دنیای‌اقتصاد : جمعه شب محمدعلی دهقان‌دهنوی، رئیس سازمان بورس اوراق بهادار میهمان شبکه خبر بود و به تشریح طرح‌های اخیر این سازمان که با هدف حمایت از سرمایه‌گذاران اتخاذ شد، پرداخت. وی در این گفت‌وگو تصریح کرد: طرح‌های حمایتی متعددی برای سهامداران از سوی سازمان بورس تدوین شده که در روزهای آتی از آن رونمایی خواهد شد. رئیس سازمان بورس به پرداخت سود سهام عدالت تا پایان سال اشاره کرد و گفت: سود سهام عدالت سال ۱۳۹۸ که از شرکت‌های سرمایه‌پذیر موجود در پرتفوی سهام عدالت تشکیل شده، در حال تجمیع است. این رقم حدود ۲۰۰هزار تومان برای آن دسته از سهامدارانی است که تمامی سهم خود را نگهداری کرده و هیچ سهمی نفروخته باشند.
از نگاه بلندمدت تا حمایت از سهامدار
پاک کردن صورت مساله بازار
هر چند ارائه طرحی کارآ و اثربخش می‌تواند درجریان معاملاتی بازار سرمایه مثمر ثمر واقع شود اما به اعتقاد کارشناسان، سیاست‌گذار در ابتدا باید موانع محدودیت‌زا و صف‌سازی همچون دامنه نوسان (متقارن و نامتقارن) و حجم مبنا را در راستای به تعادل رساندن بازار حذف کند. با اینکه واکنش هیجانی و گاه احساسی سهامداران در پی اتخاذ هر سیاست جدید از سوی متولیان بورس ممکن است جریان داد و ستدهای بورس و فرابورس را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد اما رسیدن به نقطه تعادلی و افزایش کارآیی تحلیل در بازار با عبور از پدیده صف‌نشینی می‌تواند از ضروری‌ترین اقداماتی محسوب شود که سکاندار جدید سازمان بورس و اوراق بهادار پیش از ارائه طرح‌های حمایتی باید مورد توجه قرار دهد.

حمایت از سهامدار خرد
رئیس سازمان بورس در گفت‌وگو با شبکه خبر عنوان کرد: از هفته جاری طرح حمایت از سهامداران خرد اجرایی خواهد شد که می‌تواند یک نمونه مناسب برای تشویق به سرمایه‌گذاری غیرمستقیم باشد. وی در ادامه توضیح داد: بر اساس این طرح سهامداران خردی که در تاریخ ۱۲ اسفند (تاریخ مصوبه شورای عالی بورس) دارایی کمتر از ۱۰ میلیون تومان داشته باشند، مشمول این قانون خواهند بود. بر این اساس گروه مزبور چنانچه پرتفوی خود را تا اردیبهشت سال ۱۴۰۱ تغییری ندهند و تا آن زمان بازدهی کمتر از ۲۵درصد از بازار سهام دریافت کرده باشند، ما به‌التفاوت آن را از صندوق توسعه بازار دریافت می‌کنند.

به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه سیاست‌گذار بورس در ابتدا باید در راستای بهبود قوانین و حذف مقررات زائد گام بردارد. این قبیل طرح‌ها از نگاه متخصصان بورسی نادیده گرفتن واقعیات موجودی است که راه به‌جایی نخواهد برد. در اینجا یک سوال مطرح است که هدف از تشکیل صندوق توسعه بازار چیست و چگونه باید از منابع محدود در اختیار این صندوق بهره‌برداری کرد؟ هر چند این سیاست در راستای کاهش فشار فروش این روزهای بازار سرمایه اتخاذ شده است اما جبران زیان‌های احتمالی سهامداران نه وظیفه صندوق توسعه است و نه با ماهیت سرمایه‌گذاری در بورس همخوانی خواهد داشت.

چرا که به‌طور معمول سرمایه‌گذاران غالبا ریسک‌پذیرتر وارد بازار سهام می‌شوند. این افراد متناسب با میزان ریسک‌پذیری اقدام به تزریق منابع خود به بخش مولد اقتصاد کشور می‌کنند. در اینجا اگر بازدهی ۲۵ درصدی متولیان بورس را هم در نظر بگیریم احتمال خروج بخشی از نقدینگی این دست از سرمایه‌گذاران همچنان وجود خواهد داشت زیرا در سایر بازار‌های موازی افراد به بازدهی‌های به مراتب بیشتر هم می‌توانند در این بازه زمانی دست پیدا کنند.

به گفته سخنگوی شورای‌عالی بورس، البته سهامداران برای برخورداری از این طرح ضمن حفظ سهام می‌توانند سهام جدید به پرتفوی خود اضافه کنند.

وی در ادامه با اظهار این مطلب که طبق برآوردها تعداد سهامداران خردی که در این طرح قرار خواهند گرفت بالغ بر ۵/ ۴ میلیون نفر است، گفت: واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری و همچنین اوراق با درآمد ثابت در این طرح قرار نگرفته است.

دهقان گفت: دو صندوق تثبیت بازار و توسعه بازار در بازار سرمایه فعالیت دارند. در این میان صندوق توسعه‬ بازار در حال حاضر بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان دارایی دارد. به احتمال زیاد سال آینده نیز ۵ هزار میلیارد تومان به این رقم اضافه می‌شود. به این ترتیب می‌تواند نقش مناسبی برای حمایت، توسعه و رشد بازار سرمایه ایفا کند.

رئیس سازمان بورس در ادامه تاکید کرد: جزئیات بیشتر از این طرح حمایتی در هفته جاری از طریق مراجع معتبر سازمان بورس، اطلاع‌رسانی خواهد شد. بر این اساس هفته آتی، نماد ویژه‌ای با قیمت یک ریال بازگشایی می‌شود و سهامداران با پرتفوی زیر ۱۰ میلیون تومان می‌توانند با خرید یک سهم و پس از پالایش اطلاعات از طرح حمایتی بهره‌مند شوند.

ورود به بورس از کانال صندوق
با اینکه صندوق‌های سرمایه‌گذاری نیز تابع قواعد خلق‌الساعه مدیران دولتی بورس هستند و عملکرد آنها تحت تاثیر سیاست‌های ابداعی و دستورالعمل‌های مکرر قانون‌گذاران قرار می‌گیرد اما به اعتقاد صاحب نظران بورسی ورود نوسهامداران به فضای معاملاتی بورس و فرابورس بهتر است از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری دارای مجوز از سازمان بورس صورت پذیرد. چرا که عدم آگاهی و شناخت کافی از بازار سهام می‌تواند زمینه‌ساز زیان انبوه این قشر سرمایه‌گذار در بورس شود. این در حالی است که سیاست‌های اخیر اتخاذ شده همچون الزام به افزایش سرمایه‌گذاری صندوق‌ها در سهام و ممانعت‌هایی که گاه در مسیر خرید و فروش این نهادها اتخاذ می‌شود، غیرمستقیم تنبیه کردن سرمایه‌گذارانی است که روش اصولی‌تر برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام را در پیش گرفته‌اند.

به گفته دهقان‌دهنوی، یکی از اهداف نهاد ناظر بازار سرمایه، حفظ آرامش بازار است. همچنین هدف دیگر این است که سهامداران خردی که زمان یا دانش کافی برای تحلیل ندارند، غیرمستقیم در بازار سهام حضور داشته باشند و از کانال صندوق‌های سرمایه‌گذاری وارد بازار شوند.

وی در ادامه تاکید کرد: بررسی‌ها نشان از آن دارد که صندوق‌های سرمایه‌گذاری در زمان‌های رشد شاخص، رشدی به مراتب بیشتر از متوسط بازار داشته و در زمان‌های افت نیز، کاهش کمتری را تجربه کرده‌اند.

بازار سرمایه جزء مهم از اقتصاد
رئیس سازمان بورس در ادامه این گفت‌وگو به شرایط اقتصادی رو به بهبود کشور اشاره کرد و افزود: در حال حاضر شاهد مثبت شدن رشد اقتصادی کشور هستیم. افزون بر این، آمارهای ۹ ماهه از عملکرد شرکت‌های فعال در بازار سرمایه نشان می‌دهد سودی که شرکت‌ها امسال در این بازار تولید کردند ۳ برابر زمان مشابه در سال قبل است.

سکاندار بازار سرمایه با اشاره به اینکه بازار سرمایه یک جزء مهم از اقتصاد است، گفت: اگر انتظار برای رشد اقتصاد داریم و در حال حاضر این رشد صورت گرفته، در آینه اقتصاد که همان بازار سرمایه است نیز منعکس خواهد شد و آثار آن را در رشد بورس مشاهده خواهیم کرد.

وی افزود: بررسی‌های نشان از کسب سود مناسب از بازار سهام در بازه زمانی بلندمدت دارد. به عبارت دقیق تر بازدهی بورس بر اساس مطالعات تطبیقی صورت گرفته به نسبت بقیه بازارهای موازی بالاست. به گفته دهقان مطالعات نشان می‌دهد در هر بازه زمانی ۱۰ ساله، بورس نسبت به بقیه بازارها (طلا، ارز و مسکن) بازدهی بالاتری داشته است.

چرایی نوسان در شیب نزول
رئیس سازمان بورس تاکید کرد: در ابتدای سال جاری شاهد ورود تعداد بالایی از سرمایه‌گذاران به بازار سهام و دیگر بازارهای سرمایه‌گذاری موازی بودیم. تمامی بازارها تا مقطعی با سوددهی بالایی برای سهامداران همراه بودند. این موضوع در ادامه متوقف شد و تمامی بازارهای سرمایه‌گذاری از جمله بورس با کاهش سود همراه شدند. در این میان برخی از سهامداران نیز ممکن است که از سرمایه‌گذاری در بورس زیان کرده باشند که امید است با بهبود شرایط و رونق آتی، سود به آنها تعلق گیرد.

یکی از دلایل صعود غیرمعمول قیمت سهام که از اواخر سال ۹۸ شروع شد و در میانه مرداد ۹۹ به اوج خود رسید، نرخ پایین سود بانکی بود و در کنار آن محدودیت‌های موجود خوراکی آماده برای رشد ۵ درصدی سهام در هر روز شد. پس از آن این ابرنوسان در مسیری عکس آغاز شد و هراسی دسته‌جمعی در دل سهامداران ایجاد کرد. به‌طوری که در شرایط فعلی با وجود اجماع نظر درخصوص ارزندگی قیمت‌ها و شرایط بنیادی مناسب اما نقطه پایانی برای اصلاح نمی‌توان متصور بود. اما در پاسخ به چرایی عدم مطابقت قیمت سهام شرکت‌ها با این پارامترهای اثرگذار باید گفت، واقعیت این است که بورس کشور بیش از اینکه تحت تاثیر عوامل بیرونی از جمله روند حرکتی کامودیتی‌ها که بر عملکرد حدود ۶۰ درصد از شرکت‌های موجود در بازار سهام اثرگذار است، باشد، تحت تاثیراختلافات داخلی اعم از ابلاغیه‌های دستوری سازمان و شورای عالی بورس، مجلس شورای اسلامی، عدم سازش و همکاری وزارت خانه‌ها با یکدیگر یا بازارگردانی غیراصولی از سهام عرضه شده خود در بازار سهام، نبود چشم انداز اقتصادی و سیاسی حتی برای ۲ هفته پایانی سال و مواردی از این قبیل است.

پرداخت سود «عدالت» تا پایان سال
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در ادامه اظهاراتش به سهام عدالت و پرداخت سود سال ۱۳۹۸ اشاره کرد و گفت: مشمولان سهام عدالت دو روش را برای آزادسازی سهام خود انتخاب کردند؛ یک گروه روش غیرمستقیم را انتخاب کردند و به این ترتیب مدیریت پرتفوی خود را به شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی واگذار کردند. گروهی دیگر مدیریت مستقیم را برگزیده که این سهم در پرتفوی آنها وارد شده است.

دهقان دهنوی ادامه داد: سود سهام عدالت سال ۱۳۹۸ که از شرکت‌های سرمایه پذیر موجود در پرتفوی سهام عدالت تشکیل شده، در حال تجمیع است. این رقم حدود ۲۰۰هزار تومان برای آن دسته از سهامدارانی است که تمامی سهم خود را نگهداری کرده و هیچ سهمی نفروخته باشند.

وی در ادامه افزود: تصمیم بر آن شده که سود سال ۱۳۹۸ نیز به‌صورت متمرکز به حساب دو گروه واریز شود و از سال آینده از طریق شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی برای سهامداران غیرمستقیم عدالت و از طریق خود شرکت‌ها به حساب سهامداران مستقیم عدالت واریز شود. رئیس سازمان بورس در ادامه خاطرنشان کرد: تلاش بر این است تا پایان سال جاری این رقم به حساب سهامداران عدالت واریز شود. چنانچه سود چند شرکت نیز تجمیع نشود، مابقی آن در سال آینده واریز خواهد شد.

ارتباط بورس و بانک
سکاندار بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که برخی بانک‌ها را عامل ریزش بازار سهام می‌دانند، گفت: در حالی حاضر ارتباط بین بانک‌ها و بازار سرمایه یک ارتباط دو طرفه است؛ بانک‌ها به‌عنوان یک نهاد مالی که هم نماد خودشان در بازار سهام معامله شده و هم شرکت‌های زیرمجموعه آنها (تامین سرمایه‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و کارگزاری ها) در بازار فعال هستند. به این ترتیب یک ارتباط سیستماتیک، قوی و دوسویه برقرار است.

وی ادامه داد: پیش‌تر بازار سرمایه به بانک‌ها کمک کرده است. اکنون حمایت بانک‌ها از بازار احساس می‌شود. برخی بانک‌ها از طریق نهادهای مالی زیر مجموعه این موضوع را اثبات کردند و منابع زیادی را برای حمایت از بازار سرمایه صرف کردند. همچنین اعتبارات لازم را به کارگزاری‌های اعطا کردند. انتظار می‌رود برخی دیگر نیز مسوولیت‌پذیری خود را در قبال بازار سرمایه بالا ببرند.

زیرساخت‌های کارت اعتباری با وثیقه سهام، آماده است
او همچنین به واریز سود سهام عدالت و چرایی پایین بودن رقم آن اشاره کرد و گفت: این مبلغ مربوط به سال ۹۸ است و قطعا سودآوری شرکت‌ها در سال ۹۹ بسیار بیشتر است.

دهقان درباره توقف خرید و فروش سهام عدالت نیز گفت: در مورد هر عرضه‌ای از جمله سهام عدالت که پرتفوی بسیار بزرگی دارد باید به ظرفیت‌های بازار توجه کنیم. مشکل خرید و فروش سهام عدالت در حال برطرف شدن است و این امکان برای سهامداران فراهم می‌شود که بتوانند با شرایط بهتری نسبت به خرید و فروش سهام در بازار اقدام کنند.

رئیس سازمان بورس افزود: نهادهای مالی بسیار زیادی وجود دارد که درباره بازار و ارزندگی آن تحلیل ارائه می‌دهند و طبق جلسات و گفت‌وگوهایی که با آنها داشتیم همه به ارزندگی سهام خود تاکید ویژه دارند. همچنین باید توجه داشته باشیم که در ۹ ماه امسال سرمایه و سود بنگاه‌ها سه برابر سال گذشته بود و از سوی دیگر فضای اقتصادی کشور روشن تر می‌شود و هم این عوامل در بازار سرمایه اثرگذار است. دهقان دهنوی به صدور کارت اعتباری با وثیقه سهام نیز اشاره کرد و گفت: سهام یکی از وثیقه‌های مورد قبول سیستم بانکی است اما برای صدور کارت اعتباری بر پایه سهام، باید زیرساخت لازم فراهم شود. بانک‌ها باید بتوانند از اطلاعات سازمان بورس استفاده و سهام را به‌عنوان وثیقه قفل و اعتبار متناسب با آن را پرداخت کنند.

او با بیان اینکه این زیرساخت هم اکنون در شرکت سپرده‌گذاری مرکزی برای سهام عدالت فراهم شده و تصمیم گرفتیم برای انواع سهام‌ هم توسعه داده و در اختیار بانک‌ها قرار دهیم، افزود: رایزنی‌ لازم با بانک‌ها انجام می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند کارت‌های اعتباری خود را براساس وثیقه سهام در اختیار مشتریان قرار دهند.

دنیای‌اقتصاد – محمدامین خدابخش : تصمیم‌گیری‌ها در بازار سرمایه همچنان ادامه دارد، بدون آنکه توجهی به اثرات بعدی تصمیمات خلق‌الساعه این مدیران شده باشد. در طول هفته‌های اخیر تصمیمات متعددی نظیر دامنه نوسان نامتقارن، افزایش نصاب صندوق‌های با درآمد ثابت برای سرمایه‌گذاری در سهام و جدیدتر هم طرح حمایت از سرمایه‌گذاران خرد بازار اتخاذ شد. شواهد حاکی است که تمام این اقدامات سبب شده تا انگیزه سرمایه‌گذاران تا حد زیادی کاهش یابد؛ گواه این مدعا ثبت هر روزه خالص خرید حقوقی مثبت است.
سرکوب انگیزه در بورس تهران
بازار سرمایه روز گذشته با افت ۶۹/ ۰ درصدی شاخص کل بورس همراه شد تا افت میانگین وزنی ارزش معاملات راه آن را برای افت بیشتر در کانال یک‌میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی هموارتر کند. بر این اساس شاخص کل در حالی طی معاملات نخستین روز هفته به یک میلیون و ۱۶۹ هزار واحد رسید که ارزش معاملات خرد این بازار ۲ هزار و ۶۵ میلیارد تومان بود و به‌طور خالص ۵۵۹ میلیارد تومان دیگر از سهام حقیقی‌ها به حقوقی‌ها انتقال پیدا کرد. مقایسه ارزش ۱۴۲ میلیارد تومانی ارزش صف‌های خرید در مقایسه با بهای ۳۰۲۵ میلیارد تومانی سهامی که طی این روز در صف‌های فروش قفل شده بود حکایت از آن دارد که انگیزه خریداران برای ماندگاری در این بازار طی روزهای گذشته کاهش چشمگیری یافته است، این در حالی است که در ابتدای همین سال سیل نقدینگی وارد شده به سمت بازار سهام جریانی متضاد با روند فعلی را به نمایش می‌گذاشت.

گمشده‌ای آشنا
بازار سرمایه در ماه‌های اخیر تحت تاثیر تصمیمات بسیاری قرار گرفته که هرکدام از آنها به نوعی بر رکود جاری معاملات در این بازار اثر گذاشته و سبب شده از «انگیزه» سرمایه‌گذاران برای تداوم حضور در این بازار کاسته شود. این در حالی است که اعتماد جلب شده به بازار سرمایه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل پیش روی این انگیزه‌ها نیز در ماه‌های اخیر به شدت صدمه دیده و بازگشت آن به روزهای خوب بازار در سال جاری تا همین جا هم نیازمند به کارگیری درایت و توجه فراوان مسوولان است. «انگیزه» سنگ بنای تمامی مبادلات و معاملات در اقتصاد است. هرگاه بشر کاری می‌کند انگیزه‌ای از خود به نمایش می‌گذارد که آن انگیزه خود دلیلی است برای انجام کارهای بعدی و مبادلات بیشتر. اگر بخواهیم تصویری دقیق از تاثیر انگیزه در کلماتی محدود ارائه دهیم باید بگوییم هر آنچه امروزه انسان از آن استفاده می‌کند مرهون انگیزه میلیاردها انسانی است که از گذشته دور تاکنون با ماهیت اقتصادی یا حتی غیر اقتصادی دست به کنشگری زده‌اند. به عبارتی بهتر قضیه آنقدر بدیهی و پیش پا افتاده است که اصلا دیده نمی‌شود، اما هر کدام از ما نیز در هر نقش اجتماعی که باشیم خود به سهمی کامل‌کننده بخشی از این مسیر بزرگ هستیم؛ مسیری که راه را برای زیستن آیندگان هموار یا حتی ناهموار می‌کند.

شواهد جاری حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران این روزها در مواجهه با بار سنگین تحریم‌ها و نحسی محدودیت‌های کرونا یکی از سخت‌ترین ادوار زندگی خود در طول تاریخ را سپری می‌کند، تاریخی که اگرچه کم فراز و نشیب نداشته اما در مواجهه با مفهوم مدرن حکمرانی اقتصادی و گسترش اختیارات نهاد دولت رنگ و بویی تازه به خود گرفته است.  موضوع این گزارش کوتاه بررسی سایه همه این عوامل پر رنگ بر موضوعی نامرئی تحت عنوان «انگیزه» است که به شدت بر شرایط کنونی بورس سایه انداخته و می‌تواند تا سال‌های طولانی قاعده بازی در بازار سهام را به نفع معاملات سفته بازانه و قاعدتا کوتاه‌مدت تغییر دهد.

همچنان نامتقارن
نخستین ضربه به «انگیزه» سرمایه‌گذاران در ماه‌های اخیر را شاید بتوان دامنه نوسان نامتقارن در خرید و فروش سهام دانست که در نخستین روزهای ریاست محمد علی دهقان دهنوی بر سازمان بورس به بازار سهام تحمیل شد. این قانون ابتکاری که نمونه آن در هیچ جای دنیا غیر از ایران یافت نمی‌شود اگرچه در روز اول عده‌ای را به خرید سهام تشویق کرد،  اما پس از آن به‌طور کلی طومار تقاضا در بازار سرمایه را در هم پیچید تا یکه تازی عرضه‌کنندگان سهام در صف‌های فروش هر روز عده بیشتری را به فکر خروج از بازار سرمایه بیندازد. خروجی این امر هم چیزی نبود جز تصمیم‌های بعدی که همه آنها از روی خیرخواهی (یا حداقل به این بهانه) پیش روی بازار سهام قرار گرفت؛ تصمیم‌هایی که به نظر می‌آید در بلند‌مدت و کوتاه‌مدت بیش از آنکه حال بازار را خوب کنند خود به مانعی برای عادی شدن شرایط و بهره بردن سرمایه‌گذاران از وضع موجود بازارهای جهانی تبدیل خواهند شد.

دست صندوق زیر تیغ ریسک
در هفته گذشته مسوولان بازار سرمایه از افزایش کف نصاب سرمایه‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت در بازار خبر دادند. آنطور که کارشناسان می‌گویند این تغییر و اجبار در نهایت چیزی در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از منابع صندوق‌ها را به نفع حمایت از بازار سهام آزاد می‌کند که اگر آن را با ارزش معاملات در روزهای سبز بازار در همین یک ماه اخیر مقایسه کنیم، این مبلغ نهایتا ظرف یک یا دو روز جذب خواهد شد. با این حال گفته می‌شود که این پول ناچیز نیز به تدریج (هر فصل ۳ درصد از کل منابع) وارد بازار خواهد شد و از این بابت چندان محتمل نیست که شاهد تغییری چشمگیر در جریان معاملات یا بازگشت رونقی پایدار به بازار سرمایه باشیم. البته باید توجه داشت که ابلاغیه روز گذشته سازمان بورس مبنی بر لزوم خرید سهام صندوق‌ها در غالب معاملات خرد، گامی مثبت در این زمینه است که می‌تواند اثر مفیدتری از تقاضای سهام در معاملات بلوکی داشته باشد.

در نگاه اول چون رقم یاد شده در مقایسه با پول در گردش در معاملات سهام مبلغ بزرگی نیست بنابراین خطری هم برای بازار تصور نمی‌شود. اما مشکل از جایی شروع خواهد شد که با نگاهی دقیق‌تر به جای اعداد و ارقام به نفس عمل بپردازیم. بررسی تحولات اخیر بازار سرمایه که همگی یا از سوی سیاست‌گذار به بازار تحمیل شده یا بازتابی بوده از عملکرد خود آنها، نشان می‌دهد که در ماه‌های گذشته انگیزه سرمایه‌گذاران برای ورود به این بازار حتی با وجود بهبود شرایط بنیادی و افت قابل توجه بهای سهام کمتر و کمتر شده است. با این حال تصمیم اخیر در جهت افزایش نصاب سرمایه‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری را می‌توان تصمیمی غیرکارشناسانه در این دور باطل دانست. دلیل این ادعا ماهیت این صندوق‌ها است که به واسطه احتمال اندک زیان آنها، عموما ریسک‌گریزترین افراد را جذب خود می‌کنند و برای فعالان حرفه‌ای خرد و نهادی بازار نیز راهکاری است برای کنترل ریسک کل پرتفوی که امکان ریسک‌پذیری را برای آنها فراهم می‌کند.  در حال حاضر این بیم وجود دارد که دست‌اندازی سیاست‌گذاران بر تمامی ابزارها راه را برای افزایش عدم اطمینان در بازار بیش از پیش فراهم کند و تغییرات متعدد در عمل سرمایه گذاران ریسک گریز را از بازار فراری دهد.

بورس بدون ریسک
اما از تبعات دامنه نوسان نامتقارن و صندوق‌هایی که باید حتی‌المقدور بدون ریسک باشند، اگر بگذریم، از سخنان دهقان دهنوی که در روزهای آخر هفته گذشته مطرح شدند نمی‌توان گذشت. در این روز سکان‌دار سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کرد که سازمان متبوعش در نظر دارد از سرمایه‌گذاران خرد حمایت کند. کلیات خبر بد به نظر نمی‌آید البته اگر به یاد نداشته باشیم که آنچه تاکنون به اسم حمایت مسوولان تقدیم بازار سرمایه شده در عمل خود باعث تبعات دیگری شده که رفع و رجوع آن هم با نام حمایت انجام شده است. لازم به گفتن نیست که حال و روز امروز بورس و فرابورس تا حد بسیار زیادی معلول همین حمایت‌ها است.  بر اساس تصمیمات اخیر شورای عالی بورس که در دویست و ششمین جلسه این شورا گرفته شده است، مقرر شده در تاریخ ۱۲ اسفندماه تمامی اشخاصی که ارزش پرتفوی آنها ۱۰ میلیون تومان یا کمتر است به شرط آنکه در سال ۹۹ وارد این بازار شده باشند، برای سرمایه‌گذاری خود نوعی ضمانت بازدهی از صندوق توسعه دریافت کنند. اینطور که دهقان دهنوی گفته است: «پورتفوی مورد محاسبه برای این افراد مشتمل بر سهام، واحدهای صندوق‌های با درآمد ثابت و صندوق‌های سهامی و به‌طور کلی اوضاع اوراق بهادار بازار سرمایه خواهد بود که اگر ارزش آن ۱۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، صندوق توسعه بازار، این حمایت را در قالب یک اختیار فروش برای این دسته از سهامداران بر روی کل پورتفوی‌شان و برای تاریخ انتهای اردیبهشت ۱۴۰۱ قائل می‌شود.» بر این اساس میزان تضمین یادشده بازدهی ۲۵ درصدی خواهد بود. مطابق آنچه که مدیر نظارت بر بورس‌های سازمان بورس به مطبوعات اعلام کرد: «از بین افرادی که از ابتدای سال ۹۹ اولین معامله خود را انجام دادند و تعداد آنها به ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد، حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دارای پرتفوی کمتر از ۱۰ میلیون تومان هستند که در راستای رفع نگرانی‌ها و انتفاع این افراد از سود بازار سرمایه، مقرر شد یک اختیار فروش در سررسید اردیبهشت ۱۴۰۱ برای این افراد منتشر شود.»این در حالی است که بازار سهام اساسا بازاری پر ریسک است که حمایت از آن در تمامی کشورهای دنیا از طریق افزایش شفافیت و تسهیل کارایی بازار انجام می‌شود، نه ارائه تضمین سود در آن. قضیه زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد که دریابیم هزینه این تضامین از جیب صندوق توسعه بازاری داده خواهد شد که به اجبار ۳۰ درصد از درآمد کارگزاری‌ها را در طول ۶ ماه گذشته به خود اختصاص داده و خریدهای آن تا همین‌جا هم هزینه‌های گزافی را به این بخش از بازار سرمایه تحمیل کرده است. اینطور که مشخص است باز هم مسوولان سازمان بورس هزینه سیاست‌های پوپولیستی خود برای راضی کردن بخشی از فعالان بازار را از جیب فعالانی می‌دهند که تا همین جای کار نیز هزینه‌های گزاف و بدون بازدهی به آنها تحمیل شده و تداوم هزینه تراشی برای آنها می‌تواند تا حد قابل‌توجهی از «انگیزه» آنها برای بهبود سطح فعالیت خود کم کند.

دنیای‌اقتصاد : بازارهای کالایی داخلی با محوریت بورس کالای ایران وضعیت پیچیده‌ای پیدا کرده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته پیچیدگی‌های جدیدی را می‌توان رهگیری کرد. تکانه‌های مثبت و منفی قیمت‌های جهانی در هفته گذشته در وضعیتی که قیمت‌های پایه در بورس کالا افزایش جدی داشت به این معنی است که بازارها با یک سردرگمی جدی روبه‌رو بودند.
دورنمای مبهم قیمت‌های جهانی در کنار رفت و برگشت قیمت‌های داخلی ارز موجب شد تا خریدهای هیجانی به‌صورت کلی کاهش یابد اگرچه هنوز هم می‌توان به بهبود این بازار خوش‌بین بود. همه ساله از اوایل تا اواسط اسفند زمانی برای خودنمایی تقاضای فصلی به شمار می‌رفت که امسال این روند مشابه سال گذشته نبوده و انتظارها از رشد حجم معاملات را در هفته‌های اخیر پوشش نداده است. اینکه ذهنیت غالب در بازار ارز احتمال افت قیمت‌ها را دربر دارد اما به‌صورت گام به گام شاهد رفت و برگشت این نرخ هستیم ولی روند کلی آن حتی افزایشی تلقی می‌شود را باید یک داده بسیار مهم در این بازار به شمار آورد که سناریوهای متفاوتی را ترسیم می‌کند. تجربه نشان داده انتظارات تورمی تاثیر بسزایی از نوسان بهای ارز می‌پذیرد که این بار، این انتظارات فضایی برای خودنمایی تقاضا در روزهای پایانی سال ایجاد نکرده، آن هم در وضعیتی که قیمت‌های جهانی در یک فاز ابهام به سر می‌برد. این روند عمومی احتمال عدم رشد قیمت‌های سال آینده را در اذهان اهالی بازار ایجاد کرده بنابراین فضایی برای ایفای نقش شجاعانه تقاضا باقی نمی‌گذارد. به‌عنوان مثال هفته گذشته قیمت پایه هر کیلوگرم مس کاتد به۲۲۲ هزار تومان افزایش یافته بود که ناخودآگاه سیگنالی در برابر عدم رشد حجم معاملات به شمار می‌رفت. در بازار مقاطع فولادی نیز شرایط متفاوتی با سال قبل حاکم بود تا جایی که حجم معاملات شمش فولاد در سطوح جذابی قرار داشت اما معاملات مقاطع فولادی وضعیت ایده‌آلی را تجربه نکرد. به عبارت دقیق‌تر مصرف‌کنندگان اصلی مواد اولیه با توجه به ویژگی‌های بازار از یک خرید مطلوب برخوردار شدند تا شاید مقاطع تولیدی خود را در سال آینده با قیمت جذاب‌تری به فروش برسانند. این در حالی است که بسیاری از خریدهای صورت گرفته با محوریت صادرات محصولات نهایی بوده بنابراین روند متفاوتی را با واقعیت‌های بازار اتخاذ کرد. در بازار محصولات پتروشیمیایی نیز چنین روندی را شاهد بودیم آن هم در وضعیتی که رشد شدید قیمت‌ها موجب شد بخشی از تقاضا از سمت خریداران سرکوب شده و ایفای نقش قدرتمندی در فاز تقاضا مشاهده نشد. این موارد به‌صورت کلی از واقعیت‌های بازار در یک هفته گذشته بود که شاه‌بیت رخدادها را می‌توان در تردید خریداران از ثبت حداکثری تقاضا مشاهده کرد. در هر حال حجم معاملات در بازار فیزیکی بورس کالا افزایشی بود که یک داده مهم و مثبت تلقی می‌شود.

در روزهای پایانی سال که انتظار برای رشد حجم معاملات جدی بود این روند سیگنال مثبتی برای بازارها در روزها و هفته‌های ابتدایی سال آینده به شمار نمی‌رود؛ بنابراین از هم اکنون باید کاهش تزریق واقعی محصول به بازارهای داخلی را در هفته‌های ابتدایی سال ۱۴۰۰ انتظار داشت. این موضوع به معنی آن است که اگر قیمت‌های جهانی در سال آینده افزایش یابد و بهای ارز نوسان چندانی را تجربه نکند هیچ بعید نیست که یک فاز افزایشی رشد قیمت‌ها را با برتری عرضه بر تقاضا شاهد باشیم. البته در روزهای ابتدایی سال آینده همچون همه سال‌های گذشته انتظار داریم یک روند کاهشی تقاضا به‌صورت سنتی در بازارها ایجاد شود ولی این مطلب اگر با رشد قیمت‌های جهانی و حتی ثبات یا کاهش مقطعی بهای ارز همراه شود، خروجی دیگری جز قیمت مورد معامله با محوریت قیمت‌های پایه در بورس کالا نخواهد داشت.

  ردپای احتمالی رشد قیمت‌های جهانی فولاد در رفتار معامله‌گران
بازار فولاد بورس کالا در هفته گذشته از رونق نسبی و جذابی برخوردار بود تا جایی که می‌توان از بخشی از بدبینی‌ها به واقعیت‌های معاملات مقاطع برای کلیت بازار چشم‌پوشی کرد. هفته قبل جمعا ۶۸۳ هزارتن از انواع مصنوعات فولادی از محصولات میانی تا محصولات نهایی در بورس کالای ایران عرضه شد که رقم جذابی به شمار می‌رود. در کنار آن حجم داد و ستد کل در بازار فولاد بورس کالا به نزدیکی ۴۷۸ هزار تن رسید که باز هم رقم قابل اتکایی محسوب می‌شود. البته این بازار در هفته گذشته با انتظارات معاملاتی بسیاری همراه بود که بخش اعظم این انتظارات خودنمایی محسوسی نداشت.

در هفته گذشته شاهد بودیم ۱۱۴ هزار تن از انواع شمش فولاد در بورس کالا عرضه شد که برای خرید این حجم عرضه؛ بیش از ۲۵۰ هزار تن تقاضا به ثبت رسید تا در نهایت کمتر از ۹۵ هزار تن آن مورد معامله قرار گرفت. این میزان رقم جذابی برای بازار شمش بورس کالا به شمار می‌رود که نشان‌دهنده آن است که بازار محصولات میانی با محوریت شمش فولاد هنوز در شرایط قابل قبولی به سر می‌برد و بازار پیش‌نگر مقاطع فولادی نیز هنوز از رونق نسبی برخوردار است. البته شمش فولاد مورد معامله در بورس کالا اغلب کیفیت مطلوبی دارد بنابراین خریداران آن ترجیح می‌دهند مواد اولیه برای تولیدات صادراتی خود را از شرکت‌های برجسته و خوشنام تهیه کنند و حتی حاضر هستند برای خرید شمش مورد نیاز وارد فاز رقابت شوند اگرچه رقابت هفته گذشته برای خرید شمش فولاد در مقایسه با ماه‌های قبل از آن چندان برجسته نبود ولی در هر حال رقابت برای خرید را در بازار شمش به‌صورت پراکنده شاهد بودیم.

تجربه نشان داده خریداران شمش رفتار متفاوتی با معامله‌گران مقاطع فولادی دارند که در نهایت خروجی آن ارائه یک سیگنال پیش‌نگر از وضعیت بازارهای جهانی در نگاه تولیدکنندگان برجسته و واحدهای نوردی است. هم‌اکنون نزدیک به ۴۰ کشور، مصرف‌کننده محصولات فولادی ایران هستند بنابراین رفتار صادراتی شرکت‌ها می‌تواند معرفی از ذهنیت آنها از دورنمای بازارهای جهانی باشد که این رفتار نشان‌دهنده آن است میل به افزایش صادرات و حفظ سهم بازار در عملکرد معامله‌گران و واحدهای نوردی با محوریت صادرات وجود دارد بنابراین سیگنالی افزایشی از رفتار صادرکنندگان است؛ گویی پتانسیل رشد قیمت‌های جهانی را از هم اکنون تشخیص داده‌اند. نکته دیگر آنکه خرید شمش از بورس کالا با قیمت‌های پایه بالای ۱۰ هزار و ۳۰۰ تومان به معنی آن است که جذابیت تولید به منظور فروش در بازار داخلی چندان برجسته نیست و تولیدکنندگان نوردی و خریداران شمش ریسک عدم امکان فروش در بازار داخلی را می‌پذیرند، بنابراین می‌توان به احتمال در نظر گرفتن رشد قیمت‌های جهانی در این واحدهای فولادی با اعتماد بیشتری توجه کرد.

  استراحت ناپایدار بازارهای کالایی در جهان
بازارهای کالایی در هفته گذشته شرایط پیچیده‌ای را در جهان تجربه کردند آن هم در وضعیتی که میل به کاهش قیمت‌ها را شاهد بودیم اگرچه این روند در مسیر حرکت بازار متفاوت شد و تکانه‌هایی از رشد قیمت‌ها به ثبت رسید، امیدواری به استمرار جریان افزایش این نرخ را پدید آورد. این روند نشان داد که امیدواری‌هایی در بطن این بازار وجود دارد که نمی‌توان ذهنیت غالبی از آن ترسیم کرد. با توجه به این نکته که نزدیک به یک سال روند صعودی قیمت‌ها را شاهد بودیم و حتی قله‌های مهمی از رشد نرخ تجربه شد هیچ بعید نیست این مسیر صعودی باز هم ادامه داشته باشد. وضعیت فعلی به گونه‌ای است که کمتر تحلیلگری میل به اظهار نظر دارد. اینکه بازارها از جرقه‌های بزرگی برای رشد قیمت‌ها برخوردار شده‌اند را باید جدی گرفت اگرچه سیگنال‌های نزولی قدرتمندی هنوز به‌صورت مقطعی دیده می‌شود؛ بنابراین در اظهار نظرهای غالب چیزی بیش از ابهام در آینده کوتاه‌مدت تا میان‌مدت بازارها وجود ندارد. این نکته که دورنمای کلی بازارها در یک فاز ابهام به سر می‌برد موجب شده تا حتی معامله‌گران باسابقه و ریسک‌پذیر هم تلاش کنند بر دورنمای آینده درازمدت قیمت‌ها تمرکز کرده و رخدادهای کوتاه‌مدت را کمتر مد نظر قرار دهند. این در حالی است که آرامش مقطعی در بازارها چندان هم دور از ذهن نیست اگرچه بازی در مثبت یا منفی ۵ درصد در بازارهای جهانی به نظر روال پذیرفته‌شده است؛ بنابراین معامله‌گران تلاش خواهند کرد از نوسان مقطعی قیمت‌ها با محوریت سفته‌بازی استفاده کرده و این شرایط را به‌عنوان بستری برای کسب سود مقطعی مورد توجه قرار دهند.

با توجه به تجربه سال‌های گذشته، هیچ بعید نیست رخدادهای سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ مجددا تکرار شود یعنی پس از یک روند صعودی قدرتمند، بازارها به یک تا دو ماه آرامش نسبی با جهت‌گیری نسبتا نزولی وارد شده تا خود را برای یک روند صعودی مجدد آماده کنند. البته در سال ۲۰۰۶ نیز چیزی شبیه به این وضعیت تجربه شد و از جولای ۲۰۰۶ تا آگوست ۲۰۰۷ همین روند کلی را شاهد بودیم. البته هم‌اکنون برای اظهار نظر در مورد دورنمای بازارها به زمان بیشتری نیاز داریم اما در این دو بازه زمانی ذکر شده یعنی فاصله سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ و اواخر ۲۰۰۹ تا اواسط ۲۰۱۰ همین روند تجربه شد اما هم‌اکنون نمی‌توان به سادگی اظهار نظر کرد زیرا بعید نیست بازارها از همین تکانه‌های مقطعی رشد نرخ سوخت‌گیری کرده و خود را برای یک روند صعودی مجدد و البته قوی‌تر آماده کنند. تجمیع این موارد در نهایت به معنی آن است که بازارها نیاز به یک فاز استراحت دارند تا از یک سو واقعیت‌های اقتصاد جهانی پس از گسترش مایه‌کوبی واکسن کرونا خودنمایی بیشتری پیدا کرده، از سوی دیگر بازارها با محوریت بازارهای کالایی به نرخ‌های بالای فعلی عادت کنند تا باز هم به‌صورت پیش‌بینی نشده‌ای وارد یک فاز افزایشی قیمت‌ها شوند. اینکه وضعیت قیمتی در بازار جهانی نفت خام به نسبت مساعد است سیگنال مهمی به شمار می‌رود که فضا را برای افت گسترده قیمت‌ها محدود کرده بنابراین پتانسیل آغاز یک روند صعودی جدید می‌تواند زودتر از انتظار فراهم شود. البته اگر انتظار مبارزه با ویروس کرونا را با افزایش مسافرت‌ها در نیمه غربی جهان و تقویت ساز و کارهای تولیدی مستمر با افزایش سرمایه‌گذاری‌ها در نیمه شرقی جهان به شمار آوریم، می‌توان گفت که روند صعودی قیمت‌ها شاید از چند هفته آینده آغاز شود، اما هیچ بعید نیست که این روند رفت و برگشتی نرخ با جهت‌گیری آرام نزولی تا اوایل تابستان ادامه یابد. البته تصمیمات اوپک و اوپک پلاس همچنین تصمیمات دولت چین در کنار نوسان موجودی انبارها را باید یک داده مهم در نظر گرفت آن هم در شرایطی که اثرات تزریق گسترده نقدینگی در بازار‌های جهانی هنوز می‌تواند در آینده تقاضا اثرگذار باشد که این مطلب با عملکرد دولت آمریکا در تزریق نقدینگی همخوانی دارد. در هر حال نرخ‌های موجود در اقصی نقاط جهان روند صعودی قدرتمندی اتخاذ کرده که خروجی آن قیمت‌های بالای فعلی است که ناخودآگاه جذابیت تقاضا را کاهش داده ولی در وضعیتی که هنوز تقاضا برای مواد معدنی وجود داشته و فاصله چندانی تا آغاز روزهای سرد سال در نیمکره جنوبی دنیا باقی نمانده، باید داده‌های قیمتی را با نگاهی متفاوت بررسی کرد. در هر حال اوضاع فعلی در جهان بسیار پیچیده است و ساده‌ترین برآورد استمرار نوسان قیمت‌ها در همین سطوح با یک جهت‌گیری کاهشی باشد اگرچه داده‌های قیمتی یک تا دو هفته آینده سیگنال بسیار مهمی در مسیر ترسیم آینده قیمتی در بسیاری از بازارهای کالایی در جهان است. باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از بازارها از روند صعودی، تاحدودی جامانده‌اند پس مسیر افزایشی هموارتری را پیش‌روی خود مشاهده می‌کنند. افزایش بهای سنگ آهن و فولاد یکی از این موارد است که جهت‌گیری کوتاه‌مدت بهای نفت از این روند کلی حمایت خواهد کرد یا شاید سیگنال‌های قیمتی را شفاف‌تر ترسیم کند.

  روزهای خوب فولاد
تکانه‌های مثبت بهای سنگ‌آهن در بازارهای جهانی محرک مهمی برای رشد بنیادین و افزایش قیمت تمام شده شمش فولاد در اقصی نقاط جهان است، بنابراین می‌توان گفت روند صعودی قیمت فولاد که مدتی است آغاز شده می‌تواند بازهم استمرار یابد. از سوی دیگر شواهد نشان می‌دهد تقاضای فولاد در چین در یک مسیر افزایشی جدید گام گذاشته تا جایی که می‌توان بیشترین امیدواری رشد نرخ را در بازارهای کالایی برای بازار فولاد ترسیم کرد. البته روزهای خوب بازار فولاد به معنی اثرگذاری بر بسیاری بازارهای مشابه است که صنایع مختلفی را به حرکت وا می‌دارد. در هر حال روند عمومی بازارها اگرچه به نسبت از مسیر افزایشی سنتی یک ساله خود فاصله نگرفته‌اند اما همه بازارها به یک میزان مستعد رشد نرخ نیستند بلکه باید شواهد بنیادین و تقابل عرضه و تقاضای هر بازاری را به‌صورت مشخص رهگیری کرد. داده‌های موجود در اقتصاد چین اما نشان می‌دهد هنوز روزهای خوب و اقتصادی این کشور ادامه یافته و به مرور زمان بعید نیست که با رشد تولید ناخالص داخلی این کشور سیگنال‌های افزایشی و حتی قدرتمندتری را برای چین ترسیم کنیم. البته رشد اقتصادی یک‌ساله چین ۵/ ۶ درصد برآورد شده که رقم برجسته‌ای است و اگر احتمال افزایش این نرخ را در نظر بگیریم، به احتمال قوی روزهایی فراتر از حد تصور برای بازارهای کالایی رقم خواهد خورد که البته برای چنین ادعایی به زمان بیشتری نیاز داریم.

  سخن پایانی
در اواسط هفته گذشته میلادی پس از افت بهای نفت خام و حتی شکسته شدن کف قیمتی ۶۰ دلاری برای نفت خام سبک آمریکا، اما جرقه‌های بزرگی از رشد نرخ را شاهد بودیم که میل به افزایش قیمت‌ها را ایجاد کرد. اینکه نفت خام سبک آمریکا در این بازه زمانی با یک رنج مثبت حتی به بیش از ۶۱ دلار و ۶۰ رسید نشان می‌دهد سیگنال کمکی برای حمایت از بازارهای کالایی جهانی ایجاد شده که می‌تواند محرک نانوشته‌ای در این بازارها به شمار رود. البته موجودی انبارهای فلزات پایه در بورس فلزات لندن میل به کاهش جدیدی را نشان می‌دهد که داده‌ای برای حمایت از بازارهاست، گویی کالایی‌ها چندان هم تمایلی به آرامش قیمتی ندارند و از هم‌اکنون جرقه‌های جدیدی از رشد نرخ را برای خود متصور می‌بینند. اگرچه هنوز برای اظهارنظر در این خصوص زود است، اما در پایان می‌توان گفت بازارها هنوز از آن روند افزایشی چند ماهه خود فاصله جدی نگرفته‌اند.

دنیا‌ی‌اقتصاد : «هدف ما رشد و پویایی بازار سرمایه است.» جمله‌ای خبری که در ماه‌های گذشته در صحبت‌های مسوولان و مقامات اقتصادی و سیاسی کشور بسیار شنیده شده است. اما حالا همین جمله و دیگر جمله‌های مشابه آن شده است سوژه فعالان شبکه‌های اجتماعی تا با استفاده از آن برای کانال‌های تلگرام، صفحه‌های اینستاگرام یا صفحه‌‌های شخصی در توییتر تولید محتوا کنند. محتواهایی که تمام آنها مغایر با صحبت‌های مسوولان درباره بازار سرمایه است.
مردمی که حالا می‌دانند وعده‌ها به ضررشان تمام شده است. کنایه‌ها به جایی رسیده است که صحبت از این می‌شود نکند روزگاری از راه برسد که از سهامداران برای حضورشان در بورس علاوه بر مالیات و کارمزد، هزینه دیگری هم گرفته شود! طنزها و کنایه‌هایی که حسابی این روزها در شبکه‌های اجتماعی خریدار دارند و انگار سهامداران علاوه بر انتقاد از آنچه بر سرمایه‌هایشان رفته است، ترجیح می‌دهند در کنار این انتقادها کمی هم طنز و کنایه چاشنی نوشته‌ها و پیام هایشان کنند تا هم از بار انتقادهای تند و تیزشان کم کند، هم توجه دیگر افراد را جلب کند.

 حالا که صحبت از هزینه‌ها شد، باید به این مساله اشاره کنیم که این روزها حرف از کسب درآمد دولت از بورس برای اداره کشور به شدت در شبکه‌های اجتماعی زیاد می‌شود. هرچند صحبت‌های محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی درباره دست داشتن دولت در گران کردن دلار نقش زیادی در جلب توجه کاربران به این موضوع داشت و منجر به تکذیب آن از سوی واعظی شد، اما از قبل هم بین کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره این موضوع یعنی دخالت دولت در بازار سرمایه صحبت می‌شد. با مطرح شدن حرف‌های رئیس دفتر رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه «از نظر اقتصادی نرخ ارز ایران ۲۵ یا ۲۷ هزار تومان نیست» ما این کار را کردیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را اداره کنیم تا امروز دشمنان بگویند که فشار حداکثری شکست خورده و آنها به دنبال حل مسائل هستند و امروز ایران از موضع قدرت است.»

موج توجه به دخالت دولت در بازارهای سرمایه برای تامین کسری بودجه در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی بیشتر شد. قبل از صحبت‌های واعظی در رابطه با این موضوع، این بحث اکثرا در بین گعده فعالان و چهره‌های اقتصادی مطرح می‌شد. آنها با دلیل و تحلیل درباره چگونگی و چرایی دخالت دولت در بازارهای سرمایه می‌نوشتند؛ اما بعد از مطرح شدن صحبت‌های واعظی و تکذیب حرف‌هایش توجه عموم مردم به این موضوع جلب شد و از آن به بعد یک اما و اگر یا یک شایعه، رنگ و بوی واقعی برایشان گرفت. حالا از آن روز به بعد در شبکه‌های اجتماعی کاربران زیادی درباره دخالت دولت در بورس، ارز، طلا و دیگر بازارهای مالی می‌نویسند. از این موضوعات که بگذریم، دو شب پیش دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس در شبکه خبر حاضر شد تا در یک برنامه تلویزیونی درباره بورس و اوضاع و احوال آن صحبت کند. او در بخشی از صحبت‌هایش درباره سود سهام عدالت صحبت کرد و گفت که این سود ۲۰۰هزار تومانی برای افرادی است که دست به پرتفویشان نزده‌اند.

دهنوی همچنین بیان کرد که تلاش ما این است که تمام ۲۰۰ هزار تومان را قبل از سال ۱۳۹۹ به افراد پرداخت کنیم؛ اما ممکن است که بنا به شرایطی نصف سود را در اسفندماه و مابقی آن را در سال آینده پرداخت کنیم. این بخش از صحبت‌های رئیس سازمان بورس در توییتر خیلی دست به دست شد. افراد زیادی با زبان طنز درباره این مساله نوشتند که بورس ایران کم کم در حال تبدیل شدن به صندوق سپرده‌گذاری طولانی‌مدت است. یکی از کاربران شبکه اجتماعی توییتر در همین رابطه در صفحه شخصی خود نوشت: «بورس در حال تبدیل شدن به سپرده طولانی‌مدت چند ساله با سود تضمینی است که البته برای آن محدودیت ۱۰ میلیون تومان در نظر گرفته‌اند.»

 کاربران دیگری هم درباره این مساله نوشتند که در سال‌های اخیر با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی کشور، تحریم‌ها، مسائل بین‌المللی و… اولین‌های زیادی در کشورمان اتفاق افتاد که هرچه بدی و دردسر داشتند، یک خوبی برای ما داشت که بعدها می‌توانیم بگوییم جزو نسلی بودیم که خیلی از اولین‌ها و ایده‌هایی را که تا به حال در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته دنیا هم اجرایی نشده بود، ما در ایران دیده‌ایم. اما شاکله اصلی انتقادها در این رابطه نه به سازمان بورس و رئیس آن بلکه به دولت بود. دیگر مثل ماه‌های گذشته سهامداران در انتقادهایشان به این مساله فکر نمی‌کنند که موضوعات مورد انتقادشان از سمت چه شخص یا نهادی مطرح می‌شود، بلکه مستقیما هرچه را که باشد به دولت وصل می‌کنند و به آن انتقاد می‌کنند.

برای مثال در همین بحث سهام عدالت که رئیس سازمان بورس در برنامه تلویزیونی مطرح کرد، افراد زیادی درباره این مساله نوشتند که دولت و صداوسیما در تلاش هستند تا پرداخت این ۲۰۰هزار تومان سود سهام عدالت را به‌طور ویژه‌ای جزو دستاوردهایشان به مردم نشان بدهند؛ در صورتی که ۲۰۰ هزار تومان ارزش چندانی برای مردم با این وضع اقتصادی ندارد. از طرفی احتمال پرداخت دومرحله‌ای همین رقم هم صدای خیلی از افراد را درآورده بود. این دسته از افراد به این مساله می‌پرداختند که بهتر است کمپینی راه‌اندازی شود تا مردم خیر ایران به دولت برای پرداخت سود سهام عدالت کمک کنند که خدای نکرده به دولت فشاری در پرداخت ۲۰۰ هزار تومان وارد نشود و سخت به او نگذرد.

سعید ابراهیمی
کارشناس بازار سرمایه
‌جناب گودرزی که فرموده بودند؛ «تماما چنین رشدی با واقعیت‌های اقتصادی همخوانی ندارد.» کاش شفاف‌سازی جدیدی بفرمایند ببینیم «تماما چنین ریزشی با واقعیت‌های اقتصادی مدنظر ایشان همخوانی دارد یا نه؟»

شاهین احمدی
تحلیلگر بازار سرمایه
‌متخصصان نظر بدهند: این همه فروش اوراق که عمدتا بانک‌ها طرف خریدشان هستند، در نهایت از کجا تامین منابع می‌شود؟ این فرمول، عملا به چاپ پول منجر نخواهد شد؟ آن اوراقی که انتشارش به تورم دامن نمی‌زد، به نظر من یک مدل دیگر بود، نه به این صورت که شما راه انداختید.

دنیای‌اقتصاد – محمدامین خدابخش : تصمیم‌گیری‌ها در بازار سرمایه همچنان ادامه دارد، بدون آنکه توجهی به اثرات بعدی تصمیمات خلق‌الساعه این مدیران شده باشد. در طول هفته‌های اخیر تصمیمات متعددی نظیر دامنه نوسان نامتقارن، افزایش نصاب صندوق‌های با درآمد ثابت برای سرمایه‌گذاری در سهام و جدیدتر هم طرح حمایت از سرمایه‌گذاران خرد بازار اتخاذ شد. شواهد حاکی است که تمام این اقدامات سبب شده تا انگیزه سرمایه‌گذاران تا حد زیادی کاهش یابد؛ گواه این مدعا ثبت هر روزه خالص خرید حقوقی مثبت است.
سرکوب انگیزه در بورس تهران
بازار سرمایه روز گذشته با افت ۶۹/ ۰ درصدی شاخص کل بورس همراه شد تا افت میانگین وزنی ارزش معاملات راه آن را برای افت بیشتر در کانال یک‌میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی هموارتر کند. بر این اساس شاخص کل در حالی طی معاملات نخستین روز هفته به یک میلیون و ۱۶۹ هزار واحد رسید که ارزش معاملات خرد این بازار ۲ هزار و ۶۵ میلیارد تومان بود و به‌طور خالص ۵۵۹ میلیارد تومان دیگر از سهام حقیقی‌ها به حقوقی‌ها انتقال پیدا کرد. مقایسه ارزش ۱۴۲ میلیارد تومانی ارزش صف‌های خرید در مقایسه با بهای ۳۰۲۵ میلیارد تومانی سهامی که طی این روز در صف‌های فروش قفل شده بود حکایت از آن دارد که انگیزه خریداران برای ماندگاری در این بازار طی روزهای گذشته کاهش چشمگیری یافته است، این در حالی است که در ابتدای همین سال سیل نقدینگی وارد شده به سمت بازار سهام جریانی متضاد با روند فعلی را به نمایش می‌گذاشت.

گمشده‌ای آشنا
بازار سرمایه در ماه‌های اخیر تحت تاثیر تصمیمات بسیاری قرار گرفته که هرکدام از آنها به نوعی بر رکود جاری معاملات در این بازار اثر گذاشته و سبب شده از «انگیزه» سرمایه‌گذاران برای تداوم حضور در این بازار کاسته شود. این در حالی است که اعتماد جلب شده به بازار سرمایه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل پیش روی این انگیزه‌ها نیز در ماه‌های اخیر به شدت صدمه دیده و بازگشت آن به روزهای خوب بازار در سال جاری تا همین جا هم نیازمند به کارگیری درایت و توجه فراوان مسوولان است. «انگیزه» سنگ بنای تمامی مبادلات و معاملات در اقتصاد است. هرگاه بشر کاری می‌کند انگیزه‌ای از خود به نمایش می‌گذارد که آن انگیزه خود دلیلی است برای انجام کارهای بعدی و مبادلات بیشتر. اگر بخواهیم تصویری دقیق از تاثیر انگیزه در کلماتی محدود ارائه دهیم باید بگوییم هر آنچه امروزه انسان از آن استفاده می‌کند مرهون انگیزه میلیاردها انسانی است که از گذشته دور تاکنون با ماهیت اقتصادی یا حتی غیر اقتصادی دست به کنشگری زده‌اند. به عبارتی بهتر قضیه آنقدر بدیهی و پیش پا افتاده است که اصلا دیده نمی‌شود، اما هر کدام از ما نیز در هر نقش اجتماعی که باشیم خود به سهمی کامل‌کننده بخشی از این مسیر بزرگ هستیم؛ مسیری که راه را برای زیستن آیندگان هموار یا حتی ناهموار می‌کند.

شواهد جاری حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران این روزها در مواجهه با بار سنگین تحریم‌ها و نحسی محدودیت‌های کرونا یکی از سخت‌ترین ادوار زندگی خود در طول تاریخ را سپری می‌کند، تاریخی که اگرچه کم فراز و نشیب نداشته اما در مواجهه با مفهوم مدرن حکمرانی اقتصادی و گسترش اختیارات نهاد دولت رنگ و بویی تازه به خود گرفته است.  موضوع این گزارش کوتاه بررسی سایه همه این عوامل پر رنگ بر موضوعی نامرئی تحت عنوان «انگیزه» است که به شدت بر شرایط کنونی بورس سایه انداخته و می‌تواند تا سال‌های طولانی قاعده بازی در بازار سهام را به نفع معاملات سفته بازانه و قاعدتا کوتاه‌مدت تغییر دهد.

همچنان نامتقارن
نخستین ضربه به «انگیزه» سرمایه‌گذاران در ماه‌های اخیر را شاید بتوان دامنه نوسان نامتقارن در خرید و فروش سهام دانست که در نخستین روزهای ریاست محمد علی دهقان دهنوی بر سازمان بورس به بازار سهام تحمیل شد. این قانون ابتکاری که نمونه آن در هیچ جای دنیا غیر از ایران یافت نمی‌شود اگرچه در روز اول عده‌ای را به خرید سهام تشویق کرد،  اما پس از آن به‌طور کلی طومار تقاضا در بازار سرمایه را در هم پیچید تا یکه تازی عرضه‌کنندگان سهام در صف‌های فروش هر روز عده بیشتری را به فکر خروج از بازار سرمایه بیندازد. خروجی این امر هم چیزی نبود جز تصمیم‌های بعدی که همه آنها از روی خیرخواهی (یا حداقل به این بهانه) پیش روی بازار سهام قرار گرفت؛ تصمیم‌هایی که به نظر می‌آید در بلند‌مدت و کوتاه‌مدت بیش از آنکه حال بازار را خوب کنند خود به مانعی برای عادی شدن شرایط و بهره بردن سرمایه‌گذاران از وضع موجود بازارهای جهانی تبدیل خواهند شد.

دست صندوق زیر تیغ ریسک
در هفته گذشته مسوولان بازار سرمایه از افزایش کف نصاب سرمایه‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت در بازار خبر دادند. آنطور که کارشناسان می‌گویند این تغییر و اجبار در نهایت چیزی در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از منابع صندوق‌ها را به نفع حمایت از بازار سهام آزاد می‌کند که اگر آن را با ارزش معاملات در روزهای سبز بازار در همین یک ماه اخیر مقایسه کنیم، این مبلغ نهایتا ظرف یک یا دو روز جذب خواهد شد. با این حال گفته می‌شود که این پول ناچیز نیز به تدریج (هر فصل ۳ درصد از کل منابع) وارد بازار خواهد شد و از این بابت چندان محتمل نیست که شاهد تغییری چشمگیر در جریان معاملات یا بازگشت رونقی پایدار به بازار سرمایه باشیم. البته باید توجه داشت که ابلاغیه روز گذشته سازمان بورس مبنی بر لزوم خرید سهام صندوق‌ها در غالب معاملات خرد، گامی مثبت در این زمینه است که می‌تواند اثر مفیدتری از تقاضای سهام در معاملات بلوکی داشته باشد.

در نگاه اول چون رقم یاد شده در مقایسه با پول در گردش در معاملات سهام مبلغ بزرگی نیست بنابراین خطری هم برای بازار تصور نمی‌شود. اما مشکل از جایی شروع خواهد شد که با نگاهی دقیق‌تر به جای اعداد و ارقام به نفس عمل بپردازیم. بررسی تحولات اخیر بازار سرمایه که همگی یا از سوی سیاست‌گذار به بازار تحمیل شده یا بازتابی بوده از عملکرد خود آنها، نشان می‌دهد که در ماه‌های گذشته انگیزه سرمایه‌گذاران برای ورود به این بازار حتی با وجود بهبود شرایط بنیادی و افت قابل توجه بهای سهام کمتر و کمتر شده است. با این حال تصمیم اخیر در جهت افزایش نصاب سرمایه‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری را می‌توان تصمیمی غیرکارشناسانه در این دور باطل دانست. دلیل این ادعا ماهیت این صندوق‌ها است که به واسطه احتمال اندک زیان آنها، عموما ریسک‌گریزترین افراد را جذب خود می‌کنند و برای فعالان حرفه‌ای خرد و نهادی بازار نیز راهکاری است برای کنترل ریسک کل پرتفوی که امکان ریسک‌پذیری را برای آنها فراهم می‌کند.  در حال حاضر این بیم وجود دارد که دست‌اندازی سیاست‌گذاران بر تمامی ابزارها راه را برای افزایش عدم اطمینان در بازار بیش از پیش فراهم کند و تغییرات متعدد در عمل سرمایه گذاران ریسک گریز را از بازار فراری دهد.

بورس بدون ریسک
اما از تبعات دامنه نوسان نامتقارن و صندوق‌هایی که باید حتی‌المقدور بدون ریسک باشند، اگر بگذریم، از سخنان دهقان دهنوی که در روزهای آخر هفته گذشته مطرح شدند نمی‌توان گذشت. در این روز سکان‌دار سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کرد که سازمان متبوعش در نظر دارد از سرمایه‌گذاران خرد حمایت کند. کلیات خبر بد به نظر نمی‌آید البته اگر به یاد نداشته باشیم که آنچه تاکنون به اسم حمایت مسوولان تقدیم بازار سرمایه شده در عمل خود باعث تبعات دیگری شده که رفع و رجوع آن هم با نام حمایت انجام شده است. لازم به گفتن نیست که حال و روز امروز بورس و فرابورس تا حد بسیار زیادی معلول همین حمایت‌ها است.  بر اساس تصمیمات اخیر شورای عالی بورس که در دویست و ششمین جلسه این شورا گرفته شده است، مقرر شده در تاریخ ۱۲ اسفندماه تمامی اشخاصی که ارزش پرتفوی آنها ۱۰ میلیون تومان یا کمتر است به شرط آنکه در سال ۹۹ وارد این بازار شده باشند، برای سرمایه‌گذاری خود نوعی ضمانت بازدهی از صندوق توسعه دریافت کنند. اینطور که دهقان دهنوی گفته است: «پورتفوی مورد محاسبه برای این افراد مشتمل بر سهام، واحدهای صندوق‌های با درآمد ثابت و صندوق‌های سهامی و به‌طور کلی اوضاع اوراق بهادار بازار سرمایه خواهد بود که اگر ارزش آن ۱۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، صندوق توسعه بازار، این حمایت را در قالب یک اختیار فروش برای این دسته از سهامداران بر روی کل پورتفوی‌شان و برای تاریخ انتهای اردیبهشت ۱۴۰۱ قائل می‌شود.» بر این اساس میزان تضمین یادشده بازدهی ۲۵ درصدی خواهد بود. مطابق آنچه که مدیر نظارت بر بورس‌های سازمان بورس به مطبوعات اعلام کرد: «از بین افرادی که از ابتدای سال ۹۹ اولین معامله خود را انجام دادند و تعداد آنها به ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد، حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دارای پرتفوی کمتر از ۱۰ میلیون تومان هستند که در راستای رفع نگرانی‌ها و انتفاع این افراد از سود بازار سرمایه، مقرر شد یک اختیار فروش در سررسید اردیبهشت ۱۴۰۱ برای این افراد منتشر شود.»این در حالی است که بازار سهام اساسا بازاری پر ریسک است که حمایت از آن در تمامی کشورهای دنیا از طریق افزایش شفافیت و تسهیل کارایی بازار انجام می‌شود، نه ارائه تضمین سود در آن. قضیه زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد که دریابیم هزینه این تضامین از جیب صندوق توسعه بازاری داده خواهد شد که به اجبار ۳۰ درصد از درآمد کارگزاری‌ها را در طول ۶ ماه گذشته به خود اختصاص داده و خریدهای آن تا همین‌جا هم هزینه‌های گزافی را به این بخش از بازار سرمایه تحمیل کرده است. اینطور که مشخص است باز هم مسوولان سازمان بورس هزینه سیاست‌های پوپولیستی خود برای راضی کردن بخشی از فعالان بازار را از جیب فعالانی می‌دهند که تا همین جای کار نیز هزینه‌های گزاف و بدون بازدهی به آنها تحمیل شده و تداوم هزینه تراشی برای آنها می‌تواند تا حد قابل‌توجهی از «انگیزه» آنها برای بهبود سطح فعالیت خود کم کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *