بورس تهران در هفته‌ای که گذشت با افزایش ارتفاع ۳/ ۲‌درصدی، فاصله خود تا سقف ثبت‌شده در سال‌۱۴۰۰ را به کمتر از یک‌درصد رساند. شدت‌گرفتن انتظارات تورمی آن‌هم در روزهایی که خبر مثبت و واضحی از احیای برجام در آینده نزدیک به فعالان بازارها و صاحبان سرمایه مخابره نمی‌شود، بار دیگر بازار دارایی‌ها را به گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای جذاب برای در امان ماندن از گزند تورم تبدیل کرده است. این مهم سبب شد تا در هفته گذشته با وجود فروشنده ماندن سهامداران خرد، اما سرمایه خروجی این دسته از معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران برای دومین هفته متوالی کمتر از ۱۰۰ میلیارد‌تومان بود.
همگام با صنایع بورسی
در هفته‌ای که گذشته بورس تهران شاهد انتقال سهامی به ارزش حدود ۹۳ میلیارد‌تومان از سبد سهام حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به پرتفوی معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران عمده این بازار بود. در این میان نگاهی به‌ عملکرد ۳۹ صنعت فعال بورسی نشان از خالص خرید مثبت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در ۱۶ گروه دارد. صنایعی که عمدتا در زمره گروه‌های ریالی و تولیدکنندگان کالاهای اساسی جای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفتند. در این‌خصوص می‌توان به گروه زراعت و محصولات غذایی اشاره کرد که در هفته گذشته از جذابیت بالایی برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران خرد بورس تهران برخوردار بودند و در مجموع با خالص ورود ۱۲۴‌میلیارد و ۹۳۱‌میلیون‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همراه شدند. در این میان تداوم وضعیت مناسب قیمت نفت در بازار جهانی و بهبود کرک‌اسپرد پالایشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها سبب شد تا حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها خالص خریدی به ارزش ۶۵‌میلیارد و ۵۳۶‌میلیون‌ تومان در سهام زیرمجموعه گروه فرآورده‌های نفتی ثبت کنند. در آنسوی بازار اما ۲۳ صنعت با خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حقیقی مواجه شوند. در صدر این صنایع، گروه فلزات اساسی بود که در مجموع دادوستدهای هفته‌ای که گذشت شاهد انتقال سهامی به ارزش ۶۸‌میلیارد و ۴۵۰‌میلیون ‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود، پس از آن نیز نوبت به زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شرکت‌های چندرشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای صنعتی رسید ‌تا با خالص فروش ۵۶‌میلیارد و ۸۰۹‌میلیون ‌تومانی هفته سوم اردیبهشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماه را سپری کنند.

نگاهی به روزهای هفته
شنبه: در نخستین روز کاری هفته نماگر اصلی تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای ۹۲/ ۰‌درصد صعود کرد تا استارت یک هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افزایشی در بورس تهران زده شود. در این روز حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز خریدار بودند و خالص ورود ۱۵۴‌میلیارد و ۱۴۶‌میلیون ‌تومانی را رقم زدند. خالص خرید مثبتی که عموما در زیرمجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پالایشگاهی بورس تهران رقم خورد. این صنعت روز شنبه شاهد جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۲۱۲‌میلیارد و ۵۳۹‌میلیون‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بود.

یکشنبه: رشد میانگین قیمت سهام در دومین روز هفته نیز ادامه پیدا کرد و دماسنج بورس ۶/ ۰‌درصد دیگر ارتفاع گرفت، با وجود این حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تصمیم گرفتند بخشی از سهام خود را نقد کنند. در این روز شاهد جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۵۹‌میلیارد و ۷۳۹‌میلیون‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودیم. روز یکشنبه در مقابل خالص خرید حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در ۱۴ گروه بورسی، ۲۳ صنعت با خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد مواجه شدند. در صدر این لیست خروج، شرکت‌های چندرشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای صنعتی با خالص فروش ۵/ ۲۲ میلیارد‌تومانی حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها قرار داشتند. در آنسوی بازار ولی فلزی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با محوریت «فخوز» و «فولاد» شاهد جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۶/ ۲۶ میلیارد‌تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودند.

دوشنبه: در میانه معاملات هفته گذشته، ورق بازار برگشت و نماگرهای بورسی قرمزپوش شدند. در این میان شاخص‌کل بورس ۸۳/ ۰درصد و نماگر هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن ۵۲/ ۰‌درصد عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی کردند و سهامداران حقیقی نیز خالص فروش ۳۲۶ میلیارد‌تومانی را رقم زدند. پالایشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها روز دوشنبه در صدر لیست خروج حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جای گرفتند تا با خالص فروش ۲/ ۷۲ میلیارد‌تومانی، این دسته از سهامداران به ذخیره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازی بخشی از سود کسب‌کرده در روزهای ابتدایی هفته مشغول شوند. در ادامه لیست خروج حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سهام زیرمجموعه گروه خودرو خودنمایی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد که با جابه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جایی سهامی به ارزش ۴۰‌میلیارد و ۴۶۴‌میلیون‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی مواجه شد.  

سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنبه: افت قیمت سهام در چهارمین روز کاری هفته هر چند ناچیز اما ادامه پیدا کرد و همزمان با کاهش ارتفاع ۰۴/ ۰‌درصدی شاخص‌کل، حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز خالص فروش حدود ۷۰ میلیارد‌تومانی را رقم زدند.۲۷ صنعت بورسی روز سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنبه در لیست خروج حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جای گرفتند که در صدر این خروج سرمایه، گروه‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محور بورس تهران قرار داشتند. در این‌خصوص می‌توان به صنعت فلزات اساسی، فرآورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نفتی و محصولات شیمیایی اشاره کرد که در مجموع شاهد انتقال سهامی به ارزش ۱۳۲‌میلیارد و ۹۷۵‌میلیون ‌تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودند.

چهارشنبه: در روز پایانی هفته، شاخص‌کل بورس تهران به حوالی سقف ثبت‌شده در سال‌گذشته رسید، پس از آنکه آمار و ارقامی درخصوص افزایش نرخ چهار گروه کالای اساسی شامل مرغ، تخم‌مرغ، لبنیات و روغن روی خروجی برخی سایت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و کانال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خبری رفت، دلار رو به افزایش گذاشت و روز چهارشنبه برای ساعاتی به کانال ۳۰‌هزار‌تومان نیز سرک کشید. برای بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز همین دو سیگنال کافی بود تا نماگر اصلی این بازار با رشد ۶/ ۱‌درصدی، فاصله خود تا فتح سقف ثبت‌شده در سال‌۱۴۰۰ را به ۷/ ۰کاهش دهد. در این روز حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز خالص خرید ۲۰۸‌میلیارد و ۶۰۸‌میلیون‌ تومانی را رقم زدند. 

 

افزایش انتظارات تورمی مسیر بازارهای سرمایه‌گذاری را با تغییرات جدیدی روبه‌رو کرده است. در روزهای گذشته تحرکات بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی و منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در راستای احیای برجام پس از وقفه دوماهه، سیگنال جدیدی به بازارهای دارایی مخابره کرده است. از سوی دیگر قیمت دلار که در هفته‌های اخیر طرفداران این بازار را برای تکرار خیز صعودی ناامید کرده بود، همزمان با افزایش انتظارات تورمی بار دیگر به میدان رقابت بازگردانده است. رقابت بازارهای سرمایه‌گذاری این‌روزها از دریچه‌های مختلف زیر ذره‌بین تحلیلگران اقتصادی قرار گرفته و در عین حال جذابیت‌های بسیاری را برای همراهان خود به ارمغان آورده است، درحالی‌که کریپتوبازان در سردرگمی به‌سر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند و نظاره‌گر افت‌های پی در پی قیمتی هستند، بازارهای دیگر عزم خود را برای رشدی پر قدرت جزم کرده‌اند.
همزمان با این روند بازار سرمایه نیز که در دو سال‌اخیر فراز و فرود بسیاری را پشت‌سرگذاشته از اواخر ۱۴۰۰ روی دیگری از خود را به سرمایه‌گذاران نشان داده است. این موضوع سبب شده تا فعالان بورسی راحت‌تر بتوانند برای سرمایه‌های خود تصمیم‌گیری کنند، اما از آنجا که معمولا بازارهای سرمایه‌گذاری در ایران تحت‌تاثیر عوامل داخلی و خارجی تغییر مسیر می‌دهند صاحبان سرمایه با ورود به فاز احتیاط با ابهاماتی در این زمینه مواجه شدند. تا هفته گذشته که اخبار اقتصادی، کمتر به انتظارات تورمی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرداخت بازارهای دارایی نیز با ثبات بیشتری در عملکردشان پیشروی می‌کردند‌ اما از روزهای آخر هفته قبل و با پررنگ شدن اخبارمعیشتی، بازارهای مذکور سمت و سوی جدیدی پیداکردند، به‌طوری‌که پیش‌بینی‌ها از تداوم این وضعیت حداقل در کوتاه‌مدت حکایت می‌کند.

بورس تهران تحت‌تاثیر چند عامل اثرگذار داخلی و خارجی ۱۴۰۱ را نیز پرقدرت آغاز کرد به‌گونه‌ای حتی این بازار توانست در صدر بازارهای سرمایه‌گذاری قرار گیرد. این وضعیت انتظارت جدیدی از تالارهای شیشه‌ای را به رخ هواداران کشید. بر همین اساس برآوردها احتمال کمی از وقوع یک ریزش یا صعود پرمقدار در شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بورسی می‌دهند و به نظر می‌رسد در هفته جاری نیز نوسان کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مقدار در محدوده فعلی همانند هفته گذشته را ادامه دهد. گرچه می‌توان از بازارارز به‌عنوان نوسانی‌ترین بازار در روزهای اخیر نام برد اما همان‌طور که تجربه نشان داده مسیر حرکت بازار ارز به طرز چشمگیری بر روند بازارهای دیگر اثرگذار است. عبور قیمت دلار از ۳۰‌هزار تومان و حواشی تورمی که درمیان کالاهای اساسی به‌وجود آمد می‌تواند اثرات مقطعی را بر برخی صنایع بورسی بگذارد، اما با توجه به اظهارات اخیر رئیس دولت نسبت به کنترل و مهار افزایش قیمت‌ها اگر در چند روز آینده قیمت دلار با کاهش محسوس (که بعید به‌نظر می‌رسد) مواجه شود، در روند شاخص‌کل بازارسهام نیز تغییراتی را احتمالا شاهد خواهیم بود. بدین ترتیب ممکن است مسیر نقدینگی تا حدودی با تغییراتی مواجه شود، تغییرات به‌معنای جابه‌جایی سهام میان صنایع مختلف اعم از دلاری به ریالی خواهد بود، اما در سناریوی محتمل‌تر با توجه به وضعیت قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی حتی در صورت افت قیمت دلار هم به دلیل اینکه طی یک سال‌اخیر در بازار کامودیتی‌ها شاهد ثبت رکوردشکنی‌های پی در پی محصولات اساسی بودیم، افت اندک نرخ اسکناس آمریکایی نمی‌تواند بازار را از مسیر صعودی بازدارد.

 

زمزمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تغییرات در روند متوقف‌شده احیای برجام، تا حدودی باعث شد که جمع توییتری بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و اقتصادی که متاثر از گرانی کالاها و اعتراضات مردم بود، به این موضوع توجه کند. نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هم حول محور اگر بشود، چه می‌شود و چند و چون و تاثیر آن بر اوضاع کشور بود. سبزپوشی بورس که در روزهای گذشته عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از فعالان حوزه بورس را نگران کرده بود بازهم جزو سوژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این جمع بود.
در همین رابطه فرشاد قاآنی، فعال حوزه بورس در صفحه خود نوشت: «احتمالا داریم به روزهایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در بورس نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم که دمپایی را پرت کنی روی کیبورد، هر نمادی تایپ شد بخری، سود بدهد.‌»

او در ادامه این توییت به سهامداران توصیه کرد: «مراقب اساتید اینستاگرامی، کلاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاس و توییتری باید بود…‌» سوژه دیگر هم عدم‌حضور عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گذشته و کاندیدای سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی کلاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاوس بود. ماجرا از این قرار بود که در شب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته قرار بود همتی در یکی از اتاق‌های این شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی به بررسی مسائل اقتصادی روز کشور بپردازد اما این حضور در دقایق باقی‌مانده به بر‌گزاری این نشست، لغو شد. بعد از عدم‌حضور عبدالناصر همتی در این نشست، خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود این سوال را مطرح کردند که بحث آزاد درباره مسائل اقتصادی چه خطری دارد؟ عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دیگر هم به این مساله می‌پرداختند که چرا باید برای فردی که در حال‌حاضر مسوولیتی ندارد و صرفا می‌خواهد نظرات خود را مطرح کند، محدودیت ایجاد شود؟ اما این ماجرا به ضرر همتی هم تا حدودی تمام شد. یکی از شعارهای انتخاباتی او و طرفدارانش که عمدتا در خارج از کشور بودند، زیر میز زدن بود. اصطلاحی که برای تغییر امور و زیر بار شرایط نرفتن، استفاده می‌شد. با این اتفاقی که افتاد و همتی موفق به صحبت کردن در یک شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی که مخاطبان محدودی هم داشت، نشد، خیلی از افراد این سوال را مطرح کردند که وقتی توان تصمیم‌گیری و قدرت حضور در یک شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی را ندارید، چطور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواستید زیر میز بزنید؟ آنها همچنین خطاب به افرادی که بعد از گرانی کالاها، در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان می‌نوشتند که این نتیجه عدم‌رای دادن به همتی بود، می‌نوشتند که هر شخص دیگری بود، این وضعیت به‌وجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد و بعد با کنایه به این موضوع اشاره می‌کردند‌ که سال‌هاست تمام وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و شعارها و حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قشنگ و زیر میز زدن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، برای زمان قبل از انتخابات است. از فردای انتخابات وقتی فرد پیروز میدان می‌شود، وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و شعارها و حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قشنگ نه‌تنها رنگ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بازند، بلکه زیر میز زدن هم بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ادبی و تندروی تلقی می‌شود.

در فضای کلی توییتر فارسی اما گرانی کالاها، تورم افسارگسیخته، اعتراضات مردم در برخی از شهرهای کشور که حتی خبر‌گزاری دولت هم آن را تایید کرد و ترس و دلهره از روزهای پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو جزو نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اصلی بود.

حسن سبحانی، نماینده اسبق مجلس در صفحه توییتر خود در رابطه با وضعیت اقتصادی کشور نوشت: «در اقتصاد ایران، ضرورت یکسان‌سازی نرخ ارز، عبارت مانوسی است که از ناحیه دلالان ارز مطرح و به واسطه برخی از اقتصادخواندگان پشتیبانی نظری و به دفعات عملیاتی شده و بدون استثنا به شکست انجامیده است. اقتصاد نه صحنه ماجراجویی، که عرصه عقلانیت و محاسبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌است.‌» خیلی دیگر از افراد هم در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود خروج از این وضعیت و بهبود شرایط معیشتی و اقتصادی مردم را در گرو احیای برجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند. به اعتقاد آنها آشتی با دنیا و احیای برجام، چاره عبور از بحران اقتصادی به‌وجود آمده در کشور است. آنها همچنین به این موضوع می‌پرداختند که پافشاری روی این مساله که برجام با سفره مردم گره نخورده است، اوضاع اقتصادی را به این روز انداخته است و سیاستگذاران کشور با رصد زندگی مردم و اوضاع اقتصادی کشور به دور از سوگیری سیاسی، به‌خوبی می‌توانند متوجه این موضوع بشوند، اما هشتگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ترندشده در فضای توییتر فارسی در آخرهفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که گذشت به ترتیب تعداد استفاده شامل: دولت مردمی، ایران و گرانی می‌شد. هشتگ گرانی توسط بیش از ۱۹‌هزار کاربر مورد‌استفاده قرار گرفت و هشتگ دولت مردمی هم با بیش از ۳۵‌هزار نفر استفاده جزو ترندهای توییترفارسی بود.

مجیدرضا حریری

رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین

اینکه اقتصاد ما یکبار باید درد جراحی را تحمل کند کاملا درست است، اما تا اقتصاد شفاف، رقابتی و آزاد نشود این بیمار باید جراحی‌های متعدد را بپذیرد در حالی‌که هر بار هم بیمار ضعیف‌تر است و هم درد و ریسک مرگ زیادتر !

شاخص‌کل بورس تهران از روزهای پایانی اسفند‌ماه روند رو به رشدی را در پیش گرفته و در هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اخیر از میانه کانال یک‌میلیون و ۵۰۰‌هزار واحد نیز عبور کرد. کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه پیش‌بینی می‌کنند این هفته نیز شاخص‌کل بورس روند رو به رشدش را ادامه دهد. افزایش قیمت دلار، نظام یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای جدید و افزایش قیمت‌ها در برخی از کالاهای اساسی و همچنین ادامه روند رشد قیمت‌ها در بازارهای جهانی دلایلی هستند که کارشناسان برای احتمال رشد بازار در هفته آتی، به آن اشاره می‌کنند. در این میان اما یکی از این کارشناسان پیش‌بینی می‌کند نرخ دلار در هفته پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو کمی کاهش یابد و این اتفاق باعث لیدری گروه خودرو و بانک در بازار شود.
رشد آهسته  و  پیوسته سهام
رشد سهام صنایع غذایی
بهروز شهدایی، کارشناس بازار سرمایه: به‌نظر می‌رسد بازار سهام در هفته پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو مانند هفته پیش ‌روند رو به رشدی داشته باشد؛ البته ممکن است در این بین بالا و پایینی هم صورت گیرد اما در کل بازار صعودی خواهد بود. دلیل آن هم فصل مجامع و همچنین افزایش نرخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کالاهای اساسی در یکی دو هفته اخیر است. بر این اساس پیش‌بینی می‌شود شاهد افزایش ارزش سهام شرکت‌های صنایع غذایی باشیم؛ حتی شرکت‌هایی که از نظر بنیادی وضعیت خوبی ندارند. طبیعی است سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که دارای مزیت نسبی هستند با همان روند آهسته و پیوسته رشد کنند. برخی شرکت‌ها نیز هستند که سال‌مالی آنها رو به اتمام است و همین روزها تمام می‌شود. این شرکت‌ها بر اساس استاندارد ۱۵ حسابداری به دلیل شناسایی EPS ممکن است جذابیت بیشتری برای حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داشته باشند. بازارهای مالی در دنیا معمولا ریسک دارند اما متاسفانه بازارهای ما فقط ابهام دارد و این ابهامات تمام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدنی هم نیست.

هر اتفاقی در هر حوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بیفتد روی بازارهای مالی اثر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد. دعوای حقوقی ایران و غرب بر سر برخی مسائل، سرنوشت برجام و تهدید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که از جانب اتحادیه اروپا صورت می‌گیرد و همچنین اتهامات جدید آژانس بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی انرژی اتمی به ایران مخاطرات بالقوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که بازارهای مالی کشور را تهدید می‌کند. البته این تهدیدات هم تا حدی برای بازار و فعالان آن تکراری شده است؛ چون داستان امروز و دیروز نیست. همچنین افزایش قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در کالاهای اساسی نیز مشکلاتی به‌وجود آورده که این مساله نیز یکی دیگر از ابهامات بازار است.

در این بین سهامداران باید در معاملات خود دقت کافی داشته باشند و با توجه به این شرایط دست به خرید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وفروش بزنند. همان‌طور که کارشناسان و متخصصان امر تاکید دارند خریدها باید روی سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادی باشد؛ سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که هر اتفاقی بیفتد (یعنی حتی اگر ریزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سنگین هم داشته باشیم) در ذات خود ارزش داشته باشند و بعد از گذشت مدتی از ریزش، ارزش خود را به‌دست آورند، بنابراین نباید دنبال سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نوسانی و سیگنالی رفت؛ خصوصا اینکه اکنون دوباره حجم معاملات حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در حال افزایش است و ممکن است بار دیگر اتفاقاتی که دو سال‌قبل افتاد، تکرار شود، یادمان هم باشد دولت هنوز بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پول است. نگوییم دولت قبلی پول نداشت و مشکلاتی را برای بازار به‌وجود آورد و پس دیگر تکرار نمی‌شود. این تحلیل غلط است. دولت هنوز بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پول است و سهامداران باید با احتیاط وارد سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها شوند.

در این میان باید این نکته را نیز یادآوری کرد که احتمال می‌رود تقسیم سود در مجامع سهام عدالت بهتر از سال‌های قبل باشد. افرادی که دنبال سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجمعی و سود مجمع هستند بهتر است به این نکته توجه داشته باشند که برخلاف سال‌گذشته که سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در سبد سهام عدالت مانند «فولاد» و «فملی» یا «پارس» تقسیم سود پایینی داشتند، امسال احتمال اینکه در مجامع به سهامداران آنها سود بالاتری داده شود، وجود دارد. این احتمال هم از اظهارات و ادعاهای دولت مبنی‌بر ریشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کن کردن فقر نشات می‌گیرد؛ چراکه آقای رئیسی تاکیدش بر ریشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کن‌کردن فقر است، بنابراین به‌نظر می‌رسد برنامه دارد که سود نسبتا بهتری (نسبت به سال‌های قبل) به سهامداران عدالت که حدود ۵۰‌میلیون نفر هستند، بدهد.

اثرات بورسی کاهش احتمالی دلار
مهدی افنانی، کارشناس بازار سرمایه: با تغییرات جدید اقتصادی شرایط همه بازارها شکل تورمی به خود گرفته، اما توقع ‌می‌رود دلار در هفته پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو از این شکل فاصله بگیرد و به سمت کم‌شدن قیمت حرکت کند. پیش‌بینی می‌شود دلار در این هفته با خبرهای برجامی و عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که دولت خواهد داشت، روی قیمت ۲۸ تا ۲۹‌هزار‌تومان قرار گیرد. برآورد این است بخشی از مبلغی که دولت به‌عنوان یارانه پرداخت کرده را از فروش ارز در سیستم نیما جبران کند، شاهد مدعا هم آن عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که ۱۰۰‌درصد بیشتر در نیما صورت‌گرفته است. تجربه این اتفاق را در دولت آقای احمدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نژاد هم داشتیم که هروقت می‌خواستند یارانه بدهند قیمت ارز را بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بردند و عرضه را بیشتر می‌کردند، دوباره از‌ ماه بعد کم می‌کردند. بر اساس این تجربه معتقدم از روز شنبه دلار می‌تواند روند کاهشی در پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گیرد. از طرفی بازارها به بحث‌ها پیرامون برجام هم واکنش نشان می‌دهند و نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش می‌تواند استراحت سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دلاری باشد. از آن‌سو هر زمان در بازار چنین اتفاقی می‌افتد، یعنی سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ مثل پتروشیمی که قبلا به‌خاطر افزایش نرخ دلار مقداری رشد کرده بودند برای استراحت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند، سهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خودرویی و بانکی داغ می‌شوند و معاملات مثبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری را انجام می‌دهند،  از این رو به نظر می‌رسد در روز شنبه و یکشنبه بازار مقداری سردرگمی داشته و پرعرضه باشد (البته خیلی هم منفی نباشد یعنی به صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فروش قفل‌شده نرود) و از روز دوشنبه و سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنبه به سمت خودرویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بانکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تمایل پیدا کند.

در این شرایط برجام یکی از مهم‌ترین ابهامات بازار است. از آن مهم‌تر رفتار دولت در سیاست‌های کلان نیز یکی از ابهامات دیگر است. حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ضدونقیضی هم در این‌باره زده می‌شود؛ بحث چاپ پول و یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که دولت تعهد کرده پرداخت کند که منابعش مشخص نشده است. از آن طرف هم بازارهای جهانی سومین ابهام بزرگ بازار است. بازارهای جهانی به‌ویژه نفت رفتارهای عجیبی از خود نشان می‌دهند. انتظار می‌رفت با افزایش نرخ بهره ایالات‌متحده، نرخ نفت کاهشی شود اما این اتفاق نیفتاد، با این‌حال کماکان احتمال می‌دهند بازارهای جهانی مثل نفت و طلا مقداری استراحت کنند یا کاهشی باشند؛ این اتفاق می‌تواند تاثیر خود را روی بازار ما به‌شدت نشان دهد، چه روی پالایشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و چه روی معدنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و فلزی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها.

 

بازار سهام در هفته گذشته شاهد واکنش مثبت به تصمیمات جدید دولت در حوزه یارانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بود به‌نحوی‌که با رشد ۳/ ۲درصدی شاخص‌کل و ۸/ ۳درصدی شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن، بازدهی این دو متغیر از ابتدای سال ‌به ترتیب به ۱۴ و ۲۶‌درصد رسید. ارزش معاملات اما به‌عنوان مهم‌ترین متغیر پشتیبانی‌کننده از روند صعودی، هنوز در کانال ۶‌هزار میلیارد‌تومان پرسه می‌زند و نتوانسته راه خود را به کانال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالاتر باز کند. بهبود عملکرد نسبی شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن به شاخص‌کل بنا به استناد تاریخی نشان‌دهنده احیای علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مندی افراد حقیقی به بازار است که جسارت بیشتری جهت انجام معاملات پرریسک و حرکت به سمت سهام کوچک‌تر دارند. در همین حال، اخبار مربوط به حذف ارز ۴۲۰۰‌تومانی سایه خود را بر معاملات گسترده و گروه‌های وابسته به کالاهای اساسی، شاهد صف خرید و رشد پردامنه قیمت‌ها هستند. همزمان با افزایش انتظارات تورمی، بازار ارز نیز دچار نوسان شده است.
بورس آماده صعود به کانال جدید؟
از منظر نموداری شاخص‌کل و نرخ دلار هر دو در محدوده حساس تکنیکی قرار دارند و تحلیلگران نموداری، عبور این دو متغیر از دو کانال ۵/ ۱‌میلیون واحدی و ۳۰‌هزار‌تومانی را زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ساز صعود به محدوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بالاتر ارزیابی می‌کنند.

دو روی سکه در سهام کالای اساسی
نگاهی به بازده شاخص دو صنعت زراعت و نیز غذایی (به‌جز قند و شکر) نشان می‌دهد که از ابتدای سال ‌تا پایان هفته گذشته بازدهی این دو صنعت معادل ۳۸‌درصد بوده که با فاصله زیادی از عملکرد شاخص در همین دوره (۱۴درصد) قرار گرفته است، درحالی‌که هنوز اطلاع دقیقی از نحوه قیمت‌گذاری محصولات و میزان افزایش هزینه نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تولید در دسترس نیست،

سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران حقیقی با برداشت مثبت از نتایج این تحولات به خرید سهام این گروه‌ها روی آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. استدلال کلی خریداران این است که اگر درآمد فروش و بهای تمام‌شده شرکت‌ها به یک میزان رشد کند، سود بنگاه‌ها، حتی با فرض ثبات حاشیه سود، جهش پیدا خواهد کرد. علاوه‌بر این، موجودی انبار ارزان مواداولیه و محصولات نیمه‌ساخته‌شده نیز یک عامل دیگر مساعد برای ایجاد سود غیرقابل تکرار ناشی از فروش محصولات نهایی به قیمت جدید است. در نقطه مقابل، از منظر ریسک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود می‌توان به تشدید نرخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری محصولات بعد از اجرای آزادسازی، نظارت بر انبار شرکت‌ها و افت تقاضای مصرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده اشاره کرد. علاوه‌بر این، دغدغه دیگر به ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری فعلی سهام اکثر شرکت‌های این صنعت مرتبط است که با نسبت‌های نامتعارف و در سطح چند برابری نسبت به کل درآمد فروش معامله می‌شوند که از انتظارات بالا نسبت به چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز آتی رشد سودآوری حکایت می‌کند. با عنایت به تمرکز سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران حقیقی در این سهام و رشد پردامنه قیمت‌ها، این ریسک وجود دارد تا پس از فرونشستن هیجانات، روند معکوس در این سهام در صورت عدم‌تحقق انتظارت شکل گیرد؛ وضعیتی که پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر در سقوط سهمگین سهام کوچک و زیان سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران خرد پس از ترکیدن حباب سال‌۹۹ نیز تجربه شد.

طناب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشی انتظارات تورمی و سیاست‌های انقباضی
رفتار بورس تهران در سه سال‌گذشته، بیش از هر عامل دیگری با انتظارات تورمی همگرا بوده است. در مقاطعی که چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز تحریم‌ها و کسری‌بودجه دولتی تقویت شده، قیمت سهام در مسیر صعودی حرکت کرده و هر زمان هم چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز احتمال به سرانجام رسیدن مذاکرات با اتکای کمتر تامین کسری‌بودجه به استقراض از بانک مرکزی پررنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر بوده، شاخص بورس هم سر به زیر حرکت کرده است. دو نمونه از آخرین دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های رفتار این‌چنینی یکی مربوط به پاییز تا نیمه زمستان گذشته است که با تقویت احتمال توافق و نیز سیاست‌های انقباضی، بازار سهام در مسیر اصلاح قرار گرفت و در مورد دوم، با به درازا کشیدن مذاکرات از یک‌سو و پیگیری سیاست نسبتا انبساطی پولی در قالب تزریق پایه پولی به شبکه بانکی، شاخص‌کل حدود ۳۰‌درصد از کف بهمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماه افزایش یافته است. نرخ دلار هم رفتار مشابهی بروز داده و در هفته گذشته، همگام با تاثیر دو عامل مزبور، در بازار آزاد از کانال ۲۹‌هزار‌تومان عبور کرده است. برای جهت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابی مسیر آتی بورس و ارز می‌توان به تحلیل همین عوامل پرداخت. در رابطه با تحولات سیاسی، به‌نظر می‌رسد با سفر نمایندگان سیاسی، همزمان با نزدیک‌شدن به نشست فصلی آژانس اتمی در‌ماه آینده، تحرکات دیپلماتیک برای حل موضوع تشدید شده است. از منظر سیاست پولی هم نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی وجود دارد که بانک مرکزی بار دیگر فرمان را به سمت انقباض چرخانده است.

در همین راستا، حجم عملیات هفتگی خرید اوراق بدهی دولتی از بانک‌ها، با ۱۰‌هزار میلیارد‌تومان کاهش نسبت به پایان فروردین به ۸۷‌هزار میلیارد‌تومان رسیده است. همزمان روند کاهش نرخ سود اوراق بدهی دولتی نیز در میانه کانال ۲۲‌درصدی ادامه دارد. به این ترتیب، در صورتی‌که انقباض نسبی اخیر با چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز مثبت تحولات سیاسی خارجی توام شود، می‌توان انتظار توقف یا اصلاح عمومی قیمت‌ها در بازار سهام و ارز را داشت؛ در نقطه مقابل، تداوم وضعیت مبهم رفع تحریم‌ها با پیگیری سیاست انبساط پولی، پتانسیل افزایش انتظارات تورمی و پشتیبانی از موج صعودی قیمت در دارایی‌ها را دربر دارد.

قوز بالا قوز چین در بازار جهانی؟
درحالی‌که بازارهای جهانی با آثار منفی شوک ناشی از رویکرد انقباضی فدرال‌رزرو آمریکا دست و پنجه نرم می‌کنند، بانک مرکزی چین هم به معرکه وارد شده و با کاهش روزانه ارزش یوآن در برابر دلار و افت حدود ۶‌درصدی، نرخ یوآن را به کف خود در ۱۸‌ماه گذشته رسانده است؛ این در حالی است که به لحاظ ذخایر بین‌المللی و امکان دفاع از یوآن، این امکان برای نهاد مزبور وجود داشت که از این اقدام اجتناب کند. به این ترتیب تصمیم سیاستی چین باید در راستای برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی برای مقابله با آثار منفی رشد ارزش جهانی دلار از جمله حفظ قدرت رقابتی صادرکنندگان تفسیر شود. همزمان، آخرین آمار مربوط به تراز تجاری چین در چهار‌ماه اول سال‌۲۰۲۲ حاکی از آن است که تقریبا کل رشد اقتصادی اژدهای‌زرد مرهون خالص صادرات در این دوره است. این تحولات از این جهت برای بازارهای جهانی حائزاهمیت است که کاهش ارزش یوآن، به‌طور تاریخی، با تضعیف قدرت نسبی بزرگ‌ترین وارد کننده مواد خام و انرژی در جهان مصادف شده و در مجموع تاثیر منفی بر قیمت کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داشته است؛ وضعیتی که در ترکیب با شرایط انقباضی دلار، ریسک رکود در اقتصاد جهانی را پررنگ می‌کند که تبعات آن، در صورت تحقق، می‌تواند برای بورس‌های کامودیتی‌محور از جمله بازار سهام ایران نیز نامطلوب تلقی شود.

اروپا چاره‌ای ندارد جز آنکه به فکر جایگزینی برای انرژی، نفت و گاز از کشورهای دیگر باشد که در این میان، موقعیت ایران به عنوان دومین منابع گاز دنیا بهترین جایگزین خواهد بود و نیم نگاهی به سمت ایران از سوی اروپا به ایران وجود دارد.

یک کارشناس بازار سرمایه درباره جنگ روسیه و اوکراین و تاثیر آن بر صنایع مختلف کشور به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: با توجه به اینکه روسیه حدود ۴۰ درصد گاز دنیا و ۱۰ درصد نفت دنیا را تولید می‌کند و تولید ناخالص داخلی آن حدود ۱.۵ تیلیارد دلار است که حدود ۵۰۰ میلیارد دلار آن را حجم صادرات تشکیل می‌دهد که حدود ۴۲۵ میلیارد دلار آن به اروپا صادر می‌شود، این امر نشان می‌دهد پیک صادرات روسیه به سمت اروپا بوده است.

محمد پورتدین در این‌باره افزود: به طور عمده نفت و گاز و انرژی از سوی روسیه توسط روسیه توسط ۵ خط لوله در خاک اوکراین صورت می‌گیرد، متاسفانه با اتفاقاتی که بین دو کشور افتاده، بیشتر بنادر اوکراین و روسیه تعطیل شده و بیشتر تجار دنیا از تجارت با این دو کشور دست کشیده و بسیاری هم محافظه‌کارانه این کار را انجام می دهند. بنابراین، عوامل ذکر شده دست به دست هم داده و بحران شدیدی را ایجاد کرده‌اند.

به گفته وی؛ اوکراین یکی از مهم‌ترین کشورهای اروپایی برای روسیه است و از دید اقتصادی، ژئوپولوتیک و ژئواستراتژیک برای روسیه حائز اهمیت است.

وی با اعلام اینکه ۳۰ درصد گندم کل دنیا توسط روسیه و اوکراین تولید می‌شود، توضیح داد: متاسفانه حدود ۴۰ درصد روغن آفتابگردان دنیا توسط فقط کشور اوکراین تولید می‌شود که با تحریم‌های اعمال شده و عدم بازگشایی اعتبار اسنادی بانک‌ها برای روس‌ها، شرایط پیچیده‌ای برای تمام کامودیتی‌ها و مواد غذایی ایجاد شده است.

پورتدین در ادامه اظهار کرد: طی دو سال اخیر به دلیل ویروس کرونا، اقتصاد کل دنیا شکننده شده بود و کم کم همه تحلیل‌گران و شرکت‌های دنیا خود را آماده می‌کردند که با قدرت به بازارهای جهانی برگردند و این کاهش تولید و شکنندگی که برای آنها ایجاد شده بود را جبران کنند که متاسفانه با جنگ روسیه و اوکراین، شوک وحشتناکی به اقتصاد دنیا وارد شد.

این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: این جنگ تبعات مختلفی را در پیش داشته است به طوری که تحریم‌های اروپا بر ضد روسیه نوعی خودزنی به شمار می‌آید زیرا باعث شده اروپا که بیش از ۳۰ درصد گاز خود را از روسیه تامین می‌کرده است، حالا با تحریم روسیه باید به دنبال جایگزینی برای گاز روسیه داشته باشد و یا جنگ روانی به صورت طولانی مدت ایجاد کند که در هر دو صورت اروپا به شدت ضربه خواهد خورد.

وی در ادامه بیان کرد: اروپا چاره‌ای ندارد جز آنکه به فکر جایگزینی برای انرژی، نفت و گاز از کشورهای دیگر باشد که در این میان، موقعیت ایران به عنوان دومین منابع گاز دنیا بهترین جایگزین خواهد بود و نیم نگاهی به سمت ایران از سوی اروپا به ایران وجود دارد.

پورتدین در پاسخ به این سوال که بالا رفتن قیمت گندم و روغن چه تاثیری بر قیمت‌های داخلی و بورس ایران دارد، گفت: زمانی که حدود ۳۰ درصد گندم دنیا را اوکراین و روسیه تولید می‌کنند، به طور حتم این جنگ تبعات ناخوشایندی را بر قیمت‌های داخلی به دنبال دارد. خشکسالی آمریکای جنوبی و بیماری کرونا هم باعث شده که کاهش در سطح دنیا کاملا محسوس باشد به طوری که گندم از پیک ۱۴ ساله خود گذر کرد.

وی اضافه کرد: تعدادی شرکت‌های داخلی که تولیدکننده روغن‌های غذایی و وابسته به یک شرکت عربستانی هستند، به طور قطع با کاهش نرخ منتفع خواهند شد.

این کارشناس تصریح کرد: با توجه به اینکه نرخ‌گذاری دستوری در صنعت غذایی وجود دارد و همچنان صنایع زیر سایه نرخ گذاری دستوری هستند، امیدواریم این نرخ گذاری تعدیل و آزاد شود که براساس قیمت‌های جهانی بتوانند نرخ‌گذاری کنند وگرنه در صنعت غذایی چماقی که بر سر شرکت‌های داخلی است، همچنان وجود دارد.

پورتدین در ادامه و در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه نفت یک صنعت پیشرو است، بحران جهانی چه تاثیری را بر این صنعت می گذارد؛ عنوان کرد: افزایش قیمت نفت و تثبیت قیمت آن بالای ۱۰۰ دلار، برای کل صنایع پترو پالایشگاهی سودمند است اما در این بین آهنگ و شتاب رشد محصولات و تفاضای واقعی مصرف کنندگان حائز اهمیت بوده و باید دقیق و شرکت به شرکت برسی گردد.

وی ادامه داد: برخی مواقع با افزایش قیمت نفت، سود صنعت پالایشگاهی کاهش پیدا می‌کند و همیشه افزایشی نیست. بنابراین، ما باید آهنگ رشد فراورده‌های نفت را به نسبت افزایش قیمت بسنجیم که معمولا وقتی نفت افزایش قیمتی را تجربه می‌کند با یک فاز تاخیر یک تا دو ماهه، محصولات دیگر و یا فراورده‌های نفتی هم شروع به تجربه افزایش قیمت می‌کنند و این باعث می‌شود حاشیه سود بیشتر پالایشگاهی ها هم افزایش پیدا کند.

این کارشناس در پایان افزود: تاخیر یک تا دو ماهه فرصت مناسبی برای خرید است زیرا صنعت پالایشگاهی کشور مدت‌هاست که روند نزولی را تجربه کرده و این عدم استقبال به خاطر این است که بازار تثبیت قیمت نفت در این قیمت‌ها را باور نکرده است. بنابراین اگر نفت بتواند خود را در قیمت‌های فعلی تثبیت کند، فاز تاخیر باعث می‌شود که فراورده‌های نفتی هم رشد پیدا کنند.

 

جریان غالب در بازارهای جهانی از مسیر نوسان قیمت‌ها در بازارهای فلزی وارد فاز نزولی شدیدی شده است و به نظر می‌رسد این روند ادامه داشته باشد. این مطلب حکایت از آن دارد که سیاست‌‌‌های اقتصادی دولت‌‌‌ها که به جای دست و پنجه‌‌‌ نرم‌کردن با تورم، میل به رکود را انتخاب کرده‌‌‌اند، اثرگذار بوده است؛ اگرچه موفقیت آن تا زمانی که افت قیمت‌ها به بازارهای انرژی تسری پیدا نکند، در هاله‌‌‌ای از ابهام خواهد بود. در نهایت می‌‌‌توان گفت، جریان غالب در بازارهای جهانی رکودی است و این افت قیمت‌ها به‌آرامی در بازارهای مختلف گسترش پیدا خواهد کرد.

شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LME Index کاهش نرخ شدیدی را ثبت کرده است، تا جایی که از اوج آن در اوایل مارس 2022 و رقمی نزدیک به 5500واحد، هم‌‌‌اکنون به 4‌هزار و 368واحد افت کرده است؛ آن هم در شرایطی که طی روزهای اخیر شاهد شتاب‌گرفتن این افت نرخ بودیم. کاهش بهای فلزات پایه قطعا مهم‌ترین دلیل این افت شاخص بوده است و با توجه به شتاب کاهش قیمت‌ها، بعید نیست این روند ادامه داشته باشد. این نکته به این معنی است که بازارها باید احتمال استمرار افت قیمت‌های فلزات پایه را جدی بگیرند.

نکته مهم آن است ‌‌‌که کاهش بهای فلزات پایه در شرایطی رخ می‌دهد که موجودی انبارها نیز به‌نسبت پایین بوده و همین مطلب نشان می‌دهد که بر مبنای رخدادهای بنیادین پیشین، برتری تقاضا بر عرضه‌‌‌ها وجود داشته، ولی هم‌‌‌اکنون اوضاع تغییر کرده و یک هفته نزولی شدید رقم خورده است. به‌جرات می‌‌‌توان گفت در ماه‌‌‌های اخیر، هفته‌‌‌ای به دشواری هفته گذشته را شاهد نبوده‌‌‌ایم.

شتاب افت نرخ در شرایطی است که قیمت‌های نقدی و سه‌ماهه توامان در بورس فلزات لندن کاهشی است و این مسیر نزولی به صورت موازی در حال سپری شدن است، بنابراین مقاومت چندانی در این خصوص پیش‌‌‌روی بازار قرار ندارد. البته قیمت‌های سلف سه‌ماهه اغلب بالاتر از نرخ‌های نقدی است، تا جایی که می‌‌‌تواند نوعی داده حمایتی از بازار در فاز کونتانگو (برتری قیمت‌های سلف)تلقی شود. اینکه مس به‌سادگی 10‌هزار دلار را از دست داد و حتی می‌‌‌تواند کمتر از 9‌هزار دلار معامله شود، داده بسیار مهمی بوده و هست؛ زیرا نشان می‌دهد اوضاع در جذاب‌‌‌ترین بازار فلزات پایه با آینده‌‌‌ای روشن نیز نگران‌‌‌کننده شده است و این مسیر ادامه خواهد یافت. البته مس از معدود کالاهایی است که با افزایش موجودی انبارها روبه‌‌‌رو شده و این مطلب به‌عنوان داده منفی بزرگ در برابر بازار مس ایفای نقش کرده است. در برابر آن شاهد هستیم که بهای هر تن آلومینیوم در بورس فلزات لندن از 3850دلار اوج ماه‌‌‌های اخیر (اوایل مارس 2022) تاکنون که نزدیک به 2740دلار نوسان نرخ دارد (به نسبت اوج) 29‌درصد کاهش نرخ را در نزدیک به دوماه تجربه کرده است. این در حالی است که آلومینیوم در اقصی‌نقاط جهان با کاهش موجودی انبارها روبه‌‌‌رو شده، بنابراین نباید انتظار افت شدید قیمت‌ها را داشتیم، ولی دقیقا عکس آن خودنمایی کرد. البته آلومینیوم نیز در فاز کونتانگو قرار دارد، ولی برتری قیمت‌های سلف ‌سه‌ماهه از نرخ‌های نقدی فعلی چندان برجسته نیست.

فلز روی هم شرایط مشابهی دارد و از اوج 4473دلار، هم‌‌‌اکنون تا نزدیکی 3500دلار کاهش قیمت دارد. نکته جالب توجه آنکه بهای سلف سه‌ماهه فلز روی از قیمت‌های نقدی بالاتر است، ولی شتاب افت نرخ بیشتری را تجربه می‌کند و موجودی انبارهای آن نیز در مسیر کاهشی است.

توجه به افت بهای روی و آلومینیوم از آن جهت اهمیت دارد که در فرآیند تولید آنها اهمیت انرژی و هزینه آن برجسته‌‌‌تر ارزیابی می‌شود. حال در شرایطی که بهای نفت‌خام در سطوح بالایی قرار دارد و قیمت زغال‌سنگ نیز جرقه‌‌‌های مهمی از رشد نرخ را نشان می‌دهد، روند کاهشی بهای فلزات می‌‌‌تواند مهم‌تر و حتی نگران‌‌‌کننده باشد که به توضیح بیشتری نیاز دارد.

تقابل عرضه و تقاضا در سرکوب نرخ
قیمت تمام‌شده بسیاری از تولیدات در بازارهای کالایی به‌رغم بالابودن هزینه انرژی و نفت‌خام هنوز بالاست؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که پایین بودن نسبی موجودی انبارها نشان می‌دهد تا هفته‌‌‌های اخیر شاهد برتری تقاضا بر عرضه‌‌‌ها بودیم. به عبارت ساده‌‌‌تر، فاز عرضه از قیمت‌های بالای پیشین حمایت می‌‌‌کرد، ولی خروجی آن در نهایت افت نرخ شد، بنابراین حجم تقاضا و دورنمای آن فاجعه قیمتی را رقم زده است و می‌‌‌تواند باز هم ادامه یابد.

اینکه چین قرنطینه و فرورفتن در لاک دفاعی را پسندیده، تنها یک الزام بهداشتی نبوده است، بلکه رویکردی اقتصادی دارد؛ زیرا حجم تقاضای حامل‌‌‌های انرژی مخصوصا بنزین و گازوئیل را هم کاهش می‌دهد. اینکه هنوز بهای نفت‌خام در سطوح بالای فعلی قرار دارد و سایر کالاها افت نرخ مستمر را تجربه می‌کنند، حتی جرقه‌‌‌های رشد قیمت نفت را شاهد هستیم. این یعنی دوگانه‌‌‌ای در جهان رخ داده، ولی هنوز جریان کاهشی‌ای که انتظارش را داریم، به صورت کامل و جامع محقق نشده است. البته استمرار روند نزولی فعلی منطقی است و به‌آرامی به حوزه قراردادهای نفتی هم وارد خواهد شد. این مطلب به معنای آن است که جریان کاهشی که از فلزات آغاز شده، به فولاد هم سرایت کرده و در نهایت در بازار محصولات پتروشیمیایی با محوریت پلیمرها نیز خودنمایی خواهد کرد. این روند به معنی آن است که تلاش‌‌‌های آمریکا در جهت کاهش تورم جهانی آرام‌آرام نتیجه داده و بازی چین در عقبگرد اقتصادی در فاز تقاضا نیز به این تلاش‌‌‌ها کمک خواهد کرد.

نکته مهم آنکه بهای نفت‌خام نه‌تنها کاهش جدی نداشته، بلکه نوسان نرخ آن از افزایش شکننده قیمت‌ها حکایت دارد و می‌‌‌تواند پاشنه‌آشیل این جریان باشد.

در هر حال، مهم‌ترین مولفه افت دسته‌جمعی نرخ کالایی‌‌‌ها با تمرکز بر مواد اولیه، ورود به عصری شبیه به رکود است و اگر بازارهای نفت‌خام و مواد غذایی نیز تعدیل نرخ را بپذیرند، چیزی جلودار افت قیمت‌ها نیست.

اگرچه باید بازار محصولات کشاورزی و مواد غذایی را مستثنی کرد، ولی بازار نفت‌خام بیش از همه مستعد افت نرخ است و اگر چنین رخدادی محقق شود، باید چهره جدیدی از بازارها را انتظار داشت. اوضاع به گونه‌‌‌ای نیست که نشان می‌دهد؛ اگرچه کاهش بهای نفت‌خام به محرک‌‌‌های جانبی بعضا سیاسی نیاز دارد که عزم دولت‌‌‌ها را می‌‌‌طلبد. شاید کاهش تورم در آمریکا از مسیر عرضه نفت به رویکردهای مرسوم نیاز داشته باشد که حتی به قیمت رکود نیز جذاب ارزیابی می‌شود. بهتر است بازارها را کاهشی در نظر بگیریم یا به عبارت ساده‌‌‌تر، منتظر گسترش افت قیمت‌ها به سایر بازارهای کالایی باشیم.

برخی از مهم‌ترین رخدادها در بازارهای جهانی
خودنمایی روند نزولی در بازارهای جهانی کالایی‌‌‌ها؛

کاهش محسوس بهای فلزات پایه که نمود آن را می‌‌‌توان در کاهش سریع و شدید شاخص بورس فلزات لندن مشاهده کرد؛

رواج قرنطینه در چین و ترس بازارها از استمرار آن و ضعف تقاضا

ادامه قیمت‌های بالای نفت‌خام در جهان که خود محرکی برای بالا نگه‌‌‌داشتن هزینه خانوار در حوزه انرژی محسوب می‌شود؛

افزایش شدید ارزش دلار آمریکا در مقایسه با سبدی از ارزها و رسیدن به شاخص ۶/ ۱۰۴واحد که بالاترین میزان از اواخر سال ۲۰۰۲ تاکنون است؛

بالاماندن تورم در آمریکا تا جایی که هنوز در بالاترین نرخ ۴۰سال اخیر این کشور است؛ اگرچه اندکی تعدیل شده است؛

قیمت‌های بالای مواد غذایی تا جایی که شاهد نوسان شاخص قیمت مواد غذایی فائو در سطوحی نزدیک به اوج تاریخی آن هستیم؛

نوسان بهای طلای جهانی در رقمی نزدیک به کف ‌سه‌ماه اخیر خود؛

بیم و امید از کاهش بهای جهانی نفت‌خام، اگرچه به سیگنا‌‌‌ل‌‌‌های سیاسی نیاز دارد؛

انتظار آغاز یک دوره همراه با رکود در جهان.

بازارها در روزهای اخیر حال خوشی نداشته و بیشتر آنها در یک ریل نزولی قرار داشتند. دو سال گذشته، به دلیل شیوع کرونا که به خانه‌نشینی بسیاری از کارمندان و کمک‌های مالی دولت ختم شد، موجب شد بسیاری از سرمایه‌ها به سمت بازارهای مالی ریسکی به‌خصوص بازار سهام و رمزارزها حرکت کند. اما از آغاز سال ۲۰۲۲، تورم، جنگ، معضلات سیاسی و اجتماعی و کمبود کالاهای اساسی به خصوص سوخت و غذا موجب شده فضای بازارها در ابهام قرار گیرد. این ابهام موجب شده سرمایه‌ها از سمت بازار دارایی‌های ریسکی به سمت بازار دارایی‌های امن حرکت کند. اما سوال اساسی اینجاست که ریزش بازارها تا کجا ادامه خواهد داشت؟

دلایل رشد بازارها در دوران کرونا
بروز کرونا طی دو سال گذشته موجب شد بسیاری از دولت‌ها، کمک‌های پولی زیادی را جهت فرار اقتصاد از رکود به بازارها تزریق کنند. این کمک‌ها حتی از میزان کمک‌های مالی بحران سال ۲۰۰۸ نیز بیشتر بود. برای مثال، دولت آلمان که پیشتاز کمک‌های مالی بود، طی بحران مالی سال ۲۰۰۸ حدود ۵/ ۳ درصد از GDP خود کمک‌های مالی عرضه کرد، درحالی که این عدد طی دوران کرونا به ۳۳ درصد از GDP رسید. مثال دیگر ژاپن است که در سال ۲۰۰۸ میزان کمک‌های مالی منتشر شده‌اش تنها ۲ درصد بود و این عدد در دوران کرونا به ۲۲ درصد رسید.

کمک‌های دولتی مهم‌ترین عامل صعود بازارها در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ بود. با افزایش تراز مالی خانوارها، میل آنها به سرمایه‌گذاری افزایش پیدا کرد و سرمایه زیادی به سمت بازارها سرازیر شد. شاخص S&P ۵۰۰ در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۶ درصد و در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۷ درصد رشد داشت. در میان سهام شرکت‌های مختلف، شرکت‌های حوزه تکنولوژی به خصوص در حوزه سرگرمی مانند آمازون و نتفلیکس با استقبال شدیدی از سوی خریداران مواجه شدند. برخی از معامله‌گران بازارها نیز به سمت بازار رمزارزها حرکت کردند که موجب شد ارزش بازار رمزارزها از ۱۳۷ میلیارد دلار در مارس سال ۲۰۲۰ به ۸/ ۲ تریلیون دلار در نوامبر سال ۲۰۲۱ برسد و ارزش هر بیت‌کوین از حدود ۴ هزار دلار به بیش از ۶۰ هزار دلار برسد. در کنار بیت‌کوین بسیاری از رمزارزها در طیف گسترده‌ای از میم‌کوین‌ها و کوین‌های شبکه‌های بلاک‌چینی رشد کنند.

دلایل ریزش بازارها در سال جدید
اما بازارها همیشه در سیر صعودی نبوده و در یک چرخه دائم از صعود و سقوط قرار دارند. با آغاز سال جدید، رشد اقتصادی کشورها موجب شد تقاضا برای کالاها به‌شدت افزایش یابد و همین موضوع نگرانی‌های ناشی از بروز تورم را افزایش داد. درحالی که دولت‌ها به دنبال اتخاذ سیاست‌های صحیح برای مقابله با تورم بودند، حمله روسیه به اوکراین موجب شد دوباره آسیب شدیدی به بدنه زنجیره تامین کالاها وارد شود. از جمله مهم‌ترین کالاها می‌توان به نفت، گاز، گندم، ذرت و دانه‌های روغنی اشاره کرد. قیمت نفت از ابتدای سال ۲۰۲۲ تاکنون ۴۱ درصد رشد داشته است. قیمت هر ۱۰۰ بوشل گندم (هر بوشل برابر با ۴/ ۲۵ کیلوگرم گندم است) با حدود ۵۵ درصد افزایش، از ۷۵۰ دلار به ۱۱۶۰ دلار رسیده است.

گرانی شدید کالاهای اساسی در سطح جهان موجب شد دولت‌ها به دنبال راهکارهای ضربتی‌تر برای کنترل تورم حرکت کنند. به همین منظور سراغ نرخ بهره رفته و به‌شکل شتاب‌زده‌ای نرخ بهره را افزایش دادند. همین موضوع موجب شد سرمایه‌های زیادی به سمت سپرده‌های بانکی و اوراق قرضه کشورها حرکت کند. این موضوع اصلی‌ترین عامل ریزش بازارها در روزهای اخیر بود. جدا از این موضوع، ترس از بروز رکودتورمی در سال آینده نیز موجب شده سرمایه‌گذاران ترس بیشتری داشته و به دنبال امن‌ترین راه برای حفظ ارزش سرمایه خود باشند. به نظر می‌رسد تا زمانی که نتیجه سیاست‌های ضدتورمی دولت‌ها مشخص نشود، خروج سرمایه از بازارهای ریسکی ادامه داشته باشد.

پس از افزایش نرخ شاخص ارزی در معاملات روز‌های پایانی هفته گذشته، روز جمعه و پس از انتشار سیگنال‌های مثبت در حوزه مذاکرات هسته‌ای وین نمودار قیمتی دلار تغییر جهت داد.
Untitled-13 copy

در راستای روند افزایشی آغاز شده از معاملات ابتدایی سال جدید نرخ فروش هر برگ اسکناس دلار در معاملات روز پنج‌شنبه به رقم 30 هزار و 650 تومان رسید.  اما با به پایان رسیدن سفر انریکه مورا، معاون مسوول سیاست‌های خارجی اتحادیه اروپا، در تهران سیگنال‌های امیدوار‌کننده‌ای نسبت به آینده نشست‌های هسته‌ای وین مطرح شد. در همین راستا جوزپ بورل، مسوول هماهنگی مذاکرات هسته‌ای وین، گفت: این طور بگویم که مذاکرات به بن‌بست رسیده بود و حالا بن‌بست رفع شده و به این ترتیب چشم‌اندازی از رسیدن به یک توافق وجود دارد. دیگر سیگنال‌های داخلی در حوزه سیاست‌گذاری‌های ارزی نیز حاکی از تسهیل روند ورود ارز به کشور است.

در هفته‌ای که گذشت شاخص ارزی روند افزایشی چشمگیری را تجربه کرد. در روز‌های ابتدایی هفته هر برگ اسکناس دلار در میانه‌های کانال قیمتی 28 هزار تومانی به فروش می‌رسید. در روز سه‌شنبه 20 اردیبهشت اما دلار در گامی بلند و 570تومانی وارد کانال 29 هزار تومانی شده و به رقم 29 هزار و 120 تومان رسید. روند افزایشی نرخ دلار در روز‌های پایانی هفته گذشته شدت گرفت به صورتی که در روز‌های چهارشنبه و پنج‌شنبه اسکناس دلار در مجموع افزایش قیمتی هزار تومانی را تجربه کرد. افزایش قیمت‌های مشاهده شده در هفته گذشته فقط مختص به اسکناس دلار نبود. به‌طور کلی عموم ارز‌های شاخص بازار ارز تهران در معاملات آزاد هفته گذشته افزایش نرخ‌های چشمگیری را تجربه کردند. به عنوان مثال هر برگ اسکناس یورو در بازه زمانی 7 روز با رشدی 6/ 6 درصدی شاهد افزایش قیمتی 2 هزار تومانی بود. «دنیای اقتصاد» روز پنج‌شنبه 22اردیبهشت در گزارشی تحت عنوان «4گمانه افزایشی دلار» به بررسی دلایل روند افزایشی بازار ارز در هفته گذشته پرداخت که از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به عدم نتیجه‌بخشی مذاکرات هسته‌ای وین و انتشار سیگنال‌های ضد و نقیض در این حوزه اشاره کرد. از اواسط اسفند ماه سال گذشته و پس از انتشار توییت جوزپ بورل، مسوول هماهنگی نشست‌های هسته‌ای وین، مبنی بر توقف روند این گفت‌وگو‌ها، انتظارات ضد تورمی و مثبت موجود در بازار که از عوامل مهم کاهش قیمت ارز بود، شروع به تغییر فاز کرد.

این تغییر فاز از نخستین معاملات سال جدید شدت گرفت به‌صورتی که در یک ماه و نیم نخست 1401، قیمت دلار 15 درصد افزایش یافت. در مدت توقف نشست‌های احیای برجام، مذاکرات از طریق سفر واسط‌های اروپایی به تهران و واشنگتن ادامه یافت که این سفر‌ها عموما حامل اخبار ضد و نقیضی از پذیرش یا عدم پذیرش شروط توسط طرفین اصلی قرارداد بود. در نهایت اما در روز سه‌شنبه هفته گذشته و در پی آخرین سفر انریکه مورا به تهران زمزمه‌هایی از اتمام توقف مذاکرات مطرح شد.

در نهایت روز گذشته جوزپ بورل در حاشیه نشست گروه هفت در آلمان گفت: پس از ماه‌ها بن‌بست در مذاکرات احیای توافق هسته‌ای با ایران، سفر انریکه مورا به تهران «به اندازه کافی مثبت» بوده که گفت‌وگوها از سر گرفته شود. این طور بگویم که مذاکرات به بن‌بست رسیده بود و حالا بن‌بست رفع شده و به این ترتیب چشم‌اندازی از رسیدن به یک توافق وجود دارد. بازار ارز نیز در نخستین واکنش خود به این خبر مثبت شاهد کاهش قیمت 550 تومانی در نرخ معاملات فردایی اسکناس دلار بود. سکه نیز که در راستای افزایش قیمت ناگهانی دلار 740 هزار تومان افزایش نرخ را تجربه کرده بود و در سطوح قیمتی کانال 14 میلیون تومانی معامله می‌شد در واکنش به این خبر مثبت غیر‌رسمی، تغییر فاز داده و مجددا وارد سطوح قیمتی کانال 13 میلیون تومانی شد.

 

معاملات بورس تهران در هفته گذشته با رشد ۳/ ۲‌درصدی شاخص‌کل به پایان رسید. به‌دنبال موجی از آزادسازی قیمت در صنایع مختلف، بورس در بسیاری از سهام شاهد افزایش تقاضا بود و در نهایت نیز نماگر اصلی بازار از سطح یک‌میلیون و ۵۶۰‌هزار واحدی نیز عبور کرد. شاخص هموزن نیز افزایش ۸/ ۳‌درصدی را تجربه کرد و عملا بورس‌بازان توجه چندانی به وعده‌های سیاستگذار در مورد کنترل قیمت نداشتند.
به‌رغم ایجاد تقاضای نسبتا قابل‌توجه در بازار سهام همچنان ردپای بی‌اعتمادی و نگرانی در بورس ملموس است. رصد حرکت نقدینگی از سوی سهامداران حقیقی نشان می‌دهد که این گروه از معامله‌گران در مجموع هفته در حال خارج‌کردن نقدینگی خود از بازار بودند؛ هرچند رقم سرمایه خروجی برای دومین هفته متوالی کمتر از ۱۰۰ میلیارد‌تومان بود، با این‌حال اوضاع و احوال بازار نشان می‌دهد به‌رغم این موج افزایش قیمت که نسبت P/ E سهام را بسیار جذاب کرده است، سهامداران هنوز با یک حالت تردید و نگرانی سهام را رصد می‌کنند. بخشی از این نگرانی به تجربه دوسال اخیر سهامداران در بورس برمی‌گردد. بخش دیگر نیز شرایط سرمایه‌گذاری در بازار‌های دیگر را امن‌تر و مطمئن‌تر می‌دانند و این موضوع مانع از فعالیت آنها در بازار سهام شده است. باید دید در ادامه این موج افزایش قیمت‌ها می‌تواند نگرانی‌ها در عرصه کلان کشور و بی‌اعتمادی در بورس را از میان بردارد یا بازار بازهم کج‌دار و مریز به روند خود ادامه می‌دهد.

از نگاه عمده کارشناسان و سهامداران حاضر در نظر‌سنجی این هفته «دنیای اقتصاد» شاخص سهام در هفته منتهی به پایان اردیبهشت‌ماه روند صعودی را تجربه خواهد کرد که نسبت به هفته‌های قبل نشان‌دهنده افزایش امیدواری فعالان بازار به آینده سهام است.

کارشناسان چه می‌گویند؟
صعودی: ۵۳‌درصد کارشناسان شرکت‌کننده در نظر‌سنجی معتقدند در هفته جاری روند شاخص سهام صعودی خواهد بود. به اعتقاد این کارشناسان قیمت سهام با توجه به موج افزایش قیمت در صنایع مختلف در سطوح ارزنده‌ای قرار دارد و این سطح از ارزندگی تقاضای سهام را تقویت می‌بخشد و عرضه را عقب می‌زند. از سوی دیگر رصد تحولات بازارهای دیگر از جمله بازار ارز و سکه سیگنال افزایشی به بازار سهام می‌دهد که می‌تواند محرک افزایش تقاضا در سهام دلاری بورس تهران باشد که به دلیل سهم ارزش بازار بالای این گروه‌ها، فعالان تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای شاهد ارتقای نماگر اصلی بازار خواهند بود. بسیاری از سهامداران با این ارزیابی که قیمت فروش محصولات صنایع چه تاثیری در عملکرد و سودآوری صنایع مختلف دارد، به خرید سهام تشویق می‌شوند و این امر موجب تحریک تقاضای سهام خواهد شد. علاوه‌بر این پایداری سطوح قیمت کالاهای پایه و بالا بودن سطوح قیمت نفت در بازار‌های جهانی نیز از معاملات سهام حمایت خواهد کرد.

کم‌نوسان: ۳۷‌درصد این کارشناسان نیز روند شاخص‌کل را کم‌نوسان ارزیابی کرده‌اند. این کارشناسان معتقدند قیمت سهام به‌رغم جذابیت خود همچنان نمی‌تواند تقاضای پایداری در بورس تهران ایجاد کند. شاید به این دلیل که از مسائل مربوط به افزایش تورم غافلگیر شده‌اند و فعلا نمی‌دانند چگونه برای سرمایه‌گذاری در بورس تصمیم بگیرند. بسیاری از دارندگان این سهم‌ها حاضر به فروش نخواهند بود. از سوی دیگر خریداران نیز احتمالا برای رصد تحولات اخیر به وقت نیاز داشته باشند. این امر در نهایت روند کم‌نوسانی برای شاخص سهام رقم خواهد زد. نگاهی به روند خرید و فروش در بازار هفته گذشته موید این موضوع بود، هرچند قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان بود اما این اختلاف چشمگیر نبود، با این‌حال ممکن است انتشار گزارش‌های جدید شرکت‌ها با آمار و ارقام جدید ناشی از تحولات اخیر در عرصه اقتصاد معادلات سهامداران را تحت‌تاثیر قرار دهد. تا آن زمان حرکت بازار در یک روند کم‌نوسان محتمل‌ترین سناریوی ممکن است.

نزولی: ۱۰‌درصد کارشناسان حاضر در نظر‌سنجی نیز روند نماگر اصلی بازار سهام را نزولی عنوان کرده‌اند. در پیش‌بینی روند از سوی این تحلیلگران، بی‌اعتمادی و سرخوردگی بیش از هر عامل دیگری نقش دارد. این کارشناسان معتقدند بورس‌بازان در شرایط فعلی بازارهایی همچون سکه و ارز را مطمئن‌تر می‌دانند و با استفاده از فضای مثبت موجود در معاملات احتمالا نقدینگی خود را از بازار خارج کنند. علاوه‌بر این به اعتقاد این دسته از تحلیلگران نزدیک‌شدن شاخص‌کل به محدوده مقاومتی نیز می‌تواند منجر به افزایش عرضه در بازار و بالطبع افت قیمت سهام شود، از این‌رو از نگاه این دسته شاخص سهام طی هفته جاری در مسیر ریزشی حرکت می‌کند.

از نگاه سهامداران
صعودی: ۵۹درصد سهامداران حاضر در نظر‌سنجی «دنیای‌اقتصاد» با ذکر دلایلی مشابه‌ کارشناسان معتقدند، روند شاخص سهام طی هفته جاری صعودی خواهد بود. حذف ارز ترجیحی با ایجاد موج افزایش قیمت در صنایع مختلف در کنار جذاب‌شدن سطوح قیمتی سهام، نماگر بورس را در مسیر صعودی حرکت می‌دهد. علاوه‌بر این بورس نسبت به بازارهای دیگر در کسب بازدهی طی حدود دو سال‌اخیر عقب افتاد و حتی نتوانست همپای تورم حرکت کند و حالا این امکان برای بازار سهام مهیا شده است و این‌بار به تدریج شاهد توجه سرمایه‌گذاران به این بازار خواهیم بود.

کم‌نوسان: ۱۷‌درصد سهامداران شرکت‌کننده در نظرسنجی این هفته روند نماگر اصلی بازار را کم‌نوسان پیش‌بینی کرده‌اند. این سهامداران می‌گویند پس از تجربه دو سال‌اخیر در بازار سهام، سهامداران با احتیاط حرکت می‌کنند و هنوز هیچ عاملی نتوانسته این احتیاط موجود در بازار سهام را کنار بزند. مادامی که این احتیاط و بدبینی به بازار سهام وجود دارد، نوسان اندکی برای قیمت عمومی سهام رقم خواهد خورد.

نزولی: ۱۴‌درصد از سهامداران مزبور روند شاخص اصلی بورس را در هفته جاری نزولی عنوان کرده‌اند. این دسته معتقدند سهامداران به‌خصوص حقیقی‌ها درصدد خروج نقدینگی از بازار و ورود به بازارهایی همچون ارز و سکه هستند. این موضوع موجب عقب‌نشینی قیمت سهام خواهد شد.

کارشناس بازار سرمایه در رابطه با تاثیر حذف ارز ۴۲۰۰ بر بازار سرمایه، گفت: تاکنون معاملات در بازار سهام با سه نوع نرخ اعم از نیمایی، سنا و ترجیحی محاسبه می‌شد.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) و به نقل از خبرگزاری صدا وسیما؛ شاهین احمدی گفت: حال با حذف ارز ترجیحی شرکت‌هایی که از این ارز بهره می‌گرفتند معاملات آنها بر حسب دلار نیمایی خواهد بود از سوی دیگر محدودیت ارزی آن‌ها نیز رفع خواهد شد و می‌توانند فروش‌های خود را به صورت آزادانه انجام دهند.

این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: باتوجه به آنکه حجم عملیاتی شرکت‌های مذکور تقریبا ثابت است، به همین خاطر با حذف ارز ۴۲۰۰ نه تنها حاشیه سود شرکت‌ها کاهش نخواهد یافت بلکه در بلندمدت رشد خواهند کرد.

احمدی گفت: تنها شرکت‌هایی با حذف ارز ۴۲۰۰ متضرر خواهند شد که با استفاده از رانت مواد اولیه را تهیه می‌کردند و محصول نهایی را باقیمت آزاد در بازار می‌فروختند که عمده شرکت‌های پذیرفته شده در بازار سرمایه این گونه نیستند.

 

دانش سرمایه ارکا برای همراهان خود اخبار های بازار سرمایه را به صورت رایگان ارائه میدهد. مطالب بیشتر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهمشاورهفروشگاهتماس با ما