قیمت طلا و سکه در روز های پایانی هفته پیشین، برخلاف چند هفته گذشته کاهش نسبتا محسوسی را تجربه کرده و سکه به زیر کانال 12 میلیون تومان سقوط کرد. اما اکنون و با باز شدن بازار ها قیمت طلا و سکه چقدر است؟
قیمت هر مثقال طلای بازار تهران 4,932,000 تومان و قیمت هر سکه امامی(طرح جدید) 11,680,000 تومان می باشد. هر دلار نیز در بازار آزاد 25650 تومان و هر یورو 30750 تومان است.
در روز گذشته با آمارهای اقتصادی انس طلا افزایشی شد تا وارد کانال 1780 دلار گردد و این جایگاه برای کلوز اونس در روز جمعه که بازار های جهانی به تعطیلات آخر هفته می روند بسیار مهم می باشد.
با اینحال سکه در روزی گیج کننده ناشی از فشار فاندهای سیاسی به کانال 11500 تومان بازگشت تا کانال مهم حمایتی خود را حفظ کند و عقب نشینی حباب مثبت تا کانال 600 هزار تومانی نشان از تحلیل کاهشی بودن دلار داخلی توسط سکه بازان است.
ضمن اینکه با سخنان بایدن و تسریع بسته حمایتی اونس احتمالا تا نیمه های اسفند ماه جایگاه بهتری از بازار جهانی کسب خواهد کرد. طلای 18 عیار نیز در مرز 1128 تومان بسته شد.
افزایش نرخ بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا و کشف واکسنهای موثر بر کرونا روند اونس را کاهشی کرد. ضمن اینکه افزایش نرخ بازدهی این اوراق با افزایش هزینه نگهداری دارایی های بدون بازده مانند طلا، سبب کاهش تقاضای آنها بازار می شود.
با اینحال کلوز اونس در کانال 1780 دلار جایگاه بدی برای سکه و طلای تهران در شنبه ای متفاوت نخواهد بود و باقی ماندن اونس در کانال 1785 دلار غنیمتی بزرگ برای سکه و طلای تهران در ایام پرنوسان دلار داخلی است.
اگر امروز سقف دلار را 26100 تومان فرض کنیم با کمک همین اونس، سکه می تواند با حباب مثبت 300 تا 800 هزار تومانی معاملات آغازین خود را در محدوده 11500 تا 11800 استارت بزند.
ارزش دلار با توجه به دادههای مبتنی بر وجود مشکلات کارگری در مقایسه با سایر ارزها کاهش یافت.
روز گذشته ارزش دلار در معاملات اولیه اروپا کاهش یافت. اطلاعات ناامیدکننده از بازار کار، خوشبینی به بهبود سریع اقتصاد ایالات متحده را کاهش داد. درعین حال پوند بهرغم وضع خردهفروشی در ژانویه، قدرتمند باقی ماند.
به گزارش «ایبنا» در مجموع ۸۶۱هزار مورد بیکاری در طول هفته گذشته ثبت شد که بالاترین رقم طی چهار هفته گذشته بود. پیش از این فدرال رزرو، در جلسه سیاستگذاری ژانویه خود هشدار داده بود بازگشت بازار کار به روند معمول به زمان نیاز دارد و بنابراین سیاست پولی فدرال رزرو برای مدت قابل توجهی پابرجا خواهد ماند. جنت یلن، وزیر خزانهداری آمریکا، با دفاع از برنامه رئیسجمهور بایدن به صراحت گفت به رغم افزایش اخیر در میزان فروش خردهفروشیها، هنوز هم به ۹/ ۱ تریلیون دلار هزینه برای سرعت بخشیدن به رهایی از همهگیری نیاز است.
یلن روز پنجشنبه گفت: داشتن یک بسته بزرگ برای کاهش مشکلات موجود بسیار مهم است. هزینههای ناشی از انجام کاری کوچک بسیار بیشتر از هزینه انجام یک کار بزرگ است.
دنیای اقتصاد : انتظارات تورمی در بهمنماه متفاوت از سه ماه ماقبل بود. دلار که در ماههای آبان، آذر و دی، کاهش قیمت را تجربه کرده بود، در بهمن بیشترین بازدهی از انتهای تابستان را تجربه کرد. اسکناس آمریکایی پشت مرز ۲۶هزار تومانی به کار خود در بهمنماه پایان داد و نزدیک به ۱۸درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند. در بازار سکه نیز در ماههای آبان و دی ماه کاهش قیمت رقم خورد؛ ولی این فلز گرانبها در ماه یازدهم سال بالای ۱۶درصد رشد کرد. تغییر فضای بازارها، در میان معاملهگران بازار سهام نیز مشهود بود. بازار سهام که دی ماه منفیترین ماه تاریخ خود را تجربه کرده بود در دومین ماه از زمستان با رشد ۶/ ۷درصدی شاخص کل همراه شد. رسیدن قیمت سهام به محدودههای جذاب و افت نسبت «قیمت به درآمد» به محدوده ۸ واحد در کنار افزایش انتظارات تورمی از عوامل اثرگذار در تقویت بازار سهام بودند. همسو با بازارها، نرخ تورم ماهانه که در سه ماه متوالی روند کاهشی را ثبت کرده بود، در بهمن ماه مسیر افزایشی در پیش گرفت.
دلار در بهمنماه، بیشترین میزان افزایش قیمت از آخر تابستان را به ثبت رساند. اسکناس آمریکایی طی یک روند افزایشی درماه یازدهم سال، ۹/ ۱۷درصد رشد را به ثبت رساند و در آستانه مرز ۲۶ هزار تومانی بهکار خود پایان داد. روز پنجشنبه، در ادامه سیر صعودی بهمنماه، دلار ۱۳۰ تومان افزایش را به ثبت رساند و به بهای ۲۵ هزار و ۹۳۰تومان رسید. با وجود رشد قابل توجه اسکناس آمریکایی در ماه دوم زمستان، برخی از فعالان از احتمال تغییر مسیر بازار ارز در آغاز اسفندماه سخن میگویند. به گفته فعالان، سیگنال جدید دولت آمریکا در انتهای هفته موجب شد که در روز جمعه تعداد فروشندگان در بازار معاملات پشتخطی بیشتر شود. گفته میشود، کنار گذاشتن مکانیزم ماشه و نیز لغو محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی در نیویورک، توسط دولت جدید آمریکا، از سوی معاملهگران داخلی بهعنوان سیگنالی در نظر گرفته شد که ایالاتمتحده، آماده تغییر سیاست خود درباره ایران است. به گفته برخی فعالان، در صورتیکه ایران پاسخی به این سیگنالها ارسال کند که حکایت از کاهش تنشها باشد، دلار و سکه در اولین روز اسفندماه به افت خود ادامه خواهد داد.
افت دلار در معاملات پشت خطی
دلار که روز پنجشنبه تا محدوده ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومان رشد کرده بود، روز جمعه در معاملات پشتخطی تا ساعت ۲ بعدازظهر دچار ریزش تا ابتدای کانال ۲۵هزار تومانی شد. به گفته فعالان، زمانی که دولت جدید آمریکا بر سرکار آمد و معاملهگران از سوی این دولت، اقدام خاصی را مشاهده نکردند که از تغییر رفتار این گروه نسبت به دولت ترامپ حکایت کند، دلار بهتدریج افزایشی شد؛ این ارز از کانال ۲۲هزار تومانی حرکت افزایشی خود را آغاز کرد و در مقطعی از بهمنماه حتی به بالای کانال ۲۶ هزار تومانی رفت. در واقع، دشوارشدن لغو تحریمها موجب شد که در بهمن، خریدهای ارزی بیشتر شود. با این حال، سیگنالهای جدید آمریکاییها در آخرین روز بهمنماه و اولین روز اسفندماه موجب شد که فاز برجامی بازار در معاملات پشتخطی تغییر کند. به این ترتیب، ممکن است که دلار مسیر متفاوتی را در اسفندماه نسبت به ماه بهمن تجربه کند. با این حال، این فاز بر اساس اخبار جدید ممکن است دوباره تغییر کند. در واقع اگر معاملهگران بازار احساس کنند که همچنان رسیدن به توافق برای دو طرف دشوار است، باردیگر ممکن است خریدهای ارزی افزایش پیدا کند.
جو نااطمینانی در بازار ارز
نااطمینانی و سردرگمی در بازار ارز به اندازهای شده است که هر خبری میتواند جهت قیمتها را تحتتاثیر قرار دهد. بهعنوان مثال، دیروز بازار ارز در معاملات پشتخطی ریزشی شد ولی برخی معاملهگران باور داشتند، در صورتیکه ایران اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند و آمریکا و طرفهای اروپایی در واکنش به این اتفاق، فشارهای خود را بیشتر کنند یا همین سطح فشارهای فعلی را نگه دارند، دشوار است که دلار مسیر نزولی خود را ادامه دهد.
در این میان، برخی از معاملهگران ارزی باور داشتند، عقبنشینی جدید دولت آمریکا حالت نمادین دارد و ایران در جواب به این عقبنشینی، به تعهدات برجامی خود بازنخواهد گشت. از نظر این گروه، در روزهای آتی، ایران از برجام تقریبا خارج خواهد شد و پس از آن، بازار کاهشهای پشتخطی را پس خواهد گرفت. این گروه اعتقاد دارند که آمریکا و ایران راه درازی برای کنار گذاشتن اختلافات دارند.
سودگیری از رشد بهمنماه
در حالی برخی از فعالان کاهش قیمت دلار را به اتفاقات سیاسی نسبت میدهند که گروهی دیگر باور دارند، معاملهگران در بهمنماه سود سنگینی را بهدست آوردند، در نتیجه این موضوع طبیعی است که بخشی از ارزهای خریداری شده خود را در نزدیک مرز ۲۶هزار تومانی به فروش برسانند. در صورتیکه طی روزهای آتی، توافقی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، این گروه در قیمتهای بالاتر ارز خود را فروختهاند. در صورتیکه اتفاقی نیز رخ ندهد، فرصت خرید ارز برای نوسانگیران در قیمتهای پایینتر ایجاد شده است و پس از آن، این گروه یکبار دیگر خواهند توانست مرز ۲۶هزار تومان را مورد آزمون قرار دهند.
روندهای متفاوت در بازار ارز
دلار در بیستوپنج روز ابتدایی بهمنماه، روند افزایشی نسبتا سریعی داشت. دلار در انتهای دیماه ۲۲ هزار تومان قیمت داشت. این ارز در ۱۴ روز ابتدایی بهمن توانست بیش از ۲ هزار تومان رشد را تجربه کند و به بالای مرز ۲۴ هزار تومانی برود. از تاریخ ۱۵ تا ۲۵ بهمنماه، دلار ۲ هزار تومان رشد دیگر را نیز بهدست آورد و وارد کانال ۲۶ هزار تومانی شد. با این وجود در هفته آخر بهمنماه، فضای بازار تغییر کرد و روند قیمتی دلار آرام شد. دلار در این هفته نتوانست خود را بالای ۲۶هزار تومان تثبیت کند و بیشتر حال و هوای ثبات در کانال ۲۵ هزار تومانی را داشت.
دو عامل پرفشار در بازار سکه
سکه تمامبهار آزادی در آخرین روز هفته، ۶۰ هزار تومان افزایش قیمت را تجربه کرد و به بهای ۱۱ میلیون و ۸۲۰ هزار تومان رسید. با ثبت این رشد، میزان بازدهی فلز گرانبهای داخلی در یازدهمینماه سال به ۴/ ۱۶ درصد رسید. سکه در انتهای دیماه در محدوده ۱۰ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان قرار داشت.
با وجود افزایش قیمت سکه در آخرین روز کاری بهمنماه، این فلز گرانبها در معاملات پشت خطی روز جمعه، کاهش شدیدی را تجربه کرد. سکه ساعت ۲ بعدازظهر روز جمعه در محدوده ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان معامله میشد. به گفته فعالان، کاهش بهای اونس طلا در بازارهای جهانی و ریزش دلار در معاملات پشتخطی دو عامل فشاری بودند که سکهبازان را بیشتر در موقعیت فروش قرار دادند.
هفتمین روز متوالی سقوط اونس طلا
یکی از عواملی که زمینهساز افت سکه در معاملات پشتخطی شد، ادامه نزول بهای اونس طلا در بازارهای جهانی بود. در واقع همچنان تیرهروزیهای طلا در بازار جهانی ادامه دارد و ارزش این فلز ارزشمند پس از هفت روز سقوط متوالی به حدود ۱۷۸۵ دلار رسیده است. هفت روز سقوط متوالی ارزش طلا سبب شد تا قیمت فلز زرد در هفتهای که گذشت حدود ۳ درصد سقوط کند. با این حساب این هفتهای که گذشت بدترین عملکرد هفتگی طلا از آخرین هفتهماه نوامبر تاکنون بوده است. در آخرین هفتهماه نوامبر انتشار اخبار متوالی از کشف واکسنهای موثر برای کرونا سبب ریزش قیمت طلا شده بود. همچنینماه فوریه با این روند بهماه فاجعهآمیزی برای طلا تبدیل شده و در حالی که بیست روز از ماه دوم سال میلادی گذشته است بیش از ۴ درصد از قیمت طلا کاهش یافته است. مهمترین عامل سقوط قیمت طلا در هفتهای که گذشت افزایش نرخ بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا است. نرخ اوراق خزانهداری با سر رسید ۱۰ ساله، از ماه دسامبر و از زمانی که چشمانداز اقتصادی به دلیل کشف واکسنهای موثر بهبود پیدا کرده است، شروع به افزایش کرد. در حدود ۵۰ روزی که از ابتدای سال ۲۰۲۱ میلادی گذشته است، نرخ بازدهی این اوراق در حدود ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده و به مرز ۳/ ۱درصدی رسیده است. افزایش نرخ بازدهی این اوراق با افزایش هزینه نگهداری داراییهای بدون بازده مانند طلا، سبب کاهش تقاضا در آن بازارها میشود.
عباس آرگون/ عضو هیات نمایندگان اتاق تهران
امروزه فولاد و میزان استفاده از آن تاثیر بسزایی در رفاه و زندگی انسان در جوامع مختلف داشته و نقش بسیار مهم و اساسی در اقتصاد کشورها ایفا میکند و به دلیل کاربردهای وسیع و گسترده آن در حوزههای مختلف صنعتی و سایر ابعاد زندگی بشر، به یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی و صنعتی بودن کشورها بدل شده و در برنامههای توسعه اقتصادی کشورها، گسترش صنایع فلزی از اهمیت شایان توجهی برخوردار و تقاضای آن نیز در جهان رو به افزایش است.
از این رو صنعت فولاد کشور از صنایع مهم، استراتژیک و تاثیرگذار بر اقتصاد کشور است و به دلیل برخورداری از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل فراوان، میتواند نیازهای داخلی برای پیشرفت اقتصادی کشور در حوزه فولاد را تامین کرده و به دلیل دسترسی به آبهای آزاد، انرژی ارزان، نیروی انسانی متبحر و متخصص و وجود نسبی مواد اولیه (در شرایط حاضر) میتواند یکی از اقلام عمده صادرات کالاهای غیرنفتی کشور را تشکیل دهد. روند کلی افزایش تولید و مصرف فولاد در کشور در این سالها، نشان از شکوفایی این صنعت در کشور دارد و با توسعه بیش از پیش صنعت فولاد میتوان ضمن تاثیرگذاری بر توسعه اقتصادی، موجب افزایش صادرات و اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم در کشور شد. اما این صنعت مهم و استراتژیک دارای چالشهایی هم در زنجیره تولید است که یکی از این چالشهای مهم مانند بخشی از صنایع دیگر در کشور، اقدام و مداخله دولت برای قیمتگذاری بهصورت دستوری و تنظیم بازار با صدور بخشنامهها و دستورالعملها و ایجاد محدودیتهای مختلف برای زنجیره فولاد است که مجموعه سیاستهای تنظیم بازار دولت، نه تنها انتفاعی به مصرفکنندگان نهایی نمیرساند بلکه موجب بیاثر شدن کارکرد بورس کالا که قیمتها در آن بر اساس عرضه و تقاضا و بهصورت آزادانه تعیین میشود شده، مضافا توسعه صنعت و بازارهای صادراتی نیز از این بابت آسیب دیده و موجب به وجود آمدن رانت، فساد و رونق واسطهگری در بازار محصول میشود.
در این حوزه نیازمند آزادسازی و تعیین قیمت توسط مکانیزم بازار از طریق بورس کالا در کل زنجیره فولاد هستیم تا تولیدکنندگان و مصرفکنندگان از آزادی انتخاب برخوردار بوده، مصرفکنندگان بهدنبال حداکثر انتفاع و تولیدکنندگان با هدف ماندن در بازار با استفاده بهینه از منابع و خلاقیت و ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و کاهش هزینهها بهدنبال رضایتمندی مصرفکنندگان باشند.
از دیگر چالشهای تاثیرگذار زنجیره فولاد میتوان به هزینههای بالای تولید فولاد به دلیل ضعف در تکنولوژی و برخوردار نبودن از فناوریهای روز دنیا و تولید محصولات بر اساس روشها و تکنولوژیهای قدیمی از یکسو و اتخاذ تصمیمات غیراقتصادی برای رفع مشکل بیکاری و جذب نیروی انسانی مازاد که منتج به بیشبود و متناسب نبودن نیروی انسانی نسبت به ظرفیت موردنیاز بخشهای تولیدی و همچنین پایین بودن بهرهوری در این زنجیره اشاره کرد که موجب افزایش بهای تمام شده محصولات تولیدی شده و در صورت دریافت مواد اولیه و حاملهای انرژی با قیمتهای جهانی، بنگاههای تولیدی در این زنجیره امکان رقابت با رقبای خارجی خود را نخواهند داشت.
به جهت محدودیتهای موجود برای جذب سرمایه از خارج از کشور بهدلیل تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، تامین منابع مالی بیشتر متوجه منابع سیستم بانکی میشود و بهدلیل بوروکراسیهای موجود و بالا بودن نرخهای تامین مالی از منابع نظام بانکی و بازار سرمایه، تامین منابع مالی برای ایجاد، تکمیل، توسعه و سرمایه در گردش بنگاهها فعال در این حوزه در کشور با توجه به شرایط اقتصادی یکی دیگر از دغدغهها اصلی به حساب میآید. با توجه به سند چشمانداز و طرحهای در دست اجرا، یکی از چالشها و مشکلات اصلی تکمیل نبودن زنجیره تولید و نبود توازن حاکم بر زنجیره تولید فولاد و کمبود مواد اولیه در سالهای آینده از جمله سنگآهن و کنسانتره است که با سرمایهگذاری در توسعه فعالیتهای اکتشاف و استخراج مواد معدنی، یکی از راهکارهایی است که میتواند بخشی از مشکل تامین مواد اولیه در آینده را برطرف کند. همچنین مواد اولیه شرکتهای تولیدی زنجیره فولاد که نزدیکی بیشتری با بنادر کشور دارند را میتوان از منابع خارج کشور وارد کرد. دنیای اقتصاد
دنیای اقتصاد- راضیه احقاقی : بهای پایه لوبکات عرضه شده در بازار فیزیکی بورس کالا از ابتدای امسال تا به امروز افزایشی ۲۳۳ درصدی داشته است اما این رشد بیسابقه نهتنها نتوانسته از میزان تقاضا در این بازار بکاهد که ظرف ماههای اخیر این بازار با رشد تقاضا نسبت به سال قبل نیز مواجه شده است. با توجه به استمرار روند رو به رشد نرخ جهانی نفت، افزایش قیمت پایه این محصول در بازار داخل برای هفتههای آینده بسیار محتمل است. افزایش تقاضا برای محصول نهایی با تکیه بر رشد بازارهای داخلی و صادراتی مهمترین دلیل رشد تقاضا در این بازار بوده است.
رشد ۲۳۳ درصدی بهای لوبکات
میانگین قیمت پایه انواع لوبکات سبک در رینگ معاملاتی بورس کالا برای عرضههای هفته جاری برابر ۸ هزار و ۸۰۰ تومان به ازای هر کیلوگرم بود؛ که این بها کمترین نرخ عرضه پس از هفته منتهی به ۳ بهمن بود. با وجود این قیمت پایه لوبکات عرضه شده در بازار فیزیکی بورس کالا از ابتدای امسال رشدی ۲۳۳ درصدی داشته است. رشد نرخ ارز نیمایی و افزایش بهای جهانی HSFO ( نفت کوره با سولفور بالا ) دو پارامتری بودند که باعث شدند تا قیمت پایه لوبکات در بازار فیزیکی بورس کالای کشور رشدی بی سابقه را تجربه کند. بهای جهانی HSFO همبسته با قیمت نفت نوسان میکند. در ماههای ابتدایی سال ۲۰۲۰ که قیمت نفت سقوطی یکباره را تجربه کرد؛ بهای این محصول نیز در مسیر ریزش قرار گرفت به گونهای که HSFO تحویل بنادر ایالات متحده آمریکا از کانال قیمتی ۴۰ دلار به ازای هر بشکه به حدود ۲۰ دلار به ازای هر بشکه در ماه مه این سال رسید که ریزشی قابل ملاحظه برای این کالا بود. همزمان با رشد بهای جهانی نفت که از نیمه سال ۲۰۲۰ آغاز شد، بهای این فرآورده نفتی نیز وارد مدار افزایش شد. برخلاف برآوردهای اولیه قیمت جهانی نفت ظرف ماههای گذشته رشدی شتابان را تجربه کرد به گونهای که در روزهای ابتدایی فوریه امسال از مرز ۶۰ دلار به ازای هر بشکه عبور کرد و این موضوع توانست شتابی مضاعف در بهای فرآوردههای نفتی رقم بزند. به گونهای که در روز پایانی هفته قبل یعنی جمعه ۱۹ فوریه بهای هر بشکه HSFO ایالات متحده آمریکا به ۱۳/ ۵۳ دلار به ازای هر بشکه رسید که این رقم بیشترین نرخ معامله این محصول پس از ماه مه سال ۲۰۱۹ بود. بررسی روند معاملاتی لوبکات در بازار فیزیکی بورس کالا از استمرار تقاضا در این بازار در عین رشد مستمر نرخ بهای پایه حکایت دارد؛ بهگونهای که تقریبا در تمامی هفتهها اغلب محصول عرضه شده در این بازار توسط متقاضیان خریداری شده است؛ در هفته اخیر نیز برای ۱۸ هزار تن لوبکات سبک عرضه شده در این بازار تقاضایی برابر ۲۰ هزار تن در بازار به ثبت رسیده که در نهایت به معامله ۱۸ هزار تن از این محصول منجر شده است.
رکود به سراغ بازار لوبکات نیامد
محمد رستمی، کارشناس صنعت و بازار روانکارها درخصوص چگونگی روند بازار لوبکات ظرف هفتههای گذشته به «دنیای اقتصاد» گفت: با وجود افزایش مستمر بهای پایه عرضه لوبکات در رینگ معاملاتی بازار فیزیکی بورس کالا ظرف ماههای اخیر، تقاضا در این بازار پررونق بود و این کالا برخلاف بسیاری از مواد اولیه دچار رکود نشد. عمده خریداران لوبکات از بورس کالا پالایشگاههای روغنسازی هستند که این محصول را تبدیل به روغن پایه کرده و در ادامه این روغن پایه توسط همین شرکتها یا سایر تولیدکنندگان تبدیل به روغن موتور میشود. از آنجا که روغن موتور کالایی مصرفی بهشمار میرود که تقاضا برای آن در بازار داخل به شکل مستمر وجود دارد، امکان کاهش تولید این محصول با رشد بهای مواد اولیه وجود ندارد و رشد قیمتها به معنی رشد تقاضا نیست.
وی ادامه داد: میزان تقاضا برای لوبکات از بازار فیزیکی بورس کالا در ماههای اخیر حتی نسبت به میزان تقاضا در زمان مشابه سالهای قبل نیز رشد داشته است که این موضوع به علت افزایش تقاضا برای روغن پایه و در ادامه روغن موتور در بازار داخل و صادراتی است. این در حالی است که با توجه به شیوع ویروس کووید-۱۹ در کشور مانند بسیاری از نقاط دنیا انتظار میرفت که از میزان حمل و نقل کاسته شده و این بازار متاثر از افت تقاضا برای روغن موتور کاهشی شود اما در واقعیت چنین نشد.
رستمی افزود: متقاضیان لوبکات در کشور چند شرکت محدود هستند که این محصول را تبدیل به روغن پایه کرده و بخشی از آن را داخل مجموعههای خود به روغن موتور تبدیل کرده و بخشی از روغن پایه را بهعنوان ماده اولیه تولید روغن موتور به تولیدکنندگان کوچکتر این محصول به فروش میرسانند. اما از آنجاکه نظارت دولتی روی بهای روغن موتور تولیدی توسط شرکتهای بزرگ و مطرح وجود دارد، بهای محصول تولیدی این شرکتها نسبت به قیمت روغن موتور شرکتهای کوچکتر کمتر بوده و در نتیجه تقاضا برای محصولات این شرکتها در ماههای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. همچنین با توجه به رشد جهانی بهای نفت و نرخ ارز نیمایی صادرات روغن پایه و حتی محصول نهایی در شرایط کنونی جذابیت قابل توجهی پیدا کرده و این موضوع نیز باعث شده تا تمایل شرکتهای تولیدکننده روغن موتور به صادرات افزایش یابد. بنابراین در مجموع بهبود بازار تقاضا به افزایش خرید لوبکات از بازار فیزیکی بورس کالا حتی با وجود رشد مستمر قیمتی بهای پایه انجامیده است. این کارشناس صنعت و بازار روانکارها به افت اندک بهای پایه لوبکات در بازار فیزیکی بورس کالا ظرف هفته گذشته اشاره کرد و گفت: این کاهش اندک قیمت پایه متاثر از افت بهای ارز نیمایی بود. قیمت عرضه لوبکات براساس بهای HSFO۱۸۰ فوب خلیج فارس و ارز نیمایی تعیین میشود؛ در حالی که ظرف دو هفته گذشته میانگین نرخ ارز نیمایی در کشور کاهشی بود، قیمت HSFO۱۸۰ متاثر از رشد بهای جهانی نفت افزایش یافت. بهگونهای که میانگین قیمت HSFO فوب خلیجفارس در بهمنماه نسبت به میانگین قیمت در دیماه رشدی ۶ درصدی داشت. رستمی افزود: البته مجدد شاهد افزایشی شدن نرخ ارز نیمایی در کشور هستیم و این موضوع در کنار استمرار روند رو به رشد بهای جهانی HSFO میتواند قیمت پایه این محصول را برای عرضههای هفته آینده در بورس کالا افزایش دهد. در حال حاضر قیمت هر تن HSFO به ۳۷۰ دلار به ازای هر تن رسیده که این قیمت رقمی قابل توجه برای این کالا محسوب میشود و همچنان نیز بهای جهانی این محصول با توجه به روند رو به رشد قیمت نفت تقویت میشود.
وی افزود: به این ترتیب انتظار میرود در نیمه دوم اسفند ماه قیمت پایه لوبکات در بورس کالا رشدی مجدد خواهد داشت که این موضوع میتواند بر چالشهای تولیدکنندگان روغن موتور که باید محصول خود را براساس نرخ دستوری به فروش برسانند میافزاید. همین موضوع نیز باعث شده تا انجمن روغن موتور به دنبال درخواست مجدد افزایش قیمت این محصول در سال ۱۴۰۰ باشد که با توجه به افزایش به وجود آمده در بهای لوبکات بهعنوان ماده اولیه تولید این محصول موافقت با این درخواست دور از انتظار نیست.
سارا اصغری : یکی از مشکلاتی که طی چند سال گذشته فشار مضاعف و بسیاری بر شرکت ذوبآهن اصفهان وارد کرده، موضوع تامین سنگآهن بوده است. این شرکت که طی دهههای گذشته در اکتشافات سنگآهن کشور نقش مهمی را بر عهده داشته است، در حال حاضر و با وجود اختصاص نیافتن سهمیه مجبور به خرید سنگآهن مورد نیاز از واسطهها شده است.
ذوبآهن اصفهان در تنگنای تامین سنگآهن
در زمان راهاندازی شرکت ذوبآهن اصفهان، ضرورت اکتشاف در کشور برای تهیه مواد اولیه آن بسیار الزامی بود. از این رو ساخت ذوبآهن، نقطه عطفی برای اکتشافات معادن کشور به شمار میرفت و نیاز این واحد به سنگآهن، زغالسنگ، آهک و نسوز زمینهساز توجه به اکتشافات معدنی در کشور را فراهم کرد.
در سالهای ابتدایی ورود صنعت ذوب به ایران، روسها در ایران ساکن شده و شروع به کار کردند و در زمینه زغالسنگ و سنگآهن، اکتشافات و اتفاقات خوبی برای حوزه معدن کشور رقم خورد، چراکه در آن زمان نیروهای خوبی در کنار روسها رشد کردند و سبب انتقال تجربههای بسیاری در زمینه معدن و اکتشافات شدند. طی دهههای گذشته مجموعه ذوبآهن، نیروهای انسانی با دانش معدن و صنایع معدنی را پرورش داد، نسلهایی که به واحدهای بزرگ فولادسازی رفتند و تجربههای خود را در اختیار این واحدها قرار دادند. میتوان ادعا کرد که شرکت ذوبآهن اصفهان، روند استخراج از معادن در سطح کشور را کلید زد و آن را نیز به دیگران آموزش داد، اما بسی دردناک است که در حال حاضر خود بیمعدن و سنگآهن مانده است.
البته مشکل تامین سنگآهن برای واحدهای فولادسازی بهویژه ذوبآهن زمانی نمود خود را بیشتر آشکار کرد که واحدهای فولادسازی خصوصی شدند؛ از سوی دیگر معدنداران کشور که باید سنگآهن خود را به واحدهای فولادسازی اختصاص دهند به سمت فولادسازی گرایش پیدا کردند و سنگآهن را برای تامین خوراک موردنیاز خود به کار گرفتند. همچنین بهدلیل افزایش قیمت دلار در برابر ریال، معدنداران اگر هماکنون سنگی برایشان باقی مانده باشد، ترجیح میدهند صادرکننده باشند تا نیاز فولادسازان داخلی را برطرف کنند.
ذوبآهن سهمیه سنگ آهن ندارد
مدیرعامل ذوبآهن اصفهان در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در زمینه تامین سنگ آهن مورد نیاز این واحد عنوان کرد: شرکت ذوبآهن سهمیه سنگآهن ندارد؛ البته دولت یک سهمیهای را برای ذوبآهن تعیین کرده بود که امسال به هر دلیلی قادر نشد این سهمیه را به واحد ما اختصاص دهد. علاوه بر اینکه این سهمیه در نظر گرفته شده در حقیقت ۳۰ درصد نیاز ما را تامین میکند و مجبور به تامین ۷۰ درصدی نیاز خود هستیم.
منصوریزدیزاده در پاسخ به این پرسش که خرید معادن برای تامین سنگ مورد نیاز به کجا رسید؟ خاطرنشان کرد: خرید معدن کار سادهای نیست، البته در معادن البرز مرکزی برخی معادن زغالسنگ را خریداری کرده و در زمینه خرید سنگآهن نیز بسیار تلاش کردهایم، اما همچنان قادر به خرید معدنی نشدهایم. وی در پاسخ به این پرسش که چرا همانند سایر واحدهای فولادی از ابتدا به ذوبآهن معادنی اختصاص پیدا نکرده است، یادآور شد: در زمان واگذاری شرکتهای خصوصی براساس اصل ۴۴ قانون اساسی، شرکت ذوبآهن اصفهان آخرین شرکتی بود که به بخش خصوصی واگذار شد و زمان واگذاری این واحد، دیگر معدنی باقی نمانده بود که به این شرکت واگذار شود و سایر واحدها تمام معادن را صاحب شده بودند.
نیاز ذوبآهن به سنگآهن دانهبندیشده
مدیرعامل ذوبآهن اصفهان در ادامه خاطرنشان کرد: شرکت ذوبآهن اصفهان هر سنگ آهنی را نمیتواند استفاده کند و از آنجا که ذوبآهن باید سنگآهن خود را به صورت مستقیم استفاده کند، باید سنگآهن دانهبندیشده خریداری کند. ذوبآهن، آهن اسفنجی را به صورت محدود در فولادسازی استفاده میکند، اما در چدنسازی نیاز به سنگآهن درشتدانه و ریزدانه دارد که عیار آنها باید بالای ۶۰ باشد، از این رو در این فرآیند با کار سختی روبهرو هستیم، چراکه باید شرکتها را مجاب کنیم سنگآهن دانهبندی با عیار بالای ۶۰ به ما تحویل بدهند. این در حالی است که معادن سنگآهن ممکن است ترجیح بدهند سنگ خود را با شرایط راحتتری به سایر واحدهای فولادسازی دیگر بفروشند. در این صورت بهتر است که شرکت ذوبآهن، سنگآهن داشته باشد که متاسفانه ندارد، در نتیجه ما مجبور هستیم سنگآهن مورد نیاز خود را با قیمت گرانتری خریداری کنیم.
یزدیزاده در ادامه تصریح کرد: از آنجایی که شرکت ذوبآهن از انرژی یارانهای نیز استفاده نمیکند، هزینههای تولید برای این واحد نسبت به سایر واحدهای فولادسازی بالاتر است. وی همچنین با اشاره به نوع انرژی مورد استفاده در ذوبآهن خاطرنشان کرد: انرژی موردنیاز ذوبآهن، زغالسنگ است که ذوبآهن باید از معادن زغالسنگ نیز حمایت به عمل آورد، چراکه به صورت عمده، تنها خریدار زغالسنگ در کشور، شرکت ذوبآهن اصفهان است و به همین دلیل نمیتواند چون خریدار دیگری برای زغالسنگ وجود ندارد، محصولات آنها را با هر قیمتی خریداری کند. با توجه به این موضوع از سال گذشته نیز قیمت زغالسنگ تابعی از قیمت شمش فولاد خوزستان شده است.
مدیرعامل ذوبآهن اصفهان در ادامه توضیح داد: زمانی که قیمت شمش خوزستان معیار است، براساس نوسان قیمت ارز، روی تمام نیاز فولادسازان اثر میگذارد، از این رو قیمت سنگآهن تا زغالسنگ نیز براساس قیمت شمش خوزستان تعیین میشود.
محدودیتهای تامین سنگآهن ذوبآهن اصفهان
مدیرعامل ذوبآهن اصفهان ادامه داد: با توجه به این موضوع که ذوبآهن تنها مصرفکننده سنگآهن دانهبندی شده است، از این رو مجبور هستیم با این معادن سنگآهن تعامل داشته باشیم و با قیمت گرانتر آن را خریداری کنیم. در نتیجه قدرت چانهزنی ذوبآهن ناشی از نبود معدن و استفاده از سنگ خاص دانهبندیشده پایین است و این محدودیتهایی است که برای ذوبآهن ایجاد میشود. اما سایر واحدهای فولادسازی، سنگ آهن را با عیار پایین که به وفور نیز در ایران موجود است، خریداری کرده و تبدیل به کنسانتره کنند و درگیر نوسان عیار سنگآهن نیز نباشند، چون کنسانترهای که مصرف میکنند با عیار پایین است. این در حالی است که اگر ما سنگآهن با عیار پایین استفاده کنیم، تمام سیستم کوره بلند این کارخانه بههم میریزد.
یزدیزاده با توضیح این موضوع که سیستم کوره بلند مانند یک موجود زنده است، توضیح داد: اگر سنگآهن با عیار پایین وارد این سیستم شود، مانند کسی است که میکروبی وارد سیستم بدنی او شده باشد، یعنی اگر با مواد اولیه خوب شارژ نشود، با مشکل مواجه شده و به این سادگی دوباره به سیستم ابتدایی خود برنمیگردد؛ در حالی که هیچیک از فولادسازان داخلی این مشکل را ندارند. به عبارت دیگر واحدهای دیگر برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خود مانند ذوبآهن از حساسیت بالایی برخوردار نیستند. ضمن اینکه واحدهای دیگر چون یارانه انرژی را میگیرند، هزینهها را پوشش میدهند، اما موضوع آن است که دست ذوبآهن بسیار بسته است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا هزینه یارانه انرژی را در قالبهای دیگر دریافت نمیکنید، گفت: البته قرار بود که اگر دولت به ما انرژی ندهد، پول آن را پرداخت کند تا بتوانیم با آن سنگ موردنیاز خود را تامین کنیم. دنیای اقتصاد
بدون دیدگاه