دنیای اقتصاد- شروین شهریاری : بازار سهام در هفته گذشته شاهد آغازی مثبت و پایانی منفی بود که در نهایت منجر به افت حدود ۳ درصدی شاخص‌کل در مقیاس هفتگی شد. در همین حال، خرید سرمایه‌گذاران حقوقی از حقیقی در اکثر روزهای هفته دنبال شد به‌نحوی‌که تنها در بورس در مجموع تغییر مالکیت بیش از ۲ هزار میلیارد تومانی به سمت پرتفوی حقوقی رقم خورد. به این ترتیب، تقریبا نیمی از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خرید حقیقی از حقوقی که از ابتدای سال ۹۹ تا نیمه مرداد‌ماه رقم خورده بود، در دوره پس از آن (۱۹ مرداد تا ۱۵ بهمن) توسط حقوقی‌ها بازخرید شده است.
بورس در فاز جدید اقتصادی
همزمان، تلاش غیررسمی توسط نهاد ناظر برای ترغیب حقوقی‌ها به خرید سهام ادامه دارد. در سمت عرضه نیز تلاش بر عدم‌فروش و حتی ابطال برخی معاملات مربوط به این بازیگران بازار به‌چشم می‌خورد که در نگاه اول ممکن است مفید به نظر برسد اما در نهایت، با تضعیف انگیزه خرید این نهادها به دلیل محدودیت عرضه، راهگشا نخواهد بود. در شرایط متغیرهای موثر بر سودآوری شرکت‌ها نیز مصوبات کمیسیون تلفیق در زمینه افزایش قابل‌توجه نرخ انرژی برای صنایع بزرگ بااهمیت تلقی می‌شود که البته با رد کلیات بودجه در صحن علنی مجلس فعلا اجرایی‌شدن آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

آثار فاز تعدیل اقتصادی بر سهام
یکی از ویژگی‌های موج تورم‌های بزرگ و تضعیف ارزش پول ملی، برهم خوردن توازن سهم اجزای مختلف از کیک درآمدها (تولید ناخالص داخلی) است. یکی از مهم‌ترین روندهای شایع در این زمینه، بزرگ‌تر‌شدن سهم شرکت‌ها و انقباض بخش مصرف‌کننده است. به‌عبارت دیگر، در دوره وقوع تورم‌های بزرگ، سود بنگاه‌ها به دلیل رشد سریع درآمدها و عدم‌رشد متناسب هزینه‌ها افزایش به‌مراتب سریع‌تری از کل تولید ناخالص داخلی تجربه می‌کند و سهم درآمد بخش خانوار به دلیل کند‌بودن فرآیند اصلاح دستمزدها، کاهش می‌یابد. پس از عبور از این دوره، اقتصاد به‌طور طبیعی وارد فضای خودتنظیمی و بازگشت به تعادل‌های قدیمی می‌شود. در این راستا، افزایش مجدد هزینه‌ها ناشی از رشد دستمزدها و نیز تعدیل نرخ نهاده‌های تولید موجب می‌شود تا بار دیگر حاشیه سود و ارقام تورم‌زدایی شده، سود خالص بنگاه‌ها به سمت سطوح قبلی بازگردند. مطالعه روند طی‌شده در اقتصاد ایران طی سه سال گذشته شباهت زیادی با الگوی فوق نشان می‌دهد. بر این اساس، حاشیه سود شرکت‌های بزرگ کالایی بورس تهران به‌طور میانگین بر اساس گزارش‌های فصل پاییز بیش از ۸۰درصد بالاتر از سال قبل از ورود به بحران ارزی (۱۳۹۶) است؛ این همان نقطه اوجی است که تعادل درآمدها به نفع بخش شرکتی برهم خورده و انتظار می‌رود که با آرام‌شدن فضای ارز و رشد تورم، فرآیند تعدیل اقتصادی آغاز شود. در حال‌حاضر، سهم سود شرکت‌های بورسی از کل تولید ناخالص داخلی به بیش از دو‌برابر سال ۹۶ رسیده است. یکی از دلایل این پدیده، علاوه بر عقب ماندن دستمزدها از تورم، عدم‌اصلاح نرخ اکثر نهاده‌های تولید به‌ویژه قیمت انرژی به‌عنوان یکی از اجزای مهم بهای تمام‌شده است. با توجه به ضرورت ترمیم دستمزدها از یک‌سو و کسری بودجه دولت به‌عنوان بزرگ‌ترین کارفرمای کشور از سوی دیگر، طبیعی است که فرآیند تعریف هزینه‌های جدید برای شرکت‌ها به‌ویژه با عنایت به حاشیه سودهای فوق‌العاده کنونی آغاز شود. تلاش اخیر کمیسیون تلفیق مجلس در همین راستا قابل‌ارزیابی است که بر پایه آن قرار بود تا نرخ هزینه انرژی فولادسازان و سوخت پتروشیمی‌ها تا نصف خوراک پتروشیمی‌ها و نرخ محاسباتی برق مصرفی به بهای تمام‌شده افزایش یابد که به معنای رشد چهار تا پنج برابری هزینه در این بخش‌ها است. در بحث صادرات نیز پیشنهادهای اولیه بر شمول مالیات بر صادرات برخی محصولات معدنی، فلزی و پتروشیمی حکایت دارد که البته همه اینها منوط به تصویب در صحن علنی مجلس است. آنچه از جمع‌بندی اطلاعات فوق برای سرمایه‌گذاران حائز اهمیت است اینکه در صورت تثبیت ارز و بازگشت تورم به سمت میانگین‌های تاریخی، دوران جهش سودآوری شرکت‌های بورسی به‌ویژه در کوتاه‌مدت به‌سر آمده است و فضای سرمایه‌گذاری در سهام متاثر از تعدیل اقتصادی در دوران بعد از تورم بزرگ و تبعات آن خواهد بود.

سیاست پولی روی ریل تسهیل؟
در هفته گذشته دو اتفاق مهم شامل انتشار آمار نقدینگی و مصاحبه تلویزیونی رئیس‌کل بانک مرکزی پیام‌های مهمی در زمینه سیاست پولی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر رفتار بازارهای دارایی در‌بر‌ داشت.

مطالعه آخرین ارقام منتشره نشان می‌دهد که شتاب افزایش پایه پولی و نقدینگی هر دو در فصل پاییز بیشتر شده به نحوی که رشد این دو متغیر به سطح بیش از ۹ درصد و ۸ درصد در مقیاس فصلی رسیده است. رشد سالانه نقدینگی نیز در اثر این تحولات به بیش از ۳۸ درصد رسیده است که در محدوده سقف تاریخی ۴۲ سال گذشته قرار دارد.  در حالی‌که برخی شتاب‌گیری رشد نقدینگی را با پرداخت سود سپرده‌ها مرتبط می‌دانند، مطالعه جزئیات نشان می‌دهد که بخش عمده افزایش نقدینگی (حدود دو‌سوم) ارتباطی با سود سپرده‌ها نداشته و ناشی از رشد پایه پولی و ضریب فزاینده (از محل کسری بودجه، تسهیلات کرونایی و…) است. رشد بالای نقدینگی در بستر یک فضای ناپایدار تورمی در حال تحقق است چرا‌که با رشد ماهانه ۲ درصدی طی دو ماه گذشته و افزایش ۴۶ درصدی در ۱۲‌ماه اخیر هنوز چشم‌انداز اطمینان‌بخشی جهت حصول هدف تورمی ۲۲‌درصدی بانک مرکزی ترسیم نشده است. در همین حال، رئیس بانک مرکزی در مصاحبه هفته گذشته خود وعده کاهش سود بین بانکی از محدوده ۲۰درصد به ۱۸ تا ۵/ ۱۸‌درصد را داد. باید توجه داشت که هرگونه کاهش نرخ سود به‌عنوان نتیجه سیاست پولی قابل حصول است که معنایی جز رشد بیشتر پایه پولی از محل تزریق بیشتر منابع بانک مرکزی از محل خرید اوراق دولتی از بانک‌ها ندارد. این در حالی است که رشد سالانه پایه پولی هم‌اکنون در سطوح بالای تاریخی (۲۹درصد) قرار دارد. در هر صورت، در نتیجه تحولات فوق، نرخ موثر اوراق بدهی دولتی در هفته گذشته با حدود یک‌درصد کاهش به محدوده ۱۹ درصد رسید که هرچند ممکن است برای بازارهای دارایی و سهام خبر خوشی تلقی شود اما از منظر ثبات اقتصاد کلان و دستیابی به اهداف تورمی، رویکرد مثبتی به‌شمار نمی‌رود.

انتقام از گرگ‌های وال‌استریت!
در ادامه اتفاقات عجیب و غریب بازارهای مالی جهان پس از شیوع کرونا، در هفته‌های اخیر پدیده دیگری پر رنگ شده که البته پیش از این نیز نشانه‌هایی در سال۲۰۲۰ داشت. ماجرا از این قرار است که تعداد زیادی از افراد در قالب فضای یک اتاق گفت‌وگوی مجازی با نام Reddit در ایالات‌متحده، به تبادل‌نظر می‌پردازند و در این بستر، به‌صورت همزمان موقعیت‌های معاملاتی را شناسایی کرده و به خرید و فروش ابزارهای مالی می‌پردازند. در یک نمونه بارز، این گروه یکی از سهام شرکت‌های کوچک و دارای وضعیت مالی نامناسب در حوزه فروش بازی کامپیوتری در فروشگاه‌ها (به‌نامGameStop‌) را مورد هدف قرار داده و با تشخیص حجم بالای فروش استقراضی این سهم توسط صندوق‌های بزرگ، خرید نامتعارف و پرحجم این سهم و ابزار مشتقه مرتبط با این دارایی توسط سرمایه‌گذاران خرد کلید خورد که باعث رشد بیش از ۱۰‌برابری ارزش این سهم در عرض چند روز شد. در حرکتی دیگر از این نوع، گروه مزبور به سمت فلز نقره در بازار جهانی هجوم بردند و رشد بیش از ۱۰‌درصدی را رقم زدند. در این میان، برخی تحلیلگران، با نگاهی عمیق‌تر به موضوع، معتقدند آنچه در بازارهای مالی در حال روی دادن است یکی از تبعات سیاست‌های پولی و مالی افسار‌گسیخته بانک‌های مرکزی و دولت‌ها است که با خلق بی‌حساب و کتاب نقدینگی، تعادل کلی بازارها و اقتصاد را در معرض خطر قرار داده‌اند. حالا بخشی از افراد متضرر از این روند، با رفتار نامتعارف سرمایه‌گذاری، به خیال خود در مسیر گرفتن انتقام از منتفعین اصلی یا همان گرگ‌های وال‌استریت (بازیگران بزرگ بازارهای مالی) هستند؛ مسیری که احتمالا نتیجه‌ای جز ضرر بیشتر این گروه و عمیق‌تر شدن شکاف ثروت در‌بر نخواهد داشت.

دنیای‌اقتصاد : شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران که در روز‌‌های ابتدایی معاملات هفته گذشته موفق به کسب بازدهی مثبت ۶/ ۳درصدی شده بود، در حالی هفته منتهی به پانزدهم بهمن ماه را پست سر گذاشت که دماسنج اصلی بازار در مجموع هفته با ۹/ ۲ درصد افت به کار خود پایان داد. روند دادوستد سهام شرکت‌ها هفته گذشته تحت تاثیر موج عظیم فروشندگان سهام قرار گرفت؛ به‌طوری‌که خرید حقوقی‌ها که غالبا در صنایع بزرگ و شاخص‌ساز صورت گرفت هم نتوانست مانع از ریزش بازار شود.

بر همین اساس شاخص‌کل سطح روانی ۲/ ۱ میلیون واحدی را از دست داد و به کانال ۱/ ۱میلیون واحدی بازگشت. شاخص کل هموزن که از تمام نماد‌‌های معاملاتی به یک میزان اثر می‌پذیرد نیز با کاهش ۴/ ۰درصدی مواجه شد. به اعتقاد صاحب‌نظران بازار سرمایه، رفتارشناسی معامله‌گران به‌خصوص قشر حقیقی نشان از یک ترس دسته‌جمعی دارد؛ ترسی که روی داد وستد‌‌ها سایه افکنده و موجب خروج بخشی از سرمایه‌گذاران شده است. با این حال چشم‌انداز مبهم اقتصادی و غیر اقتصادی کشور حتی برای کوتاه‌مدت با رد کلیات بودجه سال ۱۴۰۰ و عدم تعیین تکلیف آینده سیاسی در حوزه برجام از جمله مواردی هستند که زمینه‌ساز خروج نقدینگی از گردونه معاملات بورس و فرابورس شده‌اند.  هر چند برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند کف قیمتی دلار در محدوده‌‌های فعلی بوده، صورت‌های مالی به خصوص گزارش عملکرد‌ ۹ماهه شرکت‌ها و چشم‌انداز ۳ماهه چهارم سال نیز مطلوب ارزیابی می‌شود؛ اما در شرایط فعلی، جریان دادوستد‌ها از نبود هیچ‌گونه استراتژی معامله‌گری بین فعالان بازار حکایت دارد و خروج از بازار حتی با تحمیل ضرر و زیان از جمله اقدامات آخرین قافله سهامداران تازه‌وارد محسوب می‌شود.

با اینکه قیمت اغلب سهام شرکت‌ها در محدوده ارزندگی قرار گرفته است، اما برآیند معاملاتی هفته گذشته در بین صنایع ۳۹گانه، نشان از بازدهی منفی ۲۸ صنعت بورسی دارد. به هر روی با اینکه هفته گذشته خالص خرید حقوقی‌ها عمدتا در صنایع شاخص‌ساز صورت گرفت، اما با این حال گروه‌هایی نظیر فلزات اساسی با ۶/ ۶درصد، فرآورده‌‌های نفتی با ۹/ ۵درصد، استخراج نفت و گاز با ۴/ ۵درصد و محصولات شیمیایی با ۲/ ۳درصد کاهش همراه شدند. در نقطه مقابل نیز گروه محصولات چرمی با ۶/ ۱۷درصد، زراعت با ۹/ ۱۴درصد، سایر معادن با ۱/ ۲درصد رشد هفتگی مواجه بودند. در جریان معاملاتی هفته منتهی به ۱۵بهمن ماه صنعت خودرو با ۱/ ۱ درصد افت بازدهی، بیشترین ارزش معاملات معادل ۵ هزارو ۷۸۶ میلیارد تومان را به خود اختصاص  داد.ر

دنیای‌اقتصاد : آخر هفته گذشته بورسی‌های فضای مجازی به واکنش نشان دادن به اظهارات معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد، وزیر اقتصاد و همچنین مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس گذشت. اظهارات معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد درباره دستگیری برخی از ادمین‌های کانال‌های بورسی، یکی از محورهای داغ بحث‌های بورس‌بازان فضای مجازی در آخر هفته بود؛ قریب‌به‌اتفاق آنان هم به اینکه با مقصران اصلی برخورد نمی‌شود و تنها افراد در حاشیه بازداشت می‌شوند،‌ معترض بودند.
کاربران فضای مجازی به اظهارات معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد که اعلام کرده بود «در پرونده‌ای یک شاطر نانوایی ادمین یک کانال سرمایه‌گذاری و بورسی شده بود، در پرونده دیگری یک پسر ۱۲ ساله ادمین یک کانال ۱۰ هزار نفری شده و با ارائه‌ سیگنال مردم را به سمت سرمایه‌گذاری در بورس سوق می‌داد»، واکنش نشان دادند. برخی مصاحبه‌های مسوولان ارشد کشور و تشویق مردم به سپردن سرمایه‌های خود به بازار سرمایه را بازنشر کردند. یکی از این کاربران که در تلگرام فعالیت دارد از مسوولان قضایی پرسیده چرا برخوردها را از بالا شروع نمی‌کنند. او همچنین پرسیده بود که آیا  امکان برخورد با مقصران اصلی وجود ندارد و قرار است همه چیز بر سر یک «شاطر نانوا» یا یک «پسر ۱۲ساله» شکسته شود؟

این بحث در توییتر نیز که محفل مناسبی برای اعتراض کاربران فضای مجازی است دنبال می‌شد. مثلا یکی با خطاب قرار دادن جانشین معاون دادستان مشهد پرسید: «یعنی میشه علیه اون ادمین اصلی که ۸۵ میلیون ممبر داشت و همه‌شونو به بورس دعوت کرد شکایت کرد؟ یه ادمین دیگه هم که خط حمایتی کشید و گفت ۶/ ۱-۵/ ۱برمیگرده واسه اونم میشه شکایت کرد؟ تازه مستندات لازم هم دم دستمونه!» کاربر دیگری نیز با تعجب پرسیده: «آها الان علت ضرر مردم، دستوری شدن بازار و هدر رفتن سرمایه مردم، تقصیر این کانال‌های بورسه؟» محمد خبری‌زاد که یکی از فعالان بازار سرمایه است به کنایه سوال کرده آیا «ادمین کانال بورسی که سیگنال می‌داده، در زمان سیگنال‌فروشی شاطر بوده یا بعد از سقوط بورس و ورشکستگی، شاطر شده؟» در این میان برخی از کاربران فضای مجازی نیز از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کردند و استعداد پسر ۱۲ ساله را گوشزد کردند. یکی از آنان نوشت: «به ۱۲ سالگی خودتون فکر کنید، از نظر من پسر ۱۲ ساله‌ای که با پستاش راجع به بورس ۱۰ هزار نفر رو جذب کرده نابغه هست! به‌جای مجرم شناختن باید روی این پسر به‌عنوان یک استعداد سرمایه‌گذاری شود.»

واکنش به اظهارات وزیر اقتصاد
اما اعتراض بورس‌بازان در فضای مجازی تنها به این موضوع نبود؛ اظهارات وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز درباره سودده بودن صندوق پالایشی‌یکم منجر به واکنش منفی کاربران شد. فرهاد دژپسند گفته بود صندوق پالایشی یکم از زیان در آمده است چون ۲۵ درصد بالای NAV معامله می‌شود. یکی از سهامداران توییتری در واکنش به این اظهارات نوشت: «من خیلی‌ها رو دیدم اطلاعاتی ندارن یا اطلاعات کاملا نادرست و عجیب در مورد بورس دارن، اما از وزیر اقتصاد انتظار نداشتم! آقا همین بسه که من یکی کم کم از بازار ایران خارج بشم.»

جنجال ادامه‌دار بر سر برداشتن دامنه نوسان
رضا کیانی، مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس در مصاحبه‌ای در مخالفت با برداشته شدن دامنه نوسان صحبت کرده بود که این مصاحبه از سوی کاربران بورسی فضای مجازی با واکنش‌های منفی روبه‌رو شد. یکی از این کاربران نوشت: مصاحبه‌ رضا کیانی در رابطه با دامنه نوسان را شنیدم و واقعا تاسف خوردم، دوباره همان دیدگاه قیم‌مآبانه که اگر دامنه نوسان را برداریم، مردم تازه‌وارد ال می‌شوند و بل می‌شوند! دقیقا همان دیدگاهی که «مردم نمی‌فهمند، پول مردم در جیب من بهتر است!» کاربری به نام «محسن» نیز طی توییتی نوشت: «مگه چیزی از سرمایه مردم تازه‌وارد باقی مونده که اِل شود یا بِل؟»‌ کاربر دیگری نیز سوالی مشابه مطرح کرد: «یعنی الان که دامنه نوسان هست ال بل نشده‌اند؟»

چه خبر از طرح مجمع سهامداران حقیقی؟
مسکوت ماندن طرح تشکیل مجمع سهامداران حقیقی مطلب دیگری بود که در دو روز گذشته کاربران فضای مجازی روی آن تمرکز داشتند و از نمایندگان مجلس می‌پرسیدند چرا طرحی را که برای آن سروصدا راه انداخته بودند، در دستورکار قرار نمی‌دهند؟ یکی از این کاربران با خطاب قرار دادن رئیس مجلس در توییتر نوشت: «آقای قالیباف چرا طرح مجمع سهامداران حقیقی در مجلس مسکوت مانده؟ چند ماه از اعلام وصول طرح تشکیل یک کانون برای سهامداران خرد می‌گذرد اما کمیسیون اجتماعی مجلس حتی بررسی اولیه آن را آغاز نکرده است دلیل مسکوت ماندن این طرح چیست؟» گرچه قالیباف پاسخی به این سوال نداد اما کاربری به نام «وحید» در پاسخ نوشت: «ایشون دو روز اومده برای ریاست جمهوری داره تبلیغ می‌کنه بعدش می‌خواد بره از مجلس، چه طرحی؟!» یکی دیگر از کاربران هم ماجرای سیلی زدن نماینده سبزوار به سرباز راهور را یادآور شد و نوشت که اولویت مجلس، این موضوعات نیست.

ماجرای ادامه‌دار خودکشی مرد بورس‌باز ایلامی
خبر خودکشی مرد ایلامی همچنان در فضای مجازی مورد بحث است. همایون دارابی، یکی از فعالان و کارشناسان بازار سرمایه چهارشنبه شب در توییتر خود مدعی شد ارتباط خودکشی این فرد با بورس درست نیست. او همچنین گفت: «این شخص و همسرش کمتر از ۲۰میلیون تومان سهام داشتند که حتی از سطح عادی یک کارمند معمولی بانک کمتر است و دلیل انجام چنین عملی قطعا ارتباطی با بازار سهام نداشته است.» پس از این اظهارنظر بسیاری از کاربران زیر این پست به دارابی اعتراض کردند که چرا چشم‌هایش را بر روی واقعیت می‌بندد. مثلا یکی از این کاربران با نام «رضا» برای او نوشت: آقای دارابی یعنی واقعا خوابید؟ حتما باید یکی بیاد جلوی شما خودشو بکشه تا بفهمید وضعیتی که الان توش گرفتاریم نتیجه همین کارهایی هست که شماها در شورای عالی بورس کردید یا حتی نکردید! این ضررهای هفتاد هشتاد درصدی رو نمی‌بینید؟! این همه هم ریسک یا اصلاح میشه؟» کاربر دیگری هم نوشت: «آره بابا ملت تازه خوشی هم زده زیر دلشون. وقتی پولشون دود میشه لذت عجیبی هم بهشون دست میده. ملت باید قدر این مسوولان رو هم بدونن! » دارابی هم برخی از کامنت‌ها را پاسخ داد و مثلا در جواب یکی از این کاربران نوشت که او نیز وقتی می‌بیند نصف ثروت فقط سهامداران عدالت در این مدت از دست رفته، ده‌ها برابر آنان ناراحت می‌شود.

دنیای‌اقتصاد : الزام برای عرضه کل زنجیره فولاد در بورس کالا از سمت دولت و مجلس پیگیری شده آن‌هم در شرایطی که پتانسیل بازبینی شیوه‌نامه ابلاغی وزارت صمت برای مدیریت این بازار بسیار بالاست. این موارد به معنی آن است که تلاش‌ها برای مدیریت بازار فولاد بر مبنای مکانیزم تقابل عرضه و تقاضا جدی است و با توجه به تجربیات موجود بستری بهتر از بورس کالا را برای آن متصور نیستیم. این در حالی است که زنجیره فولاد از مواد معدنی همچون سنگ آهن و زغال‌سنگ آغاز شده و تا محصول نهایی ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر پتانسیل داد و ستد گاز طبیعی در بورس انرژی نیز به‌صورت تئوریک وجود دارد همان‌گونه که هم‌اکنون برق به‌صورت فیزیکی در این بازار در حال داد و ستد است. این زنجیره اما برای تکمیل شدن آن هنوز به حلقه‌های مفقوده بسیاری وابسته است که معاملات حراج باز در بورس کالا برای داد و ستد سنگ آهن یکی از این حلقه‌های مهم بوده که در هفته گذشته آغاز به کار کرد.
نسخه اصلی، عرضه زنجیره فولاد   در بورس کالاست
تجمیع موارد ذکر شده به این معنی است که زنجیره صنعت فولاد که سال‌ها از آزادی عمل در معاملات و قیمت‌گذاری‌ها برخوردار بوده می‌تواند از این ویژگی ذاتی حداکثر استفاده را ببرد آن‌هم در شرایطی که روند معاملات در بورس کالا از بازارپسند بودن فرآیندها به‌صورت کلی حکایت دارد.

  چتر شفافیت بر سر شرکت‌های دولتی و خصوصی فولاد
نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس معتقد است عرضه بخشی از تولید فولاد کشور در خارج از بورس کالا باعث شد در ماه‌های گذشته امکان دلالی یکسری افراد در بازار فولاد مهیا شود که نسخه مجلس برای تعادل این بازار، عرضه کل فولاد در بورس و تسهیل صادرات مازاد فولاد نیاز داخل است.  کمال علیپور‌خنکداری در گفت‌وگو با «کالاخبر» اظهار کرد: در شرایطی که روند تولید فولاد در کشور مطلوب است اما اوضاع بازار محصولات زنجیره فولاد به دلیل عدم شفافیت در بخش‌هایی از بازار باعث شد بعضا برخی شرکت‌ها از شرایط سوءاستفاده کنند. این نماینده مجلس گفت: نگاه کلی و راه‌حل مجلس برای تعادل‌بخشی بازار فولاد این است که همه فولاد تولیدی در بورس کالا عرضه شده و شرایط برای صادرات مازاد داخل نیز تسهیل شود. به گفته علیپور‌خنکداری، عرضه کامل فولاد در بورس کالا به معنای حاکم شدن شفافیت و امکان نظارت در کل بازار است که این اقدام به بسیاری از نابسامانی‌ها پایان می‌دهد.

نایب‌رئیس کمیسیون عمران در ادامه درخصوص عدم عرضه محصولات برخی شرکت‌های خصوصی در بورس کالا گفت: شفافیت باید برای همه شرکت‌ها اعم از دولتی و خصوصی رعایت شود و با ورود کل زنجیره فولاد به بورس کالا، نظارت دقیق بر عملکرد این دسته شرکت‌ها نیز انجام خواهد شد. علیپور‌خنکداری در پایان گفت: برخی تولیدکنندگان بر لزوم صادرات محصولات تاکید دارند که این موضوع مورد تایید است که باید پس از تامین نیاز داخل و اطمینان تولیدکنندگان از تامین مواد اولیه، صادرات به شیوه‌ای مطلوب انجام شود.

دنیای‌اقتصاد : قیمت‌های جهانی، نوسان بهای ارز و سرعت گردش نقدینگی در بازارهای کالایی سه سیگنال اثر‌گذار بر بازگشت تقاضای روزهای پایانی سال به بازارهای داخلی است که گویی امسال با اما و اگرهای بسیاری روبه‌رو شده، ولی هنوز می‌توان به روزهای آینده خوش‌بین بود.
هر چه می‌گذرد به روزهای پایانی سال و انتظار برای بازگشت تقاضای فصلی در غالب بازارهای کالایی نزدیک‌تر می‌شویم. تجربه نشان داده بازارهای کالایی اغلب روندی مشابه یکدیگر را تجربه می‌کنند یعنی با رشد تقاضا در یک بازار خاص انتظار داریم تا اثر آن یا به‌طور دقیق‌تر دلایل رشد تقاضا در بازارهای مشابه کالایی دیگر نیز خودنمایی کند. در سال‌های اخیر و به‌ویژه از اواخر سال ۹۶ تاکنون انتظارات تورمی، مهم‌ترین فاکتور در رشد تقاضا و افزایش قیمت‌ها بوده که فراتر از فاکتور افزایش نرخ‌های جهانی عمل کرده؛ به این ترتیب باید از بهای آزاد ارز به‌عنوان لیدر و راهبر اصلی تقاضا در  اغلب بازارها یاد کرد. این داده اگرچه در دوره‌های مختلف زمانی اثرگذاری متفاوتی داشته اما این روند عمومی در سه سال اخیر به‌صورت کلی استمرار داشته است. حال در شرایطی که روند صعودی قدرتمندی در انتظارات تورمی بهای ارز در کشور دیده نمی‌شود (در روزهای گذشته در گزارش‌های بررسی ابزارهای مالی موجود در بورس کالا به تفصیل به آن پرداخته شد)؛ این احتمال را باید در نظر گرفت که بازگشت تقاضا در روزهای پایانی امسال چهره متفاوتی با سال‌های گذشته از خود نشان دهد. از سوی دیگر حتی در بازارهای مختلف بورس کالا شاهد هستیم که رفتار معامله‌گران با یکدیگر متفاوت بوده و فراز و فرودهای تقاضا در سه هفته گذشته به وضوح چنین مطلبی را نشان می‌دهد. به عبارت صحیح‌تر چهره بازارهای مختلف در حال تغییر بوده و همگرایی نوسان قیمت‌ها در بازارهای متفاوت کاهش یافته است.

  رخدادهای اخیر کالایی‌ها زیر ذره‌بین
البته اگر بخواهیم رخدادهای مربوط به معاملات هر محصول را در بورس کالا تاکنون مورد بحث و بررسی قرار دهیم، سیگنال‌های متفاوتی که ذهنیت غالب آنها کاهش نرخ بوده است را می‌یابیم. به‌طوری که می‌توان بیان کرد طی چند هفته اخیر بازار قراردادهای آتی روند نزولی به خود گرفته و اکثر محصولات کشاورزی آن، با افت قیمت و کاهش حجم معاملات همراه شده است. از این رو انتظارات کاهشی تحرک‌های مبتنی بر آربیتراژ بین بازار گواهی سپرده و قراردادهای آتی را به شدت تحت‌تاثیر قرار داده است. این درحالی است که گواهی سپرده سکه و زعفران که دو محصول جذاب این بازار تلقی می‌شوند نشان از شرایط متفاوتی نسبت به هم دارند. اوراق سپرده کالایی زعفران به دلایل ورود جنس هرچه بیشتر نسبت به سال‌های ماقبل به انبارها با حجم دادوستد قابل قبولی همراه است که در کنار نرخ‌های باثبات، می‌توان تعادل بازاری آن را پذیرفت. از طرف دیگر اختلاف بهای گواهی سپرده سکه طلا با نرخ فیزیکی آن در بازار آزاد گواه دیگر ذهنیت کاهشی معامله‌گران است که در بستر بورس کالا خودنمایی می‌کند. این درحالی است که صندوق‌های طلایی نیز تصدیق‌کننده این مطلب هستند و نه‌تنها معامله‌گران این بازار تحت انتظارات کاهشی قرار دارند که سبب اختلاف منفی نرخ میان قیمت نهایی و NAV ابطال این صندوق‌ها شده، بلکه پیش‌نگر انتظارات تورمی در آینه این بازار برای سایر بخش‌های اقتصادی همچون بازار ارز که هم می‌تواند بر یکدیگر اثرگذار و هم اثرپذیر باشند، بر جریان کاهشی نرخ تاکید دارد. اینکه روند این معاملات تا چه زمانی از انتظارات کاهشی که با شیب آرامی بر بسیاری از بازارهای بورس کالا سایه انداخته، حمایت کند، کاملا بستگی به سایر عوامل اثرگذار اقتصادی و حتی سیاسی دارد که لیدر آن را علاوه بر بازارهای داخلی می‌توان تحریک تقاضا در بازارهای بین‌المللی نیز خواند؛ چراکه در اکثر بازارهای ما اهرمی موثر تحت عنوان قیمت‌های جهانی در معادله کشف نرخ پایه وجود دارد که در برخی از برهه‌های زمانی، سکاندار اصلی تعیین نرخ در این بازارها به شمار می‌رود. بازار محصولات فولادی و مواد اولیه پتروشیمیایی از جمله این بازارها هستند که سهم قابل‌توجه از محصولات قابل معامله در بورس کالا را به خود اختصاص داده‌اند. در بازار محصولات پتروشیمیایی برای چند هفته متوالی است که نرخ پایه جریان نزولی به خود گرفته است و حتی رقابت‌های قیمتی که در بین متقاضیان صورت می‌گیرد به هیچ وجه قابل مقایسه با روزهای پررونق نیمه ابتدایی سال‌جاری نیست. علاوه بر این به دلیل نوسانات کاهشی بهای ارز چه در قیمت‌های آزاد و چه در نرخ‌های نیمایی، در کنار عدم‌قطعیت‌های موجود در این بازار، ذهنیت متقاضیان با پیچیدگی‌های زیادی همراه شده است. به‌طوری که روند معاملاتی این بازار نشان می‌دهد طی یک هفته حجم معاملات و میزان تقاضای مواد اولیه پلیمری و شیمیایی چنان افت پیدا می‌کند که طی دست کم ۴ سال گذشته تاکنون دیده نشده است. این درحالی است که پس از گذشت زمان کوتاه یک هفته‌ای، تغییر فاز این بازار اتفاق می‌افتد و تا حدی از این ارقام فاصله می‌گیرد. این افت و خیزهای معاملاتی بر بی‌ثباتی‌های موجود دامن می‌زند و به وضوح نشان از عدم‌تطابق و همگرایی بازارهای گوناگون در بورس کالا دارد که می‌توان تنها ویژگی مشابه آنها را مربوط به کاهش نرخ دانست. البته این ذهنیت نیز بسیار شکننده ارزیابی می‌شود و هیچ قطعیتی برای پایداری آن حتی تا روزهای پایانی سال‌جاری وجود ندارد. بنابر این شاید بتوان گفت در صورت ثبات سایر شرایط اثرگذار، این بازارها و ذهنیت معامله‌گران آنها با تغییر فاز جدی حداقل در کوتاه‌مدت فاصله معنی‌داری دارند که پیش‌بینی دورنمای بازارهای کالایی را با پیچیدگی‌های بسیاری همراه می‌کند.

  رابطه نقدینگی و تقاضا در بازارهای کالایی
وضعیت نقدینگی در بازارهای مختلف متفاوت است که از رخدادهای درونی مختلفی حکایت دارد. در ادبیات اقتصادی یکی از داده‌های مهم اثرگذار بر میزان تقاضا و نهایتا رشد قیمت‌ها؛ تزریق نقدینگی به آن بازار با احتساب سرعت چرخش پول است؛ حال در شرایطی که چهره غالب بازارهای جهانی از روند افزایشی نرخ همچون هفته‌ها و ماه‌های گذشته حکایت نداشته و به جز چند بازار محدود انتظار استمرار قدرتمند رشد قیمت‌های جهانی را مشاهده نمی‌کنیم بنابراین ادبیات بازارها از مسیر تقاضا به احتمال قوی از این مسیر تغییر خواهد کرد و آن گروه از معامله‌گرانی که نگاه دقیق‌تری به رخدادهای جهانی دارند؛ ذهنیت‌های متفاوتی از بازارهای داخلی را در نظر گرفته‌اند که به احتمال قوی رفتار متفاوت و بعضا متناقضی را از خود بروز می‌دهند.

از سوی دیگر پس از میزان تزریق نقدینگی؛ سرعت چرخش پول در آن بازار خاص محرک مضاعفی برای رشد تقاضا و پتانسیل افزایش قیمت‌هاست که این نکته را باید در نظر گرفت. به‌عنوان مثال در بازار فولاد و بعضا بازار فلزات پتانسیل افزایش سریع سرعت چرخش نقدینگی وجود دارد آن هم در وضعیتی که اگر شاهد محرک‌های بیرونی از سمت بازارهای جهانی یا محرک‌های داخلی از سمت معاملات در بورس کالا باشیم جذابیت از دست رفته هفته‌های گذشته به سرعت به این بازار بازگشته و می‌توان خودنمایی رشد تقاضا را مشاهده کرد. اما به‌عنوان مثال در بازار محصولات پتروشیمی چنین پتانسیلی همچون گذشته وجود ندارد و افزایش حجم معاملات در بازار داخلی به دلیل محدودیت‌های اعمال شده و تغییر فاز بنیادین در این بازار کاهش خواهد یافت که این رفتار را در هفته‌های گذشته می‌توان مشاهده کرد. این داده‌ها به‌صورت کلی اگر با ادبیات اقتصاد کلان نیز آمیخته شود این مطلب را در بر دارد که بازار امسال به نسبت سال‌های گذشته تغییر خواهد داشت و پتانسیل افت تقاضا را با محوریت عملکرد معامله‌گران به همراه دارد.

  واگرایی تحریک تقاضای فولاد در بازار داخلی و فرصت‌های صادراتی
البته افزایش تقاضای بیان شده در بخش فلزات و به‌خصوص فولاد با محوریت تحریک قیمت در بازارهای جهانی عمدتا معطوف به محصول میانی مانند شمش بوده است. درواقع تولیدکنندگان صنایع تکمیلی، در زمان تحریک بازارهای جهانی عمدتا با هدف صادرات اقدام به خرید مواد اولیه خطوط تولید خود می‌کنند. این در حالی است که میزان رشد قیمتی به وجود آمده در محصولات تکمیلی در بازار داخل از ابتدای امسال تا به امروز به میزانی قابل‌توجه بوده که دیگر این بازار کشش چندانی برای رشد قیمت از متغیر رشد بهای جهانی را ندارد. نمونه بارز این اتفاق در بازار محصولات طویل فولاد به چشم می‌خورد که در حال حاضر از سویی بهای محصولات طویل فولادی در بازار در برهه‌هایی از زمان از نرخ شمش فولاد نیز کمتر می‌شود، از طرف دیگر معاملات بورس کالای محصولات تکمیلی برخلاف کالاهای میانی با رشد قیمتی در بازارهای جهانی چندان تحریک نمی‌شود. در این میان افزایشی شدن انتظارات تورمی مهم‌ترین عاملی است که می‌تواند با سوق دادن تقاضای غیرمصرفی رونقی قابل‌توجه در بازار محصولات تکمیلی بخش فلزی به وجود آورد.

  سرنوشت بازارهای کالایی در دستان سه‌گانه‌ای اثرگذار
با توجه به این موارد می‌توان گفت که از هم‌اکنون این سه داده مهم بر بازارهای کالایی اثرگذار خواهند بود؛ یکی نوسان قیمت‌های جهانی که محرکی برای افزایش جذابیت خرید در بازار داخلی است؛ دیگری نوسان بهای ارز آزاد که سال‌هاست لیدر انتظارات تورمی در بازارهای کالایی محسوب شده و دیگری سرعت گردش نقدینگی در آن بازار خاص است. این در حالی است که آمارهای مخابره شده از سمت بانک مرکزی تاکنون پتانسیل تزریق جدید و قدرتمند نقدینگی از مسیر رشد پایه پولی را در بر نداشته و اگر در روزهای آینده چنین رخدادی تجربه شود خروجی آن به احتمال قوی در خردادماه خودنمایی خواهد کرد. بنابراین در شرایط فعلی، سرعت چرخش نقدینگی در هر بازاری را باید یکی از اهرم‌های رشد تقاضا به شمار آورد که به آن پرداختیم. این در حالی است که ذهنیت رونق برای سال آینده شمسی، خود یک داده مهم از سمت تقاضای مصرف‌کننده نهایی است که می‌تواند بر جذابیت خرید مواد اولیه از سمت تولیدکننده واقعی منتهی شود. اما با این ذهنیت که ریسک نوسان قیمت‌ها به قدری بالاست که واسطه‌ها تمایل گسترده‌ای به حضور در این بازار نشان نخواهند داد بنابراین از چنین مسیری پتانسیل چرخش نقدینگی در یک بازار خاص را باید به دقت ارزیابی کرد.

  تحدید تقاضای واقعی با بی‌ثباتی‌های بازاری
این موارد اگرچه در نگاه اول بسیار ساده است اما به موشکافی گسترده‌تری نیاز دارد زیرا پیچیدگی‌های بازار امسال را نمی‌توان با سال‌های گذشته مقایسه کرد. به‌عنوان مثال در بازار محصولات پتروشیمی که قیمت‌های پایه آن به‌نسبت بازار فولاد در بورس کالا (در مقایسه با قیمت‌های جهانی) در سطوح بالاتری قرار دارد رقابت برای خرید دیده می‌شود. این داده نشان می‌دهد که در بازار محصولات پتروشیمی هنوز تقاضا از سمت مصرف‌کننده واقعی مواد اولیه وجود دارد که از رونق انتظاری تولید با محوریت تقاضای داخلی محصولات نهایی در روزهای پایان سال و سال آینده حکایت می‌کند. آن هم در وضعیتی که سرعت چرخش نقدینگی و واسطه‌گری در این بازار محدودیت جدی پیدا کرده و شفافیت این بازار در هفته‌های اخیر به جرات فراتر از تمامی تاریخ بازار پلیمرها در کشور بوده است. بنابراین صنعت پلیمرها با رویکرد صنایع تکمیلی شرایط بهتری از صنایع مشابه داشته که نیاز به توجه بیشتری را می‌طلبد؛ زیرا پتانسیل رشد قیمت‌ها امکان تضعیف تولید و کاهش تقاضای واقعی را در ادبیات اقتصادی در بر دارد.

این در حالی است که نوسان قیمت‌ها در بازار ارز تاکنون سرعت‌گیر مهمی در برابر صادرات محصولات نهایی در صنعت پتروشیمی بوده تا جایی که نگرانی از دست رفتن بازارهای صادراتی را در بر داشته است. این نکته در کنار رقابت برای خرید در بازار محصولات پتروشیمی به معنی افزایش قیمت تمام شده این صنعت در مقایسه با صنایع مشابه است که نیاز به بازبینی برخی رویکردها را در بر دارد. این در حالی است که تجربه صنعتگران این حوزه از تلاش دائمی برای تامین مواد اولیه حکایت دارد. آن هم در وضعیتی که در بازه‌های زمانی بسیاری، تقاضا از عرضه‌ها فراتر رفته که خروجی آن رقابت برای خرید بوده است. تجمیع این موارد نشان می‌دهد که تقاضای موجود در این صنعت و دقیق‌تر تقاضای دو هفته اخیر صنایع پلیمری بخش اعظم آن خرید مصرف‌کننده واقعی به منظور تغذیه واحدهای تولیدی خودشان بوده و این ورود تقاضای جدید می‌تواند نشانه‌ای از استمرار روزهای خوب صنعت پلیمرها باشد. مطلبی که به وضوح می‌توان گفت در بین تمامی بازارهای موجود در بورس کالا یک استثنا به شمار رفته و البته پتانسیل ریسک‌های ذاتی جدیدی را در بر خواهد داشت.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما