادی در مهار تورم در منطقه یورو خواهد داشت. رئیس بانک مرکزی اتریش هم براین باور است که ابتدا باید تورم مناطق مختلف را بررسی کنیم و با توجه به توسعه و تورم آن منطقه، نرخ را حدود ۲۵/ ۰ تا ۵/ ۰ درصد افزایش دهند. وی افزود که برای حفظ جایگاه سیاست‌های پولی نیز شاید لازم باشد که نرخ بهره افزایش پیدا کند. این افزایش شدید نرخ بهره، هزینه‌های زیادی را در بر می‌گیرد. این نهاد از افزایش نرخ بهره در سپتامبر خبر داد که هنوز نرخ آن مشخص نشده است.

 

روزگذشته قیمت شاخص ارزی در پله‌های میانی کانال ۳۱ هزار تومانی از حرکت ایستاد. بررسی‌های به عمل آمده از هسته مرکزی بازار ارز تهران حاکی از آن است که آمد و شد در کوچه‌های اطراف میدان فردوسی و خیابان منوچهری بیشتر شده و بازار ارز روز‌های شلوغ خود را سپری می‌کند. معامله‌گران غیر‌رسمی بازار با پرسه زدن حوالی صفوف خریداران ارز توافقی درصدد خرید دارایی‌های ارزی خریداران با نرخ‌های بازار آزاد هستند. دلالان به همه افراد داخل پیاده‌رو، پیشنهاد خرید دلار می‌دهند.
6

به عقیده برخی از فعالان بازار و با توجه به افزایش درآمد‌های ارزی کشور، دست نهاد‌های بازار‌ساز در جهت افزایش حجم عرضه باز است و نسبت به مدت مشابه سال گذشته، سطح ارز‌آوری کشور افزایش یافته است. روز گذشته در نهایت قیمت هر برگ اسکناس دلار آزاد در معاملات عصر روز گذشته با حدود 400 تومان افزایش نسبت به نرخ روز دوشنبه به رقم 31 هزار و 450 تومان رسید. دیروز سه‌شنبه 14 تیر روند قیمت شاخص ارزی در بازار افزایشی بود. در طول معاملات صبح تا عصر روز دوشنبه فعالان بازار ارز شاهد کاهش چشمگیر نرخ دلار آزاد بودند. بخشی از افت قیمتی رخ داده در بازار روز دوشنبه با شروع بازار سه‌شنبه جبران شد. هر برگ از این اسکناس آمریکایی در معاملات ابتدایی صبح روز گذشته درسطح قیمتی 31 هزار و 400 تومان فعالیت خود را آغاز کرد. با گذشت چند ساعت از معاملات بازار روز گذشته نوسان قابل توجه دیگری در نرخ این ارز مشاهده نشد و در نهایت قیمت هر برگ اسکناس آمریکایی در عصر روز سه‌شنبه با حدود 400 تومان افزایش نسبت به نرخ روز دوشنبه در رقم 31 هزار و 450 تومان ثبت شد. طبق مشاهدات به عمل آمده، حجم معاملات این بازار افزایش چشمگیری یافته است. پس از آغاز فروش ارز در بنگاه‌های معاملاتی رسمی با نرخ‌های توافقی، بازار ارز تهران با حجم جدیدی از متقاضیان ارز روبه‌رو شد که با در دست داشتن کارت ملی، جهت خرید سهمیه سالانه 2 هزار دلار خود به سراغ صرافی‌ها رفتند. در این میان بازار معامله‌گران غیر‌رسمی نیز داغ شد. این افراد با مطرح کردن پیشنهاد‌های خرید متفاوت و بالاتر از نرخ‌های توافقی اقدام به تصاحب دارایی خریداران ارز می‌کنند. این روز‌ها درصورت عبور از میدان فردوسی و گذر منوچهری غیر ممکن است که با پیشنهادی از معامله‌گران ارزی روبه‌رو نشوید. از جمله دیگر نکات قابل توجه بازار روز گذشته می‌توان به ادعای فعالان ارزی نسبت به افزایش سطح ارزآوری کشور اشاره کرد. صاحب یکی از بنگاه‌های معاملات ارزی در گفت‌وگو خود با خبرنگار «دنیای اقتصاد» از دست باز بانک مرکزی در افزایش حجم عرضه ارز، با توجه به افزایش درآمد‌های ارزی کشور سخن گفت. به عقیده برخی از کارشناسان ارزی در صورت از میان برداشتن محدودیت خرید ارز با نرخ‌های توافقی، از تب و تاب معاملات غیر‌رسمی کاسته شده و بیشتر معاملات بازار به صرافی‌های رسمی منتقل خواهد شد. روز گذشته قیمت هر قطعه سکه طلای طرح جدید نیز نسبت به نرخ روز دوشنبه افزایش ملایمی را تجربه کرد. با افزایش 400 تومانی نرخ دلار در معاملات بازار آزاد روز گذشته هر قطعه سکه ضرب امامی با حدود 40هزار تومان افزایش به رقم 15 میلیون تومان رسید.

وحید عباسیون
کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه از ابتدای سال ‌تحت‌تاثیر فاکتور‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیادی قرار داشت که از برنامه جامع اقدام مشترک در حوزه سیاست خارجه می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین فاکتور یاد کرد. در اردیبهشت و خرداد برخی از فعالان بازار سهام معتقد بودند که احیای برجام می‌تواند به افت قیمت دلار و کاهش ارزش بازار منجر شود، چنین دیدگاهی مانع از استقبال بازار از این مهم بود. در ادامه، طولانی شدن فرآیند مذاکرات به افزایش نرخ اسکناس آمریکایی ختم شد و به‌تبع چنین رویدادی بازار سهام نیز صعود پیدا کرد. در اینکه احیای برجام به نفع کلیت اقتصاد کشور خواهد بود هیچ شکی وجود ندارد چرا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که فروش و صادرات محصولات تسهیل می‌شود. شرکت‌هایی که نیازمند اجرای طرح توسعه، بازسازی و واردات کالاهای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای تولید هستند می‌توانند با سرعت بیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر، هزینه کمتر و راحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر انجام دهند، بنابراین ماهیت برجام به نفع اقتصاد است. از ابتدای سال‌ تاکنون نیز همگام با آزادسازی قیمت چند قلم کالا از بند دلار ترجیحی و البته برخی نابسامانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، شاهد شکل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری افزایش تورم در اقتصاد بودیم که به‌رغم این مهم افزایش نقدینگی را هم در جامعه تجربه کردیم.
در صورتی‌که اکنون حصول توافق با قدرت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جهانی صورت بگیرد بازهم چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز کاهشی شدید در دلار نیمایی نخواهیم داشت. ممکن است نرخ غیررسمی اسکناس آمریکایی تحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاثیر رفتار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های هیجانی کاهشی شود اما به دلیل اختلاف زیاد بین این دو نرخ به‌نظر می‌رسد که صرفا فاصله قیمتی حدود ۳۰‌درصدی موجود تا حدودی کاهش پیدا کند. به‌نظر می‌رسد با فرسایشی‌شدن پروسه مذاکرات احتمال اینکه دولت بتواند نرخ دلار را از طریق عرضه کاهش دهد، به دلیل افزایش نقدینگی و افزایش انتظارات تورمی (به گفته رئیس دولت بخش دیگر از تورم به سال‌۱۴۰۲ منتقل می‌شود) کمتر خواهد بود.

بخشی از تقاضای ارز اکنون در اقتصاد سرکوب شده است، مقداری تقاضای نهفته نیز در این بازار وجود دارد که در صورت احیای برجام با اندکی فاصله زمانی از حالت نهفته خارج می‌شود. اغلب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شرکت‌ها نیازمند نوسازی، بازسازی و طرح توسعه هستند. ناوگان حمل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نقل (هوایی و ریلی) نیازمند سرمایه‌گذاری است. طی چند سال‌اخیر مقدار تقاضای دلار مسافرتی به دلیل کرونا کاهش پیدا کرده بود که از این پس می‌تواند افزایشی شود. مقایسه وضعیت فعلی قیمت سهام با پیک شاخص در سال‌۱۳۹۹ نشان می‌دهد که همچنان قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بالاتر از بازه مذکور است. با درنظر گرفتن رقم شاخص در پاییز ۹۹ مشاهده می‌شود که قیمت مس در سطوح ۴‌هزار دلار قرار داشت، ضمن اینکه اکنون قیمت کالاهای اساسی با کاهش شدیدی مواجه شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، مس ۱۱‌هزار دلاری اکنون در ارقامی نزدیک به ۸‌هزار دلار قرار دارد. نکته اینجاست که در اقتصاد جهانی هم با تورم مواجه هستیم. تورم آمریکا توام با تورمی که طی دوران کرونا ایجاد شده سطوح قیمتی کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را کاهشی می‌کند، اما اگر ریزش شدیدی در بخش کالاها هم داشته باشیم همچنان نرخ‌ها از کف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قبلی بالاتر هستند.

چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز بلندمدتی که در دنیا وجود دارد خبر از رکود می‌دهد اما باید دید که در چه بخش‌هایی این مهم حادث می‌شود. در حال‌حاضر در حوزه پیش‌بینی قیمت نفت خیلی از موسسات معتقدند اگر جنگ روسیه و اوکراین طولانی شود، ممکن است قیمت نفت حتی به سطوح بالاتر از ۱۵۰ دلار برسد. نمی‌توان قیمت نفت را در چنین محدوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در نظر گرفت و انتظار داشت که قیمت کالایی همچون فولاد بیلت کمتر از ۵۰۰ دلار شود. زمانی که قیمت انرژی در دنیا رشد می‌کند یقینا هزینه تولید فولاد، مس یا هزینه استخراج معادن افزایش پیدا می‌کند، بنابراین به‌طور خودکار تورم در دنیا افزایشی می‌شود. اگر سطوح فعلی قیمت کامودیتی کماکان پایدار باشد و دلار نیمایی را در سطوح ۲۵الی ۲۶‌هزار‌تومان فعلی در نظر بگیریم، همچنان خیلی از شرکت‌ها از جذابیت بنیادی برخوردارند.

 

روزهای نوسانی بازارسهام تمامی ندارد. افت و خیز با این بازار به گونه‌ای عجین شده که حتی سهامداران حرفه‌ای نیز این‌روزها بیشتر از قبل دست به ماشه فروش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند. شاخص‌کل بورس تهران به غیر از شنبه بقیه روزهای هفته را متعادل آغاز کرد و روز گذشته در نهایت با بیش از ۳هزار واحد افزایش به‌کار خود پایان داد تا در نهایت در ارتفاع یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میلیون و ۵۱۱هزار واحدی قرار بگیرد، با این‌حال در بیشتر ساعات معاملاتی روزهای گذشته شاهد فشار فروش و عرضه سهامداران بودیم.
جولان نماگر بازار سرمایه در میانه‌های پایین کانال ۵/ ۱میلیون واحد در حالی است که وضعیت بازارهای موازی مطلوب‌تر از این بازار است. فشار فروش در معاملات بازار سرمایه و خروج پول از گردونه دادوستدها تحلیلگران را به تکاپوی مضاعفی انداخته که در صورت تداوم روند نزولی بازار چه سرنوشتی در انتظار آن خواهد بود. ‌ماه‌های زیادی است که در بازار سرمایه کمبود نقدینگی موج می‌زند اما در هفته‌های اخیر و به‌دنبال شرایط نامشخص احیای برجام، دو عامل کلیدی صعود نرخ در بازار ارز و پیشروی انتظارات تورمی نتوانسته واکنش جدی فعالان بورسی را همراه داشته باشد. از سوی دیگر با توجه به انتشار گزارش‌های ماهانه شرکت‌ها و نتایج متوسط برخی از گروه‌ها به‌نظر می‌رسید ‌این موضوع بتواند سرمایه‌گذاران بیشتری را جذب بازار کند، اما این اتفاق رخ نداد و بازارسرمایه با قوت بر مدار نوسانی حرکت می‌کند.  بررسی رفتار سرمایه‌گذاران بورسی در هفته‌های گذشته و بی‌عملی آنها نسبت به برخی محرک‌های قوی حاکی از این نکته ظریف است که سرمایه‌گذاران این بخش تمام حواس خود را معطوف به رفتار سیاستگذار اقتصادی کرده‌اند.

در‌ ماه‌های اخیر هربار اخبار با صحت و سقم متفاوت از سوی سیاستگذار اقتصادی به‌خصوص متولیان بانک مرکزی منتشرشده، بازار به‌شدت نسبت به آن واکنش نشان داده است. در هفته‌های گذشته نیز درحالی‌که رشد قیمت‌ها در سایر بازارهای دارایی به تنهایی می‌توانست بازارسهام را بالا بکشد، اما این امر نتوانست متغیری اثرگذار بر روند دادوستدهای بورسی باشد، اما با توجه به برخی گمانه‌زنی‌ها درخصوص سیاستگذاری‌های جدید بانک مرکزی که احتمال وقوع آن در شرایط فعلی تورمی وجود دارد، بار دیگر شاهد حساسیت فعالان بورسی هستیم. حساسیتی که درست یا نادرست بودن آن موضوع بحث فعلی ما نیست. بورس تهران با تکیه بر این حساسیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اما بی‌تفاوت به عوامل اثرگذار خارجی رغبت چندانی برای ماندن در این بازار ندارد. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم بازار سرمایه هم‌اکنون به‌جای رصد بازارهای موازی چشم به تغییر و تحولات بخشنامه‌های بانک مرکزی دوخته است. تغییرات تاکتیکی در بانک‌های مرکزی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و اجرای آن سیاست‌ها در مورد نرخ بهره، سرمایه‌گذاران داخلی را نیز حساس کرده است.

تصمیمات اقتصادی گرچه استراتژی مشخصی را برای سرمایه‌گذار تعیین می‌کنند اما غفلت از محرک‌های دیگر و معطوف‌شدن بر یک جنبه خاص جز طولانی‌شدن روند فرسایشی فعلی عایدی دیگری در بر نخواهد داشت. این درحالی است که کاهش قیمت کامودیتی‌ها نفس بورس‌های جهانی راهم گرفته، از این‌رو اگر فعالان بازار نسبت به جهش سه بازار ارز، طلا و مسکن توامان رفتاری خنثی از خود نشان دهند قافیه را به بازارهای رقیب واگذار می‌کنند. کاهش هرچه بیشتر شاخص‌کل در کنار وضعیت رکودی بازار نیز از افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در تالارشیشه‌ای حکایت می‌کند. از آنجا که اکثر نمادهای بورسی از قیمت‌های جهانی و نرخ ارز اثر‌پذیری بالایی دارند، در حال‌حاضر مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار این گروه‌ها خواهد بود.

 

۶۹۶روز از زمانی که شاخص کل بورس قله ۲میلیون واحد را تجربه کرد، می‌گذرد و حالا بعد از گذشت حدود ۲۳ماه، این نماگر ۵۶۷هزار پله پایین‌تر ایستاده است. در این مدت سهامداران خرد نیز مالکیت سهامی به ارزش ۱۲۰هزار میلیارد تومان را به حقوقی‌ها واگذار کرد‌‌ه‌اند. اما سهم هر یک از صنایع بورسی از ورود و خروج سرمایه‌ها طی ۲۸ماه اخیر به چه میزان بوده است؟ آیا صنعت جذاب و خریدنی در این ماه‌های فرسایشی تالار شیشه‌ای وجود داشته است؟ بورسی‌ها در این مدت در کدام بخش‌ها تردد داشته‌اند؟
4

بورس تهران روز گذشته نیز بر مدار صعودی حرکت کرد و با ثبت رشد 26/ 0‌درصدی شاخص‌کل، این نماگر تا محدوده یک‌میلیون و 511‌هزار واحد پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روی کرد. در این میان شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن به افزایش ارتفاع 08/ 0‌درصدی بسنده کرد، با این‌حال خالص خروج مثبت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ادامه یافت و این دسته از معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران 180میلیارد ‌تومان دیگر از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود را از گردونه معاملات سهام خارج کردند با این تفاوت که این‌بار شاهد حرکت جزیره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای این معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران درمیان صنایع بورسی بودیم؛ به‌طوری که در هر دو سمت خرید و فروش نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلفی از گروه‌های کوچک ریالی و صنایع کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محور به چشم می‌خورد. هر گروهی نیز بهانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به‌دست حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داده بود که زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن را بخرند یا بفروشند، اما شاید بد نباشد نگاهی به ‌عملکرد بازیگران سهام در برش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف زمانی طی دو سال‌اخیر بیندازیم. دو سالی که شاخص‌کل بورس تهران با فراز و فرود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بسیاری مواجه شده و پس از یک ابرنوسان عجیب در نیمه نخست 99، بیش از 23‌ماه است که با رکودی فرسایشی دست و پنجه نرم می‌کند تا در مقابل ورود حدود 100‌هزار میلیارد‌تومانی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد در کمتر از 5‌ماه نخست 99، در حدود 2سال‌گذشته شاهد فرار 120‌هزار میلیارد‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از بازار سهام باشد، اما سهم هریک از صنایع در سال‌های اخیر از ورود و خروج حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به چه میزان بوده است؟ آیا صنعتی وجود دارد که در رکود 23‌ماهه تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای همچنان برای سهامداران خرد جذاب و خریدنی باشد؟ در این گزارش سعی می‌شود مروری کلی بر این رفت و آمدها شود.

5‌ماه جذاب برای حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها
696 روز از روزی که شاخص‌کل بورس تهران قله اعجاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیز 2‌میلیون و 78‌هزار واحد را تجربه کرد می‌گذرد و حالا بعد از گذشت حدود 23 ماه، این نماگر 567‌هزار پله پایین‌تر ایستاده است و حتی چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازی نیز برای فتح مجدد آن محدوده افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای حتی برای کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مدت وجود ندارد. آنگونه که آمارها حکایت می‌کنند سهامداران خرد در 5‌ماه نخست99، در مجموع حدود100هزار میلیارد‌تومان از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود را وارد گردونه معاملات سهام کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بودند که اگر بخواهیم از آن میانگین روزانه بگیریم، به عدد‌هزار میلیارد‌تومان در روز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم که در نوع خود جالب و البته عجیب است. از 20مرداد99 تا به امروز اما حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مالکیت سهامی به ارزش حدودی 120‌هزار‌میلیاردتومان را به سهامداران نهادی بورس تهران واگذار کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، به‌عبارتی طی 24‌ماه اخیر، این دسته از بازیگران بورسی که در ضررهای چند 10‌درصدی نیز به‌سر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند، روزانه خالص فروشی به میزان 260 میلیارد‌تومان رقم زده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و به خروج پرشتاب از این بازار که ریسک آن به بازدهی که می‌دهد، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارزد ادامه می‌دهند. اینکه چه زمانی درب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خروج خلوت شده و در مقابل ورودی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نه همانند روزهای نخست سال‌99، دوباره شلوغ می‌شود را شاید هیچ‌کس نداند و باید دید چه زمانی این زمین سوخته مجددا برای سکونت، کاشت و برداشت آماده می‌شود.

در هر صورت آنگونه که آمارها می‌گویند، در 5‌ماه نخست99، گروه‌های بزرگ ریالی و دلاری در صدر لیست خرید حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها قرار داشتند. رتبه نخست در این بازه زمانی رویایی به زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گروه فرآورده‌های نفتی اختصاص داشت که با خالص خرید 19‌هزار و 852 میلیارد‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سهمی21‌درصد از کل ورودی در این برش زمانی را در اختیار دارد. در ادامه نوبت به دو گروه فلزات اساسی و شرکت‌های چندرشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای صنعتی می‌رسد که در روند مشابه یکدیگر، هرکدام 15‌درصد از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حقیقی را جذب زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود کردند. خودرو و بانک نیز رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سوم و چهارم را هرکدام با سهمی کمتر از یک‌درصد در اختیار گرفتند، اما در همین روزهایی که شاهد رشد پرشتاب قیمت‌ها و ورود سراسیمه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سرگردان به تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بودیم، بودند صنایعی که در لیست فروش حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جای گرفتند. بر اساس بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در 5‌ماه نخست سال‌99، هفت گروه که همگی در زمره صنایع کوچک و ریالی بازار جای می‌گیرند، شاهد خروج معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران خرد بودند که بیشترین میزان خروجی به گروه ماشین‌آلات با خالص فروش 212میلیارد‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اختصاص یافته بود.

از سقف 99 تا کف 1400
همان‌طور که در روزهای اوج گروه‌های بزرگ بازار اصلی‌ترین میزبان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد بودند، با رکودی‌شدن بازار، حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بیشترین خالص فروش خود را در همین صنایع رقم زدند. صنایعی که از نقدشوندگی بالایی نیز برخوردارند. در این راستا اگر بخواهیم به بررسی عملکرد بازیگران بورسی از 20مرداد99 یعنی آغاز رکود بازار تا کف اخیر شاخص‌کل که در 5 بهمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماه سال‌گذشته ثبت شد، بپردازیم متوجه می‌شویم که سهم گروه فلزات اساسی از حدود 97‌هزار میلیارد‌تومان پول خروجی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، 17‌درصد یعنی حدود 7/ 16‌هزار میلیارد‌تومان بوده است. پالایشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز در همین بازه زمانی سهمی 13‌درصدی از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خروجی را داشتند.

در مجموع طی این برش زمانی 18‌ماهه، 32 صنعت بورسی شاهد انتقال مالکیت سهام در مسیر حقیقی به حقوقی بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و در مقابل شاهد جذابیت عجیب هفت گروه شامل وسایل ارتباطی، کاشی و سرامیک، اطلاعات و ارتباطات، دستگاه‌های برقی، سایر معادن، محصولات کاغذی و انتشار و چاپ برای سهامداران خرد بودیم که در مجموع با خالص خرید 506‌میلیارد ‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همراه شدند.

لیست خرید 1401 حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها
اما برسیم به سال‌جاری. از ابتدای سال‌تاکنون هرچند نماگر اصلی تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای رشد بیش از 10‌درصدی را در کارنامه خود دارد اما روند خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد از گردونه معاملات سهام متوقف نشد و شاهد انتقال مالکیت سهامی به ارزش 4166میلیارد ‌تومان از جانب حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران نهادی بورس تهران بودیم. در این 100 روز، 30 صنعت با خالص فروش مثبت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مواجه شدند که در صدر آنها بازهم نام بزرگان خودنمایی می‌کند و تنها چینش دستخوش تغییراتی شده است. بیشترین خالص فروش حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اما همچنان از زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گروه فلزات اساسی به میزان 734 میلیارد‌تومان یعنی معادل 18‌درصد از کل خروج پول رقم خورد. نام بانکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اما در رتبه دوم این لیست به چشم می‌خورد که در 100 روز اخیر شاهد جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش 603میلیارد ‌تومان (با سهم 14‌درصدی از کل) در مسیر حقیقی به حقوقی بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. در آنسوی بازار اما 9 صنعت با ارزش بازار پایین مقصد سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های هر چند اندک حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بودند. مجموع خالص خرید حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در این گروه‌ها 146 میلیارد ‌تومان برآورد می‌شود.

بورس تحت‌تاثیر است. تاثیرپذیری این بازار سرمایه هم به یکی دو مورد خلاصه نمی‌شود. از گرمای هوا و قطعی‌‌‌‌‌‌ برق تا سردی هوا و قطعی‌‌‌‌‌‌ گاز. از شرایط سیاسی و بین‌‌‌‌‌‌المللی در حوزه احیای برجام گرفته تا جنگ روسیه و اوکراین و وضعیت بازارهای جهانی. این‌‌‌‌‌‌ موارد و خیلی‌‌‌‌‌‌های دیگر که کارشناسان به آنها اشاره می‌کنند، دست به‌دست هم داده‌‌‌‌‌‌اند تا سرمایه‌گذاری در این بازار سرمایه را به محلی پر از تنش تبدیل کنند و البته ترس و لرز را همراه سهامداران خرد کنند. البته که درمیان تمام تاثیرها و ایجاد دل‌‌‌‌‌‌نگرانی‌ها برای سهامداران، از دولت و رفتار سیاستگذاران هم نباید غافل شد.
بازیگران فرار سرمایه از بورس
دستورها و دخالت‌‌‌‌‌‌ها خود عامل مهم دیگری در ایجاد شرایط استرس‌‌‌‌‌‌زا و ایجاد بی‌‌‌‌‌‌ثباتی هستند. حالا درمیان این ترس‌‌‌‌‌‌ولرزها سوال خیلی از سهامداران خرد که در بازار حضور دارند یا تمایل به حضور در آن را دارند، این است که رکود بورس و ارزش معاملات پایین تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ یا این سوال را مطرح می‌کنند که وقتی چنین وضعیتی در بورس حاکم است، می‌توان به رشد قیمت سهام امیدوار بود؟ کارشناسان بازار سرمایه در گفت‌‌‌‌‌‌وگو با روزنامه «دنیای‌اقتصاد» به موارد مختلفی در این رابطه اشاره کرده‌‌‌‌‌‌اند. برخی این دل‌‌‌‌‌‌نگرانی و خروج از بورس را منطقی دانسته و برخی دیگر بیان کرده‌‌‌‌‌‌اند که اشتباه است و دیگر بازارها هم چنین وضعیتی دارند. آنها در کنار توضیحات و دلایل خود برای به‌وجود آمدن این وضعیت در بورس و میان سهامداران حقیقی، به عوامل اثرگذار بر تشدید یا ادامه‌‌‌‌‌‌داربودن این وضعیت هم در صحبت‌‌‌‌‌‌هایشان اشاره کرده‌‌‌‌‌‌اند. برخی معتقدند که دولت اجازه نمی‌دهد نرخ دلار نیمایی هم‌‌‌‌‌‌پا با نرخ دلار آزاد رشد کند و این موضوع را عاملی برای رکود بورس معرفی می‌کنند و برخی دیگر هم به دخالت‌های دولت در وضعیت شرکت‌ها یا تورم اشاره می‌کنند. آنها البته به این موضوع هم مثل همیشه اشاره می‌کنند که سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران حقیقی باید برای سرمایه‌گذاری در بورس نگاه بلندمدت داشته باشند و نبود این نگاه به سرمایه‌گذاری را خود عامل دیگری برای خروج از بورس بیان می‌کنند.

