با توجه به جو منفی حاکم بر بازار سهام طی سه ماه اخیر حرکت سفتهبازان و سوداگران به سمت نماد تسه افزایش یافته است، که طی جلساتی که اخیر با مسئولان فرابورس داشتیم، تصمیماتی در رابطه با افزایش نظارت و تغییر حجم مبنا در خصوص نماد تسه اتخاذ شده است.
محمد حسین علمداری عضو هیئت مدیره بانک مسکن در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، درخصوص روند اعطای اوراق تسه، اظهار کرد: اوراق تسه در اصل مربوط به بحث حق تقدم استفاده از تسهیلات بانک مسکن می شود، به نحوی که اشخاص پس از بازکردن حساب در این بانک میتوانند از امتیاز یونیتهایی که به واسطه فرابورس عرضه میگردد، بهرهمند شوند.
او بیان کرد: مالک اصلی اوراق تسه سپردهگذارانی هستند که نزد بانک مسکن حساب دارند، عرضه و تقاضای این اوراق به نحوی برنامهریزی شده که اشخاص حداکثر تا ۲۴ ماه میتوانند آن را بفروشند یا جهت خرید خانه از آن استفاده کنند.
عضو هیئت مدیره بانک مسکن تاکیدکرد: در صورتیکه اشخاص طی ۲۴ ماه از امتیاز اوراق خود استقاده نکنند، برگه اوراق آنها باطل خواهد شد.
علمداری گفت: به محض آنکه نماد جدید در این خصوص شکلگیرد، نماد قبلی به طور کامل حذف خواهدشد.
او بیان کرد: اوراق تسه تقریبا عمری ۱۹ ساله دارد که تا چهار ماه گذشته براساس گزارشاتی که به دستمان میرسید عملکرد خوبی وجود داشته، اما طی سه ماه اخیر با توجه به جو منفی حاکم بر بازار سرمایه و نبود نظارت کافی برخی از سوداگران و سفتهبازان به سمت این نماد حرکت کردند.
عضو هیئت مدیره بانک مسکن بیان کرد: طی جلساتی که اخیراً با مسئولان فرابورس داشتیم، تصمیماتی در رابطه با افزایش نظارت و تغییر حجم مبنا در خصوص نماد تسه اتخاذ شد.
علمداری افزود: مشکل اساسی که در خصوص نماد تسه وجود داشت، مربوط به خرید و فروش همزمان این اوراق در طول یک روز میشد که مطابق پیگیریهای صورت گرفته از سوی بانک مسکن، این امر از ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ به طور کامل اصلاح شد، به گونهای که اکنون شخص پس از خرید اوراق تسه حداکثر تا چهارماه امکان فروش آن را ندارد.
او بیان کرد: از سوی دیگر نیز با هدف کاهش هزینه اوراق تسه طرحی عملیاتی شد که اکنون ۵۰درصد تسهیلات خرید مسکن بدون نیاز به خرید اوراق پرداخت میشود.
عضو هیئت مدیره بانک مسکن گفت: مطابق بررسی های صورت گرفته در جلسات قیمت هر تسه باید بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان باشد تا خریداران زیانی متحمل نشوند.
علمداری در پایان گفت: تمام تلاشمان این است که تا در سال آینده قیمت این اوراق متعادلتر شود.
قیمت پایه محصولات پلیمری و شیمیایی بورسکالا روز گذشته با تاثیرپذیرفتن از رشد محدود بهای نیمایی ارز و قیمتهای جهانی در عموم گریدها سبزپوش شد. این میزان افزایش، چندان برجسته نبود و بخش عمده این گروه از محصولات، افزایشی به اندازه رشد قیمت مبنای نیمایی دلار را تجربه کردند.
نرخ پایه، تحت فشار دو سیگنال متناقض
بهای آزاد ارز هفته گذشته با جرقههای افزایشی قیمت در برخی از روزهای معاملاتی همراه شد که البته چندان پایدار نبود و عقبگرد به سمت نرخهای کاهشی ادامه یافت. این در حالی است که روز گذشته نیز بهای آزاد دلار به کانال قیمتی 25هزار تومانی وارد شد که میتواند ذهنیت غالب اهالی بازار را در محدوده منفی تعمیق بخشد. اما نکته مهم در بازار محصولات پتروشیمیایی بورسکالا با محوریت پلیمرها این است که دو متغیر اصلی تعیین نرخ پایه از دو جریان متفاوت تغذیه خواهند شد. ابتدا روند صعودی بهای جهانی محصولات پتروشیمیایی است که با تثبیت بهای نفت خام در کانال قیمتی بالای 90 دلار محتمل است و دیگری روند کاهشی نرخ ارز در بازار داخلی است که با تاثیر بر بهای نیمایی ارز میتواند این بازار را به سمت قیمتهای کاهشی سوق دهد. این در حالی است که در قیمتهای پایه اعلامی روز گذشته، نرخ مبنای نیمایی دلار به میزان 91/ 0درصد افزایش داشت و 24هزار و 74تومان محاسبه شد. از طرف دیگر، جرقههای افزایشی نرخ جهانی طی هفته گذشته، در بسیاری از گریدهای محصولات پلیمری و شیمیایی پدیدار شده که با شواهد موجود امکان تداوم روند صعودی آنها محتمل ارزیابی میشود. به این ترتیب از هماکنون نمیتوان دورنمای نرخ پایه برای این گروه از محصولات را پیشبینی کرد؛ چرا که با دو سیگنال متناقض مواجه بوده که هرکدام نوسان بیشتری را تجربه کنند، سکانداری معادله تعیین قیمت پایه را به دست خواهد گرفت. در بین پلیمرهای بورسکالا، پلیاستایرن معمولی 1540، با رشد 22دلاری در قیمتهای جهانی و افزایش 91/ 0درصدی قیمت مبنای نیمایی دلار، به میزان 28/ 2درصد رشد نرخ پایه را تجربه کرد و در هفته جاری با بهای پایه 37هزار و 27 تومان عرضه میشود. در گروه شیمیاییهای بورسکالا نیز سود کاستیک با رشد 8/ 4درصدی نرخ، بیشترین رشد قیمت پایه را به خود اختصاص داد.
سیگنال افزایشی از سوی بازارهای جهانی
هماکنون بازارهای جهانی برای عموم گروههای کالایی در فاز صعودی قدرتمند نوسان میکنند. بنابراین هنگامی که جریان غالب افزایشی بوده و فرآیندهای تورمی در دنیا در حال خودنمایی کردن است، انتظار کلی سرمایهگذاران از دورنمای قیمتی، صعودی است. اکنون که با چنین شرایطی مواجه هستیم و از طرف دیگر بهای هر بشکه نفتخام برنت گویی در کانال قیمتی بالای 90دلار تثبیت شده و جرقههای افزایشی را به ثبت میرساند، ادامه روند رشد نرخ با حفظ شرایط موجود بدیهی است. همچنین با فروکش کردن بحرانهای اخیر کرونا و رفع تدریجی نگرانی ابتلا به سویههای مختلف این ویروس، تقاضا نیز وارد فاز افزایشی جدیدی شده و با بازگشت مشاغل به ادامه فعالیتهای خود تقویت میشود. به این ترتیب، مجموعه سیگنالهای موثر بر بازار محصولات جهانی با محوریت مواد اولیه پتروشیمیایی از این روند افزایشی تبعیت کرده و این انتظار وجود دارد که صعود بهای جهانی این گروه از محصولات بهویژه پلیمرها در روزهای آینده ادامه یابد. نکته مهم در بازارهای جهانی این است که روند افزایش قیمتها در شرایط فعلی از دو اهرم سوختگیری میکند. آنچه در ابتدا به نظر میرسد، مربوط به افزایش بهای تمامشده این محصولات است که با توجه به رشد محسوس بهای خوراک شرکتهای پتروشیمی نظیر گاز و نفتا اتفاق افتاده است. اما این مطلب تنها از یک وجه بازار محصولات پلیمری را تحلیل میکند، در حالی که کلیت این بازار پیچیدگی بیشتری را نشان میدهد؛ چرا که در لایه اول، روند صعودی بهای اکثر گروههای کالایی به این بازار فشار وارد میکند؛ اما در لایه بعد، استمرار تقاضا در سطوح افزایشی قرار دارد؛ آن هم در شرایطی که سال نو چینی و المپیک زمستانی که دو عامل اصلی کاهش تقاضا در این بازار به شمار میروند، روبه اتمام هستند. بنابراین مجموعه شواهد موجود از ادامه روند افزایشی برای تقاضا در اقصینقاط دنیا با محوریت شرق آسیا حمایت میکند. در حالی که برتری تقاضا بر عرضه در کنار حمایت قیمتهای تمامشده پلیمرها روند صعودی نرخ را آغاز کرده، باید دانست که احتمال افزایش قیمتها با شتاب بیشتر محتمل است. همانطور که تجربه بازار آلومینیوم و رکوردشکنیهای تاریخی بهای جهانی این فلز نقرهای نشان داد، هیچ بعید نیست که در بازار پتروشیمیاییها با محوریت گریدهای پلیمری نیز این اتفاق تکرار شود و رکوردهای قیمتی که در ماههای گذشته تجربه شد، مجددا ثبت و حتی در برخی گریدها شکسته شود. بنابراین لازم است در معادلات اهالی این بازار این نکات در کنار سیگنالهای کاهشی بهای آزاد ارز وارد شود. هرچند از هماکنون نمیتوان پیشبینی مشخصی از دورنمای بازارها داشت؛ اما فرآیندهای اخیر حکایت از آن دارد که استمرار رشد قیمتها در بازارهای جهانی، امری جدی تلقی میشود.
تثبیت بهای نفت و نفتا در قلههای قیمتی
در حالی که نگرانیها در مورد اختلالات عرضه نفتخام به دلیل جنگ احتمالی روسیه و اوکراین تشدید شد و چشمانداز بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی را خنثی کرد، قیمت پیمانهای آتی نفت برنت از عقبگردهای گذشته خود فاصله گرفت و در جریان معاملات 18 فوریه با 7/ 0درصد افزایش به 6/ 93دلار در هر بشکه رسید. جمهوری خلق دونتسک (Donetsk) تخلیه غیرنظامیان از منطقه را در میان گلولهباران شدید آغاز کرد، در حالی که رسانههای روسی اعلام کردند که خودرویی در نزدیکی یک ساختمان دولتی در این منطقه منفجر شد. پیش از این، نشانههایی از پیشرفت در مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، بر معاملات آتی نفت فشار وارد کرد؛ زیرا توافق احتمالی میتواند حدود 3/ 1میلیون بشکه نفتخام را به سوی بازارهای جهانی آزاد کند. کارشناسان معتقدند با وجود بازگشت بالقوه صادرات نفت ایران، نفت در محدوده 90 تا 100دلار در هر بشکه باقی میماند؛ زیرا عدمقطعیتهای ژئوپلیتیک و فشار عرضه در بازار جهانی، ناشی از محدودیتهای ظرفیت و بهبود تقاضا، همچنان قیمتهای انرژی را بالا نگه میدارد. در مجموع تکانههای قیمتی هر بشکه نفتخام برنت در هفته گذشته، از کاهش 9/ 0درصدی نرخ حکایت دارد. نفتا بهعنوان اصلیترین خوراک مایع شرکتهای پتروشیمی، هفته گذشته را در حالی به پایان رساند که برآیند تکانههای قیمتی آن مثبت 7/ 0درصد ارزیابی شد و در معاملات روز 17 فوریه با 846دلار به ازای هر تن مورد دادوستد قرار گرفت. به دنبال نگرانیهای مربوط به عرضه نفتخام، این محصول مشتق از نفت نیز با نگرانی سمت عرضه مواجه است، تا جایی که در کانال قیمتی بالای 840دلار به ازای هر تن مبادله شده؛ نرخی که بیشترین مقدار طی هشتسال گذشته به شمار میرود.
در حالی که رهبران غربی زنگ خطر حمله قریبالوقوع روسیه به اوکراین را به صدا درآوردهاند، قیمت نفت در هفته گذشته پس از افزایش در ۸ هفته متوالی، بالاخره نزولی شد.
شرطبندی مصرفکنندگان روی نفت ایران
از آنجا که روسیه حدود ۱۰میلیون بشکه در روز نفت خام تولید میکند، بازارها نگران احتمال اختلال در عرضه ناشی از درگیری نظامی در اوکراین هستند. البته معاملهگران و بازارها گوش به زنگ پیشرفت در مذاکرات برای احیای توافق هستهای قدرتهای بینالمللی و ایران هستند و به اخبار امیدوارکننده نسبت به حصول توافق احتمالی واکنش نشان میدهند؛ زیرا با بازگشت جریان رسمی نفت خام ایران به بازار، ممکن است دههامیلیون بشکه طلای سیاه به بازار روانه شود. بازگشت نفت ایران میتواند به عنوان فاکتور نزولی بازار به کاهش هر چه بیشتر قیمتها دامن بزند که چنین رویدادی برای مصرفکنندگان و مشتریان بزرگ نفت خام – بهویژه در آسیا – بسیار امیدوارکننده است. در چنین شرایطی، کشورهای مصرفکننده بزرگ بر روی بازگشت نفت ایران به بازار شرط میبندند تا در صورت رخ دادن آن بتوانند از مزایای آن برای کنترل تورم و مشکلات اقتصادی خود استفاده کنند.
نگاه بازار به وین
بازار جهانی نفت خام به پیشرفتهای آشکارشده در مذاکرات هستهای در روزهای پایانی هفته گذشته توجه زیادی نشان داد. در نتیجه این پیشرفتها، بهای نفت که در روز دوشنبه به اوج ۷ ساله خود رسیده بود، در روزهای بعد و تحتتاثیر اخبار مذاکرات وین دستاوردهای قیمتی خود را از دست داد و حتی به سطوحی پایینتر از هفته گذشته رسید. البته حصول توافق کماکان قطعی نیست و تاثیر روانی آن باعث افت قیمتها شده، آن هم در حالی که مذاکرهکننده ارشد ایران روز چهارشنبه در توییترش نوشت که پس از هفتهها مذاکره فشرده، از هر زمان دیگری به توافق نزدیکتریم؛ اما تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشود، هیچ توافقی انجام نمیشود. در حالی که به نظر میرسد همچنان موانعی بر سر راه توافق جدید باقی مانده، اما برخی از تحلیلگران میگویند که به نظر میرسد هر ۲ طرف به دنبال غلبه بر این موانع هستند. اسکات مدل، مدیرعامل شرکت مشاوره راپیدان انرژی گروپ (Rapidan Energy Group) به نیویورکتایمز گفته است که نشانهها برای توافق چه از سوی تهران و چه از سوی واشنگتن، برایش بسیار واضح است. مدل که پیشتر افسر سازمان سیآیای (CIA) بوده، دراینباره افزود: «من فکر میکنم امتیازاتی که باید از سوی هر ۲ طرف برای دستیابی به توافق داده شود، مهیا هستند.»
عوامل ژئوپلیتیکی تعیینکننده در بازار
ریچارد برنز، مدیر بخش ژئوپلیتیک شرکت تحقیقاتی انرژی اسپکتس (Energy Aspects) معتقد است که بازارها بین خطر تشدید بنبست در مرز اوکراین و روسیه (فاکتور صعودی) و آنچه که به نظر میرسد پتانسیل رو به رشدی برای توافق در مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده است (فاکتور نزولی)، گرفتار شده است. در حال حاضر، به نظر میرسد چشمانداز توافق با ایران بیشتر از نگرانیها در مورد اختلال در عرضه نفت ناشی از درگیری میان روسیه و اوکراین بر بازار تاثیر میگذارد. برنز میگوید که عوامل ژئوپلیتیکی باعث بالا و پایین رفتنهای زیادی در بازار نفت شده است.
برنز همچنین درباره توان عرضه ایران پس از توافق احتمالی گفت: «ایران ۸۰میلیون بشکه نفت ذخیرهسازی شده دارد که بخشی از آن در نفتکشهایی نزدیک به بازارهای آسیایی قرار دارد و آماده فروش است. جدا از این، تهران میتواند ظرف ۸ ماه تولید داخلی خود را به میزان ۲/ ۱میلیون بشکه در روز افزایش دهد و جریان عرضه قابلتوجهی را به بازار روانه کند.» مدیر بخش ژئوپلیتیک انرژی اسپکتس همچنین با اشاره به اثر عرضه ایران بر قیمتها، افزود: «اگر در صورت حصول توافق، ایران نفت ذخیرهسازی شده خود را به سرعت در بازار رها کند، ممکن است قیمتها کاهش قابلتوجهی داشته باشند. اما به مرور زمان، جهان نیازی دائمی به نفت ایران خواهد داشت.»
نیویورکتایمز همچنین از تحلیلگران نقل کرده که با اضافه شدن جریان نفت ایران، بازارهای جهانی ممکن است در اواخر سالجاری میلادی با مازاد عرضه مواجه شوند. البته محاسبات معاملهگران و تحلیلگران در صورت وقوع جنگ بر سر اوکراین یا شکست مذاکرات اتمی میتواند به سرعت تغییر کند. اما وقتی حرف از اوکراین میشود، نگرانیها در مورد اختلال در عرضه گاز طبیعی بیش از نفت است؛ چرا که افزایش ۴ برابری قیمت گاز در اروپا دولتها، شهروندان و مشاغل را به شدت تحت فشار قرار داده است. در چنین شرایطی میتوان گفت که تهران چه در صورت حصول توافق و چه در غیاب یک توافق، بازیگر اصلی تعیینکننده روند آتی بازار جهانی نفت خواهد بود.
امید مصرفکنندگان به ایران
در چنین شرایطی، مصرفکنندگان بزرگ نفت خام که در ماههای اخیر و از زمان بازیابی اقتصادهای جهانی از اثرات بیماری کووید، از قیمتهای بالای نفت رنج بردهاند و حالا خود را در یک قدمی کابوس نفت ۱۰۰ دلاری و بیشتر میبینند؛ بالاخص اگر روسیه تصمیم به حمله به اوکراین بگیرد، آنگاه ممکن است در عرضه جهانی نفت اختلالاتی ایجاد شود یا حتی روسیه با تحریمهایی مواجه شود که صادرات نفت را دشوار کند. واقعیت این است که بازار جهانی نفت در حال حاضر فاقد ظرفیت مازاد تولید است و اوپکپلاسیها نیز تقریبا به سقف توان واقعی تولید نفت خود رسیدهاند. هر چند که برخی از تولیدکنندگان اوپکپلاسی هماکنون نیز در رسیدن به سطح تولید سهمیه تعیینشده خود ناتوان هستند و این فشار تقاضا به افزایش قیمتها دامن میزند. گفتنی است که افزایش بیشتر قیمتها، اثرات زیانباری بر روی بخش تقاضا نیز خواهد گذاشت؛ زیرا بسیاری از مشتریان نفت خام بهویژه در بخش صنعتی با افزایش هزینهها احتمالا به دلیل عدمصرفه اقتصادی مجبور به کاهش خرید و محدود کردن فعالیتهای خود خواهند شد. چنین سناریویی که افزایش قیمت را به دنبال خواهد داشت، کابوسی برای کشورهای مصرفکننده بزرگ نفت خام که کشورهای صنعتی هستند، خواهد بود.
ازهمینرو، چشم و امید کشورهایی چون چین، هند، کرهجنوبی و ژاپن در بازار بزرگ آسیا به نفت تخفیفدار ایران است که هم برای پالایشگاههای آنان مناسب است و هم میتواند توازن را به بازار طلای سیاه بازگرداند. این کشورها پیش از حصول توافق سیگنالهایی برای خرید نفت از ایران فرستادهاند و چشم و امید زیادی به آن دارند چراکه تصمیم صادراتی ایران میتواند در مدت زمان کمتر از یک سال به افت قابلتوجه قیمت نفت و تثبیت آن در سطوح پایینتر منجر شود.
پیامدهای بازگشت ایران تنها محدود به آسیا نیست؛ بلکه حتی جو بایدن نیز میتواند از مزایای آن بهرهمند شود و با کاهش قیمت طلای سیاه در بازار جهانی، میتواند به هدفش در راستای کاهش قیمت بنزین و سوخت دست یابد. افزایش بهای سوخت در آمریکا به تورم بیسابقهای در این کشور دامن زده و شرایط سیاست داخلی را برای دولت جو بایدن بسیار دشوار کرده است. همزمان رویترز نیز گزارش داده که اوپکپلاس در صورت حصول توافق به دنبال گنجاندن ایران در توافق محدودیت تولید است. ایران در حال حاضر از تمام سهمیههای پیمان اوپکپلاس معاف است، اما ممکن است پس از مذاکراتی با اوپکپلاس با تعیین یک سهمیه تولید موافقت کند. البته این امر در کوتاهمدت چندان در دسترس به نظر نمیرسد، چرا که ایران در سالهای اخیر از فروش و درآمد نفتی خود محروم بوده و با توجه به قیمتهای بالای کنونی، احتمالا پس از صدور معافیتهای تحریم نفتی شروع به تجارت گسترده طلای سیاه میکند که برای خودش و مصرفکنندگان یک سناریوی دو سر برد است.
فدرال رزرو قوانینی را تصویب کرد که به موجب آن، مقامهای خود را از تجارت سهام، اوراق قرضه و ارزهای دیجیتال منع میکند. به گزارش سیانبیسی، بر اساس قوانینی که روز جمعه اعلام شد و نخستین بار در ماه اکتبر وضع شدند، مقامهای فدرال رزرو از داشتن سهام، اوراق قرضه و سایر داراییها منع خواهند شد. مقررات جدید گسترش و ممنوعیت رمزارزها در اطلاعیه قبلی گنجانده نشده بود.
این اتفاق در پی جنجال سال گذشته که در آن چندین مقام رسمی قبل از اقدامات فوقالعاده فدرال رزرو برای کمک به اقتصاد در گذر از بحران کووید، مبادلاتی انجام دادند، رخ داد. طبق قوانین جدیدی که روز جمعه رسمی شد، مقامهای فدرال رزرو نمیتوانند داراییهایی شامل سهام و اوراق قرضه و همچنین رمزارزها را معامله کنند. کمیته سیاستگذار بازار آزاد فدرال، با پیگیری مقررات اعلام شده در ماه اکتبر، اعلام کرد که اکثر محدودیتها از اول ماه مه اعمال خواهند شد. این قوانین شامل اعضای کمیته سیاستگذار بازار آزاد فدرال، روسای بانکهای منطقه و تعداد زیادی از مقامهای دیگر از جمله افسران کارکنان، مدیران در حوزه اوراق قرضه و کارمندان فدرال رزرو که بهطور منظم در جلسات هیاتمدیره شرکت میکنند، میشود. همچنین همسران و فرزندان خردسال آنها را دربرمیگیرد. در بیانیهای که این قوانین را اعلام میکند، آمده است: فدرال رزرو انتظار دارد که کارکنان پس از بررسی و تجزیه و تحلیل بیشتر، مشمول تمام یا بخشهایی از این قوانین شوند. پس از افشای سال گذشته از معاملات سهام چندین مقام ارشد فدرال رزرو، قبل از اینکه بانک مرکزی اقدامات گستردهای را با هدف تقویت اقتصاد در روزهای اولیه شیوع کووید اتخاذ کرد، مقامهای بانک مرکزی در این راستا اقدام کردند. روسای منطقه اریک روزنگرن از بوستون و رابرت کاپلان پس از این مناقشه از سمت خود کنارهگیری کردند. روز جمعه این اطلاعیه ممنوعیت رمزارزها مانند بیتکوین که در اطلاعیه اصلی در ماه اکتبر ذکر نشده بود را گنجاند. بر اساس این مقررات، مقاماتی که در بازار موقعیتی دارند، ۱۲ ماه فرصت خواهند داشت تا موقعیتهای خود را کنار بگذارند. مقامات جدید فدرال رزرو برای انجام این کار شش ماه فرصت خواهند داشت. در آینده، مقامهای تحت پوشش قوانین جدید باید ۴۵ روز قبل از خرید داراییهای مجاز، هشدار بدهند، محدودیتی که از اول جولای اعمال میشود. سپس آنها باید حداقل یک سال در این سمت باشند و از هرگونه معامله در دورههای پر استرس بازار مالی ممنوعیت خواهند داشت. در کنار سهام، اوراق قرضه و رمزارز، این ممنوعیت شامل کالاها، ارزهای خارجی، وجوه شاخص، مشتقات، موقعیتهای کوتاه و اوراق بهادار یا استفاده از بدهی برای خرید داراییها میشود. کنگره در حال بحث در مورد این بوده که اعضای خود را از مالکیت سهام فردی محدود کند، هرچند هنوز تصویب نشده است.
نرخ شاخص بازار ارز در معاملات ارزی دیروز به سطح قیمتی ۲۵هزار و ۶۰۰تومان رسید که این رقم کمترین میزان قیمت روزانه در ۷ماه گذشته بوده است. در روزهای اخیر تقاضا برای دلار در بازار ارز به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. از نگاه فعالان اقتصادی، سه عامل «انتظارات بازار در راستای روند مذاکرات هسته ای وین»، «نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و بسته شدن حساب معامله گران کلان ارزی» و «کاهش حجم معاملات به واسطه روند کاهشی هفته های اخیر دلار» تاثیر زیادی در کاهش حجم تقاضای بازار داشته است.
Untitled-3
روز گذشته شاخص بازار ارز در کانال جدید 25 هزار تومانی به روند کاهشی خود ادامه داد. در شرایط کنونی که طبق نظر تحلیلگران سیاسی حصول توافق جدید بین ایران و قدرتهای جهانی از هر زمان دیگری محتملتر است، پیشبینی فعالان بازار ارز نسبت به آینده کوتاهمدت قیمت دلار همچنان کاهشی است. این انتظارات از حصول مجدد توافق هستهای درکنار انتشار اخبار مثبت در همین حوزه سبب شد اسکناس آمریکایی پس از حدود 7 ماه به سطح قیمتی 25 هزار و 600 تومان برسد. کارشناسان و تحلیلگران بازار ارز تهران نیز از سه عامل: «انتظار بازار در راستای مشاهده نتیجه مذاکرات هستهای وین»، «نزدیک شدن به روزهای پایان سال و بسته شدن حساب معاملهگران کلان ارزی» و «کاهش حجم معاملات بهواسطه تحرکات کاهشی هفتههای اخیر دلار» در توضیح کاهش چشمگیر تقاضا در بازار ارز سخن گفتند. بررسیهای بهعمل آمده از هسته مرکزی بازار ارز نیز حاکی از آن است که اختلاف قیمت محسوسی بین نرخ معاملات حضوری در بازار و نرخهای ارائه شده توسط گروهها و کانالهای مجازی وجود دارد. عدهای از تحلیلگران بازار ارز اختلاف قیمت مذکور را به سبب سختتر شدن معاملات در فضای کنونی بازار دانستند و همچنین معتقدند که فروشندگان در راستای تبدیل سرمایه دلاری خود به ریال با اندک خریداران موجود در بازار سازش میکنند.
دیروز یکشنبه اول اسفند ماه قیمت شاخص بازار ارز پس از حدود 7 ماه به پلههای میانی کانال 25 هزار تومانی رسید. دلار که در نخستین روز هفته جاری توانسته بود با کمک اخبار مثبت سیاسی و افزایش انتظارات کاهشی به مرز دو کانال 26 و 25 هزار تومانی نزدیک شود. در روز دوم هفته نیز به حرکت نزولی خود ادامه داد. معاملهگران که در ساعات پایانی بازار روز شنبه دلار را در نرخ 25 هزار و 950 تومان معامله کرده بودند، نخستین معاملات خود در بازار روز گذشته را در سطح قیمتی 25 هزار 900 تومان آغاز کردند. این حرکت کاهشی در ادامه روز شدت بیشتری گرفت به صورتی که در ظهر روز گذشته معاملات دلاری بازار ارز تهران در رقم 25 هزار و 750 تومان انجام شد. اما این پایان کار روند کاهشی روز یکشنبه نبود و قیمت دلار در آخرین معاملات دیروز به رقم 25 هزار و 600 تومان رسید که نسبت به نرخ روز شنبه 350 تومان پایینتر بود. انتشار اخبار مثبت سیاسی در کنار انتظارات کاهشی جامعه از آینده بازار ارز را میتوان از عوامل مهم روند کاهشی مذکور دانست. اما شنیدهها از هسته مرکزی بازار ارز تهران خبر از کاهش چشمگیر میزان تقاضا و انجماد معاملات روزهای اخیر این بازار میدهد. عدهای کارشناسان و تحلیلگران بازار ارز به سه عامل مهم در توضیح این کاهش حجم تقاضا اشاره کردند.
عامل اول، انتظار بازار در راستای مشاهده نتیجه مذاکرات هستهای وین: کارشناسان بر این باورند که اکثریت فعالان بازار ارز تهران در انتظار مشاهده نتیجه دور هشتم مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی از انجام معاملات خودداری کرده و در انتظار ثبات نسبی قیمت دلار هستند که این مساله خود عامل مهمی در راستای کاهش حجم تقاضا در بازار است.
عامل دوم، نزدیک شدن به روزهای پایان سال و بسته شدن حساب معاملهگران کلان ارزی: عده دیگری از کارشناسان نیز با اشاره به نزدیک شدن به روزهای پایانی سال معتقدند عمده شرکتهای فعال در زمینه صادرات و واردات که از بزرگترین متقاضیان ارز در ایران محسوب میشوند، در روزهای پایانی سال مشغول رسیدگی به حسابهای خود بوده و از انجام معاملات جدید خودداری میکنند.
عامل سوم، کاهش حجم معاملات به واسطه روند کاهشی هفتههای اخیر دلار: عده دیگری از تحلیلگران نیز با اشاره به واکنش جامعه نسبت به روندهای کاهشی نرخ ارز بر این باورند که کاهش حجم معاملات و در نتیجه آن کاهش تقاضا در بازار ارز روزهای گذشته میتواند در نتیجه واکنش مستقیم جامعه و معاملهگران نسبت به روندهای کاهشی و کانالشکنیهای دو ماه اخیر اسکناس آمریکایی باشد. برخیها منتظرند که دلار به کف قیمتی برسد و از معاملات دست میکشند. قیمت هر قطعه سکه امامی نیز در بازار دیروز با 70 هزار تومان کاهش نسبت به نرخ روز شنبه به سطح قیمتی 11 میلیون و 770 هزار تومان رسید.
نخستین روز از معاملات آخرین ماه سال برای بورسیها با افت ۶/ ۰درصدی شاخص کل سهام پایان یافت. در این میان قرار گرفتن در فضای مذاکرات احیای برجام سبب شده است دادوستدها در دو جبهه ریالی و دلاری پیگیری شود. کارشناسان معتقدند هرچند در کوتاهمدت ممکن است افت دلار به افزایش فروشندگان بورسی منجر شود، اما در بلندمدت فضا مثبت ارزیابی میشود.
بیموامید برجامی در بورس
اولین روز از آخرینماه سالدر حالی سپری شد که خوشبینی به احیای برجام و به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای بیشتر از قبل شده است. از رئیس دولت سیزدهم و وزیر امورخارجه کشور گرفته تا مذاکرهکنندگان خارجی همه از نزدیکبودن توافق هستهای خبر میدهند. در همین حال روند نزولی در بازار ارز هم ادامه دارد و دیروز دلار آزاد با حدود ۳۰۰ تومان کاهش روزانه به قیمت ۲۵هزار و ۶۰۰ تومان معامله شد. با قوت گرفتن احتمال توافق هستهای در روزهای آینده، بازار پیشبینی وضعیت بازارهای مالی بهویژه بورس هم داغ شده است. در این زمینه دو نگاه وجود دارد؛ عدهای از کارشناسان با استناد به ریزش نرخ دلار، روزهای قرمزی برای بازار سرمایه پیشبینی میکنند. نظر گروه دیگر اما متفاوت است؛ آنان میگویند ممکن است در کوتاهمدت سهام برخی از شرکتها که از دلار اثر میگیرند ریزش داشته باشد اما توافق هستهای در کل به نفع بورس خواهد بود و با احیای برجام، بازار سهام در میانمدت و بلندمدت منتفع خواهد شد.احسان رضاپور، یکی از این کارشناسان است که معتقد است قیمت دلار برای کوتاهمدت کاهشی خواهد بود اما بعد از فروکشکردن هیجانات ناشی از برجام به دلیل شرایطی که بر اقتصاد کشور حاکم است، به سطوح تعادلی بازخواهد گشت. او تاکید دارد که اثرات بلندمدت توافق هستهای بر بازار سهام مثبت خواهد بود و حتی شرکتهایی که تحتتاثیر مستقیم دلار قرار دارند، با توجه به رفع محدودیتها، منتفع میشوند و وضعیت سودآوری آنان نیز بهبود پیدا میکند. مشروح گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با این کارشناس بازار سهام را در ادامه بخوانید:
در روزهای اخیر زمزمههای توافق هستهای و احیای برجام بیش از گذشته به گوش میرسد. امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه کشور هم دو شب قبل از نزدیک بودن توافق صحبت و پیشبینی کرد در روزهای آینده برجام احیا میشود، از اینرو در همین روزها کارشناسان به تحلیل و پیشبینی وضعیت بازارهای مالی پرداختهاند. برای وضعیت بازار سرمایه هم پیشبینیهای مختلفی میشود. برخی از کارشناسان معقدند توافق هستهای دو اثر کوتاه و بلندمدت بر بورس دارد و در کل بعد از توافق وضعیت بازار سرمایه بهبود پیدا میکند. ارزیابی شما چیست؟ بعد از احیای برجام چه سرنوشتی در انتظار بورس است؟
همانطور که اشاره کردید در صورتیکه مذاکرات به نتیجه برسد و توافق هستهای صورت گیرد باید از دو منظر بازار سرمایه را بررسی و تحلیل کرد. توافق هستهای یک اثر کوتاهمدت بر بازار سهام دارد و یک اثر بلندمدت. اثرات بلندمدت توافق هستهای بر بورس مثبت است. اثر کوتاهمدت به واسطه شرایط هیجانی که توافق هستهای شاید به بازارهای مختلف تحمیل کند اتفاق میافتد و طبیعتا بازارها را تحتتاثیر اخبار و حاشیههای خودش قرار میدهد. بهواسطه انتظاراتی که این اخبار ایجاد میکند، بازارها با تاثیرات هیجانی مواجه میشوند. این اثرات ممکن است در بازار ارز نمود بیشتری پیدا کند و بهتبع آن بازار طلا و مسکن و بورس را هم تحتتاثیر خود قرار دهد.
از آنجا که درماههای اخیر بازار سرمایه با ریزش روبهرو بوده و شاخصکل بورس افتهای زیادی را تجربه کرده آیا هیجانات ناشی از توافق هستهای میتواند منجر به ریزش بورس برای کوتاهمدت شود و شاهد افزایش حجم عرضهها در بازار باشیم؟
انتظار کوتاهمدت این است که شاهد افزایش فروشندهها و همچنین افزایش حجم عرضهها در بازار دلار باشیم زیرا انتظارات افزایشی قیمت دلار که ممکن بود پیشتر برخی متصور بوده باشند، فروکش کند، بر همین اساس به واسطه گشایشهایی که اتفاق میافتد و دسترسی به منابع ارزی و ابزارهای بیشتری که دولت برای مدیریت بازار ارز خواهد داشت، بهنظر میرسد انتظارات افزایشی در فضای عمومی فروکش کند با فروکش کردن آن شاید شاهد افزایش عرضهها از سمت سرمایهگذارانی که نگاه کوتاهمدت دارند، باشیم. این عرضهها که با این رویکرد انجام میشود ممکن است بازار ارز را در کوتاهمدت با کاهش قیمت همراه کند. همچنین بازارهای دیگر از جمله طلا هم هرکدام به میزان نقدشوندگی یا گردشی که دارند ممکن است تحتتاثیر قرار گیرند. طبیعتا بازاری مثل بازار طلا که وابستگی لحظهای به قیمت ارز دارد ممکن است سریعتر تحتتاثیر قرار گیرد و بازارهایی مثل بازار مسکن که اثر کندتری از بازار ارز میگیرند، ممکن است به شکل دیگری واکنش نشان دهند و اثر کاهش قیمت ارز در آنان نمود پیدا کند و افت مقطعی قیمت دلار باعث رکود آن شود. در بازار سرمایه هم به تناسب شرکتها در صنایع مختلف ممکن است شاهد افزایش فشار فروش در صندوقهایی که به ارز وابستگی بیشتری دارند، باشیم. مثلا صندوقهای طلا ممکن است شاهد افزایش عرضهها باشند. همچنین شرکتهایی که ماهیت صادراتی و ارزی دارند ممکن است تا حدی فشار فروش را تجربه کنند و افت مقطعی آنان را در بازار شاهد باشیم.
اما طی ماههای اخیر بهویژه هفته پایانی منتهی به بهمنماه که خبر توافق هستهای جدی شده بود و احتمال احیای برجام میرفت، شاهد افزایش عرضهها بودیم و بهنظر میرسید که اثر کوتاهمدت و منفی توافق پیشخور شده باشد!
در دهه سوم بهمنماه به واسطه خوشبینی که بهوجود آمده بود بخشی از سهمهای تاثیرپذیر از توافق، در بازار سرمایه افت قیمتی را تجربه کردند، در واقع به پیشواز این اتفاق رفتند و بخشی از این انتظار کاهشی در آنان نمود پیدا کرده است. بهنظر میرسد بعد از اعلام توافق هستهای شاید نتوانیم خیلی شاهد افت پرشتابی حتی در نمادهای تاثیرپذیر بورسی باشیم. به واسطه پیشخورشدن اثرات و ریزشهایی زیادی که بازار در ۱۸ماه اخیر داشته، انتظار ریزش شدید در بازار سرمایه وجود ندارد، ولی بعد از فروکش کردن هیجانات (که بهنظر میرسد طی چند هفته این اتفاق بیفتد) و بعد از اعلام توافق و مشخص شدن حدود نوسانی جدید بازار ارز بازارها از جمله بازار سرمایه به شرایط منطقیتر خود بازگردند، در واقع وقتی فعالان اقتصادی کشور بتوانند کف بازار ارز را شناسایی کنند، بازارهای مالی رفتهرفته راه خود را پیدا میکنند و به شرایط منطقی خود بازمیگردند.
برخی از کارشناسان اقتصادی نیز پیشبینی میکنند که قیمت ارز در طولانیمدت کاهشی نخواهد بود و دوباره رشد خود را شروع میکند.
متاسفانه به واسطه شرایط اقتصادی که کشور با آن مواجه است، شرایط نقدینگی، تورم و محدودیتهایی که حتی با احیای برجام هم سایهشان بر سر فضای اقتصادی کشور وجود خواهد داشت، این انتظار وجود دارد که در مقطع میانمدت و بلندمدت مجددا افزایش قیمت ارز اما نه شدید بلکه تا سطوح منطقی و تعادلی را تجربه کنیم. شاید نشود متوسط قیمت ارز را برای سالآینده در محدوده کمتر از ۲۳هزارتومان متصور شد. با توجه به اینکه دلار ۲۳هزارتومانی نزدیک به نرخ دلار نیمایی است و بهنظر میرسد متوسط قیمت آن در سالآینده از این عدد پایینتر نباشد، در نتیجه اثر گشایشهایی که در اثر برجام بر صنایع ما پیش میآید، اثرات مثبت بیشتری خواهد بود. اثراتی مثل بازشدن دسترسی شرکتها به بازارهای بینالمللی که میتواند به افزایش تناژ فروش آنان منجر شود، یا کاهش محدودیتهای معاملاتی بنگاههای اقتصادی که میتواند به آنها در فروختن محصولات خود نزدیک به نرخهای متعارف و بدون دادن تخفیفها زیاد کمک کند. همچنین شرکتها در سالهای گذشته به دلیل محدودیتها و تحریمهایی که وجود داشت، هزینههای بزرگی را برای حملونقل و انتقال منابع خود متحمل میشدند. این هزینههای زیاد به گردن آنان بود تا بتوانند به منابع ناشی از فروش محصولاتشان در بازارهای بینالمللی دسترسی پیدا کنند. بهنظر میرسد با توافق برجام هزینههای نقلو انتقال منابع مالی برای آنان با کاهش زیاد همراه شود، بنابراین این سه عامل در کنار فراهمشدن امکان اجراشدن طرحهای توسعهای و بهروزرسانی ماشینآلات و دسترسی به تکنولوژیهای جدید میتواند اثرات خوبی روی بهبود سودآوری شرکتها یا کاهش هزینههای عملیاتی آنان داشته باشد.
این اثرات در چه بازه زمانی مشاهده میشود و آیا باید در کوتاهمدت بعد از پساتوافق منتظر این اثرات بر بازار بود؟
این اثرات در کوتاهمدت دیده نمیشود و احتمالا باید چند ماهی برای مشاهده این اثرات زمان گذاشت. در توافق قبلی هم اثرات برجام بعد از ۶ماه در بازار سرمایه دیده شد، به این دلیل که توافق هستهای رفتهرفته میتواند در بخشهای مختلف منجر به انعقاد قراردادها یا بهبود ساختارهای مالی یا کاهش هزینهها و افزایش درآمدها شود. از سوی دیگر با توجه به آنچه بر بازار در مدت اخیر گذشته و بدبینی که بر بازار حاکم است، بازار سختگیرانه با اثرات برخورد میکند و نیاز به زمان دارد که اعتماد به آن برگردد، نتیجتا باید چند ماهی را برای دیدن علائم بهبود در بازار سرمایه زمان سپری کنیم که احتمالا به فصل مجامع نزدیک میشویم و این باعث میشود که تقریبا انتظار داشته باشیم با نزدیکشدن به فصل مجامع شاهد بهبود وضعیت بازار باشیم.
با این شرایط سهامدار «پسیو» یعنی سهامداری که با دید بلندمدت، نه نوسانگیری به بازار سرمایه نگاه میکند، بهتر است سرمایهگذاری و خرید چه گروههایی را در دستور کار خود قرار دهد؟ به عبارت دیگر مشخصات صنعت خوب برای خرید در روزهای پیشرو با فرض احیای برجام چیست؟
با توجه به مقطع زمانی که در آن هستیم، با ورود به سالجدید سهام شرکتهایی باید مدنظر قرار گیرند که از محل تغییرات هزینههای انرژی، تغییرات سیاستهای مختلف تعرفهای در فروش محصولات یا تامین مواداولیه و وابستگی به مسائل ارزی شرایط باثباتتر و پایدارتری بر آنان حاکم باشد.
در کنار اینها، شرکتهایی که طرحهای توسعهای داشته باشند در مجامع خود تقسیم سودهای جذابی برای سرمایهگذاران بههمراه دارند. شرکتهایی با این ویژگیها احتمالا در این مقطع و در ماههای آینده شانس عملکرد بهتری در بازار سرمایه دارند و بهتبع آن، این دست از نمادها بیشتر مورد استقبال بازار و سهامداران قرار خواهندگرفت.
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کرد و مساله مهمی است، قیمتهای جهانی است چراکه در برخی از حوزهها بازارهای جهانی افزایشهای قابلتوجهی را در یک سالگذشته تجربه کردهاند اما بعضا اثرات این افزایش نرخها به واسطه قیمتگذاری دستوری که بر برخی صنایع حاکم بوده نتوانسته اثرات واقعی را بر درآمدهای آنان نشان دهد، بنابراین اگر قیمت جهانی افت کنند باید شاهد این باشیم که وضعیت سودآوری این دست از شرکتها بهمخاطره بیفتد.
این شرکتها به دلیل سیاست قیمتگذاری دستوری به قدر کافی نتوانستند از موهبت افزایش نرخهای جهانی بهره ببرند و در عین حال هم ریزش قیمتهای جهانی میتواند برای آنان ریسک محسوب شود، بنابراین سهامداران باید به روند حاکم بر بازار کالاها توجه داشته باشند و روی محصولاتی که شاید همچنان انتظار ثبات یا افزایش قیمت آنان وجود دارد توجه بیشتری داشته باشند و به کالاهایی که با رشدهای پرشتابی همراه بودند و احتمال اصلاح در آن محصولات هست دقت بیشتری داشته باشند.
علاوهبر این وضعیت بازار نفت و انرژی بهنظر میرسد به نفع شرایط کلی اقتصاد کشور باشد. این موضوع هم میتواند از نظرهای مختلف کلیت بازار سرمایه را تحتتاثیر قرار دهد چون دولت نیاز کمتری به عرضه انواع اوراق یا تامینمالی از طریق بازار سرمایه خواهد داشت و این اتفاق میتواند نرخ بهره و کلیت وضعیت بازار سرمایه را تحتتاثیر قرار دهد.
در نخستین روز معاملاتی اسفندماه شاخصهای سهامی قرمزپوش شدند و نماگر اصلی کاهش ۶۱/ ۰درصدی را متحمل شد. این روزها تالار شیشهای نیز حال و هوای برجامی دارد؛ بهطوری که در گوشهای گروههای ریالی همچون بانک و خودرو که با توجه به تجربه سال۹۴، به صنایع برجامی نیز معروف شدهاند با تحرک خریداران در محدوده سبز تابلو دادوستد میشوند و در گوشه دیگر صنایع دلاری و کامودیتیمحور در مرکز سیبل فروش سهامداران قرار گرفتهاند. این طنابکشی سبب شده تا تغییرات روزانه نماگرهای بورسی نیز محدود شود. از شاخصکل که بگذریم، نماگر هموزن روز گذشته تنها ۲/ ۰درصد کاهش ارتفاع داد تا نمایی واقعیتر از معاملات روزانه بورس به نمایش بگذارد. در این میان بهنظر میرسد که تداوم عقبگرد بازار دماسنج بازار و از دست رفتن کانال یکمیلیون و ۲۸۰هزار واحدی بهرغم وضعیت مطلوب بنیادی کلیت سهام، نشان از احتیاط سرمایهگذاران دارد.
جبههبندی برجامی در تالار شیشهای
بورس و برجام
فضای حاصل از مخابره سیگنال سیاسی از وین به تهران مثبت ارزیابی میشود و بورسبازان همانند سال۹۴ تصمیم گرفتهاند سرمایههای خود را به گروههایی ببرند که در کوتاهمدت بیشترین نفع را از توافق هستهای و رفع تحریمها میپذیرند. به این ترتیب دو گروه بانک و خودرو که البته حالا میان اهالی تالار شیشهای به صنایع برجامی نیز معروف هستند، موردتوجه معاملهگران قرار دارند، در مقابل صنایع کامودیتیمحور که بیشترین تاثیرپذیری از نوسانات نرخ ارز را پذیرا هستند، در لیست فروش معاملهگران جای گرفتهاند. به نظر میرسد که برخی از پارامترهای داخلی اعم از گزارشهای مطلوب ۹ماهه شرکتها، ثبات نسبی نرخ دلار نیمایی در مقایسه با قیمت اسکناس آمریکایی در بازار آزاد، قرارگرفتن سهام اغلب شرکتها در ارقامی بعضا کمتر از ارزش ذاتی و وضعیت فاندامنتال مطلوب در کنار پارامترهای بیرونی نظیر روند رو به افزایش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی و محصولات اساسی اعم از مس و نفت که به تازگی رکوردهای جدیدی را به ثبت رساندهاند هنوز آنطور که باید موردتوجه سهامداران خرد و حتی نهادی بازار قرار نگرفته است، چراکه در شرایط فعلی تمرکز سرمایهگذاران فقط به موضوع مذاکرات اتمی ایران با قدرتهای جهانی معطوف شده است و صرفنظر از پتانسیلهای مذکور، بورس تهران و فرابورس ایران رصد اقدامات دیپلماتهای کشور در وین را در دستور کار معاملاتی خود قرار دادهاند.
به این ترتیب همانطور که اشاره شد در چنین شرایطی که بازار از نگاه کارشناسان در فضایی برجامی دارد، رفتار معاملاتی سهامداران نیز نشان میدهد که سمت و سوی استراتژی فعالان در بازار سهام هم رنگ و بوی برجامی به خود گرفته است، با اینحال تردید همچنان در بین اهالی بازار سهام وجود دارد و این موضوع مانع از ورود منابع جدید به تالار شیشهای و تقویت تقاضا شده است. هر چند در برش زمانی کوتاهمدت پس از توافق هستهای، افت دلار میتواند نوساناتی مقطعی را برای بورس و سهامداران رقم بزند اما در بازه بلندمدت انتظار میرود توجه سرمایهگذاران به متغیرهای پیرامونی شرکتها جلب شود؛ جایی که با رفع تحریمها، تولید و فروش بنگاههای اقتصادی اعم از ریالی و دلاری مثبت ارزیابی میشود و میتواند سودهای واقعی (و نه اسمی) را برای بورس و سهامداران به ارمغان بیاورد. در این شرایط گشایشهای سیاسی زمینهساز مهمی در راستای شروع و تسهیل مسیر مراودات بینالمللی میشود. رونق در عرضه نفت، صادرات محصولات داخلی به سایر کشورها، تسهیل در نقل و انتقالات بین بانکی با کشورها، برچیدهشدن هزینههای ناشی از دور زدن تحریم و استفاده از آن در جهت توسعه صنایع، حذف دلالان و کاسبان تحریم و موارد دیگری از این قبیل میتواند به توسعه کسبوکار، اشتغالزایی و بهبود زیرساختهای داخلی توام با ورود تکنولوژی جدید منتج شود. از طرفی مداخلات دولتی در پروسه قیمتگذاریها و به عبارتی قیمتگذاری دستوری نیز میتواند با افزایش ورود پول به اقتصاد از درگاه مبادلات بینالمللی کاهش چشمگیری پیدا کند؛ ضمن آنکه کارشناسان پیشبینی میکنند حتی در صورت شکست مذاکرات هستهای که البته از احتمال پایینی برخوردار است نیز تداوم روند نزولی سهام، تقریبا غیرمحتمل است چراکه در آن زمان نیز انتظار میرود بهطور مجدد رشد شاخصهای سهامی بر حسب انتظارات تورمی پیشروی کشور پیگیری شود.
بورس یکشنبه از دریچه آمار
در جریان دادوستدهای نخسین روز کاری اسفندماه محصولات شیمیایی، پالایشیها و فلزات اساسی بیشترین تاثیر منفی را در روند حرکتی نماگر اصلی بورس تهران اعمال کردند. سایر گروههای زیرمجموعه و تحتتاثیر نیز به تبعیت از بزرگان بازار با صفهای سنگین فروش مواجه شدند. ارزش معاملات خرد بورس تهران (سهام و حقتقدم) نیز رقم ۱۶۱۴ میلیاردتومانی را به خود اختصاص داد و نسبت به روز معاملاتی قبل با کاهش همراه شد. روز یکشنبه گروه فلزات اساسی با خروج بیش از ۷۰ میلیاردتومانی حقیقیها مواجه شد و در ادامه گروههایی اعم از فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی نزدیک به ۳۰ میلیاردتومان خروج سرمایه خرد را شاهد بودند. هرچند سرمایهگذاران نهادی در این پروسه جایگزین شدند با این حال خروج سهامداران خرد از سهام شرکتهای بزرگ سیگنال احتیاط نسبت به افت دلار را به سایر معاملهگران مخابره کرد. در این روز معاملاتی خالص خرید قابلتوجه حقیقیها در گروه بانک (نزدیک به ۴۰ میلیارد تومان) خودنمایی میکرد. سایر گروهها نیز اعم از محصولات فلزی، مخابرات، اطلاعات و ارتباطات در ارقام ناچیزی به لحاظ خرید قرارگرفتند. از رویدادهای قابلملاحظه دو روز کاری نخست هفته جاری نیز میتوان به تغییرات نرخ دلار اشاره کرد. نرخ دلار آمریکایی در بازار این هفته پس از مدتها به میانه کانال ۲۵هزارتومانی کاهش پیدا کرد که این مهم میتواند به دلیل ثبات دلار نیمایی در کانال ۲۴هزارتومانی و کاهش فاصله مقداری این دو نرخ برای معاملهگران بازار مثبت ارزیابی شود.
دانش سرمایه ارکا برای همراهان خود به صورت همه روزه اخبار های بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه می دهد.
منبع: سازمان بورس
بدون دیدگاه