دنیای اقتصاد – محمدامین خدابخش : شاخص کل بورس پس از ثبت اصلاحی ۴۵درصدی و تجربه دو فاز خرسی، طی ۴روز معاملاتی گذشته، بیش از ۱۱درصد از کف اخیر خود صعود کرد. رشد ۹/ ۳درصدی روز گذشته بورس تهران و همزمانی آن با اعمال دامنه نوسان نامتقارن سبب شد تا برخی این سیاست را محرک اصلی ثبت بیشترین جهش روزانه دماسنج تالار شیشهای در ۶ماه گذشته معرفی کنند. این در حالی است که کاهش امید به توافق زودهنگام طرفین برجام و بازگشت دلار به کانال ۲۶هزار تومان، اصلیترین محرک بازگشت تقاضا به بازار سهام بود. در این میان جذابیت قیمتها پس از افتهای اخیر و چشمانداز مثبت بازارهای کالایی نیز مزید بر علت شد تا احتمال تغییر مجدد فاز در این بازار تقویت شود. در حال حاضر اغلب کارشناسان بورسی بر این اعتقادند که هرچند تحدید دامنه نوسان از ۱۰ به ۸درصد، اقدامی اورژانسی برای فروکش هیجانات منفی بازار بود، اما لازم است در سریعترین زمان ممکن متوقف و حتی بهطور کامل حذف شود.
خرس از بورس میرود؟
رشد قابل توجه شاخص بورس در پایان معاملات روز شنبه ۲۵ بهمن سبب شد تا بار دیگر امیدها به افزایش قیمت در بازار سهام بیشتر شود. طی روز معاملاتی اخیر در حالی شاخص کل بورس به محدوده یک میلیون و ۲۶۲ هزار واحد رسید که تا همین چندی پیش افت سنگین قیمتها در بازار سهام سبب شده بود آینده سقوط بهای سهام و میزان کاهش قیمت در هالهای از ابهام قرار بگیرد. با این حال روز گذشته در کنار چشمانداز مثبت بازار جهانی و رشد قیمتها در چارچوب الگوی کف دوقلو این دلار ۲۶هزار تومانی بود که سبب شد تا بار دیگر امید به صعود قیمتها در بازار سرمایه تقویت شود. معاملات نخستین روز از آخرین هفته بهمن سال جاری با تقاضای سنگین سهام در بازار سرمایه همراه بود. این رویداد باعث شد تا در پایان معاملات روز شنبه شاخص کل بورس تهران به میزان ۴۷ هزار و ۷۸۷ واحد رشد کند و در جهشی بیسابقه طی ماههای اخیر به میزان ۹/ ۳ درصد افزایش یابد. بررسی سابقه نماگر اصلی بورس تهران در ماههای گذشته نشان میدهد صعود شاخص کل در معاملات روز گذشته بیشترین افزایشی بوده که این سنجه مهم بازار سهام از تاریخ ۵ شهریور تاکنون به ثبت رسانده است.
با این حال یکی از نکات مهم به ثبت رسیده در عملکرد این روز بازار سرمایه نهتنها افزایش قابل توجه شاخص کل بورس بلکه همسویی آن با رشد نماگر هموزن بوده است. بر این اساس در پایان معاملات روز شنبه، ۲۵ بهمن شاخص یاد شده به میزان ۱۲ هزار و ۵۵۶ واحد رشد کرد و افزایش ۳ درصدی آن حکایت از آن داشت که تمایل به خرید در بازار سهام بعد از مدتها تنها به چند گروه یا سهم خاص محدود نشده است. بر این اساس افزایش نماگر یادشده که در واقع نشاندهنده تغییرات میانگین قیمت بدون در نظر گرفتن وزن سهام مختلف در بورس تهران است بیشترین رشد درصدی را از تاریخ ۴ مرداد به ثبت رسانده است. این طور که به نظر میآید تغییر دامنه نوسان و شوک مثبتی که پیشتر نیز در گزارشهای قبلی روزنامه «دنیای اقتصاد» احتمال آن مطرح شده بود در حال رخ دادن است. از این رو بیراه نیست اگر بگوییم در نخستین روز به کارگیری دامنه نوسان نامتقارن شانس مناسبی برای رشد قیمتها در محدوده مثبت ۶ درصدی نسبت به گذشته دارد.
معاملات روز گذشته حکایت از آن دارد که جو بدبینی حاکم در هفتههای اخیر در صورت تداوم وضعیت فعلی به شکل قابل توجهی بهبود خواهد یافت. همین امر بسیاری را مجاب کرده تا برای خرید سهام در سایه نبود چشماندازی روشن برای حصول توافق میان ایران و ایالات متحده آینده بازار سهام را از گذشته روشنتر ببینند.
بازگشت امید به بازار سهام؟
بررسی تحولات هفتههای اخیر و آمار به ثبت رسیده در بازار سهام حکایت از آن دارد که خالص خرید حقیقیها در روز شنبه و پس از چند روز متوالی خروج نقدینگی سهامداران خرد به یکباره به طرز چشمگیری مثبت شده است. بر این اساس در پایان معاملات روز شنبه پس از چند روز پیاپی خروج سرمایه حقیقی از بازار سهام نسبت یاد شده ورود ۱۲۸۹ میلیارد تومانی پول از سوی سرمایهگذاران خرد بازار را نشان داد. این افزایش که بیشترین میزان ورود پول از ۲۰ مهرماه سال جاری بود بر خوشبینیها نسبت به آینده معاملات در بازار سهام افزود و راه را هرچند با ابهام برای صعود بیشتر قیمتها در روزهای آتی باز کرد. نگاهی اجمالی به تغییرات نسبت خالص خرید حقوقی در یک ماه گذشته نشان میدهد از ابتدای بهمن تا پایان معاملات روز شنبه، از بین ۱۶ روز معاملاتی به ثبت رسیده تنها در ۶ روز حقوقیها سهام بیشتری به اشخاص حقیقی فروختند و به عبارت دیگر نسبت یادشده را منفی به پایان رساندهاند. به عبارت دیگر در تمام ۱۰ روز معاملاتی دیگر سهامداران خرد به سهامداران نهادی بازار سرمایه سهم فروختهاند و باعث خروج سرمایه از این بازار شدهاند.
گذر عوامل بنیادی از مانع بدبینی
اما از همه این اعداد و ارقام که بگذریم تحلیل چرایی افزایش امید در بین فعالان خرد بازار سهام را میتوان اینگونه پی گرفت. در ماههای اخیر افزایش قابل توجه ریسکهای سیستماتیک اعم از قانونگذاری و نقدشوندگی از جمله عواملی بود که باعث شد تداوم افت قیمتها در بازار سرمایه طولانی شود. این مساله در حالی روی داد که از یکسو قیمتها در بازارهای جهانی افزایش پیدا میکردند و از سوی دیگر ادامهدار شدن کاهش قیمت سهام در بازار داخلی نسبت P/ E را در این بازار به شدت کاهش میداد. این مساله باعث شد به موازات کاهش قیمت سهام، حقوقیهای بازار سهام که همواره تحلیل بلندمدتتر نسبت به آینده قیمتها دارند و از هیجان کمتری در معاملات تاثیر میپذیرند اقدام به خرید سهام از صفهای فروش کنند. این رویکرد در حالی که میتوانست در شرایط عادی منجر به افزایش تقاضا و برچیده شدن صفهای فروش شود، با وجود افت قیمت دلار در هفتههای اخیر در کنار تداوم همین بدبینی به عاملی تبدیل شد تا عرضهها از طرف سرمایهگذاران حقیقی بیش از پیش افزایش پیدا کند و شاهد ثبت دوباره رسیدن قیمتها به کانال یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد باشیم. همین عوامل یعنی بهبود نسبت قیمت به سود (P/ E) در کنار افزایش قیمت ارز و بهای کالاهای اساسی در بازارهای بینالمللی در روزهای گذشته تاثیر بسیاری داشت تا با خوشبینی سرمایهگذاران خرد به باز شدن دامنه نوسان مثبت و کاهش آن در سمت منفی، در کنار سایر عوامل یادشده به فال نیک گرفته شود و بیشواکنشی رویدادها در عرضه سهام بار دیگر منجر به رشد تقاضا در بورس و فرابورس شود. در واقع همان طور که انتظار میرفت تغییر رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان یک عامل روانی در کنار بهبود شرایط برای رشد بیشتر قیمتها به مسائلی بدل شدند تا در کنار سایر عوامل دست به دست هم دهند و به مدتی هرچند نامعلوم زمینه را برای افزایش قیمتها در نمادهای کوچک و بزرگ بازار سرمایه فراهم کنند. با این حال در صورت افت قیمت دلار و کاهش انتظارات تورمی بعید به نظر میرسید بازار سهام با چنین رشدی همراه شود. آنطور که اعداد و ارقام به ثبت رسیده در بورس تهران نشان میدهد روز گذشته حجم صفهای خرید شکلگرفته در نمادهای سنگینوزن بازار تا حد قابل قبولی افزایش داشته است و این مساله بار دیگر پای تحلیلها را در جهت صعود قیمتها در بازار سهام به میان آورده است.
در دنیای نمودار
اگر بخواهیم از زاویه متفاوت به وضعیت فعلی بازار سرمایه نگاه کنیم بررسی قیمتها روی نمودار شاخص بورس تهران حکایت از آن دارد که افول نماگر یادشده تا محدوده یک میلیون و ۱۳۵هزار واحدی آن هم دوبار و در فاصله چند روز شرایطی مساعد را برای بازگشت قیمتها به سطوح بالاتر فراهم کرده است. در حال حاضر تغییرات شاخص کل بورس حکایت از آن دارد که نوسان قیمت سهام در این بازار بهطور همزمان الگوی کف دوقلو و واگرایی در نماگر RSI را روی نمودار تدپیکس شکل داده است. بنابراین بیراه نخواهد بود که بگوییم ترس غیربنیادی ماههای اخیر در بورس تهران پس از ۶ ماه افت پیاپی قیمت تا حد قابل توجهی فروکش کرده و در همسویی با افزایش قیمت دلار به کانال ۲۶هزار تومان راه برای صعود قیمتها هموارتر شده است، این در حالی است که در مدت یاد شده تبادل نظرها در فضای سیاست خارجی به ضرر تقویت برجام تمام شده و همین امر انتظارات تورمی در بازار کالاها و ارز را دوباره تقویت میکند. از این رو طبیعی است که حداقل در کوتاه یا حتی میانمدت بازار سرمایه حرکتی رو به جلو را شاهد باشد که در دنیای تحلیل نموداری نیز هرچند با ریسک واژگونی قیمتها و افتادن در دام دامنه نوسان منفی ۲ درصدی همراه است اما در کل امری دور از انتظار نیست.
دنیای اقتصاد : «از ضرر کردن داخل بورس خسته شدی؟»، «چرا یک شبه یک میلیون خود را به ده میلیون تبدیل نمیکنی؟»، «آیا میخواهید بدانید که برای یک شبه پولدار شدن چه چیزهایی نیاز است؟»، «چطور در عرض یک سال میلیونر یک شبه شویم؟» اینها فقط بخش کوچکی از تبلیغات برای جلب توجه مردم به حوزه بیتکوین در شبکههای اجتماعی است. حالا مد شده است که بسیاری از صفحههای فعال در حوزه رمزارزها یا اکانتهایی که به نظر میرسد اسم و عکس واقعی دارند، در قسمت نظرات نوشتههای فعالان حوزه بورس و دیگر اقتصاددانان در توییتر درباره ویژگیهای مثبت سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها مینویسند.
خانه پوشالی زیاندیدگان بورسی
این افراد در روزهای قرمزپوشی بورس و افت شاخص سروکلهشان خیلی چشمگیرتر از همیشه در توییتر پیدا میشود و سعی میکنند به مخاطبان اینطور القا کنند که حوزه رمز ارزها هیچ رنگ قرمزی به خود نمیبیند. در اینستاگرام اما فضا تاحدودی متفاوت است، صفحههایی که در زمینه رمزارزها فعالیت میکنند با تولید محتوای ویدئویی و موشنگرافی سعی میکنند در رابطه با رمزارزها توضیح بدهند و جنبه تولید محتواهایشان بیشتر آموزشی و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطبان است. نکته قابل توجه در این ویدئوها هم این است که مدام در گوش افراد خوانده میشود که استفاده از این ارزها در کنترل نظامهای اقتصادی و دولتها نیست. دیگر با صحبت یک مقام مسوول، بازار رمزارزها واکنش منفی نشان نمیدهد. هرجای دنیا که باشید بدون نگرانی میتوانید در آن فعالیت کنید. کسی به شما انگ مفسد اقتصادی نمیزند و از همه مهمتر نباید دلنگران تغییر دولتها باشید. همه اینها در راستای یک محور بوده و آنهم ماهیگیری از آب گلآلود بورس است.
جلب اعتماد ۹ درصدی از شبکههای اجتماعی
بیتکوین یکی از معروفترین رمزارزها است که در ایران شناخته شدهتر از دیگر رمزارزهای موجود است. حالا که چند وقتی میشود بحث ارتباط قطعی برق و مزارع استخراج بیتکوین به گوش میرسد، در جمعهای خانوادگی صحبت از بیتکوین، چگونگی خرید و فروش آن و اینکه اصلا چه چیزی هست و… میشود. در شبکههای اجتماعی و گروههای پیامرسان تلگرام مدام جدولها و نمودارهایی منتشر میشود که مخاطبان را به این سمت و سو سوق میدهد که رمز ارزها قابلیت حمل، دوام، تقسیمپذیری، شفافیت تبادل، کمیابی، غیر متمرکز بودن، برنامهریزی و خیلی چیزهای خوب دیگر را دارند و اتفاقا این رمزارزها به حکومت یا دولت وابستگی کمتری نسبت به طلا و پول نقد دارند. اما با وجود تبلیغات گسترده فعالان این حوزه در شبکههای اجتماعی، خیلی از کاربران شبکههای اجتماعی آنطور که باید و شاید به این حوزه اعتماد ندارند. برای همین هم روش دیگری که فعالان این حوزه مدنظر خود قرار دادهاند و روی آن کار میکنند، بازاریابی دهان به دهان است، که الگوبرداری شده از «گلدکوئست» و دیگر شرکتهای هرمی است. برای همین هم هست که صرافیهای دیجیتالی که در ایران مشغول به کار هستند بیشترین درصد مشتری خود را از طریق بازاریابی دهان به دهان پیدا کردهاند. چون میزان اعتماد افراد در تبلیغات حضوری بیشتر از تبلیغات در فضای مجازی است، آن هم برای سرمایهگذاری در حوزهای که دیجیتال است. درست است که بسیاری از این صرافیها در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر و پیامرسان تلگرام فعالیت دارند اما تنها ۸ درصد از مشتریان صرافیهای ارز دیجیتال از طریق اینستاگرام به این صرافیها پیوستهاند و از توییتر هم با وجود تبلیغات گستردهای که در این رابطه انجام دادهاند تنها یک درصد به این صرافیها آمدهاند.
سرمایهگذاران عام، رغبتی به بیتکوین ندارند
محمد گرجی آرا، تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است سهامداران بورس، راهی بازار بیتکوین شوند، معتقد است با توجه به اینکه دسترسی به صرافیها و کارگزاران رمز ارزها برای سرمایهگذاران خرد سخت است، این دسته از سرمایهگذاران عام رغبت چندانی برای سرمایهگذاری در این بازار نخواهند داشت. با وجود این اما صرافیهای رمزارزهای دیجیتال از استقبال مردم برای فعالیت در این بازار راضی هستند. یکی از این صرافیهای دیجیتال در گزارش سالانه ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ خود ادعا کرده است که ۹۸۷۸ نفر کاربر دارد که از این تعداد ۵۷۶۲ نفر آنها احراز هویت شدهاند. همچنین ۲/ ۷۸ درصد این کاربران مرد هستند و ۸/ ۲۱ درصد زن. بیشترین رده سنی این افراد هم بین ۲۵ تا ۳۴ سال است که در این آمار افرادی با سن ۱۸ تا ۲۴ سال و در ردیف بعد افرادی با سن ۳۵ تا ۴۴ سال قرار گرفتهاند. پیام بولحسنی، مدیر یکی دیگر از سایتهای صرافی دیجیتال که هفت هزار کاربری که احراز هویت آنها انجام شده است در آن فعالیت میکنند در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در رابطه با تعداد واقعی این افراد میگوید: اگر بخواهیم افراد غیر فعال را حساب کنیم که در سایت ثبتنام کردهاند اما احراز هویت نکردهاند یا یک بار خرید و فروش کردهاند حدودا نزدیک به ۲۵ تا ۲۶ هزار نفر کاربر فعال در سایت داریم. با وجود این آمارها اما کارشناسان نظر دیگری دارند؛ پیمان حدادی، کارشناس بازار سهام به «دنیای اقتصاد» میگوید: «افرادی که در بازار سهام مشغول داد و ستد هستند، همچنان آلوده همین بازارند و بعید به نظر میرسد راهی بازار دیگری شوند.» او معتقد است، آن دسته از سرمایهگذارانی که راهی بازار رمزارزها میشوند عمدتا در فارکس مشغول کار هستند و افراد معمولی به حساب نمیآیند.
مردم در حال ورود به حوزه رمزارزها هستند
وجود این تعداد کاربر در صرافیهای ارز دیجیتال درحالی است که بسیاری از سایتهای صرافی دیجیتال در ایران فیلتر است. نکتهای که بولحسنی، مدیر یکی از سایتهای ارز دیجیتال درباره آن میگوید: «برای همین هم مجبور هستیم از درگاه واسطهها فعالیت کنیم که آنها هم بابت این موضوع از ما کارمزد میگیرند.» پیمان حدادی، کارشناس بازار سهام هم در همین رابطه به «دنیایاقتصاد» میگوید که با توجه به اینکه این افراد باید با صرافیهای خاصی در ارتباط باشند و حسابهای خاصی در خارج از کشور داشته باشند نمیتوانند بهراحتی وارد این بازار شوند از اینرو خروج پول نیز از سایر بازارها از جمله حوزه بورس به سمت بیتکوین اتفاق نمیافتد. محمد گرجیآرا، تحلیلگر بازار سرمایه هم تقریبا موافق صحبتهای حدادی است و میگوید که شرکتهای کلاهبرداری بسیاری فعالیت هرمی را در قالب رمزارزها انجام میدهند. او همچنین بیان میکند که این نگرانی وجود دارد که سرمایهگذاران بدون آگاهی جذب شرکتهای هرمی شوند و دچار ضرر و زیان شوند، بازنده اصلی سرمایهگذارانی هستند که جذب این شرکتها میشوند. با وجود این صحبتها اما پیام بولحسنی، مدیر یکی از سایتهای ارز دیجیتال میگوید که در حالحاضر خیلی از مردم در حال ورود به حوزه رمزارزهای دیجیتال هستند. او معتقد است که دنیا در حال حرکت به سمت الکترونیکیشدن است و نسل جوان هم همراه با این موج حرکت میکند.
بیتکوینیها به سمت بورس میروند
«بیتکوین در ایران هیچ تهدیدی برای بورس محسوب نمیشود. بورس و بیتکوین دو ابزار مالی با عملکردهای متفاوت هستند که در نهایت هیچکدام نمیتوانند یکدیگر را تحتالشعاع قرار دهند.» این را محمد گرجیآرا، تحلیلگر بازار سرمایه به «دنیایاقتصاد» میگوید. اما نقطه مقابل نظر او را پیام بولحسنی، مدیر سایت «مجازیلند» دارد. او معتقد است که سهامداران متوجه شدهاند که بورس در همهجای دنیا بر اساس ضابطه است اما در ایران بخش زیادی از این بازار سرمایه دست حقوقیهای بازار است و سهامداران عادی در آن جایگاهی ندارند و محوریت اصلی بورس روی رابطه است.
در مقابل این صحبتها اما پیمان حدادی، کارشناس بازار سهام معتقد است که بازار سرمایه به سمت متعادل شدن در حرکت است و از سویی دیگر نیز بازار ارز هم رو به افزایش است، برای همین هم نتیجهگیری میکند که احتمال اینکه سرمایهگذاران بیتکوین به سمت بورس بروند بسیار زیاد است. اما مدیر سایت «مجازیلند» نظر دیگری دارد. او اوضاع و احوال رمزارزها را به بورس بیربط میداند و میگوید که اوضاع این حوزه به تغییرات دنیا ربط دارد. او همچنین در رابطه با چرایی جلب نظر افراد به حوزه رمزارزها مثالی میزند و میگوید که چند وقت پیش ارز «دوجکوین» ظرف چهار روز ۵۰۰درصد سود داده است. برای همین هم وقتی مردم این سود را نگاه میکنند، ترغیب میشوند که وارد این بازار شوند. به گفته او میزان افرادی که در سایت مجازیلند وارد حوزه رمزارزها شدهاند شصت تا هفتاد درصد بین ۲۰ تا ۳۵ سال و ده تا پانزده درصد هم زیر ۲۰ سال هستند.
اقدامات متناقص دولت خطرناکتر از بیتکوین
نسیم نیکلاسطالب، نویسنده کتاب «قویسیاه» به تازگی در صفحه شخصی خود در توییتر سرمایهگذاری در بیتکوین را یک شکست معرفی و اعلام کرده است که در حال فروش بیتکوینهای خود است. او در توییت خود درباره چرایی این موضوع نوشته است که «چون یک ارز هیچوقت نباید پرنوسانتر از چیزی باشد که با آن ارز میخریم و میفروشیم. ما نمیتوانیم کالاها را بر اساس بیتکوین قیمتگذاری کنیم. به همین خاطر سرمایهگذاری در آن حداقل برای مقطع فعلی یک شکست محسوب میشود. این رمزارز توسط عدهای جامعهستیز با دانش اندازه آمیب [موجودات تکسلولی] کنترل میشود.» یکی دیگر از نکاتی که نسیم نیکلاسطالب در توییت خود به آن اشاره کرده است، قابلیت پولشویی با رمزارزها است. او در همین رابطه نوشته است: «مشکل دیگری که طرفداران بیتکوین متوجه آن نمیشوند این است که جذابیت ارزهای رمزنگاری شده به برخی عدم شفافیتها یعنی توانایی آنها در تسهیل تخلف مالیاتی و پولشویی بستگی دارد. مثلا میتوانید با ذوب مجدد یک سکه طلا ناشناس شوید. اما بیتکوین از پول نقد هم قابلیت ردیابی بیشتری دارد.» در همین رابطه پیمان حدادی، کارشناس بازار سهام هم به «دنیایاقتصاد» میگوید که اظهارنظر وزیر خزانهداری آمریکا در مورد معاملات بیتکوین آینده این بازار را با ابهامات بسیاری مواجه کرده است. او همچنین در صحبتهایش به شایعات و پشتپرده خرید فروش بیتکوین توسط مدیر تسلا اشاره و ادعا میکند این موضوع بازار معاملات را برای سرمایهگذاران با اما و اگرهای زیادی روبهرو کرده، این در حالی است که همچنان معلوم نیست معاملات با چه پشتوانهای انجام میشود و در صحبتهایش نتیجهگیری میکند سرمایهگذارانی که جذب این بازار میشوند با ریسکهای متعدد وجبرانناپذیری مواجه میشوند. با این وجود در شبکههای اجتماعی خیلی از فعالان بازار سرمایه معتقدند که در فضای پرنوسان بورس و ایجاد بیاعتمادی در میان سهامداران نسبت به این بازار سرمایه، رمزارزها در حال تبدیل شدن به رقیب بورس هستند. رقیبی که دولت هم آمار درست و حسابیای از آن ندارد و در نتیجه پولهای زیادی بهراحتی از اقتصاد ایران خارج میشود. با وجود این صحبتها اما پیمان حدادی، کارشناس بازار سهام نسبت به سرمایهگذاری در حوزه بیتکوین در ایران خیلی خوشبین نیست. او میگوید: سرمایهگذاری در بیتکوین درایران کار بسیار سختی است، از اینرو بسیاری از سایتهای کلاهبرداری با سواستفاده از این موضوع وضعیت خطرناکی را برای سرمایهگذاران بهوجود میآورند. محمد گرجیآرا، از دیگر تحلیلگران بازار سرمایه هم به «دنیایاقتصاد» میگوید که آنچه در حالحاضر برای بازار سرمایه خطرناک است، نه بیتکوین و نه بازارهای مالی موازی است، بلکه اقدامات متناقض دولت نسبت به سرمایهگذاران، قیمتهای دستوری، افزایش قیمت حاملهای انرژی،افزایش نرخ مالیات شرکتها، معافیتهای مالیاتی و ممنوعیت صادرات شرکتها در جهت کنترل قیمتها است که باعث میشود سهامداران به بورس بیاعتماد شوند و در جهت خروج سرمایههایشان از این حوزه قدم بردارند.
دنیایاقتصاد : بورس اوراق بهادار تهران در اولین روز اعمال دامنه نوسان نامتقارن (مثبت ۶ و منفی ۲) با سبزپوشی قیمتها و رشد ۹/ ۳ درصدی شاخص کل همراه شد. بر این اساس با احتساب معاملات روز شنبه، طی ۴ روز متوالی شاخص کل رشد ۲/ ۱۱ درصدی را تجربه کرد. این رقم بیشترین رشد درصدی شاخص از ۵ شهریور بود. بر این اساس شاخص کل به محدوده یک میلیون و ۲۶۲ هزار واحد بازگشت. شاخص هموزن نیز روز گذشته با رشد حدود ۳ درصدی ۶/ ۴۳۵ هزار واحد را مجددا لمس کرد. این میزان رشد درصدی شاخص هموزن نیز بیشترین مقدار از ۴ مردادماه بود.
پایان هفته سبز کامودیتیها در بازار جهانی و سقف شکنیها به ویژه در فلزات اساسی و نفت از جمله عوامل موثر در بورس روز شنبه بود. مس با عبور از مرز ۸ هزار و ۳۰۰ دلار، رکورد ۸ ساله (از فوریه ۲۰۱۳ تاکنون) ثبت کرد. نفت برنت نیز با عبور از ۶۶/ ۶۲ دلار سقف یک ساله را فتح کرد. همچنین اخبار منتشر شده حول محور مذاکرات با آمریکا و تحولات برجامی منجر به جهش قیمت دلار شد. دلار در بازار آزاد (تا ساعت ۱۴:۳۰روز گذشته) به کانال ۲۶هزار تومان صعود کرد. بر این اساس دو عامل بازار جهانی و رشد نرخ ارز دو محرک اثرگذار در سبزپوشی بازار سهام بود.
از طرف دیگر تغییرات دامنه نوسان مثبت ۶ و منفی ۲ از دیروز اعمال شد. بر اساس آخرین شنیدهها این روند تا اطلاع ثانوی همچنان برقرار خواهد بود. گرچه اولین روز اعمال تغییرات با رشد قابلتوجهی از تقاضا همراه شد اما بسیاری از تحلیلگران همچنان بر اثرات منفی این تغییرات بر روند بلندمدت بازار سهام پافشاری میکنند. با این حال در کوتاهمدت میتوان به تغییر جهت جو هیجانی منفی حاکم بر بازار بینجامد.
برخلاف هفته گذشته، روز شنبه سهامداران حقیقی مالکیتهای سهام را از آن خود کردند و خالص خرید یک هزار و ۲۸۹ میلیارد تومانی رقم زدند. این رقم بیشترین میزان ورود پول حقیقی از ۲۰ مهرماه تاکنون بود. گروه فلزات اساسی با بیشترین میزان خرید سهامداران خرد همراه بود و حدود ۲۵۱ میلیارد تومان نقدینگی توسط سهامداران خرد به سهام این گروه تزریق شد. در مقابل سهامداران حقوقی به سهام گروه کاشی و سرامیک توجه نشان دادند و خالص خرید آنان در این گروه حدود ۴ میلیارد تومان بود.
«پالایش» سربهسر شد
دیروز صندوق دولتی «پالایش» با افزایش تقاضا با رشد ۵/ ۳۳ درصدی طی ۴ روز متوالی (با احتساب روز گذشته) مجددا به قیمت زمان بازگشایی بازگشت. این صندوق روز گذشته صف خرید تشکیل داد. براین اساس سهامداران اینETF دولتی پس از ۵/ ۲ ماه به قیمت سربه سر رسیدند و از زیان خارج شدند. هرچند شکاف قیمت معامله شده این صندوق دولتی با NAV (ارزش خالص دارایی) به حدود ۳۷ درصد رسید. صندوق «دارا یکم» نیز روز شنبه صف خرید بود. این صندوق دولتی اما ۶/ ۱۵ درصد کمتر از NAV معامله میشود. همچنین این دو صندوق دولتی با ارزش معاملات در مجموع بیش از ۸/ ۱ هزار میلیارد تومان، بیشترین ارزش دادوستدهای بورسی روز گذشته را به خود اختصاص دادند.
معاملات از دریچه آمار
در معاملات بورسی روز شنبه از ۳۴۲ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۸۷ درصد نمادها مثبت و ۹ درصد نمادها منفی بود. ۱۸۴ نماد (۵۴ درصد) صف خرید به ارزش ۱۲۷۱ میلیارد تومان و ۲۵ نماد (۷ درصد) صف فروش به ارزش ۲۴۲ میلیارد تومان تشکیل دادند.
در معاملات بازار اصلی فرابورس، از ۱۲۹ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۹۳ درصد از نمادها مثبت و ۷درصد از نمادها منفی بود. ۵۹ نماد (۴۶ درصد) صف خرید به ارزش ۶۲۵ میلیارد تومان و ۶ نماد (۵ درصد) صف فروش به ارزش ۵۵ میلیارد تومان داشتند.
در بازار پایه فرابورس از ۱۱۴ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۷/ ۴۴ درصد از نمادها مثبت و ۶/ ۵۲ درصد از نمادها منفی بود. ۳۳ نماد (۲۹ درصد) صف خرید به ارزش ۹۹ میلیارد تومان و ۵۵ نماد (۴۸ درصد) صف فروش به ارزش ۱۰۵۴ میلیارد تومان داشتند.
دنیایاقتصاد : جهش ۴۸ هزار واحدی بورس در اولین روز اعمال دامنه نوسان نامتقارن و سبزپوشی سهام، حال و هوای نوشتههای فعالان حوزه بورس و سهامداران را تغییر داد. هرچند هنوز هم در نوشتههای برخی از افراد انتقادهایی به مسوولان دیده میشد اما محور کلی نوشتههای فعالان حوزه بورس در شبکهاجتماعی توییتر و پیامرسان تلگرام از دلنشین بودن این سبزپوشی حکایت داشت. با این وجود افراد زیادی درباره این موضوع نوشته بودند که هنوز خیلی مانده است که ضرر و زیان چند ماه گذشته جبران شود.
به غیر از این نوشتهها دیروز در شبکهاجتماعی توییتر این نوشته خیلی به چشم میخورد که از مسوولان خواهش کرده بودند تا پایان تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ کاری به بورس نداشته باشند و تمرکزشان را روی حوزههای دیگر بگذارند. با این وجود بودند افرادی هم که این هشدار را به دیگران میدادند که خیلی وابسته این سبزپوشی نشوند و مثل همیشه اسیر فضای احساسی نشوند. اما نکته قابل توجه در این میان این است که پیش بینیها و تحلیلها درباره علت سبزپوشی بورس و ربط دادن آن به نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ کمتر شده است. یکی از علتهای این موضوع این است که اکثر افرادی که درباره این موضوع نوشتند دیگر سابقه خوشی پیش سهامداران خرد ندارند. چراکه این افراد قبل از فرارسیدن دهه فجر درباره این موضوع نوشته بودند که بورس به خاطر دهه فجر سبزپوش میماند و روند رشد شاخص ادامه دارد اما این اتفاق رخ نداد و این افراد با انتقادهای سهامداران خرد و تازهوارد به این بازار سرمایه روبهرو شدند. از دیگر موضوعاتی که دیروز در توییتر و تلگرام دیده میشد، بازنشر صحبتهای محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که جلب توجه میکرد. رضایی به تازگی در همایشی به بررسی تاثیر فضای مجازی بر قیمتگذاری غیرواقعی برخی سهام پرداخته و با انتقاد از ارزان خریدنهای سوداگرانه ۱۵۰ نفر در ماههای ابتدای جهش بورس و ثروت بادآورده برخی شرکتها و موسسات در مرداد و شهریورماه بیان کرده است که این اقدامها باعث شد که عملا سرمایه مردم را در بورس به یغما ببرند. او در همین رابطه در صحبتهایش از تلاش اقتصاددانهای دلسوز کشور و انقلاب در تهیه و ارسال قریبالوقوع یک گزارش جامع از تخلفات این ۱۵۰ نفر و رفتار سوداگرانه شرکتهای مذکور خبر داده است. این صحبتها باعث واکنش سهامداران فعال در شبکهاجتماعی توییتر شد. خیلی از افراد در رابطه با این موضوع نوشتند که از یک طرف نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و از طرف دیگر دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پی برخورد با متخلفان بورسی هستند. آنها به این مساله میپرداختند که بیان کردن چنین مسائلی جدای از اینکه یک مانور تبلیغاتی برای اهداف جناحی و سیاسی این افراد است، ضربهای هم به اعتماد عمومی مردم به بازار سرمایه و حوزه بورس است. به اعتقاد این افراد اینکه هرازچندگاهی صحبتی از تخلف در حوزه بورس شود و مدام اعلام شود که لیست متخلفان را داریم و در حوزه بورس بگم بگم راه بیندازند ولی اقدامی در جهت انتشار این لیستها نشود، جز اینکه یک مانور تبلیغاتی و رسانهای را به اذهان عمومی مردم برساند، بازی با اعتماد سهامداران خرد هم است و باعث میشود که فضای اعتماد عمومی نسبت به بازار سرمایه از بین برود. به اعتقاد این افراد در چنین فضایی خیلی از سهامداران خرد و تازه کار که در سال جاری وارد حوزه بورس شدهاند، به واسطه این صحبتها مجاب میشوند که هرچه زودتر سرمایههایشان را هرچند کم از بورس خارج کنند و آنها را به سمت دیگر بازارها ببرند.
رضا شهرستانی
عضو هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
ساماندهی و تنظیم گری بازار فولاد نسبتی با پیچیده کردن پروسه خرید و فروش محصول ندارد. در ماههای اخیر پیوسته بحث بر سر بازطراحی بازار فولاد کانون تلاشهای وزارت صمت و کمیسیون صنایع مجلس بود. با این وجود اما بعضا مواردی از تلاش برای پیچیده کردن پروسهها به جای حل مسائل مهم این بازار دیده شده است. موضوعی که گاه شائبه بازگشت رانت و امضای طلایی را تقویت کرده و به جز افزایش تنش، بهبودی را در کار بازیگران کوچک و بزرگ بازار فولاد ایران حاصل نمیکند. به جای این رویه، پیشنهاد میشود سیاستگذار نگرشی متفاوت را اتخاذ کرده و مسائل دیگری را در دستور کار قرار دهد. برخی از این دستورکارهای سیاستی میتوانند تحولی جدی در بازار فولاد ایجاد کنند.
۱- بازطراحی بازار تنها به مدد یک قانون کلی ممکن است. این قانون کلی جهتگیریهای عمومی بازیگران را تعیین میکند. مثلا اینکه فروش فولاد توسط شرکتها باید تنها از دو مجرای بازار بورس و صادرات صورت گیرد. نظارت وزارت صمت در این زمینه میتواند ضامن اجرای قانون، برچیده شدن رانت و ظهور شفافیت باشد تا همزمان بازارهای داخلی و خارجی پوشش داده شود و اهداف سیاستگذار نیز محقق شود. پروسه قیمتگذاری نیز باید با لحاظ همین قانون کلی مدیریت شود. مثلا اینکه برای صادرات آزادی کامل وجود داشته باشد، یا اینکه در بازار داخلی به بازار رجوع شود. طبیعتا با کاهش هزینههای صادراتی اعم از بارگیری و …، قیمت به طور خودکار بین ۵ تا ۱۰ درصد کمتر از بهای فولاد در بازار جهانی خواهد بود و خریدار داخلی نیز از این موضوع نفع خواهد برد.
۲- از آنجا که تاثیر صنعت فولاد بر بازار سهام بسیار بالاست و ۱۷ درصد از کل بازار بورس مستقیما ناشی از ارزش افزوده بخش فولاد است، خط قرمز سیاستگذار باید پرهیز از مداخله باشد تا هم به افول گسترده شاخص بورس و ضرر سهامداران منجر نشده و هم نظام انگیزش بازار فولاد به هم نریزد. تنظیمگری شیوه مشخصی دارد. هر تلاشی برای کاهش قیمت به صورت دستوری موجب خواهد شد تا کل بازار سهام و جمع کثیری از بازیگران صنعت فولاد متضرر شوند. مخالفت با آییننامههای اخیر فولادی از سوی سهامداران و صنعتگران با همین گزاره قابل تفسیر است.
۳- مصرف فولاد در بازار ایران ابعاد مشخصی دارد. مجموع تولید فولاد خام سالانه ۳۱ میلیون تن است که ۲۰ میلیون تن از این میزان شمش بوده و ۱۱ میلیون تن نیز تختال است. تختال نیز شامل خود تختال، ورق گرم، اسلب، ورق سرد، ورقهای روغنی، پوششدار و رنگی میشود. درباره ۱۱ میلیون تن مابقی نیز لازم است از مصرف حدود ۹ میلیون تنی تختال در داخل مطلع باشیم. دو میلیون تن از این میزان را نیز باید در یک برنامه مدون به خارج از کشور صادر کنیم. شناخت بهتر بازار از هر دو سوی عرضه و تقاضا در ارقام مختلف کمک میکند تا سیاستگذار در مسیر طراحی و تنظیمگری برای بازار فولاد ره به خطا نبرد. در این راستا از مجموع ۲۰ میلیون تن شمش تولید شده در کشور، ۱۰میلیون تن شمش صادر میشود که باید برای تحقق این هدف برنامهریزی لازم صورت گیرد. مابقی شمش پس از تبدیل به میلگرد، به میزان ۵/ ۷ میلیون تن به بازار داخلی تزریق میشود. از آن سو حداکثر ظرفیت کشور برای صادرات مقاطع طویل شمش حدود ۵/ ۲ میلیون تن است. دلیل این موضوع به سادگی پروسه و ارزان بودن ایجاد کارخانه مقاطع طویل نظیر میلگرد برمیگردد که در عمده کشورها وجود دارد. دلیل تقاضای بالا برای شمش ایران و تقاضای اندک برای میلگرد کشور در بازارهای خارجی همین موضوع است. منتهی با توجه به ظرفیت خالی تولید ورق در کشور، بهترین شیوه تبدیل فولاد خام تختال به ورق و صادرات ورق با قیمت بالاتر است. این پیشنهاد از سوی انجمن به سیاستگذار ارائه شده و در بخشی از بازار محقق نیز شده است.
۴- ایران در افق چشمانداز ۱۴۰۴ (سال ۲۰۲۵) بهعنوان یکی از ۶ بازیگر بزرگ بازار فولاد جهان به توانایی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دست پیدا خواهد کرد. جدا از پیششرطهای تزریق سرمایه و تامین زیرساختها، این مهم منوط به ایجاد توازن در کل زنجیره تولید فولاد در کشور است. بر این مبنا لازم است سیاستگذار تلاش خود را معطوف به امور کلی کرده و اجازه دهد تعادل در بازار از برهمکنش عرضه و تقاضا ایجاد شود. اهمیت اتخاذ این سیاست به این دلیل است که وقتی چنین رویهای در صنعت فولاد حاکم باشد بازار به صورت هوشمند، کمبودها را درک کرده و از طریق انگیزه دادن به سرمایهگذاران و تولیدکنندگان خلأ را برطرف میسازد.
۵- در پایان یک نکته را نباید از یاد برد. شیوه مدیریت معاونت صنایع معدنی وزارت صمت تاثیر بالایی بر جهتگیریهای کلان صنعت کشور به ویژه در بخش فولاد دارد. جهتگیری معاونت پیشین صنایع معدنی وزارت صمت مبنی بر توجه بیشتر به بخشهایی از زنجیره نظیر نوردکاران یا صنایع سنگ معدن با تحمیل قیمتگذاری دستوری به زنجیره فولاد کشور نه تنها راه حل رقابتپذیر ساختن صنعت نیست که تعادل را نیز در بازار و صنعت فولاد به هم میریزد. اتخاذ تدابیری بهتر از آییننامه ساماندهی که با ابزار مداخله دستوری سعی در بهینه ساختن بازار میکند، راه جایگزین برای پرهیز از تکرار مشکلات اخیر است.
یازدهمین همایش و نمایشگاه چشمانداز صنعت فولاد و سنگآهن ایران چهارم تا ششم اسفندماه به ابتکار گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» برگزار میشود. «بررسی عرضه و فروش داخلی (بورسکالا) و قیمتگذاری محصولات فولادی»، «توسعه فناوری، ارتقای بهرهوری، تحول دیجیتال و نسل چهارم انقلاب صنعتی در صنعت فولاد»، «توازن پایدار تولید، تعامل سازنده، میزان سرمایهگذاری و سهم سود ارکان چرخه تولید فولاد»، «بازنگری، تدوین استراتژی و بهروزآوری طرح جامع فولاد»، «ارتباط دوسویه بازار سرمایه و ارکان چرخه فولاد، فرصتها و تهدیدها»، «توسعه اکتشاف و راهاندازی معادن راکد سنگآهن و زغالسنگ» و «مسوولیتهای اجتماعی شرکتهای معدنی و صنعتی حوزه فولاد» هفت محور اصلی همایش و نمایشگاه چشمانداز صنعت فولاد و سنگآهن ایران با نگاهی به بازار است. علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این همایش میتوانند با شماره تلفنهای۶- ۴۲۷۱۰۱۸۰ تماس بگیرند یا به سایت events.den.ir مراجعه کنند.
بدون دیدگاه