دنیای اقتصاد- حسینراشدی : شاید یکی از قربانیان همهگیری کرونا که کمتر از آن سخنی به میان میآید، پیشبینیهایی بود که تحلیلگران یا موسسات معتبر در حوزه نفت و انرژی عموما از آینده قیمتها انجام میدادند. سال گذشته میلادی با توجه به عدم قطعیتهای بسیار، رجوع به این پیشبینیها برای سازگار شدن کسبوکارها با شرایط جدید افزایش پیدا کرد؛ حال آنکه بیشترین اشتباهات در پیشبینیهای سال ۲۰۲۰ رخ داد و عملا اعتبار آنها زیر سوال رفت. از اداره اطلاعات انرژی آمریکا تا مورگان استنلی و گلدمن ساکس در برآورد قیمتی اشتباهات فاحشی داشتهاند.
پیشبینیهای غیرعادی نفت در 2020
اگر نظرسنجیها را دارای اعتبار بیشتری بدانیم چون تعداد زیادی از کارشناسان در این مورد نظر میدهند و پیشبینی قائم به فرد نیست، باید گفت این نوع نظرسنجیها هم نتیجه مطلوبی در پی نداشته؛ همانطور که نظرسنجی رویترز از ۵۰ اقتصاددان و تحلیلگر در ژانویه به پیشبینی قیمت برنت ۶۳ دلار بر بشکه برای کل سال انجامید، در حالی که میدانیم چه بر سر نفت رفت. پیشبینیها گاهی زیادی بلندپروازانه بودند؛ برای مثال یک تحلیلگر فوربس و همچنین یک مدیر نفتی قیمت ۷۰ دلاری نفت را برای پایان سال پیشبینی کرده بودند. جالب آنکه این پیشبینی نه در اوایل سال بلکه پس از زیر صفر رفتن بهای طلای سیاه در آوریل و همگام با خوشبینی ناشی از ریکاوری نسبتا سریع نفت انجام شد. نکته دیگر اینکه چنین پیشبینیهایی در شرایط عادی عجیباند اما در سال بیسابقه ۲۰۲۰ و در بحبوحه یک پاندمی، ذهن مخاطب آمادگی پذیرش آن را پیدا میکند. همه پیشبینیها البته بلندپروازانه نبودند و گاهی تحلیلگران مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسیدند و پیشبینیهای بسیار محتاطانهای میکردند. حال که سال ۲۰۲۰ تمام شده یک قطعیت آماری در مورد پیشبینیهای قیمت نفت را میتوان به یاد آورد: اگر چیزی غیر از یک محدوده بگویید، احتمالا اشتباهتان اثبات خواهد شد. به گزارش اویل پرایس، حتی برای پیشبینیکنندگانی که یک محدوده قیمتی مشخص میکنند، احتمال درستی برآوردشان مانند پرتاب دارت به سوی تعدادی شماره روی دیوار خواهد بود! با این حال، پیشبینیکنندگان نفتی هرگز از این امر اجتناب نکردهاند. در حالی که ممکن است قضاوت پیشبینیها با توجه به ظهور قوی سیاهی مانند پاندمی کرونا اندکی بیانصافی به نظر برسد اما بسیاری از آنها نه در ابتدای آن بلکه در میانه یا با بهبود وضعیت انجام شدهاند.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا
شاید برای شروع بتوان سراغ اداره اطلاعات انرژی آمریکا که در ژانویه برای قیمت وستتگزاس اینترمدییت و برنت برآورد خود را منتشر کرده بود، رفت. در حالی که در روزهای اول این ماه خبرهایی در مورد شیوع نوعی از ویروس در چین به گوش میرسید، تا ۱۳ ژانویه طول کشید تا مشخص شود کرونا از مرزهای این کشور گریخته و پا به سرزمینهای دیگر گذاشته است. این موسسه گزارش ماهانه خود را ۱۴ ژانویه منتشر کرد که در آن چنین متغیری حتی در رادار آن نیز وجود نداشت. اما چه چیزی مد نظر آن بود؟ تنشها بین ایران و آمریکا که به ترور سردار قاسم سلیمانی منجر شد و هراس بازار از اختلال در عرضه در این منطقه. این اداره دولتی پیشبینی کرد قیمت متوسط نفت خام آمریکا در کل سال ۵/ ۵۹ دلار و برنت ۶۵ دلار بر بشکه باشد. این در حالی است که در سال ۲۰۱۹ متوسط قیمت برنت ۶۴ دلار در هر بشکه ثبت شده بود. برنت به سرعت از همان ژانویه شروع به افت کرد و چهارم فوریه با قیمت فقط ۵۴ دلار بر بشکه بسته شد چراکه پیش از همهگیر شدن جهانی کووید- ۱۹، ترس از آن همهگیر شد. در چند ماه بعد، اداره اطلاعات انرژی بهطور مرتب برآورد خود را پایین آورد اما دائما در پیشبینی کاهش قیمت یک گام عقب بود.
مورگان استنلی
بانک سرمایهگذاری مورگان استنلی بر خلاف اداره اطلاعات انرژی در میانه بحران کووید- ۱۹ در ماه مه ارزیابیای بسیار پایین از روند قیمتی برنت در آینده ارائه کرد. این بانک که به شدت جانب احتیاط را گرفته بود پیشبینی کرد قیمت برنت تا کریسمس (انتهای سال ۲۰۲۰) به ۴۰ دلار بر بشکه خواهد رسید. برنت اما از یک واکسن بهره برد که مجموعه موفقیتهای شرکتهای داروسازی در تولید واکسن کرونا به آن هدیه دادند و آن امید به آینده بود. در واقع پیشبینی مورگان استنلی برای پایان فصل سوم سال درست بود اما در فصل آخر، مجموعهای از خوشبینیها منجر به رشد این نفت شاخص تا ۵۲ دلار بر بشکه شد.
اکسون موبیل
اکسون موبیل بهطور معمول منبعی برای پیشبینی قیمتی نیست اما به هر حال این شرکت تجربه بیشتری در این بازار به نسبت بسیاری از پیشبینیکنندگان دارد. در اواخر نوامبر، این غول آمریکایی اقدام به یک پیشبینی کرد که خیلی به این سال مربوط نمیشد و سالهای بعد را مد نظر داشت. اکسون قیمت نفت برنت را تا سال ۲۰۲۵ بین ۵۰ تا ۵۵ دلار بر بشکه پیشبینی کرد که نشان از کاهش انتظار آن داشت. پیش از این اکسون بر این باور بود که قیمت نفت در سال ۲۰۲۵، ۶۲ دلار خواهد بود. به گفته کارشناسان پیشبینیهای قیمتی اکسون نه منبعی برای تخمین قیمت واقعی نفت در آینده، بلکه منعکسکننده نگاه این شرکت به آینده است و از این جهت حائز اهمیت است؛ هرچند کماکان از نظر نویسنده گزارش اویل پرایس چنین کاهش برآوردی برای ۵ سال بعد چیزی معمول نیست.
نظرسنجی رویترز
فقط دو هفته پس از انتشار گزارش ژانویه اداره اطلاعات انرژی آمریکا که به آن اشاره شد، خبرگزاری رویترز یک نظرسنجی برگزار کرد و از ۵۰ کارشناس اقتصادی و تحلیلگران حوزه نفت در مورد قیمتها سوال کرد. فقط به این دلیل که تعداد افراد شرکتکننده در یک پیشبینی بیشتر بود هم نمیتوان از نتیجه آن اطمینان یافت. این کارشناسان پیشبینی کرده بودند قیمت متوسط برنت در سال ۲۰۲۰، ۴۸/ ۶۳ دلار در هر بشکه خواهد بود که نشان داد چقدر همه این تحلیلگران در اشتباه بودند. رویترز در نظرسنجیهای بعدی ساز بسیار متفاوتی نواخت و در ماه آوریل متوسط قیمت را به ۸۴/ ۳۵ دلار بر بشکه رساند.
گلدمن ساکس
بانک گلدمن ساکس نیز مانند مورگان استنلی در تله احتیاط بیش از حد در پیشبینی قیمت نفت گرفتار شد. این بانک در اواخر مارس برای بار دوم برآورد خود از فصل دوم سال را پایین آورد. فقط چند هفته از پاندمی شدن کرونا گذشته بود که گلدمن ساکس گفت قیمت برنت در فصل دوم بهطور متوسط ۲۰ دلار بر بشکه خواهد بود. ماه آوریل اندکی به این برآورد نزدیک بود و متوسط آن زیر ۲۰ دلار رقم خورد اما قیمت در ماه مه نزدیک به ۳۰ دلار و در ژوئن به ۴۰ دلار رسید.
فوربس
در ماه ژوئن و ماه قبل از آن قیمت نفت به خوبی در حال بازیابی بود و این امر به خوشبینیها افزوده بود. همین موقع بود که دیوید بلکمن، تحلیلگر فوربس نفت برنت را در پاییز (فصل آخر سال میلادی) ۷۰ و وست تگزاس را ۶۵ دلار پیشبینی کرد. البته رسیدن قیمت به این سطح را منوط به رخ ندادن موج دوم شیوع کرونا دانست که میدانیم اتفاق افتاد. بر اساس این گزارش، چنین رشدی بر پایه ادامه کاهش تولید اوپک و متحدانش روی میداد. در همین حال، دن ابرهارت، مدیر شرکت خدمات حفاری قناری به مارکتس اینسایدر گفت با توجه به کاهش شدید تولید شیل آمریکا احتمال رسیدن قیمت نفت وستتگزاس اینترمدییت به ۷۰ دلار در هر بشکه هم هست. رابرت رپیر، یکی دیگر از تحلیلگران حوزه انرژی فوربس نیز اخیرا به برخی پیشبینیهای غلط خود در این سال پرداخته است. با اینکه این گزارش او یک هفته پیش از اتمام سال منتشر شده اما او به طنز میگوید نیازی به یک هفته آخر نیست و به اندازه کافی پیشبینی اشتباه داشته است. یکی از پیشبینیهای او که از نظر او زودتر از همه اشتباه از آب درآمد، این بود که برای اولین بار از سال ۲۰۱۴ هیچ قیمت بسته شده زیر ۵۰ دلار برای وست تگزاس اینترمدییت در این سال رخ نخواهد داد. او میگوید روند قیمتی در ابتدا با قدرت آغاز و منجر به بالا رفتن انتظار تحلیلگران برای بقیه سال شد. همزمان اوپک نیز جدیت کافی برای تقویت قیمتها را از خود نشان میداد. اما یک ماه پس از پیشبینی ریپر دو عامل باعث عدم تحقق آن شدند. نخست شیوع کووید- ۱۹ در چین و عامل دوم جنگ روسیه و عربستان بر سر سهم بازار نفت که مشکلات بازار را پیچیدهتر کرد. در ماه بعد نیز شاهد به قهقرا رفتن تاریخی قیمت نفت خام آمریکا به دلیل نبود انبار کافی برای ذخیره در آستانه منقضی شدن سررسید آن در بازار آتی بودیم. تقریبا میتوان گفت هیچ کدام از پیشبینیکنندگان نتوانستند موفقیت چشمگیری در تخمین قیمت نفت در آینده داشته باشند مگر اینکه در ماه آخر سال به این کار پرداخته باشند.
دنیای اقتصاد : جلسه بررسی پذیرش شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات در فرابورس با حضور اعضای هیات پذیرش و مدیران شرکتهای مختلف معدنی و فولادی دیروز یکشنبه ۱۴ دیماه برگزار شد. این شرکت اولین شرکت پروژهمحور سهامی عام در صنعت به شمار میرود که برای تسریع در روند اجرا و بهرهبرداری پروژهها تاسیس شده و نقش بسزایی در مدیریت بهینه و تامین مالی طرحها ایفا خواهد کرد. تجلی توسعه معادن و فلزات به همت هلدینگ «ومعادن» و حمایت ویژه ایمیدرو، وزارت صمت و سازمان بورس شکل گرفته و در مراحل بعدی غولهای بزرگ معدنی همچون چادرملو و گل گهر در آن مشارکت کردهاند. پروژهمحور بودن این شرکت باعث میشود منابع مالی جذب شده بهطور مستقیم وارد عرصه تولید شده و سودآوری و بهرهوری بالاتری را برای سرمایهگذاریها در پی داشته باشد.
مرتضی علی اکبری مدیرعامل شرکت تجلی در این جلسه گفت: با توجه به اینکه بانکها وامهای بلندمدت نمیدهند و اصل، بهره و کارمزد در مدت نسبتا کوتاهی باید بازپرداخت شود. همچنین، در مورد تامین مالی از ابزارهای بورس هم بهره باید ظرف سه یا شش ماه پرداخت شود، این وضعیت با ماهیت پروژهها که نوعا به مدت زمان بیشتری برای رسیدن به سوددهی نیاز دارند، همخوانی ندارد. بنابراین مشارکت اشخاص در قالب پذیرهنویسی بورس بهترین گزینه برای پروژههاست. وی افزود: حداقل ۵۱ درصد سهام این شرکت در اختیار سه شرکت توسعه معادن و فلزات، چادرملو و گل گهر خواهد بود و در صورت موافقت فرابورس حداکثر تا سقف ۴۹ درصد سهام بهصورت عمومی پذیرهنویسی خواهد شد. علیاکبری همچنین گفت: برنامه شرکت تجلی برای افزایش سرمایه در مجموع ۶هزار میلیارد تومان است و بخشی از این سرمایه از محل مطالبات سهامداران تامین خواهد شد. وی ادامه داد: در حال حاضر شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات مالکیت ۴۸ درصد شرکت آهن و فولاد سرمد ابرکوه، ۳۵ درصد شرکت تهیه و تولید شرق فولاد خراسان، ۳۲ درصد شرکت جاده، ریل، دریا (همراه) و ۳۰ درصد شرکت صبا امید غرب خاورمیانه را در اختیار خود دارد. از میان این شرکتها، آهن و فولاد سرمد ابرکوه برای پذیرش در بورس اقدام کرده و در حال طی مراحل قانونی و اداری برای حضور در بازار سرمایه است.
به گفته علیاکبری، چهار پروژه بزرگ در قالب شرکتهای مزبور شکل گرفته است که احداث کارخانه ۵/ ۲ میلیون تنی تولید کنسانتره سنگ آهن در منطقه سنگان (شرق فولاد خراسان) با پیشرفت ۲۴درصدی، احداث واحد کلافسازی ۴۰۰ هزارتنی (با ۴۰ درصد پیشرفت) و کارخانه فولاد با ظرفیت ۶۰۰ هزارتن شمش (۳۵درصد پیشرفت فیزیکی) (سرمد ابرکوه)، طرح تولید یک میلیون تن آهن اسفنجی (سرمد ابرکوه) و احداث کارخانه گندلهسازی کردستان با ظرفیت ۹۲۰ هزارتن (صبا امید غرب خاورمیانه) از جمله این پروژهها هستند.مدیرعامل فرابورس ایران و عضو هیات پذیرش در این جلسه گفت: بزرگان صنعت در شرکت تجلی در قالب سهامدار عمده حضور دارند و این به نوعی به منزله ضمانت اجرای پروژههاست.
دنیای اقتصاد-طیبه مرادی : قیمتهای پایه محصولات پتروشیمیایی این هفته کاهشی اعلام شد و تنها متغیر اثرگذار در معادله کشف نرخ، میانگین ماهانه بهای نیمایی دلار بود. از آنجا که بهای ارز مدتی است کاهش آرامی را در پیش گرفته و میل چندانی به رشد ندارد اخیرا محرک چندان قدرتمندی برای جهتدهی به قیمتهای پایه محصولات پتروشیمیایی به شمار نمیرفت و قیمتهای جهانی، متغیر اثرگذار بر نرخهای پایه بود.
اما برای روز گذشته نرخهای پایه درحالی اعلام شد که به دلیل تعطیلات سال نو میلادی در اقصینقاط جهان، نشریاتی که به اعلام قیمتهای جهانی میپرداختند، به روزرسانی نشدند و شواهد امر نشان میدهد که شرکت ملی صنایع پتروشیمی به اهرم بهای نیمایی ارز در تعیین قیمت پایه اکتفا کرده است. بررسی قیمت مبنای دلاری که در تاریخ ۱۴ دی ماه در فرمول کشف نرخ به کار برده شده، با افت ۰۷/ ۰ درصدی همراه بوده است، از این رو اثر کاهشی میانگین ماهانه بهای نیمایی ارز بهعنوان محرک اصلی در نرخ پایه محصولات پتروشیمیایی خودنمایی میکند.
پایه کاهشی برای معاملات پتروشیمیاییهای بورس کالا
بررسی قیمتهای پایه محصولات پلیمری گویای افت نرخ به میزان کاهش بهای ارز است که بهعنوان تنها سیگنال کاهشی در قیمتهای پایه هفته جاری منعکس شده است. این خبری است که شاید پس از مدتها رخدادی امیدبخش برای اهالی بازار به شمار رود چراکه از ابتدای سال جاری تاکنون قیمتهای پایه این بازار عموما افزایشی بوده و دستخوش تکانههای افزایشی مستمر از سوی دو اهرم اثرگذار بهای ارز و قیمتهای جهانی در تعیین نرخ پایه قرار داشته است بهطوری که در ماههای ابتدایی سال جاری متهم اصلی رشد قیمتهای پایه، جریان مثبت بهای نیمایی ارز بود و برای نیمه دوم سال تست موفقیتآمیز واکسن کرونا امید را به بازارهای جهانی تزریق کرد و نیرو محرکه لازم برای تحریک قیمت در بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی را فراهم کرد، از این رو سکاندار بعدی جریان افزایش نرخ پایه، قیمتهای جهانی بودند که به سرعت، گوی رقابت را از نرخ ارز گرفته و سبب چرخش ذهنیتهای کاهشی فعالان بازار شدند. رشد قیمتهای جهانی همچون سیگنالی اثرگذار در بازار داخلی ایفای نقش کرد و برای چند هفته متوالی امید به بازگشت رونق به معاملات محصولات پتروشیمیایی را تقویت کرد. اما دیری نپایید و شرایط رکود تورمی که از مدتها پیش زنگ خطر آن در بازار به صدا درآمده بود، جرقههای خروج از شرایط رکودی را به نوعی بیاثر کرد.
سردرگمی بازارهای جهانی
هفته گذشته بازارهای جهانی نظم چندانی را تجربه نکردند بهطوری که تحت تاثیر تعطیلات سال نو میلادی، رشد نرخ در برخی از محصولات دیده میشد اما برخی دیگر یا بدون تغییر ماندند یا نرخهای کاهشی را تجربه کردند. ابتدا و انتهای هفته گذشته دادوستد نفت خام در بازارهای جهانی در کانال قیمتی ۵۱ دلار به سر برد و تحرکهای چندانی در این بازار نیز دیده نشد. شاید یکی از سرعتگیرهای جدی در برابر جریان افزایشی قیمت نفت در بازارهای جهانی مربوط به کشف نوعی جدید از ویروس کرونا موسوم به کرونای انگلیسی باشد که با رسانهای شدن خبر آن، برای چند روز متوالی بازارهای جهانی مجددا به کما فرو رفتند و حتی برخی از کشورها شرایط جدید قرنطینهای را در پیش گرفتند. از این رو خوشبینیهای مربوط به تست موفقیتآمیز واکسن کرونا تا حد زیادی تحتتاثیر این اخبار ابهامآمیز کمرنگ شد. البته روزهای پس از تعطیلات سال نو میلادی میتواند روزهای سرنوشتسازی برای بازارهای جهانی به شمار رود و بتوان با شواهدی که از بازارها مخابره میشود، جهتدهی آنها را با قطعیت بیشتری بیان کرد. نفتا نیز بهعنوان اصلیترین خوراک مایع صنایع پتروشیمی هفته گذشته را با بهای ۴۳۲ دلار و ۷۰ سنت پشت سر گذاشت. به نظر میرسد که هنوز زود است بخواهیم ثبات را برای بازارهای جهانی پیشبینی کنیم چراکه تحتتاثیر شوکهای بیرونی واکنشهای شدیدی از خود نشان میدهند. تنها مطلبی که میتوان بیان کرد بیمیلی بازارهای جهانی نفت خام به افت نرخ است که سعی کرده در کانال ۵۱ دلاری باقی بماند و به نوعی حالت انتظار را برای وقوع شرایط جدید در پیش گرفته است.
کمترین عرضه شیمیاییها در دو سال اخیر
حجم دادوستد هفتگی این بازار باز هم با ارقام کاهشی همراه شد. دادوستد محصولات پلیمری و شیمیایی در بازار فیزیکی بورس کالا هر دو شرایط رکود تورمی را تجربه میکنند که ثمره آن افت مستمر حجم معاملات طی چند هفته گذشته است. بررسی حجم عرضههای محصولات پلیمری نشان از آن دارد که عرضه محصولات پلیمری نسبت به محصولات شیمیایی روند پایدارتری را به ثبت رسانده است بهطوری که عرضه پلیمرها با یک نرخ نسبتا ثابت نوسان میکند و برای ۸ هفته متوالی در کانال بالای ۸۰ هزار تن قرار گرفت. این درحالی است که مواد اولیه شیمیایی به رغم آنکه افت حجم دادوستد را با وقفه چند هفتهای از بازار محصولات پلیمری تجربه کردند، اما به ناگهان و برای هفته گذشته میزان عرضهها تا حدی افت کرد که به کمترین مقدار طی دو سال گذشته رسید. از اینرو سرعتگیر جدی در برابر رشد حجم معاملات به شمار میرود. میزان تقاضا نیز در هر دو بازار چندان قدرتمند ارزیابی نمیشود. محدود شدن فعالیت واسطهگران در بازار آزاد محصولات پتروشیمیایی در کنار عزم جدی مسوولان برای پیاده کردن طرح محاسبه خودکار سهمیههای بهینیاب نیز مزید بر علت شده و بر این تقاضای کاهشی اثری مضاعف برجای گذاشته است.
هفته گذشته به میزان ۸۴ هزار و ۲۸۵ تن از انواع مواد اولیه پلیمری در بورس کالا عرضه شد که در برابر این میزان عرضه تقاضای ۷۰ هزار و ۹۳۰ تنی شکل گرفت. این میزان تقاضا که افت ۵/ ۹ درصدی را به ثبت رساند، کمترین مقدار طی ۵ هفته گذشته تاکنون به شمار میرود. بررسی میزان تقاضا با میزان متوسط تقاضا در ۶ ماهه ابتدایی سال جاری حکایت از افت ۳۳ درصدی دارد که بهعنوان دلیل اصلی کاهش حجم معاملات در نظر گرفته میشود. حجم معاملات برای چهارمین هفته متوالی روند کاهشی خود را حفظ کرده و در معاملات هفته گذشته با ثبت افت ۵/ ۱۱ درصدی به ۵۱ هزار و ۶۲۵ تن رسیده است. این میزان از حجم معاملات در مقایسه با مقداری که بهعنوان متوسط ۶ ماهه ابتدایی سال جاری ثبت شده است نشان از کاهش ۲۴ درصدی دارد که دادوستدهای این بازار را با خطر رکود تورمی مواجه کرده است. در نهایت برای هفته گذشته ۲۵/ ۶۱ درصد از میزان عرضهها مورد معامله قرار گرفتند که کمترین مقدار طی چهار هفته گذشته به شمار میرود. بازار محصولات شیمیایی بورس کالا برای هفته گذشته شرایط بیسابقهای را تجربه کرد. افت جدی حجم عرضهها درحالی رخ داد که متقاضیان تمایل چندانی برای خرید همین مواد اولیه کم را نیز نداشتند. بنابراین از دو مسیر افت ۴۴ درصدی تقاضا و کاهش ۳۸ درصدی حجم عرضهها، میزان دادوستدهای مواد اولیه شیمیایی در بورس کالا نیز با افت ۵/ ۴۶ درصدی همراه شد و رقم بیسابقه ۱۶هزار و ۹۲۴ تنی برای معاملات هفته گذشته به ثبت رسید. هفته گذشته ۲۷ هزار و ۷۸۹ تن از انواع مواد اولیه شیمیایی در بورس کالا عرضه شد که در برابر این میزان عرضه تقاضایی به حجم ۲۱ هزار و ۲۳ تن شکل گرفت. بررسی حجم عرضههای محصولات شیمیایی در سالهای گذشته نشان میدهد که این میزان از عرضهها نه تنها در سال جاری عددی بیسابقه و نادر است، بلکه در دو سال گذشته نیز چنین رقم کاهشی تجربه نشده بود. بنابراین افت جدی حجم معاملات این محصولات را میتوان از مسیر کاهش عرضهها رهگیری کرد. همچنین در کنار افت جدی میزان عرضه حجم تقاضا نیز به ۲۱هزار تن افت پیدا کرد که کمترین مقدار از ابتدای سال جاری تاکنون به شمار میرود.
دنیایاقتصاد : پذیرهنویسی دو صندوق کشاورزی در بورس کالا، افزایش قیمت بیتکوین و احتمال عرضه دو تیم فوتبال استقلال و پرسپولیس تا قبل از پایان سال در بورس، از جمله موضوعاتی بود که روز گذشته توجه کاربران شبکه اجتماعی توییتر را به خود جلب کرده بود.
عرضه خودرو در بورس از دیگر موضوعاتی است که کاربران شبکه اجتماعی توییتر هر از گاهی درباره آن صحبت میکنند. روز گذشته سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی بیان کرد با عرضه خودرو در بورس این محصول با قیمت واقعی به فروش میرسد. این صحبتها مورد توجه کاربران شبکه اجتماعی توییتر قرار گرفت. اما نه از جنبه مثبت آن، بلکه بیشتر به این صحبت انتقاد شد. یکی از انتقاداتی که مطرح میشد، از این قرار بود که اگر عرضه خودرو در بورس قیمت آن را واقعی میکند، پس چرا در رابطه با فولاد چنین رفتاری در پیش گرفته نمیشود! آنها نسبت به عملکرد دوگانه و متناقض نمایندههای مجلس شورای اسلامی خرده میگرفتند که بدون توجه به ساز و کار بورس، در حال قانونگذاری و اعمال نفوذ در حوزه بورس هستند. اما بحث خودرو در شبکه اجتماعی توییتر به همین جا ختم نشد.
صحبتهای وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر اینکه تا زمانی که خودرو انحصاری است، قیمتها متعادل نیست، از دیگر موضوعاتی بود که در این حوزه مورد توجه کاربران شبکه اجتماعی توییتر قرار گرفته بود. برخی از کاربران با زبان طنز و انتقاد نسبت به چنین صحبتهایی این مساله را مطرح میکردند که سالهاست هر شخصی در جایگاه رئیس دولت یا وزیر صمت قرار میگیرد، بهصورت اتوماتیک بیان میکند که باید خودروسازی کشور را از انحصار خارج کنیم اما در نهایت جز گرانی و خودروهای باکیفیت پایین چیزی نصیب مردم نمیشود! اما این تنها خبر از مجلس نبود که دیروز کاربران درباره آن صحبت میکردند. یکی دیگر از موضوعات مخالفت نمایندگان مجلس با فروش اوراق سلف نفتی بود. موضوعی که در رابطه با آن عبدالعلی رحیمی، عضو هیات رئیسه کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بیان کرد با توجه به اعداد و ارقام سررسید بدهی دولت به صندوق توسعه ملی، درآمدهای فروش بیش از یک میلیون بشکه نفت برای سال آینده، صرفا برای پرداخت بدهیهای دولت کاربرد دارد و عملاً کمکی به افزایش درآمدهای دولت در بودجه نخواهد کرد. از مجلس که بگذریم، کاربران توییتر و اینستاگرام این روزها به دو نفر از مسوولان دولت که در وزارت اقتصاد فعالیت دارند، انتقادهایی میکنند. خیلی از کاربران با بازنشر صحبتهای معاون وزیر اقتصاد در صداوسیما که بیان کرده بود مردم افق بلندمدت داشته باشند و برخی هم با بازنشر صحبتهای وزیر اقتصاد که گفته بود بورس در ریل مناسب قرار گرفته است! عکسهایی از پرتفوی خود یا نقشه بازار را که سرخپوش است منتشر میکردند و میگفتند چطور وزیر اقتصاد میتواند نسبت به این شرایط بورس بگوید که در ریل مناسب قرار گرفته است؟! آیا ریل مناسب مدنظر آنها، افت هرروزه شاخص است؟
مولوی/ کارشناس بازار سرمایه
به اعتقاد بنده در حال حاضر به دوران عقلانیت و دوران درک ریسک در بازار سرمایه کشور نزدیک شدهایم. هر چند ممکن است این مهم برای برخی از فعالان بازار سهام خوشحالکننده نباشد اما اکنون یک سیر تحول در فضای معاملاتی بورس و فرابورس وجود دارد. تحول الزاما به معنی صعود بازارها نیست چرا که بازارها بهطور معمول صعود و نزولهای همیشگی خود را حفظ میکنند اما به نظر میرسد که بازار سرمایه سال ۱۳۹۹ که خیل عظیمی از افراد با هر رویکردی مبتنی یا غیر مبتنی بر دانش، بر اساس دعوت سیاسیون وارد بازار سهام شدند و رویکردی توام با خوشبینی نسبت به چنین حمایتی داشتند، اکنون متوجه رفتار بازار شدهاند. اکنون ذینفعان بازارهای موازی به فعالیت خود میپردازند و عوامل خارج از اقتصاد هم در فضای اقتصادی ایران و تمامی بازارها اثرگذاری خود را دارند.
رویکرد حقیقیهای بازار سهام از مهرماه تغییر قابل ملاحظهای داشته است و این دست از سرمایهگذاران در حقیقت سهامداران خرد پیش از مرداد ماه نیستند بلکه این افراد فعال در بازار به دنبال کسب بازدهی توام با درک ریسک هستند. با توجه به روند ورود حقوقیها از مهر تاکنون مشاهده میشود که این فرآیند با تغییراتی همراه بوده است.تمام این اتفاقات میتواند به دلیل نامشخص بودن چشمانداز اقتصاد کشور حتی برای یک ماه آینده در نظر گرفته شود. اینکه آیا ایران مذاکرات با ایالات متحده آمریکا را برای رفع تحریمها شروع خواهد کرد؟ آیا در این خصوص با مسیری پر چالش رو به رو خواهیم بود یا بهطور کلی این رویداد از خرداد ۱۴۰۰ به بعد همزمان با تغییر دولت کلید میخورد؟ تمام این سوالات ابهامات پیشروی سرمایهگذاران هستند. بنابراین چطور میتوان انتظار داشت مدیرعامل یک شرکت تامین سرمایه یا یک مدیر سرمایهگذاری تمام این موارد را در محاسبات خود در نظر بگیرند اما مردم عادی چنین دغدغهای را نداشته باشند. در چنین شرایطی ناخودآگاه بازار ریسک موجود را درک میکند و چنین اتفاقی باعث میشود که دید سرمایهگذاران به فضای معاملاتی از بلند مدت به کوتاهمدت تعدیل شود. چنین رویدادی به معنی عدم درک پتانسیلهای آتی نیست چرا که خیلی از سرمایهگذاران از پتانسیلهای افزایشی آگاه هستند اما در انتظار برخی اتفاقات قرار دارند. اکنون نیز چنین رویکردی از جانب سرمایهگذاران فقط در بازار سرمایه حاکم نیست بلکه در بازارهایی نظیر املاک و مستغلات، طلا و خودرو قابل مشاهده است.در حال حاضر یک تعلیقی در تفکرات سرمایهگذاران در بازارهای مالی کشور شکل گرفته که به اعتقاد بنده طبقهبندی حقیقی و حقوقی در این خصوص اتفاق مناسبی نیست چرا که برخی از حقوقیها توسط یکسری از سرمایهگذاران حقیقی در حال اداره شدن هستند. هر چند از گذشته پیشبینیها از حرکت بین کانالهای ۳/ ۱میلیون واحد تا ۵/ ۱ میلیون واحدی حکایت داشت اما اکنون سایه ریسکهای کلان غیر اقتصادی در بازارهای مالی کشور بیش از انتظارات است بهطوری که باران ریسک را میتوان بهعنوان تشبهی برای این مهم در نظر گرفت. باران ریسک کسری بودجه، تحریم، مناقشات منطقهای به لحاظ نظامی، مذاکرات، انتخابات سال ۱۴۰۰ و مواردی از این قبیل باید به مرور تعیین تکلیف شوند.با این حال هر چند روزهای گذشته، دماسنج بازار سهام تحت تاثیر موضوعاتی غیراقتصادی قرار گرفت و افت کرد اما بهطور کلی در طبقهبندی چشمانداز بازار با دوره کوتاه مدت، موضوع رویکار آمدن بایدن با حضور در کاخ سفید و رویکرد ایران به این مهم در رفتار بازارهای مالی بسیار مهم و اثرگذار خواهد بود و تا این زمان روند فعلی تداوم خواهد داشت.پس از روی کار آمدن بایدن نیز باید دید که مذاکرات در دستور کار قرار میگیرد یا خیر. در صورتی که خیلی زود وارد جریان مذاکرات شویم اثرات مثبت آن را در شاخصهای سهامی خواهیم دید، در غیر این صورت اگر مذاکرات بر عهده دولت بعدی در سال ۱۴۰۰ قرار گیرد در واقع در مسیر تعلیق دوم قرار میگیریم. بازار هم با ابری از سوالات در کنار بارانی از ریسکهای متعدد بالای سر سرمایهگذاران به روند خود ادامه خواهد داد. برای بازار سرمایه در بازه میان مدت دو مسیر دیده میشود. نخست مسیری که مبتنی بر توسعه و رشد اقتصادی است که یقینا در رفتار بازار سرمایه اثرگذار است. مسیر دیگر اینکه شاخصهای سهامی رشدی توام با تورم را تجربه خواهند کرد، از همین رو تا زمانی که تورم وجود دارد بازار سهام مانند سایر بازارهای مالی در روندی افزایشی قرار خواهد داشت.
دنیایاقتصاد- زینب نورانیان : در حالی که همچنان سوژه عرضه دارا دوم و سوم در رسانهها داغ است و درباره زمان این عرضهها گمانهزنیهای زیادی میشود اما برخی کارشناسان و فعالان بازار سرمایه این ایده را از اساس غلط میدانند و معتقدند هرچند ممکن است دولت به اهدافی که برای عرضه ETFها داشته، رسیده باشد اما بازار سرمایه و سهامداران نفعی از آن نبردهاند. مطابق قانون بودجه سال جاری و تبصره ۲ قانون و مصوبه هیات وزیران، تاسیس سه صندوق سرمایهگذاری قابل معامله یا ETF برای سال جاری به وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان خصوصیسازی تکلیف شد.
خطای بورسی واگذاریهای دولتی
پس از تصویب این قانون، صندوق اول یا همان «دارا یکم» شامل ترکیبی از سهام بانکها و بیمهها در خرداد پذیرهنویسی و عرضه شد. گرچه پیشبینی میشد تعداد قابلتوجهی در این عرضه اولیه شرکت کنند اما بر اساس اعلام وزارت اقتصاد، حدود ۳ میلیون و ۴۸۱هزار نفر از آحاد مردم با سرمایهگذاری بیش از ۵۸۸۶ میلیارد تومان در پذیرهنویسی واحدهای سرمایهگذاری مالی یکم مشارکت کردند. صندوق دوم موسوم به صندوق پالایشی یکم نیز با وجود همه حاشیههایی که داشت، در نهایت آذر ماه عرضه شد و از مجموع ۶۰ هزار میلیارد تومان صندوق پالایش، تنها ۱۳ هزار میلیارد تومان از این واحدها (معادل ۲۱ درصد) به فروش رسید. بر اساس آنچه مسوولان اقتصادی اعلام کردهاند قرار است تا پایان سال دو صندوق سرمایهگذاری قابل معامله یا همان ETF عرضه شود اما سوال اینجاست با توجه به وضعیت بازار و ارزش سهام این صندوقها و همچنین بی اعتمادی سهامداران، عرضه این صندوقها منطقی است و توانسته است نظر دولت و مردم را جذب کند؟
اصرار دولت به ادامه مسیر غلط
بهروز شهدایی معتقد است راهی که دولت برای این عرضهها در نظر گرفته از ابتدا غلط بوده و نباید همچنان برای ماندن در این مسیر اشتباه اصرار کند. او به «دنیایاقتصاد» گفت: استارت خصوصیسازی از دولت آقای هاشمیرفسنجانی زده شد اما چون دولتها دوست نداشتند از طریق واگذاری به اشخاص حقیقی یا بازار سرمایه، خود را کوچک کنند، عملا این اتفاق نیفتاد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به شدت گرفتن تحریمها و کسری بودجه دولت اشاره کرد و افزود: با افزایش تحریمها و مشکلات مالی، دولت تصمیم گرفت بخشی از منابع مالی را که احتیاج دارد، تامین کند اما همچنان حاضر نشد که مدیریت آنها را در اختیار کسانی قرار دهد که مالکش هستند. برای همین دولت تصمیم گرفت تا واگذاری سهام دولتی را از مسیر ETFها دنبال کند و از این طریق سعی کرد بخشی از منابع مالیاش را تامین کند.
شهدایی تصریح کرد: اکنون آنچه در بازار شاهد آن هستیم این است که این واگذاریها نتیجه خوبی نداشتهاند. دولت یک کار اشتباهی را برنامهریزی کرد و همچنان روی کار اشتباه خود اصرار میکند! در اینکه دولت باید کوچک و از شرکتداری خارج شود کسی شک ندارد اما دولت در این زمینه درست عمل نکرده و راه را اشتباه رفته است. دولت با یک نقشه و استراتژی غلط برای بازار سرمایه به دنبال این بود تصدیگری خود را در حالی که پولش را از مردم گرفته روی سهام شرکتها حفظ کند. البته صحبتهایی داشتند که مدیریت اینها را هم واگذار میکنند اما خدا میداند کی اجرا شود.
او با تاکید بر اینکه «قرار نیست یک تجربه غلط را چند بار تکرار کنیم» گفت: ETF اول در روزهای خوب بازار برنامههایی را که دولت برای عرضه داشت، پوشش نداد که اگر میداد ETF سومی در کار نبود. در وضعیت بد بازار هم ETF دوم را عرضه کردند که آن تجربه هم موفق نبود. بنابراین باید روش را عوض کرد.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه «دولت اصرار دارد، روشهای بدیهی عرضه را بپیچاند و طرحهای جدید ابداع کند» یادآور شد: در حالی که طرحهای سادهای در دنیا وجود دارد و ما هم هلدینگهایی داریم که میتوانند عرضه کنند. متاسفانه دولت در روزهای خوب بازار زمانی که صفهای میلیاردی در بعضی از سهام شرکتها بود میتوانست، عرضههای درستی داشته باشد اما این کار را نکرد. چون به نظر میرسد به دنبال این است که تصدیگریاش را حفظ کند و دوست ندارد کوچک شود.
به نام سهامداران، به کام دولت
مازیار فتحی، یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه بر این باور است کارآمدی عرضههای اولیه در قالب صندوقهای ETF را باید از دو منظر دولت و سهامداران بررسی کرد که از دیدگاه اولی موفق و از دیدگاه گروه دوم چندان موفق نبوده است. او در این باره به «دنیایاقتصاد» توضیح میدهد: اگر قرار باشد موفقیت ETFها را از دیدگاه دولت بررسی کنیم، میتوان گفت که موفقیتآمیز بوده و دولت توانسته است به هدفش برسد.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه «دولت کاملا به هدفی که مدنظر داشت، رسید» افزود: دولت توانست با یک تیر چند هدف را بزند. اول اینکه سهامی که باید طبق قانون واگذار میشد، واگذار و آن را به قیمت خوبی هم واگذار کرد. به عبارت دیگر اگر این سهام را از ارزش واقعی بالاتر واگذار نکرده باشد پایینتر واگذار نکرده است. از سوی دیگر بازار سرمایه را هم داغ کرد و همچنین در بازار خردهفروشی هم توانست عرضه را انجام دهد. دولت توانست از این طریق کسری بودجه خود را جبران کند و عملا خیلی از مشکلاتش را با بازار سرمایه حل کرد. از سوی دیگر وقتی بازار سرمایه داغ شد نقدینگی سرگردان جامعه که میتوانست در بازارهای موازی طلا، ارز و سکه و طلا و مسکن و خودرو مخرب باشد، به سمت بازار سرمایه کشاند و با این سیاست از ایجاد تورم سنگینتری جلوگیری کرد.
فتحی در ادامه از دیدگاه سهامداران به بررسی موفقیت ETFها پرداخت و با بیان اینکه «برای سهامداران مساله بازده سهم مطرح و بسیار مهم است» گفت: عموما کسانی که در عرضه اولیه شرکت کردند تخصص چندانی در این زمینه نداشتند. در دارایکم کسی ضربه نخورد. ۱۳۰درصد در همان روز اول به سهامداران سود داد و تا حدود ۲۴ هزار تومان هم معامله شد اما درباره پالایش یکم داستان متفاوت بود. اکنون کسانی که این صندوق را در عرضه اولیه خریدند و تاکنون هم نگه داشتند حدود ۲۵ درصد در ضرر هستند بنابراین از منظر بازدهی اصلا موفق نبوده است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که پالایش یکم در وضعیت بد بازار بازگشایی شد و دارایکم در روزهای اوج بازار. پالایش میتوانست در موقعیت بهتری باز و بهتر مدیریت شود.
این کارشناس بازار سرمایه در همین حال تاکید کرد: جذابیت بازار سرمایه به همین است و همه نباید سود کنند. هر کسی در بازار سرمایه وارد میشود باید تمام این ریسکها را در نظر بگیرد. سود زیاد و زیان سنگین دو روی سکه بازار است که هر سهامداری باید خود را برای آن آماده کند.
Rate this post
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.