فعالان بورسی این روزها چشم به سامانه کدال دوخته و حالا پس از مرور فعالیت ناشران در آخرین ماه تابستان، در انتظار دریافت گزارش کامل فصلی بنگاههای بورسی هستند. گزارشهایی که میتواند تصویری روشن از شرایط بنیادی و سود و زیان شرکتها به سرمایهگذاران ارائه دهد. کارشناسان وضعیت نیمسال اول صنایع بورسی را بررسی کردند.
پیشنمایش نیمساله صنایع بورسی
نماگر اصلی بورس تهران که دو ماه نخست تابستان را صعودی پشت سر گذاشته بود، در ماه پایانی گرمترین فصل سال، مجددا عقبنشینی کرد. در اوایل سال کارشناسان گشایشهای اقتصادی، بهبود روند سرمایهگذاری و خروج کشور از شرایط کرونایی را عوامل تاثیرگذار بر عملکرد صنایع عنوان میکردند اما نه تنها این محرکها محقق نشدند بلکه چالشهای دیگری صنایع را درگیر خود کرد. از بیبرقی و تعطیلی فعالیت صنایع تولیدی گرفته تا ادامه سیاست قیمتگذاری دستوری و دلار ۴۲۰۰تومانی. در چنین شرایطی حالا همه فعالان بازار در انتظار دریافت گزارش عملکرد فصلی بنگاههای بورسی هستند؛ گزارشهایی که میتواند تصویری روشن از شرایط بنیادی شرکتها به سرمایهگذاران ارائه دهد. تا اینجای کار گزارش عملکرد شهریورماه اغلب بنگاههای تولیدی از رشد حجم و ارزش فروش ماهانه آنها حکایت داشته و با انتشار گزارشهای ۶ ماهه تصمیمگیری برای حضور در گردونه معاملات سهام و چینش پرتفوی سرمایهگذاری و انتخاب صنایع و سهام همگروه تسهیل خواهد شد.
در چنین شرایطی شاید مهمترین عامل اثرگذار بر بازاری که حدود ۶۰درصد از ارزش آن در دست صنایع کامودیتیمحور است، نوسان قیمت دلار باشد. بررسیها نیز نشان میدهند صنایع دلاری، در ۶ماه اول سال عملکرد مناسبتری از خود به نمایش گذاشتهاند. کوچکهای ریالی نیز هر از گاهی شاهد ورود سرمایههای خردی بودند که از ترس احیای برجام و کاهش نرخ دلار، از صنایع دلاری کوچ کرده بودند. در این گزارش سعی شده تا با دریافت نظرات کارشناسان و تحلیلگران بورسی، بتوان زودتر از موعد تصویری کلی از عملکرد میاندورهای شرکتها به دست آورد. چالش کمبود برق صنایع در تابستان چه شرایطی را برای این گروهها رقم زده است، کدام صنایع در نیمه نخست سال ۱۴۰۰، از شرایط بنیادی مناسبتری برخوردار بودند و کدامیک چشمانداز روشنتری دارند؟
صنایع پیشران شاخص کل
حسن برادران هاشمی، کارشناس بازار سرمایه: برای بررسی عملکرد دقیقتر صنایع بورسی باید عملکرد تولید و نیز حاشیه سود این دسته از صنایع مورد بررسی قرار گیرد. شواهد نشان میدهد در این زمینه نیز بسیاری از شرکتهای این صنایع عملکردی مناسب و رو به رشد داشتهاند اما در مورد صنایع ریالمحور وضعیت به گونهای دیگر است. افزایش نرخ ارز موجب افزایش هزینههای تولید و در نتیجه افزایش بهای تمامشده و کاهش حاشیه سود آنها شده است به همین جهت انتظار میرود شاهد انتشار گزارشهای متوسط یا بعضا ضعیف از سوی آنها نسبت به صنایع دلاری باشیم. چالش مهم دیگری که صنایع در تابستان امسال با آن مواجه بودند قطعی پیدرپی برق و توقف روند تولید بود. این موضوع اثرگذار در صنایع فولادی و سیمانیها بیشتر نمایان شد. با این حال یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد شرکتها، تخصیص دلار دولتی به برخی صنایع است. شرکتهایی که درگیر دلار ۴۲۰۰ تومانی هستند از جمله صنایع دارویی، غذایی، قندیها و چند صنعت دیگر به دلیل قیمتگذاری دستوری با حواشی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند، از این رو انتظار نیز نمیرود تا عملکرد مثبتی از خود به جای بگذارند.
یکی از مهمترین گروهها در صنایع داخلی و به اصلاح ریالی، خودروسازان هستند. صنایع این گروه با چالشهای مهمی مانند تحریم دست به گریبانند. خودروییها برای تامین قطعات و نیز در مبادلات بانکی به دلیل مصائب تحریمی با مشکلات فراوانی مواجهند. از سویی دیگر هزینه بالای تولید و مهمتر از آن قیمتگذاری دستوری موانعی را برای رشد قیمت سهام این دسته از صنایع ایجاد کرده است. برهمین اساس پیشبینی میشود شاهد انتشار گزارشهایی مانند دورههای گذشته برای این شرکتها در نیمه نخست سال باشیم؛ چرا که قیمتگذاری دستوری در گروه خودرویی موجب کاهش حاشیه سود و حتی زیانده شدن شرکتهای این گروه شده است.
بررسی عملکرد گروه فلزات اساسی در ماههای گذشته حکایت از افت تولید داشت. این افت تولید عمدتا در گزارش مردادماه شرکتها مشاهده و در گزارش شهریورماه تا حدودی جبران شد. از نظر قیمتی نمادهای این گروه در ۶ماه گذشته رشد اندکی داشتهاند اما با دید میانمدت برای سرمایهگذاری مناسب به نظر میرسند.
در گروه بانک طی ماههای گذشته شاهد عملکردی قابل پیشبینی بودیم. مهمترین چالش بانکیها تحریمهای خارجی، هزینه نسبتا بالای آنها و نیز وصول نشدن بخش مهمی از مطالبات وامهای پرداختی است. از نظر قیمتی شاخص این گروه در شهریور با افت قابلتوجهی مواجه شده است اما در حال حاضر قیمتهای گروه بانکی نیز در محدودههای حمایتی مهمی قرار دارند و کمریسک محسوب میشوند.
به طور کلی در بیشتر صنایع عملکرد ماهانه منتشر شده رو به رشد بود که مهمترینترین عامل آن افزایش نرخ فروش است. در مجموع میتوان از گزارشهای صادر شده انتظار داشت سود آتی بیشتر نمادها با تعدیل مثبت همراه باشد. با در نظر گرفتن این موضوع که معمولا گزارشهای میاندورهای محتاطانه در نظر گرفته میشود، انتظار میرود در گزارشهای نهایی بیشتر شرکتها شاهد افزایش سود خالص باشیم.
دو روی سکه بهار و تابستان
مهدی دلبری، کارشناس بازار سرمایه: فروش شرکتهای تولیدی در شهریورماه حدود ۱۱۵هزار میلیارد تومان برآورد میشود؛ بر همین اساس و با توجه به میزان فروش شرکتهای تولیدی در مرداد ماه میتوان گفت این شرکتها افت فروش در پنجمین ماه سال را در شهریور جبران کردند. این در حالی که میزان فروش این دسته از شرکتها در تیر و مرداد ماه به ترتیب ۱۰۸ و ۱۰۹هزار میلیارد تومان بوده که به دلایل مختلف این رقم جبران شده است. در عین حال بنگاههای بورسی در دو فصل بهار و تابستان عملکرد متفاوتی را از خود به نمایش گذاشتند؛ به طوری که فروش شرکتها از ۲۸۱هزار میلیارد تومان در فصل بهار به ۳۱۸هزار میلیارد تومان در فصل تابستان رسیده است.
بررسی عملکرد گروه فلزات حاکی از آن است که این صنعت با توجه به شرایطی که داشت نتوانست وضعیت نامتعادل سه ماه ابتدای سال را جبران کند. در همین راستا فروش تابستانه این گروه نسبت به بهار ۷درصد کاهش یافت اما در میان پتروشیمیها وضعیت به گونهای دیگر است. نمادهای فعال در این گروه در مقایسه با بهار رشد ۹درصدی را تجربه کردند. گروههای مس و روی و البته خودروییها نیز در زمره صنایعی قرار دارند که از عملکرد نسبتا مطلوبی برخوردارند. گروه خودرو در فصل تابستان ۴۲درصد رشد فروش و گروههای مس و روی نیز ۴۶درصد رشد فروش را به ثبت رساندهاند.
با این حال در حالی که انتظار میرفت قطعی برق بر عملکرد بسیاری از صنایع تاثیری منفی بر جای بگذارد اما گزارش ماهانه این شرکتها در فصل تابستان از نگرانیها کاست. در این راستا زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی با توجه به این که بیشترین اثرپذیری را از قطعی برق داشتند، در فصل بهار و تابستان افت فروش را تجربه نکردند و وضعیتی مشابه نسبت به ماههای پیش از آن داشتند. از سویی دیگر گروههایی که متصل به قیمتهای جهانی هستند و صنایعی که همگام با نوسانات جهانی با تغییر شرایط سودآوری مواجه میشوند به نظر میرسد در شرایط مناسبی به سر برده و عملکرد قابل قبولی را در کارنامه خود را به رخ میکشند. در گروه دارویی نیز گزارشهای ماهانه قابل قبولی به بازار مخابره شد اما در خصوص این موضوع که آیا گزارشهای مذکور منجر به افزایش سود میشود یا خیر لازم است تا زمان سررسید گزارشهای فصلی منتظر ماند و نمیتوان در حال حاضر اظهارنظر کرد.
چشمانداز مثبت برخی صنایع
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه: همانطور که در کدال مشاهده کردیم عمدهترین صنایع اثرگذار بر عملکرد شاخص کل، گروههای پتروشیمی و پالایشیها هستند. عملکرد این دو گروه نسبت به سایر صنایع با وجود چشمانداز افزایشی نرخ خوراک دریافتی در ماههای پیشرو نسبت به دوره مشابه سال قبل مناسبتر بوده است. در این میان با بررسی عملکرد برخی شرکتها از جمله گروههای معدنی و سنگآهن طی این دوره انتظار میرود آنها در دوره ۶ ماهه حجم قابلتوجهی از سود مالی سال گذشته را پوشش دهند. در این میان عوامل مختلفی بر سود و زیان شرکتها اثرگذار بوده است. قطعی برق و نقصانی که در فرآیند تولید و تامین مواد اولیه این صنایع و شرکتها به وجود آمد، عملکرد این گروهها را با تغییراتی مواجه کرد.
گروههای فولادی بیشترین تاثیرپذیری منفی از قطعی برق را متحمل شدند. بر همین اساس قیمت تمام شده انرژی در صنایع فولادی نسبت به دوره مشابه سال قبل افزایش قابلتوجهی یافت اما در مجموع و با در نظر گرفتن نرخ تورم و آثار تورمی بر صنایع مختلف، بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها از مزیت بیشتری برای سرمایهگذاری برخوردار است. نتایج به دست آمده از کدال با در نظرگرفتن وضعیت اقتصادی کشور نشان میدهد بازار سرمایه در گروههای پتروشیمی، پالایشی، فولاد، صنایع معدنی، کانیها و سنگآهنیها با ریسک کمتر و بازدهی بیشتر برای سرمایهگذاری همراه است. به هر روی همانطور که بارها تاکید شده نرخ دلار از جمله متغیرهای مهم اثرگذار بر روند پیشروی یا سقوط قیمت سهام است. در این میان ثبات قیمت دلار در محدوده ۲۷ تا ۲۸هزار تومان و چشمانداز جهانی کامودیتیها و افزایش قیمت نفت از روند رو به رشد قیمت سهام خبر میدهد. از این رو صنایعی که نقدشوندگی بالایی دارند در مسیر شاخص کل، نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند.
ریزش قیمتها همچنان در بورس ادامه دارد. روز گذشته شاخص بورس بیش از ۱۰ هزار واحد دیگر به زیر کشیده شد تا عقبگرد قیمتها در میانگین وزنی این بازار با رسیدن نماگر یاد شده به محدوده یکمیلیون و ۴۵۵ هزار واحد به نمایش گذاشته شود، اما آنچه بیش از افت قیمت سهام نگرانکننده بود، کاهش ارزش معاملات خرد سهام به کمترین میزان طی ۴ماه اخیر بود که از یک فضای رکودی در بازار حکایت میکرد. در یک قاب کلیتر از تحلیل تحولات رخ داده در بازار سهام بهنظر میآید که بازار در تداوم حرکت کاهش شاخص که به زبان چارتیستها اصلاح خوانده میشود، همچنان در حال واکنش نشان دادن به ماحصل تورم شدید ثبتشده از سالهای ۹۷ تا ۹۹ است؛ تورمی که به یاری وجود محدودیتهای معاملاتی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا، صعود شاخص از محدوده ۹۰ هزار واحدی به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی را به دنبال داشت و منجر به نوسان شدید قیمتها در بازار سهام شد. اینطور که بهنظر میآید بازار سهام تا فرارسیدن موج بعدی و احتمالی تندباد تورم حرکتی نوسانی خواهد داشت و احتمالا تمامی نوسانهای صعودی یا نزولی آن به شرط ثبات در شرایط، محدود شود که خود نشانی از تردید سهامداران نسبت به شرایط موجود دارد.
تداوم یک ریزش
یک روز کاهشی دیگر در بازار سهام به ثبت رسید. در این روز افت شاخص بورس تهران از محدوده یکمیلیون و 465 هزار واحد به عقب نشست و با ثبت ریزشی 71/ 0درصدی به محدوده یکمیلیون و 455 هزار واحد رسید. در این روز آنچه که بیش از هر چیز توانست نماگر اصلی بورس تهران را به زیر بکشد، افزایش حجم عرضه در نمادهای دلاری بازار سرمایه نسبت به تقاضا بود که بیش از هر چیز در نمادهای پتروشیمی مشهود بود. با این حال بیشترین تاثیر منفی بر شاخص در طی دادوستدهای این روز از جانب نمادهای «فولاد»، «فملی» و «همراه» مشاهده شد که به نوبه خود جالبتوجه بود. از این جهت جالب که اگر نماد معاملاتی «همراه» که یک نماد غیردلاری است و به شرکت ارتباطات سیار ایران تعلق دارد را از لیست نمادهای تاثیرگذار بر بورس کنار بگذاریم، خواهیم دید که تمامی نمادهای موجود در صدر این لیست در شرایطی به محدوده منفی تابلو رسیدهاند که در بازارهای جهانی نهتنها چشمانداز قیمت منفی نیست بلکه پس از مدتها در کامودیتیهایی نظیر گاز و نفت و در نتیجه محصولات پتروشیمی شاهد شکلگیری روند صعودی هستیم. مضاف بر همه اینها دو نماد «کگل» و «کچاد» هم در شرایطی طی معاملات روز یکشنبه منفی شدهاند که آخرین معاملات به ثبت رسیده سنگآهن در بازارهای جهانی افزایشی نیز بوده است.با این حال شاید بتوان مساله مهمتر معاملات روز گذشته را افت شاخص هموزن دانست. در این روز نماگر هموزن به میزان 4/ 1درصد کاهش یافت که در مقایسه با شاخص اصلی بورس افتی دوبرابری را به نمایش میگذارد. با احتساب افت این روز اگر شاخص هموزن به عقبگرد خود ادامه دهد تنها 14 هزار واحد دیگر تا رسیدن به کانال 400هزار واحدی باقیمانده است. با توجه به اینکه شاخص هموزن افزایش کاهش قیمت تمامی نمادهای حاضر در بورس را بدون در نظر گرفتن وزن آنها در ارزش بازار در نظر میگیرد، میتوان افت یادشده را اینطور برداشت کرد که کاهش قیمت در بخش بزرگی از نمادهای کوچک بازار با شدت و فشار بیشتری صورت گرفته است. این ادعا را میتوان در اعداد ارقام به ثبت رسیده در صفهای فروش و حتی نمادهای منفی معاملهشده در این روز نیز مشاهده کرد. بررسی آمار مربوط به تعداد نمادهای منفی معاملهشده در این روز نشان از آن دارد که پیشیگرفتن عرضه از تقاضا در این روز سبب شده تا از مجموع 345 نماد معاملهشده قیمت پایانی 58 نماد که در حدود 17درصد از کل نمادهای فعال در این روز را شامل میشود، مثبت باشد. در مقابل 282 نماد دیگر یعنی 82 درصد، در سطوح منفی دادوستد شدند. لازم به ذکر است که در این روز نماد معاملاتی 13شرکت (4درصد) صف خریدی به ارزش 56 میلیارد تومان داشتند و در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در 32نماد بورسی (9درصد) به ارزش 92 میلیارد تومان بودهایم.
بازار در رکود؟
اما فراتر از بررسی اعداد و ارقام به ثبت رسیده در بازار سهام، ارزش معاملات خرد سهام در این بازار حکایت از آن دارد که در حالحاضر از اقبال سرمایهگذاران فعال در این بازار نسبت به سرمایهگذاری مستقیم کاسته شده است. بر این اساس پایان معاملات روز یکشنبه مصادف شد با افت ارزش معاملات خرد به محدود 3218 میلیارد تومان که نسبت به روز گذشته کاهشی 450 میلیارد تومانی دارد. البته این اولینبار نیست که ارزش معاملات خرد رو به کاهش گذاشته و بازار سهام نشانههای رخوت نسبی را در این رقم بهویژه از خود به نمایش میگذارد. نگاهی دقیقتر به روند تحولات یاد شده حکایت از آن دارد که از روزهای ابتدایی سالجاری که ارزش معاملات خرد در آن حدودا تا 1230 میلیارد تومان (15 فروردین) نیز افت کرده بود، طی یک روند ادامهدار تا روز 7 شهریور شاهد یک روند صعودی در ارزش معاملات خرد بودهایم. تا جاییکه ارزش معاملات سهامداران حقیقی با جهشی قابلتوجه به محدوده 11 هزار و 531میلیارد تومان در 7 شهریورماه رسید و از همان روز به بعد از رفتن به سطوح بالاتر باز ماند.
همین امر سبب شد تا بعد از این روز به شکلی پیوسته و نهچندان فرسایشی ارزش معاملات خرد بورس مسیری کاهشی را پیش بگیرد؛ مسیری که تا همین امروز ادامه داشته و همانطور که اشاره شد ارزش این نوع از دادوستدها را در بورس به حدود 3218 میلیارد تومان در روز گذشته رسانده است که کمترین رقم از 29 خردادماه سالجاری بود.
نکته مهم اما این است که اگر نمودار خطی ارزش معاملات خرد را به شکل یک نمودار تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم، میتوان آنچه که از ابتدای سالجاری تا هفتم شهریورماه رخ داده را به شکل یک روند صعودی کارکشن تحلیل کرد که بر مبنای یک روند مثبت در حرکت بوده است. این روند همانطور که گفته شد حالا شکستهشده و افزایش ارزش معاملات در روزهای 31 شهریور و دهم و یازدهم مهرماه به فراتر از 5 هزار میلیارد تومان تنها نقش پولبک برای این روند نزولی تازه شکل گرفته را داشته است.
دقیقا به همین دلیل است که خالص خرید حقیقی نیز نتوانسته در روزهای اخیر رکوردهای مثبت و درخوری را به ثبت برساند و بهطور پیوسته شاهد خروج پول سرمایهگذاران خرد از چرخه معاملات مستقیم بازار سهام بودهایم.
بررسی ارقام به ثبت رسیده در این سنجه مهم نیز حکایت از آن دارد که بازار در روزهای گذشته بیش از آنکه نشاندهنده پیشروی قیمتها به سطوح بالاتر باشد در لاک دفاعی فرو رفته و انگار که خود را برای شرایطی متفاوت آماده میکند.
شاخص چه میگوید؟
بررسی تحولات رخداده بر روی نمودار شاخصکل بورس حکایت از آن دارد که ارزش معاملات خرد به شکلی معنادار با ارزش معاملات خرد همسو بوده و در طول این مدت حرکاتی را از خود به نمایش گذاشته که دقیقا متناسب با بازگشت قیمتها در یک روند نزولی بلندمدت همخوانی دارد؛ روندی که باید تحلیل آن در شرایط کنونی را همسو با تحولات شاخص در سال 97 تا 99 مورد بررسی قرار داد. در گزارشهای پیشین نیز بارها این مساله مورد توجه قرار گرفت که دلیل اصلی رشد شاخص در بورس تهران افزایش قابلتوجه تورم در سالهای اخیر است که بهرغم متمایز بودن دلیل آن از عمده بازارهای مالی جهان در نهایت حرکات مشابهی را به نمایش میگذارد. همین امر موجب میشود تا ریزش شاخصکل از روز 20 مردادماه سال 99 تا هفته پایانی خردادماه را اصلاحی سنگین و پاسخی به رشد سه ساله قیمتها بدانیم. مشخص نیست که اگر قوانین عجیب و غریبی نظیر دامنه نوسان و حجم مبنا در این بازار وجود نداشتند، آیا ممکن بود شاهد چنین نوسانی با این حجم از زیان برای مردم عادی باشیم یا نه، اما قضیه هرچه که بود نوسانی را رقم زد که در تاریخ بازار سرمایه بیسابقه بود. حال اتفاقی که افتاده این است که در اقتصاد تورمی ایران از آنجا که تمامی قیمتها چسبنده هستند و امکان بازگشت بهای دارایی در هیچ بازاری به قبل از سال 97 وجود ندارد، در نهایت افت قیمتها نیز سمت و سویی اصلاحی خواهد داشت. این یعنی که ممکن است کف فعلی شاخص سطح یک میلیون و 95 هزار واحدی به ثبت رسیده در تاریخ سوم خرداد باشد اما در ادامه تمامی افزایشها و کاهشهای بعدی تا زمان فرارسیدن تند باد بعدی تورم تنها شکل نوسان چندماه و چند هفتهای به خود بگیرند.
بر این اساس روند صعودی دوماه اخیر که بیش از هر چیز با سوخت انتظارات تورمی و افزایش ریسکهای انتظاری شارژ شد، هماکنون با تضعیف بیشتر نرخ ارز در بازار آزاد در حال کاهشیافتن است. روز گذشته نیز با رسیدن قیمت دلار به محدوده 27 هزار و 480 تومان و احتمال کاهش بیشتر آن میانگین وزنی قیمتها کاهش یافت. روز گذشته در حالی شاخص بورس به محدوده یکمیلیون و 455 هزار واحدی رسید که در محدوده یکمیلیون و 487 هزار واحدی به مقاومت خورده است و حتی در صورت گذر از این سطح، سقف ثبتشده شاخص در تاریخ 7 شهریور را پیشروی دارد. این سقف در محدوده یکمیلیون و 588 هزار واحد ثبت شده است.بر این اساس اگر ابهام سرمایهگذاران خرد نسبت به آینده قیمت ارز در جهتی باشد که کاهش قیمت ارز را انتظار داشته باشند؛ هر دو روند یعنی هم ارزش معاملات خرد و هم کاهش قیمتها در بورس ادامه خواهد داشت، از اینرو میتوان اینطور گفت که تحولات روزهای گذشته با توجه به خوب بودن اوضاع در بازارهای جهانی بیشتر پاسخی است به نااطمینانی در اقتصاد کشور که در بازار سرمایه با خروج از بازار سهام انتظار برای نوسانگرفتن در قیمتهای پایین خودنمایی میکند.
صحبتهای محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه دولت و مجلس برای ایجاد ثبات در قیمتها مصمم هستند و این مهم در دستور کار است تا هم وفور کالا و هم ثبات قیمت در حوزه معیشت مردم در اولویت باشد، یکی از سوژههایی بود که نه فقط در جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها مورد توجه قرار گرفت، بلکه در فضای کلی توییتر فارسی و در میان دیگر کاربران هم موضوعی برای نوشتن و اظهارنظر شد. کاربران زیادی به این مساله پرداختند که گوششان از این حرفها پر است و در عمل شاهد اتفاق مثبتی در حوزه معیشت و بهبود وضعیت سفرههایشان نبودهاند.
گلایه از تورم
این صحبتها در حالی مطرح میشد که در روزهای گذشته کاربران زیادی در فضای کلی توییتر فارسی درباره گرانیها و تورم لحظهای کالاها نوشته بودند. این نوشتنها اما دیگر مختص به کاربران عادی و بینام و نشان نیست، بلکه فعالان سیاسی، اجتماعی و رسانهای هم حالا در صفحههای خود درباره گرانیها و ته کشیدن حقوقهایشان در وسط ماه مینویسند. حالا در فضای صحبت از اقتصاد ایران که سوژه شماره یک جمع توییتری بورسیها و اقتصادیهاست و حتی ریزش بورس هم این سوژه را کنار نمیزند، دیروز یکی از توییتهایی که در همین رابطه یعنی وضعیت اقتصادی کشور مورد توجه کاربران قرار گرفت، نوشته علی سعدوندی، اقتصاددان بود. او در صفحه توییتر خود با اشاره به این نکته که «در سنت قربانی هم بخشی از گوشت را به همسایه میدهند و سپس بوی کباب راه میاندازند» نوشت: «اقتصاد ایران گوشت قربانی شده و برادر پل مدیریتی حتی حاضر نیست یک تیکه دنبهاش هم به شریفی و تهرانی و آزادی و تبریزی و مشهدی و اصفهانی برسد.» و در نهایت در انتهای این توییت نوشت: «بعد با تعجب میپرسد چرا خروج سرمایه؟ چرا فرار مغزها؟!» در جمع توییتری بورسیها صحبت از عملکرد بانکها و تاثیر آنها روی بازار سرمایه یکی دیگر از سوژهها بود. در همین رابطه عباسعلی حقانینسب، تحلیلگر مالی و اقتصادی در صفحه خود نوشت: «بخش عمدهای از تلاطمهای بازار سرمایه به عملکرد و اقدامات بازار پول و بانکها برمیگردد. اگر میخواهید اقتصاد کشور و مردم و بازار سرمایه را درست کنید، باید نرخ بهره و بازار پول را درست کنید.»
زنگ خطر ریزش بازار
بحث دیگری که در فضای توییتر فارسی راه افتاده بود، درباره وضعیت بورس و تورم بود. افراد زیادی درباره ریزش شاخص بورس و تورم افسارگسیخته این روزها در صفحههایشان مینوشتند و در این نوشتنها از تجربهها، تغییر سبک زندگی و آنچه که در طول روز مشاهده میکنند، مسائلی را در توییتهایشان با دیگر کاربران مطرح میکردند. در رابطه با ریزش بورس و پرسشهای سهامداران خرد در توییتر از کارشناسان و تحلیلگران بورس که این وضعیت تا کی ادامه دارد و بورس به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ مهدی افضلیان، مدرس و کارشناس حوزه بورس در کانال تلگرام خود مطلبی درباره نگاهش به وضعیت بازار نوشت.
او کاهش ارزش معاملات را یک زنگ خطر برای بازار معرفی کرد و نوشت که این موضوع «نشان میدهد که در بازار تقاضایی به صورت بالقوه وجود ندارد که همین عامل میتواند زمینهساز یک رکود در بازار سرمایه باشد.» افضلیان در بخش دیگری از نوشته خود به افزایش نرخ سود بین بانکی، معاملات الگوریتمی و نوسانگیری حقوقیها پرداخت و این موضوعها را عاملی در بازار معرفی کرد که «باعث میشود تقاضا عقبنشینی کند و تمایلی برای خرید سهم نداشته باشد.» او در ادامه مطلب خود که سعی کرده بود نمایی از بازار را برای مخاطبانش ترسیم کند، نوشته بود: «اما دادههای موجود در بسیاری از شرکتها نشان میدهد که فرصتهای خوبی در میانمدت و بلندمدت در دل بازار وجود دارد.» این مدرس حوزه بورس در نوشته خود به دولت هم اشاره کرد و نوشت که «تلاش دولت این است که نرخ سود بانکی را جذاب کند تا جلوی هرج و مرج در بازارها را بگیرد و در حال حاضر هم همین اتفاق افتاده است. پس حتی اگر قرار باشد سرمایهگذاری در اوراق بهادار درآمد ثابت داشته باشید باز هم پیشنهاد میکنم سراغ شرکتهایی بروید که با سود سالانه خود، سود بانکی را پوشش دهند چرا که با وضعیت موجود در کشور سرکوب بازار راه به جایی نمیبرد و در نهایت شخصی برنده است که به سراغ شرکتهای DPS محور برود چرا که هم سود سالانه خود را دریافت میکند و هم سود سرمایهای خوبی به دست میآورد.»
انتقاد از بیتوجهی دولت به بورس
هرچند که چند وقتی میشود که سهامداران و چهرههای بورسی در زمان ریزش بورس مثل گذشته گله و شکایت نمیکنند و خبری از انتقادهای تند و تیز نیست اما در فضایی که دیروز به واسطه ریزش بورس به وجود آمده بود، برخی از کاربران توییتر به دولت سیزدهم و شخص ابراهیم رئیسی در توییتهایشان اشاره میکردند و به او هشدار میدادند که در حال قدم گذاشتن در راه دولت گذشته است. این دسته از کاربران به بیخیالی و تلقین مهم نبودن سرمایه مردم و روند سرمایهگذاری در کشور از سوی مسوولان اشاره میکردند و اینطور مینوشتند که از دولت رئیسی که اولین بازدید خود در زمان انتخابات ریاست جمهوری را به بازدید از ساختمان بورس اختصاص داد، انتظار دیگری داشتند.
اما هرچه زمان میگذرد امیدها نقش برآب میشود و این تصور تلخ برای مردم شکل میگیرد که سرمایهگذاری، مثل ساختن خانهای روی آب است و آنچه که بر سر دارایی و سرمایههای مردم میرود، دلسوزی ندارد. اما نکته دیگری که در فضای توییتر و بهخصوص جمع بورسیها به چشم میآمد، مثل روزهای گذشته تغییر ریاست سازمان بورس بود. با گذشت یکی دو روز، حالا افراد زیادی با قطعیت از تغییر رئیس سازمان بورس در صفحههای خود مینویسند و حتی ادعا میکنند که وزیر اقتصاد هم با گزینهای که آنها او را گزینه نهایی میخوانند صحبت کرده است. با این حال نکتهای که برخی از کاربران به آن اشاره میکردند، محل فارغالتحصیلی این فرد است که باز هم دانشگاه امام صادق(ع) است. و این موضوع باعث شده کاربران زیادی در فضای توییتر و اینستاگرام این موضوع را دستمایهای برای نوشتن به زبان طنز یا انتقاد کنند و بگویند که دولت ابراهیم رئیسی، دولت دانشگاه امام صادق(ع) شده است و اگر این دانشگاه نبود معلوم نبود که گزینههای تصدی پستها از چه ارگان یا نهادی بودند. با این حال خیلی از افراد به این موضوع میپرداختند که هدف تاسیس دانشگاه امام صادق(ع)، کادرسازی و تربیت نیرو برای تصدی پستها در آینده بوده که حالا دولت رئیسی با دست و دلبازی فراوان در حال استفاده از فارغالتحصیلهای این دانشگاه است.
سینا عنایتاللهی
کارشناس بازار سرمایه
وضعیت فعلی بازار سرمایه و موج نوسانی که مدتی است بازار با آن درگیر است به چند عامل بازمیگردد. مهمترین دلیل این وضعیت، کمبود پول در بازار است. در یک ماه اخیر حدود ۵هزار میلیارد تومان عرضه اولیه در بازار داشتیم که این اتفاق نقدینگی بازار را جمع کرد چون نوسانگیری که روی عرضههای اولیه انجام میشود، بازار را متاثر میکند. به نظر میرسد ارائه عرضههای اولیه بدون هدف و بدون حساب و کتاب اتفاق افتاد و ضربهاش را نیز به بازار زد.
عامل مهم بعدی که باعث این وضعیت در بازار سهام شده، فروش اوراق دولتی است؛ دولت روزانه چندهزار میلیارد تومان اوراق میفروشد که این اقدام باعث شده پول از نهادهای مالی و بزرگ به سمت بازار بدهی هدایت شود، همچنین با توجه به استقراض بانکها از بانک مرکزی بهره بینبانکی هم از ۱۸درصد به ۴/ ۱۹درصد رسیده که اگر استقراض بینبانکی انجام میشد قطعا نرخ بالای ۲۰درصد را شاهد بودیم. به جز عرضههای اولیه، فروش اوراق و بالا رفتن بهره بینبانکی، تغییرات مدیریتی نیز یکی دیگر از عوامل مهم وضعیت نوسانی بازار سهام در هفتههای اخیر است. اکنون وضعیت مدیران نهادهای ناظر، نهادهای مالی و هلدینگیها مشخص نیست، همچنین مدیران رغبت چندانی برای حمایت از سهم و زیرمجموعه خود ندارند و شاید هم هنوز تکلیفی برای آنان ایجاد نشده و دستور حمایتی برای آنها تعریف نشده است. این عامل نیز دلیل دیگری بر عدمحمایت و ورود پول جدید به بازار سهام است؛ مثلا واکنش روز شنبه بازار، واکنش به تغییر مدیریتی بود و دلیل دیگری نداشت چون هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و نرخ دلار نهتنها پایین نیامده بود بلکه نرخ دلار نیمایی طی یک ماه اخیر بالا هم رفته بود. بنابراین بازار به لحاظ بنیادی مشکلی ندارد و در وضعیت خوبی به سر میبرد. متوسط P/ E بازار از پیک سال گذشته که ۳۳ واحد بود به ۹ واحد رسیده است که گویای ارزندگی سهام بنیادی و دلاریمحور – صنعت پتروشیمی و پالایشی باتوجه به شروع رشد کرکاسپرد سبد محصولات و تخفیف دولت – است. از سوی دیگر قیمتهای جهانی کامودیتیها باتوجه به عبور از پیک کرونا و تضعیف شاخص دلار بهبود داشته است. اما اینکه چرا با وجود وضعیت خوب شرکتها، همه صنعتها جلو نمیرود باید گفت که وقتی پول در بازار کم شود و نقدینگی کاهش یابد، پول سمت همه صنعتها نمیرود و به سمت صنعتهایی میرود که خبرهای خوب و گزارشهای مطلوبی حول آنهاست.
با توجه به تثبیت نرخ تورم بالای ۴۵درصد که حتی نزدیک به ۵۰درصد است به نظر میرسد اقتصاد کشور به سمت تورمهای بزرگتر پیش میرود که در علم اقتصاد این ثبات و شتاب تورم به تعبیری مقدمه ورود به ابرتورم خوانده میشود. هرچند امید است این اتفاق نیفتد اما شواهد نشان میدهد که با توجه به رشد ۵۰درصدی پایه پولی کشور در ۶ماه ابتدای سال و رشد نقدینگی و همچنین تثبیت تورم بالای ۴۵درصد بیش از یک سال، این موضوع در حال روی دادن است. امیدواریم اگر قرار است تغییرات سیاستی و کلان در اقتصاد کشور ایجاد شود زودتر اتفاق بیفتد و سیاست انقباضی با رعایت صرفه صلاح بازار تامین مالی کشور ایجاد شود. همچنین تصمیمگیریها یکدست شود و از هر طرف حرفی زده نشود تا سرمایهگذاران تکلیف خود را بدانند. چندصدایی و قیمتگذاریهای دستوری و رشد بهای تمام شده شرکتها بدون مطالعه و درنظر نگرفتن حاشیه سود آنها جالب نخواهد بود. امیدواریم اوضاع قابل تحلیل شود.
در دومین روز هفته، دلار سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان را از دست داد تا رکورد کاهشی جدیدی را به ثبت برساند. روز یکشنبه، اسکناس آمریکایی ۲۲۰ تومان افت قیمت را به ثبت رساند و در محدوده ۲۷ هزار و ۴۸۰ تومان قرار گرفت. آخرین بار در ۲۹ شهریورماه، این ارز قیمت پایینتری را به ثبت رسانده بود.
تحلیلگران فنی باور دارند که با شکست سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی، احتمال نزول دلار تا محدوده ۲۶ هزار و ۸۰۰ تومان بالا رفته است. در واقع در صورت تثبیت دلار زیر سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان باید در انتظار افت بیشتر قیمت دلار بود.
به گفته فعالان، انتشار اخباری درباره شروع احتمالی مذاکرات هستهای عامل مهمی بود که فروشندگان را در موقعیت قویتری قرار داد. بعدازظهر روز شنبه خبرگزاری آناتولی ترکیه به نقل از «منابع مطلع» گزارش داد که دور بعدی مذاکرات احیای توافق هستهای میان تهران و اعضای باقی مانده در توافق، احتمالا پیش از پایان یافتن این ماه [اکتبر] در وین پایتخت اتریش برگزار خواهد شد. همین خبر موجب شد فروشها در معاملات پشت خطی افزایش پیدا کند. اثر نزول دلار در معاملات پشت خطی به ابتدای روز یکشنبه نیز انتقال یافت. با این حال، از اواخر روز یکشنبه بود که کمی خریداران به بازار وارد شدند و توانستند اسکناس آمریکایی را پس از ساعت ۴ بعدازظهر به بالای محدوده ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان هدایت کنند. البته با توجه به تعطیلی بانکها در مقطع زمانی یاد شده، بهتر است قیمت دلار در حوالی ساعت ۲ بعدازظهر را به رسمیت شناخت.
به گفته فعالان در صورتی که طی روزهای آتی برگشت ایران به مذاکرات هستهای اعلام نشود، بار دیگر خریداران قدرت را به دست خواهند گرفت و احتمال برگشت اسکناس آمریکایی به بالای مرز ۲۸ هزار تومانی وجود خواهد داشت.
در این میان نوسانات نرخ حواله درهم نیز برای بازیگران ارزی اهمیت زیادی دارد. به گفته تحلیلگران در صورتی که درهم بتواند خود را بالای خط ۷ هزار و ۵۰۰ تومانی حفظ کند، شانس افت قیمت دلار محدودتر خواهد شد. دیروز در مقطعی قیمت درهم تا محدوده ۷ هزار و ۴۹۰ تومان پایین رفت، ولی در اواخر روز توانست به بالای خط ۷ هزار و ۵۰۰ تومانی بازگردد.
در کنار درهم، در روزهای اخیر توجه معاملهگران بازار ارز داخلی به لیر ترکیه نیز معطوف شده است. لیر ترکیه در برابر دلار در هفته اخیر تضعیف شده است و در مقطعی به ازای یک دلار امکان دریافت نزدیک به ۹ لیر وجود داشت. تضعیف لیر در ترکیه و افزایش تقاضا برای دلار در کشور همسایه موجب میشود که احتمال خروج ارز از ایران نیز بیشتر شود.
با وجود سیگنال افزایشی ترکیهای، دیروز علامت متفاوتی از سوی کردستان عراق ارسال شد. بر اساس صحبتهای فعالان، قیمت دلار در منطقه کردستان عراق تضعیف شده و این موضوع موجب شده است که انتظارات کاهشی در بازار بیشتر شود. به این ترتیب، میتوان گفت در روزهای اخیر بازار ارز داخلی تحت تاثیر سیگنالهای متناقض بیرونی قرار داشته است. از سوی ترکیه به بازار داخلی سیگنال افزایشی داده میشد، حال آنکه از سمت سلیمانیه عراق، انتظارات کاهشی در معرض تقویت بود.
دیروز با افت قیمت دلار، سکه امامی نیز در جاده کاهشی قرار گرفت که منجر به از دست رفتن حمایت ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی شد. ساعت ۳ بعدازظهر دیروز فلز گرانبهای داخلی در محدوده ۱۱ میلیون و ۷۷۰ هزار تومان قرار گرفت که ۸۰ هزار تومان کمتر از روز شنبه بود.
به گفته فعالان در صورتی که سکه زیر محدوده ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان باقی بماند، فروشهای بیشتری صورت خواهد گرفت. البته در اواخر دیروز سکهبازان سعی میکردند که قیمت این فلز گرانبها را به بالای محدوده ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بازگردانند.
بایدن به دنبال کنترل بیشتر در صنعت ارزهای دیجیتال است. گزارشهای اخیر نشان میدهد دولت بایدن بنا دارد تا با هدف شفافیت بیشتر و کنترل بر بازار طی فرمانی اجرایی، قوانینی را در بازار به تصویب برساند. این اخبار بحثهای محدودیتگذاری دولتها را بار دیگر در جوامع ارتباطی حامیان ارزهای دیجیتال برانگیخت.
نقشه رئیس جمهور آمریکا برای رمزارزها
رئیسجمهور ایالات متحده به دنبال تعیین چارچوب برای حوزههای مختلف قانونی است که ارزهای دیجیتال نیز یکی از اهداف این برنامه است. از آنجا که بایدن خود صلاحیت وضع قانون در این حوزه را ندارد، برخی از سازمانهای دولتی را موظف کرد تا پیشنهادهای خود را در این زمینه ارائه کنند. اما فعالان ارزهای دیجیتال واکنش مثبتی به این خبر نشان ندادند و این اقدامات را در جهت سلب آزادی کاربران و کنترل مستقیم مردم خواندند.
تلاش برای کنترل سیستم غیرمتمرکز
گزارشها نشان میدهد جو بایدن ممکن است روی یک فرمان اجرایی برای کنترل صنعت ارزهای دیجیتال کار کند. به گزارش بلومبرگ، افرادی که خواستار فاش نشدن نامشان درباره برنامههایی شدند که هنوز در دست بررسی هستند، بیان کردند که دستورالعمل پیشنهادی، سازمانهای فدرال را ملزم به مطالعه و ارائه توصیههایی در زمینههای مقرراتگذاری مالی، نوآوری اقتصادی و امنیت ملی مرتبط با ارزهای دیجیتال میکند. این ابتکار همچنین با هدف هماهنگسازی کار آژانسها در زمینه ارزهای دیجیتال در سراسر قوه مجریه انجام میشود. این طرح باعث میشود بخشهایی که توجه کمی به رمزارزها داشتهاند، روی آن تمرکز بیشتری کنند. آنها همچنین گفتند که کاخ سفید برنامه دارد تا فردی متخصص را در زمینه تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال مسوول این امور کند. اما کاخ سفید تا به حال از اظهارنظر در این باره خودداری کرده است. این یکی از چالشهای کاخ سفید است که افراد متخصص زیادی در این حوزه به خدمت ندارد.
پیشنویس این دستورالعمل بخشی از تلاش کاخ سفید برای ایجاد یک استراتژی جامع برای ارزهای دیجیتال است که با توجه به محبوبیت شدید آن میان آمریکاییها به نگرانی فزایندهای برای تنظیمکنندگان تبدیل شده است. از آنجا که بایدن توانایی صدور قوانین مربوط به ارزهای دیجیتال را ندارد، فرمان اجرایی به عنوان یک حرکت سیاسی از سوی رئیسجمهور است. فرمان اجرایی یکی از اختیارات رئیسجمهور ایالات متحده است که به کمک آن دولت میتواند بدون ارجاع مستقیم به مجلس، قانون وضع کند؛ با این حال اگر دادگاه این فرمان اجرایی را خلاف قانون اساسی تشخیص دهد، ممکن است آن حکم لغو شود. بر اساس گزارش بلومبرگ، فرمان اجرایی در ابتدا تعداد زیادی از سازمانهای دولتی را موظف میکند تا توصیههایی در زمینههای تخصصی خود ارائه دهند. برخی از آژانسهای مشمول این فرمان عبارتند از: وزارت خزانهداری، بنیاد ملی علوم، گروه افتیاسای (FTSE)، کمیسیون معاملات آتی بورس کالای ایالات متحده، سازمان درآمد داخلی (IRS) و شورای امنیت ملی. گفته میشود این پیشنویس که بین مقامات ارشد و نهادهای نظارتی منتشر شده است، مسوولیتهای نهادهای مختلف را روشن و آنها را وادار میکند تا موضوعات مربوطه را بررسی کرده و یافتههای خود را گزارش دهند و این چارچوب طیف وسیعی از بوروکراسیها را برای این نهادها شامل میشود. یک مقام دولتی در این راستا اعلام کرد که هدف دولت این است که یک رویکرد یکپارچه نسبت به ارزهای دیجیتال داشته باشد. حال میخواهد دستیابی به این رویکرد از طریق فرمان اجرایی محقق شود یا از طرق دیگر. سیاستگذاران واشنگتن سالها تلاش کردهاند تا رویکردی جامع برای نظارت بر داراییهای دیجیتالی ارائه دهند. به عنوان مثال، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ادعا میکند که بسیاری از توکنها در واقع قراردادهای سرمایهگذاری هستند و در حیطه اختیارات آن قرار میگیرند. در همان زمان، کمیسیون معاملات آتی کالا درباره مشتقات رمزارزها نظارت میکند، در حالی که آژانسهای خدمات درآمد داخلی تا اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری نیز مدعی صلاحیت هستند.
فعالان بازار نیز به این اخبار روی خوش نشان ندادند. راجر ور و ایلان ماسک که از طرفداران ارزهای دیجیتال هستند، استدلال میکنند که ارزهای دیجیتال نیازی به مقرراتگذاری ندارند و تلاشهای دولت به سادگی به دنبال نظارت بر اکوسیستم، کاهش آزادی کاربران و در نهایت کنترل مردم است.
رئیسکل اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه در آیندهای نه چندان دور، شاید ۱۲ تا ۱۵ سال آینده، باید منتظر ارز واحد جهانی باشیم، گفت: همگی از دولت، نظام بانکی تا عموم مردم با کسب آمادگیهای لازم باید آماده مواجهه، تعامل و بهرهبرداری با ارز جهانی باشیم. طهماسب مظاهری معتقد است، مشخصات ارز واحد جهانی، با آنچه امروز به نام رمزارزهای مختلف رواج دارد، یکسان نخواهد بود. شاید شباهتهایی داشته باشد، اما مجموعهای در برخی ویژگیها مشابه و در برخی ویژگیها کاملا متفاوت و شاید بیگانه با رمزارزهای فعلی باشد.
او که از شهریور ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۷ رئیس کل بانک مرکزی ایران بوده و در سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ به عنوان معاونکل وزارت امور اقتصادی و دارایی و بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ وزیر امور اقتصادی و دارایی بوده براین باور است که جزئیات این ارز واحد جهانی هنوز طراحی و رونمایی نشده، ولی میتوان حدس زد که در بخشی از مشخصات آن، در اتاقهای فکر و واحدهای پژوهشی، دستاوردهایی وجود دارد، اما هنوز عملیاتی و اجرایی و رونمایی نشده است. او تصریح میکند: شاید یکی از دلایل اینکه برای برخی از رمزارزهای رایج، یک سقف در نظر گرفته شده و گفته شده که این مقدار از این رمزارز قابل استخراج است و پس از استخراج آن مقدار از آن رمزارز، پیمانهاش پر میشود، به همین دلیل است که بتوان بعد از آن، محصول جدیدی با ویژگیها و امتیازات جدید معرفی کرد.
مظاهری تاکید میکند: سیر تحولات رمزارزها آغاز شده و سرعت تکاملشان حتی از موبایل نیز بیشتر و سریعتر است. او همچنین هشدار میدهد که نباید اجازه دهیم که همان اتفاقی که درباره تولید و عرضه گوشی تلفن همراه برایمان پیش آمد درباره رمزارزها نیز اتفاق بیفتد. بنابراین نباید ۱۰ سال دیگر چنین شود که ما مصرفکننده صرف باشیم. دانشمندان و متخصصان مسلط بر بحثهای بانکی به بحث رمزارزها ورود کرده و به دانش مربوط به آن مجهز شوند و در این خصوص کار کنند. او بر لزوم آشنا کردن مردم با پدیده رمزارز و نیز هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات این حوزه و نیز جلوگیری از کلاهبرداریهای احتمالی تاکید میکند. او درباره آینده رمزارزها گفت: توجه به رمزارزها از اهمیت شایانی برخوردار است و در آیندهای نزدیک توجه و بهرهگیری از آن به یک ضرورت تبدیل میشود. نظر به درک این مهم، به عنوان مسوول شورای عالی کارشناسان رسمی دادگستری تلاش کردم تا با جلب کمک از تعدادی کارشناس رسمی دادگستری که در این موضوع مطلع و صاحبنظر بودند، دورههای آموزشی ویژه کارشناسان را طراحی کنم و کارشناسان را با این مقوله آشنا کنیم. مظاهری در ادامه درباره ارز واحد جهانی توضیح داد: ایده ارز واحد جهانی (Single Global Currency) براین مبنا شکل گرفت که فعالان اقتصادی دنبال راهی برای ابداع ابزار مبادله کالا فارغ از دخالت حکومتها هستند. رفتار برخی دولتها همچون زیمبابوه، ترکیه، برزیل و حتی کشور خودمان، فارغ از ارزش فلز گرانبها و فارغ از قدرت تولید ناخالص کشور، مشوق این ایده بوده و هست و همچنین برخی کشورهای اروپایی و غربی در سالهای قبل و دوران جنگ جهانی، سیره انتشار بیرویه پول را در پیش گرفتند. برخی دولتها با وجود تمام کوشش و جهدی که مصلحان و صاحبنظران جامعه به عمل آوردند، نتوانستند قانع شوند که «چاپ و انتشار پول، تولید ثروت نیست». برخی دولتها نیز با کمک عقلای اقتصادی خود و به مدد عقل اقتصادی و شناخت آثار شوم چاپ بیمحابای پول توانستند به خود مسلط شوند و با اعمال سازوکار خودکنترلی، استفاده نابجا از این ابزار نکنند. نکته بسیار مهم این است که حتی آن دولتهایی هم که کنترلهای موثری روی چاپ و انتشار پول پرقدرت اعمال کردهاند، از این اختیار استفاده مسرفانه نمیکنند لیکن اختیار و اجازه قانونی از آنها سلب نشده است. هر آن ممکن است به دلیلی آن رویه معقول و سنجیده را کنار بگذارند و چاپ بیرویه پول را از سر بگیرند. شاید داستان موش و گربه عبید زاکانی تمثیل روشنی از این موضوع باشد. ارز واحد جهانی، به دنبال راهی برای ابداع ابزار مبادله کالا، فارغ از دخالت حکومتها هستند. ارز واحد جهانی که دولتها منتشر کننده آن نباشند. در عین حال، روش نوین ارزشیابی و تبادل آن، با بهرهگیری از تکنولوژی و دانش فنی روز و بین فعالان اقتصادی انجام شود. این کار به یک معنی مشابه زمانی است که دولتها ضرب سکه نمیکردند و فعالان اقتصادی با تبادل مقداری طلا و نقره معاملات خود را انجام میدادند. تصور براین است که در آیندهای نزدیک، شاید حدود ۱۵ سال آینده این ارز واحد جهانی به حدی از تکامل و روایی برسد که بتواند در مبادلات کالا و خدمات جهان حاکم شود و فعالان اقتصادی با سهولت خیلی بیشتر و با اطمینان کامل از آن برای معاملات و تسویه امور اقتصادی خود استفاده کنند. او در ادامه توضیح داد: به جرات میتوان گفت کسی درباره جزئیات این رمزارز واحد جهانی چیزی نمیداند، دقیقا مانند زمانی که نخستین موبایل اختراع شد و هرگز کسی فکرش را هم نمیکرد که طی چند سال موبایل به ویژگیها و قابلیتهای فعلی برسد. آنچه مسلم است اینکه رمزارزهای فعلی تمرینی خواهند بود برای کسب آمادگی برای مواجهه با این رمزارز واحد جهانی. در حال حاضر رمزارزهای فعلی مبتنی بر توافقاتی ارزشگذاری میشوند که هیچ دولتی در این ارزشگذاری نقش ندارد و این ارزشگذاری شبیه همان دورهای است که دولتها ضرب سکه نمیکردند. به بیانی دیگر، از حدود ۱۵ سال قبل، مطالعات و پژوهشهایی جدی درباره ابداع و ترویج ساختار ارز واحد جهانی شروع شده است. در چند سال اول، بیشتر مطالعات و پژوهشهای بنیادی انجام میشد. پس از چند سال به مرحله اجرای آزمایشی رسید. اجرای آزمایشی درحد محدود شروع و به مرور گسترش یافت. آنچه امروز در حوزه رمزارزها میبینیم، اجرای آزمایشی گسترش یافته است. میتوانیم انتظار داشته باشیم که ابعاد، رواج، و مشخصات آن، به مرور تغییر کند و به صورت مستمر شاهد تنوعبخشی به این پدیده باشیم. تنوع و پیچیدگی این موضوعات، به صورت ترکیبی از محصولات پیشنهادی جدید همین رمزارزهای فعلی، یا به صورت معرفی و ورود رمزارزهای با نام و مشخصات کاملا جدید میتواند باشد. در آینده نه چندان دور، شاید در یکی، دو دهه آینده، ساختار توسعهیافته آن بر بخش عمدهای از مبادلات کالا و خدمات جهان حاکم میشود. البته روشن و بدیهی است که مشخصات آن ارز واحد جهانی، با آنچه امروز به نام رمزارزهای مختلف رواج دارد، یکسان نخواهد بود. شاید شباهتهایی داشته باشد، اما مجموعهای در برخی ویژگیها مشابه و در برخی ویژگیها کاملا متفاوت و شاید بیگانه با رمزارزهای فعلی باشد. جزئیات این ارز واحد جهانی هنوز طراحی و رونمایی نشده و میتوان حدس زد که در بخشی از مشخصات آن، در اتاقهای فکر و واحدهای پژوهشی، دستاوردهایی وجود دارد، اما هنوز عملیاتی و اجرایی و رونمایی نشده -است. شاید یکی از دلایل اینکه برای برخی از رمزارزهای رایج، یک سقف در نظر گرفته شده و گفته شده که این مقدار از این رمزارز قابل استخراج است و پس از استخراج آن مقدار از آن رمزارز، پیمانهاش پر میشود، به همین دلیل است که بتوان بعد از آن، محصول جدیدی با ویژگیها و امتیازات جدید معرفی کرد. برای تقریب ذهن میتوان مراحل تدریجی رشد دانش فنی تلفنهای همراه را به خاطر آورد. زمانی که نخستین تلفن همراه اختراع شد، کاربردش در واحدهای نظامی بود. بعد که برای استفاده عموم رونمایی شد، حدود ۳۰ سال قبل، مشخصات تلفن همراه را به خاطر داریم. گوشی بسیار بزرگ با یک آنتن که برای هر بار استفاده باید از غلاف گوشی بیرون کشیده میشد، بعدها که گوشیها به دوربین مجهز شد و تا امروز که قابلیتها و ویژگیهایی دارد که ۳۰ سال پیش، هرگز کسی غیر از کسانی که در واحدهای پژوهشی مربوطه کار میکردند، فکر نمیکرد که طی چند سال این ویژگیها و قابلیتهای فعلی برای گوشیهای همراه ایجاد شود. در مجموع میتوان گفت: آنچه مسلم است اینکه سیر تحولات رمزارزها آغاز شده و سرعت تکاملش حتی از موبایل نیز بیشتر و سریعتر است.
نفتخام آمریکا هفتمین هفته افزایشی خود را هم پشتسر گذاشت و به اوج هفت ساله رسید. همزمان نفت برنت هم پنجمین هفته صعودی پیاپی را تجربه کرد و توانست با گذر از مرز ۸۳ دلار بر بشکه رکورد سه ساله خود را بهبود بخشد. چنین رشدی ناشی از عوامل متعددی است از جمله کمبود و گرانی انرژی بهخصوص گاز در اروپا و شرق آسیا که بهای نفت را برای تولید برق بهصرفهتر کرده است؛ عدمافزایش عرضه اوپک و متحدانش به میزانی بیشتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز که در جلسه هفته اخیر از پیش توافق شده، نشانههای رشد تقاضای نفت با فروکش کردن تعداد موارد ابتلا به کرونا در جهان و در نهایت عقبنشینی دولت آمریکا از فروش نفت از ذخایر استراتژیکش دستکم در حالحاضر.
هفت هفته صعودی برای نفت
این عوامل در حالی چشمانداز قیمت نفت را روشن کردهاند که در هفتهها و ماههای بعد دستکم باید به دو عامل توجه ویژه داشت: نخست اینکه چه میزان از تقاضای گاز و دیگر سوختها به دلیل گرانی یا کمبود به سمت نفت سرازیر خواهد شد؟ و مورد دوم پیک بعدی کووید-۱۹ و احتمال شیوع سویه جدید آن بههمراه نرخ واکسیناسیون جهانی است که میتواند بر تقاضای نفت اثر قابلملاحظهای بگذارد.
بهای نفت وستتگزاس اینترمدییت در هفته گذشته ۵۷/ ۴درصد رشد کرد و برنت هم نزدیک به ۴درصد بالا رفت. در این میان، منابع تحلیلی مدام از قیمتهای بالاتر سخن میگویند. هیجانات در بازار نفت بسیار مثبت است اما باید دید که وضعیت همانطور که پیشبینی میشود، جلو خواهد رفت یا خیر.
هفت هفته طلایی نفت
حدود یکماه و نیم از زمانی که نفت بهصورت هفتگی کاهش نیافته میگذرد. نفتخام آمریکا هفت هفته را صعودی جلو رفته و توانسته با بستهشدن در سطح ۳۵/ ۷۹دلار بر بشکه در پایان معاملات روز جمعه به بالاترین سطح بسته از اکتبر۲۰۱۴ یعنی ۷ سال قبل برسد.
این شاخص نفت همچنین در این روز به ۸۰ دلار بر بشکه هم رسیده بود. برنت هم پنجمین هفته افزایشی خود را پشتسر گذاشت. این شاخص هم به سطح درخشان ۴۷/ ۸۳دلار در هر بشکه در معاملات روز چهارشنبه رسید که در جمعه هم تقریبا تکرار شد. این قیمت رکورد سهساله بهحساب میآید.
رشد بیوقفه نفت در حالی اتفاق میافتد که کمبود انرژی جهانی نشانهای از بهبود نشان نمیدهد و مصرفکنندگان بزرگ برق برای تامین سوخت با دشواری روبهرو هستند.
در حالیکه تقاضای جهانی نفت با ریکاوری فعالیتهای اقتصادی بهبود مییابد، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و متحدانش در جلسه هفته گذشته گفتند آنها به راهی که پیش از این برای افزایش عرضه تعیین کرده بودند، پایبند میمانند و بهتدریج تولید خود را اضافه میکنند. این ائتلاف تصمیم گرفت برای ماه نوامبر هم ۴۰۰ هزار بشکه در روز به عرضه کلی خود بیفزاید.
در همین حال، دولت آمریکا گفته بازارهای انرژی را زیرنظر دارد اما نگفت که قصد اقدامی فوری برای پایینآوردن قیمتها دارد. پیش از این زمزمههایی از درون دولت ایالاتمتحده به بیرون درز کرد که این کشور در حال بررسی گزینه فروش بخشی از ذخایر استراتژیک نفت خود است تا از روند افزایشی بهای سوخت جلوگیری کند. قیمت بنزین در این کشور به اوج هفتساله رسیده است، با این حال پس از این گفته شد که فعلا چنین تصمیمی ندارند؛ موضوعی که به رشد قیمت نفت کمک کرد.
همزمان با رونق یافتن تقاضای سوخت، بسیاری از این هراس دارند که زمستان سرد بهطور مضاعفی عرضه گاز طبیعی را محدود کند. چین به شرکتهای معدنی در مغولستان داخلی دستور داده تولید زغالسنگ را برای جبران کمبود انرژی افزایش دهند. کریستوفر کاپلنت، از بانک آمریکا در این مورد میگوید: «همزمان با افزایش مداوم قیمت انرژی مانند گاز طبیعی و زغالسنگ، ریسک صعودی به بازار نفت در حال افزایش یافتن است.»
روند صعودی قیمت نفت بخشی از نیروی خود را از جهش بهای گاز طبیعی گرفته که تولید برق با سوخت نفت بهجای گاز گران را تشویق میکند. شاخص گاز اروپا در هاب TTF هلند در روز جمعه معادل حدود ۲۰۰ دلار در هر بشکه نفت بود که بر اساس انرژی که گاز معادل تولید میکند، توسط رویترز محاسبه شده است.
یکی از تحلیلگران کالایی ANZ در اینباره گفت: «تسریع تغییر سوخت از گاز به نفت میتواند تقاضای نفتخام برای تولید برق در زمستان پیشرو در نیمکره شمالی را افزایش دهد.» این نهاد تخمین تقاضای نفت در سهماه آخر سال ۲۰۲۱ را به همین دلیل ۴۵۰ هزار بشکه افزایش داد.
پیشبینیهای نفتی افزایشی شد
عوامل صعودی در بازار نفت موجب شد نهادهای مختلف در هفتههای اخیر برآورد خود از قیمت و تقاضای نفت را بالا ببرند. در این میان، گلدمنساکس در ماه گذشته (سپتامبر) گفت که برآورد خود از قیمت نفت برای آخر سال را از ۸۰دلار بر بشکه به ۹۰ دلار ارتقا داده، چراکه ریکاوری تقاضا سریعتر از انتظار در حال شکلگیری است. در همین حال، بانک آمریکا (BankofAmerica) هم از نفت ۱۰۰ دلاری در ۶ماه آینده در صورت وقوع زمستانی سردتر از حالت عادی سخن گفته است.
اما پیشبینیهای تازهتر هم به این جرگه پیوسته است. استانداردچارترد برآورد خود از قیمت برنت برای سالجاری میلادی را ۶ دلار در هر بشکه بالا برد و به ۷۱ دلار بر بشکه رساند. این نهاد همچنین گفته بهای این نفت در سال آینده با ۸ دلار افزایش نسبت به پیشبینی قبلی ۶۷ دلار بر بشکه خواهد بود. تحلیلگران این شرکت در یادداشتی گفتند: «ما فکر میکنیم بازار به این نتیجه رسیده است که اوپکپلاس سطح ۸۰ دلار بر بشکه را بهعنوان سقف قیمتی نمیبیند و بعید است قیمتها در کوتاهمدت سرد شوند.»
این تحلیلگران افزودند که در بهترین حالت و با وجود تخمین جایگزین شدن ۷۰۰ هزار بشکهای در روز نفت بهجای گاز و عدمافزایش عرضه اوپکپلاس پس از دسامبر، بازار طی ۶ماه آینده متعادل خواهد بود.
در همین حال، شرکت مودیز در روز پنجشنبه برآورد نفتی خود برای میانمدت را به محدوده ۵۰ تا ۷۰ دلار بر بشکه افزایش داد که در واقع بازگشتی بر تخمین قبل از پاندمی خود است. از منظر مودیز، محدودیت مورد انتظار در رشد تولید و افزایش هزینهها در کنار رشد تقاضا تا سال ۲۰۲۴ از عوامل بالا ماندن قیمتها هستند.
چرا اوپکپلاس محتاط است؟
به گفته منابع نزدیک به اوپک، در جلسه هفته قبل این گروه و متحدانش گزینه افزایش ۸۰۰هزار بشکه در روز تولید برای ماه نوامبر به بحث گذاشته شده اما در نهایت اوپکپلاس به همان ۴۰۰ هزار بشکه پیشین پایبند ماند. دلیل این امر در گزارشی در وبسایت اویلپرایس توضیح داده شده است. بر این اساس، نگرانی از اینکه تقاضا در زمانی در آینده ممکن است تضعیف شود یکی از دلایل بوده است.
علت دیگر این بوده که متعهد ماندن به افزایش قطرهچکانی تولید باعث رشد درآمد کشورهای عضو از طریق قیمتهای بالاتر میشود. یکی از این منابع گفته است: «همه راضی هستند.» یکی دیگر از منابعی که با رویترز صحبت کرده، میگوید: «بر اساس درسهای گذشته، اوپک محتاطتر است زیرا هرگونه تصمیم عجولانه میتواند به کاهش شدید قیمت نفت منجر شود.» او ادامه داد: «بنابراین، فشارهای سیاسی از سوی ایالاتمتحده و دیگران تاکنون در تغییر استراتژی (این گروه) موثر نبوده است.»
وزیر نفت عراق، احسان عبدالجبار در یک رویداد صنعتی گفت: «برای ما عراقیها، با ۴۰ میلیون نفر جمعیت و وابستگی ۸۵درصدی به درآمدهای نفتی، امید این است که قیمت به ۱۲۰ دلار بر بشکه برسد!» پس از این ابراز عقیده، البته او اظهار کرد که قیمت ۷۵ تا ۸۰ دلار برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عادلانه است.
قیمت پایه محصولات پلیمری و شیمیایی بورس کالا با اثر افزایشی قدرتمند نرخ جهانی، به صعود خود ادامه داد. این در حالی است که متوسط هفتگی بهای نیمایی دلار نیز به میزان ۹۱تومان افزایش داشت که اگرچه تنها به میزان ۳۹/ ۰درصد سبب افزایش نرخ پایه محصولات پتروشیمیایی شد، اما در کنار دیگر اهرم معادله کشف نرخ پایه، یعنی قیمتهای جهانی این گروه محصولات به عنوان دو سیگنال افزایشی زمینهساز تداوم افزایش نرخ پایه شدند.
در گروه پلیمرهای بورس کالا به جز دو گرید اکریلونیتریل بوتادین استایرن (ABS) و استایرن بوتادین رابر روشن 1502 که به ترتیب به میزان 21 و 31 دلار به ازای هر تن کاهش قیمت در معاملات جهانی داشتند، سایر گریدهای این محصولات با رشد قیمت پایه همراه شدند. صدرنشین نرخ پایه محصولات پلیمری در قیمتهای اعلامی 18مهرماه، پلیاتیلن سبک خطی است که با 57 دلار افزایش در نرخ جهانی خود، رشد 73/ 4درصدی را در قیمت پایه به ثبت رساند و در هفته جاری با بهای پایه 30هزار و 329تومان عرضه خواهد شد. پلیپروپیلن فیلم با 64دلار افزایش، بیشترین صعود قیمت جهانی را در هفته گذشته داشت و با نرخ 1650دلار به ازای هر تن در بازارهای جهانی معامله شد. گروه پلیوینیل کلرایدهای (PVC) بورس کالا نیز هفته جاری در قیمت پایه به میزان 41/ 2درصد رشد داشتند که بخش عمده این افزایش مربوط به صعود نرخ جهانی این محصولات است.
در بین گروه شیمیاییهای بورس کالا، اوره گرانوله با 66/ 20درصد افزایش نرخ پایه، بالاترین افزایش را در این گروه داشت؛ چرا که نرخ جهانی این محصول با 102دلار افزایش در بازارهای جهانی معامله شد. دیاتیلهگزانول (2EH) تنها گرید کاهشی در بین مواد اولیه شیمیایی است که با افت 169 دلاری نرخ جهانی این محصول، به میزان 10/ 8 درصد کاهش قیمت پایه را در هفته جاری تجربه کرد. از این رو با بهای پایه 40 هزار و 554 تومان عرضه خواهد شد.
صعود دادههای مهم معاملات هفتگی پتروشیمیاییها
مواد اولیه پتروشیمیایی در حالی در بورس کالا مورد دادوستد قرار گرفتند که طی دو هفته متوالی با صعود حجم معاملات همراه بودند، به طوری که از مسیر رشد تقاضا در کنار ثبات نسبی حجم عرضه، میزان دادوستد این محصولات روند افزایشی به خود گرفت. اینکه در بازارهای جهانی، رشد قیمتها به وضوح نمایان شده، از جمله عواملی است که با اثر بر نرخ پایه این گروه از محصولات، سبب بازگشت ذهنیت افزایشی در بین معاملهگران بازار محصولات پتروشیمیایی شده است، تا جایی که در هفته گذشته شاهد رشد محسوس بهای پایه مواد اولیه پلیمری و شیمیایی در بورس کالا بودیم. به این ترتیب محرک اصلی رشد تقاضا این بار قیمتهای جهانی بودند که با سیگنال افزایشی رشد حجم معاملات را رقم زدند.
نوسان قیمت جهانی نفت و نفتا در مسیر افزایشی
افزایش بهای نفت و دستیابی به قلههای افزایشی نرخ، آن هم طی یک سال که از قیمت 38 دلاری در پایان اکتبر 2020، در حال حاضر به نرخی بالاتر از 82 دلار رسیده است، ترسیمکننده مسیر صعودی برای قیمتهای جهانی محصولات پتروشیمیایی به شمار میرود؛ چرا که مهمترین خوراک مایع شرکتهای پتروشیمیایی یعنی نفتا همجهت با بهای نفت خام نوسان میکند که در پایان معاملات روز جمعه، با نرخ 743 دلار و 69 سنت دادوستد شد که نسبت به روز معاملاتی ماقبل بیش از 5 دلار افزایش را تجربه کرد. این صعود روزانه بهای نفتا اگرچه 68/ 0درصد برآورد شد، اما برایند نوسان قیمت هفتگی این خوراک ارزشمند، هفته گذشته بالغ بر 14 درصد به ثبت رسید. به این ترتیب بدیهی است که در صورت ثبات شرایط فعلی در بازارهای جهانی با وقفه کوتاهمدت شاهد رشد قیمت تمامشده محصولات پلیمری و شیمیایی در معاملات بازارهای جهانی باشیم.
هر بشکه نفت خام برنت روز جمعه که آخرین روز معاملاتی هفته گذشته در بازارهای جهانی به شمار میرود، با بهای 82 دلار و 5 سنت مورد دادوستد قرار گرفت که به میزان 5/ 15درصد صعود قیمت هفتگی را به ثبت رساند. بررسیها نشان میدهد بهای نفت خام برنت طی یک سال گذشته رشدی بیش از 92 درصد داشته که یکی از سریعترین نرخهای رشد در سه دهه اخیر به شمار میرود. تولیدکنندگان از این صعود نرخ نفت راضی به نظر میرسند، اما نیاز به افزایش تولید بهشدت احساس میشود. به دنبال گزارش روز چهارشنبه هفته گذشته، وزارت انرژی آمریکا اعلام کرد، در حال حاضر برنامهای برای کاهش ذخایر نفت این کشور ندارد. شاید این گزینه برای مهار افزایش قیمت در نظر گرفته شده باشد؛ چرا که ایالات متحده از ذخایر استراتژیک خود تنها در مواردی استفاده میکند که قصد داشته باشد اختلالات تامین ناشی از وقایع طبیعی نظیر توفان یا سایر موارد را رفع کند. ارقام منتشرشده از سوی اداره اطلاعات انرژی (EIA) حکایت از افزایش غیرمنتظره 3/ 2 میلیون بشکه در سطح موجودی نفت خام دارد که برای دومین هفته متوالی افزایش داشته است.
تداوم رشد حجم معاملات پلیمرهای بورس کالا
تالار فیزیکی بورس کالا هفته گذشته میزبان عرضه 98هزار و 931 تن انواع مواد اولیه پلیمری بود. این میزان عرضه که نسبت به هفته ماقبل خود رشد 6درصدی داشت، مقداری قابل قبول ارزیابی میشود که بالاتر از متوسط هفتگی 6 ماهه ابتدای سالجاری است.
در برابر این میزان عرضه، تقاضایی به اندازه 123 هزار و 315 تن به بورس کالا وارد شد که زمینه تداوم رشد حجم معاملات را برای دومین هفته متوالی رقم زد. البته میزان تقاضای هفته گذشته در مقایسه با هفته ماقبل آن از افت 8 درصدی حکایت دارد که هنوز هم در سطوح افزایشی قرار گرفته که نسبت به عرف دادههای معاملات هفتگی قابل قبول ارزیابی میشود. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که میزان متوسط تقاضای هفتگی برای پلیمرهای بورس کالا طی 6 ماه نخست امسال، 90 هزار و 496 تن است که در هر سه هفته معاملاتی ابتدای فصل پاییز، ارقامی بالاتر از این میزان برای تقاضای پلیمرها به ثبت رسیده است. اگرچه بهای آزاد دلار به عنوان یکی از مهمترین محرکهای تقاضای پلیمرها، طی هفته گذشته نوسان محدودی داشت و حتی به کانال قیمتی 27 هزار تومانی عقبنشینی کرد، اما سیگنالهای افزایشی قدرتمندی که از سوی بازارهای جهانی مخابره میشود، زمینهساز بازگشت ذهنیت افزایشی به این بازار شد، تاجایی که شاهد ورود تقاضای افزایشی برای خرید مواد اولیه پلیمری طی سه هفته متوالی در مهرماه بودیم. ثمره رشد تقاضا در کنار افزایش محسوس حجم عرضههای هفته گذشته، صعود 3 درصدی حجم دادوستد پلیمرها در بورس کالا بود و به میزان 83 هزار و 340 تن از این گروه محصولات مورد دادوستد قرار گرفت که بیشترین مقدار طی 5 هفته گذشته به شمار میرود.
صعود محدود هر سه داده حیاتی در معاملات شیمیاییها
معاملات محصولات شیمیایی در بورس کالا نیز همچون پلیمرها با روند افزایشی هفته گذشته را به اتمام رساند. اگرچه این میزان افزایش در سه داده حیاتی معاملات این بازار محدود بود، اما سبب تداوم روند افزایشی دادوستدهای این گروه از محصولات شد. هفته گذشته به میزان 41 هزار و 410 تن از انواع محصولات شیمیایی در بورس کالا عرضه شد که تقاضای 52 هزار و 675 تنی برای خرید آن به ثبت رسید. تقابل عرضه و تقاضا در این بازار موجب معامله 33 هزار و 10 تن از محصولات شد که معامله نزدیک به 80 درصد از عرضهها را رقم زد. روند افزایشی در بازار محصولات شیمیایی به دلیل ویژگیهای فنی این بازار، بهآرامی پیش میرود، اما رشد نرخ پایه با اهرم قیمتهای جهانی بر معاملات این محصولات نیز اثر افزایشی خود را منعکس کرده و سبب رشد حجم معاملات محصولات شیمیایی شده است.
ظهور نگرانیهایی در زمینه عرضه مس از سوی پرو، بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ این فلز صنعتی جهان پس از شیلی، باعث شد تا در روزهای پایانی هفته گذشته منتهی به روز جمعه هشتم اکتبر، بهای مس در بازارهای جهانی افزایشی شود. بهای فروش مس در معاملات نقدی و تحویل فوری آن در بورس فلزات لندن، روز جمعه به ۹هزار و ۲۴۶دلار به ازای هر تن رسید که این نرخ نسبت به بهای معامله آن در روز جمعه هفته قبل، رشد ۵/ ۱درصدی داشت.
همچنین بهای مس در بازار کامکس (بورس آمریکا) در معاملات آتی روز جمعه هشتم اکتبر به ۲۸/ ۴دلار به ازای هر پوند رسید که این رقم نسبت به بهای آن در هفته قبل، افزایش ۱۶/ ۲درصدی داشت. درگیری میان رهبران محلی و دولت پرو شدت گرفته و باعث شده است تا برخی از افراد محلی با حمایت رهبران بومی اقدام به مسدود کردن جادههای مواصلاتی به معادن این کشور کنند. در این هفته، جاده مواصلاتی به معدن مس آنتاپاکای در اعتراض به عملکرد دولت و شرکت گلینکور با کمک مردم بومی استان اسپینار بسته شد. این گروه اعلام کردهاند که قصد دارند توقف تولید در این معدن را ادامهدار کنند. این درگیری یک روز پس از آن رخ داد که دولت از ایجاد مشکل مشابهی برای معدن لاسبامباس MMG در این کشور جلوگیری کرد. هوانک (Huanque) از رهبران بومی پرو گفت که اقدامات جامعه محلی در اعتراض به تاثیرات زیستمحیطی و اجتماعی فعالیت این معدن و همچنین تعامل نداشتن دولت با جامعه محلی انجام میشود. وی افزود، مسدود کردن جادههای مواصلاتی معادن تا زمان به نتیجه رسیدن شکایتهای زیستمحیطی از شرکتهای فعال معدنی در این منطقه ادامه پیدا خواهد کرد. در این شرایط میزان ذخایر مس در انبارهای بورسهای دنیا رو به کاهش است. میزان ذخیره مس در بازار آتی شانگهای موسوم به SHFE در پایینترین سطح خود از ژوئن ۲۰۰۹ قرار دارد و موجودی قراردادهای گواهی سپرده LME تنها در این هفته کاهش ۲۷درصدی داشته است. این کاهش موجودی در عین افزایش ریسک عرضه معدنی مس، پتانسیل رشد نرخ در بازارهای دنیا را به وجود آورده است. در این شرایط بخش تقاضای مس، بهخصوص از سوی چین، تحت فشار کاهشی قرار دارد که این موضوع میتواند به تضعیف قیمتی در این بازار بینجامد. چین بهعنوان بزرگترین بازار مصرف مس در دنیا با ریسک کاهش تقاضا روبروست. از سویی مشکلات شرکتهای ساختمانی چین همچون «اورگرند» ریسک کاهش تقاضا را در این منطقه به وجود آورده است و از طرف دیگر، چالش تامین انرژی در چین با توقف صنایع به تعدیل تقاضا برای مس منجر میشود که این موضوع زمینه افت نرخ را در این بازار به وجود میآورد. کاهش ریسک تعطیلی دولت ایالاتمتحده با تصویب افزایش سقف بدهی دولت نیز از رشد قیمتی مس در هفته اخیر حمایت کرد؛ هر چند تصمیم فدرالرزرو مبنی بر اخذ سیاست انقباض پولی میتواند در میانمدت بر بازارهای کالایی و مس تاثیر منفی داشته باشد. تضعیف تقاضا برای مس از سوی چین این فلز را در شرایط لغزنده قیمتی قرار داده است، اما اغلب تحلیلگران بر این باورند که تقاضا برای مس در بلندمدت افزایشی میشود و این موضوع زمینه رشد مجدد قیمتی در این بازار را به وجود میآورد.
دوره معاملاتی قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش سهام شرکت پالایش نفت بندرعباس در سررسید بهمن ۱۴۰۰، از چهارشنبه، ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۰ در بازار مشتقه بورس اوراق بهادار تهران آغاز میشود.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، شرکت بورس تهران با انتشار اطلاعیهای از آغاز دوره معاملاتی قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش بر سهام «شبندر» از چهارشنبه ۲۱ مهر ماه لغایت ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ خبر داد.
براساس این اطلاعیه، معاملات مربوط به این قراردادها تنها به صورت برخط بوده و تنها از طریق کارگزارانی که مجوز معاملات برخط در این بازار را دارند، قابل انجام است.
با توجه به راهاندازی سامانه مدیریت ریسک و امکان محاسبات وجوه تضمین براساس «ضوابط وجه تضمین قرارداد اختیار معامله در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران»، اتخاذ موقعیت باز فروش در قراردادهای اختیارمعامله، به شرط کفایت وجوه تضمین، برای تمامی فعالان بازار سرمایه امکانپذیر است.
دوره معاملاتی قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش سهام شرکت معدنی و صنعتی گل گهر در سررسید بهمن ۱۴۰۰، از چهارشنبه، ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۰ در بازار مشتقه بورس اوراق بهادار تهران آغاز میشود.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، شرکت بورس تهران با انتشار اطلاعیهای از آغاز دوره معاملاتی قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش بر سهام «کگل» از چهارشنبه ۲۱ مهر ماه لغایت ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ خبر داد.
براساس این اطلاعیه، معاملات مربوط به این قراردادها تنها به صورت برخط بوده و تنها از طریق کارگزارانی که مجوز معاملات برخط در این بازار را دارند، قابل انجام است.
با توجه به راهاندازی سامانه مدیریت ریسک و امکان محاسبات وجوه تضمین براساس «ضوابط وجه تضمین قرارداد اختیار معامله در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران»، اتخاذ موقعیت باز فروش در قراردادهای اختیارمعامله، به شرط کفایت وجوه تضمین، برای تمامی فعالان بازار سرمایه امکانپذیر است.
میتوان صندوقهای سرمایهگذاری در حوزه مسکن تشکیل و از طریق منابع قابل توجهی که در بازار سرمایه وجود دارد تأمین مالی حوزه مسکن را انجام داد.
به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از شادا، تاکید علی صالح آبادی که به تازگی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی منتخب شد، در نخستین جلسه شورای عالی مسکن اظهار کرد که نظام بانکی باید ۲۰ درصد از تسهیلات خود را به حوزه مسکن اختصاص دهد. این تصمیم، نشان میدهد سیستم بانکی عزم خود را جزم کرده است تا به بخش مسکن کمک کند.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین اظهار کرده است: میتوان در حوزه مسکن صندوقهای سرمایهگذاری تشکیل داد تا از طریق منابع قابل توجهی که در بازار سرمایه وجود دارد حوزه مسکن را تأمین مالی کرد، ضمن اینکه از منابع دیگر این صندوق از جمله مالیات نیز میتوان منابع لازم را برای ساخت مسکن تجهیز کرد.
علیرضا پاک فطرت عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی نیز با توجه به این رویکرد و طرح جهش تولید مسکن گفت: تکالیف پیشبینی شده برای نظام بانکی مشخص شده است. براساس این طرح، قرار است بانکها ۲۰ درصد از تسهیلات خود را به بخش مسکن اختصاص دهند. به نظر می رسد تاکید دولت و رئیس کل بانک مرکزی به این موضوع نشان می دهد که روزهای خوبی برای بخش مسکن در انتظار است.
او ادامه داد: در حال حاضر در خوشبینانه ترین حالت در کشور ۳۰۰ هزار واحد مسکونی احداث می شود، اما اگر حتی ۵۰ درصد از طرح جهش تولید مسکن اجرایی شود باید به دولت تبریک گفت، زیرا اگر قرار بود بر اساس این طرح سالی یک میلیون مسکن ساخته شود و سالی ۵۰۰ هزار مسکن ساخته شود، این طرح با موفقیت روبرو خواهد شد و قطعا بر روی ریل قرار گرفتن تولید مسکن می تواند در آینده به یک میلیون واحد مسکونی نیز برسد.
عضو کمیسیون عمران مجلس در پاسخ به این پرسش که آیا با اجرای طرح جهش تولید مسکن باید منتظر کاهش قیمت مسکن بود؟ اظهار داشت: کاهش قیمت یک کالا به عرضه و تقاضای آن کالا بستگی دارد بنابراین اگر عرضه مسکن زیاد شود، طبعا تقاضا در بازار مسکن کنترل خواهد شد. حال که به دنبال تعادل عرضه و تقاضای مسکن هستیم و سالهاست به دنبال این برنامه حرکت می کنیم به نظر میرسد با جهش تولید مسکن می توانیم به این هدف بعد از سالها برسیم.
پاک فطرت ادامه داد: اگر تولید مسکن رونق و افزایش یابد، قطعا قیمتها به شرط ثبات قیمت نهاده های تولید مسکن تثبیت خواهد شد. اما اگر تورم داشته باشیم و نرخ دلار تقویت شود نباید توقع داشت که قیمت مسکن ثابت باقی بماند چرا که رشد تورم و نرخ ارز قطعا بر روی قیمت مصالح ساختمانی اثر خواهد گذاشت.
قیمت نفت روز دوشنبه در پی محدودیت عرضه از سوی تولیدکنندگان اصلی و افزایش تقاضا برای سوخت، افزایش یافت.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از سی ان بی سی، در روز گذشته،هر بشکه نفت برنت ۸۱ سنت معادل ۱ درصد افزایش و به ۸۳.۲۰ دلار در هر بشکه رسید.
همچنین، نفت آمریکا با ۱.۱۵ دلار معادل ۱.۵ درصد افزایش به ۸۰.۵۰ دلار در هر بشکه رسید که بالاترین میزان از اواخر سال ۲۰۱۴ است. نفت خام آمریکا تا روز جمعه ۴.۶ درصد افزایش یافت.
قیمت نفت برنت در معاملات امروز، دوشنبه تا ساعت ۸:۲۸ به وقت تهران، با افزایش ۱.۶۰ درصدی در هر بشکه، ۸۳ دلار و ۷۶ سنت معامله شد.
قیمت نفت خام آمریکا (وست تگزاس اینترمدیت) نیز تا لحظه تنظیم گزارش، افزایش ۲.۰۳ درصدی را به ثبت رساند و در هر بشکه، ۸۰ دلار و ۹۶ سنت معامله شد.
طلا نیز تا لحظه تنظیم این گزارش، کاهش ۰.۰۵درصدی را تجربه کرد و هر اونس طلا به قیمت یک هزار و ۷۵۶ دلار و ۶۰ سنت معامله شد.
قیمت طلا در آغاز معاملات امروز دوشنبه ثابت ماند؛ زیرا قیمت شمش بین کاهش ارزش دلار و نگرانی از پیامدهای نشست فدرال رزرو آمریکا امسال با وجود آمار ضعیف مشاغل، تغییری نداشت.
نقره نیز با افزایش ۰.۱۸درصدی به ۲۲ دلار ۷۴۵ سنت رسید.
مس با افزایش ۰.۳۰ درصدی مواجه شد و ۴ هزار و ۲۸۹ دلار قیمت خورد.
در روز جمعه هفته گذشته داده های مربوط به اشتغال غیر کشاورزی ایالات متحده (NFP) منتشر که نشان دهنده ایجاد تنها 194 هزار موقعیت شغلی جدید بود. این در حالی است که پیش از این پیش بینی شده بود 500 هزار شغل جدید در ماه گذشته یجاد شود.
این داده های ضعیف باعث شد تا طلا رشد بسیار خوبی را از خود نشان داده و تا 1780 دلار رشد کنتد چرا که داده های ضعیف شغلی به معنای کند بودن بهبود اقتصاد و همچنین عقب افتادن زمان بندی فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره بود.
با این وجود سرمایه گذاران در ادامه متوجه شدند که داده های اشتغال مانع از این نخواهد بود که فدرال رزرو برنامه کاهش خرید اوراق قرضه خود را عملی نکند و از این رو قیمت طلا رشد خود را از دست داده و به محدوده 1760 دلار بازگشت.
از نظر تحلیل تکنیکال، نمودار همگرایی فنی نشان می دهد که طلا حمایت های قوی تری نسبت به مقاومت های پیش روی خود دارد که این می تواند فضا برای رشد را افزایش دهد.تحلیل های فنی به ما نشان می دهد که طلا در نقطه 1748 دلار دارای یک حمایت بسیار قوی است. در صورتی که قیمت طلا به زیر این سطح سقوط کند پشتیبانی بعدی آن در نقطه 1738 دلار رقم خواهد خود.
از طرف دیگر قیمت طلا در عدد 1765 دلار دارای مقاومت نسبتا قوی ای بوده و عبور از آن می تواند قیمت طلا را به مقاومت بعدی خود در عدد 1780 دلار برساند که مقاومت ضعیف تری نسبت به مقاومت 1765 دلاری است.
هدف از تاسیس صندوقهای تثبیت و توسعه، کمک به ثبات بازار از طریق تزریق منابع مالی به بازار سرمایه در مواقع بحرانی و نیز عرضه سهام در زمانی که صفهای تقاضا تشدید میشوند، است.
مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد در خصوص فلسفه شکلگیری صندوقهای توسعه و تثبیت به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: بحث پیرامون ایجاد این صندوقها زمانی بهوجود آمد که بازار تحت شرایط ریزش فرسایشی بود و وجود یک نهاد تعادلرساننده به بازار احساس میشد.
مجتبی شهبازی ادامه داد: در تمام دنیا و به هنگام بحران مالی، حرکتهای احساسی و جمعی در بازار تشدید و تعقل و تحلیل از رفتار فعالان بازار دور میشود. در این مواقع، در برخی از کشورها، خود دولتها بهطور مستقیم وارد بازار میشوند یا در برخی از کشورهای دیگر، دولت، بانکهای بزرگ را وادار میکند تا دست به کار شوند. در هر دو حالت، دولت یا بانکها، با خریدن سهام در مواقع بحرانی، به تعادل رساندن بازار کمک میکنند.
وی با اشاره به دلایل اینکه دولت ایران نمیتواند بهطور مستقیم وارد بازار سرمایه شود، تصریح کرد: دولت به دلایلی موظف بوده همیشه سهام خود را به شرکتهای خصوصی واگذار کند تا اصل ۴۴ اجرا شود و باید به نوعی فروشنده سهام باشد، پس نمیتواند وارد بازار شود. از طرف دیگر، دولت طی سالیان اخیر با کسری بودجه مواجه بوده و بنابراین، نمیتواند منابع خود را صرف به تعادل رساندن بازار سرمایه بکند.
مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد ادامه داد: بنابراین، بازار سرمایه خود باید با ایجاد ابزار و نهادهایی به تعادل خود کمک کند. تاسیس صندوقهای توسعه و تثبیت از جمله راهکارهای بازار سرمایه برای رسیدن به ثبات بوده است.
وی با اشاره به منابع مالی صندوقهای توسعه و تثبیت اذعان داشت: بانکها، شرکتهای تامین سرمایه، شرکتهای ارکان بازار سرمایه به صورت مشارکتی، منابعی را به این صندوقها تزریق کردهاند.
شهبازی با اشاره به بسته پیشنهادی ۷+۳ که رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با هدف تقویت و توسعه بازار و ایجاد پایداری بیشتر در بازار سرمایه، به دولت پیشین اعلام کرد، گفت: یکی از موارد قابل اجرایی این بسته، تخصیص منابع صندوق توسعه ملی به میزان ۲۰۰ میلیون دلار است که تا حدی به نقدشوندگی بازار کمک میکند.
وی افزود: اگرچه این تصمیم کلان در دولت پیشین گرفته شد، اما از آنجا که این یک مصوبه میان سران سه قوا بوده است و رییس قوه قضاییه دوره گذشته، ریاست دولت فعلی را عهدهدار شده است، امید بیشتری به اجرایی شدن این بسته پیشنهادی میرود.
به گفته مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد، اجرایی شدن این پیشنهاد، به مولفههایی همچون موفقیت در توافقات بینالمللی و دسترسی ایران به منابع مالی بلوکهشده در خارج از کشور بستگی زیادی دارد. در صورت اجرایی شدن این بسته، منابع مالی واقعی به بازار تزریق میشود که میتواند به برچیده شدن صفهای فروش و کاهش رغبت سهامداران به فروش سهام ارزنده خود کمک شایانی کند.
وی در ادامه با اشاره به کارکردهای این دو صندوق ابراز داشت: یکی از کارکردهای این صندوقها، جلوگیری از واکنشهای احساسی و مدیریت سنجیده بازار در روزهای بحرانی است. استفاده از ظرفیت صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه و افزایش منابع آنها در جهت حمایت از سهامداران در روندهای نزولی و نیز جلوگیری از رشد سریع و تند شاخص بورس از دیگر کارکردهای صندوق تثبیت و توسعه است.
شرکت کارخانههای کاشی و سرامیک حافظ از افزایش ۲۰درصدی نرخ فروش محصولات (کاشی دیوار، کاشی کف و کاشی پرسلان) با توجه به نوع و ابعاد خبر داد. مبلغ فروش این محصولات در سال مالی قبل ۵۸میلیارد تومان و نسبت فروش این محصولات به کل درآمد شرکت در سال مالی قبل ۲۵درصد بوده است. تاریخ دریافت مجوز ۱۰ مهر ۱۴۰۰ و تاریخ موثر اعمال مجوز ۱۷ مهرماه ۱۴۰۰ اعلام شده است.
دارو طی عملکرد یکماهه منتهی به شهریورماه سال ۱۴۰۰ معادل ۳،۰۱۶،۸۷۲ میلیون ریال از محصولات خود را به فروش رسانده است .
لازم به ذکر است که درآمدهای شناساییشده این شرکت دارویی از فروش محصولات در بازار داخلی، صادراتی و ارائه خدمات بهدستآمده است.
بر پایه این گزارش، میزان درآمدی که کارخانجات داروپخش در شهریورماه سال جاری ثبت کرده نسبت به دوره یکماهه مشابه سال گذشته کمتر از یک درصد افزایش را به دنبال داشته، همچنین درآمد عملیاتی این شرکت دارویی از ابتدای سال مالی تا انتهای شهریورماه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۲۱ درصد رشد را اعلام کرده، شرکت کارخانجات داروپخش در شهریورماه سال ۱۴۰۰ بیشترین درآمدی که شناسایی کرده از فروش «ویال تزریقی» با ۱،۱۸۵،۲۷۷ میلیون ریال بوده است.
سود سخزر در ۶ ماهه به سود ۱۵۱۴ ریالی رسید در حالی که در مدت مشابه قبل ۵۹۷ ریال بود .
سخزر در ۳ ماهه ۵۹۲ ریال سود محقق کرده بود .۳۴۶ میلیارد ریال سود عملیاتی و ۲۹۵ میلیارد ریال سود خالص داشت .
در ۶ ماهه سود عملیاتی ۹۰۸ و سود خالص ۷۵۷ میلیارد ریال بود که نشان از سودسازی خوب شرکت در نیمه دوم سال می دهد .
الکس هاپتنر، مدیرعامل صرافی بیتمکس، میگوید بخش عمده پذیرش بیت کوین را کشورهای در حال توسعه به دوش خواهند کشید. هاپتنر ادامه داد: «پیشبینی میکنم تا پایان سال آینده دستکم پنج کشور بیت کوین را به عنوان پول قانونی بپذیرند. همه آنها کشورهای در حال توسعه خواهند بود.» وی همچنین سه دلیل برای افزایش استفاده از بیت کوین در این کشورها مطرح کرد. به گفته هاپتنر، کاهش هزینه ارسال حوالهها، مقابله با تورم و مسائل سیاسی از جمله دلایل عمده روی آوردن به بیت کوین در این کشورها خواهد بود.
شرکت نوش مازندران برای تصمیم گیری درخصوص افزایش سرمایه، زمان برگزاری مجمع فوق العاده را اعلام کرد.
براین اساس، “غنوش” ساعت 15 روز شنبه یکم آبان در محل میدان آرژانتین، خیابان خالد اسلامبولی، خیابان هفدهم (شفق)، پلاک 20 برای افزایش سرمایه 186 درصدی از محل سود انباشته، تصمیم گیری می کند.
بنابراین گزارش، نوش مازندران به منظور اصلاح ساختار مالی، سرمایه فعلی را از 35 به 100 میلیارد تومان می رساند.
شرکت گل گهر از برنامه افزایش سرمایه 200 درصدی از دو محل سود انباشته و مطالبات سهامداران و آورده نقدی خبر داد و در جریان معاملات امروز با رشد قیمت سهام روبرو شد.
براین اساس، “کگل” در نظر دارد سرمایه فعلی را از 10 به 30 هزار میلیارد تومان برساند. تامین مالی این شرکت معدنی از دو محل مطالبات سهامداران و آورده نقدی و سود انباشته به منظور جبران مخارج انجام شده بابت مشارکت در افزایش سرمایه شرکت های سرمایه پذیر، مشارکت در افزایش سرمایه شرکت های سرمایه پذیر، تامین مخارج سرمایه ای مورد نیاز جهت اجرای طرح افزایش ظرفیت کارخانه گندله سازی یک و 2 و تامین بخشی از سرمایه در گردش مورد نیاز جهت فعالیت های عملیاتی اعمال خواهد شد.
بدون دیدگاه