با وجود مناسب بودن متغیرهای بنیادی از جمله قیمت دلار، رشد قیمتها در بازارهای جهانی و عملکرد تولید و فروش بنگاههای بورسی اما بازار سرمایه همچنان روی موجی نوسانی قرار دارد و سهامداران به واسطه هر خبری، هیجانزده شده و بدون آنکه به ارزندگی سهم توجه کنند یا دست به خرید هیجانی میزنند یا فروش هیجانی. مجتبی معتمدنیا، کارشناس بازار سرمایه معتقد است معاملهگری بدون توجه به متغیرهای بنیادی و تنها به صرف اخبار و شایعات، روند کلی در بازار شده و حتی حقیقی بنیادیکار و حقوقیها هم این روزها با این روش خریدوفروش میکنند. چون این روش، روش غالب در بازار شده و اگر به این روش معامله نکنند، متضرر میشوند.
تبعات خروج بورس از ریل تحلیل
چرا در دورههایی که نوسانات اقتصادی و ابهامات زیاد است، معاملهگران به جای توجه به متغیرهای بنیادی اثرگذار بر سهمها، به دنبال تحولات زودگذر هستند و بر این اساس به خرید و فروش اقدام میکنند؟
کلیه بازارهای مالی ذاتا به دنبال نوسانات زودگذر در روند کوتاهمدت هستند. معامهگران در بازارهای مالی به چند گروه تقسیم میشوند که هر کدام استراتژیهای خاص خود را دارند. اما مشکلی که الان بازار ما دارد این است که توازن در آن به هم خورده است. یعنی در اصل میتوان گفت که هم حقوقی نگاه کوتاهمدت دارد، هم حقیقی نوسانگیر با نگاه سفتهبازانه و حتی حقیقی بنیادیکار بازار هم که قبلا بر اساس فاکتورهای بنیادی خرید میکرد، او هم نگاهش به بازار کوتاهمدت شده بنابراین توازن بازار به هم خورده است وگرنه هر کدام از اینها لازم و ملزوم هم هستند و کلیه بازارهای مالی احتیاج دارند که تمامی افکار در آن حضور داشته باشند و برآیند آنهاست که بازار مالی را میسازد. ولی متاسفانه به دلیل اینکه وضعیت اقتصادی کشور ما حتی برای میانمدت هم قابل پیشبینی نیست اکثر افراد نگاه کوتاهمدت و حتی سوداگرانه نسبت به بازارهای مالی دارند؛ یعنی انتظاری که از بازار دارند یک بازدهی فوقالعاده بالا در مدت کوتاه است.
اتفاقی که در دو سال اخیر افتاد چقدر در شکلگیری این روند موثر بوده است؟
اتفاقات سالهای ۹۸ و ۹۹ این روند را تشدید کرد. همچنان در بازار ما انتظار این است که سهم طی یک روند کوتاهمدت حداقل به ۱۰درصد سود برسد. البته الان همه میگویند هفتهای ۱۰درصد سود نمیخواهیم، هفتهای یکدرصد سود کافیست ولی در عمل اینطور نیست و به همین دلیل سهامدار وقتی میبیند سهمش یک هفته یا ۱۰ روز، روند رو به رشدی ندارد نسبت به فروش آن اقدام میکند. بگذریم از اینکه برای عدهای این فاصله زمانی یک روز و بعضا ساعت است.
اگر گزارش شرکتها و روند معاملاتی که در این شرکتها اتفاق میافتد و همچنین مدل معاملات نمادها بررسی شود میبینیم که بعضا حقیقی امروز در صف خرید سهمی بوده و همان سهم را فردا در صف فروش حاضر شده بفروشد! این یعنی فرد بر اساس روند معامله میکند نه متغیرهای بنیادی.
این نگاه کوتاهمدت و معاملهگری بر اثر هیجانهای زودگذر چقدر میتواند برای بازار آسیبزا باشد؟
هر چند معامله بر اساس روند در برخی شرایط و مقاطع بازدهی فوقالعاده جذاب دارد ولی رفتار تودهوار [تعبیری در بازارهای مالی] را تقویت میکند و باعث میشود بازارها از ذات خود فاصله بگیرند.
هر استراتژی و هر روش معاملاتی وزنی روی بازار دارد یعنی حتی کسی که نگاه کوتاهمدت دارد هم یک وزن مشخصی در بازار و روند معاملات دارد. معامله بر اساس نگاه کوتاهمدت و اخبار زودگذر و هیجانی امتیازش این است که حجم معاملات را بالا میبرد و بازار را منتفع و به نقدشوندگی سهم هم کمک میکند ولی اگر توازن بازار به هم بخورد وضعیت خطرناک میشود که متاسفانه اکنون توازن بازار به هم خورده است.
یعنی حقوقی هم نگاهش همان نگاهی است که حقیقی دارد بنابراین این استراتژی برای بازار ریسک ایجاد کرده است؛ یعنی سهمها به هیچ وجه بر اساس ارزندگی معامله نمیشوند و کلیه سهمها به یک خبر نوسان ۱۰درصدی نشان میدهند و سهامداران از آن نوسان ۱۰درصدی استفاده میکنند و دوباره وضعیت سهم برمیگردد؛ یعنی هر خبر خوبی الزاما حتی نمیتواند دو مثبت ۵ به سهمها بدهد. پیامدی که این روند برای بازار دارد این است که افراد بعد از این دنبال آن هستند که بر اساس خبر خرید و فروش کنند. در صورت بررسی وضعیت بازار در سه ماه اخیر میبینیم هر خبری که روی هر مجموعه یا سهمی آمده حداکثر توانسته یک تا دو روز آن سهم یا گروه را مثبت کند، روز دوم تقاضا توسط عرضه سنگینی که اتفاق افتاده سرکوب شده و حتی سهم روند منفی گرفته است.
در اینجا باید به این نکته نیز توجه داشت که وقتی این اتفاق میافتد نقدینگی در بازار امکان رشد منطقی را به بازار نمیدهد. زمانی که حجم نقدینگی در بازار برای رشد کافی نباشد، دائم سهامداران از سهمهای مختلف سوئیچ میکنند تا بتوانند سود بگیرند.
این موضوع در کنار اتفاقات سال ۹۸ و ۹۹ تشدید شده است؛ حتی اتفاق بدتری که افتاده این است که سهامداران سهم را امروز میخرند و روند سهم هم مثبت است اما زمانی که میبینند فردا سهمشان صف خرید نشد آن سهم را میفروشند و میروند روی گروه دیگر تا شاید از آن سهم استقبال شود.
اگر این اتفاق ادامه داشته باشد و سهامداران بخواهند بر اساس اخبار جلو بروند دو اتفاق خطرناک میافتد؛ یکی اینکه ایجاد خبر کاذب بیشتر میشود؛ یعنی خبر ایجاد شود تا بتوانند سهم را بفروشند. البته این موضوع قبلا هم در بازار بود ولی الان شدیدتر شده است چون حساسیت بازار نسبت به خبر بیشتر شده است. اتفاق بد دیگر این است که کار سازمان را روی نظارت سختتر میکند چون افراد دنبال این هستند که زودتر به اخبار دسترسی داشته باشند که بتوانند نوسان مثبتی روی سهم بگیرند.
اینکه سهامداران تازهکار توجهشان به اخبار و هیجان برای معامله بیشتر از متغیرهای بنیادی سهم بیشتر باشد قابل درک است اما چرا حقیقیهای کارکشته و به اصطلاح ارزشی و حتی حقوقیها هم این روند را برای معاملات در پیش گرفتهاند؟
در حوزه بازار سرمایه حتی یک تفکر غلط زمانی که عمومی شود، روند ایجاد میکند. مثلا در زمان رشد بازار میدیدیم بهرغم ارزندگی، اکثریت افراد نسبت به ارزندگی سهمی اذعان داشتند پس عملا تقاضا روی آن زیاد میشد و به تبع آن سهم بالا میرفت. در این موضوع هم وضعیت همین است. وقتی تفکر اکثریت بازار این باشد که بر اساس خبر خرید و فروش کنند، کسانی که با دیدگاه دیگری ترید میکنند اگر بر اساس این ساختار عمل نکنند چون اقلیت هستند کاملا سرکوب و متضرر میشوند بنابراین آنها هم این روش را در پیش گرفتهاند.
وزن این تفکر آنقدر بالا رفته که چارچوبی که قبلا در بازار وجود داشته، کاملا بههم خورده است. فرض کنیم فردی در این وضعیت بخواهد بنیادی خرید کند، وقتی سهمی را با این روش میخرد ممکن است آن سهم بین ۵ تا ۳۰درصد ریزش داشته باشد تا یک خبر خوب بیاید. خبر خوب که بیاید آن سهم ۱۰ یا ۱۵درصد رشد میکند اما این رشد حتی زیان آن فرد را جبران نمیکند چه برسد خواب پول او را توجیهپذیر کند.
بحثی که الان در بازار وجود دارد این است که فعالان جدید بازار میگویند کارشناس یا سهامدار خبره بازار نظرش این است که ما بازار را خراب کردیم اما من میگویم این تفکر بازار را خراب کرده است. این تفکر نشات گرفته از سیاستهای غلط اقتصادی است که موجب شده یک تورم فزاینده در مقطعی به وجود آید و رشد هزار درصدی روی سهمها اتفاق بیفتد. هنوز بازار سرمایه با آن روندی که سهمی را با تحلیل بخرد، نگهداری کند تا سهم رشد کند معامله نمیکند و الان فقط بر اساس خبر خرید و فروش انجام میشود.
راهکار تغییر این وضعیت و بازگشت به ریلی که سهمها بر اساس متغیرهای بنیادی معامله شوند، چیست؟
تنها چیزی که میتواند این مشکل را حل کند زمان است. در همه بازارهای مالی زمانی که یک طیف جدید و گروه جدید با حجم قابلتوجهی نقدینگی وارد بازار میشوند بازار را متلاطم میکنند و آن تفکر زمانی طول میکشد که در بازار حل شود و بر اساس چارچوبهای منطقی بازار عمل کند. بنابراین تنها راهکار زمان است یعنی باید یکی دو سال بگذرد تا بازار به این نتیجه برسد همان چارچوبی که قبلا نسبت به آن معتقد بود، چارچوب منطقیتری است و افردی که روزانه دادوستد میکنندهم کمکم متوجه خواهند شد که خرید سهم با مدل فعلی و بر اساس اخبار هیجانی توجیهپذیر نیست و رفتهرفته تفکرشان منطقیتر و ریسکگریزتر میشود و حاضر نخواهند شد با روند فعلی معامله کنند.
آموزش سهامداران و ایجاد قوانین جدید نمیتواند این روند را تغییر دهد؟
سرمایهگذار قبل از اینکه وارد بازار میشود باید این آموزشها را ببیند. زمانی که فرد وارد بازار شده و از این روش هم استفاده کرده و از قضا در مقطعی هم از آن منتفع شده است، دیگر آموزش نمیتواند روی او اثر بگذارد. مگر اینکه خودش به این نتیجه برسد که این تفکر در بلندمدت و میانمدت جوابگو نیست.
آموزش قبل از ورود باید اتفاق میافتاد. بعد از ورود دیگر آموزش آن خروجی مورد قبول را نمیتواند داشته باشد. مثل این میماند که ما الان به سهامداری که دو سال در بازار خرید و فروش میکند بگویم به جای معامله مستقیم، سرمایهات را در صندوق سرمایهگذاری بگذار! معلوم است این کار را نمیکند چون دو سال در این بازار فعالیت داشته و دیگر پذیرای این نوع سرمایهگذاری نیست؛ حتی اگر قوانین هم عوض شود. باید به این نکته نیز توجه کرد که اکنون بزرگترین مشکل بازار این است که پول در بازار نیست.
اگر پول در بازار باشد اینقدر سوئیچ در سهمها اتفاق نمیافتاد و سهامدار حداقل مدتی برای رشد سهمی که نسبت به خرید آن اقدام کرده صبر میکرد. الان وضعیت در بازار به گونهای است که وقتی سهامدار سهمش را میفروشد احساس برنده بودن در ذهن خود دارد. مخصوصا زمانی که بازار روند منفی دارد این حس بیشتر در سهامدار ایجاد میشود.
تردید بازار نسبت به ثبات متغیرهای بنیادی
حسام حسینی/ کارشناس بازار سرمایه
در مورد اینکه چرا سهامداران بدون توجه به متغیرهای بنیادی از جمله قیمتهای جهانی معامله میکنند باید گفت که به نظر میرسد در مقطع فعلی اتفاق بدی نیست و اتفاقا واکنش درستی است. بورس تهران به سهمهای کامودیتی خیلی سریع واکنش نشان میدهند. در حالی که در دنیا شرکتهای مرتبط با کامودیتی معمولا به قیمتهای استات اینقدر سریع واکنش نشان نمیدهند یعنی به این صورت نیست اگر قیمت اوره رشد کند بلافاصله قیمت سهم آن هم خیلی زود رشد کند. اما ما در سهمهای پتروشیمی در چند ماه اخیر 100درصد بازدهی داشتیم. بنابراین بخشی از رشد قیمتها در بازدهیهای قبل منعکس شده است ولی اینکه چرا تداوم رشد قیمتها دیگر منعکس نمیشود به این موضوع برمیگردد که برای بازار این ابهام وجود دارد که قیمتها ماندگار خواهد بود یا نه! بنابراین بحث بر سر این است که قیمتهای جهانی ثبات خواهد داشت یا خیر. به همین دلیل مثلا روز یکشنبه با اینکه وضعیت بازارهای جهانی نزولی نداشت اما چون سهامداران نسبت به ثبات آن تردید داشتند، بازار منفی شد. آنچه مسلم است از یک جایی به بعد اینکه اثر قیمتها خیلی سریع منعکس نشود منطقیتر است تا اینکه بخواهد با هر رشدی در بازار جهانی، سهم هم 10درصد بالا رود! بنابراین به عقیده من این اتفاق منطقی است که اگر احساس کنیم تا چند سال آینده قیمتها پایدار نباشد، سهمها هم با تغییرات قیمتهای جهانی همراه نباشند و اینکه با فاصله زمانی رشد کنند منطقیتر است.
دلیل ناپایداری جو بازار سهام چیست؟ چه عواملی سبب شده است تا بورسبازان بین خرید یا فروش سهام سردرگم باشند؟ اینها سوالاتی است که شاید ذهن تمام فعالان بازار سهام را درگیر کرده باشد. به نظر میرسد بازی در زمین سوخته بورس، عدم قطعیت در متغیرهای غیراقتصادی و تناقض اخبار مربوط به آن، بیشواکنشی بورسبازان به رویدادهای اثرگذار بر سهام و ترس آنها از جاماندن از سود دیگر گزینههای سرمایهگذاری مهمترین دلیل شرایط ناپایدار بورس و جابهجایی سهامداران از موقعیت خرید به فروش یا بالعکس است.
چهار دستانداز بورس پایدار
روزهای پرنوسان تالار شیشهای ادامه دارد. یک روز بورسبازان شاهد رشد میانگین وزنی قیمت سهام هستند و روز دیگر بدون رخدادن دلیلی خاص یا خبری جدید، روندی عکس روز قبل بر بازار حاکم میشود. دیروز نیز شاخصکل بورس تهران با تبعیت از همین الگوی تکراری، تصمیم به رشد گرفت و با افزایش ۸۷/ ۰درصدی تا محدوده یک میلیون و ۴۴۹ هزار واحد پیش رفت. سهامداران حقیقی نیز که در روزهای گذشته، دست به ماشه فروش شده بودند در این روز کمی عقب نشستند و کمی در سمت خرید سهام نیز به فعالیت پرداختند، اما دلیل ناپایداری هوا در بورس تهران چیست؟ چه متغیرهایی سببشده تا بورسبازان بین خرید یا فروش سهام سردرگم باشند؟ این شرایط تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ سوالاتی که شاید ذهن تمامی فعالان بازار را به خود درگیر کرده باشد.
ترس از سرزمین سوخته بورس
سال ۹۹، سالی بهیادماندنی برای بورسبازان بود. نه فقط به دلیل سودهای عجیب و دوستداشتنی چند ماه ابتدایی آن، بلکه خاطره نزول فرسایشی سهام در نیمه دوم این سال نیز تا مدتها در ذهن فعالان بورسی خواهد ماند. در ماههای پایانی سال ۹۸ بود که شاهد تبلیغات گسترده رسانهها و دولت برای تشویق مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام و بهدنبال آن صفهای طولانی تشکیلشده در کارگزاریها برای صدور کدهای معاملاتی بودیم. روندی که در ماههای نخست سال ۹۹ شکلی جدیتر به خود گرفت و در ابتدای تابستان به اوج خود رسید. این شرایط سبب شد تا تنها در کمتر از ۵ ماه، میانگین وزنی قیمت سهام صعود بیش از ۳۰۰درصدی را تجربه کند. بهعبارتی در این بازه زمانی ۹۲ روزه (روز کاری) سهامداران روزانه ۵/ ۱درصد سود (بهره مرکب) به خانه میبردند که در تاریخ بیش از نیم قرن فعالیت این بازار سابقهای برای آن نمیتوان یافت. این شرایط اما بیش از این دوام نیافت و حباب بزرگشده سهام که دیگر گنجایش رشد بیشتر را نداشت، تصمیم به تخلیهشدن گرفت.
محدودیتهای معاملاتی اما همانطور که در دوره صعودی، هیجان خرید را افزایش داده بود در دوره تخلیه حباب نیز هیجان فروشندگان را تشدید کردند تا اصلاح بازار سهام به اصلاحی زمانبر، فرسایشی و البته پرمقدار تبدیل شود. ۱۰ماه سهامداران روی خوش ندیدند و در این مدت سرمایه برخی از آنها کمتر از نصف شد. اینجا بود که بورس به یک «سرزمین سوخته» تبدیل شد.
سرزمینی که بیشتر ساکنان آن خاطره خوبی از آن نداشتند و شاید اگر این روزها از اغلب آنها درباره این بازار بپرسی یک جواب واحد بدهند: «اگه کلاهم اون طرفا بیفته هم دیگه برنمیگردم.» این یکی از موضوعاتی است که به ناپایداری روند بازار سهام منجر شده است. بله در بازارهای مالی این پدیده را میتوان با اصول مالی- رفتاری توضیح داد. وقتی یک کلاس دارایی (در اینجا سهام) برای مدت زمان طولانی، به فاز اصلاحی فرو برود، به بازاری غیرجذاب و حتی منفور تبدیل خواهد شد و به اصلاح مورد «قهر عمومی» قرار میگیرد. این پدیده درباره بازارهایی که با معضل تشکیل حباب قیمتی مواجه بودند، بیشتر مشاهده میشود چراکه در آن دوره صعودی شاهد هجوم سرمایهگذاران غیرحرفهای خواهد بود. سرمایهگذارانی که به دلیل نداشتن تجربه معامله در دورههای نزولی بازار، پس از تغییر فاز، هراسانتر شده و رفتارهای هیجانیتری نشان میدهند. در مجموع بهنظر میرسد بورس به «سرزمین سوخته»ای تبدیل شده که شاید مدتها امکان کشت مجدد و برداشت محصول پربازده از آن سخت و حتی غیرممکن باشد؛ چراکه اعتماد عمومی نسبت به آن از بین رفته است. حال و روز این روزهای بورس تهران و سهامدارانش نیز اینگونه است و طبیعی است که روزانه گرفتار روندی ناپایدار باشد.
عدمقطعیتها
این روزها بورسبازان بیش از تحولات درون بازار به اخبار غیراقتصادی چشم دوختهاند، جاییکه هر روز خبری درباره مذاکرات هستهای به بازار مخابره میشود. برخی از این اخبار امید به احیای برجام را پررنگ میکنند و شاید تنها یک روز بعد خبری حول این ماجرا، همه امیدها را نقشبرآب کند. این مهم از آنجا برای بورسبازان حائزاهمیت است که میتواند انتظارات تورمی را دستخوش تغییر کند و بیشترین اثر آن بر نرخ دلار منعکس خواهد شد. بورس تهران بازاری است که حدود ۶۰درصد از ارزش کل آن در اختیار شرکتهای کامودیتیمحوری است که شاید تعداد زیادی نداشته باشند اما به واسطه مقیاس بزرگ، نقش تعیینکنندهای در روند نماگرهای بورسی ایفا میکنند. درآمد این شرکتها بهصورت دلاری کسب شده و از اینرو به واسطه نوسان نرخ دلار (البته نه در بازار آزاد) با نوسان درآمد و در نهایت سود مواجه خواهند شد. به این ترتیب عدمقطعیت تحولات غیراقتصادی و شنیدهشدن اخبار متناقض در اینخصوص سبب تردید و سردرگمی بورسبازان شده است.
بیشواکنشی به متغیرها
طی هفتهها و شاید ماههای گذشته متغیرهای بیشماری بودند که روند بازار را در دست گرفتند. دلار، بازارهای جهانی، انتخاب رئیسکل بانک مرکزی و تازهتر از همه انتصاب رئیسی جدید برای سازمان بورس و اوراق بهادار از جمله این متغیرها هستند که درباره اصل تاثیرگذاری آنها جایی برای بحث وجود ندارد، اما همه این عوامل با بیشواکنشی سهامداران مواجه شدهاند. سادهترین مثال در اینخصوص مربوط به نرخ دلار در بازار آزاد است.
هر روز شاید اولین کاری که یک سهامدار انجام دهد تا بر مبنای آن تصمیم به خرید و فروش سهام بگیرد، رصد قیمت ارز در بازار آزاد است. هر روز که دلار رو به نزول میگذارد شاهد افزایش تعداد فروشندگان و افت قیمت سهام هستیم و به محض رشد این ارز، همهچیز تغییر میکند و به یکباره این خریداران هستند که وارد گردونه معاملات سهام میشوند تا شاهد افزایش قیمت سهمهای مرتبط با دلار باشیم. آیا این روند منطقی است؟
در نگاه اول شاید پاسخ ساده باشد. بله، با جهش قیمت دلار طبیعتا سود شرکتهای دلاری بورس نیز افزایش خواهد یافت، اما بهنظر میرسد سهامداران از این نکته قافل شدهاند که محاسبات عمده شرکتهای بورسی بر مبنای دلار نیمایی صورت میپذیرد و همین امروز که دلار آزاد حدود ۲۷ هزار و ۴۲۰ تومان است، دلار نیمایی در کانال ۲۳ هزار تومان قرار دارد. نرخی که مدتهاست تغییر چندانی نکرده و چندان به نوسانات روزانه نرخ آزاد دلار وابسته نیست، از اینرو واکنش روزانه سهامداران به تغییرات قیمت اسکناس آمریکایی در بازار آزاد محلی از اعراب ندارد. هر چند در صورت تداوم نزول این نرخ برای مدت زمانی طولانی، طبیعتا نرخ نیمایی نیز دستخوش تغییر خواهد شد اما نوسانات فعلی چنین سیگنالی را به بازار ارسال نمیکند.
درباره انتخاب روسای جدید برای بانک مرکزی و حتی سازمان بورس نیز شاهد بیشواکنشی معاملهگران هستند چراکه قرار نیست یک رئیس جدید معجزهای کند یا متغیری اثرگذار را با تغییری شگرف همراه کند، اما در بازارهای جهانی، چند روزی است که قیمت جهانی نفت و فلزات رو به صعود گذاشتهاند و بازتاب این افزایش قیمت در معاملات بورس تهران نیز منعکس شده است، اما بهنظر میرسد این میزان واکنش مثبت به رشد قیمتهای جهانی بهویژه در مورد نفت و گاز منطقی نباشد، چراکه گفته میشود کاهش وزش باد و مشکلات بهوجود آمده در زمینه تولید برق مهمترین محرک رشد قیمت بهای گاز، نفت و محصولات شیمیایی چون اوره و آمونیاک بوده و طبیعتا نمیتواند آن را رشدی پایدار بهحساب آورد.
ترس از جاماندن
شاید سادهترین دلیل روند ناپایدار این روزهای بورس تهران، احساس ترس سهامداران از احتمال جاماندن از کسب سود باشد. زمانیکه بازار سهام گرفتار روندی نزولی میشود، سرمایهگذاران بهویژه تازهواردهایی که نه تجربه چندانی در این بازار دارند و نه از تخصص کافی در اینخصوص برخوردارند بهسرعت فروشنده شده تا مبادا از دیگر بازارهای دارایی که شاید در آن روز روندی صعودی داشتند جا بمانند.
فردای همان روز با چرخش مسیر بازار همان فروشنده پشیمان شده و بهسرعت و با هیجانی زائدالوصف روانه صفهای خرید شده که مبادا اینبار از سودی که قرار است فلان سهم به سهامدارانش بدهد، جا بماند. این ترس از جاماندن است که هم به هیجانیشدن بازار دامن زده و هم آن را گرفتار روندی ناپایدار کرده است.
صحبت از مذاکرات برجام و تاثیر انجام آن بر آینده اقتصادی مردم همچنان در فضای توییتر فارسی در جریان است. کاربران زیادی این روزها با پیگیری اخبار مرتبط با برجام درباره اما و اگرهای این مذاکرات مینویسند. برخی از تاثیر انجام این مذاکرات و نتیجهبخش بودن آن در زندگی روزمرهشان مینویسند. با این حال هستند کاربرانی هم که معتقدند نباید برجام را به زندگی روزمره مردم گره زد. دیروز یکی از این افراد به نام حسین درودیان در توییتر خود نوشت: «شیفتگی ما به بازگشت برجام محرک تکرار خروج آمریکا از آن است. برای پایبندماندن دولت جمهوریخواه، باید خروج فعلی پرهزینه و مایه هراس باشد. غنیسازی در سطح بالا ضروری است. اگر این خروج، بیخطر پنداشته شود، آینده کشور اسیر بازی تکراری رفت-برگشت برجام خواهد شد.» این نوشتهها اما مورد پسند کاربران توییتر نیست و خیلیها با انتقاد از این نوع نگاه افرادی که چنین نظراتی را مطرح میکنند، میخواهند که شخصا سری به سوپرمارکت و فروشگاهها بزنند و از نزدیک ببینند که مردم برای تهیه مایحتاج عمومی خود با چه مشکلاتی روبهرو هستند. اما هستند افرادی که موافق چنین نظراتی هستند و معتقدند که نباید برجام را اتفاقی حیاتی و به شدت تاثیرگذار در زندگی روزمره مردم نشان داد. با این حال برخی از کارشناسان در گفتوگوها و اظهارنظرهایشان که در فضای توییتر فارسی آنها را بازنشر میدادند درباره این مساله مینوشتند که بر اساس انتظارات تورمی، میتوان انتظار دلار گرانتری را داشت اما اخبار مربوط به مذاکرات نرخ ارز را قطعا تحتتاثیر قرار خواهد داد و باید منتظر ماند و دید که نرخ ارز و نتیجه مذاکرات به کجا ختم میشود. در چنین فضایی این دسته از کارشناسان به سهامداران خرد توصیه میکردند که بر اساس پیشبینیها و فضاسازی برخی افراد و رسانهها در مورد سرمایهگذاریهای خود تصمیم نگیرند چرا که آینده مذاکرات برجام و نرخ دلار در شرایط فعلی به طور قطعی پیشبینیناپذیر و فضا، مهآلود است.
صحبتهای وزیر صمت در روزهای گذشته همچنان جزو سوژههای کاربران و البته جمع توییتری بورسیها و اقتصادیها بود. دیروز پیمان مولوی از فعالان حوزه اقتصاد در توییتر خود با کنایه به صحبتهای وزیر صمت نوشت: «از دیروز که وزیر صمت دلار را از اقتصاد ایران خارج کرد شاخص رشد آمریکا سقوط آزاد کرد! نکنید این کار را با اقتصاد رو به شکست آمریکا.» هرچند توییت او مورد توجه کاربران توییتر قرار گرفت و آنها هم با کنایه نسبت به این صحبتهای وزیر صمت در قسمت نظرات توییت مولوی ابراز نظر کردند و حتی رضا کاشف، مدیرکل امور بینالملل سازمان تامین اجتماعی نوشت: «اگر آخرش کار دست اقتصاد آمریکا ندادند.» اما علی چشمی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد در قسمت نظرات برای مولوی نوشت: «صحبتهای وزیر صمت را گوش دادم. دلار را به جای ارز در ذهنش داشت. فکر میکرد وقتی دلار میره بالا این پول آمریکاست که ارزشش رفته بالا و نباید اقتصاد دلاریزه باشه! باید گفت: نرخ ارز حقیقی و اسمی بیثباته چه با دلار بسنجیم چه با درهم. ربطی به آمریکا نداره.»
یکی از نمایندههای مجلس شورای اسلامی که چند وقتی است در شبکه اجتماعی توییتر پرکار شده است و تقریبا هر روز توییتی منتشر میکند، محسن دهنوی است. او دیروز در رشته توییتی احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم را خطاب قرار داد و درباره تقسیم سود «شستا» و پیگیریهایش در این خصوص از وزیر اقتصاد دولت دوازدهم نوشت. دهنوی در شروع توییت خود نوشت: «وزیر قبلی اقتصاد در پاسخ به پیگیریهایم وعده داده بود همه شرکتهای بورسی مکلف به پرداخت سود سهامداران از سجام شوند اما حالا خبر رسیده که شستا سود سهامداران را از شعب بانک رفاه میپردازد.
در شرایط کرونا به چه دلیل مردم را به بانکها پاس میدهید؟» این نماینده مجلس شورای اسلامی در دومین توییت خود با اعلام اینکه با احسان خاندوزی در این رابطه صحبت کرده است، نوشت: «ایشان نیز قبول داشت و قرار شد تقسیم سود شستا از طریق سجام انجام شود. طبق بررسیهایم متاسفانه از شهریور پارسال تا شهریور امسال، از میان۴۹۰ شرکتی که اطلاعیه تقسیم سود را منتشر کردهاند، همچنان ۲۷۲ شرکت، واریز سود را از طریق سجام انجام نداده یا نخواهند داد.»
این عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی در ادامه توییت خود نوشت: «با توجه به احراز هویت اکثریت سهامداران بازار سرمایه شامل ۳۲میلیون نفر در سجام، لازم است احسان خاندوزی مشکل را به صورت بنیادین حل کند. ما منتظریم.»
صحبتهای ابراهیم رئیسی، رئیس دولت که از صداوسیما پخش شد هم برخلاف انتظار در جمع توییتری اقتصادیها و بورسیها مورد توجه قرار نگرفت و دیگر کاربران این شبکه اجتماعی که در حوزههای دیگر مشغول فعالیت هستند به صحبتهای او واکنش نشان دادند. اما در جمع توییتری اقتصادیها، سیامک قاسمی، فعال حوزه اقتصاد بود که با انتشار توییتی درباره صحبتهای رئیس دولت سیزدهم باعث شد توییتش سر از استوری اینستاگرام کاربران عادی درآورد و در توییتر هم بازنشر داده شود. قاسمی نوشته بود: «آقاى رئیسى بهحق فرمودهاند مشکلات اقتصادی فعلی ناشی از سیاستهای اشتباه گذشته است. کاش از ایشون سوال کنند دقیقا از چه زمانی مشکلات اقتصادی به دلیل اشتباهات این دولت است؟ ۳ماه بعد، ۶ماه بعد، یک سال بعد، دقیقا کی؟
پیام الیاسکردی
فعال حوزه بورس
همیشه معاملهگران از سودها و توفیقات میگویند و آن را به رخ بقیه میکشند در صورتی که هیچ وقت نمیگویند آقا این تصمیم اشتباه ما بود که ضرر کردیم! البته متاسفانه مردم برخلاف استقبال از این فرهنگ درست، فرد را تا سالها با آن اشتباهی که خودش گفته یاد میکنند و انگار دروغ را بیشتر دوست دارند.
مهدی رباطی
رئیس هیاتمدیره کارگزاری بورس بیمه ایران
با راهکارهای روشن و متعدد میتوان وضعیت بورس را نرمال کرد. راهکارهایی که ارائه میشود ولی به آن توجه نمیشود. یکی از این روشها افزایش حساب تضمین است تا فشار فروش روی بازار بهدلیل کالمارجین شدن مشتریان برداشته شود. بورس نیازمند اصلاحات اساسی در ریزساختارهاست.
مجید شاکری
پژوهشگر حوزه مالی
به محض آغاز طرح ساخت یکمیلیون مسکن سالانه با زمین رایگان و وام ارزان، دولت وارد یک ریل بیبازگشت میشود که هر نوع اصلاحات محتمل نتیجهبخش بودجهای مبتنی بر مستغلات و هر نوع مکانیزم رشد درونزای مبتنی بر توسعه شهرى را پیشاپیش کماثر میکند.
حسن حسنخانی
فعال حوزه اقتصاد
مهمترین مشکل در برنامه تولید مسکن، تامین مالی است. بهنظر بنده مدل تعاون، با همه ضعفها در دسترسترین مدل تامین مالی در شرایط کنونی است. حیف که مستندی از تجربههای موفق و ناموفق تعاون در مسکن مهر تولید نشده است.
حمید مظفری/ کارشناس بازار سرمایه
موضوع حاکمیت شرکتی در قرن حاضر، از یک الزام رعایتی به یک الزام استراتژیک کسب و کار تبدیل شده است. در بازارهای سرمایه امروزی که سهامداران متنوع و مالکیت گسترده شده است، حاکمیت شرکتی مناسب در افزایش و حمایت از ثروت سهامداران نقش بسزایی دارد، بنابراین نیاز به ارائه اصول یا دستورالعملی برای استقرار و ارزیابی حاکمیت شرکتی در بازارهای سرمایه ایجاد شد تا سهامداران از آن بهعنوان یکی از عوامل تصمیمگیری در تصمیمات سرمایهگذاری استفاده کنند و در اکثر بازار سرمایه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، اصول حاکمیت شرکتی تدوین شده است.
در ایران مفهوم حاکمیت شرکتی به شکل امروزی آن، از دهه ۱۳۸۰ شمسی مطرح شد. این موضوع در اوایل دهه مذکور و در مصاحبههای مسوولان وقت کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران و در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مطرح و بررسی شد و در وزارت امور اقتصادی و دارایی، کمیتهای به موضوع حاکمیت شرکتی پرداخت. در اواخر سال ۱۳۸۳ شمسی، مرکز تحقیقات و توسعه بازار سرمایه، اولین ویرایش آییننامه حاکمیت شرکتی را تنظیم و در سامانه اطلاعاتی بورس اوراق بهادار تهران قرار داد. در سال۱۳۸۶ شمسی شرکت بورس اوراق بهادار تهران با تشکیل کارگروهی تحتعنوان کارگروه حاکمیت شرکتی شروع به تدوین دستورالعملی برای بهکارگیری اصول حاکمیت شرکتی توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس کرد. دستورالعمل نهایی شده در این کارگروه به سازمان بورس اوراق بهادار ارسال و در کمیته آموزش و استانداردهای این سازمان مورد بررسی مجدد قرار گرفت. در اردیبهشت ۱۳۹۲، پیشنویس دستورالعمل حاکمیت شرکتی برای شرکتهای بورسی و فرابورسی جهت نظرخواهی عمومی در سامانه اطلاعاتی بورس اوراق بهادار قرار گرفت و نهایتا در سال ۱۳۹۷، سازمان بورس و اوراق بهادار، دستورالعمل حاکمیت شرکتی برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران را ابلاغ کرد، لکن با توجه بهوجود برخی مشکلات در دستورالعمل مزبور، تاکنون بهطور کامل اجرایی نشده است. رکن اساسی حاکمیت شرکتی، هیاتمدیره است؛ به همین منظور یکی از مشکلات اساسی دستورالعمل مزبور انتخاب عضو مستقل هیاتمدیره است. در اینخصوص پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه میشود:
پیشنهادات برای شرکتهای پذیرششده در بورس و فرابورس
۱- در بند ۶-الف ماده یک دستورالعمل مزبور، یکی از شرایط عدمتحقق استقلال هیاتمدیره «مالک بیش از پنجدرصد سهام شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، وابسته، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن»، است. پیشنهاد میشود سازمان بورس و اوراق بهادار برای تعیین شرایط استقلال عضو هیاتمدیره، بهجای تعیین درصد مشخصی جهت تعیین استقلال، سامانهای را طراحی کند تا براساس میزان شناوری سهام هر شرکت، نسبت به اعلام درصد مشخص سهامداری جهت تعیین استقلال و عدماستقلال عضو هیاتمدیره اقدام کند.
۲- در بند ۶- ح ماده یک یکی دیگر از شرایط عدمتحقق استقلال هیاتمدیره«منتخب سهامدار عمده بودن» عنوان شده است و طبق تعریف دستورالعمل مزبور، منظور از سهامدار عمده، سهامداری است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بههمراه شرکتهای فرعی و وابسته، توانایی انتخاب حداقل یکی از اعضای هیاتمدیره شرکت را دارا است. با توجه به تمرکز مالکیت و شناوری پایین سهام ناشران پذیرفتهشده در دو بازار بورس و فرابورس، عملا شرایط انتخاب عضو مستقل بسیار سخت است، به همین منظور پیشنهاد میشود که در صورت عدمتغییر بند ۶- الف ماده یک دستورالعمل، بند مزبور به این شرح اصلاح شود:
* عضو مستقل هیاتمدیره منتخب سهامداری است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به همراه شرکتهای فرعی و وابسته، توانایی انتخاب حداکثر یکی از اعضای هیات مدیره شرکت را دارا است.
* «عضو مستقل هیات مدیره، منتخب اقل سهامدار بیش از پنجدرصد سهام شرکت اصلی و سهامداری که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به همراه شرکتهای فرعی و وابسته، توانایی انتخاب حداکثر یکی از اعضای هیاتمدیره شرکت را داراست» است.
۳- پیشنهاد میشود در ترکیب هیاتمدیره، عضو مستقل ارشد هیاتمدیره تعریف شود و منشور جداگانهای برای عضو مستقل تعریف شود و مسوولیتها و وظایف بیشتری در اختیار آن قرار گیرد تا از این طریق بتواند منافع سهامداران خرد را تامین کند. در نتیجه نظارت بر مدیران اجرایی هم توسط رئیس هیاتمدیره (نماینده سهامداران اکثریت) و هم توسط عضو مستقل ارشد (نماینده سهامداران اقلیت) صورت میپذیرد و منافع سهامداران اقلیت نیز تضییع نمیشود.
۴- در ماده ۱۲۱ لایحه اصلاحیه قانون تجارت عنوان شده است که «تصمیمات هیاتمدیره بایـد بـا اکثریت آرای حاضرین اتخاذ گردد، مگرآنکه در اساسنامه اکثریت بیشتری مقرر شده باشد.» همانطور که در بند بالا اشاره شد، در راستای تقویت عضو مستقل هیاتمدیره، در اینخصوص پیشنهاد میشود که فرمت اساسنامه ناشران پذیرفته شده در بورس و فرابورس اصلاح شود و در فرمت جدید ذکر شود که تمامی مصوبات هیاتمدیره شرکت باید به تصویب عضو مستقل هیاتمدیره برسد.
۵- در تبصره یک ماده ۴ دستورالعمل مزبور عنوان شده است «تعداد اعضای هیاتمدیره برای شرکتهای بزرگ، به تشخیص و اعلام سازمان، حداقل هفت نفر است.» با توجه به تمرکز مالکیت و شناوری پایین سهام شرکتها در بورس و فرابورس، در جهت تسهیل شرایط و بستر انتخاب عضو مستقل هیاتمدیره، پیشنهاد میشود تعداد اعضای هیاتمدیره برای تمامی شرکتها ۷ نفر لحاظ شود و برای شرکتهای بزرگ نیز بنا به تشخیص و اعلام سازمان بورس و اوراق بهادار از ۷ نفر به بالا قابل افزایش است. البته لازم به ذکر است با توجه به تغییر سهام شناوری شرکتها، تعیین تعداد اعضای هیاتمدیره پس از کسب تاییدیه سازمان بورس و اوراق بهادار قابلتعدیل است.
۶- پیشنهاد میشود که عضو مستقل هیاتمدیره در کمیتههای تخصصی هیاتمدیره بهخصوص کمیته حسابرسی، بهعنوان رئیس کمیته تعیین شود.
در روزی که شاخصکل بورس تهران با رشد ۸۷/ ۰درصدی همراه شد، از ۳۴۵ نماد معاملهشده، قیمت پایانی ۲۵۵سهم (۷۴ درصد) مثبت بود و در مقابل ۷۶ سهم (۲۲درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۶۷ نماد (۱۹درصد) صف خریدی به ارزش ۴۱۰میلیارد تومان تشکیل دادند، اما در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در ۶نماد بورسی (۲ درصد) به ارزش ۸میلیارد تومان بودیم. همچنین در این روز بورس تهران شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۷۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود.
در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس رشد ۳۶/ ۰درصدی را ثبت کرد، ۱۴۲نماد معامله شدند که در این میان قیمت ۱۰۵سهم (۷۴درصد) مثبت و ۳۷ سهم (۲۶درصد) منفی بود. در این بازار ۲۵ نماد (۱۸درصد) صف خریدی به ارزش ۳۶ میلیارد تومان تشکیل دادند اما ۲۴ نماد (۱۷درصد) نیز با صففروشی به میزان ۴۲ میلیارد تومان مواجه شدند.
بازار پایه نیز دیروز میزبان دادوستد ۱۱۹نماد بود. در این میان ۵۱ سهم (۴۳ درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد ۶۱ سهم (۵۱درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار نیز ۳۵نماد (۲۹درصد) صف خریدی به ارزش ۹۵ میلیارد تومان را شکل دادند و صففروش در این بازار به ۴۲ نماد (۳۵ درصد) با ارزشی بالغ بر ۱۲۴ میلیارد تومان اختصاص پیدا کرد.
در چهارمین روز هفته، اسکناس آمریکایی به سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان نزدیک شد و فلز گرانبهای داخلی یک کانال صعود را به ثبت رساند. روز سهشنبه، دلار ۲۰۵تومان رشد را به ثبت رساند و حدود ساعت ۳ بعدازظهر در محدوده ۲۷ هزار و ۴۲۰ تومان قرار گرفت.
تغییر معادلات در بازار دلار
به گفته فعالان، سه عامل در رشد قیمت دلار اثرگذار بودند. نخستین عامل، تعویق مذاکرات ایران با طرف اروپایی بود. بعدازظهر روز دوشنبه، سخنگوی اتحادیه اروپا اعلام کرد که روز پنجشنبه در بروکسل با ایران درباره از سرگیری مذاکرات درباره برجام گفتوگویی برگزار نخواهند کرد. بعدتر اعلام شد که این مذاکرات به هفته آتی منتقل شده است. به باور برخی معاملهگران، بازار ارز تحت تاثیر احتمال شروع دوباره مذاکرات هستهای به صورت هیجانی با فشار فروش مواجه شد و در مسیر کاهشی قرار گرفت. به نظر میرسد هر چقدر مذاکرات به تعویق بیفتد، بخشی از معاملهگران، ارزهای فروخته شده را جایگزین خواهند کرد.
البته برخی بازیگران ارزی عنوان میکنند در صورتی که دولت راه پایداری برای تامین نیازهای ارزی ارائه دهد و معاملهگران سهولت در جابهجاییهای ارزی را تجربه کنند، دیگر بحث مذاکرات هستهای آنچنان مورد توجه بازار نخواهد بود. با این حال، در شرایط فعلی بیشتر معاملهگران اعتقاد دارند که دسترسی به درآمدهای ارزی و افزایشهای آن، بستگی به مذاکرات هستهای و لغو تحریمها دارد.
در کنار این، برخی معاملهگران انتظار داشتند که رئیسجمهور در صحبتهای خود با مردم، تصویر روشنی از آینده اقتصاد و چگونگی رسیدن به آن را ترسیم کنند. با این حال، به نظر میرسد صحبتی که به معاملهگران چنین حسی را انتقال دهد که وضعیت درآمدهای ارزی بهبود پیدا خواهد کرد، انتقال پیدا نکرده است. برخی از معاملهگران ارزی عنوان میکردند که همچنان نمیدانند برنامه دولت جدید برای مدیریت بازارها در دوران تحریمها به چه صورت است و اگر قرار است زندگی افراد به تحریم گره نخورد، چه اقداماتی صورت خواهد گرفت. البته برخی فعالان نیز عنوان میکردند نوسانگیران پیرامون صحبتهای رئیسجمهور جوسازی کردند و در روزهای بعد با کاهش این جوسازیها، دلار به ریل کاهشی بازخواهد گشت.
پس از جوسازی پیرامون صحبتهای رئیسجمهور میتوان گفت عامل سومی که در روز سهشنبه زمینهساز افزایش قیمت دلار شد، افزایش تقاضاهای حوالهای بود. روز گذشته، کانالهای اطلاعرسانی معاملهگران گزارش دادند که قیمت حواله درهم تا محدوده ۷ هزار و ۴۶۰ تومان پیشروی کرده است. این سطح قیمتی ۴۰ تومان بالاتر از روز دوشنبه بود. بر اساس اظهارات معاملهگران، بین درهم و دلار رابطه مستقیمی وجود دارد و بهطور سنتی، رشد یکی منجر به افزایش دیگری میشود. از نگاه تحلیلگران فنی در صورتی که درهم به بالای سطح ۷ هزار و ۵۰۰ تومانی برود، میزان خریدها در بازار داخلی بیشتر خواهد شد.
البته شماری از معاملهگران انتظار دارند که دلار با نزدیک شدن به سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومانی با فشار فروش مواجه شود. از نگاه این گروه، در شرایط نا اطمینانی، معاملهگران پس از یک سود و نوسانگیری کوچک از بازار خارج میشوند.
در روزی که دلار توانست رشد ۲۰۵ تومانی را تجربه کند، سکه امامی نیز یک کانال افزایش قیمت را به ثبت رساند و توانست از مرز ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان عبور کند. ساعت ۳ بعدازظهر دیروز فلز گرانبهای داخلی ۱۱ میلیون و ۷۷۰ هزار تومان قیمت خورد که ۱۰۰ هزار تومان بیشتر از روز دوشنبه بود.
بایدن در آخرین اظهارنظر خود مربوط به رمزارزها، نگرانی شدید خود را درباره کاهش کارآیی تحریمها با گسترش رمزارزها اعلام کرد. دولت بایدن روز دوشنبه هشدار داد که ارزهای دیجیتالی با نوآوریهای خود و ایجاد بسترهای جدید برای پرداخت و پوشش معاملات، تهدیدی برای برنامه تحریمهای آمریکا محسوب میشود و در گزارشی جدید اعلام کرد که ایالاتمتحده باید نحوه اعمال تحریمها را به گونهای مدرن کند که به عنوان یک ابزار موثر امنیت ملی باقی بماند. این نگرانی آمریکا از ماهیت ارزهای دیجیتال نشات میگیرد که امکان شناسایی اطلاعات یک تراکنش را سخت خواهد کرد. این اتفاق باعث شده مقاصد تحریم آمریکا، بتوانند مسیر جدیدی را برای مبادلات مالی پیدا کنند.
نگرانی جدید آمریکا از رمزارزها
مسیر جدید دور زدن تحریمها
کاخ سفید در پیامی نگرانی خود را نسبت به تهدید ارزهای دیجیتال برای برنامههای تحریمی ایالاتمتحده اعلام کرد. ظهور ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت ذاتی خود که امکان ردیابی طرفین تراکنش را تقریبا غیرممکن میکند، موجب شده است تا مسیر جدیدی برای نقل و انتقالات مالی برای مقاصد تحریم آمریکا ایجاد شود. از همینرو اخیرا دولتها به کنترل بیشتر در این حوزه برای جلوگیری از این قبیل مبادلات و پولشویی توجه بیشتری میکنند. ایالاتمتحده در گزارشی جدید اعلام کرد که باید تحریمهای خود را با این تکنولوژی مدرنیزه کند تا بتوانند از آن به عنوان یک ابزار کاربردی برای امنیت ملی استفاده کنند. البته این امر نیازمند هزینههای گزاف مالی و اجتماعی برای آنها خواهد بود. فعالان حوزه رمزارزها و بلاکچین تاکنون بهشدت با کنترل دولتها بر آن مخالفت کردهاند.
این هشدار و نگرانی در بررسی شش ماهه وزارت خزانهداری بر برنامههای تحریمی آمریکا گنجانده شده است که در سالهای اخیر به عنوان اهرمی در دیپلماسی بینالمللی ایالاتمتحده با شدت بیشتری مورد استفاده قرار گرفته است. از همینرو کاخ سفید اعلام کرده است که تلاش آنها بر این است که بدون ایجاد مانع برای نوآوری در این حوزه، بتواند یک مسیر تنظیم مالی جدید در راستای اهداف دولت ایجاد کند. در این گزارش آمده است: نوآوریهای تکنولوژیکی مانند ارزهای دیجیتالی، بسترهای پرداخت جایگزین و روشهای جدید پنهان کردن معاملات برونمرزی، کارآیی تحریمهای آمریکا را کاهش میدهند. این فناوریها، به اشخاص حقیقی و حقوقی هدف تحریم، فرصتهایی برای نگهداری و انتقال وجوه خارج از سیستم مالی سنتی مبتنی بر دلار ارائه میدهند. وزارت خزانهداری همچنین نگرانی خود را درباره اقدامات رقبای آمریکا برای کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا ابراز کرد و گفت که سیستمهای پرداخت دیجیتالی جدید میتواند این روند را تشدید کرده و قدرت تحریمهای آمریکا را از بین ببرد. قدرت دلار آمریکا و نقش آن به عنوان ارز ذخیره جهانی، به این معنی است که ایالاتمتحده میتواند کشورها، گروهها یا افراد را به دلخواه خود از سیستم مالی جهانی قطع کند. این امر تلاش برای یافتن راههای جدید برای فرار از تحریمهای آمریکا را تشدید کرده است.
این گزارش هفت صفحهای کاخ سفید، جزئیات کمی درباره برنامه وزارت خزانهداری برای سازگاری با معماری جدید مالی دیجیتالی که در سراسر جهان در حال گسترش است، ارائه کرد. این توصیهها شامل سرمایهگذاری در فناوری جدید و استخدام کارکنان با تخصص در داراییهای دیجیتال بود. یک مقام ارشد خزانهداری روز دوشنبه به خبرنگاران گفت که یکی از اقدامات مهم برای جلوگیری از فرار از تحریمها، هماهنگی بیشتر با سایر کشورها است تا تبدیل ارزهای دیجیتال به پول فیات را دشوارتر کند. ماه گذشته، دولت بایدن با افزایش مشکل حملات باجافزارها، استفاده از تحریمها را برای قطع سیستمهای پرداخت دیجیتالی گسترش داد. توصیههای دیگر شامل ایجاد یک رویکرد سیستماتیکتر برای تعیین تحریمها بود که در نهایت میتواند برخی از آنها را حذف کند.
ارزش مجموع ارزهای دیجیتال خریداری و ذخیره شده توسط سرمایهگذاران سازمانی، بیش از ۳/ ۷۲ میلیون دلار برآورد شده؛ رقمی که در تاریخ پیدایش رمزارزها بیسابقه بوده است. با افزایش قیمت بیتکوین طی یک هفته گذشته، بسیاری از مشتریان سازمانی و موسسات بزرگ سرمایهگذاری جهان بار دیگر به خرید و ذخیره این ارز دیجیتال رو آوردهاند.
به نوشته نشریه کوین تلگراف، مجموع سرمایهگذاریهای سازمانی در زمینه ارزهای دیجیتال در ماه مارس سال جاری میلادی حدود ۵۷ میلیون دلار بوده و این درحالی است که این میزان در ماه مه به رقم بیسابقه ۶/ ۷۱ میلیون دلار افزایش یافته است.
طی هفته گذشته، سرمایهگذاری مشتریان سازمانی روی صنعت ارزهای دیجیتال افزایش یافته و به رقم ۸۰ میلیون دلار رسیده که ۷۰ میلیون دلار از این مقدار را بیتکوین به خود تخصیص داده است. مشتریان سازمانی همچنین روی دو ارز «پولکادات» و «آدا» نیز به ترتیب ۶/ ۳ و ۷/ ۲ میلیون دلار سرمایهگذاری کردهاند و این در حالی است که «اتریوم» به عنوان دومین ارز بزرگ بازار توانسته است تنها یک میلیون دلار از سرمایهگذاریهای بخشهای سازمانی را به خود تخصیص دهد.
به گفته کارشناسان، حرکت Bull Pennant بیتکوین از قیمت ۴۸۲۰۰ دلار به سمت بالا، احتمالا منجر به افزایش دو برابری به نسبت مقاومت ۵۰ هزار دلاری این رمزارز خواهد شد و با این حساب میتوان سقف قیمتی ۱۰۰ هزار دلار را برای بیتکوین پیشبینی کرد.
در همین راستا، تیمی از محققان بازار ارزهای دیجیتال در مرکز تحقیقات بانک «استاندارد چارتر» تحلیلی منتشر کردهاند که بر اساس آن، قیمت بیتکوین کمتر از یک سال آینده به سقف ۱۰۰ هزار دلار خواهد رسید. به گفته «جفری کندریک» از محققان ارشد این تیم، بیتکوین میتواند با ادامه این روند، به ابزاری برای معاملات مستقیم جهانی تبدیل شده و به عنوان ارز رقیب دلار آمریکا در بازارهای جهانی مطرح شود.
بهای شمش و محصولات فولادی ساختمانی در اغلب بازارهای مختلف دنیا از جمله بازارهای صادراتی CIS یا بازارهای صادراتی چین رو به افزایش گذاشته است. بحران انرژی با محدودیت در تولید و عرضه و افزایش هزینه تولید، مهمترین عامل رشد قیمتی در بازارهای مختلف بود. در عین حال با نزدیک شدن به زمان المپیک زمستانی بر محدودیتهای تولید فولاد در چین افزوده میشود که این موضوع نیز از این رشد قیمتی حمایت میکند. در این شرایط کاهش رشد شتابان اقتصاد چین و بحران در بخش مسکن این کشور، دو سیگنال مهمی هستند که میتوانند در میانمدت بازار فولاد را دچار التهابی جدید کنند و با تضعیف تقاضا به افت قیمتی در این بازار منجر شوند.
Untitled-3
اثرگذاری المپیک زمستانی بر بازار جهانی آهن و فولاد
دولت چین سیاستهای کنترلی خود در زمینه کاهش تولید فولاد در این کشور را به منظور رسیدن به هوایی پاک با جدیت ادامه میدهد؛ به نحوی که دولت این کشور، این هفته از فولادسازان بیشتری در شهرهای شمالی چین خواسته است که تولید خود را از 15 نوامبر تا 15 مارس کاهش دهند. برگزاری المپیک زمستانی در سهماهه ابتدایی سال 2022 میلادی یکی از مهمترین دلایل اصرار دولت چین بر کنترل آلایندههای کربنی در این کشور است. تحلیلگران بازار فولاد انتظار این محدودیت در تولید فولاد با هدف رسیدن به هوایی پاک را پیشبینی میکردند، اما رفتار دولت چین و توقف یا کاهش تولید فولاد در این کشور بسیار فراتر از پیشبینیها بوده است.
تحلیلگران Citi analysts برآورد کردهاند که اگر میزان تولید فولاد سایر نقاط دنیا در سهماهه ابتدایی سال 2022 تغییری نسبت به زمان مشابه در سال قبل نکند، با توجه به برنامه افت تولید فولاد چین، در این زمان میزان تولید جهانی فولاد کاهشی 12درصدی پیدا کند. این برآوردها سیگنالهایی مهم برای بازار آهن و فولاد دنیا تلقی میشود.
چین بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد خام و محصولات فولادی در دنیاست و اخذ سیاست کاهش تولید از سوی این کشور میتواند بر روند نوسان قیمت جهانی فولاد اثرگذار شود.
سایه سنگین کاهش شتاب رشد اقتصادی چین بر بازار فولاد
کاهش شتاب رشد اقتصادی چین ظرف ماههای اخیر فاکتور مهم دیگر اثرگذار بر بازار کامودیتیها در دنیا و بهخصوص بازار فولاد است. اقتصاد چین در سهماهه ژوئیه تا سپتامبر سالجاری میلادی نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد 9/ 4درصدی داشت که این رقم کندترین سرعت رشد اقتصادی در چین ظرف یک سال گذشته و در عین حال کمتر از برآوردهای تحلیلگران بود.
رشد اقتصادی چین در سهماهه دوم سال افزایش 8درصدی را تجربه کرد؛ کاهش این رقم به 9/ 4درصد در سهماهه سوم سال بیانگر آن است که بهبود اقتصادی این کشور پس از آسیب از شیوع بیماری کووید-19 در حال تضعیف است.
چالش تامین انرژی و کمبود برق در چین، شیوع مجدد کرونا در برخی استانهای این کشور و محدودیتهای اعلامی به منظور جلوگیری از شیوع بیشتر آن و فشار دولت پکن بر واحدهای صنعتی بهمنظور کاهش یا توقف تولید برای کاهش انتشار آلایندههای کربنی و عبور از بحران کمبود انرژی به افت شتاب رشد اقتصادی چین منجر شده است. البته در این میان، انتشار اخباری مبنی بر احتمال ورشکستگی شرکتهای بزرگ ساختمانی چینی و احتمال ایجاد بحران مالی به تبع این ورشکستگی نیز در کاهش شتاب رشد اقتصادی چین بیتاثیر نبوده است.
تورم جهانی و افزایش سرسامآور قیمت جهانی کالاها بر هزینه مواد اولیه و تولید در این کشور تاثیر گذاشته و صنایع تکمیلی این کشور را دچار بحران فعالیت کرده است. در همین زمان دولت پکن سیاست خنثیسازی انتشار آلایندههای کربنی تا سال 2060 را پیگیری میکند و اجرای این سیاست با فشار بر صنایع این کشور از شتاب رشد اقتصادی در چین کاسته است. در این میان برخی کارشناسان از استمرار اثرگذاری این چالشهای منفی بر اقتصاد چین در ماههای آینده ابراز نگرانی میکنند.
وویی چن هو، اقتصاددان در بانک سنگاپور، میگوید: بحران انرژی و سیاست کمتوجهی به سرمایهگذاران بزرگ در چین میتواند به کاهش شتاب رشد اقتصادی چین بیش از ارقام فعلی منجر شود.
کاهش شتاب رشد اقتصادی چین، میتواند به مفهوم تضعیف تقاضا در بازارهای کالایی این کشور باشد. این موضوع سیگنالی منفی برای بازار فولاد چین و دنیا به شمار میرود؛ هر چند تاکنون فشار بر بخش تولید فولاد در چین بیش از تضعیف تقاضا بوده و این موضوع باعث شده تا همچنان محصولات فولادی بتوانند نرخهای فعلی خود را حفظ کنند.
تلاطم در بازار با اخبار ورشکستگی شرکتهای ساختمانی
بخش قابلتوجهی از بازار فولاد در چین مربوط به فولادهای ساختمانی میشود و بدون اغراق میتوان گفت که بحران در بخش املاک این کشور میتواند بهسرعت بر بازار آهن و فولاد چین و در ادامه سایر بازارهای این محصولات در دنیا اثرگذار شود. در این شرایط، ظرف هفتههای اخیر موضوع بدهی 300هزار میلیارد دلاری شرکت ساختمانی «اورگرند» در چین رسانهای شد و برای بازه زمانی کوتاهی نیز اثرگذاری آن بر بازارهای مالی و کالایی دنیا تجربه شد. سقوط بهای سنگآهن به زیر 100دلار یکی از بارزترین نتایج انتشار این خبر بود. هرچند در ادامه با مطرح شدن احتمال حمایت دولت پکن از این شرکت و جلوگیری از ورشکستگی آن تاثیر این خبر بر بازارها کاهش یافت، اما واقعیت این است که همچنان مساله بحران مالی شرکتهای ساختمانی در چین همچون سیگنالی مهیب بر بازارهای کالایی دنیا بهخصوص در بخش کالاهای ساختمانی سنگینی میکند.
بانک مرکزی چین که تا پیش از این نسبت به بدهی شرکت اورگرند سکوت کرده بود، در هفته اخیر سکوت خود را در قبال این بحران شکست. زو لان (Zou Lan)، مدیر بانک خلق چین گفت: بدهیهای مالی در حوزه اوراق شرکت اورگرند کمتر از یکسوم کل بدهیهای آن را تشکیل میدهد و این شرکت طلبکاران متعددی دارد. با وجود این، وی میگوید: موسسات مالی خصوصی کمی در معرض خطر بحران مالی اورگرند هستند و خطرات بحران بدهی این شرکت قابل کنترل است. «یو سو» از واحد اطلاعات اکونومیست میگوید: کند شدن بخش ساختوساز در چین بر فعالیت شرکتهای فعال در بخش ساختمانی ازجمله پیمانکاری ساختمان، تولیدکنندگان مصالح ساختمانی و حتی تولیدکنندگان لوازم خانگی اثرگذار میشود. بنابراین بحران مالی شرکتهای ساختمانی در چین سیگنالی مهم و منفی برای بازار آهن و فولاد چین است که اثرگذاری آن در بازار همچنان به قوت وجود دارد.
بحران انرژی به رکود در صنایع فولادی چین میانجامد
دومین اقتصاد بزرگ جهان در ماههای اخیر با چالشهای متعددی در بخش انرژی نیز روبهرو شده است. رشد بهای زغالسنگ حرارتی در چین ادامهدار شده و البته سهمیهبندی برق نیز در این کشور ادامه دارد.
این موضوع با افزایش هزینههای تولیدات صنعتی به رکود در بازار محصولات صنعتی چینی دامن میزند. منطقه شانشی که حدود 30درصد زغالسنگ چین را تولید میکند و بزرگترین تامینکننده داخلی زغالسنگ این کشور است، درگیر سیلی طولانی و کمسابقه شده که این موضوع بر بحران انرژی در چین دامن میزند.
جولیان ایوانز پریچارد، اقتصاددان ارشد Capital Economics در چین میگوید: قیمت زغالسنگ حرارتی همچنان در حال افزایش است و این موضوع میتواند رکود در صنعت این کشور را عمیقتر کند.
بحران انرژی در چین فعالیت بسیاری از صنایع این کشور و بهخصوص صنایع انرژیبر همچون واحدهای ذوب فولاد، آلومینیوم و تولید سیمان را در این کشور مختل کرده است. رشد بهای انرژی و تورم جهانی باعث شده تا قیمت تولید محصول درب کارخانه در این کشور بیشترین رشد را ظرف 25سال اخیر تجربه کند. بحران انرژی چاقویی دولبه برای بخش فولاد چین است. از سویی این بحران به کاهش و توقف تولید در بخش فولاد منجر شده و از این منظر با ایجاد کسری در بازار زمینه رشد قیمتی را در این بازار فراهم کرده است و از سوی دیگر، رشد بهای انرژی با افزایش قیمت محصولات تولیدی و فشار بر مصرفکننده زمینهساز رکود در بازار مصرف شده است که این موضوع میتواند از میزان تقاضا در بازارهای داخلی چین بکاهد و به این ترتیب سیگنالی منفی برای این بازار باشد.
نمادهای فعال تابلوی معاملات آتی بورس کالا در حالی روز گذشته را با سبزپوش شدن نرخ تسویه سپری کردند که مهمترین اهرم اثرگذار بر این بازار، یعنی تکانههای ارزی، جرقههای مثبت نرخ را تجربه کرد.
نمای سبز بازار پیشنگر بورس کالا در فصل پاییز
یکی از مهمترین عوامل اقتصادی موثر بر بازار پیشنگر بورس کالا، تکانه های ارزی است که میتواند به صورت مستقیم و لحظهای اثر خود را بر دادوستد این ابزار مالی- کالایی، یعنی قراردادهای آتی منعکس کند. از این رو در لحظه تنظیم این گزارش، بهای تسویه عموم داراییهای سرمایهای و محصولات کشاورزی قابل معامله تابلوی آتی بورس کالا سبزپوش شد و برایند ورود و خروج نقدینگی به این بازار را مثبت نشان داد، به طوری که اگر مجموع موقعیتهای خرید و فروش همزمان واردشده به این بازار در تمامی نمادهای فعال را مورد ارزیابی قرار دهیم، افزایش ورود نقدینگی به تابلوی آتی بورس کالا تایید میشود. اینکه روز گذشته نوسان مثبت نرخ تسویه در تمامی کالاهای قابل معامله بازار آتی به ثبت رسید، بیانگر آن است که معاملهگران بهشدت نسبت به تحرکات قیمتی موجود در بازار ارز حساس هستند و سعی دارند از کوچکترین تغییر بهای ارز، به نفع موقعیتهای تعهدی خود بهره ببرند. به دلیل فعالیت نوسانگیران، بهعنوان بخش قابلتوجهی از معاملهگران بازار آتی، هنوز نمیتوان این نوسانهای رفت و برگشتی بهثبترسیده را بهعنوان روند تلقی کرد؛ چرا که در سایر بازارهای موازی خبری از سیگنالهای افزایشی قطعی به چشم نمیخورد.
نکته جذاب معاملات روز گذشته و سبزپوش شدن این بازار، این است که پس از چهار هفته مداوم افت دادههای حیاتی معاملات در این بازار و درجازدن نرخهای تسویه در کانال قیمتی فعلی، جرقههای مثبت قیمتی میتواند روزنه امیدی برای دارندگان موقعیت خرید در بازار آتی باشد؛ چرا که در صورت تداوم تحرکات زیرپوستی مثبت، میتوان احتمال آغاز روند افزایشی در معاملات قراردادهای آتی را بالا ارزیابی کرد. اما همچنان برای پیشبینی دقیقتر نیازمند تداوم این سیگنالهای مثبت در بازار هستیم که بتوان با قطعیت بیشتری آن را اعلام کرد.
معامله آتی نقره و واحدهای طلا با دو سیگنال افزایشی
اگر از تنها نماد فعال برای محصول زیره در بازار آتی چشمپوشی کنیم که در برخی از ساعات معاملاتی روز گذشته صف فروش را تجربه کرد، در سایر نمادهای فعال این بازار، شاهد رشد قیمت تسویه بودیم. بالاترین رشد قیمت آتی در بین نمادهای فعال در جریان معاملات روز گذشته، مربوط به دو دارایی سرمایهای این بازار، یعنی نقره و واحدهای صندوق طلا بود که با دو سیگنال افزایشی یعنی رشد محدود بهای ارز در کنار تکانههای مثبت این دو فلز گرانبها در بازارهای جهانی، روندی صعودی به خود گرفتند. در حال حاضر نقره با دو سررسید آبان و آذرماه بر تابلوی آتی بورس کالا معامله میشود که روز گذشته در لحظه تنظیم این گزارش به ازای هر گرم نقره، نرخ تسویه ۲۰هزار و ۶۲۰تومان برای نماد SILAB۰۰ و ۲۱هزار و ۲۰۰تومان برای نماد SILAZ۰۰ به ثبت رسید. برایند موقعیتهای باز در هر دوی این نمادها از ورود نقدینگی به بازار حکایت دارد که در هر دو سررسید، بیش از ۱۰درصد، موقعیت خرید و فروش همزمان باز شده است.
در بین سه نماد طلایی بازار آتی نیز، هر سه سررسید با رشد نرخ تسویه همراه شدند. آخرین قیمت به ثبت رسیده برای نمادهای طلایی آتی، ۸هزار و ۳۷۰تومان برای تحویل آبان به عنوان نزدیکترین سررسید و ۹هزار و ۱۱۰تومان برای تحویل بهمنماه است. بررسی معاملات دارایی پایه این قراردادها نشان میدهد که هر واحد صندوق طلای لوتوس، روز گذشته با نرخی کمتر از بهای قرارداد آتی خود، مورد معامله قرار گرفت که از حاکم شدن شرایط کونتانگو یا فورواردیشن برای بازار آتی حکایت دارد؛ به این معنی که در روز سررسید قیمت قرارداد آتی برای همگرا شدن با نرخ دارایی پایه خود، کاهش مییابد. البته بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که در معاملات دارایی پایه صندوقها طی روز گذشته، اگرچه فرضیه افت قیمت تا حدی تعدیل شد، اما همچنان انتظارات تورمی منفی پابرجا بود و نرخ پایانی این صندوقها کمتر از بهای ابطال آنها به ثبت رسید.
چشمانداز مثبت زعفران در فصل برداشت جدید
شایان کرمی، کارشناس بازار مشتقه بورس کالا در مورد روند معاملات اخیر این بازار به «دنیایاقتصاد» گفت: با توجه به شروع فصل برداشت زعفران، این محصول جذاب بازار آتی بیش از پیش مورد توجه فعالان این بازار قرار گرفته است. زعفرانهای نگین قابل معامله در بازار گواهی سپرده در حال حاضر نزدیک به ۱۶هزار تومان معامله میشود، اما با توجه به اینکه به انقضای نمادهای گواهی سپرده این محصول نزدیک میشویم، میبینیم که هنوز میزان معناداری محصول، از انبارها خارج نشده است، در حالی که حجم معاملات این بازار جالب توجه است. بر این اساس این انتظار وجود دارد که اگر محصولات سال گذشته زعفران از انبار خارج نشود، ظرفیت انبارهای بورسی برای ورود محصول برداشت جدید، کاهش یابد. از طرف دیگر با توجه به خرید حمایتی زعفران از سوی نهادهای متولی که بهای خرید زعفران نگین را ۲۰هزار و ۵۰۰تومان به ازای هر گرم اعلام کردهاند، چشمانداز خوبی برای زعفران در بازار فیزیکی در فصل جدید متصور هستیم. این امر باعث شده است که نرخ تسویه هر گرم زعفران نگین سررسید دیماه در بازار آتی در کانال ۲۲هزار تومانی معامله شود. کرمی ادامه داد: پیشبینیها از کاهش تولید حکایت دارد، اما چون در فصل برداشت هستیم، بازیگران اصلی بازار فیزیکی زعفران دست نگهداشتهاند. اگر کاهش تولید به صورت چشمگیری رخ دهد، با توجه به خرید حمایتی دولت در کنار کاهش محدودیتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا، این احتمال وجود دارد که با تقاضای صادراتی قابلتوجه، عرضه کم و حضور خریداران حمایتی قدرتمند، به رشد بهای زعفران در فصل جاری منتهی خواهد شد. همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا تمامی سررسیدهای آتی زعفران نگین، بهویژه سررسیدهای دورتر با حجم قابل ملاحظهای دادوستد شوند.
این کارشناس بازار مشتقه به داراییهای سرمایهای بازار آتی نیز اشاره کرد و افزود: این روزها بهای اسکناس آمریکایی با تمایل به افت نرخ در محدوده ۲۷هزار تومان نوسان میکند، در حالی که بازارهای جهانی نوسانات جالبی را تجربه میکنند. باتوجه به رشد شاخص دلار آمریکا و اتخاذ سیاستهای انقباضی از سوی فدرالرزرو بدیهی است که فشار فروش بر این فلز گرانبها افزایش یابد. از این رو نمادهای صندوق طلا و نقره در بازار قراردادهای آتی با کاهش محسوس حجم معاملات روبهرو شدهاند.
مدتی است، روند صعودی بازارجهانی کامودیتی ها و نفت، بیش از گذشته توجه سرمایه گذاران را به خود معطوف کرده است، طوریکه آنها بیش از گذشته، برای ترسیم دورنمای سرمایهگذاری خود به دنبال ثبات و بررسی نوسانات این مهم میپردازند.
رییس هیات مدیره سبدگردان «اقتصاد بیدار» در گفت و گو با پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و در بررسی نوسانات قیمتی بازار جهانی کامودیتی گفت: در گام اول افزایش عرضه و در گام دوم افت تقاضا سبب می شود تا قیمت کامودیتیها افت کند، اما این روند ممکن است یک یا دو سال به طول انجامد. از ماه ها قبل در بازارهای جهانی اختلالاتی در زنجیره تامین مواد اولیه به وجود آمد، این مشکل به طور عمده به بالا بودن هزینه حمل و نقل برمی گشت، به طوری که به موجب آن بسیاری از کارخانهها نتوانستند مواد اولیه خود را به موقع تامین کنند. از این رو بخشی از افزایش قیمت های جهانی از این محل ایجاد شد.
ولید هلالات، افزود: وجود خشکسالی جهانی، قطعی گسترده برق در چین به دلیل مشکل تامین انرژی و به دنبال آن افزایش ۳۰ درصدی قیمت سیمان در چین، همگی دست به دست هم دادند تا توجه بازارهای جهانی به یک هشدار بزرگ در این خصوص جلب شود. به این معنی که نبود تامین انرژی به اندازه کافی می تواند به ایجاد اختلال بزرگ تری در عرضه بیانجامد.
این تحلیلگر بازار ادامه داد: کمبود برقِ آبی در سال جاری و نیز پایین بودن سطح ذخیره گاز اروپاییها و به دنبال آن پایین آمدن تولید چین، همگی دست به دست هم دادند تا قیمت های جهانی کامودیتی ها افزایش یابد.
هلالات تاکید کرد: رشد قیمتهای جهانی شمشیری دو لبه است؛ به این معنی که بالا رفتن قیمتها به دلیل اختلال در نظام عرضه و مشکل تامین انرژی، سبب میشود تا رشد اقتصادی در اقتصادهای بزرگ اتفاق بیفتد و به دنبال آن تقاضا کاهش یابد.
تحلیل دقیق وضعیت فعلی امکان پذیر نیست
وی افزود: در نظر داشته باشید که با رشد دوباره قیمت ها، تعادل عرضه و تقاضا از بین می رود. در این نقطه تا قیمتها بخواهند دوباره به روال عادی برگردند، شاهد یک هیجان و نوسان رفت و برگشتی جدید در قیمت های جهانی خواهیم بود؛ این روال زمانبر است و ممکن است تا سال آینده به طول بیانجامد.
این کارشناس بازارسرمایه، گفت: به نظر من بهتر است از این نقطه به بعد، قیمتهای جهانی افزایش بیشتری نداشته باشند و روال جهانی به طوری پیش رود که مشکل انرژی تا حد زیادی رفع شود، تا سرمایهگذاران در حوزه فلزات و کامودیتی ها امیدوار باشند که تامین گاز برای کشورهای اروپایی انجام شود یا چین بتواند نرخ رشد اقتصادی خود را بالا نگه دارد؛ زیرا در غیر این صورت قیمت کامودیتی ها به مرور تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
هلالات افزود: اکنون و در کوتاه مدت، شرایط به این شکل است. چون پیچیدگیهایی در این خصوص وجود دارد از طرفی چون در دهه های گذشته نیز چنین تجربه ای وجود نداشته، تحلیل دقیق تری از آن نمی توان ارائه داد.
ریسک دخالتهای دولتی در برابر سرمایهگذاران
رییس هیات مدیره سبدگردان «اقتصاد بیدار» بیان کرد: بازار داخلی ما نیز از این اصل مجزا نیست، به طوری که همگام با شروع قطعیهای برق، با رشد قیمت سیمان رو به رو بودیم. در کنار این مسایل، اظهارنظرهای دولتی امنیت سرمایهگذاری را پایین می آورد. از این رو بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح می دهند با حضور در بازارهای جهانی این ریسک را حذف کنند.
مسیر قیمت نفت، صعودی است؟
هلالات، بخشی از رشد قیمت نفت را به دلیل کمبود گاز دانست و افزود: به نظر می رسد با توجه به افزایش دکلهای نفتی در امریکا وافزایش حدود یک میلیون بشکه، تا حد زیادی قیمت نفت کنترل می شود؛ بنابراین در زمستان قیمت نفت، نوسانات قیمت گاز را تجربه نخواهد کرد. با توجه به این موضع به نظر من قیمت نفت زیر ۷۰ دلار نخواهد رفت، اما بالای ۹۰ دلار رفتن آن هم کار بسیار دشواری است. این موضوع بستگی به این دارد که امریکا با چه میزان سرما در زمستان رو به رو باشد، زیرا با شدت سرما و مشکل در عرضه، قیمت نفت نیز تحت تاثیر زیادی قرار می گیرد.
وضعیت قیمتی جذاب برای سرمایهگذاری میان مدت
این تحلیلگر بازارهای جهانی تصریح کرد: با افزایش قیمت نفت، بهای تمام شده محصولات با شتاب بیشتری حرکت می کنند و به دنبال آن محصولات پالایشی و پتروشیمی در بازار داخلی نیز در وضعیت بهتری قرار خواهند گرفت، اما در نظر داشته باشید، همانطور که در بالا اشاره شد، افزایش قیمت ها از یک نقطهای، با افت تقاضا مواجه می شود. بنابراین می توان گفت وضعیت قیمتی کنونی برای سرمایه گذاران با افق دید میان مدت جذاب است، زیرا با افزایش بیش از حد قیمت نفت، ممکن است با روندی معکوسی در قیمت ها (ناشی از کاهش تقاضا) مواجه باشیم. موضوعی که به نفع سرمایه گذاران نیست.
معاون وزیر جهاد کشاورزی از ابلاغ دستورالعمل خرید حمایتی زعفران خبر داد و گفت: ۹۴ درصد زعفران دنیا در ایران تولید میشود، اما سهم ما از بازار این محصول تنها ۵ درصد است و به همین دلیل امسال، سال پایانی خرید انفعالی این محصول خواهد بود و برای سال آینده ما برنامههایی در حوزه بهبود صنایع بسته بندی، صنایع تکمیلی و توزیع طلای سرخ خواهیم داشت.
به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از کالاخبر، اسماعیل قادری فر امروز در نشستی خبری با اشاره به اینکه دستورالعمل خرید حمایتی زعفران ۱۴۰۰ دیروز توسط وزیر جهاد کشاورزی ابلاغ شد، گفت: بر این اساس ما زعفران صادراتی نگین را با پایه قیمتی ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خریداری میکنیم.
وی با اشاره به اینکه این قیمت قبلاً در شورای قیمت گذاری محصولات استراتژیک تعیین شده بود، افزود: ما از دوشنبه هفته قبل خرید زعفران را در سه استان خراسان رضوی، خراسان جنوبی و خراسان شمالی شروع کردیم.
معاون وزیر جهاد کشاورزی با اشاره به نقایصی که در حوزه دسته بندی، صنایع تکمیلی و زنجیره توزیع زعفران وجود دارد، گفت: ۹۴ درصد زعفران جهان در ایران تولید میشود در حالی که سهم بازار ما کمتر از ۵ درصد است و به همین جهت امسال، سال پایانی خرید انفعالی این محصول خواهد بود و برای سال آینده ما برنامههایی در حوزه بهبود صنایع بسته بندی، صنایع تکمیلی و توزیع طلای سرخ خواهیم داشت.
مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی همچنین از تنظیم هوشمند بازار محصولات کشاورزی خبر داد و گفت: ما در حوزه تولید تأمین و توزیع محصولات کشاورزی با مشکلات زیادی مواجه هستیم به طوری که کشاورزان ما در شرایط دشوار بهترین و باکیفیت ترین محصول را تولید میکنند اما هنگام توزیع و فروش آن با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند.
قادری فر با اشاره به اینکه دلالان و واسطهها محصول کشاورز را خریداری و از آن استفاده زیادی میکنند، گفت: از سوی دیگر این محصولات با نرخهای گزاف به دست تولیدکنندگان میرسد که این رویه باید اصلاح شود.
مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی با اشاره به اینکه به طور متوسط فاصله قیمتی محصولات از مزرعه تا سفره گاهی تا ۷۰۰ درصد است، گفت: ما در محصولات مختلف از جمله پیاز، هندوانه و … شاهد این مساله هستیم و سازمان تعاون روستایی سعی میکند که با رویکرد هوشمندسازی زنجیره تأمین و توزیع این مشکل را حل کند و سهم مناسبی از بازارهای جهانی را در اختیار صادرکنندگان داخلی قرار دهد.
وی با اشاره به شبکه بزرگ مویرگی تعاونیهای کشور نیز گفت: باید تعاونیها و تشکلهای حوزه کشاورزی را توانمند کنیم و آنها را ارتقا بخشیم تا بتوانیم از سوی کشاورزی صنعتی به سمت کشاورزی مدرن و صنعتی حرکت کنیم.
قادری فر بیکاری دانش آموختگان کشاورزی را از دیگر معضلات این بخش عنوان کرد و گفت: باید کاری کنیم که کشاورزی جایگاه واقعی خود را پیدا کند و به رشد و نمو برسد تا بتوانیم از فارغ التحصیلان و نخبگان این حوزه به نحو احسن استفاده کنیم. در همین راستا فردا نمایشگاهی با حضور شرکتهای دانش بنیان و استارت آپی برگزار میشود که در این نمایشگاه آخرین دستاوردهای بخش کشاورزی معرفی خواهد شد.
معاون وزیر جهاد کشاورزی با بیان اینکه اقتصاد کشاورزی یکی از ارکان امنیت ملی کشور است، گفت: توجه به اقتصاد کشاورزی میتواند یکی از ارکان توسعه اقتصادی کشور باشد.
مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی با بیان اینکه در بسیاری از حوزهها به بخش کشاورزی توجه کافی نشده گفت: به عنوان مثال توریسم کشاورزی در کشور ما اصلاً وجود ندارد و ما با این همه تنوع اقلیمی و جاذبههای کشاورزی در حوزه گردشگری کشاورزی کاری انجام نداده ایم و این برنامههایی است که در دستور کار ما قرار دارد و میخواهیم آن را اجرا کنیم.
تمام فرآیندهای سازمان تعاون روستایی الکترونیکی میشود
در ادامه این نشست علیرضا جاوید عرب شاهی، مدیر مرکز ارتباطات، امور مجلس و استانهای سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور با اشاره به اینکه ۸ هزار تعاونی در کشور داریم، گفت: به زودی تمامی فرایندهای ما الکترونیکی میشود که این مساله موجب افزایش رضایت تولیدکنندگان و پیگیری و نظارت بیشتر از سوی سازمان خواهد شد.
عرب شاهی تاکید کرد: یکپارچه سازی سامانهها از دیگر اقداماتی است که در دستور کار داریم و خوشبختانه ارتباطات خوبی با شرکتهای دانش بنیان و استارت آپی برقرار کرده ایم که در راستای اجرای این هدف مؤثر خواهد بود.
قیمت نفت در معاملات روز گذشته، سهشنبه، افزایش یافت و با نزدیک شدن به بحران عرضه انرژی در سراسر جهان به بالاترین سطح خود در چند سال اخیر رسید. این در حالی است که کاهش دما در چین نگرانیها را درباره اینکه آیا بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان می تواند نیازهای گرمایش خانگی را برآورده کند، زنده کرد.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از سی ان بی سی، در معاملات روز گذشته، قیمت هر بشکه نفت خام برنت با ۹۹ سنت معادل ۱.۲ درصد افزایش به ۸۵ دلار و ۳۲ سنت رسید.
قیمت هر بشکه نفت آتی وست تگزاس اینترمدیت آمریکا (WTI) ۱.۲۷ دلار معادل ۱.۵ درصد افزایش یافت و به ۸۳ دلار و ۷۱سنت رسید.
قیمت نفت برنت در معاملات امروز، چهارشنبه در ساعت ۸:۱۲ به وقت تهران، با کاهش ۰.۴۸درصدی در هر بشکه، ۸۴ دلار و ۶۷ سنت معامله شد.
قیمت نفت خام آمریکا (وست تگزاس اینترمدیت) نیز تا لحظه تنظیم گزارش، کاهش ۰.۶۰ درصدی را به ثبت رساند و در هر بشکه، ۸۲ دلار و ۴۶ سنت معامله شد.
طلا نیز تا لحظه تنظیم این گزارش، افزایش ۰.۱۸درصدی را تجربه کرد و هر اونس طلا به قیمت یک هزار و ۷۷۳ دلار و ۷۰ سنت معامله شد.
قیمت طلا در آغاز معاملات امروز چهارشنبه کاهش یافت؛ زیرا افزایش اوراق قرضه ایالات متحده جذابیت این فلز را تحت تأثیر قرار داد و احساس خطر برای شرطبندی به منظور سودهای خوش بینانه شرکت ها، قوت گرفت.
نقره نیز با کاهش ۰.۳۱ درصدی به ۲۳ دلار و ۸۱ سنت رسید.
مس با کاهش ۱.۴۰ درصدی مواجه شد و ۴ هزار و ۶۳۷ دلار قیمت خورد.
قجام از فروش 700 هزار سهم شرکت قندی و کسب سود 1.5 میلیارد تومانی خبر داد.
براین اساس، علی اکبر عابدینی مدیرعامل “قجام” اعلام کرد: از محل فروش 700 هزار سهم قند بیستون به قیمت 2194 ریال برای هر سهم، مبلغ 1.5 میلیارد تومان سود شناسایی شد.
شرکت ایران خودرو دیزل از پیشنهاد جابجایی مراحل افزایش سرمایه 1900 درصدی از دو محل خبر داد و برای دو روز کاری با توقف نماد روبرو شد.
براین اساس، “خاور” اعلام کرد: با عنایت به مکاتبات انجام شده با سازمان حسابرسی و پاسخ آن سازمان مبنی بر اینکه جابجایی مراحل افزایش سرمایه تاثیری در شرایط خروج شرکت ایران خودرو دیزل از شمولیت مفاد ماده ۱۴۱ قانون تجارت ندارد و هدف هیات مدیره نیز خروج شرکت از شمولیت مفاد ماده ۱۴۱ است، لذا هیات مدیره پیشنهاد میکند مراحل افزایش سرمایه بدین شرح اصلاح شود: مرحله اول افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها و مرحله دوم از محل مطالبات سهامداران و آورده نقدی.
بنابراین گزارش، ایران خودرو دیزل 27 تیر ماه به منظور اصلاح ساختار مالی و خروج از شمول مفاد ماده 141 قانون تجارت، پیشنهاد افزایش سرمایه 1900 درصدی از دو محل مطالبات سهامداران و آورده نقدی و تجدید ارزیابی دارایی ها داده بود.
سرمایهگذار میلیاردر، کارل ایکان در مصاحبهای با CNBC گفته است، بحران بعدی بازار ممکن است در پیش باشد و به عقیدهی او بیت کوین میتواند بهترین ابزار برای مقابله با تورم باشد. با وجود ادامه دولت ایالات متحده به تحریک بازار، چاپ پول و افزایش تورم، ایکان اظهار داشت که میترسد ارزش دلار کمتر شده و قیمت کالاها افزایش یابد. صحبتهای او با اظهارات جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، مبنی بر افزایش تورم بر اثر مشکلات عرضه در برخی بخشها، همجهت بوده است.
بانک ملت در شهریور ماه رکورد جدیدی در دریافت سود تسهیلات ثبت کرد و نزدیک به ۸۰۲۱میلیارد تومان درآمد تسهیلات اعطایی به دست آورد که ۶۰درصد بیشتر از مرداد است. از سوی دیگر بر اساس گزارش ماهانه، سود پرداختی این بانک به سپردهها در شهریور با رشد ۱۵درصدی نسبت به مرداد در حوالی ۳هزار و ۳۹۴میلیارد تومان قرار گرفت.
در نتیجه تراز بانک در این ماه حدودا برابر ۴۶۲۷میلیارد تومان شد که نشاندهنده افزایش ۱۲۵درصدی نسبت به ماه گذشته است.
تراز بانک در ۶ ماه ابتدایی امسال با رشد ۸۰درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته به بیش از ۱۲هزار و ۵۶۰میلیارد تومان رسید
بانک تجارت در ماه شهریور با ۵درصد کاهش نسبت به مرداد، ۳۳۸۰میلیارد تومان درآمد تسهیلات اعطایی کسب کرد. سود پرداختی به سپردههای بانک در شهریور حدود ۲درصد نسبت به مرداد رشد کرد و به ۲۶۴۷میلیارد تومان رسید. تراز بانک در ماه شهریور برابر ۷۳۵میلیارد تومان شد. تراز ماه گذشته بانک برابر ۹۵۶میلیارد تومان بود. جمع تراز بانک در دوره ۶ماهه منتهی به شهریور تقریبا به ۳۵۰۰میلیارد تومان رسید. تراز بانک در دوره مشابه سال گذشته برابر ۲۲۶۷میلیارد تومان بود.
بدون دیدگاه