دولت در جیب شرکت‌ها دست نکند
محمد نوربخش، کارشناس بازار سرمایه: هر زمان که مشخص شد دولت قرار نیست در جیب شرکت‌ها دست کند یا کمتر این کار را انجام بدهد، آن زمان می‌توان امیدوار بود که بورس از رکود خارج می‌شود و قیمت سهم‌ها رشد پیدا می‌کند. البته که دولت نباید در قیمت ارز نیز دخالت کند و باید اجازه بدهد که نرخ دلار نیمایی همزمان با بازار دلار آزاد رشد کند. این اتفاق‌‌‌‌‌‌ها که رخ بدهد، آن زمان می‌توان امیدوار بود که بورس از رکود خارج ‌شود، اما اینکه گفته می‌شود دیگر بازارهای موازی با بورس برای سهامداران جذاب هستند، اینطور نیست، چراکه صرفا سهامداران حقیقی هستند که از بورس خارج می‌شوند اما در مقابل حقوقی‌‌‌‌‌‌ها در حال ورود پول به بورس هستند؛ به همین علت به این معیار نمی‌توانیم اکتفا کنیم که به این علت که حقیقی‌‌‌‌‌‌ها در حال خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌هایشان از بورس هستند، پس این بازار با افت روبه‌رو شده است. البته که در شرایط فعلی اقتصاد کشور، برای حقیقی‌‌‌‌‌‌ها ممکن است بازارهای دیگر جذاب باشند اما با یک نگاه تحلیلی و موشکافانه به این موضوع، می‌توان متوجه شد که در بازارهای دیگر هم خبر چندانی نیست.

نکته دیگر هم این است که قیمت‌های جهانی خیلی از سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران را ترسانده است؛ چراکه در حال‌حاضر در مرحله نزول هستند اما همین شرکت‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌محور نیز با وجود قیمت‌های پایین‌‌‌‌‌‌، سود‌‌‌‌‌‌های تقسیمی خیلی جذابی دارند و ارزنده هستند، اما متاسفانه رفتارهایی از دولت می‌بینیم که مجموع این رفتارها سرمایه‌‌‌‌‌‌گذاران را می‌‌‌‌‌‌ترساند و ریسک سرمایه‌گذاری در بورس را بالا می‌برد. قطعی‌‌‌‌‌‌ برق و احتمال قطعی گاز، فاصله نرخ دلار آزاد و نیما و غیره جزو دیگر فاکتورهایی هستند که باعث می‌شوند بورس درجا بزند، اما همیشه این مساله مطرح‌شده و این‌بار در این موضوع هم باید به آن پرداخته شود که سهامداران خرد و حقیقی باید با دید بلندمدت‌‌‌‌‌‌تری در بورس سرمایه‌گذاری کنند. اگر بگویند که از پارسال تا امسال یا دو سال‌پیش تا امسال، بورس رشد نداشته است یا در رکود بوده، درست است اما از سه سال‌پیش تا امسال اینطور نبوده است. همچنین نکته دیگر در همین رابطه این است که میانگین هندسی رشد سالانه بورس از سال‌۱۳۸۷ تا پایان سال‌۱۴۰۰ حدود۵۰‌درصد بوده اما مسکن و تورم کمتر رشد کرده‌‌اند. به همین علت باید افق‌دید سرمایه‌گذاری خود در بورس را بلندمدت کنند و آن زمان متوجه می‌شوند که بورس رشد بیشتری نسبت به دیگر بازارها داشته است.

متغیرهای اثرگذار بر بورس را دریابیم
مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه: زمانی روند بورس به روندی تاریخی تبدیل شده بود اما حالا در گزارش‌های فصلی شرکت‌ها می‌بینیم که وضعیت تغییر کرده و حتی برعکس شده است. علت این موضوع هم قیمت‌گذاری دستوری از سوی دولت، افزایش تورم و عدم‌رشد نرخ دلار نیمایی با نرخ دلار آزاد بوده است. به همین علت در شرکت‌ها به این عللی که مطرح شد و مسائل دیگری چون هزینه‌‌‌‌‌‌های انرژی، حقوق پرسنل و غیره با کاهش حاشیه سود مواجه بوده‌‌‌‌‌‌اند. در چنین شرایطی دارندگان کالا بیشتر از دارندگان سهام بنگاه‌ها و شرکت‌ها سود کرده‌‌‌‌‌‌اند. در تحلیل بین بازارها هم شاهد تورم در بخش‌های مختلف اقتصاد بوده‌‌‌‌‌‌ایم.

سکه و ارز هم تا حدی توانسته‌‌‌‌‌‌اند بازده مناسبی را به دارندگان برسانند، اما در این میان بازار سهام عقب مانده است، در صورتی‌که اگر قیمت‌های جهانی به حالت تعادلی خود بازگردند، فاصله نرخ دلار نیمایی و آزاد کاهش پیدا کند و همچنین شاهد رفتار منصفانه دولت باشیم، می‌توانیم از این شرایط در بورس خارج شویم. این سه عامل هرکدامشان به اندازه دیگری حائزاهمیت و توجه هستند و ترکیب این عوامل است که باعث بهبود اوضاع بورس و ایجاد جذابیت در بازار می‌شود، چراکه بورس پدیده‌‌‌‌‌‌ای چند متغیره است اما امروز در حوزه بازار سهام ابهامات زیادی را شاهد هستیم که بارزترین این ابهام در شرایط سیاسی و بین‌‌‌‌‌‌المللی است. مجموع این عوامل باعث می‌شود که اعتماد به بازار کم شود و شاهد خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌ها از بورس باشیم یا حجم معاملات پایین را ببینیم، چراکه شرایط متعادل نیست.

احیای برجام می‌تواند محرکی برای رشد بورس باشد
بابک سالاروند، کارشناس بازار سرمایه: در شرایط کنونی که حجم و ارزش پایین معاملات و به‌طور کل رکود بازار سرمایه را شاهد هستیم که عمدتا ناشی از فاصله زیاد P/ E بازار و P/ E اوراق و اسناد خزانه است. این فاصله باید کمتر شود و همچنین منتظر گزارش‌های سه‌ماهه و سودهای اعلامی شرکت‌ها باشیم که اگر منجر به کاهش P/ E بازار شود، می‌توان به شرایط آینده بازار امیدوار بود، اما تنها نمی‌شود به این موضوع اتکا کرد، چراکه متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که این متغیرها ناشی از ریسک‌‌‌‌‌‌های سیستماتیک است. از جمله این ریسک‌‌‌‌‌‌های سیستماتیک می‌توان به قیمت‌گذاری دستوری دولت، سیاست‌های خروج دولت از صنایع خودرویی و مساله مهم‌تر از همه بلاتکلیفی در مورد احیای برجام اشاره کرد که اگر سایه ابهام از سر مذاکرات احیای برجام برداشته شود و به سرانجام نیکی برسد، می‌تواند محرکی بسیار عالی‌‌‌‌‌‌ برای بورس باشد. موضوعی که تاثیر بسزایی روی متغیرهای اثرگذار بازار دارد. در نهایت  تمامی مواردی که ذکر شد اگر به نفع بورس تغییر پیدا کند، می‌تواند منتج به خروج بازار از رکود بشود.

 

دانش سرمایه ارکا برای همراهان خود اخبار های بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه میدهد. مطالب بیشتر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما