ایران ترانسفو در آذر ۱۵۰میلیارد تومان درآمد ثبت کرد که نسبت به ماه گذشته ۲۱درصد افزایش داشته است.
مجموع فروش شرکت در ۹ ماه برابر با ۱۱۴۰میلیارد تومان است که ۲۳درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل است. مقدار فروش شرکت نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۸درصد افت داشته است.
پتروشیمی پارس در آذر ۴۸۰۰میلیارد تومان فروش ثبت کرد که نسبت به ماه گذشته ۳۴درصد افزایش داشته است.
مجموع فروش شرکت در ۹ ماه برابر با ۳۲هزار میلیارد تومان است که حدودا ۱۰۰درصد بیشتر از مدت مشابه سال قبل است.
محصولات اصلی شرکت شامل بوتان، پروپان و استایرن منومر است که نرخ آنها نسبت به ماه گذشته به ترتیب با یکدرصد کاهش، ۴درصد افزایش و ۵/ ۷ درصد کاهش همراه بوده است.
پیتر برنت، تریدر سرشناس بازارهای مالی، مخالفت ضمنی خود را با خرید بیت کوین در قیمتهای کنونی اعلام کرده است. برنت در واکنش به توییت کاربری که گفته بود فرصتهای بیشتری برای خرید بیت کوین ارزانتر پیش خواهد آمد، نوشت از یک قاعده سفتوسخت پیروی میکند و در تریدهایی که به ضرر ختم میشود چیزی به اندوخته خود اضافه نمیکند. وی برای شفافترشدن حرف خود افزود: «بعد از رسیدن قیمت نقره به اوج ۵۰ دلار در سال ۱۹۸۰ مردم صحبتهای مشابهی مطرح میکردند ولی قیمت نقره به ۳.۶۵ دلار رسید و ۲۴ سال طول کشید تا روند صعودی آن شروع شود.» البته او تأکید کرد شاید بیت کوین دچار این سرنوشت نشود.
شنبه این هفته قیمت بیت کوین برای هفتمین روز متوالی سقوط کرد و به نزدیکی حمایت روانی ۴۰,۰۰۰ دلاری رسید. این طولانیترین روند نزولی پیوسته قیمت از سال ۲۰۱۸ است. برخی از کارشناسان معتقدند تغییر سیاستهای بانک مرکزی آمریکا و کاهش تورم در این کشور، میتواند فشار بیشتری بر قیمت بیت کوین وارد کند.
به گزارش کوین دسک، در حال حاضر بیت کوین در محدوده ۴۱,۸۰۰ دلار نوسان میکند و قیمت در ۲۴ ساعت گذشته تقریباً بدون تغییر بوده است. جریانی که بازار در هفت روز گذشته تجربه کرد، طولانیترین روند نزولی قیمت از تاریخ ۴ اوت ۲۰۱۸ (۱۳ مرداد ۹۷) است.
آخرین بار که قیمت به زیر سطح ۴۰,۰۰۰ سقوط کرد به سپتامبر (شهریور) سال ۲۰۲۱ باز میگردد؛ حرکتی که در ادامه با جهش بیت کوین به اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلاری همراه بود.
هفته گذشته تولد ۱۳ سالگی شبکه بیت کوین بود، اما این تولد شباهت زیادی به یک جشن واقعی نداشت.
تحلیلگران بازار ارز دیجیتال هشدار دادهاند که ممکن است در ادامه فشار فروش بیت کوین بیشتر شود و این در حالی است که هفته گذشته نشانههایی از تثبیت روند قیمت در بازار دیده میشد. عملکرد بیت کوین در ژانویه (دی) سالهای مختلف معمولاً ضعیف است، اما امسال با توجه به سقوط ۱۱ درصدی قیمت بیت کوین از ابتدای ۲۰۲۲، میتوان گفت این روند نزولی شدیدتر از قبل بوده است.
پس از انتشار صورتجلسه بانک مرکزی آمریکا در هفته گذشته، وضعیت بازار آشفته شد. از متن صورتجلسه فدرال رزرو میتوان اینگونه برداشت کرد که مقامات بانک مرکزی آمریکا بهدنبال راهکارهایی جدیتر برای مقابله با تورم بیسابقه موجود در آمریکا هستند؛ آن هم در شرایطی که نرخ تورم در آمریکا به بالاترین سطح خود در ۴۰ سال گذشته رسیده است.
بسیاری از سرمایهگذاران گفتهاند بیت کوین در سالهای اخیر و بهدنبال آشفتگی شرایطی اقتصادی پس از همهگیری ویروس کرونا، از سیاستهای پولی تورمزای بانک مرکزی بهره برده است. از جمله این سیاستهای تورمزا میتوان به چاپ ۴ تریلیون دلار جدید برای کمک به بازارهای سنتی آسیبدیده اشاره کرد.
بنابراین، دگرگونشدن این سیاستها میتواند بهعنوان بادی در خلاف جهت رشد قیمت بیت کوین در نظر گرفته شود.
باوری میان فعالان بازار وجود دارد مبنی بر اینکه معاملات بیت کوین شبیه به سرمایهگذاری در داراییهای پرخطر مانند سهام شرکتهای حوزه فناوری است و تغییر سیاستهای بانک مرکزی میتواند در مجموع میل سرمایهگذاران به مشارکت در بازارهای پرخطر و با بازدهی بالا را کم کند.
یکی از تحلیلگران صرافی ارز دیجیتال کوین بیس، جمعه هفته گذشته در گزارشی نوشت:
احساس بلاتکلیفیای که از عوامل کلان اقتصادی نشئت گرفته است، میتواند به کاهش نسبی اطمینان سرمایهگذاران منجر شود.
سؤال اصلی اما این است که بیت کوین چه زمانی و در کجا کف قیمتی خود را تجربه میکند.
اختلاف قیمت با اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلاری، روز جمعه به ۳۵ درصد رسید. این در حالی است که فاصله قیمت از اوج تاریخی در جریان چرخههای نزولی قبلی به نزدیکی ۸۰ درصد هم رسیده و ماهها زمان برده است تا بازار بتواند موقعیت خود را مجدداً بازیابی کند.
برخی از معاملهگرانی که همیشه احساساتی صعودی دارند، معتقدند که بازار همچنان در ابتدای یک روند صعودی گسترده است و از سوی دیگر، تحلیلگران مؤسسه تحقیقاتی فاند استارت (FundStrat) گفتهاند قیمت تا رسیدن به سطح ۳۹,۷۵۰ دلار، در میانمدت حمایت قدرتمند دیگری پیش روی خود ندارد؛ تقریباً همان محدوده ای که قیمت در ماه سپتامبر (شهریور) از آن پایینتر نرفت.
شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری در آذرماه امسال از محل معاملات واگذاری سهام ۲۶۲میلیارد تومان سود کسب کرده است.
«وصندوق» با سرمایه ثبتشده ۷/ ۲هزار میلیارد تومان طی عملکرد ۹ماه ابتدایی سال مالی منتهی به ۲۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰ از محل سود سهام محققشده ۹/ ۳هزار میلیارد تومان درآمد داشته است.
شرکت یادشده در انتهای آذرماه چند شرکت با بهای تمامشده ۳/ ۶هزار میلیارد تومان در پرتفوی بورسی خود داشت که با رشد ۸۲۸درصدی به ارزش بازاری ۲/ ۵۹هزار میلیارد تومان رسیده است.
اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای مربوط به ۶ماه ابتدایی این شرکت نشان میدهد که به ازای هر سهم ۱.۴۴۱ریال سود محقق کرده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۹۲درصد افزایش داشته است.
«وصندوق» طی عملکرد ۶ماه منتهی به ۲۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰ بیش از ۸/ ۳هزار میلیارد تومان سود محقق کرده بود.
شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی در آذرماه امسال از محل واگذاری سهام درآمدی حاصل نکرده است.
«وبانک» با سرمایه ثبتشده ۷/ ۲هزار میلیارد تومان طی عملکرد ۹ماه سال مالی منتهی به ۲۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰ از محل سود سهام محققشده ۲۹میلیون ریال درآمد داشته است. این شرکت در انتهای آذرماه چند شرکت با بهای تمامشده ۴/ ۳هزار میلیارد تومان در پرتفوی بورسی خود داشته که با رشد ۹۱۰درصدی به ارزش بازاری ۸/ ۳۴هزار میلیارد تومان رسیده است.
شرکت سرمایهگذاری گروه توسعه ملی در دوره ۶ماه منتهی به ۳۱/ ۰۶/ ۱۴۰۰ به ازای هر سهم ۱۲۶ریال سود محقق کرده بود که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۵۸درصد افزایش نشان میداد.
شرکت پاکسان از خروج دستور کار برنامه افزایش سرمایه 298 درصدی و جایگزینی تامین مالی 950 درصدی از دو محل تجدید ارزیابی و سود خبر داد.
براین اساس، “شپاکسا” پیرو گزارش منتشره درخصوص افزایش سرمایه اعلام کرد: به منظور تنویر افکار سهامداران درخصوص طرح افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی (صرفا زمین) به منظور اصلاح ساختار مالی و از محل سود انباشته به منظور اجرای طرح افزایش ظرفیت خط تولید صابون جمعا معادل ۹۵۰ درصد سرمایه، پس از اخذ تایید حسابرس در مهلت مقرر در ۱۵ دی ماه جهت بررسی و اخذ تایید سازمان بورس ارسال شده است.
لذا طرح افزایش سرمایه قبلی که پیشنهاد از محل سود انباشته و سلب حق تقدم جمعا به میزان ۲۹۸ درصد بود از دستور کار خارج و طرح جدید با ۹۵۰ درصد به شرح فوق جایگزین شد.
بودجه بزرگترین ابزار مالی دولت در اقتصاد کشور است و حاوی شبکه اطلاعاتی جامع است که بیانگر فعل و انفعالات مالی دولت از ابعاد مختلف است و بازار سرمایه نیز بهعنوان یکی از بازارهای معتبر مالی کشور در دو بعد کلان و خرد از قوانین بودجه کشور تأثیر میپذیرد.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از شرکت بورس تهران، بودجه بزرگترین ابزار مالی دولت در اقتصاد کشور است و حاوی شبکه اطلاعاتی جامع است که نشاندهنده ی فعل و انفعالات مالی دولت از ابعاد مختلف است. اداره صحیح امور مالی دولت، نقش بسزایی در بهسازی نظام اقتصادی و نظام اداری یا مدیریت بخش دولتی دارد و بودجه میتواند در این خصوص گام مؤثری بردارد و نقش بسیار مهم و حیاتی در توسعه اقتصاد ملی ایفا کند.
بازار سرمایه نیز بهعنوان یکی از بازارهای معتبر مالی کشور در دو بعد کلان و خرد از قوانین بودجه کشور تأثیر میپذیرد. از منظر کلان، سیاستگذاری درآمدی و هزینهای دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان اعم از تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری، تورم و… تأثیر میگذارد و بازار سرمایه با توجه به ماهیت خود از نوسانات اقتصاد کلان تأثیر میپذیرد، و از منظر خرد، حضور دولت در بازار سرمایه از طریق تأمین مالی توسط ابزارهای مالی موجود در بازار سرمایه، واگذاری شرکتهای دولتی و… میتواند تأثیر ملموسی بر بازار سرمایه داشته باشد.
لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ که در آذرماه سال جاری تقدیم مجلس شورای اسلامی شد، چشمانداز کلی اقتصاد کشور در سال پیشرو است و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها است. بودجه سال آتی کل کشور از حیث منابع و مصارف بالغ بر ۳۶ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۷۰۴ میلیارد و ۶۲۸ میلیون ریال است.
در این گزارش، ارقام لایحه بودجه ۱۴۰۱ مورد بررسی مقایسهای قرار گرفته است. ارقام این لایحه با ارقام قانون (در سقف اول و دوم) و لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ مقایسه و جایگاه بازار سرمایه در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ بررسی میشود.
مدیر کل دفتر صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت طی نامهای به دفتر توسعه صنایع پایین دستی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران بندهای ۶ و ۸ صورتجلسه اخیر کارگروه مدیریت بازار کالاهای پایه را که مربوط به عرضه کامل محصولات پتروشیمی در خصوص کالاهایی که سقف خرید بهینیاب آنها برداشته شده و همچنین عرضه DOP از سوی خریداران «دی اتیلن هگزانول» در بورس کالا است، ابلاغ کرد.
به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از کالاخبر؛ در این نامه بند ۶ صورتجلسه کارگروه تنظیم بازار به این ترتیب ابلاغ شد: خریداران دی اتیلن هگزانول موظف به عرضه DOP تولیدی در بورس کالا هستند و سهمیه خرید این محصول براساس عرضه آن تعیین و جزییات این بند با هماهنگی معاونت معدن و فرآوری مواد و بورس کالا نهایی خواهد شد.
از سوی دیگر در بند ۸ این دستورالعمل آمده است: درخصوص محصولات پتروشیمی، کالاهایی که سقف خرید بهین یاب آن ها برداشته شده کف عرضه برابر کل تولیدات شرکت ها است. صادرات شرکت ها براساس میزان محصولات معامله نشده در بورس کالا خواهد بود.
همچنین لیست شرکت ها براساس میزان محصولات معامله نشده در بورس کالا خواهد بود. لیست کالاها توسط معاونت معدن و فرآوری مواد وزارت صمت ابلاغ خواهد شد. فرآیند اجرا در خصوص نحوه صادرات از سوی معاونت معدن و فرآوری وزارت صمت، شرکت ملی صنایع پتروشیمی و گمرک به کمیته ارائه خواهد شد.
در ماههای اخیر شاهد تلاش بورس کالا برای پذیرش و عرضه بسیاری از کالاها از جمله سیمان بودیم که میتواند سد محکمی در مقابل قیمتگذاری دستوری باشد.
عضو هیات مدیره شرکت سرمایهگذاری «مدیریت سرمایه مدار» با بیان مطلب بالا به خبرنگار پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، گفت: قیمتگذاری دستوری طی سالهای گذشته همیشه بلای جان بازار بوده و مورد اعتراض فعالان بازار سرمایه و حتی مسولان قرار گرفته است، چراکه این معضل از هر نوعی، چه با تعیین سقف و چه با تعیین کف قیمتی سبب ایجاد فضای غیرشفاف و رانتی در اقتصاد میشود، موضوعی که در نهایت به کاهش انگیزه تولیدکنندگان و تضعیف رقابت منجر میشود.
علی جبل عاملی افزود: این موضوع به خصوص در بخش معدن و صنایع معدنی پُررنگتر است. عرضه محصولات معدنی و فلزی در بورس کالا، در کنار حذف واسطه ها به منطقی شدن قیمت ها کمک میکند، موضوعی که در نهایت به تقویت بخش واقعی اقتصاد کمک کرده و می تواند در اشتغال کشور نقش موثری داشته باشد.
وی تصریح کرد: با توجه به وجود پتانسیل کافی در صنایع و عرصههای معدنی و نیز تنوع بی نظیر مواد معدنی و کانیهای فلزی و غیرفلزی در سراسر کشور، انتظار می رفت که شعار «معدن به جای نفت» به معنای واقعی تحقق پیدا کند، تا در سالهایی که با محور ارجحیت تولید و اقتصاد نامگذاری شده، شاهد سرمایهگذاری بیشتری در این حوزه باشیم. شایان ذکر است، با وجود تمام تلاشهای انجام شده در این حوزه هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم.
۳۰ درصد از بازار مختص شرکتهای معدنی است
این کارشناس بازارسرمایه بیان کرد: در حال حاضر حدود ۸۵ شرکت معدنی و مرتبط با صنایع معدنی در بورس حضور دارند، این شرکتها نزدیک به ۲۸ درصد یعنی بیش از یک چهارم بازار را به خود اختصاص داده اند. موضوعی که نشان از اهمیت این بخش برای بازارسرمایه و سرمایهگذارانی است که چشم به رشد و سودآوری این شرکتها دارند.
جبل عاملی ادامه داد: چه بسا شرکتهای معدنی که در صف عرضه و پذیرش در بازار قرار دارند که در کنار سایر شرکتهای خصوصی سهم عمده ای در کسب درآمدهای غیر نفتی کشور ایجاد میکنند.
سهم بزرگ شرکتهای فعال در زنجیره فولاد
عضو هیات مدیره شرکت سرمایهگذاری «مدیریت سرمایه مدار» گفت: در این میان سهم شرکتهای فعال در زنجیره فولاد بیش از بقیه شرکتهای مرتبط با معدن و صنایع معدنی است و بر این اساس، تحولات آن بیشتر از سایر بخشهای صنعت مورد توجه قرار میگیرد.
جبل عاملی اشاره کرد: بخشنامه اخیر وزارت صمت در خصوص اجبار به عرضه تمامی محصولات زنجیره فولاد در بورس کالا یکی از مواردی است که نشاندهنده اهمیت بخش فولاد نسبت به بقیه بخشهای معدنی است؛ البته در نظر داشته باشید، برخی شرکتهای تولیدکننده کنسانتره و گندله به طور داوطلبانه از ابتدای سال اقدام به عرضه در بورس کرده بودند و بقیه نیز بعد از این بخشنامه ملزم به رعایت قوانین شدند.
وی در ادامه با مثبت دانستن انجام عرضه های معدنی در بورس کالا، گفت: البته چند نکته در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد؛ نخست اینکه با وجود مخالفت همه فعالان با خام فروشی، عرضه در بورس کالا نباید به نحوی باشد که فرصتهای صادراتی برای برای زنجیره فولاد از بین رفته و بازار های منطقهای و به خصوص چین که با تلاشهای گسترده بدست آمده بودند از دست برود، براین اساس تدبیر در مورد صادرات محصولات زنجیره فولاد علاوه بر محصولات نهایی با رعایت نیاز داخلی ضروری به نظر میرسد.
قیمتگذاری محصولات میانی زنجیره فولاد
این کارشناس بازارسرمایه افزود: نکته دیگر، در خصوص قیمتگذاری محصولات میانی زنجیره بوده که ضروری است با اهداف توارن در زنجیره فولاد و ایجاد تعادل در سود تولیدکنندگان مواد اولیه تولید فولاد همراستا شود. در نظر داشته باشید که هرچه به انتهای زنجیره نزدیک میشویم، رقابت بیشتر شده و قیمتها به سطح جهانی نزدیکتر و واقعیتر میشود.
وی افزود: هرچه به سمت ابتدای زنجیره فولاد حرکت میکنیم فرصت های رقابتی کمتر شده و در صورت عدم ایجاد تعادل در قیمت و کاهش غیرموجه ضرایب موجبات کاهش انگیزه به خصوص در تولیدکنندگان سنگ آهن دانهبندی شده، معدنداران و تولید کنندگان کنسانتره سنگ آهن فراهم میشود.
تعادل قیمتی خللی در سودآوری ایجاد نمیکند
جبل عاملی توضیح داد: نکته دیگر اینکه اکثر فولادسازان خود دارای معادن و زنجیره کامل تولید هستند و تعادل قیمتی خللی در سودآوری آنها ایجاد نمیکند، بنابراین فرمول قیمتگذاری محصولات میانی میتواند به واقعیتهای قیمتهای جهانی نزدیک شود تا توازن به معنای واقعی نیز در زنجیره فولاد بر قرار شده و انگیزه لازم برای تولیدکنندگان سنگ آهن، کنسانتره و گندله نیز تقویت شود.
وی تاکید کرد: بنابر اذعان کارشناسان، با توجه به اهداف صنعت فولاد در سال ۱۴۰۴ برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام، حدود ۲۲ میلیون تن کمبود سنگ آهن و ۱۲ میلیون تن کنسانتره وجود دارد. براین اساس، با توجه به حجم ریالی و ارزی سرمایهگذاری بسیار زیاد در انتهای زنجیره فولاد، باید برای تأمین این مقدار سنگ آهن و کنسانتره، تولید در بخش معادن کوچک و متوسط و نیز تولید سنگ آهن دانهیندی، کنسانتره و گندله بخش خصوصی تقویت و حمایت شود.
عضو هیات مدیره شرکت سرمایهگذاری «مدیریت سرمایه مدار» افزود: بورس کالا و وزارت صمت میتوانند نقش مهمی در این خصوص ایفا کند و زمینه توسعه فعالیتهای اکتشافی و افزایش عمق اکتشاف را در کنار افزایش تولید محصولات میانی فراهم کنند.
جبل عاملی بیان کرد: در نظر داشته باشد که توجه به فرآوری سنگهای کم عیار، باطله، هماتیت موجود در معادن کشور، در کنار سرمایهگذاری و خرید معادن جدید در سایر کشورهای جهان و فعال سازی معادن کوچک مقیاس داخلی از طریق ایجاد توجیه اقتصادی برای استخراج و فرآوری میتواند به تحقق اهداف ۱۴۰۴ کمک کند؛ اگرچه چالشهایی از جنس تأمین برق، تأمین گاز، آب و حمل نقل نیز موانع مهم، اما قابل حلی هستند که در پیش روی رنجیره فولاد قرار دارند.
سنگآهن که ظرف روزهای پایانی سال ۲۰۲۱ به کانال ۱۱۰دلاری عقبنشینی کرده بود، توانست در اولین هفته از سال نو میلادی کانال قیمتی ۱۲۰دلاری را بازپس بگیرد. افزایش خرید بهمنظور ذخیرهسازی پیش از شروع سال نو چینی و احتمال افزایش تولید فولاد پس از برگزاری المپیک زمستانی پکن از مهمترین دلایل اوجگیری نرخ این محصول بود. در این شرایط، افزایش عرضه سنگآهن دریایی از سوی بزرگترین تولیدکنندگان معدنی و تضعیف رشد اقتصادی هدفگذاریشده از سوی چین میتواند این بازار را مجددا در مسیر تضعیف قیمت قرار دهد.
نرخ سنگآهن عیار ۶۲درصد استرالیا تحویل بنادر شمالی چین در روز پایانی هفته به ۱۲۷دلار و ۳۰سنت در روز جمعه، هفتم ژانویه، رسید که این نرخ نسبت به نرخ معامله آن در هفته قبل، یعنی جمعه ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱، رشد ۷/ ۶درصدی داشت. خوشبینی نسبت به بهبود تقاضا برای فولاد در بازار داخلی چین مهمترین دلیل صعود سنگآهن در بازار داخلی این کشور در روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۲ بود. موسسه Sinosteel Futures در گزارشی اعلام کرد: احتمال محدودیت بیشتر در بخش فولادسازی در زمان برگزاری المپیک زمستانی باعث شده تمایل برای تولید فولاد در چین افزایش یابد؛ اما همچنان تقاضا برای محصولات فولادی در بازار داخلی چین ضعیف است. انتظار میرود چین فعالیتهای واحدهای تولیدی آلاینده، از جمله فولادسازان را در زمان برگزاری المپیک زمستانی پکن محدود کند تا تامین هوای پاک در این بازه زمانی قطعی باشد. این موضوع به تضعیف تقاضا برای سنگآهن در این بازه زمانی منجر میشود. اما از آنجا که برآورد میشود پس از برگزاری المپیک زمستانی اجازه افزایش تولید به فولادسازان چینی داده شود، خرید و ذخیرهسازی سنگآهن در چین شروع شده که این موضوع میتواند از رشد قیمت این محصول حمایت کند. در عین حال تعطیلات سال نو چینی در نیمه بهمنماه آغاز میشود و عموما در هفتههای پیش از آغاز این تعطیلات، تجار و صنایع چین اقدام به خرید و ذخیرهسازی مواد اولیه میکنند. با توجه به اینکه کمتر از یکماه به شروع سال نو چینی باقی مانده است، بخشی از رشد قیمت بهای سنگآهن را نیز باید معلول این موضوع دانست. تمامی مولفهها حامی رشد قیمت سنگآهن نیستند؛ در این شرایط، افزایش عرضه و احتمال کاهش رشد اقتصادی چین، تضعیف نرخ سنگآهن را به دنبال دارد. به گزارش پلتس، میزان صادرات سنگآهن دریایی بزرگترین تولیدکنندگان معدنی این محصول، در نخستین هفته از ۲۶دسامبر و منتهی به اول ژانویه نسبت به هفتههای قبل جهش ۸/ ۴درصدی داشت. به این ترتیب انتظار میرود بر میزان تحویل سنگآهن به بنادر مقصد در هفتههای ابتدایی ژانویه ۲۰۲۲ افزوده شود که این موضوع پتانسیل کاهش بهای سنگآهن با توجه با رشد عرضه را دارد. در عین حال، دولتهای محلی چین شروع به محاسبه و اعلام رشد اقتصادی هدفگذاریشده برای سال ۲۰۲۲ کردهاند.هفته گذشته رشد اقتصادی مدنظر دو استان بیجینگ (Beijing) و هنان (Henan) بهترتیب ۵درصد و ۷درصد اعلام شد که این ارقام کمتر از رشد اقتصادی این استانها پیش از همهگیری کرونا در سال ۲۰۱۹ است. فرماندار بیجینگ در این خصوص گفت: حفظ ثبات مهمترین اولویت اقتصادی در سال ۲۰۲۲ خواهد بود. به این ترتیب، با توجه به کاهش شتاب رشد اقتصادی چین و هدفگذاری ثبات، بعید به نظر میرسد بازار کامودیتیها جهش قابل ملاحظهای در سال ۲۰۲۲ داشته باشد.
با ابلاغ دستورالعمل معاملات آتی در بورس انرژی، یک گام بزرگ برای راهاندازی بازار مشتقه نفتخام یا فرآوردههای نفتی در کشور برداشته شد. امکان نوسان قیمتها بر مبنای نرخهای جهانی و همچنین سرشکن شدن بهای ارز در قیمت حاملهای انرژی در معاملات آتی دو داده بسیار مهم است که میتواند به شفافیت بازار و پیشبینیپذیر شدن آن کمک کند. این در حالی است که زیرساختهای مقرراتی بورس انرژی برای این معاملات فراهم شده و هماکنون این شرکت در حال تجهیز زیرساختهای فنی خود برای اجرایی کردن بازار آتی است.
آتی نفتی در راه است؟
با ابلاغ دستورالعمل معاملات آتی در بورس انرژی، احتمال آغاز به کار معاملات آتی نفتخام یا فرآوردههای نقتی بهشدت افزایش یافت؛ تا جایی که میتوان گفت، تنها تعریف زیرساختهای موردنیاز در کنار موافقت عرضهکننده برای آغاز به کار شیوه معاملات باقی مانده است. بررسیها نشان میدهد، تهیه زیرساختهای فنی و نرمافزاری موردنیاز برای راهاندازی قراردادهای آتی چندان دشوار نیست و با آتی زعفران که هماکنون در حال انجام است، تفاوت عمیقی ندارد. به عبارت سادهتر، تایید عرضهکننده در پذیرش سازوکار معاملاتی در خصوص تحویل میتواند کلید آغاز به کار این معاملات باشد که تحقق آن حتی در کوتاهمدت امکانپذیر است.
اهمیت این شیوه معاملاتی، مخصوصا در وضعیتی که امکان تحویل فیزیکی صادراتی آن وجود داشته باشد، به قدری زیاد است که با این ابزار میتوان امکانی برای پیشبینیپذیر شدن بهای ارز نیز در اختیار داشت. به عبارت سادهتر، این انتظار وجود دارد که بتوان بازاری متشکل از نوسان قیمتهای جهانی نفت خام یا فرآوردهها با احتساب نوسان بهای ارز در اختیار داشت که قطعا سیگنال مثبتی به بازار سرمایه خواهد بود.
هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار دستورالعمل اجرایی معاملات بازار آتی در بورس انرژی ایران را تصویب کرد تا از این رهگذر سرمایهگذاران امکان معامله روی ابزارهای مالی در حوزه حاملهای انرژی را داشته باشند. معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار با اعلام این خبر به پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، گفت: ابلاغ دستورالعمل معاملات آتی در بورس انرژی به افزایش سطح پیشبینیپذیری در خصوص فرآوردههای هیدروکربوری و به دنبال آن افزایش سوددهی و شفافیت بیشتر شرکتهای تولیدکننده حاملهای انرژی منجر میشود.
محسن خدابخش افزود: زیرساختهای مقرراتی بورس انرژی برای این معاملات فراهم شده و هماکنون این شرکت در حال تجهیز زیرساختهای فنی خود برای اجراییکردن بازار آتی است.
وی درباره مزایای این امکان در معاملات بورس انرژی اظهار کرد: یکی از برنامههای بورس انرژی ایران در راستای پاسخگویی به نیازهای سرمایهگذاران، راهاندازی بازار معاملات قراردادهای آتی بود که پیشنهادهای بورس انرژی بررسی و تصویب شد. به گفته وی، اکنون با ابلاغ این دستورالعمل و آغاز به کار معاملات آتی در بورس انرژی، امکان بهرهمندی عرضهکنندگان، خریداران و سرمایهگذاران از این بازار فراهم میشود و متقاضیان میتوانند از منافع ناشی از کشف قیمت در بورس انرژی بهرهمند شوند.
معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس با اشاره به کارکردهای بسیاری که بازار آتی برای عرضهکنندگان و خریداران دارد، اضافه کرد: پوشش ریسک نوسانات قیمت کالاها با نوسانات بالای قیمتی، تضمین معاملات از سوی اتاق پایاپای و درنتیجه کاهش ریسک نکول، دوسویه بودن بازار و وجود اهرم از مهمترین نکات این بازار است.
نایبرئیس هیاتمدیره سازمان عنوان کرد: بورس انرژی ایران همواره بهدنبال گسترش ابزارهای مرتبط با حوزههای فعالیتی خود بوده و پیشنهادهایش را به سازمان ارائه میکند و سازمان بورس و اوراق بهادار نیز در راستای توسعه ابزارهای جدید پس از بررسی، ابزارهای مناسب را به تصویب میرساند. خدابخش گفت: معاملات آتی، معاملاتی پیچیده و همراه با ریسکهایی بالاتر از خرید و فروش سهام است که لازم است سرمایهگذاران به آن توجه داشته باشند. وی در پایان، راهاندازی بازار آتی در بورس انرژی را فرصتی تاریخی برای وزارت نفت، شرکتهای تابعه آن و صاحبان صنایع پالایشی و پتروشیمی دانست تا بتوانند از ظرفیتهای این بازار برای مدیریت و پوشش ریسک، شفافیت و افزایش سودآوری استفاده کنند.
جذابیتهای آتی نفتخام یا فرآوردهها
در اقصینقاط جهان، بازارهای مشتقه (با خاصیت اهرمی) از بازارهای جذاب محاسبه میشود؛ بهخصوص در شرایطی که نوسان قیمتها بر اساس داراییهای پایه فیزیکی باشد که بازارهای کاغذی نیز مشهور هستند. مشهورترین بازار کاغذی در جهان نفتخام است؛ تا جایی که ملاک معاملاتی و قیمتگذاری نفت سالهای سال است که قیمتهای آتی با موقعیت تعهدی برای سررسید معین تعیین میشود. به عبارت سادهتر، در بازارهای جهانی بهای نفت خام با قیمت آتی آن تعیین شده و همه از این نرخ تبعیت میکنند. در بازار فرآوردهها همچون بنزین و نفتکوره (کمسولفور) و حتی در بازار گاز طبیعی نیز اوضاع بر همین منوال است و بر مبنای دلار آمریکا، معاملات آتی رونق دارد.
نوسان قیمتها در بازار داخلی بر مبنای نرخهای جهانی، امکان پیشفروش تولیدات برای واحدهای بزرگ پالایشگاهی، پیشبینیپذیر شدن بازارها، مشارکت مردم در فرآیندهای تامین مالی، انتفاع سرمایهگذاران از نوسان قیمتهای جهانی و توجیهپذیر شدن بیشتر بازارها همگی بخشهایی از جذابیت معاملاتی در بازار آتی نفتخام یا فرآوردههای نفتی در کشور هستند. این موارد تنها بخشی از جذابیتهای معاملاتی است و باید از مسیر منافع ملی نیز اهمیت این شیوه داد و ستد را جدی گرفت. اینکه یک بازار ایرانی همچون بورس انرژی، بهعنوان سلاح استراتژیک نفتی ایران، از قدرت قیمتگذاری در بازار جهانی نفت خام، آنهم با محوریت معاملات مستمر آتی نفت خام و حتی فرآوردههای دیگر برخوردار شود، مزیت بسیار جذابی است که قطعا دورنمای روشنی دارد. افزایش توانمندی ایران در بازارهای جهانی حاملهای انرژی در شرایطی که کشورمان به جرگه کشورهای قیمتگذار (بازارهای قیمتساز) وارد شود، چیزی از موفقیت بسیار بزرگ کم ندارد؛ نکتهای که قطعا نمیتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد.
مزیتهای پنهان آتی حاملهای انرژی
بررسیها حکایت از آن دارد که تلاشها برای راهاندازی قراردادهای آتی فرآوردههای نفتی همچون بنزین در مکانیزمهای صادراتی است؛ یعنی قرار است آتی صادراتی فرآوردهها آغاز به کار کند و امکان تحویل فیزیکی آن وجود داشته باشد. این شرایط ممکن است معاملات ریالی و حتی معاملات ارزی را شامل شود و امکان توسعه معاملات و بازارپسندی قیمتها را در کنار کشف نرخ عادلانه و شفاف در بر خواهد داشت. اگر بتوان آتی نفتخام یا فرآوردهها را بر اساس بازار صادراتی تعریف کرد و خریدار موقعیتهای تعهدی آتی بتواند کالای در اختیار خود را در سررسید معین صادر کند، به معنی آن خواهد بود که قدرت فراگیری در ادبیات بازار حاملهای انرژی در کشور ایجاد شده است. به عبارت سادهتر، بازاری داریم که بر مبنای نوسان قیمت دلار آزاد یا نرخ سنا یا هر قیمت مورد پذیرش دیگر برای ارز نوسان کرده و به صورت مستقیم از قیمتهای جهانی تاثیر میپذیرد. این نکته به معنی آن است که در ذهنیتهای افزایشی بهای ارز فضایی برای جذب سرمایه به منظور استفاده از این نوسان نرخ ایجاد خواهد شد. همچنین در روند نزولی قیمتها میتوان با اتخاذ موقعیت فروش، حتی از کاهش قیمتها منتفع شد. این مطلب خود یک سرعتگیر بزرگ در برابر نوسان شدید بهای ارز است؛ زیرا بخش مهمی از سفتهبازی را به سمت خود جلب میکند. امکان تعریف قراردادهای صادراتی مستمر از دیگر مزیتهای این شیوه معاملاتی است؛ آن هم در شرایطی که همچون بازارهای جهانی، میتوان امکان تحویلهای دوماهه را در نظر گرفت. به عبارت سادهتر، در هر بازه زمانی مثلا دو ماه یا کمتر، امکان تحویل فیزیکی فرآورده یا نفت خام صادراتی وجود دارد و دیگر معطل عرضه مستمر محمولهها در بازار صادراتی بورس انرژی ایران نخواهیم ماند؛ آن هم در شرایطی که نفع واقعی نوسان نرخ ارز یا تغییر در قیمتهای جهانی به سرمایهگذار داخلی میرسد.
سیگنالهای حمایتی از این بازار
پیشبینی موفقیت یا عدمموفقیت قراردادهای آتی نفت خام یا فرآوردهها در بازار داخلی یا صادراتی دشوار است؛ ولی زیرساختهایی در ایران وجود دارد که احتمال موفقیت این شیوه معاملاتی را افزایش میدهد. حجم بالای ذخایر و گستردگی تولیدات، انرژیمحور بودن اقتصاد کشور، بازارهای صادراتی جذاب در منطقه و اقصینقاط جهان، اثرپذیری بازار آتی داخلی از سیگنال نوسان نرخ جهانی، افزایش گام به گام حجم تولید در پالایشگاهها و حتی توجه به پتروپالایشگاهها یا پتروشیمیهای خوراک مایع در کنار توان صادراتی قدرتمند بورس انرژی در حوزه فرآوردهها همگی از جمله مواردی هستند که میتوانند احتمال موفقیت آتی فرآوردهها و حتی نفت خام را تقویت کنند. اینکه بورسکالای دبی موسوم به DME نتوانست اولین بازار کشف نرخ در غرب آسیا باشد، دقیقا نشان میدهد که کشورهای رقیب برای اینکه ایران به فرآیند کشف نرخ و قیمتگذاری وارد نشود، تلاش کردند هویت بازار را از مسیر شرکتهای آمریکایی سهامدار DME رقم بزنند؛ آنهم در شرایطی که توانمندی ایران در مسیر تولید، صادرات و ترانزیت حاملهای انرژی میتواند زیرساختی قدرتمند برای توسعه این بازار باشد.
روز جمعه گزارش اشتغال بخش غیر کشاورزی آمریکا توسط دپارتمان کار این کشور منتشر شد. اهمیت این گزارش از آن جهت است که میتواند پیشبینی تصمیمات فدرال رزرو را برای تحلیلگران سادهتر کند. براساس این گزارش، در ماه گذشته میلادی (دسامبر) ۱۹۹ هزار شغل ایجاد شده که این عدد بسیار کمتر از انتظارات بود.
در نوامبر سال گذشته حدود 249 هزار شغل ایجاد شده بود و پیشبینی میشد که این عدد برای ماه دسامبر به 400 هزار موقعیت شغلی برسد. اما گزارش منتشر شده حاکی از آن است که تعداد مشاغل ایجاد شده در ماه دسامبر تنها نیمی از پیشبینیهای بازار را برآورده کرده و پرونده سال 2021 با 199 هزار شغل در آخرین ماه سال بسته شده است. با توجه به این گزارش، بهطور کلی در سال 2021 حدود 4/ 6 میلیون شغل در این کشور ایجاد شده که میتوان گفت بهطور متوسط ماهانه 537 هزار شغل جدید در بخش غیر کشاورزی ایجاد شده است. در نتیجه این افزایش، نرخ بیکاری در این کشور از 2/ 4 درصد در ماه نوامبر به 9/ 3 درصد در ماه دسامبر رسید.
براساس آمار منتشره، ایالاتمتحده در ماه آوریل سال 2020 حدود 2/ 20 میلیون شغل از دست داد و از آن زمان تاکنون، آمار اشتغال این کشور 8/ 18 میلیون واحد افزایش داشته است، ولی هنوز 6/ 3 میلیون شغل با دوران پیش از پاندمی فاصله دارد. تاثیر رشد سریع ویروس اُمیکرون همچنان بر بازار کار نامشخص است، چراکه هر لحظه ممکن است با انتشار سویه جدید شرایط بهگونهای دیگر رقم بخورد.
بر اساس این گزارش در بخش خدمات مراقبت و درمان 53 هزار، خدمات حرفهای و تجاری 43 هزار، صنعت 26 هزار، ساختوساز 22 هزار و حملونقل و انبارداری 19 هزار شغل ایجاد شده است.
افزایش کمتر از حد انتظار ماه دسامبر احتمالا دو عامل اساسی داشته است. اول اینکه نشاندهنده کمبود نیروی کار در آمریکاست و دوم اینکه دولت برای کاهش خطای دادههای سالانه و نوسانات، دادهها را بهصورت فصلی تعدیل میکند که این تعدیل موجب شده آمار کمتر از انتظارات نشان داده شود.
دادههای این گزارش تا دوازدهم هر ماه جمعآوری شده، بنابراین برخی معتقدند اُمیکرون در این گزارش تاثیر چندانی نداشته است؛ چراکه این سویه در اواخر ماه نوامبر سال گذشته کشف شد و شیوع آن عمدتا مربوط به میانههای ماه دسامبر است در نتیجه میتوان انتظار داشت که شیوع اُمیکرون تاثیر زیادی بر آمار ماه ژانویه سال 2022 داشته باشد.
دوشنبه هفته گذشته دولت آمریکا اعلام کرد که یک میلیون مبتلای جدید به ویروس کرونا از سویههای مختلف را شناسایی کرد که این بالاترین آمار روزانه مبتلایان به کرونا در سطح جهان بود. هزاران پرواز توسط خطوط هوایی لغو شده است، بسیاری از مدارس در آمریکا اعلام تعطیلی کرده و قصد دارند آموزشهای مربوطه را بهصورت آنلاین ارائه کنند. والدین زیادی نیز در این بین به علت مراقبت از فرزندان خود مجبور شدهاند که از کار خود استعفا داده یا به دورکاری روی آورند.
در این آمار افرادی که بیمار هستند یا در قرنطینه به سر میبرند و از کارفرما دستمزدی دریافت نمیکنند، هرچند هنوز کارمند یک محل خاص باشند، اما به علت عدم دریافت دستمزد بیکار محسوب میشوند. انتظار میرفت که در پاییز و با پایان کمکهای نقدی دولت بهمنظور کاهش آسیبهای حاصل از کرونا، نرخ بازگشت به کار افراد سرعت بیشتری داشته باشد که ظاهرا با موج جدید ابتلا به کرونا، ترمز این روند کشیده شده است.
بر اساس صورت جلسات ماه دسامبر فدرال رزرو، نگرانی از شرایط تنگ بازار آمریکا بسیار جدی است. درحال حاضر تورم از میزان بازده درآمد افراد پیشی گرفته ولی بسیاری از مصرفکنندگان به علت ذخیره پسانداز هنگفت توسط سیاستهای حمایتی دولتها در دوران کرونا، همچنان به خرج کردن ادامه میدهند که میتواند تورم بیشتری را به بار بیاورد.
قیمت دلار در دو هفته گذشته هزار و ۷۰۰ تومان کاهش یافته است. در این روزها، اخبار مثبت از مذاکرات، تغییر انتظارات فعالان و افزایش عرضه فروش و احتمال آزادسازی ارزهای بلوکه شده، روی قیمت دلار فشار وارد میکند. نرخ ارز که در مواجهه با شرایط و اخبار مثبت منتشر شده از مذاکرات هستهای در روزهای گذشته، روند کاهشی را شروع کرده بود؛ به بازیگران بازار ارز نشان داد که قصد توقف در کانالهای ۲۹ و ۳۰ هزار تومانی را ندارد و با روند کاهشی به سمت رقمهای پایینتر حرکت میکند. دیروز شنبه ۱۸ دی ماه نرخ ارز در بازار آزاد تهران همچنان کاهشی بود. نرخ دلار که در تعطیلات آخر هفته گذشته و با تلاش معاملهگران افزایشی تا رقم ۲۸ هزار و ۹۰۰ تومان افزایش یافته بود، با شروع ساعات کاری روز نخست هفته در قیمت ۲۸ هزار و ۶۰۰ تومان معامله شد. این قیمت در ادامه معاملات روز بازهم کاهش یافت و در ظهر روز شنبه معاملهگران از نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان سخن گفتند. در نهایت قیمت دلار در انتهای روز شنبه با کاهش قیمت ۵۰۰ تومانی نسبت به تعطیلات هفته گذشته و در رقم ۲۸هزار و ۴۰۰ تومان به کار خود پایان داد.
سه فشار روی قیمت دلار
معاملهگران بازار ارز تهران مدت نسبتا زیادی به معامله در کانالهای ۲۹ و ۳۰ هزار تومانی عادت کرده بودند. حتی برخی از این افراد به افزایش قیمت دلار در ماههای آخر سال جاری هم اشاره داشتند که با آغاز روند کاهشی اخیر نرخ ارز معادلاتشان بهم خورد. به گفته برخی از کارشناسان و تحلیلگران بازار ارز تهران، فشار فروش و جو روانی حاکم بر بازار بسیار قویتر از میل معاملهگران بوده و با توجه به شرایط موجود در فضای وین، کشور، نرخ ارز فعلا در سراشیبی قیمتی قرار گرفته است.
این تحلیلگران با بررسی برآیند حرکت نمودار قیمت دلار در ۳ هفته گذشته بر این باورند که نرخ ارز تصمیم خود را برای کاهش قیمتی گرفته و حداقل تا مشخص نشدن نتیجه دقیق مذاکرات هستهای وین، آینده بازار همچنان میتواند کاهشی باشد.
سه دلیل کاهش دلار
اما کارشناسان بازار از سه دلیل برای توجیه این افزایش فشار فروش سخن گفتند. این افراد دلیل اول روند کاهشی حال حاضر بازار ارز را در جهتگیری مثبت اخبار منتشر شده از مقر مذاکرات دانستند. از ابتدای دی ماه و با شروع دور جدید مذاکرات هستهای وین، تعداد اخبار مثبت انتشار یافته از منابع نزدیک به مذاکرات بسیار بیشتر از سیگنالهای منفی بوده و در نتیجه این مساله توانسته تاثیر بسزایی در روند کاهشی اخیر نرخ ارز داشته باشد.
از طرف دیگر احتمال آزادسازی منابع دلاری بلوکه شده ایران توسط کشورهای کره و عراق در کنار سخنان رئیس کل بانک مرکزی در راستای سیاستهای تقویتی بازار برای ماههای آتی، همگی خبر از افزایش میزان عرضه دلار در بازار ارز ایران میدهد و به نظر کارشناسان این خود میتواند دلیل مهم دوم برای کاهش نرخ ارز در هفتههای اخیر باشد. اما سومین و مهمترین دلیل کاهش قیمت دلار را میتوان در مفهوم انتظارات یافت. مجموعه اخبار، مطالب و مشاهدات روند قیمت دلار در روزهای اخیر توانسته انتظارات مردم و بازار را از نرخ ارز در روزها و هفتههای آتی بهشدت کاهشی کند که این امر خود سبب افزایش عرضه در معاملات خرد بازار شده به صورتی که اکثریت معاملهگران و دارندگان منابع دلاری درصدد تخلیه سرمایه خود و تبدیل آن به ریال، حداقل در کوتاه مدت هستند.
قیمت سکه تمام بهار آزادی نیز که با از دست دادن حمایت ۱۳ میلیونی خود در هفته گذشته روند کاهشی جدیدی را شروع کرده بود، روز شنبه ۱۸ دی ماه با کاهش قیمت ۱۵۰ هزار تومانی نسبت به نرخ روز پنجشنبه در قیمت ۱۲ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان معامله شد. روز شنبه قیمت طلا در بازارهای جهانی به ازای هر اونس با قیمتی معادل ۱۷۹۶ دلار معامله شد.
حرف مردم برای ما اولویت است. این بخشی از صحبتهای مجری یکی از برنامههای رادیویی سراسری بود که دیروز بعد از صحبتهای انتقادی یکی از سهامداران، مطرح کرد. یکی دو هفتهای میشود که برنامههای صبحگاهی رادیو، زمان زیادی را به تحلیل اوضاع و احوال بورس اختصاص میدهند. هرچند که این برنامهها در گذشته نیز وجود داشت و کارشناسان حوزه بورس که مورد تایید رادیو بودند در آنها به تحلیل وضعیت بورس میپرداختند اما حالا چند وقتی میشود که صدای مردم هم به این برنامهها آورده شده است. برخی از سهامداران خرد با ارسال پیامک یا پیام صوتی به این برنامهها از گلایهها و انتظارات خود درباره وضعیت بورس میگویند. آنها نسبت به شرایط امروز و سهمهایی که در گذشته خریداری کردهاند، صحبت میکنند و در برخی از موارد، کارشناسان حوزه بورس که روی خط هستند، سهامداران را راهنمایی میکنند.
در همین رابطه دیروز با بهبود اوضاع گروه خودرویی و بانکی و البته مخابره خبرهایی از سمت رسانههای داخلی و مقامات کشور، مبنیبر اینکه احیای برجام در حال به سرانجام رسیدن است، کارشناسان به سهامداران این امید را میدهند که به احتمال زیاد اوضاع بورس در مدت زمان کوتاهتری از آن چیزی که پیشبینی میکردهاند، بهبود پیدا میکند. در دیگر برنامههای رادیویی هم که صبح دیروز با موضوع بورس تولید شده بود، مجریها و کارشناسان، خبرهای خوش از مذاکرات هستهای را عامل بهبود اوضاع بورس معرفی میکردند و این امید را به سهامداران میدادند که بهزودی گلایهها و انتقادهای آنها رفع میشود، اما در فضای شبکهاجتماعی توییتر بورس آنطور که باید و شاید در اولویت جمع توییتری اقتصادیها و بورسیها نبود و کاربران این شبکه اجتماعی دغدغههای دیگری را در نوشتههایشان پیگیری میکردند. آنها از زمانی که زمزمههای حذف ارز۴۲۰۰تومانی از سال آینده مطرحشده است، دغدغه این موضوع را پیدا کردهاند. تبعات اتفاقافتادن این موضوع در اقتصاد کشور، سفره مردم و خورد و خوراک آنها از جمله موضوعاتی است که کارشناسان و فعالان حوزه اقتصاد و بورس درباره آن در صفحههایشان مینویسند. پدرام سلطانی، فعال حوزه اقتصاد در همین رابطه نوشته بود که «با تغییر مبنای محاسبه حقوق گمرکی از دلار۴۲۰۰ به نرخ سنا در بودجه۱۴۰۱، هزینه واردات کالا، جز دارو و نهادههای دامی و ضروری، حدود ۶ برابر خواهد شد. قیمت کالاهای وارداتی و قیمت تمامشده کالاهای ساخت داخل که مواداولیه آنها وارداتی است، پس از نوروز افزایش مشهودی خواهد داشت.» از توییتهایی که هم دیروز در فضای کلی توییتر فارسی و همچنین اینستاگرام موردتوجه قرار گرفت، نوشته حسین سلاحورزی، نایبرئیس اول اتاق بازرگانی بود. او حذف باشگاههای ایرانی از فوتبال آسیا را نمونهای کوچک از بلایایی خوانده بود که به اعتقاد او «در طول سالهای اخیر بر سر کلیت و تمامیت کشور» آمده است. و البته در فضای کلی توییتر فارسی هم کاهش مصرف گوشت، شیر و لبنیات در کشور و همچنین وجود سم و کودهای شیمیایی چینی، از موضوعاتی بود که کاربران توییتر در کنار دیگر مسائل روز به آنها میپرداختند.
روزبه شریعتی
کارشناس بازار سرمایه
بازار سهام در شرایط بلاتکلیفی قرار گرفته است. سایر بازارهای مالی نیز فضای سنتیتری دارند و سرمایهگذاران آن خیلی آکادمیک و اقتصادی نیستند که در مواقع ضروری بازارهای جانشین را جایگزین کنند. در این میان بازار سرمایه از یک ماه و نیم گذشته وارد یک فضایی شده است که نمیتواند متغیرها را به صورت شفاف پیشبینی کند. در پی این موضوع ریسکگریزها و حتی فعالان فعلی بازار سرمایه هم دچار یک بلاتکلیفی شدهاند و اصطلاحا در یک برزخ هستند و نمیتوانند اقدام به تصمیمگیری قاطعانهای کنند. بلاتکلیفی و عدم تصمیمگیری سریع موجب کاهش ارزش معاملات شده است، زمانی که این معیار در محدوده پایین به عنوان مثال حدود ۲ هزار میلیارد تومان قرار گرفته، این مهم نشاندهنده این است که فعالان اقتصادی قادر به مشخص کردن فعالیتهای مالی خود برای یک سال آتی نیستند چراکه یک دامنه بسیار وسیع از تمام اتفاقات پیشروی آنها قرار دارد.
اتفاق بسیار بد عدم توافق در بُعد مذاکرات هستهای، رفتن پرونده ایران به شورای امنیت و فعالسازی مکانیزم ماشه توسط طرفهای غربی که میتواند منجر به رشد شدید قیمت ارز، کاهش شدید ارزش پول ملی و کاهش فروش نفت ایران به ارقامی کمتر از ۷۰۰ الی ۸۰۰ هزار بشکه و اتفاقات احتمالی ناگواری که در پیش دارد یک طرف ماجرا خواهد بود.
طرف دیگر که امیدواریم سریع روی دهد توافقی خواهد بود که بین ایران و طرفین غربی که میتواند به ثبات در متغیرهای تاثیرگذار اقتصادی اعم از نرخ ارز در محدوده فعلی، همگرایی نرخ سامانه نیما و سنا با یکدیگر، افزایش شفافیت چشمانداز آتی شرکتها و مسیر فروش نفت و صادرات غیر نفتی کشور منجر شود. اکنون بازار بین دو نقطه متضاد قرار گرفته و در انتظار ضربالاجلی بوده که از سوی طرف آمریکایی تا پایان ژانویه، از سوی طرف روس تا آخر فوریه تعیین شده و از سوی طرف ایرانی که تاریخی برای آن تعیین نشده و فقط هدف را توافق بسیار مناسب برای کشور اعلام کرده است. آنچیزی که بازار برداشت کرده و فعالان اقتصادی از آن انتظار دارند این است که نهایتا تا آخر فوریه باید مقداری شفافیت بالا برود تا بتوان تصمیمگیری کرد. بنابراین انتظار میرود تا زمانی که تعیین تکلیف یا جدیتی که در وین ادامه پیدا کرده به صورت ملموس مشخص نشود بازار با وضعیت فعلی به کار خود ادامه میدهد.ابتدای معاملات روز شنبه نیز در پی انتشار اخباری مبنی بر اینکه توافق به سرعت در حال انجام است، در معاملات صنایع برجامی اعم از خودرویی، بانکی و بیمهای تا حدودی شاهد بودیم اما طبیعتا تا مشخص نشدن ابعاد سیاست خارجه، پولهای بزرگ مسیر معاملاتی خود را برای تصمیمگیری مشخص نخواهند کرد، مخصوصا پولهایی که عمدتا به سمت صندوقهای درآمد ثابت یا بانکها میل پیدا میکنند.
طبیعتا انتظار میرود در صورتی که توافق صورت بگیرد انتشار شدید اوراق قرضه برای امورات جاری کشور کاهش پیدا کند و منجر به این شود که از فضایی که رکود تورمی شکل میگیرد دور شویم و فضا به سمت گشایشها و رشد اقتصادی، نرخ بین بانکی در محدوده ۱۶ الی ۱۷ درصد تغییر جهت دهد. این مهم میتواند چشمانداز مطلوبی برای بازار سرمایه ایجاد کند. نزولی بودن بازار سرمایه بیشتر نشان از خلاء حضور خریدار دارد و فروشنده هر چند به مقدار کم، باعث میشود که قیمتها تا حدودی به سمت پایین سوق پیدا کند، این اتفاق نیز از خاصیتهای بازار نقدشونده است. پیشبینی میشود که با مشخص شدن ابعاد مختلف برجام، بازار سرمایه نیز بتواند مسیر مطلوبتری را پی بگیرد. بازارهای مالی زمانی که از لحاظ روانی دچار چالش میشوند مقداری با سلب اعتماد همراه میشوند.
اکنون پالس مثبت از وین به تهران مخابره میشود، نرخ نیما نیز در محدوده ۲۴هزار تومانی قرار گرفته است اما با توجه به سابقه کوتاهمدت یک سال اخیر بازار و تجربه فعالان اقتصادی از ضد و نقیضهایی که رگولاتور و یا قانونگذار (مجلس شورای اسلامی و دولت) به بازار سرمایه پالس داده شده، مقداری به فضای بیاعتمادی دامن زده است.
دولت قبل از بازار سهام تامین مالی کرد و از فروش سهام به مردم به عنوان افتخار در کارنامه کاری خود گفت. دولت جدید نیز که خود از منتقدان شدید دولت قبل بوده و داعیهدار اصلاح بازار سرمایه در ۳ روز و نمو بازار سرمایه به عنوان موتور اصلی اقتصاد کشور بود متاسفانه به وعدههای خود عمل نکرد. مضاف بر اینکه در پیشنویس اولیه سازمان برنامه و بودجه برای بودجه سال ۱۴۰۱ چنان ارقام عجیبی در حوزه نرخ فروش انرژی برای شرکتهای بورسی چیده شد که این مهم ناامیدی مفرط را به بازار سهام القا کرد.
پس از اینکه صدای اهالی بازار سرمایه بلند شد و اعتراضاتی مبنی بر استفاده از فرمولهای غلط برای خوراک پتروشیمیها و مواردی از این قبیل به گوش رسید همگی باعث شد یک چالش در بازار شکل بگیرد. در ادامه نیز ۱۰ فرمان صادر شد. در یک هفته گذشته اعلام شد که ۱۰ فرمان به عنوان پیوست اضافه نشد و موارد بسیار متعددی از این قبیل، موضوعات رفت و برگشتهایی هستند که در دولت وجود دارد. تمام اینها باعث تشدید بیاعتمادی در بازار سرمایه میشود. سرمایهگذاری که دارای سرمایه اندکی بوده یقینا در پی چنین اتفاقاتی به سمت سفتهبازی و نوسانگیری کوتاهمدت سوق پیدا خواهد کرد. سرمایهگذار بزرگ هم که همیشه به دنبال سرمایهگذاری مولد است به جای اینکه در بانک و بدون ریسک سرمایهگذاری کند با بررسی بازارها مشاهده میکند که طی یک سال اخیر به هیچ عنوان نمیتواند سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشد. این قشر سرمایهگذار معتقد است که اختلافنظر در دولت برای حوزه مالیات، نرخ خوراک، نرخ سوخت و… میتواند چشمانداز سرمایهگذاری را با تغییرات فاحشی همراه کند. بنابراین سرمایهگذار بزرگ هم با بیاعتماد شدن به چنین شرایطی اقدام به کنارهگیری از معاملات خواهد کرد.مجموع بیاعتمادیهایی که طی ۲ سال گذشته شکلگرفته باعث میشود که بازار سهام نتواند پالس مثبت از سمت وین را بپذیرد و در جریان داد و ستدهای روزانه خود لحاظ کند. بنابراین تا زمانی که نرخ ۲۲ و ۲۳ درصدی را میتوان از بانکها دریافت کرد و نرخی بیش از ۲۱ درصد از صندوقهای درآمد ثابت گرفت، سرمایهگذار بزرگ ترجیح میدهد قسمت اعظم پول خود را به چنین بازاری تزریق کند. به اعتقاد بنده نهایتا تا یک ماه آتی مقداری تکلیف مذاکرات هستهای مشخص خواهد شد (با رقم خوردن اتفاقات مطلوبی در وین). در چنین حالتی بازار سرمایه میتواند به صورت شفافتری اقدام به تصمیمگیری کند.
حسین قربانزاده در پاسخ به این سوال که آیا همچنان با حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا، این دو تیم تا یک ماه آینده بورسی میشوند، اظهار کرد: موعد مقرر پذیرش دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بهمن ماه است و این موضوع هیچ ارتباطی با حذف این دو باشگاه از لیگ آسیا ندارد.
رئیس سازمان خصوصیسازی با بیان این مطلب اظهار کرد: البته هر دوی این باشگاهها ۱۰ روز استیناف دارند اما به هر حال تنها یکی از دلایل ما برای خصوصیسازی دو این باشگاه بحث حضور آنها در مسابقات بینالمللی است. قربانزاده تصریح کرد: زیان انباشته باشگاه پرسپولیس بالای ۲۰۰میلیارد تومان است و با احتساب سایر بدهیها از جمله مالیات به ۵۰۰میلیارد تومان میرسد. اما ارزش کل باشگاه پرسپولیس ۱۸۰۰میلیارد تومان ارزیابی شده که ۱۰۰۰میلیارد تومان آن ارزش برند این باشگاه است.
وی ادامه داد: این دو باشگاه باید هر چه سریعتر صورتهای مالی خود را نهایی کرده و ارائه دهند و عملیات تجدید ارزیابی صورت بگیرد و پس از آن هیات پذیرش بورس آن را بپذیرند و در بهمن ماه درج نماد شوند. این مسیر اداری و پذیرش دو شرکت در حال انجام است و به هر حال در بهمن ماه باید این دو شرکت بورسی شوند. اگر امسال این عملیات برای دو باشگاه انجام نشود به طور قطع مشکلات آنها در سال آینده ادامه پیدا میکند. معاون وزیر اقتصاد افزود: در حال حاضر باشگاه استقلال صورت مالی خود را تحویل داده و هنوز باشگاه پرسپولیس صورتهای مالی را تحویل نداده است.
قربانزاده درباره دلایل تاخیر واگذاری این دو باشگاه در چند سال گذشته اظهار کرد: مشکلات بندهای حسابرسی سال گذشته زیاد بوده است و در تهیه صورتهای مالی باید این بندها را تعیینتکلیف کنند. برای مثال بدهی به بازیکن یا مربی خارجی یا اساسا بدهی مالیاتی تسویه نشده دارند و تا زمانی که این بدهیها تعیینتکلیف نشود، صورتهای مالی شفاف نخواهد بود. باید این بدهیها پاکسازی شود تا کمترین بندها را داشته باشند که خود این موضوع زمانبراست و از سوی دیگر حسابرس هم باید این صورتهای مالی را تایید کند. پس از آن صورتهای مالی تایید شده به صورت سود و زیان، ترازنامه و… تهیه و برای سازمان ارسال شود. مسیری از این مراحل زمانبر طی شده است و باید مابقی مراحل هم انجام شود.
وی همچنین با اشاره به میزان بدهی دو باشگاه گفت: زیان انباشته باشگاه پرسپولیس بالای ۲۰۰میلیارد تومان است و با احتساب سایر بدهیها از جمله مالیات به ۵۰۰میلیارد تومان میرسد. اما ارزش کل باشگاه پرسپولیس ۱۸۰۰میلیارد تومان ارزیابی شده که ۱۰۰۰میلیارد تومان آن ارزش برند این باشگاه است. رئیس سازمان خصوصیسازی تاکید کرد: تاخیر در سالهای گذشته بیشتر به عملکرد وزرای ورزش برمیگردد، از این جهت که حساسیتهای زیادی برای مدیریت این دو باشگاه وجود داشت و اینکه چه کسانی پاسخگو خواهند بود. موضوع دیگر این است که این باشگاهها ابزار قدرتی برای وزارتخانهها محسوب میشوند که میتوان گفت علت عمده تاخیر در واگذاری این دو باشگاه به همین دلیل بوده است. قربانزاده با بیان اینکه مهمترین دلیل عدمواگذاری این دو باشگاه در سالهای گذشته به بحث محل درآمد این شرکتها برمیگردد، ادامه داد: هر شرکتی که وارد بورس میشود باید سودآور باشد و لازمه سودآوری هم، تضمین سود عملیاتی آن شرکت است. منظور از سود عملیاتی این است که در راستای فعالیت شرکت بتواند سود کسب کند. وی گفت: در تمام دنیا بالای ۶۰ تا ۷۰درصد محل درآمد باشگاههای فوتبال حق پخش تلویزیونی است و تا زمانی که این موضوع تعیینتکلیف نشود یک باشگاه فوتبالی نمیتواند استمرار سودآوری داشته باشد. ممکن است این باشگاهها برای مدتی حمایت شوند اما در نهایت باید سودآوری تضمین شده داشته باشند. غیر از این روند و سازوکار، مانند این است که از یک شرکت و کارخانه فولادی انتظار داشته باشیم از محل فروش پوشاک (تاسیس یک کارخانه جانبی) درآمدزایی کند.
رئیس کل سازمان خصوصیسازی افزود: در دنیا یک باشگاه فوتبالی با دیده شدن درآمد کسب میکند و مابقی درآمدها از جمله پیراهن و تبلیغات محیطی حاشیه هستند. اما در ایران برای این دو باشگاه در اصل درآمدزایی با چالش مواجه شدهایم و حاکمیت یک بار برای همیشه باید این مشکل را برطرف کند. صداوسیما، وزارتخانهها و باشگاهها باید با برگزاری جلسات دراینباره به توافق برسند. باید توجه داشته باشیم دو باشگاه استقلال و پرسپولیس طرفدارمیلیونی دارند و باید به صورت مستمر درآمدی از محل پخش تلویزیونی داشته باشند. تقاضای تماشای این بازیها برای دو باشگاه تضمین شده است و تضمین تقاضا برای این دو باشگاه وجود دارد، بنابراین نباید آنها را از این سود و درآمد عملیاتیشان محروم کرد. اگر بحث سودآوری این شرکتها برطرف شود، واگذاری این باشگاه بر روی ریل میافتد. وی با بیان اینکه در حال حاضر این دو باشگاه از طریق تبلیغات محیطی، فروش اقلام، استفاده از اپلیکیشنها و… خود را سودآور جلوه دادهاند، در حالی که به راحتی دسترسی به سود عملیاتی دارند، اظهار کرد: هر دو باشگاه یک بیزنس پلن و طرح توجیهی درآمدزایی تهیه کردهاند که تا پایان دی ماه باید آن را به بورس تحویل دهند و بورس باید استمرار سودآوری این شرکتها را تایید کند، همچنین همزمان جلسات با صدا و سیما در حال برگزاری است تا به یک توافقی برای پخش زنده در پلتفرمهای غیرتلویزیونی برسند.
همه منتظر اتفاقی هستند؛ از کارشناس حوزه بورس و اقتصاد تا مغازهدار و گلفروش. این اتفاق هرچه که باشد برای گروه زیادی از مردم این امید را ایجاد کرده است که اوضاع و احوال اقتصادی بهبود پیدا میکند. سهامداران آن را در پرتفوی خود میبینند و دیگران آن را در سفره و معیشتشان. همه این امیدها از تبدیلشدن زمزمههای احیای برجام به صدایی تقریبا بلند و واحد در میان رسانههای داخلی و تیم مذاکرهکننده ایرانی ایجاد شده است. حالا خیلیها این سوال را مطرح میکنند که اگر توافق هستهای محقق شود، چه خواهد شد؟ در کدام حوزهها تحول رخ میدهد و گرههای این چند ساله، چند وقت طول میکشد که باز شوند؟ دیروز اما در حوزه بورس اتفاق قابلتاملی افتاد؛ بازار عمدتا روی دو صنعت بانک و خودرو فعالیت کرد. صنایعی که به صنایع برجامی معروف هستند. البته که این اتفاق کام سهامداران را در زمستان ۱۳۹۴ شیرین کرده بود و در گذشته هم بازار چنین تجربهای داشته است، اما سوالی که در اینخصوص مطرح میشود این است که آیا معاملات بورسی با چنین نگاهی در حال تکرارشدن است؟ کارشناسان و متخصصان حوزه بورس این موضوع را چطور میبینند و مثل دیگران، بازار را متاثر از مذاکرات هستهای و خبرهای برجامی میبینند؟ کلیدواژه محوری صحبتهای کارشناسان حوزه بورس این است که احیای برجام، گرهگشای تمام مشکلات اقتصادی کشور خواهد بود.
بورسبازان در انتظار احیای برجام
این نکته را بهمن فلاح، کارشناس حوزه بورس در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اینطور توضیح میدهد که اگر «توافقی در مذاکرات هستهای حاصل شود، ریسک سیستماتیک اقتصاد کشور را کاهش میدهد.» او درباره تاثیر این موضوع در دو گروه خودرو و بانک در بورس میگوید که با احیای توافق برجام برای مثال «نرخ بهره بانکی کاهش پیدا میکند، بانکها منتفع میشوند، نظام تبادل بانکی کشور در فضای بینالملل تسهیل میشود و در کنار آن در صنایع خودرویی هم شاید با گشایشها و قراردادهای جدیدی همراه شویم و مشکلاتی که در حالحاضر وجود دارد برطرف شود.» الناز جمالی از دیگر کارشناسان حوزه بورس هم در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» به این موضوع از زاویه فضای کلان اقتصاد کشور نگاه میکند و میگوید که «اگر به وضعیت کلی اقتصاد حالحاضر ایران آشنایی داشته باشید باید متوجه شدهباشید که منابع ارزی کشورمان به دلیل افت صادرات و کسریتجاری با کاهش قابلتوجهی روبهرو شده که در اولین قدم لازم است چنین کسریای جبران شود، از اینرو ایران دارای بیش از ۳۰میلیارد دلار دارایی بلوکهشده است که در کشورهایی چون: عراق، ترکیه، چین و کرهجنوبی نگهداری میشوند.»
او با بیان این صحبتها به این مساله میپردازد که مذاکرات هستهای و احیای آن میتواند فضای کلی اقتصاد کشور را تحتتاثیر اتفاقات مثبتی قرار دهد و در تمام حوزهها از جمله حوزه بورس، شاهد اتفاقهای مثبت و تاثیرگذاری باشیم.
بهمن فلاح در اینخصوص توضیح میدهد که «اگر برجام احیا شود، کل اقتصاد کشور منتفع میشود.» و در توضیح این موضوع به چند مورد میپردازد، از جمله اینکه «طبیعتا نرخ بهره بانکی در بازار پول کاهش پیدا میکند، ریسکها و تهدیدهایی که بازار از طرف نظام پولی و بودجه کشور میبیند مرتفع میشود، هزینه تمامشده پول برای شرکتهای صادراتی و بهخصوص پتروشیمیها کاهش پیدا میکند، نرخ ارز در سامانه نیما به نرخ ارز در بازار آزاد نزدیک میشود و طبیعتا به سمت تکنرخی شدن ارز میرویم.» فلاح این موضوع آخر را مزیت مثبتی برای شرکتهای صادراتی معرفی میکند و توضیح میدهد که با این اتفاق «قاعدتا این شرکتها حجم صادراتشان افزایش پیدا میکند و با نرخهای بهتری میتوانند صادرات داشته باشند.»
حالا سوال دیگری که مطرح میشود، این است که زمزمههای احیای برجام و رسیدن به یک توافق هستهای چه تاثیری روی فضای کلی بورس دارد و اگر این امر حاصل شود، فضا به چه سمت و سویی میرود؟ الناز جمالی در پاسخ به این موضوع به «دنیایاقتصاد» میگوید که «خبرهای برجامی و سیاسی که در حال تزریقشدن در فضایمجازی و رسانهها است تا حدودی نقشهراه بیشتر فعالان بازار سرمایه شده است.»
او در صحبتهایش احیای برجام را در این روزها «اهرمی تاثیرگذار در بازار سرمایه» معرفی میکند و توضیح میدهد که با خبرهای مثبتی که از وین به گوش میرسد، تا حدودی باعث شده است تا سهمهای تاثیرپذیر از این موضوع در معاملات اولین روز هفته یعنی ۱۸ دیماه مورد اقبال قرار بگیرند و شاهد رشد قیمت در نمادهای بانکی و خودرویی باشیم.
حالا اگر فرض را بر این بگیریم که برجام بهزودی احیا شود، آیا استفاده از توافق هستهای در فضای بورس نیاز به پیششرطی هم دارد و ممکن است که فرصت برجام و تاثیرگذار بودن آن را در بورس و میان سهامداران از دست بدهیم؟ بهمن فلاح در پاسخ به این پرسش استفاده از فرصت برجام و تاثیرگذاری آن را منوط به تصمیمگیری و نحوه مدیریت متولیان بازار و حکمرانان اقتصادی کشور معرفی میکند. او در این رابطه معتقد است که اگر این دو گروه، یعنی متولیان بازار و حکمرانان اقتصادی تمایل داشته باشند که «بازار سرمایه رشد و تقویت شود، طبیعتا پول به سمت بازار سرمایه هدایت میشود» و از فرصت بهوجود آمده برای بازار سرمایه استفاده بهینهای میشود. با این توضیح فلاح در صحبتهایش امایی هم اضافه میکند و با گلایه این مساله را مطرح میکند که «مدتهاست متولیان بازار به نوعی بازار را مهندسی و سهمها و رشد آنها را کنترل میکنند که در نهایت نشان از آن دارد که آنها تمایلی به ورود سرمایه به بازار ندارند.» این کارشناس حوزه بورس در ادامه صحبتهایش شرطهایی برای اینکه بورس از شرایط منتفع شود، میگذارد و آنهم از این قرار است که «نگاه متولیان بازار نسبت به بورس تغییر کند. گفتاردرمانی به پایان برسد و در عمل شاهد حمایت اصولی از بازار باشیم.» در کنار این موضوعات، احیای برجام روی بازگشت امید به مردم و نگاه مثبت آنها به آینده هم تاثیرگذار خواهد بود.
الناز جمالی هم در صحبتهایش به این مساله نگاهی میاندازد و میگوید که «نااطمینانی در مورد آینده پیشروی اقتصاد کشور منجر به این شده است تا مردم ریال کمتر نگهدارند و سعی کنند در اولین فرصت ممکن ریال خود را تبدیل به دارایی دیگری کنند تا از این طریق بتوانند ثروت خود را در مقابل نوسانات و تورم پیشروی اقتصاد حفظ کنند.»
او در توضیح تاثیر موفقیت مذاکرات هستهای در این تغییر نگاه توضیح میدهد که جذابشدن قیمتها و خبرهایی از آزادشدن پولهای بلوکهشده ایران، صنعت بانکی را موردتوجه قرار داده و میدهد و شاهد ورود پول هوشمند به این صنعت بوده و خواهیم بود و البته تاکید میکند که در صورت احیای برجام نمیتوان گفت بازار سمت و سوی پایینی به خود بگیرد.
بهمن فلاح هم با زبان دیگری به این مساله در صحبتهایش میپردازد که اگر مردم ببینند و باور کنند که بورس میتواند محل امنی برای سرمایهگذاری باشد، پولهای هوشمند وارد بازار میشوند و احیای برجام نیز میتواند محرک مثبتی برای رشد بازار سرمایه بهصورت بنیادی باشد.
افزایش خوشبینیها به حصول توافق هستهای و احیای برجام اثر خود را بر معاملات بورسی نیز نمایان کرد. در این راستا روز گذشته هرچند شاخص کل بورس تهران پس از رفت و برگشت صبحگاهی با افت مواجه شد، اما صنایع آسیبدیده از تحریمها با تقویت نسبی تقاضا در محدوده سبز تابلو دادوستد میشدند و فشار فروش نیز در گروههای دلاری جدی نبود.
تحرک بورس روی موج مذاکرات
بورس تهران در نخستین روز هفته شاهد افزایش قابلتوجه تقاضا در نمادهای بانکی و خودرویی بود. همین امر سبب شد تا افت قیمت در نمادهای فولادی و پتروشیمی نتواند به افت قابلتوجه شاخص بورس در روز یاد شده منتهی شود. اینطور که به نظر میرسد امیدواری به دستیابی به توافق هستهای توانسته صنایع برجامی بورس را با افزایش تقاضا مواجه کرده و فرصت خریدی قابلتوجه به فعالان خوشبینتر بازار سهام بدهد. به دنبال همین رویداد بود که روز گذشته شاخص بورس تنها ۰۶/ ۰ درصد افت کرد و نماگر اصلی بازار در محدوده یکمیلیون و ۳۶۴هزار واحد متوقف شد.
از زیر خاکستر رخوت
عملکرد نماگر اصلی بازار سهام در نخستین روز هفته هرچند چندان امیدوارکننده نبود اما تحرکات مثبت در برخی گروهها مشاهده شد. در این روز شاخص کل بورس که در روزهای معاملاتی اخیر در گذر از سطح ۴/ ۱ میلیون واحدی ناکام مانده به میزان ۰۶/ ۰ درصد دیگر نیز افت کرد و در حالی که کاهشی کمتر از هزار واحد را به ثبت رسانده بود به محدوده یکمیلیون و ۳۶۲هزار واحدی رسید. تمامی این تغییرات در شرایطی روی داد که طی روز شنبه نمادهای کوچکتر بازار نیز به گواه شاخص هموزن وضعیت بهتری نداشتند و نتوانستند در مواجهه با ضعف نسبی تقاضا، عملکردی بهتر از عقبگرد ۰۹/ ۰ درصدی داشته باشند. بر این اساس بیراه نخواهد بود اگر بگوییم که بازار سهام پس از رسیدن به محدوده یکمیلیون و ۴۰۰ هزار واحدی شاخص بورس مجددا از انگیزه لازم برای بهبود سطح تقاضا برخوردار نیست و مانند ماههای قبل احتمالا تا رسیدن به یک تصمیم جدید و تغییر جهت به سمت صعود یا نزول در همین محدوده در جا خواهد زد. با این حال اشاره به این نکته، یعنی وجود رخوت در میان سرمایهگذاران به این معنا نخواهد بود که بازار فعلا از هیچ شانسی برای تغییر جهت برخوردار نیست و تصمیم یاد شده لزوما طولانیمدت خواهد بود. در حال حاضر برخی از گمانهزنیها حکایت از آن دارد که احتمال تغییر در فضای مذاکرات اتمی میتواند راه را برای بهبود وضعیت بورس بهویژه در برخی از صنایع هموار کند؛ تصوری که با توجه به بررسی روند معاملات در روز گذشته نه تنها چندان دور از انتظار نیست بلکه با توجه به تجربه تاریخی بازار سهام در سالهای ۹۴ تا اوایل ۹۵ بسیار معقول به نظر میرسد.
باز هم یک الگوی تکراری
همانطور که در گزارشهای پیشین بارها مورد توجه قرار گرفته است، بازار سهام کشور بهرغم عمر تقریبا ۶ دههای خود تاکنون نتوانسته مانند کشورهای دیگر شاهد شکلگیری رونق غیرتورمی باشد. در تحلیل چرایی این رخداد میتوان دلایل متعددی را ذکر کرد. برای مثال یکی از دلایل عمده موجود در این زمینه این است که اقتصاد کشور در طول دهههای اخیر به دلیل نبود ثبات لازم در عرصه تصمیمات سیاسی و تنشهای خارجی نتوانسته افق روشنی را پیش روی تجارت خارجی ترسیم کند. از سوی دیگر نحوه تصمیمگیری در مناسبات داخی اقتصاد هم هیچگاه به نحوی نبوده که بتوان تصویر واضحی از افق میانمدت داشت. تمامی اینها سبب شده با رونق نیافتن کسبوکارها و نبود تغییر قابلتوجه در سطح بهرهوری و تکنولوژی، روند صعودی در بازار سهام امری دور از دسترس باشد.
با این حال همانطور که میدانیم تاریخ بازار سهام در ایران طی همین مدت عاری از دورههای صعودی نبوده است. افزایش نقدینگی در کنار اصرار به سیاست سرکوب نرخ ارز در طول این سالیان بارها سبب شده با دلایلی نظیر تحریم یا افت قیمت نفت شاهد پرش قیمت ارز یا به عبارت بهتر کاهش ارزش پول ملی باشیم. شاید به همین دلیل است که پیشبینی سیکلهای صعودی در بورس تهران بسیار راحتتر از دورههای مشابه در بازارهای سهام کشورهای دیگر است. با این حال همانطور که میدانیم مانند دم و بازدمهای طبیعی بدن انسان هر صعودی یک نزول را هم به دنبال دارد. بنا بر آنچه که تاکنون در این گزارش شرح داده شد داستان بورس را میتوان به دو بخش مجزا اما در ارتباط با هم تقسیم کرد. نخست دورههای صعود که تقریبا هر بار به سبب تورم بالا شکل گرفته و بر اساس نظریه ظروف مرتبطه به بورس نیز تسری یافته است و دوم رکودی که همسو با رکود سایر بازارها روی داده و در بازار سهام بیش از حد طولانی شده است. اینطور که به نظر میآید غیرمنطقی نیست اگر بگوییم دورههای افت بازار هم مانند دورههای صعود آن پیشبینیپذیر است. هر بار که بازار سهام در پایان روند صعودی با ضعف تقاضا روبهرو میشود سیل وعده و وعید برای حمایت از بورس به صدر اخبار میآید. همین امر سبب میشود بازار در جوی میان امیدواری و ترس به روند خود ادامه دهد و در مواجهه با محدودیتهای غیرکارشناسی و معضلاتی نظیر دامنه نوسان و حجم مبنا شاهد تشدید فشار فروش در صنایع مختلف باشد. مساله اما به همین الگوی کلی ختم نمیشود. با اندکی تدقیق بیشتر در وضعیت کنونی بورس با افت قبلی آن که تقریبا از سال ۹۲ تا ۹۶ تداوم یافت میتوان دریافت که عامل تحریم نهتنها توانسته از کانال رشد دلار و تورم بر رشد قابلتوجه شاخص بورس در هر دو دوره موثر باشد بلکه در شرایط فعلی نیز احتمال لغو آن توانسته به خوشبینی فعالان بازار سرمایه بینجامد، دقیقا شبیه آنچه در سال ۹۴ و با نزدیک شدن به حصول توافق هستهای موسوم به «برجام» در آن زمان روی داد.
غیرکالاییها به پیش
روز گذشته بهرغم افت شاخص بورس شاهد رشد قابلتوجه تقاضا در نمادهایی بودیم که اثرپذیری چندانی از دلار ندارند اما انتظار میرود که با باز شدن فضای مبادلات تجاری و بینالمللی شرایط برای این نمادها بهتر شوند. انتظار یاد شده نیز از این جهت شکل گرفته که در دور قبلی مذاکرات برجامی و همسو با افزایش خوشبینیها به حصول برجام زمینه لازم برای بهبود وضعیت در این نمادها یعنی گروههای بانکی و خودرویی فراهم شده بود. به هر روی در روزهای پایانی هفته قبل و همزمان با تعطیل شدن بازارها اخبار بسیار مثبتی از وین به خبرگزاریها مخابره شد. بنا بر آنچه که از سوی خبرگزاریها منتشر شده و از لابهلای سخنان دیپلماتها قابل درک است، اگرچه نمیتوان به طور قطع از دستیابی به یک توافق در آینده مشخص سخن گفت با این حال به نظر میآید که احتمال رسیدن توافق از گذشته بسیار بیشتر است. همین امر سبب شده تا بسیاری از فعالان بازار سهام به رونق مجدد نمادهای غیرکالایی بهخصوص بانکها و خودروییها امیدوار باشند. بر اساس آنچه کارشناسان میگویند و سابقه بورس نشان میدهد، آثار برداشته شدن تحریمها میتواند در این دو گروه زودتر نمایان شود. دلیل این امر هم راحت بودن انتقال تکنولوژی و نیاز صنایع به این امر و ناچیز بودن حجم درآمدهای ارزی در آنهاست که افت احتمالی قیمت ارز را در این صنایع بیاثر میکند. در بانکیها نیز به سبب آنکه نرخ پایین تسعیر ارز را در سالهای قبل شاهد بودیم نمیتوان انتظار بروز زیان را در صورت کاهش قیمت ارز داشت. در حال حاضر بسیاری بر این باور هستند که نرخ تسعیر ارز بودجه که حدود ۲۳هزار تومان است در کنار رشد قیمت ارز در سامانه نیما به محدوده ۲۴هزار و ۷۰۰ تومان شرایطی را پدید آورده که در حال حاضر حصول توافق و افت قیمت ارز در بازار آزاد در عمل اثر چندانی بر بورس نداشته باشد و حتی روشن شدن شرایط و کاهش ریسکهای انتظاری بتواند بر کیفیت سودآوری شرکتها اثر بگذارد. پس بنا براین نمیتوان در صورت نزدیک شدن مواضع ایران به طرفین فعلی و سابق «برجام» احتمال کاهش قیمت جدی در سهام دلاری را داشت چرا که تا همین حالا هم قیمت تسعیر درآمدهای ارزی آنها در محدوده دلار ۲۳هزار تومان بوده و تمامی کالاهایی که با قیمت جهانی و نرخ یاد شده محصولات خود را میفروشند تحتتاثیر قرار نمیدهد. این در حالی است که دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای به سبب برداشته شدن تحریمها میتواند به راحتی وضعیت فروش این نمادها را بهبود ببخشد و در شرکتهایی که هزینه تحریم بالایی دارند تغییر بااهمیتی در صورتهای مالی ایجاد کند. بنابراین در کنار صنایع برجامی میتوان به بهبود شرایط در صنایع دلاری هم امیدوار بود. از این رو بعید نیست که در هفتههای پیش رو و در صورت بهبود وضعیت مذاکرات برجام شاهد افزایش تقاضا در کلیت بازار سهام باشیم.
در آینه اعداد
بررسی ارقام به ثبت رسیده در بازار سهام طی روز شنبه حکایت از آن دارد که همچنان ضعف تقاضای حقیقی مانع از پایداری روندهای صعودی میشود. همین امر موجب شده تا فرصت فروش برای آندسته از سهامداران که همچنان به وضعیت بازار خوشبین نیستند فراهم شود. دقیقا به همین دلیل است که برآیند معاملات روز گذشته مثبت نبوده است. با این حال تشکیل صف خرید در نمادهای برجامی نشان میدهد که نمیتوان تداوم خروج پول از بازار را ناشی از تضعیف انتظارات در بورس تهران دانست. روز گذشته خالص تغییر مالکیت ۲۱۴میلیارد تومانی حقیقی به حقوقی در حالی رخ داد که نمادهایی نظیر «خودرو» و «خساپا» در کنار «وبصادر» و «وبملت» در صدر نمادهای اثرگذار بر شاخص، سبزپوش بودند. با این حال افت قیمت در دلاریهای بازار نظیر «فارس» و «فولاد» به سبب افزایش واهمه از افت قیمت به چشم میآمد. همین امر سبب شد تا خروج پول حقیقی در این روز بیش از هر چیز در نمادهای فولادی و پتروشیمیها دیده شود. بر این اساس در روزی که شاخص کل بورس تهران با افت ۰۶/ ۰درصدی مواجه شد، از مجموع ۳۳۶ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۱۰۱ سهم (۳۰درصد) مثبت بود و در مقابل ۲۲۱ سهم (۶۶درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند.
دانش سرمایه ارکا به صورت همه روزه برای همراهان خود سهام ها و اخبارهای بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه می دهد.
منبع: سازمان بورس
بدون دیدگاه