سهامداران و تحلیلگران جملگی از ارزندگی بورس، نسبتهای پایین قیمت به درآمد شرکتها و پشتوانه بنیادی سهام سخن میگویند و نسبت به آینده بازار اظهار امیدواری میکنند؛ اما برخلاف انتظارات هر روز شاهد خروج سرمایههای حقیقی از گردونه معاملات سهام و افت بیشتر قیمتها هستیم. دلیل بروز چنین اتفاقی را اما شاید تنها در اقتصاد رفتاری بتوان جستوجو کرد. فارغ از متغیرهای اثرگذار و میزان واکنش بورسبازان به آنها، آنچه مشخص است اینکه چسبندگی رفتاری فعالان بورسی و ترس از زیان بیشتر مانع جدی چرخش مسیر بازار سهام است.
چسبندگی رفتاری در بورس تهران
بازار سهام در اولین روز از هفته دوم آبانماه عملکردی ضعیف از خود به نمایش گذاشت. در این روز افت ۳۱/ ۱درصدی شاخص بورس و بیشتر فرو رفتن آن در کانال یک میلیون و ۳۰۰هزار واحدی دقیقا خلافانتظار معاملهگران و حتی تحلیلگران بورسی بود. همه اعم از سهامداران و تحلیلگران از ارزندگی بازار و نسبتهای پایین قیمت به درآمد شرکتها سخن میگویند و نسبت به آینده بازار اظهار امیدواری میکنند، اما برخلاف انتظارات هر روز شاهد خروج سرمایههای حقیقی از گردونه معاملات سهام و افت بیشتر قیمتها هستیم.
دلیل بروز چنین اتفاقی چیست؟ بهنظر میرسد نامشخص بودن مسیر تحولات سیاسی و اقتصادی بیشترین نقش را در رفتار این روزهای بورسبازان دارد. برخی نسبت به آینده برجام خوشبین بوده و آن را عامل کاهش نرخ دلار میدانند و برخی دیگر آینده مثبتی برای مذاکرات هستهای متصور نیستند، اما هر دو گروه یک واکنش یکسان نشان میدهند. یا در نقش فروشنده ظاهر شده یا از معامله سهام دست کشیده و در انتظار یک فرصت مناسب نشستهاند. موضوعی که خود را در مقادیر نازل حجم و ارزش دادوستدهای روزانه نشان میدهد. در این میان بیشواکنشی به مولفههای مختلف از دلار آزاد تا بهره بینبانکی و اوراق فروشی دولت نیز هیزم آتش هیجانات بورسبازان است.
به هر روی آنچه مشخص است چسبندگی رفتاری فعالان بورسی و ترس از زیان بیشتر مانع جدی چرخش مسیر بازار سهام است؛ بهعبارتی حال و روز این روزهای بورسی تهران دقیقا این نقلقول معروف وارن بافت، سرمایهگذار افسانهای است: «مهم نیست که یک سهم چقدر ارزان است، مهم این است که تا چه زمان ارزان میماند!»
شاید با همین استدلال بود که در روز شنبه ۶۸۱میلیارد تومان دیگر از پول سرمایهگذاران حقیقی از بازار خارج شد تا به این ترتیب خالص خرید حقیقی در بورس نسبت به میانگین ۳۰ روز معاملاتی اخیر بیش از دوبرابر رشد کند. تمامی این تحولات نشان از آن دارد که با پیچیدهتر شدن مذاکرات احیای برجام بهنحویکه بتواند ریسک انتظاری را در اقتصاد کاهش دهد، ممکن است شاهد افزایش عرضه در بازار سهام باشیم.
بورس لاغر میشود
همانطور که اشاره شد دادوستدهای روز شنبه در حالی خاتمه یافت که ۶۸۱میلیارد تومان از پول سرمایهگذاران حقیقی از جریان معاملات بورس خارج شد. نگارنده به دلیل شفافنبودن اطلاعات ارائهشده از سوی تارنمای رسمی بورس نمیتواند بهدرستی مشخص کند که چه میزان از این پول در حساب کارگزاریها رسوب میکند یا در صندوقهای سرمایهگذاری خواهد رفت اما آنچه که مسلم است اینکه مبلغ یادشده اختلاف بسیار زیادی با میانگین روزانه یکماه اخیر (۳۱۵میلیارد تومان) دارد. این افزایش دوبرابری نسبت به میانگین حکایت از آن دارد که در حالحاضر بهرغم خوشبینی بسیاری از تحلیلگران درباره ارزندگی سهام، آنچه که در عمل اتفاق میافتد، کوچ بدون مقصد سرمایهگذاران به بیرون از چرخه داد و ستدهای بورسی است. در روزهای گذشته شاهد آن بودیم که با افزایش این کوچ بخشی از دارایی سهامداران به آورده صندوقهای سرمایهگذاری قابلمعامله تبدیل میشود، با این حال بخش بزرگی از این داراییها به دلیل وضعیت سرگردانی که در تمامی بازارهای کشور وجود دارد احتمالا به صورت نقد باقیمانده است.
چسبندگی ترس
بیراه نیست اگر بگوییم که ترس از افتادن در دام زیان بیشتر، سبب شد تا با رسیدن شاخص بورس به سطح یکمیلیون و ۵۸۰هزار واحد سرمایهگذاران سهام خود را نقد کنند و به انتظار رسیدن روزهایی کمابهامتر در بازار سرمایه بنشینند. همانطور که در گزارشهای پیشین مورد بررسی قرار گرفت فراز و فرود قیمت دلار در طول ماههای اخیر سببشده تا بازار سرمایه بهعنوان یکی از اثرپذیرترین بازارهای کشور از نرخ ارز تمامی آنچه که بر قیمت دلار تاثیر میگذارد را به دقت مورد توجه قرار دهد، از اینرو بورس تهران در شرایطی هفتههای اخیر را سپری کرده که نامشخصبودن آینده برجام به نوعی احتیاط در تمامی بازارها انجامیده است.
در حالحاضر تمامی سرمایهگذاران فارغ از اینکه در چه بازار سرمایهگذاری میکنند بر این باور هستند که با نزدیک شدن به توافق بر سر آینده برنامه اتمی، ایران میتواند منابع ارزی خود را دوباره بهدست بیاورد و با افزایش عرضه ارز نسبت به تقاضای موجود شاهد کاهش قیمتها در اقتصاد کشور باشد. بر این مبنا انتظار بازارها این است که با احیای برجام تمامی داراییهایی که ارزش آنها بر مبنای قیمت دلار محاسبه میشود با افت قیمت جدی مواجه شوند. این مهم در کنار ترس از ریسمان سیاه و سفید بورس سبب شده تا شاهد ضعف جدی تقاضا در بازار سهام باشیم. در واقع آنچه که سرمایهگذاران را در طول هفتههای اخیر بسیار برآشفته، احتمال نزدیکشدن به یک توافق است که میتواند بر قیمت دلار در بازار ارز فشار وارد کند. به همین دلیل است که هر نوع نوسانی در بازار آزاد ارز در بازار سرمایه با بیشواکنشی بورسبازان مواجه شده و بر عرضه و تقاضای سهام سریعا اثر میگذارد. این بیشواکنشی در موارد دیگری همچون نرخ بهره بین بانکی و نرخ اوراق دولتی نیز مشاهده میشود.
بهعبارتی سادهتر معاملهگران خرد این روزهای تالار شیشهای را میتوان در دو گروه جای داد. برخی از حقیقیها در ۱۵ماه اصلاحی اخیر سهام خود را نقد کردهاند. برخی با پارککردن این سرمایه در کف حساب کارگزاری یا صندوقها منتظر فرصتی مناسب برای ورود میگردند (خریدار نمیشوند تا زمانیکه کاملا مطمئن شوند) و برخی دیگر راهی بازارهای موازی شدهاند (با توجه به وضعیت دیگر بازارها بهنظر میرسد مجددا در شرایط مناسب سر از بازار سهام درآورند).
گروهی دیگر از فعالان حقیقی که البته چندان پرتعداد نیستند، هنوز دست به ماشه فروش نبرده اما در صورت تداوم شرایط ممکن است به جرگه فروشندگان بپیوندند. در مجموع آنچه مشخص است حتی در صورت افزودهنشدن بر میزان فروشندگان، اما نقطه ضعف این روزهای تالار شیشهای فقر تقاضا است. عاملی که سبب شده تا با وجود پشتوانههای بنیادی و نموداری اما شاهد بازگشت پایدار قیمتها نباشیم. فراموش نکنیم در حالحاضر برای تعداد زیادی از فعالان بازارها بهویژه آنهایی که از ۱۵ماه گذشته تاکنون همچنان در ورطه زیان ماندهاند، قبول زیان بیشتر، بسیار سختتر از میل به کسب سودی محدود آنهم با احتمالی اندک است.
بازار به چه سمتی میرود، از جمله پرسشهای کلیای بود که دیروز در جمع توییتری بورسیها مطرح شد. پرسشی که اما و اگرهای زیادی در پی داشت و هرکدام از کارشناسان و فعالان حوزه بورس بر اساس تحلیلهای خود و نگاهشان به شرایط بینالمللی و سیاست داخلی کشور، نظراتشان را در صفحاتشان مینوشتند. در همین رابطه مهدی رباطی، رئیس هیاتمدیره کارگزاری بورس بیمه ایران در صفحه توییتر خود نوشت: «Overreaction یا بیشواکنش ذات بورس و بازارهای مالی است. وضعیت این روزهای بازار سهام هم چیزی جز این نیست. روشن نیست در حال واکنش زود هنگام به چه چیزی است؟ قرار است دلار به ۱۰ هزار تومان برسد یا تورم تکرقمی شود؟ همانطور که قبلتر نوشتم انتظار دارم طی این هفته روند بازار تغییر کند.»
نوشته او البته در قسمت نظرات با انتقاد برخی از کاربران همراه شد. برخی از کاربران به این مساله میپرداختند که این امیدهای واهی دیگر خریداری در میان سهامداران ندارد و برخی دیگر هم به این موضوع میپرداختند که؛ «اتفاقات ۲سال گذشته درسهای زیادی برای مردم داشت و بهنوعی بهصورت زیرپوستی، شبهرنسانس اتفاق افتاد. بازار سهام هم که اکثریت سهامداران رو به خاک سیاه نشوند و با زیان سنگین رفتن.»
اما بحث و جدلها میان کاربران عادی و سهامداران خرد با کارشناسان و فعالان حوزه بورس در توییتر به همینجا خلاصه نمیشد. دیروز با افت شاخص بورس بار دیگر فضای توییتر فارسی در جمع سهامداران خرد که در توییتر فعالیت دارند به سمت فضایی متشنج رفت. یکی از توییتهای دیروز در جمع توییتری بورسیها، توییت هاشم آردم از فعالان حوزه بورس بود. او در صفحه خود نوشت: «تابلو را میبینم، نمیدانم به وضعیت این روزهای بورس بخندم یا برایش گریه کنم!» در قسمت نظرات اما کاربران با گلایه از حمایتهای فعالان حوزه بورس و اقتصاد از وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، به افرادی که از دولت سیزدهم و شخص وزیر اقتصاد این دولت، حمایت کرده بودند تیکه و کنایه میانداختند.
آردم در پاسخ به یکی از کاربران که از او پرسیده بود از بهترین وزیر اقتصاد تاریخ چه خبر، نوشته بود: «کافیه دو تا تصمیم درست بگیره تا بشه بهترین وزیر اقتصاد تاریخ. اما با این وضعیت ناامیدکننده دو تا تصمیم نه، یه نصفه تصمیم درست هم نمیگیره. شده مثل بقیه، بهجای اینکه سفت وایسه همش داره به این و اون امتیاز میده. انتظارم خیلی بیشتر بود…» حالا که صحبت از وزیر اقتصاد دولت سیزدهم است، باید به این موضوع در چند خطی بپردازیم که برخلاف هفتههای گذشته و رویکارآمدن احسان خاندوزی بهعنوان سکاندار وزارت اقتصاد و همچنین تغییر و تحولات رخ داده در حوزه بورس، ورق برگشته است و دیگر در فضای توییتر فارسی خبری از حمایت و چنین میشود و چنان میشود، نیست. در این فضا آنهایی که از احسان خاندوزی حمایت کرده بودند سکوت کردهاند و سعی میکنند که در روزهای منفی بازار صرفا در این شبکهاجتماعی بدون اظهارنظر حضور داشته باشند و آنهایی هم که از قبل هیچ حمایتی از خاندوزی نکرده بودند دست بالا را دارند و در صفحههایشان اینطور مینویسند که شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی کشور طوری است که اگر وزیر اقتصاد سوئیس به ایران بیاید و مسوولیت وزارت اقتصاد را برعهده بگیرد، باز اوضاع مانند امروز است و هیچ تفاوتی نخواهد کرد.
به اعتقاد آنها وجود تحریمها، کمارزش بودن پول ملی، تورم افسارگسیخته و آینده که نه، فردایی مبهم که نمیشود برای آن برنامهریزی کرد، از جمله عواملی هستند که باعث میشوند مدیران و مسوولان جدید کاری نتوانند انجام دهند و صرفا حقوقی بگیرند، روزمهای تهیه کنند و این چرخه تکرار ملال و افت شاخص بورس و فضای مبهم برای مردم عادی مدام تکرار شود، اما موضوع دیگری هم که در میان سهامداران خرد در جریان بود و درباره آن کم و بیش مینوشتند، این بود که حنای دولتها دیگر رنگی در میان عامه مردم ندارد و حرفدرمانی و شعاردرمانی دیگر دردی از کاهش ارزش پول ملی، فشار تورم بر سفرههای مردم و امید به آینده دوا نخواهد کرد. از دیگر سوژههایی که دیروز در جمع توییتری اقتصادیها و بورسیها بهطور مشترک درباره آن کمی صحبت شد، انتشار لیست نرخ بهره بانکی بود.
در همین رابطه داود بهرامی از فعالان حوزه بورس در توییتر خود نوشت: «به سلامتی نرخ بهره بین بانکی رسید به ۳۱/ ۲۰درصد و حداقل توافق بازخرید هم ۲۵/ ۱۹ شد. بورس را برای مدتها بردن در کما. سیاستهای انقباضی یعنی حبس نقدینگی در بانک.» امیر سیدی، فعال حوزه بورس هم در صفحه توییتر خود با انتشار این لیست، نوشت: «در زمان دولت اول آقای روحانی هم همین سیاست غلط برای کنترل تورم بهکار گرفته شد تا به قیمت ایجاد رکود در کل اقتصاد و تشدید ناترازی بانکی، برای مدتی بگوییم تورم یک رقمی شده است. عاقبت کنترل تورم حال از محل تعویق مسائل به آینده با بدهی و نرخ سود بالا، میشود تکرار جهش تورم سال ۹۶ تا ۹۹.»
میثم باقری کوپایی
عضو هیاتمدیره کارگزاری بانک مسکن
تا زمانیکه بازار سرمایه معاملات دوطرفه نداشته باشد، وضعیت خروج پول حقیقی را شاهد هستیم. اگر سرمایهگذاری جهت بازار را نزولی بداند، چه کار باید بکند؟ سهام بفروشد و اوراق یا صندوق با درآمد ثابت بخرد؟! باید جذابیت معاملاتی بازارهای رمزارزها و فارکس بهعنوان بازار رقیب در کشور ایجاد بشود.
سیامک قاسمی
فعال حوزه اقتصاد
در سه سال گذشته همیشه حداقل یک بازار بود که سودی به مراتب بیشتر از تورم داشت، یک دوره ارز و طلا، یک دوره بورس و یک دوره مسکن. ما در حال تجربه شرایط تازهای هستیم و بازده همه بازارهای رسمی با فاصله کمتر از تورم است، پس اصرار به روشهای سرمایهگذاری سالهای قبل محکوم به شکست است.
یک هفته دیگر در بازار سرمایه آغاز شد، با این حال این آغاز آنطور که بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه انتظارش را داشتند پیشنرفت و نماگر اصلی بورس تهران با عقبگرد ۳۱/ ۱درصدی مواجه شد.
با وجود افزایش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی طی هفتههای اخیر اما اثر آن بر سهام بورسی آنگونه که باید منعکس نشده است. بر این اساس هفته گذشته در حالی خاتمه یافته که از نظر بسیاری از کارشناسان سهام کامودیتیمحور بازار با وجود رشد نسبی در طول این مدت همچنان ارزنده هستند. این در حالی است که در معاملات شنبه حتی همین تصور هم در بازار نمودی نداشت و شاهد آن بودیم که قیمت سهام تاثیرگذار بر شاخص بورس سراسر منفی بود.
در این روز نمادهای «فملی»، «فولاد»، «شپدیس»، «پارسان» و «وغدیر» همگی با افت قیمت مواجه شدند، افتی که در نهایت سبب شد تا همین ۵ نماد به ترتیب بیشترین اثر منفی را بر نماگر بورس دارا باشند. البته باید بهخاطر داشته باشیم که در این روز «تپیکس» تنها شاخص کاهشی بازار سرمایه نبود. سایر نماگرهای تالار سعادتآباد نیز در این روز قرمزپوش بودند. با این حال افت ۶/ ۱درصدی شاخص هموزن در میان آنها بیشتر خودنمایی میکرد. عقبگرد شاخص یادشده و رسیدن آن به محدوده ۳۷۰هزار واحدی در طول روز شنبه حکایت از آن دارد که نمادهای کوچک بازار نیز تقریبا همراهی یکدست با نمادهای بزرگ آن داشتهاند. البته منفی بودن آمار و ارقام در این روز تنها به شاخصهای بازار یاد شده محدود نماند.
از مجموع ۳۴۱ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۵۱سهم که برابر با ۱۵درصد از کل نمادهای مجاز در این روز بود، مثبت بودند، در مقابل این میزان سهام، ۲۸۵ سهم که حدود ۸۴ درصداز کل نمادهای قابلمعامله را شامل میشد، در سطوح منفی دادوستد شدند.
در این بازار ۱۱نماد (۳درصد) صف خریدی به ارزش ۱۵میلیارد تومان تشکیل دادند، اما در مقابل شکلگیری صففروش در ۹۷نماد بورسی (۲۸درصد) به ارزش ۱۹۵میلیارد تومان را شاهد بودیم. این مساله حکایت از آن دارد که تعداد نمادهایی که در طول روز شنبه با کاهش قیمت روبهرو بودهاند افزایش قابلملاحظهای داشته است. طی هفتههای اخیر اگرچه ممکن بود که از لحاظ درصدی میزان صفوف خرید از صفهای فروش بیشتر شود با این وجود ارزش صفهای خرید عموما از صفهای فروش بیشتر بود. این در حالی است که عدمتوازن میان ارزش صفهای خرید فروش بهحدی رسیده که در روز گذشته شاهد ۱۳برابرشدن میزان اشباع فروش نسبت به اشباع خرید در نمادهای بازار بودهایم.
در نخستین روز هفته، افزایشیهای بازار دلار قدرت بیشتری داشتند.روز شنبه، اسکناس آمریکایی با رشد خریدها توانست از سطح ۲۷ هزار و ۵۰۰ بلند شود و به بالای محدوده ۲۷ هزار و ۶۰۰ تومانی نفوذ کند.ساعت ۳ بعدازظهر دیروز دلار در محدوده ۲۷ هزار و ۶۴۰ تومان مورد معامله قرار گرفت که ۱۰۰ تومان بالاتر از روز پنجشنبه بود.
عامل خنثیکننده افت دلار
صعود دلار در شرایطی رخ داد که در انتهای هفته گذشته، کاهشیها در بازار دست بالاتر را داشتند و این ارز را از نزدیک محدوده ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان به زیر کشیده بودند.در آن مقطع زمانی تعداد فروشندهها در بازار به این دلیل زیاد شده بود که ایران خبر از شروع مذاکرات هستهای طی یک ماه آینده داده بود.چهارشنبه عصر، علی باقری معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران بعد از ملاقات با انریکه مورا در بروکسل در حساب توییتری خود نوشت، توافق کردیم پیش از پایان ماه نوامبر مذاکرات را شروع کنیم و تاریخ دقیق هفته بعد اعلام خواهد شد.این صحبتها بهشدت در بازار مورد توجه قرار گرفت و اعلام زمان تقریبی شروع مذاکرات هستهای، انتظارات کاهشی را برجسته کرد.
با این حال، روز جمعه عنوان شد که آمریکا تحریمهای جدید را علیه ایران اعمال کرده است.وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد نام ۲ شرکت و ۴ شخص حقیقی ایرانی به فهرست اشخاص تحت تحریم دفتر کنترل داراییهای خارجی (اوفک) که از نهادهای زیرمجموعه وزارت خزانهداری به شمار میرود، اضافه شده است.
معامله گران با جوسازی پیرامون این خبر، میزان خریدها در بازار ارز را بالا بردند.با این حال، ممکن است جو یاد شده زودگذر باشد و با شروع مذاکرات بار دیگر قدرت به دست کاهشیهای بازار بیفتد.در واقع ممکن است تحولات افزایشی روز شنبه موقت باشد و معامله گران برای خالی کردن دلارهای خود پیرامون تحریمهای جدید آمریکا جوسازی کرده باشند.
به گفته تحلیلگران فنی در صورتی که طی روزهای آینده اسکناس آمریکایی بتواند به بالای خط ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان صعود کند، خریداران بیشتری وارد بازار خواهند شد.اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، احتمال برگشت دلار به سوی مرز ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان بالا خواهد بود.دلار در صورت از دست دادن حمایت ۲۷هزار و ۵۰۰ تومانی دو حمایت ۲۷ هزار و ۱۰۰ و ۲۶ هزار و ۸۰۰ تومان را پیشرو خواهد داشت.
روز شنبه با افزایش قیمت دلار، سکه بازان نیز در موقعیت خرید قرار گرفتند و توانستند قیمت فلز گرانبهای داخلی را بالاتر بیاورند.ساعت ۳ بعدازظهر روز شنبه فلز گرانبهای داخلی در محدوده ۱۱ میلیون و ۸۷۰ هزار تومان مورد معامله قرار گرفت که ۱۰ هزار تومان بیشتر از روز پنجشنبه بود.
به گفته فعالان، اگر افت بهای اونس طلا در روز جمعه نبود، سکه امامی حتی میتوانست به بالای محدوده ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان قدم بگذارد.با این حال، روز جمعه فروشندگان زیادی در بازار جهانی طلا پیدا شدند و این موضوع موجب شد که فلز زرد تا محدوده هزار و ۷۸۰ دلار عقبنشینی کند.
در صورتی که روز دوشنبه طلا به مسیر صعودی بازگردد، سکه شانس بیشتری برای شکست محدوده ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خواهد داشت.با این حال سکه حتی در صورت شکست محدوده ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی، کار دشواری برای شکستن مقاومت بزرگ ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خواهد داشت.فلز گرانبهای داخلی در سال ۱۴۰۰ به ندرت موفق به شکست محدوده ۱۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان شده است. یکی از عواملی که میتواند زمینهساز مقاومت بزرگ سکه شود، حضور دلار بالای خط ۲۸ هزار و ۳۰۰ تومانی خواهد بود.
فلز زرد سی روز صعودی را پشتسر گذاشت اما در فتح قله هزار و ۸۰۰ دلاری ناکام ماند. طلا بعد از ریزش ماه سپتامبر در پی اظهارات جروم پاول، رئیس فدرال رزرو در رابطه با برنامه زمانبندی دقیقتر آغاز کاهش حمایتهای اقتصادی، اکتبر را در کانال هزار و ۷۳۰ دلاری آغاز کرد. اما دادههای اقتصادی ماه سپتامبر که در نیمه اول این ماه منتشر شد باعث شد تا طلا توان کافی را برای صعود مجدد پیدا کند؛ تا جایی که در این مدت سه بار نیز توانست به بالای کانال هزار و ۸۰۰ صعود کند. اما هیچگاه این صعود پایدار نبود و اونس جهانی نتوانست قیمت خود را در بالای این کانال تثبیت کند. با این حال فلز زرد توانست در این ماه با رشدی ۷/ ۳ درصدی و ۵۸ دلاری، با قیمت هزار و ۷۸۳ دلار به پیشواز ماه نوامبر برود.
تلاش نافرجام اکتبر برای فلز زرد
نوسان ۸۰ دلاری در اکتبر
معاملات جهانی بازار طلا در ماه اکتبر روندی صعودی را به ثبت رساند. طلا در پی ترس از سیاستهای فدرال رزرو در مورد سیاستهای حمایتی به صورت موقت در ماه سپتامبر نزولی شدید را تجربه کرد و با قیمت هزار و ۷۳۵ دلار پا به فصل زمستان گذاشت. اما روند ماه اکتبر روندی متفاوت نسبت به دو ماه قبل آن بود. نخستین جرقه موتور رشد طلا در ماه اکتبر با گزارش اشتغال ایالاتمتحده برای ماه سپتامبر زده شد. گزارشی که از پیشبینیهای کارشناسان فاصله زیادی داشت و باعث شد تا انتظارات فعالان در بازار سرمایه در رابطه با بهبود اقتصاد کمرنگتر شود. در پی این گزارش طلا ۴ کانال بالا رفت و از هزار و ۷۲۰ دلار به هزار و ۷۶۰ دلار رسید.
بعد از این گزارش این فلز گرانبها به مدت یک هفته در همین کانال در حال نوسان بود تا زمانی که تاریخ انتشار گزارش تورم سر رسید. با انتشار گزارش تورم در ماه سپتامبر و ثبت رکورد تورم ۴/ ۵ درصدی که برابر با رکورد تورم در بحبوحه بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ بود، بار دیگر موتور صعود فلز زرد روشن شد و توانست تا مرز هزار و ۸۰۰ دلار پیشروی کند. اما تعدیل انتظارات معاملهگران و به گوش رسیدن صحبتهایی از نشستهای جهانی در رابطه با مالیات شرکتهای چندملیتی، مجددا سه کانال به عقب بازگشت. اما این اتفاق مانند آتش زیر خاکستر بود و روند قیمت طلا در ادامه ماه صعودی شد. طلا در نیمه دوم ماه روندی صعودی را در پیش گرفت و طی ۱۵ روز توانست سه بار مرز هزار و ۸۰۰ دلار را فتح کند و در بهترین حالت به هزار و ۸۱۳ دلار برسد. در این میان رسیدن دادههای جدید درباره شاخص اعتماد مصرفکننده و بهبود آن بعد از سه ماه نزول متوالی باعث شد تا طلا دوباره کاهشی شود. در نهایت طلا در ماه اکتبر توانست ۷/ ۳ درصد رشد را محقق کند و ۵۸ دلار بالاتر از قیمت آغازین خود در ابتدای ماه قرار بگیرد. این روند اما برخی از معاملهگران را ناامید کرد؛ چراکه بسیاری از آنها ماه اکتبر را برای فلز زرد ماهی طلایی پیشبینی کرده بودند. انتظار میرفت تا طلا بتواند بعد از ۴ ماه قیمت خود را در بالای کانال هزار و ۸۰۰ دلاری تثبیت کند.
چکش نرخ بهره بر سر طلا؟
هفته پیشرو برای طلا هفتهای حیاتی به حساب میآید. طبق جدول زمانبندی فدرال رزرو، جروم پاول قصد دارد تا نرخ بهره را روز چهارشنبه اعلام کند. پیش از این بنا بود در صورت نزدیک شدن اقتصاد آمریکا به اشتغال کامل، بستههای حمایتی طی دو ماه مانده تا پایان سال میلادی برداشته شود و نرخ بهره نیز در اوایل سال ۲۰۲۲ از سطح فعلی فراتر رود. با این تفاسیر تحلیلگران ماه نوامبر را برای طلا، ماهی همراه با چالش میبینند و برخی از آنها انتظار دارند سیاستهای فدرال رزرو منجر به افت قیمت طلا شود.
هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار در آخرین جلسه خود انجام معاملات بلوک را با هدف توسعه بورسهای کالایی برای بورس کالا و بورس انرژی تصویب کرد. کارشناس مسوول اداره نظارت بر بازار بورسهای کالایی سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) با بیان مطلب فوق، اظهار کرد: امکان انجام معاملات بلوکی پیشتر برای بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران فراهم بود، اما بورس کالا و بورس انرژی این امکان را نداشتند. محمدرضا عالمی ادامه داد: با توسعه بورسهای کالایی در حوزه اوراق بهادار مبتنی بر کالا ضروت انجام معاملات بلوکی در بورسهای کالایی احساس شد. ازاینرو، دستورالعملی به منظور انجام معاملات بلوکی تدوین شد.
وی خاطرنشان کرد: بر اساس دستورالعمل معاملات بلوکی در بورس کالا و بورس انرژی، فعالان بازار میتوانند از امکان معاملات بلوکی بهرهمند شوند. بنابراین در انواع بازارها از جمله بازار گواهی سپرده کالایی، بازار صندوقهای کالایی و سلف موازی استاندارد، امکان اجرایی شدن معاملات بلوک فراهم شده است. کارشناس مسوول اداره نظارت بر بازار بورسهای کالایی سازمان بورس با مفید خواندن معاملات بلوکی در بازارهای یادشده، تصریح کرد: با انجام معاملات بلوکی، معاملهگران کلان بازار میتوانند با هماهنگی ناظر بازار در یک نماد به شکل مستقل از بازار خرد، معاملات بلوکی را به گونهای انجام دهند که بازار معاملات خرد تحتتاثیر قرار نگیرد. وی با اشاره به مکانیزم معاملات بلوکی در بورس کالا و بورس انرژی ابراز کرد: در معاملات عادی یا همان معاملات خرد، مکانیزم کشف قیمت بر اساس قیمتهای پیشنهادی عرضهکنندگان و خریداران صورت میگیرد، درصورتیکه در معاملات بلوکی، خریدار و فروشنده مشخص، خارج از مکانیزم عرضه و تقاضای بازار، با یکدیگر معامله را با هماهنگی ناظر بازار انجام میدهند. کارشناس مسوول اداره نظارت بر بازار بورسهای کالایی سازمان بورس ادامه داد: نحوه تسویه در اینگونه معاملات، میتواند به یکی از روشهای تسویه مورد پذیرش شرکت سپردهگذاری اعم از نقدی، اعتباری یا خارج از پایاپای باشد.
به گفته عالمی، تعداد یا ارزش اوراق بهادار قابل معامله در بازار بلوک از حد نصاب بازار عادی بالاتر است و حد نصاب مذکور با توجه به شرایط بازار و همچنین نوع اوراق بهادار از سوی بورس تعیین میشود. همچنین محدوده مجاز نوسان قیمت در بازار بلوک مشابه بازار عادی است. این دستورالعمل روز چهارشنبه ۵آبانماه به تصویب هیاتمدیره سازمان بورس رسید و اکنون در شرف ابلاغ به بورسهای کالایی است.
سیگنالهای متعددی بر بازار جهانی سنگآهن اثرگذار شدهاند که برآورد آنها به عقبگرد مجدد قیمتی در بازارهای سنگآهن چین ظرف هفته اخیر منجر شده است. کاهش سرعت رشد اقتصادی چین، استمرار بحران انرژی در دنیا، تلاش دولت چین برای کنترل بهای زغالسنگ، برنامه محدودیت تولید فولاد در چین، تورم جهانی و نوسان شاخص دلار آمریکا و البته پدیده جوی لانینا مجموعهای از مهمترین پارامترهای اثرگذار بر بازار سنگآهن دنیا با محوریت چین ظرف هفته گذشته بود.
سنگآهن ظرف هفته گذشته نوسانات رفتوبرگشتی قیمتی را در بازارهای جهانی پشت سر گذاشت. در روزهای ابتدایی هفته، سنگآهن به رشد نرخ تمایل داشت؛ به نحوی که بهای معامله هر تن سنگآهن عیار ۶۲درصد استرالیا تحویل بنادر شمالی چین در دومین روز هفته با رشد قیمتی روزانه ۳دلاری روبهرو شد و با نرخ ۱۲۲دلار و ۷۵سنت مورد معامله قرار گرفت، اما سیگنالهای صعودی اثرگذار بر بازار این محصول چندان قوی نبودند؛ همین موضوع باعث شد تا روند نوسان قیمتی سنگآهن در بازارهای چین معکوس شود و بهای هر تن سنگآهن عیار ۶۲درصد استرالیا تحویل بنادر شمالی چین روز جمعه ۲۹اکتبر با کاهش ۱۳درصدی هفتگی به ۱۰۶دلار و ۷۵سنت سقوط کند.
واردات سنگآهن چین ۷ درصد کاهش مییابد
انتشار دادههای اقتصادی چین و کاهش سرعت رشد اقتصادی این کشور در سهماه سوم سالجاری میلادی زنگ خطری برای بازارهای کالایی بود و زمینه افت قیمت را در بازارهای مختلف، ازجمله سنگآهن و فولاد، رقم زد.
بر اساس آمار منتشرشده از سوی اداره ملی آمار چین، میزان تولید ناخالص داخلی این کشور در سهماهه سوم سالجاری میلادی (جولای تا سپتامبر) با رشد ۹/ ۴درصدی همراه بود که این میزان رشد بدون در نظر گرفتن میزان سرعت رشد اقتصادی چین در سهماه اول و دوم سال ۲۰۲۰ (درگیری چین با پیامدهای شیوع کرونا)، کمترین میزان سرعت رشد تولید ناخالص داخلی چین به شمار میرود.
محدودیتهای اعمالشده از سوی دولت پکن بر بخش صنایع این کشور بهمنظور کاهش انتشار آلایندههای کربنی و کمبود برق به افت تولیدات صنعتی در این کشور ظرف سهماه سوم سالجاری میلادی و بهخصوص ماه سپتامبر منجر شده که این موضوع تاثیر مستقیمی بر کاهش سرعت رشد اقتصادی چین در این بازه زمانی داشته است.
افت تولید فولاد در چین که ظرف هفتههای اخیر نیز شدت بیشتری پیدا کرده است، باعث شد تا میزان تقاضا برای این محصول از سوی چین، بهعنوان بزرگترین بازار مصرف این محصول، کاسته شود و همین موضوع زمینه عقبگرد محسوس قیمتی در این بازار را فراهم کرده است.
انجمن آهن و فولاد چین برآورد میکند که چین از ماه سپتامبر تا دسامبر مجموعا ۳۴۲میلیون و ۶۷۰هزار تن سنگآهن وارد میکند. به این ترتیب در این بازه زمانی چهارماهه، واردات هر ماه بهطور میانگین ۸۵میلیون و ۶۷۰هزار تن است. بر اساس گزارش پلتس و طبق آمار گمرک چین، این کشور بهطور متوسط در سال گذشته میلادی (۲۰۲۰) ماهانه ۹۷میلیون و ۵۰۰هزار تن سنگآهن وارد کرده و به این ترتیب میزان واردات سنگآهن چین کاهش محسوسی داشته است. انجمن آهن و فولاد چین میگوید، چین تخمین میزند که میزان واردات سنگآهن این کشور در سالجاری میلادی به یکمیلیارد و ۹۰هزار تن برسد که این رقم ۹/ ۶درصد کمتر از میزان واردات سال قبل است.
انجمن آهن و فولاد چین بر این باور است که سیاست صرفهجویی در مصرف انرژی و کنترل انتشار گازهای گلخانهای توسط دولت چین میتواند در بلندمدت بر تولید فولاد این کشور اثرگذار شود. این انجمن میگوید در عین حال که چین بر کنترل آلایندههای کربنی تاکید دارد، همزمان قصد دارد معادن سنگآهن خود را نوسازی کند و میزان نیاز خود به واردات در این زمینه را کاهش دهد.
در چهاردهمین برنامه پنجساله صنعت آهن و فولاد چین (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵) که توسط انجمن آهن و فولاد این کشور تبیین میشود، مقرر شده تا توسعه منابع سنگآهن داخلی این کشور تسریع شود و چین با افزایش برداشت از ذخایر داخلی و البته سرمایهگذاری روی معادن خارجی بر میزان خودکفایی در تولید سنگآهن خود بیفزاید. چین باید سهام خود را در معادن سنگآهن غرب آفریقا و غرب استرالیا افزایش دهد. تقویت منابع قراضه فولاد داخلی از دیگر اقداماتی است که باید اجرایی شود.
خودنمایی ریسک تغییرات آبوهوایی در بازارهای کالایی
پدیده جوی لانینا (La Nina) فاکتور دیگری است که بر بازار سنگآهن چین در هفته جاری اثرگذار شد. بروز این پدیده در روزهای ابتدایی هفته جاری به رشد قیمتی در بازارها منجر شد. لانینا یک پدیده آب و هوایی است که معمولا به بروز زمستانهای سرد منجر میشود. این پدیده جوی زمانی شکل میگیرد که بادهای استوایی تقویت میشوند و آبهای سردتر را از اعماق دریا تا کف دریا بالا میآورند. به نظر میرسد پدیده جوی لانینا در حال ظهور در اقیانوس آرام است. وقوع این پدیده جوی میتواند به دمای سردتر از حد معمول در نیمکرهشمالی منجر شود. در این شرایط سازمانهای هواشناسی کشورهای این مناطق شامل کرهجنوبی، ژاپن و حتی هند درخصوص وقوع زمستانی سرد هشدار دادهاند. تحقق این پیشبینی آبوهوایی، آن هم در شرایطی که دنیا از هماکنون با بحران انرژی روبهروست، میتواند بر چالشهای حوزه انرژی بیفزاید.
ایجاد چالش جدید در حوزه انرژی بدون شک بر بازارهای کالایی دنیا نیز اثرگذار میشود.
البته دولت چین توانسته با افزایش تولید زغالسنگ حرارتی از قیمت این محصول در بازارهای داخلی خود ظرف روزهای گذشته بکاهد، اما بسیاری از تحلیلگران به تثبیت کاهش نرخ در این کشور با توجه به بروز زمستان سرد و رشد تقاضا امیدوار نیستند.
خبر بروز پدیده جوی لانینا در فاز اول احتمال بروز این توفان توانست تا حدی بازارهای سنگآهن را افزایشی کند؛ چرا که برخی تجار با احتمال کاهش فعالیت تجاری در هفتههای پیشرو اقدام به خرید کردند. اما اثرگذاری این توفان بر بازار در میانمدت منفی است؛ چرا که این توفان به کاهش بیشتر در تولید صنعتی و تعدیل قیمتی منجر میشود.
این روزها رشد قیمت انرژی بر کامودیتیها تاثیر زیادی گذاشته، به طوری که نرخ گاز در آمریکا در ابتدای مارس ۲۰۲۱ (حدود ۸ ماه گذشته) ۲.۵ دلار بود که با رشد ۱۵۰درصدی به ۶.۲ دلار رسیده است.
مدیر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری «کاریزما» با بیان مطلب بالا در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا)، گفت: از مهمترین دلایل افزایش قیمت گاز میتوان به تغییرات شرایط آب و هوایی و آشفتگی زنجیره تأمین جهانی به واسطه شیوع کرونا اشاره کرد. سرمای بیش از حد معمول در آخر ۲۰۲۰ و گرمای بیش از حد معمول در تابستان ۲۰۲۱ سبب افزایش مصرف گاز شد.
امین دامچه افزود: انتظار زمستانی سرد در سال ۲۰۲۱، رقابت برای خرید گاز را افزایش داده است؛ همچنین طبق توافق نامه پاریس (جلوگیری از آلوده شدن و گرم شدن زمین) کشورهای عضو متعهد شدند، گازهای گلخانهای کمتری تولید کنند که البته در اتحادیه اروپا شاهد کاهش تولید محسوسی در خصوص گاز بودیم (حتی اخیراً واردات گاز در اتحادیه اروپا به شدت افزایش داشته است، این در حالی است که ظرفیت تولید در این خصوص وجود دارد).
این کارشناس بازارسرمایه تصریح کرد: در نظر داشته باشید که ذخایر گاز در اروپا و آمریکا به کمترین سطح در ۵ سال اخیر خود رسیده است. در هر صورت از طرفی کاهش تولید و از طرف دیگر افزایش تقاضای گاز باعث رشد شدید قیمت آن شده است. رشد قیمت گاز به حدی بوده است که کشورها به سمت جایگزینی زغال سنگ به جای گاز رفته اند. به همین دلیل قیمت زغال سنگ نیز در بازار رشد محسوسی داشته است.
پیشبینی ثبات قیمت انرژی تا انتهای فصل زمستان
دامچه توضیح داد: در حال حاضر بزرگترین کشور تولیدکننده زغال سنگ در دنیا چین با ۴.۱ میلیارد تن زغال سنگ در سال معادل ۴۷ درصد از تولید کل جهان است. در هشت ماهه ابتدای سال ۲۰۲۱، درصد رشد تقاضای زغال سنگ در چین ۱۳ و درصد رشد عرضه ۳.۵ درصد بوده؛ بنابراین انتظار می رود قیمت انرژی در دنیا حداقل تا انتهای فصل زمستان (مارس ۲۰۲۱) با ثبات همراه باشد.
مدیر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری «کاریزما» ادامه داد: گاز طبیعی و زغال سنگ ماده های اولیه تولید محصولات پتروشیمی مانند اوره و متانول است. طبیعتاً هنگامی که گاز رشد میکند، بهای تمام شده تولید در شرکتهای اوره و متانولساز نیز افزایش پیدا میکند و این موضوع سبب رشد محصول نهایی میشود.
اثر مضاعف رشد قیمت جهانی اوره بر گروه اورهساز
وی تصریح کرد: در این رابطه باید به قیمت اوره اشاره کنیم که در هشت ماهه گذشته از ۳۵۰ دلار به ارتفاع ۷۴۰ دلار (۱۱۰% رشد) رسیده است. رشد قیمت جهانی اوره برای شرکتهای اورهساز کشورمان اثر مضاعفی دارد، زیرا در فرمول قیمتگذاری گاز خوراک آنها، نیمی از قیمت گاز، میانگین چهار هاب آمریکا، کانادا، انگلیس و هلند است که حدود ۶۰ سنت بوده و نیمی دیگر قیمت گاز مصرفی ایران با حدود قیمتی ۴ سنت است.
دامچه افزود: در مجموع گاز خوراک پتروشیمیها در حال حاضر حدود ۳۲ سنت است؛ حال در نظر بگیرید حدود ۷۰ درصد از این نرخ در مواد اولیه به عنوان گاز خوراک و ۳۰ درصد دیگر به عنوان گاز سوخت با یک سوم نرخ مذکور محاسبه می شود؛ بنابراین رشد قیمت جهانی اوره اثر بسیار مضاعفی بر سودآوری شرکتهای این گروه میگذارد.
امسال ۲۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اوراق خزانه در اختیار پیمانکاران قرار گرفت تا بتوانند در بازار سرمایه آن را به فروش برسانند اما الزاماً این حجم از اوراق به فروش نرسیده و هنوز بسیاری از آن در اختیار پیمانکاران دولتی است.
مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتگو با اخبار نیمروزی شبکه یک با بیان این مطلب و در پاسخ به این سوال که از مجموع اوراقی (اوراق دولتی) که در سال جاری منتشر شده است چه میزان وارد بازار سرمایه شده و به فروش رفته و چه میزان در بانک مرکزی به فروش رفته است، گفت: در سال جاری که یکی از سخت ترین سالها به لحاظ تامین بودجه دولت بوده است، اوراق بهادار دولتی در بازار سرمایه منتشر شده است.
میثم فدایی افزود: یکی از این اوراق که توسط دولت در بازار سرمایه منتشر شده، اوراق خزانه بوده به این صورت که این اوراق در قالب تهاتر بدهیهای دولت با پیمانکاران منتشر و در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته و سازمان برنامه و بودجه نیز این اوراق را در اختیار پیمانکاران قرار داده تا در یک بازار نقد شونده بازار سرمایه، این اوراق به پیمانکاران ارائه شده تا با فروش آن، تامین مالی کنند.
فدایی ادامه داد:جالب آن است که ۶۷ همت (هزار میلیارد تومان) از این اوراق توسط وزارت اقتصاد در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار گرفته اما هنوز در اختیار پیمانکاران قرار نگرفته است، اما اوراقی که دولت در بازار سرمایه منتشر کرده و منابع نقدی را از بازار سرمایه در دو بخش اوراق سلف دولتی و اوراق مراوهه دولتی تامین کند.
مدیر نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار تصریح کرد: دولت توانسته در بخش اوراق سلف دولتی ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و در اوراق مراوهه دولتی هم ۳۴ میلیارد تومان را از بارار سرمایه به صورت نقد تامین مالی کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا دولت با فروش اوراق بدهی در بازار سرمایه باعث شده که شرکتها یا صندوقها سهام فروخته و پول خود را اوراق دولتی خریده و از این طریق موجب ریزش بازار شوند، گفت: صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه که دارای حجمی بیش از ۵۵۰ هزار میلیارد تومان هستند پشتوانهای بسیار خوب در این زمینه برای حمایت از بازار سرمایه بوده و هستند.
به گفته فدایی؛ در حال حاضر حجم صندوقهای بازارگردانی به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد که وظیفه ایجاد نقدشوندگی در بازار سرمایه را بر عهده دارند و طی ۷ ماه گذشته بالغ بر ۴۲ هزار میلیارد تومان خرید سهام را انجام داده و ۲۸ هزار میلیارد تومان نیز فروش سهام و به طور خالص حدود ۱۴ هزار میلیارد تومان خرید سهام را در برنامه فعالیت خود داشته اند.
وی افزود: علاوه بر صندوق های بازارگردانی سایر صندوق ها نیز در بازار سرمایه فعال بودند به طوری که صندوق های با درآمد ثابت نیز ۱۱ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان خرید سهام را در بازار سرمایه انجام داده اند.
وی خاطر نشان کرد: بازار سرمایه آینه تمای نمای اقتصاد کشور است اما با دو ابهام سیاسی و اقتصادی در فعالیت های خود مواجه است.
فدایی اظهار کرد: بازار سرمایه در بخش ابهامهای سیاسی بازار سرمایه منتظر به نتیجه رسیدن اقدامات دولتمردان برای رفع موانع موجود است و در بحث مربوط به ابهامهای اقتصادی نیز که شامل قیمتگذاری دستوری در صنایع مختلف است، خواهان رفع مسائل و مشکلات موجود است.
عرضه نفت خام و برخی محصولات پتروشیمی در بورس انرژی در اولویت برنامههای مجلس قرار گرفته و کمیسیون انرژی تاکید خاصی بر تقویت این بورس دارد.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس درباره عرضه منظم و مستمر نفت خام، نفت کوره و میعانات گازی در بورس انرژی به پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: در صورت باور به شفافیت و اتخاذ سیاستها و تدابیر مناسب به منظور استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه، عرضه نفت خام و فراوردههای نفتی در بورس انرژی امکانپذیر خواهد بود.
مصطفی نخعی افزود: عرضه بخش زیادی از نفت خام و فرآوردههای نفتی ضمن کشف قیمت شفاف، منابع درآمدی بیشتری را نصیب کشور کرده و ظرفیتهای بالقوه بخش خصوصی را فعالتر می کند.
نماینده مردم نهبندان و سربیشه در مجلس شورای اسلامی گفت:در حال حاضر بحث مربوط به عرضه نفت خام و برخی محصولات پتروشیمی در بورس انرژی در اولویت کارها قرار گرفته و کمیسیون انرژی هم به آن تاکید ویژه دارد.
وی در ادامه اظهار کرد: ما به دنبال تقویت بورس انرژی هستیم به این صورت که بیشتر ظرفیت حوزه انرژی در بخش های مختلف (بالادستی و پایین دستی) و بخش عمده ای از محصولات پتروشیمی با پایه انرژی در بورس انرژی عرضه شود.
نخعی عنوان کرد: بنابراین، این موضوع به شفاف سازی بیشتر و رقابتی شدن قیمتها و استفاده از توانمندی بخش خصوصی در دوران تحریم کمک خواهد کرد.
این نماینده مجلس خاطر نشان کرد: امیدوارم تلاش برای رونق و توسعه روزافزون بازار انرژی کشور که منطبق با سیاستهای کلان اقتصادی حاکم بر کشور است، بتواند در بلندمدت علاوه بر تقویت توانمندی های بخش خصوصی به ارتقاء شفافیت و رقابت در بازار انرژی ایران، منجر شود.
میم کوین دوجایلان مارس (Dogelon Mars) که نامگذاری آن برگرفته از نام ایلان ماسک بوده، از ابتدای اکتبر تاکنون ۳,۷۸۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرده است. این جهش بزرگ سبب شد تا ارزش بازار دوجایلان از حدود ۲۶ میلیون دلار در ابتدای اکتبر به ۱.۱۹ میلیارد دلار در پایان این ماه برسد. این ارز دیجیتال هم اینک رتبه ۹۲ را در بازار به خود اختصاص داده است.
در یک سال گذشته، با رشد قیمت بیت کوین و ارزهای دیجیتال، چهرههای جدیدی وارد این بازار شدند و فرهنگ این حوزه تا حدودی تحتتأثیر قرار گرفته است. رشد سرسامآور قیمت میم کوینهایی مانند شیبا اینو در چند ماه اخیر، باعث شده است تا برخی از اعضای جامعه ارز دیجیتال به سرمایهگذاری در این توکنها روی بیاورند. اما آیا ظهور این توکنها که عمدتاً کاربرد خاصی هم ندارند، میتواند برای رشد اکوسیستم ارزهای دیجیتال مفید باشد؟
به گزارش کوین تلگراف، سال ۲۰۲۱ تا به اینجای کار سال جهش بازار ارزهای دیجیتال بوده است. عرضه اولین صندوق قابلمعامله در بورس (ETF) بیت کوین تاریخ آمریکا، نشانهای برای تبدیلشدن ارزهای دیجیتال به یکی از جریانهای اصلی اقتصاد است و میتواند سطح دسترسی سرمایهگذاران به این کلاس دارایی را افزایش دهد.
ورود اعضای جدید به بازار ارزهای دیجیتال در طول سال ۲۰۲۱، تأثیر عمیقی بر فرهنگ کلی این اکوسیستم گذاشته است. در این مدت آرمانهایی مانند حفظ حریم خصوصی و برخورداری از یک ابزار ذخیره ارزش قابلاعتماد، با روی کار آمدن میم کوینها کمی به حاشیه رفت. اکنون استفاده از میمهای مشهور برای ابراز احساسات، در جامعه ارز دیجیتال توییتر فراگیر شده است؛ جایی که کاربران هر روز به هم «صبح بخیر» میگویند و با احترام خاصی یکدیگر را «سِر» صدا میزنند.
اکنون اما میم کوینهایی مانند دوج کوین و شیبا اینو که با تصاویر سگها و حیوانات خانگی مشهور شدهاند، بار دیگر توجه سرمایهگذاران بازار ارزهای دیجیتال را به خود جلب کردهاند و این موضوع طرفداران افراطی بیت کوین را تا حدی آزردهخاطر کرده است. دیگر حتی رسانههای خبری مرجع هم نمیتوانند از صحبت کردن درباره رشد فرهنگ میم کوینها اجتناب کنند.
ورود اعضای جدید به بازار ارز دیجیتال در حال تغییردادن چشمانداز این اکوسیستم است و در ادامه این مطلب هم قصد داریم چگونگی تغییر فرهنگ جامعه ارز دیجیتال و تأثیرگذاری میم کوینها بر این بازار را مورد بررسی قرار دهیم.
تغییر رفتار بازار از زبان گوگل
ن بازار ایجاد کرده است را میتوان در نتایج مربوط به تحقیقات جدید باکانسی تکنالجی (Bacancy Technology) مشاهده کرد. نتایج این بررسی نشان میدهد که میان ارزهای مطرح بازار، دوج کوین تا به اینجا بیشترین میزان جستجوی سال ۲۰۲۱ آمریکا را به خود اختصاص داده است و در مقایسه با بیت کوین که در رده دوم قرار گرفته، ۲.۳ میلیون بار بیشتر جستجو شده است.
ارز دیجیتال دوج کوین پیش از جهش بازار در سال ۲۰۱۷، بهعنوان یک شوخی با تصویر مربوط به یک سگ نژاد شیبا اینو دوستداشتنی وارد بازار ارزهای دیجیتال شد.
دوج کوین تا همین اواخر توسعه و بهروزرسانیهای بسیار محدودی را تجربه کرده بود و هیچ نقشه راهی برای آینده این این ارز دیجیتال وجود نداشت. در سال ۲۰۲۱ اما، جامعه ارز دیجیتال بار دیگر این پروژه را احیا کرد و قیمت آن را از زیر ۰.۰۱ دلار به اوج ۰.۷۳۸ دلاری رساند و حمایتهای ایلان ماسک هم جایگاه این میم کوین را تا حدی تثبیت کرد. موفقیت دوج کوین در ادامه باعث شد تا تیمهایی با هدف به روزرسانی و افزودن قابلیتهای جدید به شبکه این ارز دیجیتال تشکیل شود.
همچنین بخوانید: دوج کوین چیست؟ هر آنچه باید درباره این ارز دیجیتال بامزه بدانید
در ردهبندی برترین ارزهای بازار از نظر حجم جستجوی سالانه در ایالات متحده، شیبا اینو در رده چهارم قرار گرفته است. با اینکه قیمت و محبوبیت این میم کوین تا آوریل (فروردین) سال جاری افزایش معنیداری را تجربه نکرده بود، توانسته بسیار از پروتکلهای لایه اول و پروژههای فعال در حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را پشت سر بگذارد و پایینتر از بیت کوین و اتریوم در رده چهارم قرار گیرد.
سگهایی که محبوبتر میشوند
به نظر میرسد سرمایهگذارانی که بهتازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شدهاند، بهجای آنکه بهدنبال یک محصول مالی کارآمد و ابزاری برای ذخیره ارزش باشند، به سراغ توکنهای با عرضه کل بالا و بعضاً نامحدودی میروند که خود را «بهترین دوست آدمها» معرفی میکنند و به سرمایهگذاران وعده ثروتاندوزی یکشبه را میدهند.
میم کوینها اکنون تا حدی محبوب شدهاند که وبسایت کوین مارکت کپ (CoinMarketCap) یک صفحه ویژه برای ردهبندی این توکنها راهاندازی کرده است؛ فهرستی در حال رشد که اکنون نام بیش از ۱۸۰ توکن در آن دیده میشود.
برخی از شرکتهای مطرح فعال در حوزه ارائه خدمت مالی مانند کارگزاری رابین هود (Robinhood)، بدون توجه به نظر تحلیلگران و طرفداران بیت کوین درباره ناکارآمدی این بخش نوظهور، دوج کوین را به بازار خود اضافه کردهاند و تاکنون هم درآمد قابلتوجهی از معاملات این ارز دیجیتال داشتهاند. این اتفاق نشان میدهد که میم کوینها نظر کارگزاران دیگر را هم به خود جلب کردهاند؛ شرکتهایی که درآمد آنها وابسته به کارمزد معاملات است و با ورود کاربران جدید میتوانند پول بیشتری به جیب بزنند.
کوین بیس، بزرگترین صرافی ارز دیجیتال آمریکا، هم دوج کوین و شیبا اینو را به فهرست ارزهای خود اضافه کرده است. اضافهشدن شیبا اینو به کوین بیس با افزایش قیمت این میم کوین در ۲۷ اکتبر (۵ آبان) همراه بود و بهدنبال آن افزایش بیسابقه تقاضا از سوی کاربران باعث شد تا سیستم این صرافی از دسترس خارج شود.
شاید سرمایهگذاران جوانتر بیت کوین را به چشم یک ارز قدیمی نگاه کنند که ممکن است قیمت آن در آینده بالا برود، اما بیشتر آنها معتقدند که بیت کوین در این مقطع آنها را ثروتمند نخواهد کرد. از طرفی دیگر قیمت شیبا اینو در کمتر از ۳۰ روز رشدی ۱,۰۰۰ درصدی داشته است و پایینبودن قیمت آن همچنان برای برخی از سرمایهگذاران جذاب به نظر میرسد.
آینده میم کوینها چگونه خواهد بود؟
آنطور که پیداست میم کوینها آمدهاند که بمانند و فهمیدن این موضوع که آنها چه تأثیر بر بازار میگذارند و در آینده به چه سمتی میروند، میتواند برای سرمایهگذاران باهوشتر ایده خوبی باشد.
دوج کوین و شیبا اینو هر کدام به نوعی نماینده جریان بزگتری هستند که در آن اکوسیستم بلاک چین در حال حرکت از شبکههای مبتنی بر اثبات کار، به سمت شبکههای مبتنی بر اثبات سهام است. در این جریان دوج کوین نماینده ارزهایی مانند بیت کوین است که از سازوکار اثبات کار استفاده میکنند و شیبا اینو نماینده آن دسته از توکنهاست که بر بستر شبکههای مبتنی بر اثبات سهام عرضه میشوند، از قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند و از ویژگیهای برخوردار هستند که در نسخه دوم شبکه اتریوم وجود دارد.
دوج کوین توکنی برای قدیمیهای بازار ارز دیجیتال است؛ کسانی که ترجیح میدهند از یک شبکه امن استفاده کنند که در ذخیره و انتقال ارزش قابلاعتماد است. از طرفی دیگر، شیبا اینو نسل جدید میم کوینهاست که با راهاندازی صرافی غیرمتمرکز شیبا سواپ (ShibaSwap) و مجموعه شیبوشی (Shiboshi)، وارد بازار امور مالی غیرمتمرکز و توکنهای غیرمثلی (NFT) شده است.
همچنین بخوانید: آینده بیت کوین؛ ۱۲ سناریو از جایگزینی با طلا تا نابودی
سیر تکامل رفتاری بازار ارزهای دیجیتال
ایده بیت کوین و ارزهای دیجیتال برخواسته از تفکر مبارزان طرفدار استقلال مالی، سایفرپانکها و مردم آزادیخواه است؛ کسانی که قصد داشتند بار دیگر حاکمیت نظام مالی را در دست بگیرند و از شر سیستم متمرکز بانکداری جهانی خلاص شوند.
با گذشت زمان و رشد اکوسیستم ارزهای دیجیتال، بسیاری از این آرمانها به سمت مفاهیمی رفت که برای جامعه بزرگتری از کاربران جذابیت داشت.
با اینکه اعضای قدیمی جامعه ارز دیجیتال تمایلی به پذیرش این موضوع ندارند، یکی از راههای جلب مشارکت بیشتر در بازار و بهدنبال آن افزایش قیمت بیت کوین و آلت کوینها، ظهور بخشهای فرعی جدید مانند میم کوینهاست؛ بخشی که وابسته به علایق عموم مردم به چیزهایی مانند شخصیتهای ابرقهرمانی، تیمهای ورزشی و شوخیهای ادامهدار با تصاویر طنز اینترنتی است.
اینها درست همان چیزهایی هستند که هر روز در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند، در دورهمیهای شبانه درباره آنها صحبت میشود و بیشترین شانس را برای تأثیرگذاری بر شناخت مردم دارند. بنابراین میم کوینها میتوانند بر پذیرش گسترده ارزهای دیجیتال تأثیر مثبتی داشته باشند.
مدیریت توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران با صدور اطلاعیه از تاریخ انقضای اعتبار گواهی سپرده پسته با سررسید سال ۱۴۰۰ و مهلت تحویل کالا از انبار خبر داد.
به گزارش پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) و به نقل از کالاخبر؛ در اطلاعیه منتشره که مخاطب آن کلیه کارگزاران و فعالان بازار سرمایه به ویژه فعالان بازار گواهی سپرده کالایی پسته هستند آمده است، تاریخ انقضای اعتبار گواهی سپرده کالایی و آخرین روز معاملاتی نماد گواهی سپرده پسته فندقی و بادامی انبارهای شرکت سبز دانه کویر و شرکت زرین زعفران مشرق زمین روز چهارشنبه هفته آینده ۱۹ آبان ماه خواهد بود و پس از آن گواهی مزبور قابلیت معامله در بورس را ندارد، بنابراین دارندگان گواهی سپرده کالایی نماد فوق باید قبل از تاریخ مذکور، نسبت به فروش گواهی سپرده یا خروج کالا از انبار اقدام کنند.
در ادامه این اطلاعیه اشاره شده مطابق دستورالعمل پذیرش انبار و صدور، معامله و تسویه گواهی سپرده کالایی، دارندگان گواهی سپرده کالایی نماد فوق، تا روز یکشنبه ۳۰ آبان ماه مهلت دارند تا با مراجعه به انبار و پرداخت هزینه های انبارداری، نسبت به تحویل کالا اقدام کنند و در صورت عدم مراجعه دارنده گواهی سپرده کالایی یا نماینده قانونی وی به انبار پس از مهلت مذکور، انباردار خروج نهایی کالا را ثبت کرده و متعاقبا تضامین تودیع شده توسط شرکت سپرده گذاری مرکزی آزاد و به انباردار مسترد می شود.
مجمع فوق العاده گروه توسعه مالی مهر آیندگان صبح شنبه 8 آبان با دستور جلسه تصمیم گیری درخصوص افزایش سرمایه با حضور 90.4 درصد سهامداران برگزار و باتوجه به صدور مجوز توسط سازمان بورس، افزایش سرمایه 200 درصدی از محل سود انباشته مورد تصویب قرار گرفت.
براین اساس، “ومهان” به منظور جبران بخشی از مخارج سرمایهگذاری صورت گرفته، سرمایه فعلی را از هزار به 3 هزار میلیارد تومان رساند.
ذوب در مهر از فروش داخلی تیرآهن، میلگرد، کلاف، فرآورده های جانبی، شمش کالایی، ریل و سایر محصولات و فروش صادراتی تیرآهن، میلگرد، کلاف، فرآورده های جانبی و شمش کالایی بالغ بر 3.1 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرد.
این شرکت فرابورسی در عملکرد 7 ماهه بالغ بر 19.2 هزار میلیارد تومان درآمد شناسایی کرد که نسبت به مدت مشابه سال قبل با رشد 104 درصدی روبرو شد. از مجموع فروش در این مدت بالغ بر 8.9 هزار میلیارد تومان مربوط به فروش صادراتی بود.
همراه در دوره مهر از کارکرد مشترکین خطوط دائمی و اعتباری ، استفاده از امکانات شبکه توسط سایر شرکت های تلفن همراه (اتصال متقابل )، فروش خطوط جدید تلفن همراه، خالص خدمات ارزش افزوده و سایر بالغ بر 2.4 هزار میلیارد تومان درآمد داشته است.
بیشترین درآمد کسب شده طی دوره مهر از کارکرد مشترکین خطوط اعتباری به میزان 1.3 هزار میلیارد تومان (معادل 55 درصد درآمد) و کارکرد مشترکین خطوط دائمی بالغ بر 906.5 میلیارد تومان بوده (معادل 37 درصد درآمد) است.
این شرکت بورسی در عملکرد 7 ماهه 16.2 هزار میلیارد تومان درآمد شناسایی کرده و در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با رشد 23 درصدی روبرو شد.
بدون دیدگاه