سهامداران دیروز یکی از بدترین روزهای معاملاتی خود را تجربه کرد و شاخص کل بورس با ریزش ۳۵‌هزار واحدی، به عدد یک‌میلیون و ۳۴۰‌هزار واحد رسید و ۹۵‌درصد از نمادها جامه‌‌‌ای سرخ به تن کردند و نیمی از سهام معامله‌‌‌شده با مازاد عرضه به صف فروش رفتند. ادامه روند نزولی بازار سهام با توجه به تاکید کارشناسان به ارزندگی بازار سهام و نسبت قیمت به درآمد آینده‌‌‌نگر حدود ۶واحدی نه‌‌‌تنها صدای سهامداران را درآورده بلکه صدای سیاستمداران جناح اصولگرا که از حامیان رئیسی در انتخابات بودند را هم بلند کرده و آنان هم لب به اعتراض گشوده‌‌‌اند. یکی از این اعتراض‌‌‌ها مربوط به توییت حمید رسایی، روحانی اصولگرا و تندرو جناح راست بود که دیروز خطاب به رئیس دولت سیزدهم نوشت: «آقای رئیسی سفر شما به استان‌‌‌ها و بررسی مشکلات مردم خصوصا مناطق زلزله‌‌‌زده، دل‌‌‌ها را امیدوار کرده و باید ادامه پیدا کند. فراموش نکنید مدتی است در بازار سرمایه هم زلزله چند‌هزار ریشتری آمده و آوار روی سر بازار سرمایه خراب شده. همه منتظر سفر شما به این منطقه و اتخاذ تصمیمات مناسب هستند.» در روزهای اخیر توییت‌‌‌ها و مطالبی از این دست از سوی فعالان سیاسی و اقتصادی اصولگرا خطاب به دولتمردان سیزدهم بیشتر شده و از دولت می‌‌‌خواهند فکری به حال بورس بکنند و سرمایه‌‌‌های مردم را نجات دهند. تحلیلگران و کارشناسان بازار سهام هم ضمن ارائه پیشنهاد به دولت برای بازگرداندن بورس به ریل خود، به سهامداران توصیه می‌کنند اسیر هیجانات نشوند و نه در فروش سهام ارزنده خود و نه در خرید سهم جدید عجله نکنند. آنها معتقدند بازار در شرایط فعلی ارزنده است و فروش سهمی که پایه‌‌‌های بنیادی خوبی دارد اشتباهی استراتژیک است و سهامداران نباید در این دام بیفتند.
معامله هیجانی در بورس ممنوع
جابه‌‌‌جایی سهام ضعیف با سهم‌‌‌های بنیادی
علیرضا مستقل، کارشناس بازار سرمایه: برای افرادی که سال‌هاست در بازار سهام هستند، اینکه شاخص دوره‌ای صعودی یا نزولی باشد، اتفاقی طبیعی به شمار می‌رود و عجیب نیست. اما یک استراتژی که سهامداران باید در این شرایط در پیش گیرند این است که پرتفوی خود را بازبینی مجدد کنند تا ببینند پارامترهایی که به خاطر آنها سهام را خریداری کرده‌اند همچنان برقرارند یا خیر. یعنی پارامترهای موثر بر افزایش قیمت سهم همچنان برقرار است و به همان میزانی که روی آن تحلیل داشتند وجود دارد یا خیر. اگر این پارامترها همچنان برقرار بود مشکلی نیست و می‌توانند سهم خود را با خیال راحت نگه دارند چون بالاخره دیر یا زود روند بازار برمی‌‌‌گردد. بنابراین اگر آن پارامترها سرجای خود باشند قطعا بازده خوبی می‌‌‌گیرند.

نکته بعدی که سهامداران باید در نظر بگیرند این است که باید ببینند برای چه مدت سهام خریدند! اگر برای کوتاه‌مدت سهمی را خریده‌‌‌اند شاید بهتر باشد سهام را بفروشند. در روندهای نزولی هرچند بعضا بازگشت‌‌‌های مثبت هم داریم اما تصمیم به فروش فردا با تصمیم به فروش پس‌‌‌فردا شاید ۵‌درصد با هم فرق داشته باشد که البته هر زمان روند نزولی باشد این ۵‌درصد رو به پایین خواهد بود. بنابراین اگر سرمایه‌گذاری کوتاه‌‌‌مدت بوده باید این استراتژی رعایت شود و خروج از بازار رخ دهد ولی اگر نگاه بلندمدت بوده و پرتفوی خود را هم بررسی کردند و سهامی که انتخاب کردند همچنان وضعیت خوبی دارد می‌توانند با خیال راحت آن را نگه دارند. کار دیگری که سهامداران می‌توانند انجام دهند و بهتر است انجام دهند این است که سایر سهم‌‌‌های بازار را هم بررسی کنند. ممکن است در منفی‌‌‌هایی که در بازار داریم سهمی بیش از اندازه یا سهمی کمتر افت کرده باشد اما از قضا سهامی که بیشتر افت کرده شرایط فاندامنتال بهتری از سهامی که الان در سبد داریم، داشته باشد. این جا‌‌‌به‌‌‌جایی‌‌‌ها معمولا باعث می‌شود بازدهی پرتفوی بهتر شود. اگر هم کسی نقد است می‌تواند با همین شرایط بررسی کند و سپس وارد بازار شود و چه با دید کوتاه‌مدت، چه با دید بلندمدت احتمالا سود خواهد کرد. در هر حال زمانی که بازار نزولی است و حتی زمان‌‌‌هایی که بازار صعودی است فشار روانی روی فعالان بازار زیاد است و ضریب خطا و تصمیم‌گیری‌‌‌های احساسی هم افزایش پیدا می‌کند که بعضا در روند نزولی این خطا بیشتر نمود پیدا می‌کند. در این شرایط قفل شدن روی تصمیمات هم به کرات مشاهده می‌شود و سهامداران هیچ تصمیمی نمی‌‌‌گیرند.

از خرید و فروش هیجانی پرهیز کنید
فرهاد رمضان، کارشناس بازار سرمایه: در حال حاضر یک بدبینی بر معاملات سهام حاکم شده و در این شرایط سهامداران اصلا به آینده بازار خوش‌بین نیستند. در این شرایط بهترین کاری که سهامداران می‌توانند انجام دهند این است که صبوری داشته باشند و حوصله کنند و از فروش و حتی خرید هیجانی فاصله بگیرند. اعتقاد دارم عدم‌فروش هیجانی بسیار مهم است اما خرید هیجانی هم نباید صورت گیرد و به همان اندازه آسیب‌‌‌زاست و می‌تواند به شرایط بحرانی دامن بزند. بنابراین سهامداران باید صبوری کنند تا گزارش‌های شرکت‌ها بیاید و ببینیم برای پایان سال چه برنامه‌‌‌ای دارند. الان التهاب در بازار وجود دارد چون از یکسو به پایان سال میلادی نزدیک می‌‌‌شویم و همچنین پایان سال خودمان نیز نزدیک است. اگر سهامداران صبر داشته باشند تا این التهاب از بازار گرفته شود اوضاع بهتر خواهد شد. از سوی دیگر مسائل سیاسی هم وجود دارد و مذاکراتی که پیش رو هست هم می‌تواند بسیار کمک کند تا آرامش به بازار برگردد و به ثبات نسبی برسد. بنابراین صبوری، حفظ آرامش و جلوگیری ار هرگونه معامله هیجانی می‌تواند به ثبات بازار کمک کند. از طرف دیگر شرکت‌ها هم می‌توانند گزارش‌های غیرفصلی و ویژه خود را منتشر کنند تا به معامله‌‌‌گران یک آرامشی بدهند و انتظار سهامداران به‌‌‌گونه‌‌‌ای شود که امید به بازار برگردد. تنها مساله‌ای که الان بازار به آن نیاز دارد امید و اطلاع‌‌‌رسانی درست به بازار است. الان تغییرات مدیریتی اتفاق افتاده و تا این افراد بخواهند برنامه‌‌‌های خود را اجرا کنند زمان می‌‌‌برد و نمی‌توان انتظار داشت که به سرعت همه چیز درست شود.

به صندوق‌های درآمد ثابت پناه ببرید
علیرضا کاهدی، کارشناس بازار سرمایه: استراتژی‌ای که سهامداران باید در پیش بگیرند بستگی به سهم‌‌‌هایی دارد که خریداری کرده‌‌اند. اگر سهام فاندامنتال خریده باشند که بهتر است آنها را نگهداری کنند ولی اگر سهامی با دید بازاری خرید کرده باشند شاید اگر آن را به صندوق‌های درآمد ثابت تبدیل کنند بهتر و جذاب‌‌‌تر باشد. اکنون این صندوق‌ها خیلی جذاب هستند و حدود ۲۴‌درصد بازدهی می‌دهند. بنابراین سهامداران باید بسته به سهمی که در پرتفوی خود دارند استراتژی خود را بچینند. یعنی به صوت کلی نمی‌توان نسخه پیچید. هرچند گاهی بازار به صورت کلی و یکطرفه مثبت یا منفی می‌شود ولی بسته به سهم باید تصمیم گرفت و همان‌طور که گفتم اگر سهام فاندامتال باشد باید آن را نگه دارند در غیر‌این صورت باید یا از بازار خارج شوند یا صندوق‌های درآمد ثابت استراتژی بهتری می‌تواند باشد. به نظر می‌رسد اثر تغییر و تحولات مدیریتی کم‌‌‌‌‌‌کم فروکش کند و تمام شود و همچنین تکلیف مسائل سیاسی و برجام هم شفاف‌‌‌تر شود که در این صورت بازار روند مثبت‌‌‌تری را تجربه خواهد کرد. دلیلش هم فشار تورمی است که در اقتصاد کشور وجود دارد و این مساله بازار را به سمت بالا می‌‌‌کشاند. حتی اگر ابهام برجام در کوتاه‌مدت هم برطرف نشود باز هم به بازار از نظر قیمت دلار کمک می‌کند چون این ابهام قیمت دلار را بالا نگه می‌‌‌دارد و به تناسب آن بازار هم رو به بالا خواهد بود. اما در کل فشار تورمی چه با قیمت دلار بالا و چه با حل مساله برجام ادامه خواهد داشت. در گزارش سازمان برنامه بودجه هم تورم ۴۰‌درصدی را پیش‌بینی کرده بودند که اثر این فشار تورمی به بازار سرمایه منتقل و باعث رشد بازار می‌شود.

همزمان با ثبت چهارمین افت شدید شاخص کل بورس در سال ۱۴۰۰، سهامداران حقیقی سومین خروج پرمقدار در این مدت را رقم زدند. واکنشی که از یکسو به ادامه دل‌نگرانی و ترس بورس‌بازان از روند آتی بازار و از سوی دیگر به خبرهای مثبت برجامی بازمی‌گشت. در این میان به نظر می‌رسد سهامداران حقوقی در حال بهره‌جویی از فرصت به‌وجودآمده از فرار حقیقی‌ها هستند. معامله‌گرانی که با تکیه بر متغیرهای بنیادی معتقدند بازار سهام ارزنده بوده و زمانی طلایی برای چینش بهینه پرتفوهای سرمایه‌گذاری است.
بهره حقوقی‌ها از فرار حقیقی‌ها
چهارمین افت بزرگ بورس در دومین روز از هفته جاری رقم خورد. در این روز نماگر اصلی بورس تهران به میزان ۵۷/ ۲‌درصد از موضع قبلی خود عقب‌نشینی کرد تا با قرار گرفتن در محدوده یک میلیون و ۳۴۰ هزار واحدی نگاه‌ها به احتمال بازگشت شاخص به روند صعودی در روزهای پیش‌رو از گذشته نیز تیره‌‌تر شود.

این سومین‌بار است که از ابتدای سال‌جاری تاکنون خالص خرید حقوقی در یک روز از یک‌هزار میلیارد تومان بیشتر می‌شود. برخی از ادامه هراس بورس‌‌بازان از آینده بازار به‌عنوان دلیل ریزش روز یکشنبه شاخص سهام سخن می‌گویند و برخی دیگر اخبار مثبت برجامی را عامل عقب‌‌نشینی دسته‌‌جمعی قیمت‌ها معرفی می‌کنند. به هر روی دلیل این افت قیمت هر چه که باشد، فعالان حقیقی‌‌ توانسته‌اند در ۹۵‌درصد از نمادهای بازار افت قیمت ایجاد کنند. این در حالی است که معامله‌‌گران بنیادی بازار که عموما از قشر حقوقی‌‌ها هستند از ارزندگی سهام سخن گفته و با همین رویکرد در سمت خرید بورس فعال شده‌‌اند. به‌نظر می‌رسد سهامداران حقوقی از این فرصت برای چینش بهینه پرتفوی سرمایه‌‌‌گذاری خود بهره می‌‌جویند که اگر چنین باشد می‌تواند دربردارنده سیگنالی مثبت برای بازار سهام باشد. حال باید صبر کرد و دید که تقابل دیدگاه‌ها در بازار سهام، نماگرهای بورس و فرابورس را به کدام‌سو می‌‌برد.

قیمت‌ها چرا کاهش می‌‌یابند؟
این سوالی است که این روزها همه فعالان بازار سهام از خود و دیگران می‌‌پرسند. کارشناسان بازار که همگی دل در گروی تحلیل‌‌های بنیادی دارند، طی روزهای گذشته در شرایطی بارها درباره ارزندگی سهام و پایین بودن قیمت‌ها اظهارنظر کرده‌اند که دست نامرئی بازار کار خود را می‌کند. همین مساله بسیاری از فعالان باسابقه بازارهای مالی را به شگفتی وا داشته است. بررسی گفته‌های بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که بیشتر آنها حتی انتظار آغاز هفته را آن هم با دو ریزش سنگین پی‌در‌پی نداشته‌اند؛ با این حال در دو روز معاملاتی اخیر شاخص‌‌ها در بازار سهام تمام قرمزپوش بوده‌اند. بررسی معاملات روز یکشنبه حکایت از آن دارد که شاخص‌کل بورس در این روز به میزان ۵۷/ ۲درصد ریزش داشته است. در روز قبل از آن نیز میانگین وزنی قیمت‌ها به میزان ۳۱/ ۱درصد افت کرده بود. بررسی این آمار نشان می‌دهد که دلیل ریزش بازار هرچه که باشد به‌رغم سرخوردگی سهامداران طی روزهای اخیر، فعلا دلیلی برای ریزش‌‌ها وجود دارد که ما نمی‌‌دانیم. آیا بازار در حال پیشخور کردن مساله ‌ویژه‌ای است؟ کسی نمی‌‌داند، اما مساله هر‌چه باشد همین بیش‌‌واکنشی نسبت به شرایط موجود، هم‌اکنون عاملی را پدید آورده که در آن شاهد افزایش چشمگیر خروج پول طی چند روز اخیر هستیم.

آنطور که در گزارش روز قبل گفته شد، میانگین روزانه خروج پول حقیقی در روزهای گذشته در حال افزایش است. این رقم با در نظر نگرفتن معاملات روز شنبه به حدود ۳۱۵ میلیارد تومان در ۳۰ روز کاری رسیده بود. اگر بخواهیم خروج ۶۸۱میلیارد تومانی پول حقیقی در روز شنبه را در نظر بگیریم این مقدار به ۳۲۳ میلیارد تومان می‌رسد. در روز گذشته بورس تهران حتی به میزان خروج پول در روز شنبه هم اکتفا نکرد. بر این اساس معاملات روز یکشنبه در شرایطی خاتمه یافته است که خالص خرید حقوقی از مرز یک‌هزار میلیارد تومان فراتر رفت و به ۱۰۴۵ میلیارد تومان رسید. این امر نشان می‌‌‎دهد که در حال‌حاضر به‌رغم همه خوش‌بینی‌‌های موجود درباره ارزندگی بسیاری از نمادها بازار فعلا عاملی به‌جز پارامترهای تحلیل بنیادی را مد‌نظر قرار می‌دهد. ترس بازار از هرچه که ناشی شده باشد بر اساس آمار و ارقام به ثبت رسیده در سال‌جاری یکی از بدترین روزهای بازار را رقم زده است. خروج بیش از ‌هزارمیلیارد تومانی پول حقیقی از گردونه معاملات سهام در حالی رخ داده که این بازار طی دادوستدهای سال ۱۴۰۰، تنها در دو روز دیگر شاهد وقوع چنین حجمی از فرار حقیقی‌‌ها بوده است. وقوع چنین امری آن‌هم در شرایطی که هیچ بازاری از ابتدای سال توان جلو زدن از تندباد تورم را نداشته به‌خوبی نشان می‌دهد که بورس حداقل در کوتاه‌مدت مزیت خود را نسبت به سایر بازارهای دارایی نیز از دست داده است. این در حالی است که اگر قانون بی‌پایه حجم مبنا و دامنه نوسان پیش‌‌تر حذف یا حداقل بازبینی شده بود شاید شاهد افزایش اشباع فروش در این بازار نبودیم.

دو برداشت از جابه‌‌جایی سهام
بررسی جریان معاملات در طول یک هفته اخیر حکایت از آن دارد که دو نوع رفتار متضاد در شرایط کنونی، بازار سهام را فرا گرفته است. دسته اول حقیقی‌‌ها هستند که به سبب همه‌‌گیر شدن هیجان و ترس از زیان بیشتر، سهام خود را بدون توجه به گفته‌های کارشناسان و متغیرها می‌‌فروشند و دسته دوم که بر اساس تحلیل‌‌های بنیادی اقدام به خرید سهام می‌کنند. این تقابل در نگاه اول ممکن است بسیار عجیب به‌نظر برسد اما نکته حائزاهمیت آن است که فروش حقیقی‌‌ها صرفا از نبود دانش مالی کافی نشات نمی‌‌گیرد. در تحلیل رفتار فعلی فعالان بازار سهام نکته بسیار مهم این است که حقیقی‌‌ها صرفا از روی زیان‌گریزی صف‌‌های فروش را سنگین نکرده‌اند. تجربه آنها در بازار سهام حتی اگر به دو سال گذشته نیز محدود باشد، باید به‌خوبی فهمیده باشند که یک سهم به هنگام سنگین‌شدن طرف عرضه هرقدر هم که ارزنده باشد، ممکن است به سبب فضای حاکم بر بازار و قوانین موجود، به‌ویژه انباشته‌شدن عرضه در صف‌‌های فروش با افت قیمت برای چند روز متوالی مواجه شده و حتی فرصت خروج هم ندهد. بر این اساس آنها سعی می‌کنند تا با فروش سهام خود صرفا از وقوع زیان بیشتر جلوگیری کنند، اما هر خالص فروشی از سوی حقیقی‌‌ها، خالص خرید سهامداران حقوقی را موجب می‌شود. به‌عبارتی خالص فروش ۱۰۳۴‌میلیارد تومانی سهامداران خرد نشان‌دهنده ثبت خالص خریدی به همین میزان از سوی سهامداران عمده است، اما حقوقی‌‌ها چرا در این روند نزولی خریدارند؟ چرا با وجود افت شدید قیمت‌ها، برخلاف روزهای ریزشی چندماه قبل، صف‌‌های فروش سنگین نمی‌‌شوند؟ آیا حقوقی‌‌ها همچنان مجبورند اقدام به خرید دستوری سهام و جمع‌کردن صف‌‌های فروش کنند؟ در جواب این سوالات تنها یک پاسخ می‌تواند یافت. به‌نظر می‌رسد سهامداران عمده بورس تهران از فرصت به‌وجود آمده حداکثر بهره را جسته و در حال بهینه کردن پرتفوی خود هستند. سهامدارانی که عموما از تحلیل‌‌های بنیادی استفاده کرده و در شرایط فعلی معتقدند اغلب سهام در کف قیمتی خود بوده و بازار ارزنده است. این بخش از فعالان بازار معتقدند اولا به لطف کسری‌بودجه سنگین دولت و نبود راهکاری روشن برای برون‌رفت از آن انتظار افت قیمت پایدار در بورس و فرابورس را نمی‌دهند، چراکه در صورت تداوم وضع موجود دلار به‌عنوان مهم‌ترین پارامتر موثر بر درآمد شرکت‌ها دلیل چندانی برای افت ندارد و ثانیا قیمت‌های جهانی هیچ چشم‌انداز کاهشی را پیش‌روی تحلیلگران قرار نداده‌اند.

نسبت قیمت به درآمد آینده‌نگر بازار نیز حدود ۶ مرتبه است که از p/ e تاریخی بازار نیز پایین‌تر آمده است. تمامی این‌‌ها سبب شده تا انتظار داشته باشیم در نهایت روند منفی حاکم بر قیمت‌های سهام چندان پایدار نباشد. در حال‌حاضر حجم بالای معاملات در نمادهای دلاری که به خروج سنگین پول حقیقی انجامیده حکایت از آن دارد که حقوقی‌‌ها حداقل نزد خود از دلایل محکمه‌پسندی برای خرید سهام برخوردار هستند، چراکه اگر چنین چیزی صادق نبود احتمالا در نمادهای بزرگ بورس نیز صف فروش‌های سنگینی شکل می‌‌گرفت. با توجه به اینکه سرمایه‌گذاران بنیادی در کل نگاهی دقیق‌تر نسبت به مولفه‌های تحلیلی دارند، می‌توان امید داشت که بورس حداقل در آینده روزهای بهتری را شاهد باشد.

دلیلی برای ترسیدن
در گزارش‌‌های گذشته بارها درباره اثر منفی مذاکرات برجامی و احتمال نزدیک‌شدن به یک توافق مجدد برای برون‌رفت از وضعیت کنونی سخن به‌میان آمد. اینطور که به‌نظر می‌رسد باید وضعیت کنونی را در همان چارچوب و با همان پیش‌فرض‌‌ها تحلیل کرد، اما در این میان یک تفاوت وجود دارد. اینطور که برخی از فعالان خرد بازار سهام در روزهای گذشته دست به‌فروش سهام زده‌‌اند گویی انتظار دارند که اتفاق بدتری بیفتد. این در حالی است که نه عدم‌احیای برجام می‌تواند به تغییر شدید شرایط فعلی بینجامد و نه احیای آن به ریزش شدید بهای دلار منتهی می‌شود. ضمن آنکه هر دو سناریوی احتمالی درباره مذاکرات هسته‌‌ای در کنار تهدید بازار سهام می‌توانند پتانسیل‌‌های ویژه‌‌ای برای رشد سودآوری شرکت‌ها به‌وجود آورند که لازم است قبل از واکنش شدید بورس‌‌بازان مورد بررسی قرار گیرد.

در آینه ارقام
روز گذشته ارزش کل معاملات بورس به ۳۹۴۵میلیارد تومان رسید و ارزش معاملات خرد سهام هم طی روز یاد شده به ۲۸۵۷‌میلیارد تومان بالغ شد. این رقم همچنان‌ اندک است چرا‌که اگر آن را با رکورد ۱۱‌هزار میلیارد تومانی ارزش معاملات خرد در روزهای نخست شهریور‌ماه مقایسه کنیم، خواهیم دید که به زحمت توانسته از یک‌‌چهارم کل ارزش معاملات خرد در آن زمان بیشتر شود. سایر آمار نیز در شرایط کنونی وضعیت بهتری ندارند. در این روز همچنین ارزش سهام موجود در بورس نیز افت داشت به‌طوری‌که بهای کل سهام پذیرش شده در این بازار به ۵هزار و ۳۵۲۰ میلیارد تومان تنزل یافت. در این روز از مجموع ۳۴۱ نماد معامله‌شده، قیمت پایانی ۱۳سهم (۴‌درصد) مثبت بود و در مقابل ۳۲۵سهم (۹۵‌درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۵نماد (یک‌درصد) صف خریدی به ارزش ۱۵ میلیارد تومان تشکیل دادند، اما در مقابل شاهد شکل‌‌گیری صف‌فروش در ۱۸۱‌نماد بورسی (۵۳‌درصد) به ارزش ۴۷۷میلیارد تومان بودیم. در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس افت ۹۳/ ۱‌درصدی را ثبت کرد، ۱۳۸‌نماد معامله شدند که در این میان قیمت ۱۱‌سهم (۸ درصد) مثبت و ۱۲۷‌سهم (۹۲درصد) منفی بود. در این بازار ۴ نماد (۳درصد) صف خریدی به ارزش ۳ میلیارد تومان تشکیل دادند اما ۸۴ نماد (۶۱‌درصد) نیز با صف‌فروشی به ۲۹۱ میلیارد تومان مواجه شدند. بازار پایه نیز روز گذشته میزبان دادوستد ۱۲۴نماد بود. در این میان ۱۸‌سهم (۱۵‌درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد ۹۸‌سهم (۷۹‌‌درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار نیز ۱۲‌نماد (۱۰‌درصد) صف خریدی به ارزش ۸۱میلیارد تومان شکل دادند و صف‌فروش در این بازار به ۹۴ نماد (۷۶‌درصد) با ارزشی بالغ بر ۳۸۸‌میلیارد تومان اختصاص پیدا کرد.

بهمن فلاح / کارشناس بازار سرمایه
هفته پیش رو را در قالب دو فرضیه می‌توان پیش‌‌‌بینی کرد؛ فرضیه اول، ادامه روند هفته‌‌‌های گذشته است. به این معنا که کاهش ارزش معاملات و فشار عرضه از سمت سهامداران خرد را در بازار شاهد خواهیم بود.
چرا که این سهامداران به نوعی دچار خون‌‌‌ریزی روانی شده‌‌‌اند و ترجیح می‌‌‌دهند حتی ضررهای سنگین متحمل شوند اما در بازار نمانند و از آن خارج شوند. نظر به اینکه چشم‌‌‌انداز مثبتی هم نسبت به متغیرهای تاثیرگذار در بازار سرمایه نداریم که از آن جمله می‌‌‌توان به قیمت‌‌‌گذاری دستوری و مسائل مرتبط با نرخ سود بین بانکی و فروش اوراق اشاره کرد، طبیعتا پیش‌‌‌بینی می شود که بازار در قالب ذهنیتی که از هفته‌‌‌های گذشته دارد پیش برود. نکته دیگر در فرضیه اول این است که توجه خاصی هم به بازار در بین متولیان بازار برای رشد و حمایت از بازار وجود ندارد. برای همین هم احتمال زیادی وجود دارد که بازار در هفته جاری، مجددا فرسایشی باشد. به دلیل همین فرسایشی بودن هم ممکن است روند نزولی و فشار فروش داشته باشیم که این مساله اتفاقی است که با توجه به وضعیت کلان و اقتصادی کشور احتمالا در هفته پیش رو روی خواهد داد. اما فرضیه دوم از این قرار است که متولیان بازار تصمیم بگیرند از بازار حمایت کنند و در راستای صحبت‌‌‌های رئیس‌کل بانک مرکزی که برای همبستگی بازار پولی و سرمایه نظر مثبتی داشت و برای تقویت این دو بازار برنامه ارائه کرد، بالاخره این حمایت از فاز گفتاردرمانی خارج و وارد فاز عملیاتی شود که اگر طبق این فرضیه پیش برویم، این انتظار وجود دارد که شاهد آن باشیم که حداقل در مقطع فعلی تقاضا و مدیریت عرضه‌ها در بازار مدیریت شود که اگر اولی انجام شود، دومی هم خود به خود شکل می‌گیرد. به همین نسبت باید منتظر این موضوع باشیم که در سیاست‌‌‌های اقتصادی دولت هم تجدیدنظر صورت بگیرد که از آن جمله می‌‌‌توان به مساله قیمت‌گذاری دستوری، حذف ارز ۴۲۰۰ و بالطبع مدیریت فروش اوراق خزانه دولتی در بازار اشاره کرد که اگر اینها انجام شود، سیگنال‌های مثبتی از این موضوع در هفته آتی و طبق فرضیه دوم، به بازار عرضه می‌‌‌شود که در نهایت مجموع این عوامل در این فرضیه باعث می‌‌‌شود تا بازار بتواند همراه با رشد باشد و معاملات بازار ارزش فزاینده داشته باشند که در نتیجه شاهد رشد شاخص و مثبت بودن کلیت بازار خواهیم بود. در کل باتوجه به رکود بازارهای موازی و اصلاح شدیدی که در بازار انجام شد و P/ E تمام سهم‌های کوچک و بزرگ که این اصلاح رویشان انجام شده است، بازار سرمایه در مقطع فعلی خیلی ارزنده است و از تمام بازارهای موازی چشم‌انداز مثبت‌تری دارد. طبیعتا با یک نگاه عقلایی انتظار داریم که بازار مثبت باشد و سهامداران از فرصتی که در بازار وجود دارد و قابلیت رشدی که شرکت‌ها دارند، استفاده کنند. اما همه این‌‌‌ها بستگی به این دارد که مدیریت بازار و حکمرانی چندجانبه‌ای که در بازار در قالب سیاست‌‌‌های اقتصادی، پولی و مالی حاکم شده است به درستی انجام شود که اگر از حرف خارج و به مرحله عملیاتی وارد شوند، در یک کلام بازار می‌‌‌تواند به طور مجدد رشد کند تا از رشد بازار، اقتصاد کشور و دولت هم منتفع شوند.

باز هم ریزش؛ دومینووار؛ بدون هیچ وقفه‌‌‌ای؛ و صدا، صدای اعتراض و انتقاد است. نه فقط صدای سهامداران خرد و کاربران عادی شبکه‌‌‌های اجتماعی، بلکه صدای فعالان و کارشناسان هم درآمده است. دیگر پای توجیه و امید به روزهای آینده کمتر در میان است.
این برود و آن بیاید کار درست می‌شود، مطرح نیست. باور‌پذیری‌‌‌ این موضوع‌‌‌ها برای کاربران سخت شده است. همه چیز را در امروز و وضعیت سرمایه‌‌‌هایشان می‌‌‌بینند. با افت شاخص بورس از شروع هفته، سهامداران و کارشناسان در جمع توییتری بورسی‌‌‌ها شروع به ابراز گلایه، انتقاد و مطرح کردن شکوائیه‌‌‌هایی از وضعیت نابسامان بورس کردند. دیروز که روند افت شاخص ادامه‌‌‌دار شد، فعالان شبکه‌‌‌های اجتماعی هم به این موضوع ورود کردند و از مردم و سرمایه‌‌‌هایشان در این بازار نوشتند. کار به جایی رسید که در رادیو هم بعد از مدت‌‌‌ها به وضعیت سهامداران خرد بورس پرداخته و گلایه‌‌‌هایی نسبت به وضعیت این بازار مطرح شد. اما سمت و سوی گلایه‌‌‌ها و انتقادها در برنامه رادیویی نه دولت و مسوولان حوزه اقتصاد، بلکه تحریم‌ها و وضعیت کلان بازارهای جهانی و تاثیر آن روی بازار سرمایه ایران بود. دیروز فضای توییتر فارسی پر بود از نقشه سرخ‌رنگ بازار که کاربران آن را با یکدیگر به اشتراک می‌‌‌گذاشتند و از آب شدن سرمایه مردم، دود شدن سرمایه سهامداران و چیزهایی از این دست می‌‌‌نوشتند.

در اینستاگرام هم این وضعیت تا حدودی در جریان بود. کاربران این شبکه اجتماعی هم در استوری‌‌‌هایشان با به اشتراک گذاشتن خبر ریزش بورس از خبرگزاری‌‌‌ها یا اسکرین‌‌‌شات گرفتن از نقشه سرخ‌رنگ بازار، از دولت سیزدهم و مسوولان و مدیران اقتصادی انتقاد می‌کردند. این انتقادها اما مثل هفته‌‌‌های گذشته رگه‌‌‌هایی از امید و بهبود نداشت و هرچه بود تند و تیز بود. در این فضا اما بودند کاربرانی که همیشه سعی می‌کنند، با کنایه نوشته‌‌‌هایشان را در شبکه‌‌‌های اجتماعی منتشر کنند. با نزدیک شدن به روزهای برگزاری جشن هالووین، برخی از کاربران این جشن را سوژه‌‌‌ای برای انتقاد از وضعیت بورس کرده بودند.

آنها در نوشته‌‌‌هایشان اینطور می‌‌‌نوشتند که چون امکان برگزاری این جشن در کشور نیست و از طرفی هم جشنی غربی است و با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد، مسوولان وقتی علاقه مردم را به این جشن دیده‌‌‌اند، خواسته‌‌‌اند که نسخه بومی آن را در کشور اجرا کنند. برخی دیگر هم پیرامون این سوژه اینطور می‌‌‌نوشتند که چون امکان جشن و پایکوبی وجود ندارد و شاید برخی از مسوولان به ژانر وحشت، چه در هالوین و چه در فیلم و کتاب علاقه دارند، می‌‌‌خواهند که با ریزش شاخص بورس، هالوین و ژانر وحشت را برای مردم تداعی کنند. اما این بحث توسط برخی از کاربران به سمت جدی شدن رفت و آنها از این موضوع نوشتند که آنچه در حوزه اقتصاد تجربه می‌کنند، سراسر ژانر وحشت است و این اتفاق‌‌‌ها تازه شروع ماجراست و به وسط فیلم هم نرسیده‌‌‌ایم.

   رابطه بورس و بودجه
برخی از کاربران هم به کسری بودجه دولت می‌‌‌پرداختند و اینطور می‌‌‌نوشتند که وضعیت بورس شروع ماجراست و اوضاع کسب درآمد دولت از مردم در ماه‌‌‌های آینده جنبه‌‌‌های جدیدتری هم به خود خواهد گرفت و البته مثل همیشه اما پربارتر از همیشه، بازنشر وعده‌‌‌‌‌‌های رئیس دولت سیزدهم در حوزه بورس در شبکه‌‌‌های اجتماعی بود که منتشر شدن یک پوستر در همین زمینه باعث شد که وعده‌‌‌های بورسی رئیس دولت دست به دست و این سوال مطرح شود که چرا در این حوزه کاری از پیش نرفته است که هیچ، وضعیت بدتر هم شده است. این پوستر و توییت‌‌‌هایی که حاوی وعده‌‌‌های ابراهیم رئیسی بود در گروه‌‌‌های پیام‌‌‌رسان تلگرام هم بازنشر می‌‌‌شد.  اعضای این گروه‌‌‌ها درباره چند و چون کارهای ابراهیم رئیسی از زمان روی کار آمدن بعد از انتخابات اظهارنظر می‌کردند و به ذکر دلایل و عوامل دخیل در وضعیت امروز بورس می‌‌‌پرداختند. با این حال نکته‌‌‌ای که در این بحث قابل‌توجه است، این که مثل گذشته در گروه‌‌‌های تلگرامی آنهایی که در مقام توجیه یا دفاع از دولت برمی‌آمدند، سکوت کرده بودند و حتی برخی کانال‌‌‌های خاص که مواضع سیاسی نزدیک به دولت دارند در رابطه با ماجرای بورس و گلایه و انتقادهای سهامداران و کارشناسان که دیروز فضای توییتر را از صبح تا ظهر به خود اختصاص داده بودند، سکوت کرده و صرفا در خبرهایشان به اعلام افت شاخص بورس اکتفا کرده بودند. اما دیروز در جبهه نزدیک به دولت، حمید رسایی، نماینده سابق مجلس قرار داشت که در توییتر خود نسبت به وضعیت بورس و آنچه که بر سهامداران می‌رود گلایه کرد و توییتی خطاب به ابراهیم رئیسی نوشت.  او در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «آقای رئیسی سفر شما به استان‌ها و بررسی مشکلات مردم خصوصا مناطق زلزله‌‌‌زده، دل‌ها را امیدوار کرده و باید ادامه پیدا کند. فراموش نکنید مدتی است در بازار سرمایه هم زلزله چند‌هزار ریشتری آمده و آوار روی سرمایه مردم خراب شده. همه منتظر سفر شما به این منطقه و اتخاذ تصمیمات مناسب هستند.»

   اعتراض‌ها چه شد؟
در این فضا یک تئوری هم در توییتر کم و بیش مطرح شد: چطور در دوره دولت دوازدهم وقتی بورس با ریزش شاخص همراه می‌شد سهامداران خرد مقابل مجلس شورای اسلامی یا ساختمان سازمان بورس تجمع برگزار می‌کردند اما در این دوره که وضعیت به این شکل در آمده است، خبری از اعتراض و تجمع از سوی سهامداران خرد نیست. این تئوری سعی داشت به این موضوع دامن بزند که تجمع‌‌‌ها و اعتراض‌‌‌ها در رابطه با بورس در دولت دوازدهم سازمان‌‌‌دهی شده بوده و با نیت خاصی برگزار می‌‌‌شده است.

با این حال با نگاهی به صفحه‌‌‌های کاربران عادی و سهامداران خرد که در توییتر فعال هستند، می‌شد به این نکته رسید که آنها ‌درصدد برگزاری تجمعی اعتراضی هستند اما مثل گذشته نتوانسته‌‌‌اند توجه دیگر سهامداران را به خود جلب کنند. چرا که یا عده زیادی از سهامداران خرد از بازار خارج شده‌‌‌اند یا نسبت به آنچه که در بورس اتفاق می‌‌‌افتد و سرمایه‌‌‌هایشان بی‌‌‌تفاوت شده‌‌‌اند و در کل مثل گذشته در بهت این ریزش‌‌‌ها نیستند. این تئوری و بی‌سر و صدا بودن فضای اعتراض نسبت به وضعیت بورس و سکوت بخش‌‌‌های خبری سیما که مثل گذشته از وضعیت بورس برنامه‌سازی نکرده‌اند، باعث شد که بار دیگر منتقدان داخلی و خارجی دولت سیزدهم که در زمان انتخابات از کاندیداهای دیگری حمایت کرده بودند، در توییترشان نسبت به دولت انتقاد کنند. این دسته از کاربران مثل همیشه از آب گل‌‌‌آلود به نفع خود ماهی می‌‌‌گرفتند و البته فضای «ما گفته بودیم و می‌‌‌دانستیم…» هم در میان آنها به شدت داغ بود.

 

بازار رمز‌ارزها با سرعت زیادی در دنیا مورد پذیرش قرار می‌گیرد و مطالعات نشان می‌دهد هند در این عرصه پیشگام است. تحقیقات انجام شده توسط مرکز مطالعاتی chain analysis نشان داد طی ۱۲ ماه اخیر میزان پذیرش رمز‌ارزها در دنیا ۸۸۰ درصد رشد کرده و سرعت رشد در دو ماه اخیر بالغ بر ۹۲۰ درصد بوده است.
در یک سال اخیر سرعت رشد بازار رمزارزها در هند بیش از دیگر کشورهای دنیا بود و گزارش‌های دولت هند نشان داد که جوانان بیشترین سرمایه‌گذاری را در این بازار انجام داده‌اند.

اما پذیرش رمزارزها در هند فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده است. قانون‌گذاری در بازار رمزارزها در هند از سال ۲۰۱۸ شروع شده است. بانک مرکزی هند فعالیت بانک‌ها در بازار رمزارزها را ممنوع اعلام کرد، ولی در سال ۲۰۲۰ دادگاه عالی هند این قانون را لغو و تاکید کرد در شرایطی که اقتصاد دنیا به سمت پذیرش رمزارزها حرکت می‌کند، هند نمی‌تواند از این فضا فاصله بگیرد و باید با حفظ زیرساخت‌های مالی و اقتصادی از فرصت‌های دنیای دیجیتال به بهترین شکل استفاده کند و سرمایه‌گذاری خود را در بازار رمزارزها به صورت هدفمند انجام دهد.

اوایل سال جاری دولت هند اعلام کرد طرحی برای مبارزه با فعالیت غیرقانونی در بازار رمزارزها تهیه کرده است و تاکید کرد سرمایه‌گذاری و مبادله در بازار رمزارزهای دولتی هند مجاز است. طبق این طرح افراد و شرکت‌ها می‌توانند در بازارهای رمزارزهای هندی که پشتوانه دولت هند را دارند سرمایه‌گذاری کنند، ولی هنوز اطلاعاتی درباره تایید یا عدم تایید این طرح در اختیار نیست. با وجود اینکه هند هنوز این بازار را رسما مورد تایید قرار نداده است، ولی بررسی‌ها نشان می‌دهد کشورهای زیادی در حال برداشتن گام‌های مهم برای پذیرش رمزارزها هستند. از جمله این کشورها می‌توان به سنگاپور، بریتانیا، ژاپن و کانادا اشاره کرد. البته اتحادیه اروپا هم در این مسیر گام برداشته است و قوانینی را برای نظارت بر بازار رمزارزها و مبادلاتی که در این بازار انجام می‌شود، تهیه کرده است.

اما سوال این است که کشورها برای زمینه‌سازی و پذیرش رمزارزها چه سیاستی در پیش گرفته‌اند؟

اغلب کشورها اعلام کردند ثبت مبادلات رمزارزها و گزارش آنها ضروری است. شرکت‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند باید به صورت رسمی ثبت شوند و اطلاعات مالی آن به صورت دوره‌ای در اختیار دولت قرار بگیرد. این کار می‌تواند حجم مبادلات رمزارزها در بازه‌های زمانی مشخص را تعیین کند و امکان دریافت مالیات از این بازار را نیز فراهم کند.

از طرف دیگر باید سیستمی برای افزایش سطح ایمنی در فضای مجازی طراحی شود تا از دزدی‌ها و کلاهبرداری‌های اینترنتی هم جلوگیری شود. نکته مهمی که درباره بازار رمز ارزها باید در نظر داشت این است که بازار وسعتی جهانی دارد و نمی‌توان این طور برآورد کرد که تنها کشورهای صنعتی از این بازار استفاده می‌کنند. البته به دلیل حجم بالای مبادلات در این بازار، اقتصادهای بزرگی مانند آمریکا و چین و هند نگرانی‌هایی درباره کارکرد و تاثیر آن روی اقتصاد کشور دارند؛ ولی آنچه کارشناسان بیان می‌کنند این است که این بازار ماندنی است و باید آن را پذیرفت و نمی‌توان در مقابل تغییرات تکنولوژیک‌ و ساختار مالی دنیا مقاومت کرد. از طرف دیگر امروزه بیشترین استقبال از این بازار توسط افراد ۱۸ تا ۳۰ سال انجام می‌شود و این سرمایه‌گذاران خرد می‌توانند در سال‌های آتی به نسلی تبدیل شوند که بازار را هدایت می‌کنند. اما همچنان مساله نظارت بر این بازار و حفاظت از آن اهمیت زیادی دارد و نباید نادیده گرفته شود.

خوش‌بینی معامله‌گران نسبت به آینده مذاکرات هسته‌ای، زمینه‌ساز افزایش فروش‌ها در بازار ارز شده است. با تقویت سمت عرضه و هراس خریداران برای ورود به بازار، دیروز دلار تا محدوده ۲۷هزار و ۵۰۰تومان عقب‌نشینی کرد. به گفته فعالان، درصورتی‌که طی روزهای بعدی زمان شروع مذاکرات مشخص شود، احتمال افت بیشتر قیمت در بازار ارز وجود خواهد داشت.
خوش‌بینی در بازار ارز
در دومین روز هفته، کاهشی‌ها به بازار دلار برگشتند. اسکناس آمریکایی که در نخستین روز هفته تا بالای محدوده ۲۷ هزار و ۶۰۰ تومانی پیشروی کرده بود، روز یکشنبه ۱۱۰ تومان از ارزش خود را از دست داد و ساعت ۳ بعدازظهر در محدوده ۲۷ هزار و ۵۳۰ تومان قرار گرفت. دلار حتی در ساعات ابتدایی روز، نوسان در محدوده ۲۷ هزار و ۴۰۰ تومانی را تجربه کرد.

به گفته فعالان، دلیل اصلی افت قیمت دلار، خوش‌بینی معامله‌گران نسبت به آینده مذاکرات هسته‌ای بود. کاهشی‌های بازار مضمون بخشی از صحبت‌های رئیس‌جمهور آمریکا را برجسته کردند که بازگشت ایران به توافق هسته‌ای را معادل با لغو تحریم‌ها دانسته بود. در کنار این، معاون سیاسی وزارت خارجه ایران عنوان کرده است، چنانچه تصمیم لغو تحریم‌ها مورد پذیرش نهایی قرار گرفت، ما عملا در مذاکرات آتی پیشرفت خواهیم داشت.  به نظر می‌رسد در شرایطی که احتمال شروع مذاکرات هسته‌ای بالا رفته است، افزایشی‌ها تمایل زیادی برای حضور در بازار ندارند. با این حال، برخی تردید‌ها باعث شده است که اسکناس آمریکایی افت شدیدی را نیز تجربه نکند. به عنوان مثال، بخشی از بازیگران عنوان می‌کردند که آمریکا حاضر نیست برای عدم خروج از برجام تضمین خاصی بدهد و این موضوع موجب می‌شود رسیدن به یک توافق هسته‌ای، حتی با وجود شروع مذاکرات، دشوار باشد. اخیرا خبرنگار وال‌استریت ژورنال عنوان کرده است که آمریکا تضمین دادن را مغایر برجام می‌داند و معتقد است اگر ایران تضمین می‌خواهد آمریکا هم خواسته‌های دیگری دارد. تیم ایران در مراحل پایانی مذاکرات وین، درخواستش را از دریافت ضمانت دائمی درباره عدم خروج آمریکا از برجام به اخذ ضمانتی مبنی بر عدم خروج دولت بایدن از توافق تقلیل داد، ولی در آن مقطع زمانی نیز گفته می‌شود که آمریکا پیشنهاد ایران را نپذیرفت.

به گفته تحلیل‌گران فنی در صورتی که طی روزهای آینده اسکناس آمریکایی بتواند به بالای خط ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان صعود کند، خریداران بیشتری وارد بازار خواهند شد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، احتمال برگشت دلار به سوی مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان بالا خواهد بود. دلار در صورت از دست دادن حمایت ۲۷هزار و ۵۰۰ تومانی دو حمایت ۲۷ هزار و ۱۰۰ و ۲۶ هزار و ۸۰۰ تومان را پیش‌رو خواهد داشت.

در روزی که اسکناس آمریکایی در مسیر کاهشی قرار گرفت، فلز گران‌بهای داخلی نیز افت قیمت را تجربه کرد. روز یکشنبه سکه امامی ۴۰هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و در محدوده ۱۱ میلیون و ۸۳۰ هزار تومان قرار گرفت. سکه امامی در روزهای اخیر توان عبور به بالای کانال ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان را نداشته است. از آن سو، فلز گران‌بهای داخلی در کانال ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان مورد حمایت قرار گرفته است. در دومین روز هفته نیز با اینکه کاهشی‌ها قدرت را در دست گرفتند ولی سطح ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی حفظ شد.

به باور تحلیل‌گران فنی در صورتی که فلز گران‌بهای داخلی محدوده ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی را از دست بدهد، احتمال افت قیمتی سکه تا محدوده ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان وجود دارد. مقاومت بزرگ رو‌به‌روی بازیگران سکه نیز محدوده ۱۲ میلیون و۲۰۰ هزار تومانی است.

معامله‌گران سکه به رفتار امروز اونس طلا نیز توجه زیادی خواهند داشت. طلا در انتهای هفته گذشته نتوانست مرز هزار و ۸۰۰ دلاری را حفظ کند و به سوی حمایت هزار و ۷۸۰ دلار حرکت کرد. با این حال، در صورتی که فلز زرد در هفته جاری به سوی مرز هزار و ۸۰۰ دلار حرکت کند، افزایشی‌های بازار سکه نیز فعالانه‌تر در موقعیت خرید قرار خواهند گرفت.

 

 

داده‌ها و فعالان اقتصادی نشانی از حال خوب اقتصاد ایالات متحده ندارند. اقتصاد آمریکا که در شرایط بعد از همه‌گیری کرونا با ترفندهای متفاوتی قصد از فرار این منجلاب را داشت و در بسیاری از موارد نیز موفق بوده است، اکنون با مشکلاتی در زنجیره تامین دست و پنجه نرم می‌کند. مشکلاتی که باعث شده تورم آمریکا در ۹ ماه سال جاری میلادی تورمی ۴ درصدی را تجربه کند که بالاترین میزان تورم از دهه ۹۰ میلادی به حساب می‌آید.
شاخص‌های بحرانی اقتصاد آمریکا
رشد اقتصاد ایالات متحده نیز با سد بزرگی روبه‌رو شده است و رشد تولید ناخالص داخلی در سه ماهه سوم بعد از رکوردهای بالای ۶ درصد در سه ماهه‌های اول و دوم، به ۲ درصد رسید. از طرف‌ دیگر در آخرین آمار اقتصادی آمریکا این‌طور به نظر می‌رسد که هزینه نیروی کار در ایالات متحده بیشترین افزایش را از سال ۲۰۰۱ داشت که این مشکلات فراوانی را برای کارفرمایان ایجاد کرده است. اما از طرف دیگر شاخص هزینه‌های مصرف‌کننده بر اساس آمارها در ماه سپتامبر، به‌شدت افزایش یافت که این نشان از افزایش تقاضای مصرف‌کننده نهایی دارد. این اتفاقات نشان‌دهنده یک شکاف بزرگ در بازار ایالات متحده است که درصورتی که راه‌حلی برای آن اندیشیده نشود، می‌تواند ماز تورمی آمریکا را پیچیده‌تر کند.

داده‌های ضعیف، حاصل اقتصاد بایدنی؟
برخی روایات از اقتصاد ایالات متحده برای جامعه آمریکا نگرانی را به همراه داشته است. بعد از گسترش ویروس کرونا در جهان و محدودیت‌گذاری‌های تردد، چرخه سنتی بازار با مشکل روبه‌رو شد و بسیاری از بنگاه‌ها، فعالیت خود را محدود کردند. تلاش دولت‌های ترامپ و بایدن برای حل این مشکل در ابتدا تا حدودی کارساز بود تا جایی‌که رشد تولید ناخالص داخلی تا حد قابل‌قبولی بالا رفت و تورم نیز تا اوایل سال جاری میلادی رقمی در حدود یک درصد داشت. اما سال ۲۰۲۱ آغاز نمایش پیامدهای تصمیمات اقتصادی دولت بایدن بود. نرخ تورم نقطه به نقطه در این سال در سه ماه ژوئن، جولای و سپتامبر ۴/ ۵ درصد بود که پیش از این اقتصاد آمریکا این میزان تورم را در زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ تجربه کرده‌ بود. در آن سال میانگین تورم ۸/ ۳ درصد به ثبت رسید. این در حالی است که میانگین تورم آمریکا در ۹ ماهه اول سال جاری، رقمی بیش از ۴ درصد را به ثبت رسانده است. تولید ناخالص داخلی آمریکا که در سه ماهه اول و دوم امسال رشد قابل‌قبول ۳/ ۶ و ۷/ ۶ درصدی را به ثبت رسانده ‌بود، در سه ماهه سوم برخلاف پیش‌بینی‌ ۳ درصدی کارشناسان، رشدی ۲ درصدی را حاصل کرده است. این اتفاق نگرانی فعالان بازار، جامعه آمریکا و فدرال رزرو ایالات‌متحده را دوچندان کرد. مقامات فدرال رزرو تا چندی پیش با بیان این امر که تورم اخیر تنها امری «موقتی» است، سعی در آرام کردن انتظارات فعالان اقتصادی داشتند. اما این روند در ماه سپتامبر تغییر کرد و پاول از این موضوع ابراز نگرانی کرد. در این میان گزارشی دیگر از وزارت کار ایالات متحده که در روز جمعه منتشر شد، مهر تاییدی بر صحت این نگرانی‌ها زد. بر اساس این گزارش هزینه‌های نیروی کار ایالات متحده ۷/ ۳ درصد افزایش یافته است که این بیشترین افزایش از سال ۲۰۰۱ به حساب می‌آید. این امر کارفرمایان را با مشکلات عدیده‌ای در زمینه جذب نیروی کار مواجه کرده است که می‌تواند بر مشکلاتی که اخیرا در سمت عرضه و زنجیره تامین اقتصاد آمریکا ایجاد شده است، دامن بزند. روز جمعه اما گزارش دیگری منتشر شد که ممکن است بتواند تا حدی حرارت این بحران را کم کند. براساس این گزارش هزینه‌های مصرف‌کننده در ماه سپتامبر افزایش یافت که نشان‌دهنده بازگشت توان خرید و اعتماد در میان مصرف‌کنندگان نهایی در اقتصاد است. از آنجا‌ که این هزینه‌ها، دو سوم فعالیت‌های اقتصادی ایالات متحده را تشکیل می‌دهند، باید برای آن نقش مهمی در نظر گرفت. این شاخص در ماه سپتامبر ۶/ ۰ درصد افزایش یافت. با این تفاسیر به نظر می‌رسد آمریکا از طرف تقاضا با مشکل روبه‌رو نیست، اما بایدن باید برای حل مشکلات عرضه در اقتصاد چاره‌ای بیندیشد.

نظرسنجی رویترز نشان داد قیمت نفت تا پایان امسال تحت‌تاثیر محدود شدن عرضه و قیمت بالاتر گاز، نزدیک ۸۰ دلار خواهد ماند. در نظرسنجی رویترز از ۴۱ تحلیلگر و اقتصاددان پیش‌بینی شد میانگین قیمت هر بشکه نفت‌برنت در سال ۲۰۲۱ به ۷۰ دلار و ۸۹ سنت می‌رسد که بالاترین پیش‌بینی برای قیمت این سال از آوریل۲۰۱۹ است. با این حال قیمت کمتر از ۱۰۰دلار است که بعضی از تولیدکنندگان و تحلیلگران پیش‌بینی کرده‌‌‌اند اما نزدیک به میانگین قیمت ۶۹ دلار و ۵۲ سنت است که نفت از ابتدای سال ۲۰۲۱ تاکنون داشته است.پیش‌بینی می‌شود میانگین قیمت هر بشکه نفت در سه ماهه چهارم امسال به ۸۰دلار و ۹۲ سنت و در سه ماهه نخست سال آینده به ۷۸ دلار و ۷۴ سنت می‌رسد.
متئو شروود، اقتصاددان جهانی در واحد اکونومیک اینتلیجنس دراین‌باره گفت: عوامل اصلی تاثیرگذار بر قیمت‌های نفت همچنین با کمبود انرژی در اروپا و سوئیچ از گاز طبیعی به مشتقات نفت مرتبط خواهند بود. بااین حال این وضعیت بحرانی ممکن است از اواسط سال ۲۰۲۲ تسهیل شود زیرا آمریکا با تولید نفت بیشتر، واکنش نشان خواهد داد.تحلیلگران در نظرسنجی رویترز میانگین قیمت هر بشکه نفت آمریکا را ۶۸ دلار و ۶۲ سنت پیش‌بینی کردند که بالاترین پیش‌بینی برای قیمت سال‌۲۰۲۱ از مارس سال‌۲۰۱۷ است. میانگین وست‌تگزاس‌اینترمدییت در سه ماهه جاری به ۷۸ دلار و ۶ سنت و در سه ماهه نخست سال آینده به ۷۵ دلار و ۶۸ سنت می‌رسد. تحلیلگران برآورد می‌کنند تقاضای جهانی برای سوخت امسال ۵ تا ۶ میلیون بشکه در روز رشد کند. هر دو شاخص قیمت نفت تحت‌تاثیر ادامه محدودیت عرضه در سراسر جهان و همزمان شدن آن با بهبود تقاضا به سطح پیش از شیوع پاندمی کووید، در بالاترین رکورد چند سال اخیر معامله می‌شوند. احیای تقاضا افزایش قیمت‌های زغال‌سنگ و گاز طبیعی را هم به‌دنبال داشته است. با وجود محدودیت‌‌‌های عرضه، تحلیلگران درباره اینکه آیا اوپک‌پلاس برنامه افزایش تدریجی تولید به میزان ماهانه ۴۰۰ هزار بشکه در روز را تغییر خواهد داد، اختلاف‌نظر دارند. جان پزی، رئیس شرکت استراتاس ادوایزرز اظهار کرد: اوپک‌پلاس از قیمت حدود ۸۰ دلار راضی است و این گروه وضعیت بازار را رصد کرده و زمانی که ایجاب کند، به عرضه اضافه می‌کند زیرا نمی‌‌‌خواهد قیمت‌ها افزایش پیدا کند یا سهم بازارشان را از دست بدهند. بر اساس گزارش رویترز، ظهور واریانت‌‌‌های بیشتر کووید، توافق هسته‌‌‌ای ایران و واکنش بانک‌‌‌های مرکزی به تورم رو به رشد که تحت‌تاثیر افزایش قیمت‌های انرژی بوده است، عوامل تاثیرگذار مهمی در ماه‌های آینده خواهند بود.

قیمت پایه محصولات پلیمری و شیمیایی بورس کالا در حالی روز گذشته با ترکیبی از کاهش و افزایش اعلام شد که به نظر می‌رسد متغیر اصلی تعیین نرخ پایه، یعنی بهای جهانی محصولات پتروشیمیایی، برخلاف گذشته از رشد شتابان بازمانده است و نوسان به‌نسبت کمتری را نشان می‌دهد.

دیگر متغیر تعیین‌کننده قیمت پایه این گروه از محصولات، یعنی میانگین خرید و فروش اسکناس آمریکایی در سامانه نیما طی هفته گذشته، روندی نزولی را پیمود و نسبت به قیمت مبنای دلار محاسبه‌شده در تاریخ 25 مهرماه، 148تومان کاهش را به ثبت رساند.

ثمره نوسان بهای دو متغیر اصلی معادله کشف نرخ پایه، یعنی قیمت مبنای دلار و نرخ جهانی، ظهور ترکیبی از افزایش و کاهش در نرخ پایه محصولات پتروشیمیایی بود که سبب شد قیمت پایه برای بیش از نیمی از محصولات شیمیایی و تعداد کمی از گریدهای پلیمری همسو با هم کاهشی شود. البته سایر گریدهای این بازار برای معامله در بورس کالا با رشد نرخ پایه همراه هستند اما میزان شتاب رشد بهای این محصولات تا حدی تضعیف شده است.

ترکیبی از افزایش و کاهش در قیمت‌های پایه هفته جاری
در بین پلیمرهای بورس کالا بازه نوسان افزایش قیمت پایه به صفر تا 4درصد رشد قیمت رسیده است. استایرن بوتادین رابر روشن (1502)، با بیشترین رشد قیمت پایه، 81/ 3درصد افزایش بها را به ثبت رسانده و در هفته جاری با نرخ 42هزار و 474تومان عرضه می‌شود. بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که این محصول پلیمری در معاملات جهانی خود طی هفته گذشته 82دلار افزایش قیمت داشته که با احتساب 95درصد فوب خلیج‌فارس به ازای هر تن با نرخ 1827دلار در نظر گرفته شده است. بالاترین افزایش بهای جهانی در بین پلیمرها نیز به همین محصول، یعنی استایرن بوتادین رابر روشن اختصاص دارد که نسبت به سایر گریدهای پلیمری بیشترین افزایش قیمت دلاری را داشته است. پلی‌‌‌اتیلن ترفتالات‌‌‌های گرید بطری در رده بعدی افزایش نرخ پایه قرار گرفته‌‌‌ و بیش از 3درصد افزایش قیمت پایه را در گریدهای مختلف خود به ثبت رسانده‌اند. نرخ جهانی این گروه از پلیمرها نیز افزایش 47 تا 52دلاری را تجربه کرد که سبب خنثی شدن اثر کاهشی محدود قیمت مبنای دلار در معادله کشف نرخ پایه شد. پلی‌‌‌وینیل کلراید (PVC)، پلی‌پروپیلن‌های نساجی و شیمیایی نیز به عنوان جذاب‌ترین پلیمرهای قابل معامله در بورس کالا در قیمت‌های اعلامی روز گذشته با رشد نرخ پایه همراه شدند.

پلی‌‌‌اتیلن سنگین بادی، سنگین و سبک فیلم و سنگین دورانی، از جمله گریدهایی بودند که در بازار محصولات پلیمری کاهش قیمت داشتند. افت نرخ جهانی این محصولات به‌نسبت بالا ارزیابی می‌شود که بین 55 تا 83دلار در هفته گذشته کاهش بها داشتند و در کنار افت 64/ 0درصدی قیمت مبنای دلار به‌عنوان دیگر اهرم تعیین‌کننده در معادله کشف نرخ پایه بین 5 تا 7درصد بهای پایه این محصولات کاهش یافت.

اما در بازار محصولات شیمیایی پراکندگی نرخ پایه محصولات بسیار برجسته بود؛ تا جایی که سود کاستیک به‌عنوان صدرنشین رشد نرخ پایه در هفته جاری نزدیک به 28درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند؛ در حالی که اسیداستیک 25درصد افت نرخ داشت. دامنه وسیع نوسان نرخ در بین شیمیایی‌‌‌های بورس‌کالا به سبب تکانه‌‌‌های قیمتی موجود در بازارهای جهانی این گروه از محصولات رقم خورده است؛ چرا که قیمت مبنای دلار هنوز هم نسبت به تغییرات بهای جهانی، در محدوده خنثی نوسان می‌کند و در سایه اثر قدرتمند نوسان بهای جهانی محصولات شیمیایی تا حد زیادی هضم می‌شود.

آیا بازارهای جهانی به سقف قیمتی رسیده‌‌‌اند؟
شواهد حاکی از آن است که دلیلی بر استمرار روند صعودی قیمت در بازارهای جهانی محصولات پتروشیمیایی در حال حاضر وجود ندارد؛ چرا که کاهش سختگیری‌‌‌ها در حمل‌ونقل دریایی را شاهد هستیم که مهم‌ترین دلیل افزایش قیمت‌ها یعنی دشواری تحویل محموله‌‌‌ها به بازارهای مختلف در جهان با این سیگنال امکان رفع شدن دارد.

به‌صراحت نمی‌توان گفت که از هم‌اکنون روند بازارهای جهانی به فاز کاهشی آغاز شده، ولی شواهد کلی نشان‌دهنده آن است که خبری از روند افزایشی قیمت‌های پیشین وجود ندارد؛ آن هم در شرایطی که اوضاع کلی در اقتصاد چین و حتی آمریکا به‌قدری جذاب نیست که از استمرار رشد قیمت‌ها حمایت کند. از طرف دیگر، ورود به روزهای سرد سال در وضعیتی که خوش‌بینی بزرگی در بازارها وجود ندارد، احتمال عقب‌نشینی نرخ را در بر خواهد داشت.

بهای معاملات آتی نفت برنت در آخرین معاملات هفته گذشته بازارهای جهانی به 84دلار و 38سنت رسید که به میزان محدود 07/ 0درصد رشد قیمت داشت. نوسان بهای نفت خام برنت طی هفته گذشته روندی کاهشی را در پیش گرفت؛ به طوری که در ابتدای هفته یعنی روز دوشنبه هفته ماقبل، با ثبت رقم 86دلار و 7سنت به ازای هر بشکه، به بالاترین سطح خود طی سه سال گذشته رسید. طبق پیش‌بینی گروه تولیدکننده نفت، ذخایر نفت جهان تا پایان سال به طور متوسط به میزان 1/ 1میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت. این درحالی است که هفته گذشته شاهد افزایش 3/ 4میلیون بشکه‌ای ذخایر آمریکا بودیم که بالاتر از پیش‌بینی بازار محقق شد. همچنین با گمانه‌‌‌زنی‌‌‌های بازگشت ایران به مذاکرات هسته‌‌‌ای، سیگنال افت قیمت نفت به بازارها مخابره شد. به طور کلی برایند نوسان بهای نفت‌خام برنت طی هفته گذشته از افت 34/ 1درصدی قیمت حکایت دارد که البته نسبت به ماه گذشته هنوز هم افزایشی بوده و نزدیک به 8درصد رشد نرخ را نشان می‌دهد.

رشد حجم معاملات پلیمرها با اهرم افزایش تقاضا
در اولین هفته از آبان سال‌جاری معاملات محصولات پلیمری در بورس کالای ایران با رشد حجم دادوستدها به ثبت رسید. این افزایش حدود 4درصدی را می‌توان مربوط به رشد میزان تقاضا دانست؛ چرا که هفته گذشته به میزان 82هزار و 491تن انواع محصولات پلیمری در بورس کالای ایران عرضه شد که نسبت به هفته ماقبل آن از رشد کمتر از یک‌درصدی حکایت دارد، اما نسبت به متوسط نیمه ابتدایی سال‌جاری کاهش محسوس 7درصدی داشته است.

به‌رغم پایین بودن حجم عرضه محصولات پلیمری نسبت به عرف بازار، میزان تقاضا برای خرید این محصولات بیش از 14درصد افزایش داشت. به عبارت دقیق‌‌‌تر به میزان 127هزار و 397تن تقاضا در هفته گذشته به تالار فیزیکی بورس کالای ایران وارد شد. از مهم‌ترین دلایل رشد حجم تقاضا آغاز به کار طرح جدید عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالاست که در گام اول برخی از محصولاتی را که کمبود عرضه ندارند، از شمول سهمیه‌بندی بهین‌‌‌یاب خارج کرد. این مطلب در کنار تخصیص سهمیه‌‌‌های ماهانه بهین‌‌‌یاب سایر گریدها، فضا را برای افزایش خرید متقاضیان از بورس کالا فراهم کرد. ثمره رشد تقاضا در هفته گذشته، افزایش میزان دادوستدهای محصولات پلیمری بود که به میزان 77هزار و 979تن به ثبت رسید و معامله بیش از 94درصد از این گروه محصولات را رقم زد. نسبت حجم معاملات به میزان عرضه رقم بالا و جذابی بوده و از بهمن سال گذشته تاکنون چنین رکوردی به ثبت نرسیده است، اما با توجه به افت عرضه هفتگی پلیمرها، تا حد زیادی از جذابیت این رکورد در جریان معاملات هفته گذشته می‌‌‌کاهد.

افزایش قیمت فرآورده‌‌‌های نفتی از جمله روغن‌موتور در بازار آزاد، نارضایتی بخشی از مصرف‌کنندگان این محصولات را در پی داشته است. بررسی‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از این رشد قیمتی متاثر از دومینوی بحران انرژی در دنیاست. در شرایطی که رشد مستمر بهای نفت باعث شده است تا بهای نفت‌کوره سولفور بالا در بازارهای مختلف دنیا به رکوردهای چندساله خود برسد و در عین حال، نرخ ارز نیمایی در بازار داخل تمایل به رشد نرخ داشته باشد، افزایش قیمت پایه لوب‌‌‌کات (ماده اولیه تولید روغن‌موتور) غیرقابل اجتناب است.

در شرایطی که رشد جهانی بهای مواد اولیه تولید روغن‌موتور، زمینه افزایش هزینه تولید در این محصولات را فراهم کرده، افزایش قیمت تمام‌شده امری غیرقابل اجتناب است و نمی‌توان نرخ‌ها را با فشار بر تولیدکنندگان بخش‌‌‌های مختلف زنجیره تولید کنترل کرد. درواقع بازار محصولات پتروشیمی در بازار داخل در حال اثرپذیری از جوانب رشد تورم جهانی است و در این شرایط، امکان جداسازی نرخ بازار داخل از بازار صادراتی وجود ندارد؛ چرا که چنین اقداماتی تنها زمینه قاچاق (معکوس) کالا را فراهم می‌کند.

رکوردشکنی مستمر قیمتی لوب‌‌‌کات
صعود جهانی بهای نفت و فرآورده‌‌‌های آن در عین تمایل نرخ ارز به نوسان در مسیر افزایشی در بازار داخل، باعث شده تا قیمت پایه و نرخ معامله لوب‌‌‌کات (ماده اولیه تولید روغن‌موتور) در بازارهای داخلی با رکوردشکنی مستمر قیمتی هفتگی روبه‌رو باشد. هفته گذشته هر کیلوگرم لوب‌‌‌کات سبک در رینگ فرآورده‌‌‌های نفتی بورس کالا با قیمت 12هزار و 770تومان عرضه شد که این نرخ 28درصد بالاتر از قیمت پایه تعیین‌شده برای این محصول در ابتدای امسال بود. همچنین قیمت پایه این محصول نسبت به زمان مشابه در سال قبل رشد 82درصدی داشته است.

بهای پایه لوب‌‌‌کات (ماده اولیه تولید روغن‌پایه) در بورس کالای ایران بر اساس میانگین جهانی نرخ فروش دو هفته قبل HSFO (نفت‌‌‌کوره سولفور بالا) در ضریبی مشخص (رقمی نزدیک به ۹/ ۰× ۱۵/ ۱) با احتساب میانگین نرخ ارز نیمایی تعیین می‌شود. بنابراین نوسانات نرخ ارز در کشور و تغییرات بهای نفت در بازار جهانی و به‌‌‌طور مشخص قیمت HSFO بر قیمت پایه لوب‌‌‌کات در بورس کالای کشور اثرگذار می‌شود.

افزایش نرخ ارز نیمایی در بازه مورد بررسی، سیگنالی صعودی در جهت رشد قیمت پایه لوب‌‌‌کات است؛ هرچند رشد نرخ فرآورده‌‌‌های نفتی در این بازه تاثیری به مراتب بیشتر از رشد نرخ ارز داشته است. متوسط نرخ هفتگی ارز نیمایی از نیمه فروردین تا هفته ابتدایی آبان رشد 2/ 2درصدی را تجربه کرده و این در حالی است که در این بازه زمانی قیمت HSFO (نفت‌‌‌کوره سولفور بالا) افزایش حدود 38درصدی را تجربه کرده است.

در شرایط کنونی، قیمت پایه تعیین‌شده برای عرضه لوب‌‌‌کات در رینگ فرآورده‌‌‌های بورس کالا نسبت به نرخ آن در هفته قبل حدود 700تومان به ازای هر کیلوگرم برابر 5/ 0درصد کاهش داشته که این موضوع متاثر از عقبگرد قیمتی انرژی و در نتیجه نفت و فرآورده‌‌‌های آن در بازارهای جهانی ظرف روزهای اخیر بوده است.

سیگنال‌‌‌های مثبت جهانی ادامه‌‌‌دار می‌شود؟
بحران انرژی و صعود نرخ نفت در بازارهای جهانی به اوج‌‌‌گیری قیمت نفت‌کوره سولفور بالا انجامید، به‌‌‌گونه‌‌‌ای که قیمت معامله هر بشکه HSFO تحویل بنادر شمالی ایالات‌متحده آمریکا در نیمه اکتبر سال‌جاری تا 74دلار به ازای هر بشکه نیز صعود کرد. این رشد قیمتی شامل حال سایر بازارهای دنیا نیز شد.

بهای HSFO در بازارهای جهانی در اواسط سال 2020 سقوطی کم‌سابقه را تجربه کرد. شیوع ویروس کرونا، اعمال محدودیت‌های قرنطینه‌‌‌ای در بسیاری از کشورهای دنیا که به افت محسوس تقاضا برای حمل دریایی منجر شد و وضع قوانین محدودیت در استفاده از نفت‌کوره سولفور بالا در سوخت کشتی‌‌‌های دریایی از سال 2020 از جمله مهم‌ترین دلایل تضعیف قیمتی در این بازار بود.

عمده نفت‌کوره سولفور بالا و سولفور پایین در دنیا به‌‌‌عنوان سوخت کشتی‌‌‌ به مصرف می‌‌‌رسد. سازمان بین‌المللی دریانوردی به‌‌‌منظور کاهش آلایندگی حاصل از حمل‌‌‌ونقل دریایی در سال 2020 استفاده از HSFO را به‌‌‌عنوان سوخت ناوگان دریایی دنیا ممنوع کرد. این موضوع به افت قابل ملاحظه بهای این سوخت در این سال منجر شد. در این زمان انتظار می‌‌‌رفت سوخت نفت‌کوره سولفور بالا به حاشیه رانده شود؛ اما چنین نشد. با تصویب و اجرایی شدن این قانون بر میزان تقاضا برای VLSFO افزوده شد و به این ترتیب، فاصله قیمتی میان این دو سوخت افزایش پیدا کرد. افزایش فاصله قیمتی میان HSFO و VLSFO کشتی‌‌‌ها را به نصب اسکرابر (تصفیه‌‌‌کننده درجای گوگرد) ترغیب کرد. به این ترتیب کشتی‌‌‌ها این امکان را پیدا کردند که با نصب اسکرابر همچنان از سوخت HSFO استفاده کنند و در عین حال قوانین IMO را رعایت کرده باشند.

در حال حاضر هر تن VLSFO تحویل روتردام 5/ 589دلار به ازای هر تن قیمت دارد؛ در همین زمان هر تن HSFO تحویل روتردام نرخی برابر 465دلار دارد. به این ترتیب نرخ هر تن HSFO نسبت به VLSFO حدود 26درصد کمتر است. این فاصله قیمتی به میزانی است که ناوگان‌‌‌های دریایی را به نصیب اسکرابر و استفاده از سوخت HSFO ترغیب کند. در شرایطی که دنیا با بحران انرژی روبه‌رو شده و قیمت انواع فرآورده‌‌‌های نفتی نیز رشد کم‌سابقه‌ای دارند، استفاده از نفت‌کوره سولفور بالا به‌‌‌عنوان سوخت کشتی به لحاظ اقتصادی توجیه‌‌‌پذیر است. این موضوع با رشد تقاضا برای نفت‌کوره سولفور بالا زمینه رشد تقاضا برای این محصول و در ادامه افزایش قیمت آن را فراهم کرده است. ظرف روزهای اخیر از تب‌‌‌وتاب صعود نرخ انرژی و به‌خصوص نفت در بازارهای جهانی کاسته شده است. افزایش موجودی نفت در ایالات‌متحده یکی از مهم‌ترین دلایل توقف روند صعودی نفت در بازارهای جهانی بود. با وجود این، اغلب تحلیلگران به حفظ سطوح فعلی به‌دست‌آمده برای نفت در بازارهای جهانی امیدوارند. در عین حال، روند مثبت شیوع کرونا در دنیا و بازگشت بسیاری از اقتصادها به روال طبیعی خود با افزایش میزان حمل دریایی سیگنال‌‌‌هایی مثبت در جهت رشد نرخ نفت‌کوره سولفور بالاست.

در چنین شرایطی که امیدی به عقبگرد قابل ملاحظه قیمتی در بازارهای جهانی برای کوتاه‌مدت و میان‌مدت وجود ندارد، تنها سیگنال داخلی می‌تواند روند رو به افزایش قیمت را در این بازار متوقف کند.

عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: به درخواست وزارت صمت، کمیسیون صنایع و معادن و این وزارتخانه در حال همکاری با یکدیگر برای تدوین شیوه‌‌‌نامه نحوه عرضه پتروشیمی، سیمان و فولاد در بورس کالا هستند.
اواخر مهرماه بود که طرح توسعه و تولید پایدار زنجیره فولاد که در دستور کار صحن علنی قرار داشت، به کمیسیون صنایع و معادن ارجاع شد تا مورد بازنگری قرار گیرد؛ زیرا پس از روی کارآمدن دولت سیزدهم،‌‌‌ وزارت صنعت، معدن و تجارت، خواستار به‌روزرسانی این طرح بود. کلیات این طرح هم پیش از این در دی‌ماه سال گذشته در صحن علنی تصویب و مقرر شد که طرح فولادی پارلمان به صورت دوشوری مورد بررسی قرار گیرد. مصطفی طاهری در گفت‌‌‌وگو با خبرگزاری خانه ملت، درباره علت بازگشت طرح توسعه و تولید پایدار زنجیره فولاد به کمیسیون صنایع و معادن، گفت: به درخواست وزارت صمت، کمیسیون صنایع و معادن و این وزارتخانه در حال همکاری با یکدیگر برای تدوین شیوه‌‌‌نامه نحوه عرضه تمام کالاهای پایه‌‌‌ای مانند پتروشیمی، سیمان و فولاد (که امکان فروش آنها در بورس کالا وجود دارد) هستند.

نماینده مردم زنجان و طارم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه با تدوین این شیوه‌‌‌نامه تلاش می‌شود رابطه کلی برای عرضه تمام کالاهای مذکور به دست آید، افزود: علاوه بر این شیوه‌‌‌نامه، برخی از موضوعات مربوط به عرضه سیمان، فولاد، پتروشیمی و… به قانون‌گذاری نیاز دارد که مقرر است این موضوعات در طرح فولادی کمیسیون صنایع و معادن مدنظر قرار گیرد و این طرح به‌روز شود.

عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس اضافه کرد: دولت مدعی شده که شیوه‌نامه مذکور را اجرایی خواهد کرد، اما اگر دولت و وزارت صمت در اجرای این شیوه‌نامه و دستورالعمل کوتاهی کنند، اقدامات لازم برای تبدیل شیوه‌نامه مذکور به قانون انجام می‌شود.

در حال حاضر بازار از نظر قیمتی در شرایط مناسب و معقولی است و به نظر می‌رسد کلیت بازار و نه همه سهم‌ها برای خرید مناسب باشند، به شرط اینکه با سیاست­گذاری صحیح در بازار سرمایه اعتماد به خریداران برگردد.

مدیر ارزش گذاری تامین سرمایه «نوین» در گفت و گو با پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و با بیان این مطلب گفت: اگر بخواهیم از منظر سودآوری و مقایسه آن با ارزش بازار شرکت‌­ها به این موضوع بنگریم، در حال حاضر بازارسرمایه از نظر ویژگی P/E  در حدود عدد ۶ تا ۷ مرتبه قرار دارد؛ موضوعی که نشان دهنده منصفانه بودن قیمت‌ها در بازار است. در این میان P/E برخی سهم ها حتی کمتر از این رقم است که به لحاظ قیمتی بسیار جذابیت دارند. صنایع فولاد، پتروشیمی و فلزات اساسی از مهمترین گروه‌ها با این ویژگی هستند.

عباس گُمار در بررسی ارزش روز بازار و مقایسه آن باخالص ارزش روز دارایی‌های آن بیان کرد: برخلاف شش ماهه منتهی به مرداد ۱۳۹۹ در می‌یابیم که نسبت ارزش بازار بسیاری از شرکت‌ها به خالص ارزش روز دارایی‌ها نیز در محدوده منطقی قرار دارد (به استثناء برخی از شرکت‌های کوچک).

تفاوت بین قیمت و ارزش سهم

این کارشناس بازارسرمایه تصریح کرد: البته توجه داشته باشید که بین قیمت و ارزش، تفاوت وجود دارد. به این معنی که قیمت به عرضه و تقاضای موجود در بازار باز می‌گردد، اما ارزش سهم به تحلیل بنیادین در خصوص دارایی‌ها، ترازنامه و سود و زیان شرکت و مسایلی از این قبیل مرتبط است؛ البته که به طور طبیعی و بعد از مدتی این دو به یکدیگر همگرایی داشته و نزدیک می‌شوند. این موضوع ضرورت اعتمادسازی در بازار با اتخاذ سیاست‌­های صحیح را آشکار می­‌کند.

عباس گمار اظهار کرد: در نگاه به ریسک سودآوری برای شرکت‌ها در سال‌های آتی باید در نظر داشت که شرایط برجام تاثیر زیادی در این خصوص دارد، به طوری که به نظر می رسد اکنون بازار در حالت ابهام به سر می برد و در انتظار نتیجه مذاکرات است؛ اما صرف نظر از برجام و سمت و سوی مذاکرات، صنایعی چون فلزات اساسی و پتروشیمی و حتی برخی شرکت­‌های IT محور همچنان با قیمت‌های جذاب و منطقی رو به رو هستند.

سیاست­گذاری صحیح در بازار سرمایه و کاهش ریسک سیستماتیک با احیای برجام

وی شرایط کنونی بازار را ناشی از ابهام در سیاست­گذاری در بازار و سایه شرایط تحریم و مذاکرات برجام بر بازار عنوان کرد و گفت: اگر تحریم‌ها برداشته شود بر جذابیت برخی صنایع افزوده می‌شود و فروش مقداری صنایعی چون خودرو و بانک‌­های تجاری افزایش می یابد و همچنین هزینه مبادلات این صنایع نیز کاهش یابد که هر دو  به افزایش سودآوری در شرکت­‌ها می انجامد.  

این کارشناس بازارسرمایه بیان کرد: با رفع برجام ریسک سیستماتیک بازار کاهش پیدا کرده و در چنین شرایطی ارزش سهام در بازارسرمایه و در کنار سایر عوامل افزایش پیدا می کند، البته در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار ریزش دلار را به دلیل استمرار تورم دو رقمی در بلندمدت داشت، هرچند که ممکن است به طور هیجانی با نوساناتی رو به رو باشیم.

گمار با اشاره به کاهش قدرت خرید عموم مردم در پی افزایش قیمت دلار تاکید کرد: تا زمانی که ساختار اقتصادی کشور اصلاح نشود به نتایج چشمگیری در خصوص کاهش قیمت دلار و افت تورم نخواهیم نرسید. احیای برجام فقط قیمت دلار را با سرعت و شیب ملایم‌تری افزایش می‌دهد که همین موضوع ارزش بازار سهام شرکت­‌ها را به علت افزایش سودآوری اسمی صنایع با رشد روبرو می‌کند.

وی گفت: با این حال با احیای برجام، صنایعی که فروش مقداری‌ شان ضربه دیده است و در تأمین قطعات خود با مشکل رو به روشده‌اند یا هزینه مبادلات‌شان بالا رفته است (مانند صنعت خودرو، بانک‌ها و صنایع حمل و نقل محور) قوت خواهند گرفت.  

یک توصیه

مدیر ارزش‌گذاری تامین سرمایه «نوین» به سهامداران توصیه کرد: با توجه به قیمت بازار سهام شرکت‌ها در صورتی که شرکت از وضعیت بنیادی مطلوبی برخوردار است سهامداران بهتر است سهام خود را حفظ کنند مگر آن که قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی است. به نظر من اکنون زمان خرید سهام شرکت­‌ها با وضعیت بنیادی مطلوب است زیرا نسبت پاداش به ریسک برای آنها منطقی است.  

 

یک سرمایه‌گذار موفق، بازار را حریف خود می‌پندارد و برای هر یک از رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین شده‌ای دارد. او قدرت و آمادگی پذیرش هر رفتار غیرقابل پیش‌بینی بازار را دارد؛ این به معنی داشتن استراتژی معاملاتی است.

مدیرعامل سبدگردان داریوش داشتن استراتژی یا نقشه راه را برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر خواند و به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: اینکه سهامداران در این بازار باید چگونه رفتار کنند، چگونه هیجانات خود را مدیریت و از چه مسیری حرکت بکنند، چه زمانی بخرند، چه زمانی بفروشند از جمله موضوعات اساسی است که در استراتژی هر سهامدار باید لحاظ شود.

همایون دارابی ادامه داد: زمانی که استراتژی سهامدار روشن و حد سود و ضرر تعریف‌شده‌ای برای سرمایه‌گذاری خود ترسیم کرده باشد، او می‌تواند یک سهامدار موفق باشد. حد ضرر و زیان و سود به معنی انتخاب حد مشخصی است که چنانچه قیمت سهام به آن حد برسد، معامله‌گر اقدام به فروش سهام خود می‌کند.

این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: فروش در حد سود به معنی رسیدن به هدف سود مورد نظر و فروش در حد ضرر به معنی جلوگیری از زیان بیشتر است. تعیین حد سود و ضرر به سهامدار امکان برخورداری از یک استراتژی معاملاتی مشخص را می‎‌دهد.

به گفته مدیرعامل سبدگردان داریوش، مهم‌ترین موضوعی که پیش پای سهامداران در بدو ورود آنها به بازار قرار دارد، کسب آموزش و مهارت‌های معاملاتی کافی است. آموزش باید برای سهامداران به‌گونه‌ای باشد که آنها بتوانند به یک استراتژی مشخص دست یابند.

وی فقدان نقشه راه را برای سهامدارن به‌منزله ناکامی در بازار خواند و توضیح داد: بدون داشتن آموزش، افراد به صورت کاملاً اتفاقی در بازار حضور می‌یابند که در برخی موارد چاره‌ای جز پذیرش زیان‌های سنگین ندارند. به بیانی دیگر، آنها تابع بازار می‌شوند و از آنجا که خود، استراتژی مشخصی ندارند، دنباله‌روی سیگنال‌فروشان یا کانال‌های شبکه‌های مجازی می‌روند.

دارابی افزود: اگر معامله‎گران از نقشه راه برخوردار باشند، به‌ویژه پیش از خرید سهم، چرایی خرید آن را دریابند و مشخص کنند در چه زمانی و با چه هدفی آن را می‌فروشند و در آن سهم چه حدی را برای سود یا زیان خود تعیین کرده‌اند، در این‌صورت می‌توانند در بازار سرمایه که بازار حرفه‌ای‌هاست و از پیچیدگی بسیار بیشتری نسبت به بازارهای موازی برخوردار است، چهره موفق‌تری داشته باشند.

وی با بیان اینکه بازارهای کاهشی، فرصت‌های زیادی را خلق می‌کند، اظهار کرد: سهامداران لازم است با رصد دقیق بازار منتظر فرصتی باشند که قیمت‌ها به کف قیمتی خود می‌رسند. در این شرایط سهم‌های ارزنده، قیمت‌های بسیار خوبی پیدا می‌کنند. در حالی‌که بیشتر سرمایه‌گذاران در قیمت‌های بالا و بازار صعودی با پرداخت پول بیشتر اقدام به خرید این سهم‌ها می‌کنند.

مدیرعامل سبدگردان داریوش با اشاره به مفهوم سرمایه‌گذاری گفت: لازم است سهامداران، سرمایه‌گذرای را به‌صورت عملی یاد بگیرند. سرمایه‌گذاری به این معنی است که افراد پولی را بابت خرید فرصت‌هایی که در آینده برای آنها مهیا می‌شود، پرداخت کنند. برای نمونه، زمانی که فردی ملکی را خریداری می‌کند، او در عمل پولی را بابت چیزی که در آینده به موقعیت خاصی می‌رسد، می‌پردازد.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در بازار سرمایه نیز شرایط همین‌گونه است؛ زمانی که سهامداران پولی را بابت سهام پرداخت می‌کنند، لازم است آنها برای کسب سود قابل‌توجهی در آینده و در بازه زمانی میان یا بلندمدت منتظر بمانند.

دارابی با اشاره به نزول بازار طی دوره اخیر و همچنین بی‌اعتمادی که در میان سهامدارن خرد نسبت به بازار ایجادشده است، تصریح کرد: ماهیت بازار سرمایه این‌گونه است؛ متأسفانه دوره‎‌های صعود یا نزول این بازار، در عمل توده‌ای و گروهی است. به بیانی دیگر، زمانی که بازار بالا می‌رود، همه نمادها افزایش می‌یابند و همه خریدار می‌شوند و زمانی که بازار کاهشی می‌شود، همه نمادها نزولی می‌شوند و همه فروشنده می‌شوند.

مدیرعامل سبدگردان داریوش با تأکید بر پرهیز از رفتارهای گروهی گفت: ماهیت بازار سرمایه به دلیل کمبود نقدینگی، نبود بازارگردانان حرفه‌ای و همچنین نبود آموزش‌های کافی میان سهامداران چه حقیقی‌ها و چه حقوقی‌ها به گونه‌ای است که رفتارهای گروهی در آن در ابعاد بالایی مشاهده می‌شود و کمتر دیده شده که سهامداری خلاف مسیر بازار حرکت کند. در حالی که باید از رفتارهای گروهی و تقلیدی در این بازار به‌شدت پرهیز شود.

قیمت‌های کنونی سهام در بازارسرمایه، قیمت‌های جذابی هستند و سازمان بورس با تمام قوای خود در تلاش است تا ابهامات بازار را کاهش دهد. این موضوع مهمترین محور سازمان بورس و دولت است.

به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار صبح امروز در برنامه رادیویی “جوان ایرانی” ذات بازارسرمایه را همراه با نوسان دانست و گفت: متاسفانه به دلیل اتفاقاتی که به خصوص در نیمه دوم سال گذشته افتاد، شاهد ریزش عجیبی در این بازار بودیم، اتفاقی که به موجب آن سهامداران دچار هراس شدند. در این شرایط مطابق با علم مالی رفتاری و با بیش واکنشی که در مقابل اخبار منفی اتفاق می افتد، شاهد افت قیمت سهام نسبت به ارزش ذاتی آن بودیم.

دکتر مجید عشقی با اشاره به برنامه های خود در راستای ایجاد ثبات در بازارسرمایه گفت: نخستین برنامه ای که در نظر داریم، افزایش شفافیت در اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها است تا سرمایه گذاران اطلاعات دقیقی از سودآوری شرکت ها داشته باشند.

وی افزود: در ۶ ماه نخست سال جاری اطلاعات بسیار مطلوبی در این خصوص به دست آمده است؛ با این حال به دلیل برخی ابهاماتی که در بازار وجود داشته و همانطور که اشاره شد واکنش شدیدی که سرمایه گذاران به دلیل ترس از بازار نشان دادند، سبب ادامه دار شدن ریزش ها شده است.

رییس سازمان بورس و اوراق بهادار تصریح کرد: حضور قوی‌تر صندوق‌های بازارگردانی و صندوق های سرمایه گذاری برای خرید سهام از دیگر برنامه هایی است که سازمان بورس و اوراق بهادار در دست اقدام دارد. در نظر داشته باشید از ابتدای سال تاکنون ۲۵ هزار میلیارد تومان تنها توسط صندوق های بازارگردانی، توسعه بازار و سرمایه گذاری سهام از بازارسرمایه خریداری شده است، به طوریکه شرکت های بزرگ و هلدینگ های سرمایه گذاری راغب هستند که این خریدها را ادامه دهند.

دکتر عشقی با بیان این که اعتمادسازی فرایند زمانبری است، گفت: محدودیت های موجود در برخی از صنایع مانند خودرو به افت قیمت های آنها منجر شده است که به نظر من اگر دولت هر چه سریعتر تصمیمات مناسبی برای این صنایع بگیرد، بورس به شرایط قبل باز می‌گردد و شرایط ریزشی به پایان خواهد رسید. این تصمیمات در چند روز آینده اعلام خواهد شد.

وی بیان کرد: طی ۲۰ سال گذشته با حدود ۴ دوره افت شدید رو به رو بودیم که البته این نوسانات پس از طی مراحل به ثبات و شرایط قبل خود رسیده است

دقاضی در خصوص کاهش سود صورت‌های مالی میان‌دوره‌‌‌ای ۶ ماهه منتهی به ۳۱/ ۰۶/ ۱۴۰۰ نسبت به دوره مشابه سال قبل، توضیح داد: علت کاهش فروش و سود و زیان در ۶ ماهه نیمه اول سال تعطیلی خطوط تولید سرم و تهیه محلول جهت اجرای پروژه‌‌‌های نوسازی و توسعه‌‌‌ای خطوط مذکور بوده که از تاریخ ۰۵/ ۰۶/ ۱۴۰۰ مجددا راه‌‌‌اندازی و شروع به تولید شده است.

نوری در مهرماه به فروش ۷۸۲۹‌میلیارد تومانی رسید که بیشترین فروش ماهانه شرکت در سال‌جاری محسوب می‌شود و نسبت به شهریورماه ۳۵‌درصد رشد و نسبت به میانگین ۶ ماه گذشته ۵۱‌درصد رشد را نشان می‌دهد.

نوری توانسته در ۷ ماه نخست سال‌جاری مجموعا حدود ۳۹‌هزار میلیارد تومان فروش به ثبت برساند که این عدد در دوره مشابه سال گذشته ۱۷‌هزار میلیارد تومان بوده است.

مقدار فروش کل شرکت ۴۷۹‌هزار تن گزارش شده که نسبت به ماه گذشته ۲۷‌درصد افزایش یافته است.

در این ماه نرخ فروش برش سبک ۴/ ۱۵‌میلیون تومان و بنزن ۴/ ۲۰‌میلیون تومان به ازای هر تن گزارش شده که در قیاس با ماه قبل به ترتیب رشد ۱۱‌درصدی و افت ۶‌درصدی داشته است.

شرکت بیمه کوثر توضیحاتی در خصوص کاهش سود خالص در صورت‌های مالی منتشر شده ارائه کرد. بر این اساس شرکت اعلام کرد که علت کاهش سود شرکت در گزارش ۶ماهه منتهی به ۳۱/ ۰۶/ ۱۴۰۰ نسبت به دوره مشابه سال قبل کاهش درآمد ناشی از فروش سرمایه‌گذاری‌‌‌ها نسبت به دوره مالی مشابه با توجه به شرایط خاص بازار سرمایه طی سال گذشته است. عمده درآمد سرمایه‌گذاری‌‌‌های شرکت طی سه‌ماهه چهارم به واسطه مجامع شرکت‌های نفت و گاز پارسیان و شرکت سرمایه‌گذاری غدیر محقق می‌شود.

همچنین بخشی از منابع ناشی از فروش سرمایه‌گذاری‌‌‌ها طی سال ۹۹ در شرکت آپادانا ایساتیس سرمایه‌گذاری شد که سهامدار شرکت‌های اپال سنگان پارسیان و فولاد اسفراین است و سود آن طی سنوات آتی شناسایی خواهد شد. در حوزه عملیات بیمه‌‌‌گری نیز با توجه به افزایش میانگین حدود ۶۰‌درصدی تعرفه هزینه‌‌‌های درمان و افزایش ضریب خسارت رشته درمان موجب کاهش سود عملیاتی شرکت شد که پیش‌بینی می‌شود این روند با توجه به شرایط، در ۶ماه دوم سال‌جاری روند متعادل‌‌‌تری به خود بگیرد.

این شرکت در ماه مهر بیش از ۷۹۰‌میلیارد تومان درآمد فروش کسب کرد. فروش شرکت در این ماه نسبت به ماه شهریور ۲۲‌درصد کاهش و نسبت به میانگین درآمد ۶ ماه گذشته، ۱۴‌درصد افزایش نشان می‌دهد. کل درآمد عملیاتی شرکت در دوره ۷ ماهه منتهی به مهر سال‌جاری با رشد ۱۵۰‌درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته به ۴۹۹۰‌میلیارد تومان رسید. «شخارک» در مهر ۲۵‌هزار تن بوتان و حدودا ۱۹‌هزار تن پروپان به فروش رساند. این در حالی است که در شهریور ۱۲۰‌هزار تن متانول به فروش رسانده بود. نرخ فروش بوتان و پروپان در این ماه با رشد ۸۰‌درصدی نسبت به میانگین ۶ ماه گذشته به حدود ۱۸‌میلیون تومان در هر تن رسید.

ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا و اسپیس ایکس، درباره پذیرش دوج کوین به‌عنوان ابزاری برای پرداخت در دانشگاه خیالی خود در تگزاس شوخی کرد. بعد از انتشار این توئیت، حجم بازار دوج کوین ۳ میلیارد دلار افزایش یافت. ایلان ماسک همچنین به طعنه گفت که دانشجویانی که سگ داشته باشند می‌توانند از تخفیف‌های نامشخصی برخوردار شوند.

رابرت کیوساکی، نویسنده سرمایه‌گذار سرشناس بازارهای مالی، در توییتر نوشت آمریکا بعد از یک بحران اقتصادی بزرگ دچار رکود خواهد شد. کیوساکی ادامه داد جو بایدن و مسئولان فدرال رزرو برای «جلوگیری از وقوع این رکود اقتصادی، به ایجاد تورم نیاز دارند و این مسئله به فقیرتر شدن قشر کم‌درآمد و پولدارتر شدن ثروتمندان دامن می‌زند.» او به مردم توصیه کرد هوشیار باشند و پول خود را در «بیت کوین، طلا و نقره» سرمایه‌گذاری کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما